عالم غیب از نظر قرآن چیست ؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عالم غیب از نظر قرآن چیست ؟

ایات آغازین سوره بقره ، مومنین را معتقد به غیب معرفی می کند
آیات مربوط به غیب، با مختصری از مفاهیمش را می خواهم بدانم معتقدم که با دانستن غیب بهتر می شود به خصوصیات غایب ( امام عصر ) که در غیبت است پی برد و سوال بی مورد از جا و مکان و همسر و اولاد ایشان نکرد ....
نیز اگر احیانا شیطان هم در عالم غیب است بهتر می توان به شیوه ها و ترفند هایش پی برد.

[="teal"]غیب به معنی اسمی به معنی "چیزی است که دیده نمی شود". و در معنی دوم خود از جمله به: «رویدادهائی که در دور دست روی میدهند» غیب گفته شده (چون دیده نمی شوند)، به «گذشته و مسائل گذشته» غیب گفته شده (چون دیده نمی شوند)، به «آینده و مسائل آینده» غیب گفته شده (چون دیده نميشوند)، به «خیال» غیب گفته شده (چون دیده نمی شود)، به "مردگان" غیب گفته شده (چون دیده نمی شوند)، و به «جائیکه کسی نیست» غیب گفته شده (چون کسی در آنجا دیده نمی شود).

و در قرآن به معانی مختلف بکار رفته است. مثلاً در آیه 102 سوره یوسف بمعنی "گذشته" بکار گرفته شده است: « ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ... = این از اخبار گذشته است که به تو وحی میکنیم».

در آیه 3 سوره بقره به معنی "جائیکه کسی نیست" بکار گرفته شده: « الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ ...: کسانیکه در "جائیکه کسی نیست" به خدا ایمان دارند ...». (یعنی وقتی در جائی کسی نباشد از نظر آنها "خدا" در آنجا هست و خلاف نمی کنند).

از کاربردهای دیگر غیب در قرآن تقسیم هستی به "عالم غیب" و " شهادت" است: « عَـالِـمُ الْـغـَيـْبِ وَ الـشَّـهـَادَةِ...: دانای جهان ناپیدا و پیدا»، ( تغابن: 18). که این تقسیم بندی تقریباً معادل تقسیم بندی جهان به ماده و انرژی در جهان دانش است.

"غیب" به معنی « آینده» از دانش و دسترسی انسان خارج دانسته شده است.« قـُلْ لا يَـعْـلَـمُ مَـنْ فِـي الـسَّـمَـوَاتِ وَالارْضِ الْـغَـيْـبَ إِلاّ الـلَّـهُ...: بگو: از کسانیکه در پدیده های فضائی و در زمین هستند، کسی غیر از خدا آینده را نمی داند»، (نمل: 65).[/]

[="navy"]{{الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّارَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ‏(بقره/3)
(متّقين) كسانى هستند كه به غيب ايمان دارند و نماز را به پاى مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند.
[/]

[="royalblue"]قرآن، هستى را به دو بخش تقسيم مى‏كند: عالم غيب(غيب به خداوند متعال، فرشتگان، معاد و حضرت مهدى عليه السلام اطلاق شده است.) و عالم شهود. متّقين به كلّ هستى ايمان دارند، ولى ديگران تنها آنچه را قبول مى‏كنند كه برايشان محسوس باشد. حتّى توقّع دارند كه خدا را با چشم ببينند و چون نمى‏بينند، به او ايمان نمى‏آورند. چنانكه برخى به حضرت موسى گفتند: «لن نؤمن لك حتّى نَرى اللّه جهرة»(116) ما هرگز به تو ايمان نمى‏آوريم، مگر آنكه خداوند را آشكارا مشاهده كنيم.
متّقين نسبت به جهان غيب ايمان دارند، كه برتر از علم و فراتر از آن است. در درونِ ايمان، عشق، علاقه، تعظيم، تقديس و ارتباط نهفته است، ولى در علم، اين مسائل نيست . تفسير نور
[/]}}

با سلام

در منطق دين دو اصطلاح داريم كه يكي "هادي" و ديگري "مهدي" است از نظر قاعدة زبان و لغت هادي اسم فاعل و به معناي هدايت كننده و رهنمون است و مهدي اسم مفعول و به معناي هدايت شده مي باشد.

يكي از اسمهاي خداوند در قرآن مجيد هادي است يا « هادي المظلين» اي هدايت كنندة گمراهان.
در سورة بقره از قرآن مجيد دربارة هدايت سخن آمده است :

"بسـم اللـه الـرحمـن الـرحيـم. الـم، ذلـك كتاب لايب فيـه هـدي للمتقين...."

ا.ل.م سه حرف جداي از يكديگر است ومعني مستقل و يا يك جمله نيست و ظاهرا معنائي ندارد و اما بعضي از مفسرين گفته اند:

ا.ل. م يعني المهدي كه الف ولام ان حرف تعريف و حرف ميم اول اسم مهدي است. :Sham:
اگر اين تفسير و تعبير درست باشد معناي اين آيه اينست كه:

"المهدي آن كتـابـي است كه هيچ شك و ترديدي در آن نيست و پرهيز كاران را هدايت مي كند. :Sham:

"پرهيزكاران چـه كساني هستند؟

آيات بعد مشخصات پرهيزكاران را مشخص و معين كرده است:

"الـذيـن يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنا هـم ينفقون"

"متقيان و پـرهيزكاران كساني هستند كـه ايمان دارند و باور كرده اند كه اين جهان داراي جان و روحي است و ظاهر عالم باطني دارد.

بوجود خداوند، عالم لاهوت، جبروت وملكوت ايمان دارند به وجود ارواح و روانهاي گذشتگان وفرشتگان و موجوداتي كه از ديد انسانها غايب هستند.

پرهيزكاران كساني هستند كه نمازودعا مي خوانند و به غيب توجه مي كنند و چون ايمان به غيب دارند مي كوشند تا با غيب عالم و جان جهان ارتباط برقرار كنند، كه "الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوه"

از ظاهر آيه اينطور مي فهميم كه اين ايمان به غيب هنوز ايمان و باوري در حدود علم اليقين است و در پله و مرحلة اول ايمان و باور مي باشد، لذا نماز مي خوانند تا به مرتبة عين اليقين برسند و پرده از جلو ديدگانشان كنار رود و آنچه را كـه قبلا" باور كرده اند ببينند.

ديدن غيب و فرشتگان و روانها و عالم پس از مرگ و بهـشت و دوزخ قبـل از آنكه تحول پيدا كنيم و به آن عالم برويم مقـام "عيـن اليقيـن" و معرفت محسوس و مشاهده اي و تجربي و ايماني است.
پس معرفت پرهيزكاراني كه به غيب ايمان دارند در حد علم اليقيـن اسـت كه با خواندن نماز به عين اليقين تبديل مي شود و ايمانشان قويتر مي گردد.

اگر شما از راه مطالعة قرآن و شنيدن روايات ائمة اطهار ايمان داشته باشيد جزء پرهيزكاران هستيد، البـته به شـرط اينكه ساير ابعاد پرهيزكاري را داشته باشيد.

ولي انسان به ايماني در مرتبة علم اليقين قانع نيست يعني اگر از زبان قرآن مي شنود كه عالم غيبي هست و فرشتگان و عالم ملكوت وجود دارد، ‌ميل دارد اين عوالم را ببيند و حس و تجربه و آزمايش كند تا به مرتبة عين اليقين و ايمان حسي و اعتقاد تجربي برسد.
قرآن مي فرمايد از نشانه ها و علائم پرهيزكاران اينست كه به غيب ايمان دارند و براي تقويت آن نماز مي خوانند تا به معرفت كاملتري برسند."و مما رزقنا هم ينفقون" يكي ديگر از ابعاد تقوي چنانكه در قرآن آمده، انفاق در راه خدا از آنچه كه او به عنوان روزي عنايت فرموده، مي باشد.
پرهيزكاران ايمان به غيب دارند و نماز مي خوانند و از آنچه كه خداوند به عنوان روزي به ايشان عنايت فرموده انفاق مي كنند.
یا حق

با تشکر از دوستان گرامی بسیار مطالبتان برای بنده مفید بود
اگر زحمتی نیست کارشناسان محترم قرآن آیات غیب را به صورت لیستی بنویسند ( تایپ)

باسمه تعالی
با سلام و عرض معذرت از تاخیر در پاسخگویی
غيب بر خلاف شهادت، عبارتست از چيزى كه در تحت حس و درك آدمى قرار ندارد، و آن عبارتست از خداى سبحان، و آيات كبراى او، كه همه از حواس ما غايبند، و يكى از آنها وحى است، كه در جمله (وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ) آمده است.( المیزان)
در روایات از باب تطبیق به مواردی از غیب اشاره شده است:
قال المعصوم علیه السلام: «بما غاب عن حواسّهم من توحيد اللّه، و نبوّة الأنبياء، و قيام القائم، و الرّجعة، و البعث، و الحساب، و الجنّة، و النّار، و سائر الأمور الّتي يلزمهم الإيمان بها ممّا لا يعرف بالمشاهدة، و إنّما يعرف بدلائل نصبها اللّه عزّ و جلّ عليه.
بنابراین موارد غیب بسیار است و آیات زیادی را در برمیگیرد که مجال آوردن همه آنها نیست.
با تشکر:Gol:

موضوع قفل شده است