اهل سنت پاسخ دهند؟؟؟؟

تب‌های اولیه

221 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اهل سنت پاسخ دهند؟؟؟؟

به نام خدا
با سلام خدمت همگی

ما در پست های مختلف سوالات برادران اهل سنت را پاسخ دادیم اما متاسفانه این برادران به هیچ کدام از سوالات ما پاسخ ندادند؟؟؟؟

از تمام کسانی که در این سایت فعالیت می کنند درخواست می کنم،هر سوالی در باره اهل سنت دارید بپرسید؟؟؟

از تمام برادران اهل سنت هم درخواست دارم با کتاب های خودمان به سوالات ما پاسخ دهند؟؟؟؟همانطور که ما با کتابهای آنها پاسخگو بودیم؟؟؟

هرکس هر سوالی می پرسد شماره بزند؟؟؟

سوال شماره یک:ریشه اهل سنت از کجاست؟؟؟به عبارت دیگر اهل سنت از کجا آغاز شد؟؟؟؟

سوال شماره دو:خيلي از کارهاي شما به سنت پيامبر شباهت ندارد،شما اهل سنت پيامبريد يا خلفا؟

سوال شماره سه:اگر بدعت هاي واضح عمر مانند متعتين و تغيير در اذان را با اجتهاد حل مي کنيد ديگر جايي براي بدعت نمي ماند پس چرا عامه شيعه را متهم به بدعت گذاري مي کند؟!؟

سوال شماره چهار:معیار انتخاب جانشین بعد از پیامبر چه بود؟

به نام خدا
با سلام خدمت همگی

ظاهرا جناب عقیل این پست را مشاهده کرده اند !؟


از ایشان درخواست داریم که به سوالات دوستان پاسخ دهند؟ تا حقانیت مذهب اهل تسنن ثابت شود؟!


ضمنا دوستان در هر قسمت سایت که سوالی از اهل سنت داشتید به این پست مراجعه کنید ؟؟؟


یکی از دوستان به بنده پیام داد که به دلیل ارائه مطالب بیجا از طرف برادران اهل سنت از بیان مسائل دیگر بازمانده است ؟؟؟


درست نیست که در هر گوشه یک مطلبی را بیان کنند وبه سراغ کار خود بروند !؟حتی بعضی اوقات پست های جواب را هم مطالعه نمیکنند؟؟؟!!!

مهدی محامدی;51197 نوشت:
ظاهرا جناب عقیل این پست را مشاهده کرده اند !؟ از ایشان درخواست داریم که به سوالات دوستان پاسخ دهند؟ تا حقانیت مذهب اهل تسنن ثابت شود؟!

با سلام
من برنامه هاي شبکه نور را که آقاي عقيل هاشمي يکي از مجري هاي آن است را تعقيب مي کنم اما متاسفانه هرقدر تلاش کردم تا با شبکه آنها تماس بگيرم موفق نشدم.
لذا خوشحال مي شوم اگر جناب عقيل هاشمي قدم رنجه فرمايند و در اين تاپيک حضور يافته و به سوالات ما پاسخ دهند.
شايد ما هم بتوانيم به کرور کرور تهمتي که ايشان در برنامه هايش شيعه را متهم مي کرد پاسخ دهيم.
:Sham:

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم
دوستان گرامی مهدی عزیز امینی محترم نیایش سبز بزرگوار می شه من هم یه سوال بپرسم
هدف شما از این سوالات چیست؟ آیا دنبال حقیقتید آقای محامدی فرمودند هدف این است که حقانیت اهل سنت ثابت شود پس الحمد لله شما دنبال پیدا کردن راه رستگاری هستید.
اما این جا یه سوالی پیش می یاد آیا شما می خواهید این گونه تحقیق کنید همگی منتظر من باشید تا بیایم و جواب دهم آیا خودتان توانایی تحقیق ندارید؟
من به چند دلیل دیگه صلاح نمی بینم وارد بحث ها بشم
1- مثل سابق وقت کافی ندارم
2-متاسفانه جدیدا علیه من دشمنی ایجاد شده و دوستان طوری با من صحبت می کنند که انگار من ...
3-بحث ها علمی پیش نمی رود و تبدیل به کل کل و دعوا شده بر خلاف سابق البته یه سری کاربر تازه وارد که احساس می کنند خیلی عالمند این جو را ایجاد کرده اند.
4-وقتی پاسخ سوالی را می دهیم دوستان بدون توجه به آن دوباره فریاد و فغان سر می دهند که چرا به دیگر سوالات پاسخ نمی دهید.
اما یه سوال از جناب امینی داشتم
آیا شما واقعا منتظر سید عقیل هاشمی هستید تا بیاید و سوالات شما را جواب دهد؟ مگر آقای هاشمی بیکار هستند که دنبال بحث در اینترنت باشند در حالی که خودشان یک شبکه ی جهانی دارند

سوال پنجم:به چه دلیل و با چه حقی ام المومنین! عایشه از دفن حسن بن علی(علیهما)،فرزند کوثر،سبط اکبر، اشبه الناس به پیامبر،سید جوانان بهشت،نزد پیامبر جلوگیری کرد؟

گویند که عایشه در جواب اعتراض ابن عباس به ارثش از پیامبر استناد کرد، نمیدانم چرا وقتی نوبت ارث بردن فاطمه زهرا(س) بود انبیا از خود ارث نمی گذاشتند اما وقتی نوبت به دفن عمر و ابوبکر در نزد پیامبر شد حفصه و عایشه وارثان پیامبر شدند.
این دفن ورود بی اذن به خانه نبی بود که در قرآن از آن نهی شده است.
ادعای ارث آنقدر مضحک است که بحث میان ابن عباس و عایشه را شاعری به شیرینی به نظم کشیده است که حفظ آن را توصیه می کنم:
یا بنت ابی بکر،لا کان و لا کنت
لک التسع من الثمن و بالکل تملکت
تجملت تبغلت و ان عشت تفیلت
ترجمه:ای دختر ابوبکر نه حق با پدرت بود و نه حق با توست
سهم تو از ارث پیامبر یک نهم از یک هشتم است و تو همه را تصرف کرده ای
روزی بر شتر سوار می شوی(جنگ جمل) و امروز(ماجرای دفن امام حسن(ع)) بر قاطر سوار شده ای و چه بسا روزی بخواهی بر فیل هم سوار شوی(یعنی فتنه ای دیگر برانگیزی)
جالب است بدانیم که اگر یک نهم از یک هشتم سهم عایشه از حجره پیامبر را حساب کنیم کمتر از چند وجب سهم او می شود.
آقای عقیل منتظریم:Ealam:

عقیل;51364 نوشت:
اما یه سوال از جناب امینی داشتم آیا شما واقعا منتظر سید عقیل هاشمی هستید تا بیاید و سوالات شما را جواب دهد؟ مگر آقای هاشمی بیکار هستند که دنبال بحث در اینترنت باشند در حالی که خودشان یک شبکه ی جهانی دارند

علیکم السلام و رحمه الله
در پاسخ باید عرض کنم که ایشان خیلی بی کار تر از این حرفها هستند چون آنقدر توهینها و تهمتهایشان به تشیع تکراری شده است که دیگر مباحثشان ملال آور شده است اگر وقتشان ارزش داشت به جای حرفهای تکراری بحث های مفید ارائه می کرد لطفا کلاس نگذارید ما به اندازه کافی کلاس داریم:Cheshmak:
عقیل;51364 نوشت:
من به چند دلیل دیگه صلاح نمی بینم وارد بحث ها بشم 1- مثل سابق وقت کافی ندارم 2-متاسفانه جدیدا علیه من دشمنی ایجاد شده و دوستان طوری با من صحبت می کنند که انگار من ... 3-بحث ها علمی پیش نمی رود و تبدیل به کل کل و دعوا شده بر خلاف سابق البته یه سری کاربر تازه وارد که احساس می کنند خیلی عالمند این جو را ایجاد کرده اند. 4-وقتی پاسخ سوالی را می دهیم دوستان بدون توجه به آن دوباره فریاد و فغان سر می دهند که چرا به دیگر سوالات پاسخ نمی دهید.

چهار بهانه آورده اید تا از پاسخ طفره بروید اشکالی ندارد قحط الرجال که نیست یک سنی دیگر پاسخ دهد بالاخره چیزی نزدیک به ده درصد ایران اهل سنت است.:Gig:
عقیل;51364 نوشت:
دوستان گرامی مهدی عزیز امینی محترم نیایش سبز بزرگوار می شه من هم یه سوال بپرسم هدف شما از این سوالات چیست؟ آیا دنبال حقیقتید آقای محامدی فرمودند هدف این است که حقانیت اهل سنت ثابت شود پس الحمد لله شما دنبال پیدا کردن راه رستگاری هستید. اما این جا یه سوالی پیش می یاد آیا شما می خواهید این گونه تحقیق کنید همگی منتظر من باشید تا بیایم و جواب دهم آیا خودتان توانایی تحقیق ندارید؟

ببخشید هدف شما از این سوالات چیست آیا گزینش جهت استخدام است؟شما چکار به هدف ما دارید؟!مگه وقتی شما سوال می فرمایید ما از نیت و انگیزه شما می پرسیم؟
به جای این حرفها بهتر است اهل سنت پاسخ فرمایند از خیر جناب عقیل هم گذشتیم ایشان سرشان خیلی شلوغ است و وقت سلمانی رفتن ندارد:Nishkhand:.

مهدی محامدی;51143 نوشت:
سوال شماره یک:ریشه اهل سنت از کجاست؟؟؟به عبارت دیگر اهل سنت از کجا آغاز شد؟؟؟؟

با سلام

من برای پاسخ به این سوال شما ترجیح میدهم کتابی را در این زمینه معرفی کنم و فایل فشرده آن را قرار دهم تا اهل علم و تحقیق خود آن را مطالعه و نتیجه گیری نمایند. الهم اهدنا الصراط المستقیم.امین یا رب العالمین

صفا;51386 نوشت:
با سلام

من برای پاسخ به این سوال شما ترجیح میدهم کتابی را در این زمینه معرفی کنم و فایل فشرده آن را قرار دهم تا اهل علم و تحقیق خود آن را مطالعه و نتیجه گیری نمایند. الهم اهدنا الصراط المستقیم.امین یا رب العالمین


با سلام خدمت دوست جدید یا قدیمی مستتر !!!
بنده این نوشته را مطالعه کردم ،نکته اول درباره تفسیرهایی که از قرآن در این نوشته شد،بسیاری از این تفاسیر بدون دلیل محکم ومتقن است،راه حلی که پیش پای شما می گذارم این است که به تفاسیر شیعه مراجعه کنید واگر تفسیر هایی که شما برای خودتان از قرآن کردید در آنجا آمده بود ما با کمال میل می پذیریم ؟!این شیوه ای است که ما برای قانع کردن شما آن را پیش گرفته ایم واز تفاسیر وکتاب های شما استفاده میکنیم

اما درباره قاعده هایی که در این نوشته آمده،نمیدانم بعضی از این قواعد را از کجا آورده است ؟! باید خدمت شما عرض کنم که بعضی از این قواعد را بسیاری از اهل جماعت قبول ندارند!؟به فرض این که این قواعد اعتقاد برادران اهل سنت باشد ،کامل نمیباشد چون بعضی از اصول دین طبق آیات قرآن در آن گنجانده نشده است ؟

اگر شما لطف میکردید به من پولی می دادید بنده از طرف شما کتاب کاملتری ارائه می دادم !؟
صحبت را به پایان می رسانم چون این تایپ برای پاسخگویی شما بنا شده است !

ضمنا جواب سوال داده نشد !؟اگر می خواهید سوال را بشکافم ،شما جواب را شروع کنید از این که در زمان پیامبر اسلام چه کسانی سنی نامیده می شدند؟؟؟:Gol:

مهدی محامدی;51143 نوشت:
سوال شماره یک:ریشه اهل سنت از کجاست؟؟؟به عبارت دیگر اهل سنت از کجا آغاز شد؟؟؟؟

سلام
اولا برای شما متاسفم که اینطور قضاوت میکنید که اینطور شما پاسخ میدهید و ما پاسخ نمیدهیمخوب است که ما تمام پاسخ خها را از کتب خود شما می آوریم و شما هیچ تایپیکی را مطالعه نمی کنید و فقط ادعا دارید

اما پاسخ به سوالاتی که به روشنی آفتاب است

اهل سنت اهل سنت پیامبر است و این چیزی پوشیده نیست و اگر خلفا سنت را تغییر میدادند حضرت علی دوباره این سنت ها را سر جای اولش باز میگرداند و می بینیم که چنین نشده و از آن سو یه یهودی بن سباء سنت پیامبر را تغییر داد و مدعی پیروی از حضرت علی و اهل بیت شد و این در کتب خود شما ذکر شده و بنده سند را هم رائه خواهم داد

ادامه دارد...

amini;51153 نوشت:
سوال شماره دو:خيلي از کارهاي شما به سنت پيامبر شباهت ندارد،شما اهل سنت پيامبريد يا خلفا؟

قبلا پاسخ داده شد اما
چکسی طبق سنت رفتار میکند اهل سنت یا شیعه که ادعای تقیه دارد؟!!

پیامبر دستور دادتا به زیارات قبور نرویم طبق حدیثی که از کتب شما بیان فرمودم آقای مهدی و قبلا خوانده اید
پیامبر متهه را حرام کردند قبلا بیان شد
پیامبر فرمود خداوند از دو صدا متنفر است موسیقی و نوحه سرایی قبلا بیان نمودم
پیامبر از مسجد ساختن قبور نهای فرموند قبلا بیان شد
و.................
هزار چیز دیگر

حالا قضاوت کنید

amini;51154 نوشت:
سوال شماره سه:اگر بدعت هاي واضح عمر مانند متعتين و تغيير در اذان را با اجتهاد حل مي کنيد ديگر جايي براي بدعت نمي ماند پس چرا عامه شيعه را متهم به بدعت گذاري مي کند؟!؟

دوست جدید خوش آمدید
شما که عجله دارید برای اثبات علی ولی الله در اذان چه مدرکی از قرآن دارید؟!!!
تمام کلمات اذان در قرآن ثابت می شود و علی الحجت الله و علی ولی الله را از قرآن برای ما ثابت کنید ممنون می شویم

با تشکر

نیایش سبز;51196 نوشت:
سوال شماره چهار:معیار انتخاب جانشین بعد از پیامبر چه بود؟

شورای همانگونه که حضرت علی در نهج البلاغه فرموده بودند همان کسانی با من بیعت کردند که با ابوبکر و عمر و عثما بیعت کردند

baluch boy;51473 نوشت:
دوست جدید خوش آمدید
شما که عجله دارید برای اثبات علی ولی الله در اذان چه مدرکی از قرآن دارید؟!!!
تمام کلمات اذان در قرآن ثابت می شود و علی الحجت الله و علی ولی الله را از قرآن برای ما ثابت کنید ممنون می شویم

با تشکر

جناب بلوچ سلام

جواب را با سئوال کردن نمی دهند لطفا پاسخ سئوالات دوستان را بده چرا طفره

میرید بزرگوار ؟!

مهدی محامدی;51197 نوشت:
به نام خدا
با سلام خدمت همگی

ظاهرا جناب عقیل این پست را مشاهده کرده اند !؟


از ایشان درخواست داریم که به سوالات دوستان پاسخ دهند؟ تا حقانیت مذهب اهل تسنن ثابت شود؟!


ضمنا دوستان در هر قسمت سایت که سوالی از اهل سنت داشتید به این پست مراجعه کنید ؟؟؟


یکی از دوستان به بنده پیام داد که به دلیل ارائه مطالب بیجا از طرف برادران اهل سنت از بیان مسائل دیگر بازمانده است ؟؟؟


درست نیست که در هر گوشه یک مطلبی را بیان کنند وبه سراغ کار خود بروند !؟حتی بعضی اوقات پست های جواب را هم مطالعه نمیکنند؟؟؟!!!

بله اگر شما کمی از تندروی ودست بردارید و از ادب اسلامی استفاده کنید جناب عقیل پاسخگوی شما هستند

دوستی که به شما پیام داده مانند شما بدون مدرک سخن می گوید زیرا این کاری شایسته نیست و ما هم مجبوریم از کتب شما دلیل بیاوریم و این کار را بیجا می دانند

amini;51233 نوشت:
با سلام
من برنامه هاي شبکه نور را که آقاي عقيل هاشمي يکي از مجري هاي آن است را تعقيب مي کنم اما متاسفانه هرقدر تلاش کردم تا با شبکه آنها تماس بگيرم موفق نشدم.
لذا خوشحال مي شوم اگر جناب عقيل هاشمي قدم رنجه فرمايند و در اين تاپيک حضور يافته و به سوالات ما پاسخ دهند.
شايد ما هم بتوانيم به کرور کرور تهمتي که ايشان در برنامه هايش شيعه را متهم مي کرد پاسخ دهيم.
:sham:

هر وقت شما در آن حد رسیدید خودم پاسخ شما را خواهم داد

amini;51373 نوشت:
سوال پنجم:به چه دلیل و با چه حقی ام المومنین! عایشه از دفن حسن بن علی(علیهما)،فرزند کوثر،سبط اکبر، اشبه الناس به پیامبر،سید جوانان بهشت،نزد پیامبر جلوگیری کرد؟

گویند که عایشه در جواب اعتراض ابن عباس به ارثش از پیامبر استناد کرد، نمیدانم چرا وقتی نوبت ارث بردن فاطمه زهرا(س) بود انبیا از خود ارث نمی گذاشتند اما وقتی نوبت به دفن عمر و ابوبکر در نزد پیامبر شد حفصه و عایشه وارثان پیامبر شدند.
این دفن ورود بی اذن به خانه نبی بود که در قرآن از آن نهی شده است.
ادعای ارث آنقدر مضحک است که بحث میان ابن عباس و عایشه را شاعری به شیرینی به نظم کشیده است که حفظ آن را توصیه می کنم:
یا بنت ابی بکر،لا کان و لا کنت
لک التسع من الثمن و بالکل تملکت
تجملت تبغلت و ان عشت تفیلت
ترجمه:ای دختر ابوبکر نه حق با پدرت بود و نه حق با توست
سهم تو از ارث پیامبر یک نهم از یک هشتم است و تو همه را تصرف کرده ای
روزی بر شتر سوار می شوی(جنگ جمل) و امروز(ماجرای دفن امام حسن(ع)) بر قاطر سوار شده ای و چه بسا روزی بخواهی بر فیل هم سوار شوی(یعنی فتنه ای دیگر برانگیزی)
جالب است بدانیم که اگر یک نهم از یک هشتم سهم عایشه از حجره پیامبر را حساب کنیم کمتر از چند وجب سهم او می شود.
آقای عقیل منتظریم:ealam:

فرهنگ شما اینگونه است که حتی به همسران پیامبر هم رحم ندارید و ادعای دوستی پیامبر را دارید

baluch boy;51481 نوشت:
هر وقت شما در آن حد رسیدید خودم پاسخ شما را خواهم داد

دوست گرامی

اگر حرفی برای گفتن نداری چرا توهین میکنی شما چرا از طرف جناب عقیل

حرف میزنی مگه وکیل وصی ایشون هستی یا ...........

تازه مباحث عقیل را در مناظرات با کارشناسان این سایت بخونی خواهید دید که ایشون هم مثل شما از زیر رگبار بسیاری از سئوالات شانه خالی کرده و با ترفندی در رفتند

به نام او .....
hello baluch boy
دوست خوبم من نمی دونم چرا شما هر چیز که ما می پرسیم را می گویید باید در قران باشد؟؟؟؟؟؟؟
الان کجای قران نوشته نماز صبح دو رکعت است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یا هزاران سوال دیگر ولی ما وقتی سوالی می پرسیم شما می گویید باید در قران باشد البته ما صد در صد ایمان داریم که امامت در قران هست ولیکن دوست خوبم قرار نیست هرچیزی در قران باشد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

baluch boy;51475 نوشت:
شورای همانگونه که حضرت علی در نهج البلاغه فرموده بودند همان کسانی با من بیعت کردند که با ابوبکر و عمر و عثما بیعت کردند


چه استدال محکمی ؟؟!!!
و البته مضحک و خنده دار
اگر شما به خودتان اجازه نمیدید سایر خطبه های آتشین مولا علی را بخونید ولی ما بارها و بارها خوندیم
نمیدانم نام خطبه شقشقیه به گوشتان خورده یا نه ؟ اگر نخوندید برید حتما بخونید جناب بلوچ !!

masood;51476 نوشت:
جناب بلوچ سلام

جواب را با سئوال کردن نمی دهند لطفا پاسخ سئوالات دوستان را بده چرا طفره

میرید بزرگوار ؟!


علیک سلام و رحمه الله
ما طفره میرویم یا شما این پاسخ بود یا داستان خوب شما مدعی هستید ما علی ولی الله را خذف کرده ایم خوب ثابت کنید حرف بی است؟!!!

دوستان عزیز تلاش کنند بحث را در فضایی آرام پیش ببرند و از هر گونه تنش و تند روی خوداری کنند
جناب پسر بلوچ بزرگوار شما هم سعی کنید خونسردی خود را حفظ کرده و با استدلال و منطق مباحث را دنبال نمایید

:Gol:با تشکر

عبدالله معراج;51486 نوشت:
به نام او .....
hello baluch boy
نقل قول:
دوست خوبم من نمی دونم چرا شما هر چیز که ما می پرسیم را می گویید باید در قران باشد؟؟؟؟؟؟؟

چون پایه دین ما قرآن است می گویید نه!! از قرآن نمی توانید بگردید در کتب معتبر شاید باشد

نقل قول:
الان کجای قران نوشته نماز صبح دو رکعت است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

درست است ولی بر نماز تاکید شده و نام صلاه در قرآن واضح دیده می شود
ثانیه نماز از فروع دین است شما ادعا دارید امامت از اصلی ترین شاخه های اسلام است این چه مقایسه ایست که می کنید!!!

نقل قول:
یا هزاران سوال دیگر ولی ما وقتی سوالی می پرسیم شما می گویید باید در قران باشد البته ما صد در صد ایمان داریم که امامت در قران هست ولیکن دوست خوبم قرار نیست هرچیزی در قران باشد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

از قرآن نمی توانید از کتب هم نمی توانید چون کتاب هایی که خلاف قرآن باشد پذیرا نیست شما که ایمان دارید صددرصد در قرآن است برای ما واضح بیان کنید

با تشکر

ابتدا این سوال را جواب بدهید لطفا:
ما می گوییم نماز ستون دین است ایا شما سنی ها نمیگویید؟؟؟

نقل قول:
دوست گرامی

اگر حرفی برای گفتن نداری چرا توهین میکنی شما چرا از طرف جناب عقیل

حرف میزنی مگه وکیل وصی ایشون هستی یا ...........

علیک سلام و رحمه الله
دوست عزیز دوستا توهین کنند و ما هم تماشا این رسمش است اگر واقعا دوستان میخواهند بحثدینی داشته باشند بهتر است آرام تر بدون توهین به شخصیتی و.. به کار ادامه دهند ما هم ممنون می شویم

نقل قول:
تازه مباحث عقیل را در مناظرات با کارشناسان این سایت بخونی خواهید دید که ایشون هم مثل شما از زیر رگبار بسیاری از سئوالات شانه خالی کرده و با ترفندی در رفتند

وقتی هزار پست یکدفعه سوال می شودجناب عقیل به کدام یک پاسخ دهند فقط یک شبانه روز باید وقت گذاشت با این سرعت کم اینترنتن و مشکلات اینترنت

شما هم همچین به ما پاسخی ندادید خیلی از سوالات نا تمام مانده و خیلی ها هم اصلا توجه ای نشده و پاسخ بی پاسخ

خوب سکوت علامت رضاست!!!!!
اگر شما این را که نماز ستون دین است قبول دارید باید عرض کنم این چه جور ستونی است که در قران فقط اسم ان امده و مقیاس ان نیامده پس من هر جور دلم خواست نماز می خوانم چرا که در قران نیامده است نماز صبح چند رکعت بخوانید بله پس اگر من ستون دین را قبول نداشته باشم دینم فرو میریزد
رفیق عزیزم امامت نیز همین طور است
البته دوست عزیزم نماز به نظرم خیلی فرعی نیست!!!!!!!!
خوب عزیز دلم تو فکر کن ما نمی توانیم امامت را نه تنها از قران بلکه از هیچ کتاب دیگری اثبات کنیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا تو برای من اثبات کن نماز صبح 2 رکعت است البته باید به وضوح در قران باشد و به تکرار و وضوح هیچ جا اسمی از این هم نیامده پس لابد شما نماز را نیز قبول ندارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

baluch boy;51472 نوشت:
حالا قضاوت کنید

احسنت
چه قضاوتي داشته باشيم در حالي که شما پاسخ همه سوالات را بسيار مستدل بيان فرموديد،فثبت خلافت ابوبکر و عمر و عثمان
جناب بچه بلوچ سوالات را پاسخ فرماييد اينکه گفتم فرمودم بيان کردم،ما هم گفته ايم فرموده ايم بيان کرده ايم

baluch boy;51467 نوشت:
اهل سنت اهل سنت پیامبر است و این چیزی پوشیده نیست و اگر خلفا سنت را تغییر میدادند حضرت علی دوباره این سنت ها را سر جای اولش باز میگرداند و می بینیم که چنین نشده و از آن سو یه یهودی بن سباء سنت پیامبر را تغییر داد و مدعی پیروی از حضرت علی و اهل بیت شد و این در کتب خود شما ذکر شده و بنده سند را هم رائه خواهم داد

با سلام
به تذکر مدير محترم سايت عمل کرده و محترمانه بحث را پي مي گيرم هر چند آقاي بلوچ از اظهار عقايد ما ناراحت شد.
جناب بچه بلوچ متاسفانه تمام دوره حکومت علي (ع) به اصلاح خرابي ها گذشت بيشترين وقت وي صرف عزل کسي شد که از سوي خليفه قبل منسوب شده بود و حضرت صلاحيت وي را رد کرد اين فقط يکي از خرابي هاي پس از پيامبر بود آيا علي(ع) مي توانست همه خرابي ها را اصلاح کند،تا تصميم به عرل قاضي شريح گرفت فرياد واعمرا سر دادند آيا گمان مي کنيد انحراف پس از پيامبر را مي توان در مدت پنج سال اصلاح کرد؟!؟

baluch boy;51472 نوشت:
چکسی طبق سنت رفتار میکند اهل سنت یا شیعه که ادعای تقیه دارد؟!!

اين شيوه درستي نيست قرار بود ما بپرسيم شما پاسخ دهيد اما براي اينکه نگوييد بي احترامي کردند جواب مي دهيم
ما به سنت عمل کرده ايم همچنان که به قرآن عمل نموديم:
1- پيامبر در آغاز بعثت از پيروان خود خواست ايمان خود را آشکار نکنند.
2-قضيه عمار ياسر که ديگر نيازي به نقل ندارد اگر داشت بفرماييد
3-دليل قرآني خواسته بوديد:«من‌ كفر بالله من‌ بعد ايمانه‌ الا من‌ اكره‌ و قلبه‌ مطمئن‌ بالايمان‌» سوره‌ نحل‌ آيه‌ 106 (هر كه‌ كافر شود بخدا بعد از ايمان‌ مگر آنكه‌ جبر كرده‌ شود بر وي‌ و دلش‌ آراميده‌ باشد به‌ ايمان‌.)
جالب است آقايان اهل سنت مانند تشيع گرفتار نبوده اند تا بدانند اين اصل کجا به کار مي آيد،صدها سال برخي از پيروان اهل سنت و خلفاي بني اميه و بني عباس و عثماني ها شيعيان را مورد تعقيب ،شکنجه و قتل عام قرار دادند برخي ناراحتند که چرا عقايدشان را اظهار نمي کردند تا آنها به راحتي شيعيان را بکشند.

baluch boy;51472 نوشت:
دوست جدید خوش آمدید شما که عجله دارید برای اثبات علی ولی الله در اذان چه مدرکی از قرآن دارید؟!!! تمام کلمات اذان در قرآن ثابت می شود و علی الحجت الله و علی ولی الله را از قرآن برای ما ثابت کنید ممنون می شویم

ببخشيد جديد بودن يا قديم بودن در اين سايت فضيلتي دارد؟
در هر حال ممنون
در خصوص علي ولي الله بايد بگويم از نظر ما طبق روايت ثابت و مستحب است از نظرگاه قرآن هم همانطور که الفاظ ديگر را اثبات مي کنيد ما هم آن را اثبات مي کنيم.

Baluch boy;51481 نوشت:
هر وقت شما در آن حد رسیدید خودم پاسخ شما را خواهم داد

اونوقت اين حد و حدود را چه کسي مشخص مي کند؟!؟
عقيل هاشمي که در بحث با يک نوجوان شهرستاني تپق مي زند چه حدي دارد؟!؟
عقيل هاشمي حتي کمتر به عنوان کارشناس فعاليت مي کند و بيشتر مجري است جالب اينکه برخي اوقات با سخنان نامربوط صحبت هاي کارشناس را هم خراب مي کند.
گمان مي کنم شما در سطحي هستي که عقيل را خيلي بالا مي بيني
:Cheshmak:
اصلا من بچه دبستاني هستم شما چکار به من داريد سوالات را جواب دهيد ما حسن نيتمان را ثابت کرديم و به برخي سوالات شما پاسخ داديم شما هم لطف بفرماييد جناب علامه ما را به فيض برسانيد.:Labkhand:

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
آخه عزیزان اگر شما دنبال حقیقت بودید این همه سوال را یک جا نمی پرسیدید.
همان طور که گفتم بحث ها تبدیل به دعوا و کل کل شد و نتیجه اش همین بی نظمی است که در موضوع تاپیک وجود دارد
اول شما یک موضوع واحد را اختیار کنید تا با هم به گفتگو بنشینیم البته هر چه گستردگی موضوع کمتر باشد بهتر است
و اگر هم بتوانید در میان خودتان یک نفر را برای گفتگو انتخاب کنید خیلی بهتر می شود.

با سلام خدمت شما عزیزان گرامی

بنده عذر خواهی میکنم که در بحث ها حضور پیدا نکردم ودر اینجا لازم میبینم چند نکته را یادآور شوم:

نکته اول:با تشکر از جناب بلوچ که در بحث ها شرکت کردند ،همین جرات حضور ایشان راتحسین میکنم.

نکته دوم:آقای بلوچ و دیگر دوستان اهل سنت ،باید بدانید هدف من از ایجاد این پست مغلوب کردن شما در بحث نمی باشد بلکه هدف من رسیدن به واقعیت از راههای علمی میباشد ،اگر بنده گفتم از منابع شیعه دلیل بیاورید ،هدف این بود که شما هم کمی با منابع واستدلالات ما آشنا شوید.
نکته سوم :از تمام برادران از جمله شیعه وسنی درخواست میشود که علمی بحث کنند ؟!اگر حرفی میزنند سند آن را ذکر کنند ،اگر قبلا در جای دیگر سایت ذکر کرده اند ،لینک آن را بیاورند.

با تشکر قبلی از همکاری شما

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

عقیل;51589 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
همان طور که گفتم بحث ها تبدیل به دعوا و کل کل شد و نتیجه اش همین بی نظمی است که در موضوع تاپیک وجود دارد
اول شما یک موضوع واحد را اختیار کنید تا با هم به گفتگو بنشینیم البته هر چه گستردگی موضوع کمتر باشد بهتر است
و اگر هم بتوانید در میان خودتان یک نفر را برای گفتگو انتخاب کنید خیلی بهتر می شود.

پیشنهاد خوبیه !

دوستان نظر بدن !

baluch boy;51467 نوشت:
سلام
اما پاسخ به سوالاتی که به روشنی آفتاب است

اهل سنت اهل سنت پیامبر است و این چیزی پوشیده نیست و اگر خلفا سنت را تغییر میدادند حضرت علی دوباره این سنت ها را سر جای اولش باز میگرداند و می بینیم که چنین نشده و از آن سو یه یهودی بن سباء سنت پیامبر را تغییر داد و مدعی پیروی از حضرت علی و اهل بیت شد و این در کتب خود شما ذکر شده و بنده سند را هم ارائه خواهم داد.

ادامه دارد...


سلام بر شما
بنده منتظر حدیثی که از آن نام بردید هستم؟!

baluch boy;51472 نوشت:
پیامبر دستور دادتا به زیارات قبور نرویم طبق حدیثی که از کتب شما بیان فرمودم آقای مهدی و قبلا خوانده اید پیامبر متهه را حرام کردند قبلا بیان


بسم الله الرحمن الرحیم
اتهام به پیامبر صلی الله علیه واله یک گناه نابخشودنی است
در تاریخ چنین آمده است که متعه در زمان خلیفه دوم حرام شد هم در کتب شیعه و هم اهل سنت این مطلب به وضوح به چشم میخورد .
پس از نهی عمر از متعه مردم به او اعتراض کردند و ضمن اعتقاداتی که بر شیوه کار او داشتند این موضوع را نیز به او اعتراض کردند.
مورخ شهیر اهل سنت در کتاب خود چنین مینویسد:عمران بن سواده به عمر گفت :مردم میگویند:تو متعةالنساء را تحریم کردی در حالیکه از جانب خداوند یک نوع رخصتی بود که با پرداخت مبلغ ناچیز و ثمن بخس (یک مشت گندم)متعه میکردیم و پس از سه روز جدا میشدیم.
ذکروا انّک حرّمت متعةالنساء و و قد کانت رخصة من الله نستمتع بقبضة و نفارق عن ثلاث؛1
تاریخ طبری ،ج2،ص 579.

بسم الله الرحمن الرحیم
مطلب دیگر در باره زیارت اهل قبور است
صحیح مسلم ،کتاب الجنائز ص 413 باب استئذان النبی صلی الله علیه واله ربّه عز و جل فی زیارة قبر امّه .حدیث 976


عن ابی حازم ،عن ابی هریره :قال زار النبی صلی الله علیه واله قبر امّه فبکی و ابکی من حوله .فقال (ص):استأذنت ربّی فی ان استغفر لها فلم یوذن لی،و استأذنته فی ان ازور قبرها فأذن لی .فزورواالقبور ،فانّها تذکر الموت؛


البته آن قسمت از روایت که به پیامبر جواز استغفار بر مادرش داده نشد را شیعه نمیپذیردچون تمام اباء و اجداد پیامبر صلی الله علیه واله موحد و خداپرست ودندکه این مطلب در کتب شیعی تجرید الاعتقاد ،حق الیقین و بحارالانوار و سفینةالبحار و .. تبیین شده است و اهل سنت غیر وهابیها اباء و امهات پیامبر صلی الله علیه واله را موحد و خداپرست میدانند1. فرض مطلب این است این حدیث از اهل سنت است
به هر حال جواز رفتن به زیارت قبور و گریستن بر آنها از سوی پیامبر صلی الله علیه واله داده شده است
1-تاریخ القویم ،جزءاول ،ص 131

baluch boy;51482 نوشت:
فرهنگ شما اینگونه است که حتی به همسران پیامبر هم رحم ندارید و ادعای دوستی پیامبر را دارید

موجب تاسف است
لطفا دوستان پست اصلی مرا در صفحه دوم ببینند.
آیا بیان وقایع تاریخی اشکالی دارد؟اگر برای هر بخشی از نوشتار ایراد تاریخی دارید بفرمایید تا برطرف کنم.
اما شما و عایشه که به خود پیامبر رحم نکردید، حدیث جعل کردید که عایشه و پیامبر در خلوت بودند که عمر وارد شد و عایشه خواست از شرم خودش را بپوشاند اما پیامبر فرمود عمر از خودمان است و...می خواستید عمر را بالا ببرید با پیامبر چه کردید؟!؟با روایت تلقیح نخل پیامبر خدا را از یک کشاورز هم العیاذ بالله جاهل تر کردید،حدیث غرانیق را ساختید عصمت پیامبر را خدشه دار کردید و با مستمسکی که به سلمان رشدی مرتد دادید موجب وهن قرآن و پیامبر شدید،چه کسی می تواند انکار کند که اساس آیات شیطانی بر روایات مجعول شما بنا شده است،باز هم ادعای دوستی پیامبر را دارید؟پیامبر و اهل بیتش را رها کرده اید و از اصحاب او هر چند که معاویه باشد حمایت می کنید.

amini;51666 نوشت:
موجب تاسف است
لطفا دوستان پست اصلی مرا در صفحه دوم ببینند.
آیا بیان وقایع تاریخی اشکالی دارد؟اگر برای هر بخشی از نوشتار ایراد تاریخی دارید بفرمایید تا برطرف کنم.
اما شما و عایشه که به خود پیامبر رحم نکردید، حدیث جعل کردید که عایشه و پیامبر در خلوت بودند که عمر وارد شد و عایشه خواست از شرم خودش را بپوشاند اما پیامبر فرمود عمر از خودمان است و...می خواستید عمر را بالا ببرید با پیامبر چه کردید؟!؟با روایت تلقیح نخل پیامبر خدا را از یک کشاورز هم العیاذ بالله جاهل تر کردید،حدیث غرانیق را ساختید عصمت پیامبر را خدشه دار کردید و با مستمسکی که به سلمان رشدی مرتد دادید موجب وهن قرآن و پیامبر شدید،چه کسی می تواند انکار کند که اساس آیات شیطانی بر روایات مجعول شما بنا شده است،باز هم ادعای دوستی پیامبر را دارید؟پیامبر و اهل بیتش را رها کرده اید و از اصحاب او هر چند که معاویه باشد حمایت می کنید.

مشکل شما همین است بدون مدرک و سند حدیث از قول ما نقل می کنید این را از کجا آورده ای؟/؟ روای چکسی است؟

اما دشنامی که در مطلب قبل گفته بودید می گذاریم پای فرهنگ شیعه گری شما و این دشنام هم کم شنیده نمی شود

اما گفته بودید فقط شما سوال کنید و ما پاسخ دهیم این چجور مناظره ایست ؟!!

مهدی محامدی;51621 نوشت:
با سلام خدمت شما عزیزان گرامی

بنده عذر خواهی میکنم که در بحث ها حضور پیدا نکردم ودر اینجا لازم میبینم چند نکته را یادآور شوم:

نکته اول:با تشکر از جناب بلوچ که در بحث ها شرکت کردند ،همین جرات حضور ایشان راتحسین میکنم.

نکته دوم:آقای بلوچ و دیگر دوستان اهل سنت ،باید بدانید هدف من از ایجاد این پست مغلوب کردن شما در بحث نمی باشد بلکه هدف من رسیدن به واقعیت از راههای علمی میباشد ،اگر بنده گفتم از منابع شیعه دلیل بیاورید ،هدف این بود که شما هم کمی با منابع واستدلالات ما آشنا شوید.
نکته سوم :از تمام برادران از جمله شیعه وسنی درخواست میشود که علمی بحث کنند ؟!اگر حرفی میزنند سند آن را ذکر کنند ،اگر قبلا در جای دیگر سایت ذکر کرده اند ،لینک آن را بیاورند.

با تشکر قبلی از همکاری شما


نمیدانم آقای بلوچ شما اصلا پست ها را می خوانید یا نه ؟!

فقط دنبال این هستید که یک چیزی پیدا کنی بیایی بیان کنی؟!

اگر یاد دارید جواب بده واگر یاد نداری بذار کسان دیگر جواب بدهند؟!

سلام ؛ دوستان معذرت میخواهم از اینکه کمی تند شدم زیرا هر چه تلاش در راه وحدت نمودم و می خواستم با دوستی وارد بحث شویم فایده ای نداشت و دوستان با توهین ها و هزاران جور تهمت ما را دشنام می دهند و ما باید ساکت باشیم؟!

اما سبب اختلافات از کجا شروع شد و مسلمانان چطور به دو دسته تقسیم شدند حالا می خواهیم عامل این را بدانیم ;

عامل اصلی این اختلافات همانگونه که قبلا مطرح شد بحث «امامت» است
شیعه ادعا دارد خلافت یا امامت امری خدایی بوده و این مقام بعد از وفات پیامبر غصب شده و تمام صحابه و یاران پیامبر به جز : 6 نفر مرتد شده اند (خانواده حضرت علی:ع:) و اختلاف بسیاری بین صحابه و اهل بیت پیش آمده است و حضرت علی و حضرت فاطمه (رض) مورد اهانت قرار گرفته اند و خاندان بزرگ قریش همه سکوت کرده اند (به قول از کتاب کافی)
« همه این داستان ها ساخته شد تا امامت اثبات شود»
و این همان چیزی است که عبدالله ابن سباء یهودی میخواستتحقق یابد اما این شخص کافر که بود و چگونه توانست اینکار را کند :
عبدالله بن سبأ و سبأيّه
امام ابوالحسن أشعري راجع به ابن سبا مي‌گويد:
عبدالله بن سبا از يهوديان يمن بود كه به خاطر اينكه دين جديد نفوذ و سلطهء يهوديان را در مدينه و حجاز از بين برد، ناراضي بود. در زمان عثمان رض اسلام آورد، سپس سرزمين‌هاي حجاز و بصره و كوفه و شام را در نورديد و هر جا كه مى‌‌رفت سعي در گمراهي سبك ‌سران و بي‌عقلان مي‌نمود، ليكن موفق نمي‌شد تا اينكه وارد مصر شد و نظر آنها را به گفته‌هاي خود جلب نمود و گفت: من در شگفتم كه شما مي‌گوييد عيسى ‌بن مريم به اين دنيا باز مي‌گردد و رجعت محمّد را تكذيب مي‌كنيد، همچنان اين گفته را تكرار مي‌كرد تا اينكه بعضي‌ها را قانع نمود، و او اوّلين كسي بود كه در ميان اين امّت قول به رجعت را طرح نمـــــود، سپس گفت: هر پيامبري يك وصيّ داشته‌است و عليّ بــن ابي‌طالب وصيّ محمّد ص بوده‌است، و ظالم‌تر از كسي كه به وصيّت رسول عمل نكرده و جاي وصيّ رسول نشسته‌است، نيست. و بعد اضافه نمود كه عثمان خلافت علي را بدون حق قبضه كرده‌است، به پاخيزيد و اسلوب شما انتقاد از واليان عثمان باشد و تظاهر به أمر به معروف و نهي از منكر نمائيد، بدينوسيله دل مردم را به دست مي‌آوريد. و براى نشر اين انديشه‌ها و نقشه ها همفكراني پيدا نمود و آنها را روانهء شهرها كرد، تا اينكه تقدير به وقوع پيوست و خليفه مظلومانه در حالي كشته‌شد كه كتاب خدا در مقابلش بود.((مقالات الإسلامييّن، أشعري: 1/50.))
طبري شيخ مؤرّخان نيز همين موضوع را مفصّلاً در تاريخ خود ذكر كرده و اضافه مي‌كند كه همفكران او نامه‌هايي در انتقاد و عيبجوئي واليان عثمان جعل كرده و به شهرهاي ديگر مي‌فرستادند و همفكران آنها در شهرهاي ديگر نيز همين كار را انجام مي‌دادند، تا اينكه مدينه و بقيّهء‌شهرها را از اين اخبار پر كردند تاريخ طبري 5/99098

اما خیال می کنید این چیزیست که اهل سنت ساخته ، نه اینها در کتب شما هستند
فرق الشّيعة: نوبختي ص 41-42 چاپ نجف.
از انديشه‌هاي توطئه‌گرانه‌ی ابن سبأ كه آنها را از يهوديان به ارث برده‌بود، يكي از قديمي‌ترين مؤرّخان شيعه يعني نوبختي كه اوّلين كتاب فرقه‌‌شناسي در ميان شيعيان را نوشته‌‌است، چنين مي‌گويد:
«سبأيّه: طرفداران عبدالله بن سبأ مي‌باشند و او بود كه از ابوبكر و عمر و عثمان و صحابه بدگويي نمود و اظهار برائت از آنها مي‌كرد و مي‌گفت كه: علي (ع) او را چنين دستور داده‌است، علي او را گرفته و از اين گفته‌اش بازخواست نمود، و او اقرار كرد، پس دستور به قتل او داد، مردم اعتراض كرده و گفتند كه: اي امير‌المؤمنين، آيا كسي را كه طرفدار حكومت اهل بيت و ولايت شما و برائت از دشمنان شماست مي‌كُشيد؟ پس او را به طرف مدائن روانه نمود، و گروهي از اهل علم از ياران علي (ع) گفته‌اند كه: عبدالله ابن سبأ يهودي بوده و مسلمان شد و ولايت علي (ع) را اختيار كرد و هنگامي كه يهودي بود قائل به وصيّ بودن يوشع بن نون بعد از موسي (ع) بود، و بعد از اسلام خود دربارهء علي (ع) همان مقوله را اظهار نمود و او اوّلين فردي() است كه فرضيّت امامت علي (ع) را مشهور نمود و از دشمنانش – يعني صحابه – تبرّي جسته و مخالفتش را علني نمود، و از اينجاست كه كساني كه با شيعيان مخالفت نموده‌اند گفته‌اند كه: اصل رافضيان – – از يهوديّت گرفته شده‌است().

ادمه دارد....

baluch boy;51682 نوشت:
سلام اما پاسخ به سوالاتی که به روشنی آفتاب است اهل سنت اهل سنت پیامبر است و این چیزی پوشیده نیست و اگر خلفا سنت را تغییر میدادند حضرت علی دوباره این سنت ها را سر جای اولش باز میگرداند و می بینیم که چنین نشده و از آن سو یه یهودی بن سباء سنت پیامبر را تغییر داد و مدعی پیروی از حضرت علی و اهل بیت شد و این در کتب خود شما ذکر شده و بنده سند را هم ارائه خواهم داد.


ما مشتاقانه منتظر سندی هستیم که شما فرمودید؟

بنده طبق درخواست شما یکی یکی گفته های شما را بررسی می کنم؟!

اما چرا شیعه می خواهد هنوز هم بین صحابه و اهل بیت (ع) دشمنی یداند و برای این کار خیلی هم تلاش می کند
اما این کار تحقق نمی پذیرد زیرا این اینها اصل هستند و در کتب خود شما موجودند ؛

رتباط بين اهل بيت رسول خدا ص و خانوادهء ابوبكر صدّيق بسيار دوستانه بود، بر عكس آن چيزي كه شيعيان ساخته و پرداخته اند. اوّلاً: عائشه ل دختر ابوبكر همسر پيامبر بود كه علي (رض) مي‌گفت: او همسر پيامبر در دنيا و آخرت مي‌باشد، ثانياً: اسماء دختر عميس همسر جعفربن ابي طالب برادر علي بود، و هنگامي كه جعفر فوت كرد ابوبكر صدّيق با او ازدواج كرد و از او فرزندي به نام محمّد آورد كه علي وي را بر مصر گماشت و هنگامي كه ابوبكر (رض) وفات نمود علي (رض) با اسماء ازدواج نمود و فرزندي به نام يحيي آورد().
)مجالس المؤمنين: شوشتري – شيعي، حقّ اليقين: مجلسي و ارشاد: مفيد ص 186.)

نوهء ابوبكر صدّيق با محمّد باقر (نوهء علي) ازدواج كرد كه كليني مي‌گويد: مادر ابو عبدالله امّ فروه دختر قاسم بن محمّد بن ابي بكر و مادرش اسماء دختر عبدالرّحمن بن ابي بكر مي‌باشد().
(كافي كليني – كتاب الحجّة ج 1 ص 472.)

ابن عنبه [جمال الدّين احمد بن علي] شيعي مي‌گويد: مادر (جعفر) امّ فروه دختر قاسم بن محمّد بن ابي بكر و مادرش اسماء دختر عبدالرّحمن بن ابي بكر مي‌باشد. و لهذا امام جعفر صادق / گفته است: من از دو طرف به ابوبكر مي‌رسم() آيا امام صادق در نسب خود هم تقيّه مي‌كند؟!
(ولّدني ابوبكر مرّتين، عمدة الطّالب ص 195.)

و همچنين قاسم بن محمّد بن ابوبكر كه نوهء ابوبكر صدّيق است، و علي بن حسين بن علي نوهء عليّ مرتضي پسر خالهء يكديگر بوده اند. چنانكه مفيد مي‌گويد() و مجلسي نيز بعد از تصحيح روايت مفيد اين مطلب را تصديق مي‌كند().
(الإرشاد: مفيد ص 253 و مثل او نيز منتهي الآمال: عباس قمي ج2/3.)(جلاء العيون (فارسي) ص 673 و 674.)

مؤرّخان و نسب شناسان خويشاوندي ديگري را نيز ذكر نموده اند و آن ازدواج حفصه دختر عبدالرّحمن بن ابوبكر صدّيق با حسين بن عليّ بن ابي طالب، بعد و يا قبل از عبدالله بن زبير مي باشد. و محمّد بن ابي بكر [از اسماء دختر عميس] دست پروردهء [ربيب] علي بود كه در عصر خود او را بر امارت مصر گماشت و علي (رض) مي‌گفت: محمّد فرزند من از پشت ابوبكر مي‌باشد().
(جلاء العيون (فارسي) ص 673 و 674.)

از دوستي و محبّت اهل بيت با ابوبكر صدّيق همين نشان كافي است كه فرزندان خود را به نام او نامگذاري مي‌كردند و اوّلين فرد در اين مورد خود حضرت علي است كه يكي از فرزندانش را به نام ابوبكر ناميد، چنانكه مفيد و يعقوبي و اصفهاني [كه همه شيعه هستند] ذكر نموده اند().
(مفيد: الإرشاد ص 186، تاريخ اليعقوبي ج 2 ص 213، مقاتل الطّالبيّين: ابوالفرج اصفهاني ص 142 و مجلسي: جلاء العيون ص 582 – كشف الغمّة ج 2/64.)

آيا اين امر جز دليل محبّت و تقدير و احترام علي نسبت به ابوبكر مي‌باشد؟ خصوصاً آنكه نامگذاري بعد از وفات ابوبكر بوده است(). آيا كساني كه امروزه ادّعا مي‌كنند شيعيان علي هستند از اين كار علي پيروي مي‌كنند و این کار را می کنند؟
و نبايد فراموش كرد كه علي رض دست به اين كار نزد مگر براي اظهار محبّت خود نسبت به ابوبكر و تيمّن به اسم او و اظهار محبت و ولاء به ابوبكر ميباشد (الشّيعة وأهل البيت ص 80-81.)

در بني هاشم قبل از علي كسي وجود نداشته كه نام ابوبكر بر فرزند خود گذاشته باشد.

ادامه دارد...

مهدی محامدی;51685 نوشت:

ما مشتاقانه منتظر سندی هستیم که شما فرمودید؟

بنده طبق درخواست شما یکی یکی گفته های شما را بررسی می کنم؟!

سلام
بیان کردم بخوان برگرد عقب یکم

سابقاً از ارتباط بين خلفاي راشدين و اهل بيت سخن گفتيم. ليكن اكنون مي‌خواهيم ثابت كنيم كه حتّي بعد از واقعهء دلخراش كربلاء، آب‌ها به جوي بازگشت و بين بني‌أميّه و بني هاشم آن دشمني بيش از اندازه كه شيعيان شايع ساخته اند، وجود نداشته است. زيرا در بين آنها روابط زناشويي و دامادي ايجاد شد.
و ما مي‌دانيم كه بني اميّـــه و بني هاشم پسر عموهاي يكديگرو برادر و دوست بوده اند و مي‌دانيم كه بين ابوسفيان و عبّاس بن مطلب چنان دوستي برقرار بود كه كه شهرهء آفاق است و قبل و بعد از اسلام در ميان آنها دامادي و وصلت وجود داشت. پيامبر سه دختر از چهار دختر خود را به امويان داد (ابوالعاص بن ربيع كه از بني اميّه است و عثمان بن عفّان بن ابي العاص بن أميّه و او پسر دختر عمهء رسول خدا مي باشد)().
(أنساب الأشراف: بلاذري 5/1، المحبر: بغدادي ص 407، طبقات ابن سعد 8/166، أسدالغابة 5/191، منتهي الآمال 1/ فصل 9. منبع اصلى اين مبحث كتاب الشيعة وأهل البيت – چاپ دوم- ميباشد از شهيد احسان الهى ظهير ميباشد از ص 140- به بعد)

بعد از عثمان بن عفّــــان فرزندش ابان بن عثمـــان نيز با بني هاشم ازدواج كرد و أمّ كلثوم دختر عبدالله بن جعفر طيّار را به همسري اختيار نمود().
(المعارف: دينوري ص 86.)

نوهء علي و دختر حسين، سكينه با نوهء عثمان، زيد بن عمرو بن عثمان ازدواج كرد() (نسب قريش: زبيري 4/120، المعارف: ابن قتيبه ص 94، جمهرة أنساب العرب: ابن زم 1/86،طبقات ابن سعد 6/349.
)
. و نوهء دوّم علي و دختر حسين فاطمه همسر ديگر نوهء عثمان (محمّد بن عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفّان) بود و مادر محمّد فاطمه دختر حسين بود كه عبدالله بن عمرو بعد از وفات حسن بن علي با او ازدواج كرد().
(حياة القلوب: مجلسي 2/588 باب 51.)

و نوهء فرزند علي، حسن بن علي با نوهء عثمان، مروان بن أبان ازدواج كرد، يعني أمّ قاسم دختر حسن مثنّي بن حسن در عقد مروان بن أبان بن عثمان بوده كه محمّد بن مروان فرزند اوست().
(نسب قريش 2/53، جمهرة أنساب العرب 1/58، المحبر: بغدادي ص 438.)

چنانكه مي‌دانيم ام حبيبه دختر ابوسفيان رهبر بنى اميه [كه شيعيان حتى اسلامش را قبول ندارند] همسر سيّد و سرور بني هاشم و سرور جهانيان حضرت رسول خدا بود كه اين نيازي به اثبات ندارد.

در همینجا اکتفا می کنم و با هم میرویم سراغ مسائل زنده تر

[="darkred"]با سلام خدمت دوست جدید یا قدیمی مستتر !!!
بنده این نوشته را مطالعه کردم ،نکته اول درباره تفسیرهایی که از قرآن در این نوشته شد،بسیاری از این تفاسیر بدون دلیل محکم ومتقن است،راه حلی که پیش پای شما می گذارم این است که به تفاسیر شیعه مراجعه کنید واگر تفسیر هایی که شما برای خودتان از قرآن کردید در آنجا آمده بود ما با کمال میل می پذیریم ؟!این شیوه ای است که ما برای قانع کردن شما آن را پیش گرفته ایم واز تفاسیر وکتاب های شما استفاده میکنیم
[/]

علیکم السلام
برادر محترم
من مستتر نبودم در واقع بعد از ثبت نام در این انجمن برای دومین بار بود که مواجه شدم با این پست و پاسخ گذاشتم و شاید مشکلات وقتی نذاره که مرتب سر بزنم و پست ها رو دنبال کنم
بسیار خوب هست که کتاب رو مطالعه کرده اید و بابت نظرات شما ممنونم منتها کلی گویی دردی را دوا نمی کنه
تفاسیری که از نظر شما بدون دلیل هست را از کتاب استخراج کرده و در این جا قرار دهید تا دوستان اهل سنت روی ان بحث داشته باشند
اینکه منو دعوت کنید به مطالعه تفاسیر شیعه و ملاک برای شما تفاسیر خودتان باشه نمی تونه منطقی باشه هر تفسیری که با اصل آیات منافات داشته و متضاد باشه قابل پذیرش نیست

[="darkred"]ما درباره قاعده هایی که در این نوشته آمده،نمیدانم بعضی از این قواعد را از کجا آورده است ؟! باید خدمت شما عرض کنم که بعضی از این قواعد را بسیاری از اهل جماعت قبول ندارند!؟به فرض این که این قواعد اعتقاد برادران اهل سنت باشد ،کامل نمیباشد چون بعضی از اصول دین طبق آیات قرآن در آن گنجانده نشده است ؟
[/]

این مساله را باز بفرمایئد منظور چیست اگر قران کریم طبق فرموده خداوند(هذا کتاب انزلناه مبارک فاتبعوه واتقوا لعلکم ترحمون)
کتاب سعادت برای بشریت هست و ما مسلمانان به این امر اعتقاد راسخ داشته باشیم نباید آن را ناقص بدانیم اینکه می فرمایید بعضی از اصول دین در قران نیست یعنی نقص قائل شدن برای قران کریم
اگر اصل دینه و لازمه سعادت انسان هاست نباید خارج از قران باشد.

[="darkred"]اگر شما لطف میکردید به من پولی می دادید بنده از طرف شما کتاب کاملتری ارائه می دادم !؟
[/]

این جمله یخورده با تمسخر همراه هست و برای یک انسان جویای علم خیلی جالب نیست هیچ کتابی نمیتونه کامل و بی نقص باشه و منو و شما را از یادگرفتن بیشتربی نیاز بکنه چون نویسنده اش انسان هست و هر انسانی ممکن هست در علم خود دچار کم و کاستی باشه . منتها انچه که انسان برای یادگیری به دنبال ان هست باید با براهین عقلی و قران سنجش کرده و بعد بپذیرد.

حالا سوالات بی پاسخ ما را جواب دهید:
که هنوز اثری از پاسخ نیست
قسمت اول
طبق روایات متعددی که در کتب شیعه آمده پیامبرص علم غیب داشته (و حتی امامان)، و مرتب به علی سفارش می کرده که چنانچه خلافت را به تو ندادند سکوت و صبر پیشه کن و غیره، و در واقع به شخصیت واقعی ابوبکر و عمر و عثمان و عائشه و... آگاهی داشته است.

حال ما می پرسیم: پس چرا پیامبر ص اینقدر این افراد را به خود نزدیک می کرده؟ و آیا علت به قدرت رسیدن ابوبکر و عمر و عثمان همین نزدیکی و خویشاوندی ایشان نبوده؟ پس نعوذبالله اولین مقصر در غصب خلافت الهی حضرت علی خود شخص پیامبر بوده، چون زمینه به قدرت رسیدن ایشان را فراهم کرده است.

- شما می گویید: در سقیفه بنی ساعده کودتا شد و حق علی غصب شد و حتی بر این نظر هستند که ابوبکر و عمر قبل از رحلت پیامبر ص نیز به فکر غصب خلافت بوده اند و این عقیده از احادیث و روایات متعددی که در کتب ایشان بر علیه ابوبکر و عمر ثبت شده به خوبی نمایان است و مرتب به حدیث قرطاس اشاره دارند که پیامبر ص تقاضای قلم و دوات می کند تا جانشینی علی را متذکر شود و عمر از این موضوع مطلع می شود و اجازه این امر را نمی دهد چون از همان موقع به فکر غصب خلافت علی بوده است.
موضوعی که بین شیعه و سنی مشترک است این است که انصار در سقیفه جمع شدند تا خلیفه ای انتخاب کنند و این موضوع به اطلاع ابوبکر و عمر می رسد و ایشان خود را به سقیفه می‌رسانند.
حال ما می پرسیم: این چه کودتایی بوده که خود ابوبکر و عمر از آن بی اطلاع بوده اند؟ شما که می گویید: ایشان از قبل نیز به فکر غصب خلافت بوده اند، پس چرا از ماجرای سقیفه بی اطلاع بوده اند؟ و تازه به آنها خبر داده اند تا به آنجا بروند.
می گویید که چون انصار از قصد و نیت ابوبکر و عمر با خبر بوده اند زودتر به سقیفه رفته اند تا خودشان خلیفه ای را انتخاب کنند!!!
(جالب است که همه دنیا از قصد ابوبکر و عمر با خبر بوده اند ولی پیامبر ص این موضوع را نمی دانسته و ابوبکر و عمر را مرتب به خود نزدیک کرده و اگر این موضوع را می دانسته چرا برای پس از رحلت خویش فکری نکرده تا خلافت الهی علی توسط ایشان غصب نشود؟!)
می پرسیم: چرا انصار در جریان انتخاب خلیفه در سقیفه و در مقابل مهاجرین نگفته‌اند: ما با علی بیعت می کنیم؟ اگر نمی خواسته اند ابوبکر خلیفه شود چرا در انتها با او بیعت می کنند؟

چطور انصار متوجه موضوع بوده اند و سریعاً به فکر سبقت گرفتن از ابوبکر و عمر افتاده اند ولی خود حضرت علی متوجه این موضوع مهم نبوده و برای حفظ خلافت الهی فکری نکرده؟ تازه به عقیده شما حضرت علی علم غیب هم داشته؟؟؟
واقعاً خنده‌دار است که خلافتی الهی که توسط خداوند اعلام شده و پیامبر ص و ملائکه و علم غیب و غیره... پشتیبان آن بوده اند توسط دو نفر غصب شده است، دو نفری که شما اصلاً آنها را قبول ندارید.

ادامه دارد......................

baluch boy;51684 نوشت:
شیعه ادعا دارد خلافت یا امامت امری خدایی بوده و این مقام بعد از وفات پیامبر غصب شده و تمام صحابه و یاران پیامبر به جز : 6 نفر مرتد شده اند (خانواده حضرت علی:ع:) و اختلاف بسیاری بین صحابه و اهل بیت پیش آمده است و حضرت علی و حضرت فاطمه (رض) مورد اهانت قرار گرفته اند و خاندان بزرگ قریش همه سکوت کرده اند (به قول از کتاب کافی)

بله درست است شیعه ادعا دارد که امامت امری خدایی است،وکسی نمیتواند آن را به دست آورد مگر خود امام معصوم،

آن چیزی که بعد از وفات پیامبر غصب شد،حق امیرالمومنین بود که به عنوان امام باید بر مسند حکومت می نشست
.

قرار نیست شما هر چیزی را از هرجا میشنوی یا کپی میکنی اینجا نقل کنی ؟بلکه باید روی آن فکر کنی؟!چه کسی گفته که شیعه همه را به غیر از خانواده پیامبر مرتد می داند ؟!کجای کافی همچنین کلامی آمده؟!

ادامه دارد....
موضوع قفل شده است