راه از بين بردن بد اخلاقی چیست؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راه از بين بردن بد اخلاقی چیست؟




* چه راه حلهايی جهت از بين بردن بدخلقی :Narahat: به كار ببريم و خوش خلقی :Labkhand: را سرمشق زندگی قرار دهيم؟


- وقتی نیم نگاهی به زندگیم میکنم، میبینم اکثر زندگیم رو گرفته.
بدخلقی رو میگم،هم اعصابمو خورد کرده وهم شخصیتمو ، از طرفی هم میدونم خدا با بد خلقا راه نمیآد و ازشون بدش میاد اما کماکان...

salam be nazar man adama mitonan1 aval ashegh khoda beshan va be donbale oon hatman atrafianeshonam kheili dost dashte bashan ,adam kasai ro ke dost dare narahat nemikone va hamishe be fekr koshhalie onast ,2mohemtar inke mozoati ra ke aziateshon mikone hal konan ta aroom beshan va badkholghi nakonan3sokot ejbari ra yad gereftan4varzesh kardan5 salavat bar mohammad va aale mohamad,,,,ya ali,,,,,,6ziad az tanha emam gharibemon yad konim ...........yabnal hasan adrekni......

عرفان;50333 نوشت:
[=&quot]چه راه حلهايی جهت از بين بردن بدخلقی به كار ببريم و خوش خلقی را سرمشق زندگی قرار[=&quot] دهيم؟

یا رئوف

سلام

مداومت بر ذکر صلوات خلق ادمو تغییر میده شک نکنید:Sokhan:

مهربان رز;50438 نوشت:

مداومت بر ذکر صلوات خلق ادمو تغییر میده شک نکنید:Sokhan:

سلام و درود:Gol:

بنده منکر تأثیرات ذکر صلوات نیستم!

امّا چرا برخی افراد مذهبی ما در برخورد با قشرهای دیگر خوش رفتار نیستند با وجود اینکه این ذکر را بارها و بارها در روز به زبان می آورند!!

به نظر حقیر این ذکر به تنهایی کافی نیست!!

یا علی

سلام و درود:Gol:

راه حل هر مشکل رو باید متناسب با اون انتخاب کرد!

باید دید که این بدخلقی نشأت گرفته از چیه!

شاید برای همه پیش اومده باشه که یک روز بخاطر مسئله یا مشکلی خلق درست و حسابی ندارند خوب مسلمه که راه حلش رفع اون مشکله! اینطور نیست؟؟

البته گاهی اوقات هم مرور زمان این بد خلقی رو از بین می برره ! چون ممکنه یک مشکل هیچ وقت حل نشه!

البته بدخلقی دلایل بسیاری دارید و متناسب با آنها راه حل های گوناگون.

یا علی

سلام علیکم جمیعا

خلق نیکو نماد ایمان ولای شحص است چنانکه تنها انسان کامل به این زینت مزین است.

فقط قبل از اینکه این مبحث را شروع میکردیم استاد عرفان گرامی باید خلق نیکو را توصیف میکردید که خلق کرمانه چیست و مشخصاتش کدام است و بعد مراحلی را که یک انسان عادی باید طی کند تا به آن مراتب برسد آشکار تر گردد.

خلق نیکو از موحدی سر می زند که به مرتبت پندار کردار و گفتار نیک به فضل و کرم الهی نائل آمده باشد والا خلق نیکوئی که از دیگران سر میزند گاهی میتواند بسیار خوب و گاهی بسیار بد باشد.

انسان کامل که مزین به کلام الهی است اگر نیکی ای انجام میدهد کاملا آگاهانه و جهت دار است.
ولی دیگران گاها خلق نیکویشان با کمترین اشراف به شرایط صورت می گیرد.

یک داستانی را قدیمها برای ما میخواندند و رادیو هم پخش کرد . داستان علیمردان خان که فرزند یک خانواده ثروتمند ولی جاهل بود و بواسطه مهربانی پدر و مادرش این علیمردان به یک آدم تنفر بر انگیز تبدیل شده بود

اگر کسی این داستان رو هم گوش نکرده بگه براشفایل صوتی اش را بگذارم.:Cheshmak:

و دیگر مشکلاتیکه انسان ناآگاه ممکن است از خلق نیک نابجا مرتکب گردد....

یاحق

با سلام وعرض ادب خدمت شما:

يكي از آرزوهاي مهم انسان مؤمن , زندگي در بهشت موعود و استفاده از نعمت هاي فوق العادهء آن است . بهشتي كه قرآن در توصيفش آیه های فراوانی دارد، اگر انسان بخواهد از جهنم نجات يافته و به بهشت وارد شود, بايد زحمت عمل كردن به دستورهاي اسلام را به خودش بدهد. به قول شهيد بهشتي , بهشت را به بها مي دهند, نه بهانه . يكي از عوامل بسيار مؤثر براي داخل شدن به بهشت خوش اخلاقي است . تكميل اخلاق نيكو از اهداف اصلي بعثت حضرت محمد مي باشد.در حديث ی پیامبر(ص) مي فرمايد: چيزي كه مردم را وارد بهشت مي كند, تقوا و حُسن خلق است >. و نيز مي فرمايد: است كه اخلاقش از همه بهتر باشد>. از طرفي هر مقدار كه خوش اخلاقي مايهء خوش بختي انسان است , به همان اندازه بد خُلقي موجب بدبختي انسان است . امام رضا(ع)فرمود: .اميرمؤمنان علي به فرزندش وصيت كرد كه سخت بر حذر باش از خودپسندي و بد خُلقي و كم صبري كه با وجود سه خصلت هيچ ياري براي تو نماند وهميشه مردم از تو منزجر خواهند بود. به پيامبراسلام عرض شد: شومي چيست ؟ فرمود: عقل سليم به انسان حكم مي كند هر چه به نفع و صلاح انسان است , بايد انجام بدهد و وقتي اساس خوش بختي و سعادت ما را عمل به دستورهاي اسلام فراهم مي كند, لازم است به دستورهاي آن عمل كنيم . اينجا هم مثل ساير موارد ارادهء انسان نقش اساسي دارد كه تصميم جدي بگيرد خوش خُلق باشد و از بد اخلاقي پرهيز كند, زيرا نجات او در اين كار است و موفق مي شود. شما كه ابتداي جوانيتان است , با توكل به خدا و استعانت از درگاش تصميم بگيريد به دستورهاي اسلام كه يكي از آن هاخوش اخلاقي است , عمل كنيد كه ان شاءاللّه موفق خواهيد شد.

در ضمن لازم به دکر است که:
بعضي مي گويند: اخلاق قابل تغيير نيست و آن ها كه بدگوهرند عوض نمي شوند و به فرض كه تغيير يابند سطحي و ناپايدار است و دليلي كه ذكر كرده اند آن است كه ساختمان جسم و جان رابطة‌ نزديكي با اخلاق دارد و در واقع اخلاق هر كس تابع چگونگي آفرينش روح و جسم او است و چون روح و جسم آدمي عوض نمي شود اخلاق او نيز قابل تغيير نيست.[1] بعضي از شاعران نيز در تأييد اين نظريه گفته اند:
پرتو نيكان نگيرد هر كه بنيادش بد است
تربيت نا اهل را چون گردكان بر گنبد است
در پاسخ بايد گفت: همان گونه كه عادات و ملكات اخلاقي زشت در ساية تكرار عمل تشكيل مي گردد، از همين طريق قابل زوال است. حيوانات وحشي به دست انسان رام و به صورت حيوانات اهلي در مي آيند. جايي كه با تربيت بتوان خُلق و خوي يك حيوان را تغيير داد، چگونه نمي توان اخلاق انسان را تغيير داد؟ علاوه بر اين آياتي كه موضوع بعثت انبيا و انزال كتب آسماني را مي رساند و آياتي كه با صراحت تشويق به تهذيب اخلاق مي كند محكم ترين دليل بر امكان تغيير صفات اخلاقي است زيرا اگر صفات قابل تغيير نباشد بعثت انبيا لغو خواهد بود. هم چنين روايات اسلامي دليل واضحي بر امكان تغيير صفات اخلاقي است.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: "بعثت من براي اتمام مكارم اخلاقي است".[2] براي درمان بد اخلاقي بايد منشأ آن را شناخت كه مهم ترين آن ها سوء عادت و عقده هاي دروني و بيماري هاي جسمي مي باشد. اگر خُلق بد تنها ناشي از سوء عادت باشد بايد در ترك آن كوشيد و عادت بد را با جايگزين كردن عادت پسنديده، از صفحة خاطر محو كرد. امام علي(ع) مي فرمايد: "خود را به اخلاق نيك عادت دهيد".[3]
اگر بد خُلقي معلول عقدة روحي يا بيماري جسمي باشد بايد اين عقده گشوده شود و بيماري حاصل از آن درمان گردد. مرحلة ديگري كه در درمان بد خُلقي مهم است، تصميم قاطع براي درمان مي باشد. چه بسا افرادي از بد خُلقي رنج مي برند اما در مقام عمل با ارادة جدي به علاج آن نمي پردازند. با مراقبت از نفس، محاسبة عمل و به تدريج بايد عادت بدخلقي را ترك كرد.

[1] مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 31.
[2] سفينه البحار، ج 1، مادة خلق.
[3] بحارالانوار، ج 10، ص 99.

موفق باشید.

لطف بخوانید و نقد کنید.....
در رابطه با اين سئوال مناسب است به
تبيين چند مطلب پرداخته شود.
الف) معناي خوش خلقی و بدخلقی.
ب) اهميت خوش خلقی در روايات و آيات قرآن.
ج) آثار و پيامدهای حسن خلق.
د) درمان سوء خلق.
الف) معنای خوش خلقی و بدخلقی : حسن خلق به معنی خاص، آن است كه انسان با گشاده روئی و چهره شاد و زبان نرم و ملايم با مردم روبرو شود، و در هر جا و با هر كسی با خوش روئی برخورد كند، به عكس، كج خلقی و ترش روئی آن است كه سخنان خشن و خشك و فاقد لطف و محبت داشته باشد و طوری برخورد كند كه باعث نفرت عموم مردم باشد.[1]
در حديث جامع و جالبی از امام صادق ـ عليه السلام ـ در تعريف حسن خلق چنين آمده است، يكی از ياران امام پرسيد: «ما حَدّ‏‎ حسنِ الخلقِ؛ تعريف حسن خلق چيست؟» امام ـ عليه السلام ـ فرمود: «تَلينُ جانبك و تُطَيِب كلامُكُ و تلقي اَخاكُ بِبشرٍ حَسَنٍ؛ با نرمش و مدارا با مردم رفتار كني و سخن خويش را پاكيزه گرداني، و برادرت را با خوش رويی ملاقات كنی».[2]
ب) اهميت خوش خلقی در روايات و آيات قرآن:
در زمينه خوش خلقی و برخورد خوب با همه مردم، روايات فراوانی در منابع اسلامی وجود دارد.
در حديثی از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ میفرمودند‎خوانيم كه فرمود : «اَكثَر ما تَلِج بِهِ اُمتي الجَنَّة التقوي و حُسن الخلق؛ بيش
ترين چيزي كه امت‎ من به سبب آن وارد بهشت میشوند تقوی و حسن خلق است»
در حديث ديگری حضرت علی ـ عليه السلام ـ فرمود: «اَكمَلُكم ايماناً اَحسُنكم خُلقاً؛ كاملترين شما از نظر ايمان كسي است كه اخلاقش
نيكوتر باشد.[4]
در حديثي از پيامبر گرامي آمده
حسن خلق محبت و دوستی تثبيت ‎اسلام می‎كند و دلهای پراكنده را به هم پيوندی می دهد.(5‎)
و در حديث ديگري از مولای متقيان علی ـ عليه السلام ـكه فرمودند: «حسن خلق روزی را زیاد میکند و دلهای رمیده را به هم پیوند میدهد.
قرآن كريم ميفرمايد: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ؛ با مردم با نيكی و خوبی برخورد كنيد و نماز را بپا داريد و زكات را بدهيد.(7)

الف) انسان خوش خلق را همه دوست دارند و از حضور او در جمع لذت می برند ولی انسان بد اخلاق همه را از دور خود پراکنده می کند

ب) در اهمیت خوش خلقی در قرآن همین بس که خدواند دلیل موفقیت پیامبر را در امر رسالت خوش خلقی او معرفی میکند و در واقع می توان استنباط کرد که اگر بداخلاق بودی گرچه حق با تو باشد ولی از تو پیروی نمی کنند

سوره مبارکه آلِ عِمْرَان

﴿ 159 ﴾ فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ
به (برکت) رحمت الهى، در برابر آنان ( مردم) نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامى که تصمیم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.

در جای دیگر هم خداوند اخلاق خوش پیامبر را می ستاید:

سوره مبارکه الْقَلَم

﴿ 4 ﴾ وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ
و تو اخلاق عظیم و برجسته‏اى دارى!

ج) آثار و پيامدهاي حُسْن خلق:
از آثار و بركات حسن خلق اين است كه مايه جلب محبت و صفا می‎شود و ديگر اينكه حسن خلق و خوشرويی شهرها را آباد و عمرها را زياد می‎كند چرا كه ويرانی آبادیها بر اثر كشمكش‎ها و پرخاشگری است. هرگاه پرخاشگری جای خود را به خوشرويی و حسن خلق دهد، الفت و مودت و اتحاد كه سرچشمیه هر گونه آبادی و خير و بركتی است حاصل میشود. افزون بر آن خوش خلقی باعث آرامش روح و مانع بروز فشارهای روحی می‎باشد و از طرف ديگر ثواب حسن خلق همسان با مجاهد در راه خداست و در روايات آمده كه ثواب اخلاق نيكو همانند كسی است كه هميشه روزه دار است، حسن خلق باعث موفقيت در مديريت منزل، اجتماع، اداره و غيره است و رمز موفقيت مديران توانا به خاطر حسن خلق آنان است.[8]
و در مقابل سوء خلق از مهمترين عوامل نفرت و انزجار و پراكندگی است و كسانی كه به اين درد مبتلا هستند غالباً در جامعه منزوی می‎شوند و در روايات شريف مذمت زيادی از سوء خلق شده است.[9]
در حديثی از پيامبر گرامی اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده كه فرمودند : «از سوء خلق پرهيز كنيد كه اين عمل سرانجام صاحب خود را به آتش دوزخ گرفتار می‎كند».[10]
و در روايتی نورانی از علی ـ عليه السلام ـ می‎خوانیم كه فرمود: «لا وحشَةَ اَوحَشُ مِن سْوءِ الخُلق؛ وحشتی بدتر از سوء خلق نيست».[11]

د) درمان سوء خلق:
سوء خلق يكی از بدترين و مزاحم‎ترين صفات است كه آثار مرگباری در زندگی انسان و اطرافيان او دارد و افق زندگی را تيره و تار و شهد حيات را در كام انسان مبدل به شرنگ می‎كند بنابراين كسانی كه گرفتار اين رذيله اخلاقِی هستند بايد هر چه زودتر اقدام كنند از جمله اينكه مبتلايان به اين صفت بايد همه روزه در عواقب شوم آن تفكر و انديشه كنند و روايات مطرح شده درباره بداخلاقی را مكرر مرور كنند و آثار شوم بداخلاقی را در زندگی مبتلايان به آن مشاهده كنند كه چگونه مردم از آنها متنفر می‎شوند، و ديگر اينكه خوش خلقی را هر چند بصورت تصنعی ـ پيشه خود سازند تا اين امر عادت و ملكه شود و بدخلقی‎هاِی خود را هر روز يادداشت كرده و سعی كنند هر روز يكي را حذف كنند. و سعی كنند از عوامل بوجود آورند بدخلقی دورِی كنند و به اموری ديگر مشغول شوند و برای خود سرگرمی داشته باشند و توجه زيادی به نكات ريز زندگی كنند.
ديگر اينكه همه روزه به خود تلقين كنند كه من بداخلاق نيستم و دارای حسن خلقم اين تلقين تدريجاً اثری می‎گذارد و جوانه‎های حسن خلق نمايان می‎شود.
از رفيقان و دوستان بدخلق دوری جويد و قطع رابطه كند و سعی كند با افراد با حوصله و خوش اخلاق ارتباط ايجاد كند.
و ديگر اينكه سعی كند بيشتر از توان خود كار نكند و گرسنگی نكشد چون اينها باعث پرخاشگری می‎شود.[12]
و سعی كند اراده قوی داشته باشد و تصميم بر ترك اين عادت بگيرد.

منابع براي مطالعه بيشتر
1- محمد رضا مهدوي كني، نقطه‎هاي آغاز در اخلاق اسلامي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1374.
2- ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علي بن ابيطالب، 1380.
3- علي مشكيني، درسهاي اخلاق، نشر الهادي، 1376.
4-
فيض كاشاني، راه روشن‌، (ترجمه كتاب محجة البيضاء)، ج 5، انتشارات آستان قدس رضوي، 1372.
[1] . علي مشكيني، درسهاي اخلاق، انتشارات الهادي، 1376.
[2] . بحار الانوار، ج 68، ص 389، ح 42.
[3] . اصول كافي، ج 2، ص 100، ح 6.
[4] . بحار الانوار، ج 68، ص 287، ح 34.
[5] . بحار الانوار، ج 74، ص 148، ح 71.
[6] . غرر الحكم، ج 6، ص 399.
[7] . بقره، 83.
[8] . ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ، 1380.
[9] . مولي مهدي نراقي، جامع السعادات، (مترجم جلال الدين مجتبوي) انتشارات حكمت، 1366.
[10] . بحار الانوار، ج 68، ص 383.
[11] . شرح غرر، ج 6، ص 400.
[12] . ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسة امام علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ، 1380.

سلام
بهترين علاج‌ها كه علماي اخلاق و اهل سلوك فرموده‌اند، آن است كه هر يك از اين ملكات زشت را كه در خود مي‌بيني، در نظر بگيري و بر خلاف آن، تا چندي، مردانه، قيام و اقدام كني و همت بگماري تا بر خلاف نفس و بر ضدّ خواهش آن رذيله، رفتار كني و از خداي تعالي، در هر حال، توفيق طلب نمايي كه به تو كمك كند در اين مجاهده.

بي‌شك، پس از مدت قليلي، آن خلق زشت، رفع خواهد گشت و شيطان و جنودش از اين سنگر، فرار خواهند كرد و جنود رحماني به جاي آن‌ها، قرار خواهند گرفت يكي از ذمائم اخلاق، كه از اسباب هلاكت انسان است و موجب فشار قبر، و انسان را در دو دنيا معذب مي‌دارد، بد خُلقي است؛ كه زاييدة غضب و شهوت است.
اگر انسان مجاهد، مدتي در صدد برآيد كه به هنگام پيش‌آمد ناملايمتي، اگر آتش غضب، شعله‌ور ‌شد و بناي سوزاندن باطن را گذارد و او را به ناسزا گفتن و بدگويي كردن، دعوت نمود، بر خلاف او اقدام كند و عاقبت بد و نتيجة زشت اين خلق را ياد بياورد و در عوض، ملايمت به خرج دهد و در باطنش شيطان را لعن كند و از او به خدا پناه ببرد، آن خلق، به كلي عوض شده و خلق نيكو در باطن منزل مي‌كند.
پناه مي‌برم به خداي تعالي از غضب؛ كه در يك آن، انسان را در دو دنيا هلاك مي‌كند. چه بسا در حالت غضب، قتل نفسي رخ دهد و يا انسان در آن حال، به نواميس الهيه ناسزا بگويد؛ چنان‌چه ديده‌ايم مردم را؛ كه در حال غضب، كفر گفته‌اند و مرتد شده‌اند.حكما فرموده‌اند كه «كشتي بي ناخدا كه در موج‌هاي سخت دريا گرفتار شود، به نجات نزديك‌تر است، از انسان در حال غضب». خدا نكند كه حرف بعضي از اهل علم و مدعي مكاشفه، درست باشد؛ كه مي‌‌گويند: «براي من در يكي از مكاشفات، كشف شد كه تخاصم اهل نار، مجادلة اهل علم و حديث است».
منبع: چهل حديث، امام خمینی رحمة الله علیه

جمع بندی مطالب تاپیک

1

[=Times New Roman]برای نمایش در سایز اصلی روی تصاویر کلیک کنید

2

[=Times New Roman]



3

[=Times New Roman]

4


[=Times New Roman]

5
[=Times New Roman]

سلام دوست عزیز.هیچ وقت کسی بد اخلاق یا خشمگین نمیشه مگه اینگه مشغله فکری داشته باشه یا محیط درون یا بیرونیش زیاد باشن.
اول اینکه کسی که به دین خودش و واجباتش عمل نمیکنه و در حالی که این عمل نکردناش عذاب وجدان برایش می اورد و خودش هم نمیفهمد =,باعث بد اخلاق شدنش میشود.
کسی که بد اخلاق است بدانید کارهایش را از روی نظم انجام نداده که از درونش ناراضی و باعث بد اخلاقیش شده.
ماشین وقتی خراب میشه که مشگلی دارد را سریع برطرف کنی که اگه رسیدگی نکنید جای دیگر راهم خراب میکند,مثلا لنت ترمز را عوض نکنی,دیسکتان نیز خراب میشود.بنابراین کسی که مشگلاتش را سر موقع حل نمیکند و واجباتش را به خوبی انجام نمیدهد,این مورد برایش پیش می آید
امیدوارم متوجه شده باشید.

[="Tahoma"][="Navy"]با عرض سلام خدمت همه دوستان
یکی از عزیزان در مورد درمان بد خلقی و عصبانیت سوال کرده بود،بهتر دیدم اینجا به ایشون پاسخ بدم.
به عنوان مقدمه باید دانست که بد خلقی و عصبانیت از سه عامل نشأت می گیرد و ممکن است کسی هر سه مشکل رو داشته باشه و کسی یک یا دو مورد رو،
1-عصبانیتی که سابقه نداشته باشه و به واسطه بروز مشکلی ایجاد شده باشه مثلا فرد عزیزی رو از دست داده یا در کار یا درسش شکست خورده ،در این صورت لازم است اگر عصبانیت ادامه پیدا کرد و به مرور زمان حل نشد اون فرد حتما به یک روانشناس ترجیحا مذهبی مراجعه کند.
2- عصبانیتی که منشأ جسمانی دارد مانند افرادی که تصادف می کنند یا مورد عملهای جراحی قرار می گیرند و بعد از این اتفاقات کاملا می شود عصبانیت یا همان زود عصبی شدن را در ایشان مشاهده کرد. برای حل این مشکل نیز باید به پزشک(سنتی یا جدید) مراجعه کرد.
3- عصبانیتی که منشأ آن خُلق فرد باشد یعنی مثلا فرد از وقتی که خود را شناخته است این حالت را داشته است. برای درمان این قسم که مربوط به حوزه اخلاق است در روایات توصیه هائی شده است که در ذیل به آنها اشاره می کنم:
الف)در هنگام عصبانیت موضع خود را عوض کند یعنی اگر ایستاده بنشیند،یا راه برود و اگر نشسته بایستد ، در واقع موضع خود را عوض کند. با این کار توجه نفس(قوه غضبیه)به موضوع عصبانیت از بین رفته و فرد فرصت این را پیدا می کند که خود را کنترل کند.
ب)نوشیدن آب سرد- شستن صورت با آب سرد یا وضوء گرفتن با آن.
ج)صلوات زیاد فرستادن چه موقع عصبانیت و چه اوقات دیگر به قصد درمان عصبانیت.
د)تفکر در آثار سوء عصبانیت(روایت:فرد عصبانی مانند دیوانه است).
ه)تمرین مکرر مواردی که ذکر شد، زیرا ممکن است در دفعات اول فرد نتواند برخی دستورات را انجام دهد ولی با تمرین و صبر به لطف خدا شدنی است.

نکته آخر اینکه ممکن است همانطور که گفته شد فردی یک یا چند عامل را داشته باشد که باید به مقتضای همان برای درمانش اقدام کند.
سوالی بود در خدمتم.[/]

يسمه
خير ببينيد
يه سوال دارم كه هميشه باهاش درگيرم.
خيلي ها هستند كه بر اثر ژنتيك وشاكله شان وعواملي ديگر اينگونه اند يعني تلاشي براي اين خوش خلقي نميكنند.يكي از دوستان بنده بسيار ارام است وهيچ كس را نميرنجاند وهمه در كنارش احساس خوبي دارند چون با هم صميمي هستيم يه وقتايي بهشون ميگم خوش به حالت انقدر خوش اخلاقي ميگويد من مدلم همين طوريه كار خاصي نكردم ميگه من از بچگي اروم بودم(البته خجالتي هم هستند)پس چطوريه كه شما يه جورايي داريد ايمان رو با اخلاق خوب ميسنجيد؟يا يه سري روايات..؟ اين هم كه يكي از كاربران فرمودند كسي كه خوش اخلاق باشه مردم دورش جمع ميشن اما بد اخلاق رو نه.به نظرم حرف كامل وصحيحي نيست.بنده با خيلي ها صميمي ام وبه قول معروف حرفم تو يه جمع برو داره واكثرآ با افراد خيلي زود گرم ميگيرم اما خصوصيات بد اخلاقي هم دارم .كه جدآ عرض ميكنم تركش برام خيلي سخته .واقعآ تلاش ميكنم يه اثراتي داره اما بعضي ها هيچ كاري هم نميكنن وخوش اخلاقن يه وقتايي احاديثي كه درباب بداخلاقي گفته شده رو ميخونم خيلي دلم ميگيره خداكه ميبينه حقير دارم تلاشم رو ميكنم ...البته ميدانم هركس هر ذره تلاشش اجر دارد اما من اجر نميخوام فقط ميخوام يك مسلمان خوش خلق باشم كه دل امامم ازم نگيره خواسته زياديه؟
بعد از سوال بالا راهكار براي رفع اين خصوصيات بد اخلاقي رو ميخواهم:
رك گويي يعني بيان صريح ودر برخي موارد بدون لطافت نظر يا صحبتم در هر حالتي
از تعريف شنيدن وتعريف كردن بدم مياد وبه روي طرف ميارم اگر ازم تعريف كنه البته به نرمي اما اصولآ بر ميخوره
تعارف ندارم ونميتونم تعارف كنم از تعارفات روزمره مردم خوشم نمياد
بچه هاي غير مذهبي كه مثلآ يه منكري انجام ميدهند خيلي خوب وصميمي ميتوانم نهي كنم اما بچه هاي مذهبي نه!!يعني مثلآ ببينم تو صف نماز بچه ها دارن غيبت ميكنن يا اخم ميكنم يا مستقيم بهشون ميگم شرمنده اما يه جورايي حتي تو ذهنم خيلي ازشون در اون مقطع بدم مياد خودمم نميدونم چرا شايد ازشون انتظار بيشتري دارم

[="Tahoma"][="Navy"]

yavari;232151 نوشت:
يسمه
خير ببينيد
يه سوال دارم كه هميشه باهاش درگيرم.
خيلي ها هستند كه بر اثر ژنتيك وشاكله شان وعواملي ديگر اينگونه اند يعني تلاشي براي اين خوش خلقي نميكنند.يكي از دوستان بنده بسيار ارام است وهيچ كس را نميرنجاند وهمه در كنارش احساس خوبي دارند چون با هم صميمي هستيم يه وقتايي بهشون ميگم خوش به حالت انقدر خوش اخلاقي ميگويد من مدلم همين طوريه كار خاصي نكردم ميگه من از بچگي اروم بودم(البته خجالتي هم هستند)پس چطوريه كه شما يه جورايي داريد ايمان رو با اخلاق خوب ميسنجيد؟يا يه سري روايات..؟ اين هم كه يكي از كاربران فرمودند كسي كه خوش اخلاق باشه مردم دورش جمع ميشن اما بد اخلاق رو نه.به نظرم حرف كامل وصحيحي نيست.بنده با خيلي ها صميمي ام وبه قول معروف حرفم تو يه جمع برو داره واكثرآ با افراد خيلي زود گرم ميگيرم اما خصوصيات بد اخلاقي هم دارم .كه جدآ عرض ميكنم تركش برام خيلي سخته .واقعآ تلاش ميكنم يه اثراتي داره اما بعضي ها هيچ كاري هم نميكنن وخوش اخلاقن يه وقتايي احاديثي كه درباب بداخلاقي گفته شده رو ميخونم خيلي دلم ميگيره خداكه ميبينه حقير دارم تلاشم رو ميكنم ...البته ميدانم هركس هر ذره تلاشش اجر دارد اما من اجر نميخوام فقط ميخوام يك مسلمان خوش خلق باشم كه دل امامم ازم نگيره خواسته زياديه؟
بعد از سوال بالا راهكار براي رفع اين خصوصيات بد اخلاقي رو ميخواهم:
رك گويي يعني بيان صريح ودر برخي موارد بدون لطافت نظر يا صحبتم در هر حالتي
از تعريف شنيدن وتعريف كردن بدم مياد وبه روي طرف ميارم اگر ازم تعريف كنه البته به نرمي اما اصولآ بر ميخوره
تعارف ندارم ونميتونم تعارف كنم از تعارفات روزمره مردم خوشم نمياد
بچه هاي غير مذهبي كه مثلآ يه منكري انجام ميدهند خيلي خوب وصميمي ميتوانم نهي كنم اما بچه هاي مذهبي نه!!يعني مثلآ ببينم تو صف نماز بچه ها دارن غيبت ميكنن يا اخم ميكنم يا مستقيم بهشون ميگم شرمنده اما يه جورايي حتي تو ذهنم خيلي ازشون در اون مقطع بدم مياد خودمم نميدونم چرا شايد ازشون انتظار بيشتري دارم

دوست گرامی با عرض سلام و تبریک بابت عید سعید مبعث چند نکته خدمتتان تقدیم می کنم،إن شاء الله مفید واقع شود.
1- کسانی که بر اساس خلقت آرام هستند قطعا فضیلتی را خداوند به ایشان عطا کرده ولی اگر کسی که آن آرامش را ندارد بتواند در مواقع لزوم خود را کنترل کند، اجر خاصی نزد خداوند متعال دارد تا آن فرد اول و أجر و مزد الهی به معنای عامل موثر بر کمال است نه چیز نسیه.
2-خوش اخلاقی مفهوم اعمی است که برخورد خوب و ملایم بخشی از آن است و آنچه که شما در روایات به عنوان خوش خلقی می بینید اشاره به همان مفهوم اعم دارد(در روایات واژه خُلق آمده که جمع اخلاق است و تنها خوش روئی را شامل نمی شود)،بر اساس روایات کسی که گناه می کند بد اخلاق است هر چند خوش برخورد باشد و اینکه در جامعه ما خوش اخلاق فقط برای خوش برخورد استعمال می شود یک غلط مشهور یا از باب اهمیت برخورد خوب برای مردم است ولی گفته شد که در روایات چنین معنائی ندارد.
3-با توجه به پست گذشته سعی بفرمائید ریشه یا ریشه های مشکل خود را شناسائی کرده و بر طبق آن برای درمان اقدام فرمائید.
4- رک گوئی خوب است ولی تا جائی که می شود نباید با رک گوئی خاطر دیگران را رنجاند،عارف کامل مرحوم سید علی قاضی رحمة الله علیه در آخر وصیت نامه شان که مهمترین حرفهای خود را گفته اند، می فرماید: الله الله الله اینکه دل کسی را نرنجانید.
5- برخورد بد با افراد مذهبی و غیر مذهبی هر دو بد است، راز محبوبیت فوق العاده رسول خاتم صل الله علیه و آله نیز برخورد خوب با همگان بود و رسول خدا اسوه عظیمی برای من و شماست.البته بعضی از مواقع برخورد دیگری لازم است که همیشگی نیست.
ابهامی بود بفرمائید تا عرض کنم.[/]

پست جمعبندی:

سوال:
چه راه حلهايی جهت از بين بردن بدخلقی به كار ببريم وچگونه خوش خلقی را سرمشق زندگی قرار دهيم؟


پاسخ:
در رابطه با اين سئوال مناسب است به تبيين چند مطلب پرداخته شود.
الف) معناي خوش خلقی و بدخلقی.
ب) اهميت خوش خلقی در روايات و آيات قرآن.
ج) آثار و پيامدهای حسن خلق.
د) درمان سوء خلق.

الف) معنای خوش خلقی و بدخلقی :

حسن خلق به معنی خاص، آن است كه انسان با گشاده روئی و چهره شاد و زبان نرم و ملايم با مردم روبرو شود، و در هر جا و با هر كسی با خوش روئی برخورد كند، به عكس، كج خلقی و ترش روئی آن است كه سخنان خشن و خشك و فاقد لطف و محبت داشته باشد و طوری برخورد كند كه باعث نفرت عموم مردم باشد.[1]
خوش اخلاقی مفهوم اعمی است که برخورد خوب و ملایم بخشی از آن است و آنچه که شما در روایات به عنوان خوش خلقی می بینید اشاره به همان مفهوم اعم دارد(در روایات واژه خُلق آمده که جمع اخلاق است و تنها خوش روئی را شامل نمی شود)،بر اساس روایات کسی که گناه می کند بد اخلاق است هر چند خوش برخورد باشد و اینکه در جامعه ما خوش اخلاق فقط برای خوش برخورد استعمال می شود یک غلط مشهور یا از باب اهمیت برخورد خوب برای مردم است ولی گفته شد که در روایات چنین معنائی ندارد.

ب) اهميت خوش خلقی در روايات و آيات قرآن:
در زمينه خوش خلقی و برخورد خوب با همه مردم، روايات فراوانی در منابع اسلامی وجود دارد.
در حديثی از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ می ‎خوانيم كه فرمود : «اَكثَر ما تَلِج بِهِ اُمتي الجَنَّة التقوي و حُسن الخلق؛ بيشترين چيزي كه امت‎ من به سبب آن وارد بهشت میشوند تقوی و حسن خلق است»

و در حديث ديگري از مولای متقيان علی ـ عليه السلام ـكه فرمودند: «حسن خلق روزی را زیاد میکند و دلهای رمیده را به هم پیوند میدهد.

‎قرآن كريم ميفرمايد: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ؛ با مردم با نيكی و خوبی برخورد كنيد و نماز را بپا داريد و زكات را بدهيد.(2)

ج) آثار و پيامدهاي حُسْن خلق:

از آثار و بركات حسن خلق اين است كه مايه جلب محبت و صفا می‎شود و ديگر اينكه حسن خلق و خوشرويی شهرها را آباد و عمرها را زياد می ‎كند چرا كه ويرانی آبادیها بر اثر كشمكش‎ها و پرخاشگری است. هرگاه پرخاشگری جای خود را به خوشرويی و حسن خلق دهد، الفت و مودت و اتحاد كه سرچشمیه هر گونه آبادی و خير و بركتی است حاصل میشود. افزون بر آن خوش خلقی باعث آرامش روح و مانع بروز فشارهای روحی می‎باشد .[3]
و در مقابل سوء خلق از مهمترين عوامل نفرت و انزجار و پراكندگی است و كسانی كه به اين درد مبتلا هستند غالباً در جامعه منزوی می‎شوند و در روايات شريف مذمت زيادی از سوء خلق شده است.[4]
در حديثی از پيامبر گرامی اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده كه فرمودند : «از سوء خلق پرهيز كنيد كه اين عمل سرانجام صاحب خود را به آتش دوزخ گرفتار می‎ كند».[5]

د) درمان سوء خلق:
سوء خلق يكی از بدترين و مزاحم‎ترين صفات است كه آثار مرگباری در زندگی انسان و اطرافيان او دارد و افق زندگی را تيره و تار و شهد حيات را در كام انسان مبدل به شرنگ می ‎كند بنابراين كسانی كه گرفتار اين رذيله اخلاقِی هستند بايد هر چه زودتر اقدام كنند از جمله اينكه مبتلايان به اين صفت بايد همه روزه در عواقب شوم آن تفكر و انديشه كنند و روايات مطرح شده درباره بداخلاقی را مكرر مرور كنند و آثار شوم بداخلاقی را در زندگی مبتلايان به آن مشاهده كنند كه چگونه مردم از آنها متنفر می‎شوند، و ديگر اينكه خوش خلقی را هر چند بصورت تصنعی ـ پيشه خود سازند تا اين امر عادت و ملكه شود و بدخلقی‎هاِی خود را هر روز يادداشت كرده و سعی كنند هر روز يكي را حذف كنند.ديگر اينكه همه روزه به خود تلقين كنند كه من بداخلاق نيستم و دارای حسن خلقم اين تلقين تدريجاً اثری می ‎گذارد و جوانه‎های حسن خلق نمايان می‎شود.

[6]

[1] . علي مشكيني، درسهاي اخلاق، انتشارات الهادي، 1376.
[2] . بقره، 83.
[3] . ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ، 1380.
[4] . مولي مهدي نراقي، جامع السعادات، (مترجم جلال الدين مجتبوي) انتشارات حكمت، 1366.
[5] . بحار الانوار، ج 68، ص 383.
[6] . ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسة امام علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ، 1380.



موضوع قفل شده است