تجسمی شماتیک از بهشت و جهنم تا جلوس در قرب الهی – 2

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تجسمی شماتیک از بهشت و جهنم تا جلوس در قرب الهی – 2

به نام حي لايزال


تجسمی شماتیک از بهشت و جهنم تا جلوس در قرب الهی – 2

گردآوري : محمد صالحي 1/12/87

مقدمه : همانطور که در مقاله " نگاهي نو به نزول آدم به دنيا تا صعود او به بارگاه حق " 1 گفته شد :

2 جانشینی او را بدوش بکشد 3خلق کرد ، حضرت آدم را تعلیم داد 4 و به جمع آنها بازگرداند 5 . در وجود او همه ملکات و صفات خود را به صورت قوه به ودیعت گذاشت و در عالم دنیا امر به فعلیت کامل آنها کرد 6 ، تا آنکه در سیر بازگشت به سوی خدا 7، در جایگاه پادشاهی 8حق جلوس و به ابدیت بپیوندد . >>

در این مقال سعی می شود بطور اجمال نگاهی به جایگاه بهشت و جهنم در مسیر تکاملی فوق بیان گردد :

1- بهشت و دوزخ هر دو مسیری برای عبورند . ( در سیر تکاملی انسان بسوی جلوس در بارگاه حق )

2- نه بهشت و نه جهنم را از قبل برای ما انسانها نساخته اند که هر گروه را در جایگاه خود بیندازند ، بلکه بهشت و جهنم را ما خود ساخته ایم و بهشت و جهنم هرکس مخصوص بخود اوست .

3- جهنم حالت انسانهایی است که نتوانسته اند ( در دنیا ) قوای وجودی خود را فعلیت بخشیده و به همین علت در اول راه مانده اند .9

4- برای این که پروردگار آن انسانهای جهنمی را بالا ببرد و قید و بندهای پیچیده بر دست و پای آنها را باز کند ، آنها را در درجات مختلف جهنم ، متناسب با اعمال دنیوی آنها ، به انواع عذابها مبتلا می کند10 و هر چه این عذابها کارسازی خود را آشکار نمایند ، آنها بیشتر و بیشتر ( به درجات بالاتر ) بالا می آیند تا دوران توقف دوزخی شان تمام شود .11

5- دوزخیان پس از گذر از مرحله جهنم وارد بهشت و از آنجا سیر تکاملی خود را ادامه می دهند .

6- بهشتیان علی الدوام ، سیری دارند از پایین به بالا و از هر درجه کمالی به مرتبه کمالی بالاتر .12

7- سیر تکاملی انسان از پایین ترین مرحله ( تولد و ورود به حوزه انسانی ) شروع و در هفت مرحله انجام می شود که به " زمین و هفت آسمان " نامیده شده است .

8- پایان بهشت ( و جهنم ) ، پایان آسمانها و زمین ( مراحل و مراتب صعود ) است 13

9- با اتمام همه طبقات زمین و آسمان ، خلود در بهشت تمام شده ( مراحل کمال به انجام رسیده ) و دوران " نامی ، بی حدی ، بی جهتی و رهایی از هر قیدی " فرا می رسد .

10- در آنجاست که انسان کامل شده نزد خدای خود و در بارگاه او جلوس می کند .

14 و 15و 16 و 17
.......................................
زیر نویسها :
1 – از همین نویسنده - http://www.aftab.ir/articles/religion/religion/c7c1255357217_creation_p1.php
2 - انا عرضنا الامانة على السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها وحملها الانسان انه كان ظلوما جهولا - سوره احزاب، آيه 72
3 -اني جاعل في الارض خليفه - بقره/ 30 .
4 - علم ادم الاسما کلها . سوره بقره – آیه 31
5- قال اهبطا منها جمیعا - طه، آیه‏123 .
6 - تخلقوا باخلاق الله- بحارالانوار- ج 58- ص 129- ماه رمضان از زبان آيت الله جوادي آملي
7 - إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ – بقره – آیه 156
8 - فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر 55 – سوره 54
9 - قل ان الخاسرين الذین خسروا انفسهم 15 – سوره 39
10 - و لکل درجات مماعملوا و ما ربک بغافل عما یفعلون 6 – سوره 132
11 - مرحوم دولابی : ... معنی عذاب این است که نیست ، دایم نیست . آیا خدا دایم است عذاب هم دایم است ؟ آیا عذاب با خدا هم قاعده است ؟ نه چنین نیست . ص 24 طوبای محبت 2
12 - کن الذین اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف ... 22 – سوره 39
13 - .. و اما الذین سعدوا ففی الجنه خالدین فیها ما دامت السموات و الارض 108 سوره 11
14 - ان المتقین فی جنات و نهر فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر 55 - سوره 54
15 - یا ایتهاالنفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی 27- سوره 89
16 - در اخبار معراج از قول رسول مکرم ص داریم : من در عروج ، از آسمان اول شروع کردم و آسمانها را یکی پس از دیگری طی نمودم تا به آسمان هفتم رسیدم و پس از آن ، بعد از سیر در مراتب زیاد ، به " سدره المنتهی " وارد شدم و از آن پس ، به جایی پا نهادم که حتی جبرییل از رفتن و همراهی من باز ایستاد ..... . از آن پس ، من تنها به نزد پروردگار خود رفتم و به او نزدیک شدم .
17 - مرحوم دولابی : فی مقعد .... . آنجا آخر راه و مرحله کمال انسان است . ص 59 طوبای محبت 2

..................................
منبع :
رازهای رستاخیز – ص 410 تا 465 – سعید غفار زاده

http://mahsan.parsiblog.com/

هو الآول و الآخر.
سلام.
من یه سوال دارم ایا در بهشت تکلیفی بر عهدمون هست؟
نماز یا حجاب به طور مثال؟
ممنون میشم یی جوابمو بده.

m_salehy;52179 نوشت:
2-
نه بهشت و نه جهنم را از قبل برای ما انسانها نساخته اند که هر گروه را در جایگاه خود بیندازند ، بلکه بهشت و جهنم را ما خود ساخته ایم و بهشت و جهنم هرکس مخصوص بخود اوست .
که پروردگار آن انسانهای جهنمی را بالا ببرد و قید و بندهای پیچیده بر دست و پای آنها را باز کند ، آنها را در درجات مختلف جهنم ، متناسب با اعمال دنیوی آنها ، به انواع عذابها مبتلا می کند10
6- بهشتیان علی الدوام ، سیری دارند از پایین به بالا و از هر درجه کمالی به مرتبه کمالی بالاتر
8- پایان بهشت ( و جهنم ) ، پایان آسمانها و زمین ( مراحل و مراتب صعود ) است
9- با اتمام همه طبقات زمین و آسمان ، خلود در بهشت تمام شده ( مراحل کمال به انجام رسیده ) و دوران " نامی ، بی حدی ، بی جهتی و رهایی از هر قیدی " فرا می رسد . .

سلام:Gol:
ممنون از اینکه ما را جلدی به بهشت و جهنم راهنمایی کردی :hamdel:
اما ایراداتی که به ذهن حقیر می رسد
جملات آبی و قرمز به ترتیب دو تا دوتا با هم تناقضاتی دارند
در دوتای اولی :
اول می فرمایید بهشت و جهنم را ما می سازیم بعد می فرمایید خدا عذاب می کند
این را حل بفرمایید
دوتای مومی :
اول می فرمایید بهشتیان علی الدوام تکامل دارند بعد می فرمایید تمام می شود
این دو جمله ظاهرا سازگاری ندارند
در جمله آخر مرتبه رهایی را مطرح کرده اید مگر بهشت حبس است ؟ منظور از رهایی رهایی از چیست ؟
دیگر اینکه ربط زمین و آسمان با بهشت و جهنم چیست و منظورتان از تمام شدن زمین آسمان چه می باشد ؟
می بخشید سوالات زیاد شد .
در صورت امکان مفصلا و مستند جواب بفرمایید .
موفق در پناه حق
:Gol:

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر

من یه سوال دارم ایا در بهشت تکلیفی بر عهدمون هست؟
نماز یا حجاب به طور مثال؟
بهشت جای تکلیف نیست. سيد مرتضى می گويد: جايز است كه سليمان از خداوند چنين درخواست كند كه اى خدا! در آخرت براى من از ملك و ثواب بهشت چنان عطا كن كه كسى پس از من مستحق آن نباشد پس از آن كه به من رسيد، زيرا در آن هنگام مسئله تكليف برچيده شده و احدى نمى‏تواند با عمل و كردار خود مستحق چيزى شود و سزاوار ثواب سليمان گردد.
موفق باشید:Rose:

سعید;92545 نوشت:
سيد مرتضى می گويد: جايز است كه سليمان از خداوند چنين درخواست كند كه اى خدا! در آخرت براى من از ملك و ثواب بهشت چنان عطا كن كه كسى پس از من مستحق آن نباشد پس از آن كه به من رسيد، زيرا در آن هنگام مسئله تكليف برچيده شده و احدى نمى‏تواند با عمل و كردار خود مستحق چيزى شود و سزاوار ثواب سليمان گردد.

سلام
تکلیف یعنی به کلفت و سختی انداختن و چون اوامر الهی اغلب مستلزم سختی و مشقت است - چرا که انسان را از زمین غرایز به آسمان عقل بالا می کشد - بدان تکلیف گفته اند .
بر اساس اخبار شریعت مقدس ، بهشت جای امن و آسایش است پس ولو امری وجود داشته باشد نمی توان آنرا تکلیف دانست چه اینکه معنای تکلیف محقق نیست
اما می توان برای اهل جهنم تکلیف به معنای عام نه به معنای امر تشریعی قائل شد . این تکلیف به نحو فرمان تکوینی برای اخراج اهل ایمان از ظلمات الی النور قابل تصور است . و چون این اخراج برای فرد با سختی و عذاب محقق می شود به نوعی تکلیف تکوینی محسوب می شود .
مثل اهل بهشت و اهل جهنم مثل دو گروهی است که از کوهی بالا می روند و در میانه راه هریک به کار خود مشغول و به سختی گرفتار است اما یک گروه به بالای کوه می رسند و پس از آن راه خود را در حالیکه دوستان را یافته و با آنها خوش بش می کنند در صحرایی هموار و بسیار زیبا ادامه می دهند اما گروه دیگر همچنان در شیب کوه مانده و برای رسیدن دست و پا می زنند .
اما بیان سید مرتضی محل شاهدش آن جمله :

سعید;92545 نوشت:
زيرا در آن هنگام مسئله تكليف برچيده شده

می باشد . هرچند موضوع درخواست حضرت سلیمان ، ملک دنیایی بوده نه ملک آخرتی
موفق در پناه حق

بی صدا;74633 نوشت:
من یه سوال دارم ایا در بهشت تکلیفی بر عهدمون هست؟
نماز یا حجاب به طور مثال؟

با سلام به دوستان
همانطور که استاد سعید فرمودند بهشت دار تکلیف نیست، زیرا عناصر اولیۀ تکلیف در
آنجا وجود ندارد، بلکه در پرتو لطف و عنایت الهی و اعمالی که در این جهان انجام داده اند،
همچنان به سیر تکاملی خود ادامه می دهند.

در این مورد به این تاپیک رجوع کنید که مطالب مرتبط سوال موجود است:
موضوع: آیا در بهشت محرم و نامحرم داریم؟
http://www.askdin.com/showthread.php?t=10378
.

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر

حامد:تکلیف یعنی به کلفت و سختی انداختن و چون اوامر الهی اغلب مستلزم سختی و مشقت است - چرا که انسان را از زمین غرایز به آسمان عقل بالا می کشد - بدان تکلیف گفته اند .
بر اساس اخبار شریعت مقدس ، بهشت جای امن و آسایش است پس ولو امری وجود داشته باشد نمی توان آنرا تکلیف دانست چه اینکه معنای تکلیف محقق نیست
اما می توان برای اهل جهنم تکلیف به معنای عام نه به معنای امر تشریعی قائل شد .
تکلیف دو معنا دارد یکی لغوی و دیگری اصطلاحی. با توجه به مورد سوال بحث در مورد تکلیف اصطلاحی بود نه لغوی که شما بیان کردید تکلیف اصطلاحی آن بایدها و نباید هایی است که خدای متعال برای بندگان در این دنیا مشخص کرده است.بنابراین کلام سید مرتضی و آنچه گفته شد در مورد تکلیف اصطلاحی بود،یعنی در دنیای دیگر تکلیفی وجود ندارد.
موفق باشید:Gol:


سعید;93350 نوشت:
تکلیف دو معنا دارد یکی لغوی و دیگری اصطلاحی. با توجه به مورد سوال بحث در مورد تکلیف اصطلاحی بود نه لغوی که شما بیان کردید تکلیف اصطلاحی آن بایدها و نباید هایی است که خدای متعال برای بندگان در این دنیا مشخص کرده است.بنابراین کلام سید مرتضی و آنچه گفته شد در مورد تکلیف اصطلاحی بود،یعنی در دنیای دیگر تکلیفی وجود ندارد.

سلام
شما درست می فرمایید . خیلی از کارشناسان محترم هم وقتی توسعه ای در بحث می دهیم تذکر می دهند که بحث بر فلان مبنا بوده است حرفی نیست اما دلیلی برای عدم توسعه بحث وجود ندارد . این توسعه ها می تواند جواب سوالات مقدر باشد .
موفق در پناه حق
:Gol:
موضوع قفل شده است