دوستان اهل تسنن کمکم کنید: (سیاست تسنن از دیانت جداست؟)

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوستان اهل تسنن کمکم کنید: (سیاست تسنن از دیانت جداست؟)

دوستان اهل تسنن سلام:Gol::hamdel:

یکی از راه هایی شناسایی افراد کلام و آثار آنها است.
من به عنوان فردی شیعه با کلمات و احادیث امامان شیعه آشنایی دارم و کلام آنها قسمتی از قضاوتم را درباره ائمه -ع- تشکیل می دهد.
نمونه ای از احادیث ایشان

http://www.seyyedan.com/Files/html/40%20hadis/html/2.htm

http://www.askdin.com/showthread.php?t=8059&p=52703

بدون هیچ تعصب
می خواهم از
فرمایشات خلفا استفاده کنم
از ایشان برایم بنویسید

اشتراک درمانی

دوستان گلم سلام
در روان شناسی بالینی، هنگام درمان مشکلات خانوادگی از رویکردهای خانواده درمانی کمک می گیریم. در این نوع درمان افراد خانواده گردهم حاضر می شوند و زیر نظر درمانگر به بررسی مشکلات و راه حل ها می گردند.

شیعه و سنی از خانواده بزرگ اسلام هستند و باید در کنار درمانگر بزرگ اسلام با رویکرد اشتراک درمانی اصل خانواده را از کرم ها و آفات درونی و بیرونی حفظ کنند.
نباید بحث ها و مناظره ها ما را به خود مشغول کند و ما را از اصل باز دارد
یکی از تبلیغ های روان شناختی دشمن که بر اساس عملیات روانی صورت می گیرد ایجاد درگیری ها و مشغولیت های بین شیعه و سنی است.
دوستان من
باید همین سایت و امثال این سایت این هشیاری چراغ فروزنده برای دیگر برادران باشد.
باییم برای اعتلای اسلام عزیز کمک و دعا کنیم
با توجه به اشتراک درمانی نگذاریم بحث های علمی
ما را از هم دور کند
با تشکر

سلام دوست گرامی متاسفانه این مسائل در کتب برادران اهل تشیع دیده نمی شوند ولی تلاش میکنم تا تعدادی از خطبه های حضرت عمر ابن خطاب (رض) را که جمع آوری نموده ام برای شما بازگو نمایم؛
حضرت عمر در یکی از خطبه هایش فرمود:
(أیها الناس... لو وددت أن أنجو کفافاً، لا لی ولا علیّ وإنی لأرجو أن عمرت فیکم یسیرا أو کثیرا، أن أعمل بالحق فیکم إن شاءالله، و أن لا یبقی أحد من المسلمین و إن کان فی بیته إلاّ أتاه حقه ونصیبه من مال الله و إن لم یعمل إلیه نفسه، و إن لم ینصب إلیه بدنه، وأصلحوا أموالکم التی رزقکم الله، ولقلیل فی رفق خیر من کثیر فی عنف).
«ای مردم! امیدوارم که با کفایت از این امر خلافت نجات یابم، نه به نفع و نه به ضررم باشد، و همچنین امیدوارم اگر کم یا زیاد در میان شما عمر کردم طوری عمل کنم که حق را رعایت کرده باشم و همچنین هیچ کس از مسلمانان را نمی گذارم -هر چند که در خانه ی خود باشد- مگر اینکه حقش را به او بپردازم و گر چه برای بدست آوردن آن زحمت نکشیده و بدنش را خسته نکرده باشد. اموالی که خداوند به شما داده آن را درست مصرف کنید و مال کمی که با شرافت بدست آید از مال بسیاری که بازور بدست آید بهتر است».

عمر (رض)فرموده است: (إن هذا الحق ثقیل مري، وإن الباطل خفیف وبي وترک الخطیئة خیر من معالجة التوبة ورب نظرة زرعت شهوة، شهوة ساعة أورثت حزناً طویلاً).
«و به حق عمل کردن سنگین و تلخ است و باطل سبک و در دنیا لذتبخش است و ترک گناه کردن از توبه بعد از گناه بهتراست، و گاهی یک نگاه بذر شهوت را می کارد و یک لحظه پیروی از شهوت کردن غم طولانی را بجا می گذارد »

(ألا وإنما أنا فی مالکم هذا کوالی الیتیم، إن استغنیت استعففت، و إن افتقرت أکلت بالمعروف).
«بدانید که مثال من در نگهداری اموال شما در بیت المال همانند سرپرست یتیم است، اگر بی نیاز شدم آن را ترک کرده و از آن نمی گیرم، و اگر نیازمند شدم به اندازة حاجت از آن می‌خورم».

وقتی که سپاه اسلام به فرماندهی سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه از مدینه به قصد فتح ایران و مضمهل کردن پادشاهی فارسیان مجوس، مدینه را ترک می کرد ...حضرت امیر المؤمنین رضی الله عنه در حین بدرقة آنها برای آنان سخنرانی کرد و از میان لبهای مبارک او کلماتی بیرون آمد که بهترین وسیله برای تربیت نفوس و دستور سیاسی کامل و قاموس عمومی و همیشگی برای هر امت و هر دولت و هرکس در هر زمان و هر مکان شمرده می شود.
من این کلمات را از روی شعر و حماسه نمی گویم بلکه آن را بعد از غور و بررسی چنین یافته ام. این کلمات را خدمت شما خوانندة محترم می گذارم تا آنها را دیده و بیش از پیش تحت تأثیر آن قرار گیری و از آن کلمات تعجب نمایی و اگر خواسته باشی تمام بشریت را برای خواندنش دعوت نمایی، دعوت نما، چون عمر شخصیتی جهانی است، و مغرب زمین پیش از مشرق زمین برای شناختن او می شتابد، او چون یاقوتی است که پیشانی همة انسانها را زینت داده، ایشان فرموده است:

1- ( إن الله تعالی ضرب لکم الأمثال وصرف لکم الأقوال لیحیی بها القلوب فإن القلوب میتة فی صدورها حتی یحییها الله ...)
2- من علم شیئا فلینفع به.
3- إن للعدل أمارات و تباشیر فأما الأمارات، فالحیاء والسخاء، والهین واللین، وأما التباشیر، فالرحمة.
4- وقد جعل الله لکل أمر بابا، ویسّر لکل باب مفتاحا.
5- فباب العدل الاعتبار، ومفتاحه الزهد.
6- والاعتبار ذکر الموت بتذکر الأموات، والاستعداد له بتقدیم الأعمال.
7- والزهد أخذ الحق من کل أحد قبله حق، وتأدیة الحق إلی کل أحد له حق.
8- ولا تصانع فی ذلک أحدا.
9- واکتف بما یکفیه من الکفاف، فإن لم یکفه الکفاف لم یغنه شیئ.
10- إنی بینکم وبین الله، ولیس بینی و بینه شئ.
11- وأن الله قد ألزمنی رفع الدعاء عنه، فأنهوا شکاتکم إلینا، فمن لم یستطع فإلی من یبلغناها، نأخذُ له الحق غیر متعتع.

1- خداوند متعال به شما مثال هایی می زند، گفتار هایی را برای شما بیان می فرماید، تا اینکه دل ها را زنده کند، معنویت همة دلها تا زمانی که خداوند آن را زنده نکرده باشد مرده است.
2- هر کس چیزی یاد گرفت از آن نفع بگیرد.
3- و برای عدالت نشانه و علاماتی است، سپس نشانه های عدالت، شرم و سخاوتمندی و بخشش و آرامی و نرمی است. و علامت آن مهربان بودن است.
4- خداوند برای هر کاری دری مقرر فرموده و برای هر دری کلیدی میسر کرده است.
5- پس دروازة عدالت عبرت گرفتن است و کلید آن زهد می باشد.
6- عبرت گرفتن همان یاد آوردن مرگ موقع یادآوری مردگان است و آماده شدن برای عبرت گرفتن انجام دادن کارهای خوب است.
7- و معنی زهد، گرفتن حق از هر کس که نزد او باشد و حق را به مستحقین سپردن است.
8- و در گرفتن حق هیچ کس را در مد نظر نگیر.
9- و باید با داشتن قوت کفایت کرد، چون هر کس با داشتن قوت اکتفا نکند چیزی او را ثروتمند و غنی نمی گرداند.
10- من میان شما و میان خدایم، و میان من و خدا چیزی نیست.
11- و خداوند متعال مرا وادار کرده که دعواها را فیصله بخشم. سپس اگر کسی شکایتی داشته باشد به من برساند و اگر خودش نمی تواند بیاید با سفارش کردن به کسی دیگر آن را به من برساند تا اینکه بدون ضرر و اذیت به شکایت او رسیدگی نمایم.

شاید بعضی ها خشمشان از حضرت عمر این باشد که چرا عمر (رض) با ایران جنگ کردند و این جنگ برای آوردن اسلام به ایران بود ، ولی این را با هزاران بهانه و فتنه درآمیخته کردند و منظور حضرت عمر (رض) به ایران را جمع آوری آذوقه وووو هزار چیزی دیگه دانسته اند ولی این حق است!! به خدا اگر حق باشد حضرت عمر (رض) تنها قصدش این بود که اسلام را گسترش دهد و اولین مسلمانی بود که بیت المقدس را فتح کردند آیا فکر کرده اید اگر به ایران حمله نمی کردند ما هنوز در جهالت و آتش پرستی به سر می بردیم چرا ما گذشتگان خود را به خاطر غرور بی فایده بالا ببریم و بگوییم که آنها آتش پرست نبوده اند و خدا را روزی پنج بار می پرستیدند آیا ما ایرانی ها از پدر و مادری جز پدر و مادر حضرت عمر زاده شده ایم آیا ما از آدم و حوا زاده نشده ایم پس این غرور چیست این خط مرز چیست گه ما میگوییم ما ایرانی هستیم و عرب ها نباید به ایران حمله میکردند و با ناسزا گویی و هزاران توهین و تهمت این را به فال بد بگیریم که آنها برای تجاوز به ایران آمده اند ما هزاران سال مدیون حضرت عمر (رض) هستیم زیرا ما را هم از آتش این دنیا(آتش پرستی) و هم آتش آن دنیا(دوزخ) نجاتمان داد.

حضرت امیر المؤمنین عمر بن الخطاب رضی الله عنه به فرمانده کل قوای مسلح اسلام در جبهه های شرق؛ جبهه فارس وآنچه پشت آن است، نامة عجیبی نوشت که هیچ نامه ای به مانند آن نیست ... نامه را به سعد و به تمامی رزمندگان همراه او نوشت ... این نامه بی شباهت به دستور لشکری نیست ..... دستوری کامل به تمامی قوای کشور ....
در آن نامه چه فرمود؟... فرمود:
(بسم الله الرحمن الرحیم أما بعد فإنی آمرک ومن معک بتقوی الله علی کل حال، فإن تقوی الله أفضل العُدّة علی العدو. وأقوی مکیدة فی الحرب. وآمرک ومن معک أن تکونوا أشد احتراساً من المعاصي، من احتراسكم من عدوكم، فإن ذنوب الجیش أخوف علیهم من عدوهم، وإنما ینصر المسلمون بمعصیة عدوهم لله، ولولا ذلک لم تکن لنا بهم قوة؛ لأن عِدّتنا لیس کعدتهم، ولاعُدتنا کعدتهم، فإن استوينا فی المعصیة کان لهم الفضل علینا فی القوة، وإن لم ننصر عليهم بفضلنا، لم نغلبهم بقوتنا.
واعملو أن علیکم فی سیرکم حفظة من الله، یعلمون ما تفعلون، فاستحیوا منهم، ولا تعملوا بمعاصی الله، وأنتم فی سبیل الله، ولا تقولوا أن عدوّنا شرٌّ منا، فلن یسلط علینا وإن أسأنا، فرُبّ قوم مسلط علیهم شرٌّ منهم، کما سلط علی بنی إسرائیل لما عملوا بمساخط الله کفرة المجوس، فجاسوا خلال الدیار وکان وعداً مفعولاً، واسألوا الله العون علی أنفسکم کما تسألونه النصر علی عدوکم. أسأل الله ذلک لنا ولکم).
«اما بعد: من قبل از هر چیز شخص تو و سایر دلاوران اسلام را به تقوی در هر حال سفارش می دهم. چون پرهیزگاری و تقوی مهمترین و برنده ترین سلاح بر علیه دشمن و قویترین سپر در جنگ است. و به تو و همراهانت دستور میدهم که تا آخرین درجه ممکن خود را از ارتکاب معاصی باز دارید. و بر نفس خود بیشتر از دشمن بترسید. چون گناهِ لشکر خطرناکتر از حمله دشمن به آنها است. و مسلمانان به سسب گناه دشمنان بر آنان پیروزمی شوند، و اگر به اين سبب نبود ما قدرت مقابله با آنان را نداشتيم؛ زيرا تعداد ما مثل تعداد آنها نيست و اسباب وسائل جنگي ما هم با آنها برابري ندارد، اگر ما هم مثل آنها مرتكب گناه شويم آنها در قوت بر ما غالب خواهند شد، و اگر ما بر فضل و برتري بر آنان غالب نشويم با قوت خود نميتوانيم بيروز شويم و بدانيد كه فرشتگان خدا ناظر اعمالتا ن هستند و از آنها حيا كنيد و معصيت خدا را نكنيد در حالي كه شما در راه خدا جهاد ميكنيد. نگوييد دشمن ما از ما بد تر است و به اين علت آنها بر ما بيروز نميشوند حتي اگر ما خوب عمل نكنيم. چه بسا كه قوم بدتري بر قوم برتري بيروز شوند، همان گونه كه خدا مجوسيان آتش پرست را بر بني اسرائيل مسلط كرد بعد از اين كه به سبب اعمالشان گرفتار غضب و خشم خدا شدند (پس در ميان خانه‏هايتان براى قتل و غارت شما به جستجو درآمدند و اين وعدة تحقق‏يافتنى بود) پس از خدا طلب ياري بر نفس های خویش را بكنيد همانگونه كه از او هميشه طلب نصرت بر دشمن ميكنيد، و من اين نصرت را براي خود و شما مسألت دارم.

Baluch boy;52712 نوشت:

وقتی که سپاه اسلام به فرماندهی سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه از مدینه به قصد فتح ایران و مضمهل کردن پادشاهی فارسیان مجوس، مدینه را ترک می کرد ...حضرت امیر المؤمنین رضی الله عنه در حین بدرقة آنها برای آنان سخنرانی کرد و از میان لبهای مبارک او کلماتی بیرون آمد که بهترین وسیله برای تربیت نفوس و دستور سیاسی کامل و قاموس عمومی و همیشگی برای هر امت و هر دولت و هرکس در هر زمان و هر مکان شمرده می شود.
من این کلمات را از روی شعر و حماسه نمی گویم بلکه آن را بعد از غور و بررسی چنین یافته ام. این کلمات را خدمت شما خوانندة محترم می گذارم تا آنها را دیده و بیش از پیش تحت تأثیر آن قرار گیری و از آن کلمات تعجب نمایی و اگر خواسته باشی تمام بشریت را برای خواندنش دعوت نمایی، دعوت نما، چون عمر شخصیتی جهانی است، و مغرب زمین پیش از مشرق زمین برای شناختن او می شتابد، او چون یاقوتی است که پیشانی همة انسانها را زینت داده، ایشان فرموده است:

10- من میان شما و میان خدایم، و میان من و خدا چیزی نیست.
11- و خداوند متعال مرا وادار کرده که دعواها را فیصله بخشم. سپس اگر کسی شکایتی داشته باشد به من برساند و اگر خودش نمی تواند بیاید با سفارش کردن به کسی دیگر آن را به من برساند تا اینکه بدون ضرر و اذیت به شکایت او رسیدگی نمایم.

سلام عليكم

ببخشيد جناب بلوچ با چه اجازه اي لقب اميرالمومنين رو به جناب عمرابن الخطاب دادين ؟؟؟؟ :Labkhand:

مگه نمي دونين اين لقب «امیرالمومنین» مخصوص علی بن ابیطالب علیه السلام است و بر هیچ کس جز ايشان اطلاق نمی‌شود ؟

و حتي شيعيان اجازه ندارند ديگر ائمه معصومين عليهمالسلام را هم به اين لقب خطاب كنند ؟

تا جايي كه از حضرت صادق علیه السلام سئوال شد:«آیا به حضرت قائم ، لقب « امیرالمومنین » خطاب می‌شود؟»

فرمود:«نه،این عنوان مخصوص علی علیه السلام است؛ هیچ‌کس، نه قبل از او و نه پس از او، سزاوار نیست به این نام نامیده شود، و هر کس چنین ادعایی کند کافر است»

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اولا از جناب حامی تشکر می کنم که این چنین مودبانه و با سخنان وحدت آفرین سرنگار را شروع کردند
دوما از برادر گلم بلوچ بوی به خاطر این انتخاب قشنگشان تشکر می کنم
و در آخر هم گلایه ای ماه بانوی عزیز دارم خواهر گرامی چرا در میان این همه مطالب چسبیده اید به این کلمه ی امیرالمومنین حالا به فرض که درست نباشد ای کاش شما هم مثل جناب حامی می نوشتید و در ضمن اولین کسی که در جهان اسلام لقب امیرالمومنین گرفت سیدنا عمر بن خطاب بود.

عقیل;52748 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
در ضمن اولین کسی که در جهان اسلام لقب امیرالمومنین گرفت سیدنا عمر بن خطاب بود.

و عليكم السلام

من عناد و دشمني ندارم و اين نوشته جلوي چشمم رو گرفت

ولي لطفا شما براي اين نوشته تون سند بيارين ؟؟؟

توسط چه كسي اين لقب رو جناب عمر ابن الخطاب گرفتند ؟

سلام
این هم اولین خطبه ی خلافت حضرت عثمان رضی الله عنه برای تشنگان کلمات خلفای راشدین

«اي مردم! شما در خانه‌اي موقتي و ناپايدار قرار داريد، که چند روزي از عمرتان باقي مانده، قبل از فرارسيدن اجل و مرگ، اقدام به انجام دادن بهترين کارها بنماييد! شما مردم، شب و روزهاي بسياري را پشت سر نهاده‌ايد، بدانيد که دنيا در پوششي فريبنده قرار گرفته، فريب زندگي دنيا را نخوريد! و بي‌جهت به رحمت و مغفرت خداوند اميدوار نباشيد!
از مرگ رفتگان خويش عبرت بگيريد! و تلاش کنيد دچار غفلت نشويد! اگر غفلت کنيد شما هم به دست فراموشي سپرده مي‌شويد! طالبان دنيا و دنيا‌پرستان کجايند؟ آنهايي که آن را برگزيدند و تنها براي آن تلاش کردند و مدت‌هاي طولاني در آن از ناز و نعمت برخوردار بودند؟ مگر نه اينکه دنيا آنان را دور انداخت؟
دنيا را در همان جايي قرار دهيد که خداوند آن را قرار داده است! و در پي کسب اجر اخروي باشيد، زيرا خداوند براي دنيا و آخرت مثالي را آورده است و فرموده است:
)وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً *الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَاباً وَخَيْرٌ أَمَلاً((الکهف: 45 - 46).
«(اي پيامبر!) براي آنان مثال زندگي دنيا را بيان کن! که همچون آبي است که از (ابر) آسمان فرو مي‌بارانيم سپس گياهان زمين از آن (سيراب مي‌گردند و) درهم مي‌پيچند، سپس خشک و پرپر مي‌گردند. و باد آنها را پخش و پراکنده مي‌سازد، و خدا بر هر چيزي توانا بوده و هست، دارايي و فرزندان زينت زندگي دنيايند (و زوال‌پذير و گذرايند) اما اين اعمال صالحه است که نتايج آنها جاودانه است و بهترين پاداش را در پيشگاه پروردگار دارند و بهترين مايه اميد و آرزو مي‌باشند».

گر کسی طالب معرفت باشد به اذن خدا در و دیوار معلم اوست و اگر نباشد حرف پیغمبر هم بر او اثر نمیکند همونطوری که بر ابوجهل هم اثر نکرد.
حالا من موندم چرا برادران شیعه من اینقدر با این سنی ها منازعه و بحث میکنند بگذارید به عقیده خودشان از دنیا بروند. میگوید عمر امیرالمونین است معاذالله اما ما میگیم فقط حیدر امیرالمونین است لعنت خدا بر هر کدام که دروغ میگوییم ما اصلا با هیچ کدام از سنی ها برادر نیستیم و وحدتی هم نداریم اگر حرفی از وحدت است منظور وحدت سیاسی است نه وحدت اعتقادی که ما هرگز در اعتقادات مانند سنی ها نیستیم ما پیرو قال الصادق و قال الباقر هستیم. برادر شیعه من هر چیزی بگویی این سنی چیز دیگری میگوید.میداند مباهله چیست میداند غدیر چیست میداند علی کیست میداند زهرا کیست. میگویم چرا زهرا در این سن و با آن وضیعیت به شهادت رسید ولی او میگوید امیرالمونین عمر است. میگویم غدیر چی کتاب الغدیر ما رو برو بخوان بحث را 180 درجه عوض میکند همین بزرگان سنت بودند که گفتن باید با علامه امینی مناظره کنیم اون سنی گفت اول باید کتب خودمان را نابود کنیم چون همه اسناد الغدیر او از کتب ماست تازه بعضی هاتون هم کتب خودتون رو قبول ندارین میگی ابوبکر تو غار بود من میگم قبول بلعم باعورا مگر با موسی نبود مگر یار او نبود مگر اسم اعظم نمیدانست در مرحله ای از زندگی و عمرش مطیع او مگر نبود اما در عاقبت دشمن موسی شد آیا یاد او الان به نیکنامی است یا با لعنت ابوبکر شما اینچنین بود در عاقبت کار خائن به رسول الله شد تو میگی مردم دورش را گرفتند و او را ولی خود کردند اما میدانی زهرا چه گفت امام و ولی به منزله کعبه هست مردم باید دورش را بگیرند نه کعبه برود دنبال مردم میگی مردم او را انتخاب کردند ولی نمیدانی که همیشه هم حق با مردم نیست که تو قران هم گفته که وقتی موسی به میقات خود در طور رفت وقتی برگشت دید مردم گوساله پرست شدند چون رای مردم این بوده باید بگوییم حق هست کسانی که با ابوبکر شما بیعت کردند مانند آن مردم زمان موسی بودند که گوساله پرست شدند. مگر شیعه و سنی این حدیث را روایت نکردند که هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده امام زهرا که بود ابوبکر بود یا علی. اگر ابوبکر بود چرا اجازه نداد ابوبکر هنگام دفن پیکر مطهرش حاضر شود آیا این نشان اعتراض آنحضرت نسبت به اولی و دومی نبود خشم زهرا مگر خشم خدا نبود طبق فرموده رسول الله پس چرا نسبت به آن دو خشمناک بود
ای کاش قیامت میشد تا اینکه خدا داد ما را از شما بگیرد.
خطاب به سنی لکم دینکم ولی الدین
اللهم العن الجبت و الطاغوت و حزبهم و موالیهم لعنتی مدام الی یوم الدین

و در ضمن اولین کسی که در جهان اسلام لقب امیرالمومنین گرفت سیدنا عمر بن خطاب بود.

عقیل محترم هر ادعایی مدرک و سند لازم دارد لقب امیرالمؤمنین که اجتهادی من و شما نیست . که خیرات کنیم ، ما پیروان اهل بیت علاوه بر منابع روایات صحیحیه در مجامع روایی شیعه از منابع شما اهل سنت مدرک و سند داریم بر امیرالمؤمنین بودن علی بن ابیطالب سلام الله علیه از زبان مبارک رسول خداوند ، و این لقب از اختصاصات آن حضرت است و لا غیر : دقت کنید :


قال رسول الله صلّی الله و علیه و آله و سلّم :
ما انزل الله آیة فیها ( یا ایها الّذین امنوا ) الّا و علیّ رأسها و امیرها .
تاریخ ابن عساکر ، جلد 2، صفحه 429


رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :

خداوند آیه ای را در قرآن نازل نکرده است ، که در آن آیه ( یا ایّها الّذین امنوا ) (خطاب به همه مؤمنان ) باشد مگر این که حضرت علی ( علیه السّلام ) رئیس آن آیه و امیر آن آیه است .



قال رسول الله صلّی الله علیه و آله وسلّم :
علیّ یعسوب المؤمنین ، و المال یعسوب المنافقین .
جامع الصغیر سیوطی باب عین ، صفحه 66


رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :
علی ( علیه السّلام ) رئیس و سالار مؤمنان است و مال و ثروت رئیس و سالار منافقان است .


این دو حدیث مشتی از خروار است استناد شیعه به رسول مکرم اسلام است شما به چه استنادی دیگران را امیرالمؤمنین خطاب می کنید ؟
حالا که لطف کردید چند تا جمله بی سند به عنوان سخنان خلیفه ی خویش به عنوان معرف شخصیت و علمیت ایشان آوردید که صد البته قیاس آن از هر جهت ( فصاحت و بلاغت و محتوا و مفهوم ) با سخنان سراسر عالمانه و حکیمانه و مافوق مخلوق و مادون خالق اهل بیت علیهم السلام غلط است ، لطفتان را کامل کنید چند تا دعای وارده از ایشان را هم بیاورید تادوستان از راز و نیاز خلفایتان با خداوند هم مطلع بشوند ؟

دوستان برای آشنایی مختصر با فضائل و مناقب امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه به کتاب شریف الفین شیخ مفید مراجعه نمایند که دو هزار فضیلت مستند از آن حضرت در این کتاب شریف جمع است .


عقیل;52748 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اولا از جناب حامی تشکر می کنم که این چنین مودبانه و با سخنان وحدت آفرین سرنگار را شروع کردند
دوما از برادر گلم بلوچ بوی به خاطر این انتخاب قشنگشان تشکر می کنم
و در آخر هم گلایه ای ماه بانوی عزیز دارم خواهر گرامی چرا در میان این همه مطالب چسبیده اید به این کلمه ی امیرالمومنین حالا به فرض که درست نباشد ای کاش شما هم مثل جناب حامی می نوشتید و در ضمن اولین کسی که در جهان اسلام لقب امیرالمومنین گرفت سیدنا عمر بن خطاب بود.

عقیل محترم هر ادعایی مدرک و سند لازم دارد لقب امیرالمؤمنین که اجتهادی من و شما نیست . که خیرات کنیم ، ما پیروان اهل بیت علاوه بر منابع روایات صحیحیه در مجامع روایی شیعه از منابع شما اهل سنت مدرک و سند داریم بر امیرالمؤمنین بودن علی بن ابیطالب سلام الله علیه از زبان مبارک رسول خداوند ، و این لقب از اختصاصات آن حضرت است و لا غیر : دقت کنید :



قال رسول الله صلّی الله و علیه و آله و سلّم :
ما انزل الله آیة فیها ( یا ایها الّذین امنوا ) الّا و علیّ رأسها و امیرها.
تاریخ ابن عساکر ، جلد 2، صفحه 429


رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :

خداوند آیه ای را در قرآن نازل نکرده است ، که در آن آیه ( یا ایّها الّذین امنوا) (خطاب به همه مؤمنان ) باشد مگر این که حضرت علی ( علیه السّلام ) رئیس آن آیه و امیر آن آیه است .

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله وسلّم :
علیّ یعسوب المؤمنین ، و المال یعسوب المنافقین .
جامع الصغیر سیوطی باب عین ، صفحه 66


رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :
علی ( علیه السّلام ) رئیس و سالار مؤمنان است و مال و ثروت رئیس و سالار منافقان است .


این دو حدیث مشتی از خروار است استناد شیعه به رسول مکرم اسلام است شما به چه استنادی دیگران را امیرالمؤمنین خطاب می کنید ؟
حالا که لطف کردید چند تا جمله بی سند به عنوان سخنان خلیفه ی خویش به عنوان معرف شخصیت و علمیت ایشان آوردید که صد البته قیاس آن از هر جهت ( فصاحت و بلاغت و محتوا و مفهوم ) با سخنان سراسر عالمانه و حکیمانه و مافوق مخلوق و مادون خالق اهل بیت علیهم السلام غلط است ، لطفتان را کامل کنید چند تا دعای وارده از ایشان را هم بیاورید تادوستان از راز و نیاز خلفایتان با خداوند هم مطلع بشوند ؟

دوستان برای آشنایی مختصر با فضائل و مناقب امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه به کتاب شریف الفین شیخ مفید مراجعه نمایند که دو هزار فضیلت مستند از آن حضرت در این کتاب شریف جمع است .

سلام علیکم جمیعا

ابتداعا از عقیل و بلوچ بزرگوار سپاسگذارم

در ادامه باید مطلبی را عرض کنم . چند اوقاتی هست که در بین سایتهای عربی و روم هاشون سرک می کشم و باید بگویم این رفتار نامطلوب را در بین آنها هم دیده ام.

مسلمان بودن درجه اولاتری از آدم و انسان بودن است بدین شکل که یک مسلمان چون با هدایت الهی مزین شده رفتاری از او سر میزند که مدعیان انسانیت و حقوق انسانی سخن و کلام به مدح آنها می گشایند.

مسلمانی و مزین بودن به هرکدام از ادیان الهی این تعالی را به انسان میبخشد که در برابر دیگران آنچنان رفتار کند که رفتار گفتار و پنداری مصلح یا تعالی بخش در طرف مقابل گذارد.
اگر بر این امر نا توان است

در مرتبت انسانیت بدون الهی گری احترام به اعتقادات دیگران مسئله ای حتمی و لازم الاجرا است.

بدین شکل که اگر طرف مقابل صحیح و چه غلط میگوید این مسئله را چزو اعتقاد او دانسته لذا برای عقیاید طرف مقابل احترام قایل شده هرگز توهین ننماید.

اگر میخواهد در نقش یک مصلح در مرتبت انسانیت بدون الهیت عمل نماید باید نظر خود را گفته و هرگز نخواهد نظر خد را به دیگران تحمیل نماید.

این تبادل نظر در مراتب انسان الهی کلامی است برگرفته از تعالیم الهی او . این شخص والا هرگز توهین نکرده و حتی در صورت اعتراض به بر خورد نا صحیح ....

اصلا اینها را من چرا دارم میگویم توی قرآن آمده بریم قرآن را با تفسیر نزد معلم اخلاق بخوانیم.

یاحق

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
دوستان اصل تاپیک چیز دیگری است نه بحث بر سر لقب حضرت عمر.
جناب آقای حامی گفتند که ما تشنه ی کلام خلفاییم ما هم چند کلام از این بزرگواران را تقدیم ایشان کردیم.
این را هم قبلا گفته بودم متاسفانه شما در این میان فقط این کلمه را دیدید
با تشکر فراوان

حضرت عثمان -رضي الله عنه- خلافت خود را با ارسال نامه‌هايي به استانداران استانهاي مناطق مختلف آغاز کرد، نامه‌اي که به صورت عموم، آنان را مورد خطاب قرار مي‌داد، او در آن نامه‌ها خطاب به آنها فرموده بود:
«خداوند دستور فرموده که مسئولين، خدمتگزار مردم باشند. نه اينکه اموال آنان را چپاول کنند، و پيشگامان اين امت خادم مردم بوده‌اند، و به آنها خيانت نکرده‌اند. اما اينک اين هراس وجود دارد که برخي از پيشوايان و مسؤلان به جاي خدمت به مردم خيانت پيشه کنند! اگر اين چنين شوند، امانتداري و شرم و وفاداري از بين خواهد رفت.
بدانيد که بهترين کار و عملکرد شما اين است که امور مردم را به درستي اداره کنيد! حقوقشان را رعايت نماييد و آنان را ملزم به مراعات وظيفة خود بنماييد!
پس از آن امور، مربوط به «اهل کتاب» داخل ممالک اسلامي را مورد توجه قرار دهيد، حقوقشان را رعايت کنيد و آنان را در مورد مسئوليت‌هايشان نيز مورد بازخواست قرار دهيد!
به دنبال آن از دشمناني که با شما سر جنگ دارند غفلت نکنيد و با آنان به مقابله برخيزيد! و با وفاداري به عهد و پيمان بر آنها پيروز شويد

سلام برهمه دوستان
آقایان اهل تسنن مطالبی بیان نمودند اما دو سؤال به ذهن من رسید.
1-خوب بود این آقایان منابع این کلمات را هم بیان می نمودند ببینیم چه کسی نقل نموده آخه حرف شما برای ما چگونه حجت ساز می شود.
2- شیعه کلمات وسخنان و فضایل اهل بیت علیهم السلام را از منابع دو طرف نقل می کند بعد شما آنها را مخدوش می کنید چگونه توقع دارید ما به منابع خودتان که مملو از دروغ است( وداعیه بر این بوده که خلفا را بالاببرند ودر هیچ عصری مکتب خلفا مورد تهدید قرار نگرفت بلکه مخالفین آنها در فشار بودند)اعتماد کنیم.
3- بر فرض که این سخنان ناب که از چشمۀ گوارای خلفای شما صادر شده راست باشد چرا آنها مرد عمل به این سخنان نبودند آیا کاری بد تر از این که کسی سخنی را بگوید وبدان عمل نکند( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ ، كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ).
حق یارتان


3

نقل قول:
- بر فرض که این سخنان ناب که از چشمۀ گوارای خلفای شما صادر شده راست باشد چرا آنها مرد عمل به این سخنان نبودند آیا کاری بد تر از این که کسی سخنی را بگوید وبدان عمل نکند( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ ، كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ).
حق یارتان

سلام دوست گرامی آیا شما ناظر بر اعمال آنها بوده اید که می گویید مرد عمل نبوده اند
یا در کتاب هایی خوانده اید که ایشان حضرت فاطمه را به شهادت رساندند یا گردن حضرت علی را بستند و کشاندند این فیلم نامه ای که نوادگان ابن سباء یهودی سر هم کردند تا اسلام را از راه راست منحرف کنند آیا تا حالا شده بدون تعصب به تاریخ بنگرید آیا برای شما سوال پیش نیامده که حضرت علی شیر خدا فاتح خیبر چکسی جرات جسارت به حضرت را داشته که حتی به ناموس او کسی توهین کند آیا چکسی جرات داشته به کسی که به قول شما دروازه یه قلعه را به تنهایی بکند و بجای سپر از آن استفاده کند توهین نماید.
آیا برای شما سوال پیش نیامده چرا حضرت علی کوچکترین دختر خویش را به کسی که به قول شما قاتل همسر اوست بدهد آیا کسی جرات جسارت به حضرت علی را داشته
این چه علی ایست که شیعه به اسلام تحویل میدهد ما اینگونه علی نمی شناسیم حضرت علی که ما میشناسیم زمین تا آسمان با علی شما فرق دارد زیرا حضرت علی ما با جرات با قدرت با همت و بدون ترس و شجاع است ولی شما با این احوال آبرویی برای حضرت نمیگذارید
آیا برای شما سوال پیش نیامده چرا نوادگان آنها با هم ازدواج نموده اند با اینکه میدانسته اند قاتل های مادر بزرگشان کیست؟
آیا برای شما سوال پیش نیامده چرا حضرت علی نام فرزندانش را ابوبکر عمر عثمان گذاشته مگر حضرت علی از کسی ترس داشته که هرکه به او فرمان دهد نام فرزند خود را همان بگذارد؟ نکته این است که این نام گذاری بعد از وفات اشخاص نام برده صورت گرفته
آیا برای شما سوال پیش نیامده اگر خلفا ثالثه کافر می بودند دیگر دینی به نام اسلام باقی نمی ماند
آیا برای شما سوال پیش نیامده اگر خلفا دین را تغییر میدادند حضرت علی می توانست دین را سرجای اولش بازگردند در مدت 4 سال و 9 ماه
آیا برای شما سوال پیش نیامده اگر حضرت عمر نبود بسیاری از کشورها هنوز در جهالت به سر میبردند
آیا برای شما سوال پیش نیامده چرا بیت المقدس را هم فتح کرد و به دست اسلام سپرد
آیا برای شما سوال پیش نیامده این امامت چقدر مهم است که ذکر شب و روز افرادی شده
آیا برای شما سوال پیش نیامده که چرا کسانی که سالها نماز نمی خوانند در عاشورا چطور در خیابان ها ظاهر می شوند و سر و رو میزنند
آیا برای شما سوال پیش نیامده آیا بین حق و خلق واسطه ای باید باشد برای رسیدن به حق!!
وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به همه دوستان علی الخصوص دوستان گرامی اهل سنت

جناب بلوچ بوی ! دوست گرامی ، بهتر است شناخت علی را به شیعیان آموزش ندهید ، زیرا اگر علی شناخته میشد ، از منصب خویش کنار نمی رفت ، زیرا اگر شما علی را تنها به قدرت بازوان شناختید ، شیعیان علی را به بندگی خداوند متعال شناختند و دانستند که بزرگترین افتخار امیرالمومنین حیدر کرار ، تنها و تنها بندگی خداوند متعال است !

در ضمن ، شما از چه آبرویی حرف میزنید ؟ آیا شیعه برای علی آبرو نمی گذارد ، این مطلبی است که یکی از صحابی به قول شما نیک پیامبر به امیرالمومنین عرضه کرد و حضرت امیر در جواب آن ملعون اینگونه فرمودند :

امیرالمومنین علیه السلام;52847 نوشت:

بخدا! خواستي نکوهش کني، اما ستودي، خواستي رسوا سازي که خود را رسوا کرده‏اي، مسلمان را چه باک که مظلوم واقع شود، مادام که در دين خود ترديد نداشته، و در يقين خود شک نکند، اين دليل را آورده‏ام حتي براي غير تو که پند گيرند، و آن را کوتاه آوردم به مقداري که از خاطرم گذشت.

( نامه 28 نهج البلاغه )

شما علی را نشناختید ، خشم علی به خواست خدا بود و لبخندش به رضای خدا ! شما علی را با خود قیاس کردید ، که چرا علی آنچنان نکرد !!!

به خدا علی را نشناختید !

اما از آنرو که سوالاتی طرح نمودید باید بگویم :

محمد بن ابی بکر و اسماء بنت عمیس تافته گانی جدای از خلیفه اول بودند و علی به وجود محمد ( که بارها اورا چو فرزندش میخواند ) افتخار مینمود و محمد هم شایستگی این مسئله را ثابت نمود !

پس چه عیب برای امام صادق علیه السلام که بگوید من فزند محمد هستم ! زیرا این افتخار به خاطر لیاقت محمد نصیبش شد که پاکانی چون ائمه از نسل او شوند و خداوند هرگز برای گناه پدر فرزند را عقوبت نمی کند چرا که خود فرموده :

وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى(الإسراء/15)

فرمودید اگر خلفای سه گانه کافر بودند نامی از اسلام باقی نمی ماند !

این چگونه ظلمی است که در حق اسلام روا میدارید ، آیا الان جز از نام اسلام مانده ؟ که آنرا زنده به خلفایتان میدانید ! آیا نبود که در طی بیست و پنج سال بیش از 100 بدعت آشکار در دین خداوند آنهم بدعت هایی که مخالف نص صریح قرآن بود گذاشته شد ؟

آیا غیر از این بود که امام منصوص از جانب خداوند کنار گذاشته شد ؟

شما اسلام را چه میدانید ؟ و حال آنکه اسلام را هم نشناختید !!!

فرمودید چرا علی دین را به سر جای اولش بر نگرداند ! آیا میتوان چیزی را که در طی بیست و پنج سال به گوشت و خون مردم آمیخته شده در طی پنج سال تغییر داد !

آیا نه اینکه احادیث خلافتی و دروغین بیست و پنج سال با گوشت و پوست مردم عجین شده بود !

آیا نه اینکه در شهر شام که معاویه ملعون سر دمدار آن بود علی را علناً کافر میدانستد !

آیا نبود اینکه بعداز شهادت علی گفتند مگر علی نماز میخوانده !

باید خدمت شما دوست عزیز عرض نمایم امروزه در علوم اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که اگر بخواهند حداقل یک هنجار را در جامعه ای تغییر داده یا تعویض کنند باید چند نسل برنامه ریزی نمایند !

آنوقت شما میخواستید اعتقاداتی که در طی بیست و پنج سال با تمام وجود تازه مسلمانانی که جز از اسلام آنچه را که شنیده بودند نمی شناختند ، گره خورده بود را تعویض نماید !!!

فرمودید که خلفا مرزهای جغرافیایی اسلام را گسترش دادند !

ای انسان اندیشمند که خداوند به تو قدرت تعقل داده ! کجای شأن اسلام در کشور گشایی بود !

آیا نمی دانستید که شأن اسلام در فتح دلهاست !

یا نکند برخی غزوات پیامبر را توجیهی بر جنگ های خلفیه دوم دانستید ! آیا نمی دانستید که حتی سخن گفتن پیامبر وحی خداوند و به دستور ذات حضرت حق بوده ! چه برسد به جنگ های ایشان !

آیا بر خلیفه دوم وحی میشد یا کتابی داشت که برایش حجت را تمام مینمود !

آیا شما ندانستید که پیدا شدن گروهی چون خوارج ناشی از چه بود ؟ آیا غیر از این بود که تنها و تنها از اسلام نماز خواندن و عبادات ظاهری را فهمیده بودند ، و آنوقت که باید از اولی الامر ( و نه امام زمان شیعیان ) پیروی میکردند درست در مقابل او ایستادند !

آیا در زمان پیامبر مردم اینگونه مسلمان میشدند ؟؟؟

و از امامت و ولایت ایراداتی غیر علمی و نابخردانه گرفتید !!!

در ضمن شما هرگز از عمق ولایت و امامت چیزی نمی دانید ، وتنها عمل عده ای را ملاک برای سنجش صحت آن قرار میدهید، آیا ندانستید که حسین علیه السلام در روز عاشورا به تبع پدر بزرگوارش در جنگ صفین و چنگ های مشابه نماز ظهر را بر پا داشت تا بگوید اقامه ولایت جز به مسیر بندگی نیست !

حال چه شده که همین حسین و همین امامت را عامل انحراف میدانید ؟

آیا اینگونه قضاوت میکنید !

بنده از شما میخواهم بیشتر بیاندیشید !!!

والسلام علی من اتبع الهدی

عقیل;52809 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
دوستان اصل تاپیک چیز دیگری است نه بحث بر سر لقب حضرت عمر.
جناب آقای حامی گفتند که ما تشنه ی کلام خلفاییم ما هم چند کلام از این بزرگواران را تقدیم ایشان کردیم.
این را هم قبلا گفته بودم متاسفانه شما در این میان فقط این کلمه را دیدید
با تشکر فراوان

سلام
دوست من
شما ادامه دهید
ولی سند هم ذکر کنید. و اگر کتاب مستقلی دارند یا تفسیری و یا ...بفرمایید؟ راستی کرامت هم دارند؟ یا برای آنها قایلید؟ یعنی برای شفا و حاجت به آنها توسل پیدا می کنید؟ من با غلامعلی موافق نیستم ایشان گویی نمایندگی همه فرقه های اهل تسنن را دارند و از جانب همه سخن می گویند در حالی که من توسل را در اهل تسنن ایران شهر، بندر عباس، و...دیده ام و حتی در مساجد برخی از اهل تسنن نام چهارده معصوم وجود دارد و در تواشیح خود نام آنان را به بزرگی یاد می کنند.
اهل تسنن همگی گریه بر میت را بد نمی دانند برخی بد می دانند.
اگر بفرمایید شما برادران اهل تسنن طبق نظر کدام مذهب سخن می گویید متشکر می شوم. البته مدارک و اسناد را هم جداگانه بفرمایید

سلیم;52768 نوشت:

عقیل محترم هر ادعایی مدرک و سند لازم دارد لقب امیرالمؤمنین که اجتهادی من و شما نیست . که خیرات کنیم ، ما پیروان اهل بیت علاوه بر منابع روایات صحیحیه در مجامع روایی شیعه از منابع شما اهل سنت مدرک و سند داریم بر امیرالمؤمنین بودن علی بن ابیطالب سلام الله علیه از زبان مبارک رسول خداوند ، و این لقب از اختصاصات آن حضرت است و لا غیر : دقت کنید :


قال رسول الله صلّی الله و علیه و آله و سلّم :
ما انزل الله آیة فیها ( یا ایها الّذین امنوا ) الّا و علیّ رأسها و امیرها.
تاریخ ابن عساکر ، جلد 2، صفحه 429

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :

خداوند آیه ای را در قرآن نازل نکرده است ، که در آن آیه ( یا ایّها الّذین امنوا) (خطاب به همه مؤمنان ) باشد مگر این که حضرت علی ( علیه السّلام ) رئیس آن آیه و امیر آن آیه است .

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله وسلّم :
علیّ یعسوب المؤمنین ، و المال یعسوب المنافقین .
جامع الصغیر سیوطی باب عین ، صفحه 66

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :
علی ( علیه السّلام ) رئیس و سالار مؤمنان است و مال و ثروت رئیس و سالار منافقان است .


این دو حدیث مشتی از خروار است استناد شیعه به رسول مکرم اسلام است شما به چه استنادی دیگران را امیرالمؤمنین خطاب می کنید ؟
حالا که لطف کردید چند تا جمله بی سند به عنوان سخنان خلیفه ی خویش به عنوان معرف شخصیت و علمیت ایشان آوردید که صد البته قیاس آن از هر جهت ( فصاحت و بلاغت و محتوا و مفهوم ) با سخنان سراسر عالمانه و حکیمانه و مافوق مخلوق و مادون خالق اهل بیت علیهم السلام غلط است ، لطفتان را کامل کنید چند تا دعای وارده از ایشان را هم بیاورید تادوستان از راز و نیاز خلفایتان با خداوند هم مطلع بشوند ؟

دوستان برای آشنایی مختصر با فضائل و مناقب امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه به کتاب شریف الفین شیخ مفید مراجعه نمایند که دو هزار فضیلت مستند از آن حضرت در این کتاب شریف جمع است .

با تشکر از شما
که علمی بحث می کنید و محترمانه از دوست مان هم می خواهید علمی و با مدرک از شیعه یا سنی سخن بگویند

ما هم منتظریم به ادامه این مبحث

نقل قول:
ولی سند هم ذکر کنید. و اگر کتاب مستقلی دارند یا تفسیری و یا ...بفرمایید؟ راستی کرامت هم دارند؟ یا برای آنها قایلید؟ یعنی برای شفا و حاجت به آنها توسل پیدا می کنید؟

سلام دوستان گرمی این سخنان از کتب معتبر اهل سنت جمع اوری شده اند صحیح بخاری و صحیح مسلم و...
اما کرامت برای خلفا شفا و حاجت چرا باید این کار را کنیم ؛
آیا آنها یا هر پیامبری یا امامی یا پیری یا هرکسی دیگری آیا آنها به ما نزدیکترند یا الله ؟
اگر ما خومان را به قبر آنها هم بچسبانیم آیا باز هم خدا به ما نزدیکتر است یا صاحب آن قبر؟
آیا ما بخواهیم به آنها چیزی بشنوانیم باز هم به مرقد آنقدر نزدیک شویم آیا خدا به ما نزدیکتر است یا صاحب مرقد؟؟
آیا حساب کنیم که آنها می شنوند باز هم آنها بهتر صدای ما را می شنوند یا الله؟
آیا ما از آنها چیزی طلب کنیم آیا آنها مهربانتر هستند یا الله؟؟!

پس خدایی داریم که از رگ گردن هم به ما نزدیکتر است و مهربانتر است و شنوا تر است و بیناتر است و شفا و حجات در دست اوست چرا به خاک برای او سجده نکنیم و از او طلب شفا نکنیم
ارزش کدام بیشتر است به دست آوردن چیزی با التماس به خدا و سجده بر او یا التماس از بنده ی او هر چقدر هم بزرگ باشد
(غافر/60) «مرا [به دعا] بخوانيد تا برايتان اجابت كنم».

نقل قول:
من با غلامعلی موافق نیستم ایشان گویی نمایندگی همه فرقه های اهل تسنن را دارند و از جانب همه سخن می گویند در حالی که من توسل را در اهل تسنن ایران شهر، بندر عباس، و...دیده ام و حتی در مساجد برخی از اهل تسنن نام چهارده معصوم وجود دارد و در تواشیح خود نام آنان را به بزرگی یاد می کنند.

دوست گرامی فرقه های اهل سنت با هم فرقی ندارند و فقط در نام اینطور هستند و اختلافاتی که بینشان هست خیلی جزئی است

اما آن مساجدی که دیده اید فکر نکنم که مال اهل تسنن بود منظور شما کدام مسجد اهل سنت ایرانشهر است لطفا آدرس آن مسجد را ذکر کنید ممنون می شوم
مسجد جای عبادت الله است و زدن عکس و کاشی کاری و نقاشی در مسجد جائز نیست و شما چرا چهاد معصوم را همیشه در صف عبادالله قرار می دهید هر جا سخن از عبادت خداوند است مگر باید آنها هم باشند ما دشمنی خدایی نکرده با نواگان پیامبر ص نداریم و درود خداوند بر آنها باد ولی شما نمی توانید خالصانه خداوند را عبادت کنید من به طوری که در تمام سایت های اهل تشیع می بینم از خداوند هیچ سخنی نیست و تنها سخن در بین مذهبشان حضرت علی و فرزندان او هستند و بیشتر از همه صاحب الزمان که این را بیشتر از خدا مد نظر دارید و این جای تاسف است

نقل قول:
اهل تسنن همگی گریه بر میت را بد نمی دانند برخی بد می دانند.
اگر بفرمایید شما برادران اهل تسنن طبق نظر کدام مذهب سخن می گویید متشکر می شوم. البته مدارک و اسناد را هم جداگانه بفرمایید

این مدارک در تایپیک (تعداد ازواج در اهل سنت) ذکر شد ولی برای اینکه مطمئن شوید باز هم بیان می کنم ؛
و در نهج البلاغه آمده است: «وقال علي س بعد وفاة النبي ص مخاطبا إياه ص: لولا أنك نهيت عن الجزع وأمرت بالصبر لأنفدنا عليك ماء الشؤون». «علی بعد از وفات پیامبر ص خطاب به پیامبر فرمود: اگر از بی‌قراری و بی‌تابی نهی نمی‌کردی و به بردباری فرمان نمی‌داد چنان برایت اشک می‌ریختيم که اشک چشمانمان تمام می‌شد
نهج البلاغة ص 576 و نگا: مستدرک الوسائل 2/445
و همچنین در نهج البلاغه آمده است که علی ؛ گفت: «أن علياً ؛ قال: من ضرب يده عند مصيبة على فخذه فقد حبط عمله». هر کسی به هنگام مصیبت و بلایی دستش را بر رانش بزند و تأسف بخورد، عمل او نابود گردیده است.
نگا: الخصال صدوق ص (621) و وسائل الشیعة (3/270).
و حسین در کربلاء چنان که صاحب منتهی الامال نقل کرده به خواهرش زینب گفت: «يا أختي، أحلفك بالله عليك أن تحافظي على هذا الحلف، إذا قتلت فلا تشقي عليّ الجيب، ولا تخمشي وجهك بأظفارك، ولا تنادي بالويل والثبور على شهادتي».
«خواهرم تو را به خدا سوگند می‌دهم که وقتی من کشته شدم گریبانت را پاره مکن، و چهره‌ات را با ناخن‌هایت خونین مکن، و به خاطر شهادت من فریاد واویلا سر مده».
1/248.
و در فروع الکافی الکلینی آمده است: که پیامبر ص فاطمه را وصیت نمود و به او گفت: «إذا أنا مت فلا تخمشي وجهاً ولا ترخي عليّ شعراً ولا تنادي بالويل ولا تقيمي عليَّ نائحة».
«وقتی من مُردم چهره‌ات را خونین مکن، موهایت را ژولیده و آویزان مکن، و فریاد واویلا سر مده، و زن نوحه‌سرایی را برای نوحه‌سرایی برای من مقرر مکن».
فروع الکافی 5/527
و......................(قبلا کامل بیان شده)
به این دلایل اهل سنت از گریه کردن و به سر و صورت زدن نهی می کنند.

به لطف الهي به زودي از منابع تاريخي اهل سنت و روائي کتابهائي که خودشان قبولشان دارند خواهيم گفت که خلفايشان چه خيانتها که در حق اسلام نکردند.
انشالله که کتابهاي خود را انکار نکنند
همانطور که پهلوي شکسته زهرا را انکار مي کنند
اگر عمر نبود پس که بود که در پشت در خانه زهرا عربده مي کشيد علي بيرون بيا و گرنه خانه و هر که در آن است اتش مي زنم؟
اين روايت نيست
عين تاريخ است
نه يک کتاب که هزار ران کتاب تاريخي اهل سنت بر ان صحه گذاشته اند.
اتش زدن خانه زهرا
شبانه دفن شدن زهراي اطهر همه لکه ننگي است بر دامن دشمنان محمد و ال محمد
اگر اينطور نبوده بياييد بگوييد قبر زهرا کجاست
اگر نمي دانيد پس چرا فاطمه زهرا سلام الله عليها را شبانه دفن کردند؟
گفتيد چرا علي با خلفا کنار امد و سخن نگفت؟
به زودي روايتي بلند بالا از زبان عمر خواهم گفت که خود بدانيد به کجا مي رويد.

سلام بالاخره تو این فرمایشات شما من متوجه نشدم خلفا اثر علمی خاصی دارند یا نه؟ با ذکر سند بفرمایید؟

baluch boy;52950 نوشت:
سلام دوستان گرمی این سخنان از کتب معتبر اهل سنت جمع اوری شده اند صحیح بخاری و صحیح مسلم و...
اما کرامت برای خلفا شفا و حاجت چرا باید این کار را کنیم ؛
آیا آنها یا هر پیامبری یا امامی یا پیری یا هرکسی دیگری آیا آنها به ما نزدیکترند یا الله ؟
اگر ما خومان را به قبر آنها هم بچسبانیم آیا باز هم خدا به ما نزدیکتر است یا صاحب آن قبر؟
آیا ما بخواهیم به آنها چیزی بشنوانیم باز هم به مرقد آنقدر نزدیک شویم آیا خدا به ما نزدیکتر است یا صاحب مرقد؟؟
آیا حساب کنیم که آنها می شنوند باز هم آنها بهتر صدای ما را می شنوند یا الله؟
آیا ما از آنها چیزی طلب کنیم آیا آنها مهربانتر هستند یا الله؟؟!

پس خدایی داریم که از رگ گردن هم به ما نزدیکتر است و مهربانتر است و شنوا تر است و بیناتر است و شفا و حجات در دست اوست چرا به خاک برای او سجده نکنیم و از او طلب شفا نکنیم
ارزش کدام بیشتر است به دست آوردن چیزی با التماس به خدا و سجده بر او یا التماس از بنده ی او هر چقدر هم بزرگ باشد
(غافر/60) «مرا [به دعا] بخوانيد تا برايتان اجابت كنم».

فروع الکافی 5/527
و......................(قبلا کامل بیان شده)
به این دلایل اهل سنت از گریه کردن و به سر و صورت زدن نهی می کنند.

از دوستان فاضلی مثل شما بعید است
واقعا می فرمایید خدا در بین عقیده شیعه کم رنگ است مفاتیح را تورق فرمایید.
دعای توسل و جامعه کبیره شیعه را مطالعه بفرمایید ( چون اهل اندیشه هستید می گویم مطالعه کنید) و ببینید جایگاه معصوم نزد شیعه چگونه است. اگر شما با دیدگاه شیعه که دسترسی سمعی و بصری دارید و اهل مطالعه هستید این گونه برخورد کنید که بوی تحریف بدهد من یکی حاضر نیستم پای سخنان شما بنشینم. چون ....تبدیل کلمات از مواضع خود ....در قرآن مذمت شده است.

و
گریه بر اموات

مساله را تحریف نمی کنید؟
آیا به رساله های عملیه شیعه سر نمی زنید.
حرف هایی که می زنید نسبت دادن هایی نا به جا است
به سر و صورت زدن برای مرده بین ما مدح نشده است
اما متأثر شدن
گریه کردن در فراغ و فقدان را از پیامبر بیاموزیم که فقدان ابراهیم فرمود من لایرحم لا یرحم
راستی دین اسلام دین فطرت است. محزون شدن هنگام از دست دادن عزیز از جهتی که او را نمی بینی تاسف و تاثر دارد و این در بین همه آئین ها و ادیان طبیعی است و یه فرایند فیزیولوژیک و روان شناختی هنجار است.

Baluch boy;52950 نوشت:
ولی شما نمی توانید خالصانه خداوند را عبادت کنید من به طوری که در تمام سایت های اهل تشیع می بینم از خداوند هیچ سخنی نیست و تنها سخن در بین مذهبشان حضرت علی و فرزندان او هستند و بیشتر از همه صاحب الزمان که این را بیشتر از خدا مد نظر دارید و این جای تاسف است

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:

دوست من
سئوال دیگر من
اهل تسنن برای خلفا فضائلی را ذکر می کنند و گویا عمر را فاتحی می دانند که سیاستش عین دیانتش است.
راستی از این همه پیرو عمر در دنیا چرا مثل عمر سنی ها اهل حماسه و شجاعت نیستند.
چرا تن پروی اعراب خلیفه دوست از اعراب سنی مذهب مسلمانانی عزلت نشین ساخته است.
آیا اینان هم پیرو عمر هستند یا هوای نفس و شهوت شکم و زیر شکم؟ (قصد توهین ندارم واقعا سئوال دارم)
آیا روایت نداریم از پیامبر که من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین لیس بمسلم
چرا اعراب عمر دوست حتی برای مسلمانان در بند ظلم حرفی و حرکتی ندارد.
راستی سیاست اهل تسنن از دیانت جداست؟

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در کتاب «تاریخ مختصر الدّول» چاپ «دار رائد بیروت» ذیل «الدولة‌التاسعه» ضمن شرح وقایع زمان خلافت عمربن‌خطّاب در مورد «یحیی» معروف به غرماطیقوس سخن ‌می‌گوید که اهل اسکندریه و نصرانی بوده ‌است، امّا از عقیده‌ی تثلیث خویش برگشته و او را بدین دلیل طرد کردند. او تا زمانی که عمروبن‌عاص اسکندریه را فتح‌ کرد، زنده‌بود. عمرو او را تکریم ‌می‌کرد و با حُسن استماع و درایت و... خود، از علم فلسفی او بهره‌ می‌برد و با او ملازمت ‌داشت.

روزی یحیی به عمرو گفت: «کتاب‌خانه‌ی اسکندریه و دسته‌جاتی که در آن هست، تحت سلطه‌ی توست. درباره‌ی چیزی که تو نفعی از آن می‌بری، با تو معارضه‌ نمی‌کنم، و امّا آن‌چه که تو از آن نفعی نمی‌بری، ما بر آن اولی هستیم.»

عمرو به او گفت: «آن چیست که بدان نیاز داری؟»

یحیی گفت: «کتب حکمتی که در خزائن ملوکیه هست.»

عمرو گفت: «برای من ممکن ‌نیست، مگر پس از اجازه از جناب عمربن‌خطّاب.»

عمروبن‌عاص به عمر نامه‌ نوشت و از سخن یحیی وی را مطّلع ‌کرد.

پس پاسخ عمر رسید که در آن نوشته‌ بود: « و امّا کتبی که در موردش سخن ‌گفتی: اگر با کتاب خدا موافق باشد، پس در کتاب خدا بی‌نیازی از آن نهفته‌ است! و اگر مخالف کتاب خداست، به آن حاجتی نیست. برای از بین ‌بردن آن‌ها اقدام‌ کن!»
:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::ghash::ghash::ghash::geryeh::geryeh::geryeh:
پس از آن عمرو شروع به ریختن کتب در حمّام‌های اسکندریّه کرد و آن‌ها را در آتشگاه‌های حمّام به‌آتش ‌کشید. از کتب به مدّت شش ماه به عنوان سوخت حمّام استفاده‌ می‌شد.1

در حالی‌که در چاپ «الاباء الیسوعیین» در بیروت و نیز در ارائه آزاد متن کتاب در اینترنت از جمله در المکتبة ‌الشّامله به این مقدار که عمرو با یحیی حسن هم‌نشینی و ... داشت، بسنده ‌شده ‌است. و بقیه داستان را که اصل و پیام آن است، بریده‌اند. 2

به این ترتیب شما نه از درخواست یحیی چیزی خواهید دانست، نه از دستور عمربن‌خطاب و نه از سوخت شش‌ماهه‌ی حمّام‌های اسکندریه. چرا مگر این از جمله خدمات خلیفه‌ی دوّم نیست؟ فروزان‌داشتن آتشگاه‌های قلمرو خلافت!

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای ملاحظه اصل مدارک این فایل را دانلود کنید!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]1- تاریخ مختصر الدول- ص 175-176- الدولة التاسعه- ط دار رائد- بیروت
وفی هذا الزمان اشتهر بین الإسلامیین یحیى المعروف عندنا بغرماطیقوس ... وکان عمرو عاقلاً حسن الاستماع صحیح الفکر، فلازمه وکان لا یفارقه، ثم قال له یحیی یومًا: إنک قد أحطت بحواصل الإسکندریة وختمت على کل الأشیاء الموجودة بها، فما لک به انتفاع فلا أعارضک فیه، وما لا انتفاع لک به فنحن أولى به، فقال له عمرو: وما الذى تحتاج إلیه ؟ قال: کتب الحکمة التی فی خزائن الملوکیة،فقال له عمرو: لا یمکننی أن آمر إلا بعد استئذان أمیر المؤمنین عمر بن الخطاب . وکتب إلى عمر وعرفه قول یحیی، فورد علیه کتاب عمر یقول فیه:وأما الکتب التی ذکرتها، فإن کان فیها ما یوافق کتاب الله، ففی کتاب الله عنه غنى، وإن کان فیها ما یخالف کتاب الله، فلا حاجة إلیه فتقدم بإعدامها،فشرع عمرو بن العاص فى تفریقها على حمامات الإسکندریة وإحراقها فی مواقدها فاستنفدت فی ستة أشهر...
2-المکتبه‌الشامله: وفی هذا الزمان اشتهر بین الإسلامیین یحیى المعروف عندنا بغرماطیقوس ... وکان عمرو عاقلاً حسن الاستماع صحیح الفکر فلازمه وکان لا یفارقه. ومن الأطباء المشهورین فی هذا الزمان بولس الاجانیطی…

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مطلب از سایت http://www.fetrat.com

pedar;53049 نوشت:
[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پس پاسخ عمر رسید که در آن نوشته‌ بود: « و امّا کتبی که در موردش سخن ‌گفتی: اگر با کتاب خدا موافق باشد، پس در کتاب خدا بی‌نیازی از آن نهفته‌ است! و اگر مخالف کتاب خداست، به آن حاجتی نیست. برای از بین ‌بردن آن‌ها اقدام‌ کن!»
[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::ghash::ghash::ghash::geryeh::geryeh::geryeh:
[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پس از آن عمرو شروع به ریختن کتب در حمّام‌های اسکندریّه کرد و آن‌ها را در آتشگاه‌های حمّام به‌آتش ‌کشید. از کتب به مدّت شش ماه به عنوان سوخت حمّام استفاده‌ می‌شد.1

ديگه غمي از اين بالاتر فكر نمي كنم در تاريخ شيعه باشه :Ghamgin:

سالها بعد از اينكه كتابخانه مرحوم سيد شرف الدين عاملي رو به آتش كشيدند ايشان جمله اي به اين مضمون فرمودند : داغ جوان از دل آدم مي رود ولي داغ نابودي آن كتابها تا آخر عمر در سينه هست . :geryeh: :geryeh: :geryeh:

اونقدر داغ دلم تازه شد كه ديگه نمي تونم چيزي بگم مي ترسم چيزي بنويسم كه به صلاح اين فضاي مجازي نباشه :aatash:

[="Navy"]باسلام وتشکر فراوان
پس کجا رفتند برادران اهل تسنن؟!
لطفا این لینک را هم جواب بدهند ما هم هدایت شویم!!!![/]

http://www.askdin.com/showthread.php?t=7618
خليفه مسلمين و بالا رفتن از ديوار خانه مردم؟!
[="Lime"]:roz:یا مهدی ادرکنی[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

یاوران منجی;53967 نوشت:
باسلام وتشکر فراوان پس کجا رفتند برادران اهل تسنن؟!

عزیزم جناب حامی گفتند که ما تشنه ی کلام خلفاییم ما هم نمونه ای از سخنان این بزرگواران را ذکر کردیم و دیگر قرار نبود در این سرنگار موضوع دیگری مطرح شود

علیکم السلام
داداش من خوب در این مورد که ذکر شده یک دفاعی بفرمایید!
چرا شما در مقام دفاع از شبهاتی که به شما وارد می شود ضعیف هستید؟!

حامی;52974 نوشت:
دوست من
سئوال دیگر من
اهل تسنن برای خلفا فضائلی را ذکر می کنند و گویا عمر را فاتحی می دانند که سیاستش عین دیانتش است.
راستی از این همه پیرو عمر در دنیا چرا مثل عمر سنی ها اهل حماسه و شجاعت نیستند.
چرا تن پروی اعراب خلیفه دوست از اعراب سنی مذهب مسلمانانی عزلت نشین ساخته است.
آیا اینان هم پیرو عمر هستند یا هوای نفس و شهوت شکم و زیر شکم؟ (قصد توهین ندارم واقعا سئوال دارم)
آیا روایت نداریم از پیامبر که من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین لیس بمسلم
چرا اعراب عمر دوست حتی برای مسلمانان در بند ظلم حرفی و حرکتی ندارد.
راستی سیاست اهل تسنن از دیانت جداست؟

سلام
جوابم من چی شد؟
عربستان سعودی طبق نظر خلفا حکومت می کنند؟
راستی آنها هم قائلند من اصبح و لم .....فرمایش رسول خدا -ص- است.

موضوع قفل شده است