یاد مرگ و تفکر در احوال آن

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یاد مرگ و تفکر در احوال آن

بنام خدا



سؤال: به یاد مرگ بودن و تفکر در احوال آن، چه آثار و برکاتی برای انسان دارد؟

پاسخ: ياد مرگ و سراى پس از آن، بهترين موعظه، سازنده‏ترين اندرز و نيكوترين پند براى هر انسان است و غفلت از آن موجب مى‏شود كه انسان به بيراهه رود و از حركت در مسير كمال بازماند.

در اخبار و روايات وارد شده از معصومان(ع) به ياد سراى ديگر و پرهيز از غفلت بسيار توجه شده است؛ از جمله:
از پيامبر(ص) سؤال شد: هوشيارترين مؤمنان كيانند؟ حضرت فرمود: «هوشيارترين مؤمنان كسانى هستند كه بيشتر به ياد مرگ باشند و خود را براى آن آماده كنند».(1)

در روایتی دیگر از پيامبر اکرم(ص) سؤال شد: پرهيزكارترين مردم كيست؟ حضرت فرمودند: «پرهيزكارترين مردم كسى است كه قبر و عذابهاى آن را از ياد نبرد؛ زينتهاى دنيا او را نفريبد؛ سراى جاودان را بر اين دنياى گذران برگزيند؛ فردا را از عمر خويش نشمرد و خود را آماده مرگ كند».(2)

و نیز امام صادق(ع) فرمود: «ياد مرگ، خواهشها و هوسهاى نفسانى را مى‏ميراند؛ ريشه‏هاى غفلت را قطع مى‏كند؛ دل را به نويدهاى الهى نيرو مى‏دهد؛ خوى بندگى را در نهاد انسان مى‏آفريند؛ نقش و نگارهاى دلباختگى به دنيا را به هم مى‏زند؛ شعله‏هاى حرص و طمع را فرو مى‏نشاند و دنيا را پست و كوچك مى‏گرداند».(3)

بنابراين «انديشه مرگ» انسان را از گناه باز مى‏دارد؛ او را به سوى كارهاى نيك فرا مى‏خواند؛ ايمان را در دل مى‏آفريند و به زندگى و حيات انسان معنا و جهت مى‏دهد.

برای مطالعۀ بیشتر ر.ک به منابع زیر:
1. دیدار یار، استاد محقق آیة الله مکارم شیرازی.
2. معاد، استاد ارجمند حجة الاسلام والمسلمین قرائتی.
3. زندگی و حیات پس از مرگ، تألیف علی محمد اسدی،«مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم»، سال 77.

موفق باشید ...

پاورقی_________________

1 . سُئِلَ النَّبي(ص): أيُّ المُؤمنينَ اَكْيَسُ؟ قال: «اَكْثَرُهُم ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَ اَشَدُّهُم لَهُ اسْتِعْداداً»، «المحجةالبيضاء»، الفيض الكاشانى، ج‏8، ص‏242، مؤسسة النشر الاسلامى.

2 . سُئِلَ النَّبي(ص): مَنْ اَزْهَدُ النّاس؟ قالَ: «مَنْ لَمْ يَنْسَ المَقابِرَ و الْبَلى‏؛ وَ تَرَكَ فَضْلَ زينَةِ الدُّنيا؛ وَآثَرَ مايُبْقى‏ على مايُفنى‏، وَلَمْ يَعُدَّ غَداً مِنْ اَيّامِهِ؛ وَعَدَّ نَفسَهُ في المَوتى‏»، «مكارم الاخلاق»، الشيخ الطبرسى، باب‏12، ص‏463؛ مؤسسة الاعلمى للمطبوعات.

3 . قال الصادق(ع):« ذِكْرُالْموتِ، يُميتُ الشَّهواتِ فى النَّفسِ؛ ويُقَطِّعُ مَنابِتَ الغَفْلَة؛ وَيُقوّى القلبَ بمواعِدِ اللَّهِ؛ و يَرُقُّ الْطَبعَ؛ و يُكسِّرُ اَعلامَ الهَوى‏؛ و يُطْفي نارَالْحِرصِ؛ وَيُحَقِّرُالدّنيا»، «المحجة البيضاء»، ج‏8، ص‏242، بنقل از زندگی و حیات پس از مرگ، علی محمد اسدی.


بنام خدا

سؤال: آيا «مرگ» به معنای نيستى، نابودى، فنا و انهدام است؟ و چه رابطه ای با خواب دارد؟

پاسخ: اين پرسش ها، همواره براى بشر مطرح بوده، هست و خواهد بود و هر كس از دير زمان مايل بوده است پاسخ آنها را بيابد و يا به پاسخى كه ديگران داده‏اند، ايمان و اعتقاد پيدا كند.

ما، چون مسلمانيم و به قرآن ايمان داريم؛ پاسخ آنها را از كلام خداوند تعالى و روایات اهل بیت (ع) مى‏گيريم:

الف - قرآن، در اين باره (ماهيت مرگ) كلمه «توفّى‏» را به كار مى‏برد.

واژه «توفّى» در شكلهاى گوناگون از ماده «وَفى» 66 بار به كار رفته است و در چهارده آيه، رسماً از مرگ به «توفّى» تعبير مى‏شود.(1)

در «قاموس قرآن» وَفى و تَوفّى‏ چنين معنا شده است:

«وفاء و ايفاء به معنى تمام كردن است - وفاى به عهد، يعنى اينكه آن را بدون كم و كاست و مطابق وعده انجام دهى و توفّى به معناى اخذ به‏طور تمام و كمال است (تَوَفَّيتُ الْمال؛ يعنى، تمام مال را بدون كم‏ وكسر دريافت كردم)».(2)

انسان، در هنگام مرگ با تمام شخصيت و واقعيتش تحويل فرشتگان الهى مى‏گردد و آنها نيزبه طور كامل و تمام او را دريافت مى‏دارند؛ لذا از مرگ تعبير به «وفات» يا «توفّى‏» مى‏شود؛ بنابراين، مرگ از ديدگاه قرآن، نيستى، نابودى و فنا نيست؛ بلكه انتقال از جهانى به جهانى و از خانه‏اى به خانه‏اى ديگر است.

به آياتى در اين‏باره، توجه فرماييد:

-(حتّى‏ اِذا جاءَ اَحَدَكُم الْمَوتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا)(3) آنگاه كه مرگ يكى از شما فرا رسد، فرستادگان ما، او را (به تمام و كمال) دريافت مى‏كنند.

-(قُل يَتَوَفّاكُم مَلَكُ الْمَوتِ الَّذي وُكِّلَ بِكُم ثُمَّ اِلى‏ رَبِّكُم تُرْجَعُونَ)(4) بگو: همانا فرشته مرگ كه مسؤوليت گرفتن جانها به او سپرده شده است، در هنگام مرگ (به تمام و كمال) شما را دريافت مى‏دارد.

-(اَعْبُدُ اللَّهَ الّذي يَتَوفّاكُم)(5) خدايى را عبادت مى‏كنم كه مرگ همه شما به امر اوست.

ب- واژه «توفّى‏» گاهى به معناى «خواب» نيز در قرآن به كار رفته است:

-(وَهُوَالَّذي يَتَوفّاكُم بِاللَّيلِ وَ يَعْلَمُ ماجَرَحْتُم بِالنَّهارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُم فيه لِيُقْضى‏ اَجَلٌ مُسَمّىً ثُمَّ اِلَيْه مَرْجِعُكُم ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِما كُنْتُم تَعْمَلُونَ)(6) اوست خدايى كه چون شب هنگام به خواب مى‏رويد، شما را (موقت) مى‏ميراند و پس از آن شما را بيدار مى‏كند تا آنگاه مرگتان - كه نزد او معين‏است - فرا رسد، به سوى او باز مى‏گرديد تا شما را از نتيجه كردارتان آگاه نمايد.

-(اللَّهُ يَتَوفَّى الانَفُسَ حينَ مَوْتِها وَالَّتى لَمْ تَمُتْ في مَنامِها فَيُمْسِكُ الّتي قَضى‏ عَلْيهَا الْمَوْتَ وَ يُرسِلُ الاُخْرى‏ اِلى‏ اَجَلٍ مُسَمَّى)(7) خداوند، جانها را در هنگام مرگ و آنكه مرگش فرا نرسيده در هنگام خواب، دريافت مى‏كند؛ سپس كسى را كه حياتش در دنيا به سرآمده، در نزد خود نگه مى‏دارد و ديگرى را تا وقت معين (كه مرگش فرا رسد) به دنيا باز مى‏فرستد.

اين دو آيه، شباهت خواب با مرگ -و همچنين شباهت بيدارى دنيا و آخرت- را بيان مى‏كنند؛ همانگونه كه هنگام مرگ، روح انسان، عالم ماده را در مى‏نوردد و به عالمى ديگر سير مى‏كند، در هنگام خواب نيز روح انسان وارد جهانى ديگر مى‏شود.

به عبارت ديگر، تفاوت خواب و مرگ در اين است كه هنگام خواب، روح به طور موقت دريافت مى‏گردد و پس از پايان خواب، باز گردانده مى‏شود؛ ولى روح در هنگام مرگ، به طور دائم دريافت مى‏گردد و ديگر به دنيا بازگشت نمى‏كند.

به جهت شباهت زيادى كه از جهت «توفّى‏»(دريافت روح) بين خواب و مرگ وجود دارد، گاهى از خواب به «مرگ كوچك» و از مرگ به «خواب بزرگ» تعبير مى‏شود.

ج - در روايات نيز به رابطه نزديك ميان خواب و مرگ، چنين اشاره شده است:

قال السجاد(ع): «عَجَبٌ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أنْكَرَالْمَوْتَ وَ هُوَ يَرى‏ مَنْ يَمُوتُ كُلَّ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ...».(8) حضرت امام سجاد(ع) فرمود: «بسيار شگفت‏آور است كه كسى مرگ را انكار كندو حال آنكه در هر شبانه روز، مرگ (خود را به هنگام خواب) مى‏بيند».

در روایتی دیگر چنین آمده است که: سُئِلَ عَن الْباقِر(ع) مَا المَوْتُ؟ قالَ: «هُوَ النَّومُ الَّذي يَاْتيكُم في كُلِّ لَيْلَةٍ؛ إلّا اَنَّهُ طَويلٌ مُدَّتُهُ».(9) از حضرت امام باقر(ع) سؤال شد: مرگ چيست؟ حضرت فرمود: مرگ، همان خوابى است كه هر شب به سراغتان مى‏آيد؛ با اين تفاوت كه مدتش طولانى است».

برای مطالعۀ بیشتر ر.ک به منابع زیر:

  • دیدار یار، استاد محقق آیة الله مکارم شیرازی.
  • معاد، استاد ارجمند حجة الاسلام والمسلمین قرائتی.
  • زندگی و حیات پس از مرگ، تألیف علی محمد اسدی، «مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم»، سال 77.

پاورقی_______________________

1 . با استفاده از: «حيات اخروى»، شهيد مرتضى مطهرى، ص‏8، دفتر انتشارات اسلامى.
2 . برگرفته از: «قاموس قرآن»، على اكبر قرشى، ج‏7، ص 230 - 231، دارالكتب الاسلامية.
3 . انعام (6) آيه 61.
4 . سجده (32) آيه 11.
5 . يونس (10) آيه 104.
6 . انعام (6) آيه 60.
7 . زمر (39) آيه 42.
8 . «الفروع من الكافى»، الشيخ الكلينى، ج‏3، ص 258، انتشارات علميه اسلامى.
9 . «معانى الاخبار»، الشيخ الصدوق، ص‏289. مؤسسة النشر الاسلامى.

صدیق;2824 نوشت:
بنام خدا

اين دو آيه، شباهت خواب با مرگ -و همچنين شباهت بيدارى دنيا و آخرت- را بيان مى‏كنند؛ همانگونه كه هنگام مرگ، روح انسان، عالم ماده را در مى‏نوردد و به عالمى ديگر سير مى‏كند، در هنگام خواب نيز روح انسان وارد جهانى ديگر مى‏شود.


آیا مشخص شده است که روح انسان در هنگام خواب جسم، به کجا می رود؟

با وجود پيشرفت‏هاي مهمي كه در دانش شناخت رفتارهاي انسان حاصل گرديده در مورد خواب و خصوصا روياهاي آن تاكنون نقاط مبهم بسياري باقي مانده است.
قرآن مجيد و احاديث شريف تاحدودي پرده‏هاي اين راز پيچيده را بالا زده و حقايقي را بيان داشته‏اند. قرآن مجيدخواب را جدا شدن روح انساني از بدن او مي‏داند. در روايات نيز اين نكته مذكور است كه هنگام خواب روح ازبدن جدا شده و به سير در عوالم ديگر مي پردازد، از همين جهت ديگر بعد مكاني و زماني براي او وجود ندارد به هرسوي عالم مي‏رود، در گذشته و آينده سير مي كند و چيزهايي مشاهده مي‏كند كه در بيداري امكان آن وجود ندارد مثلا به شهري ديگر مي‏رود. دوستي را ملاقات مي‏كند با او صحبت مي‏كند و حتي از حالات او مطلع مي‏شود. يا اينكه با كسي كه از دنيا رفته ارتباط برقرار مي‏كند و يا از حادثه‏اي كه هنوز اتفاق نيفتاده مطلع مي‏گردد. البته ارواح در اين زمينه بايكديگر برابر نيستند. بسته به ميزان قدرت و ديگر خصوصيات، هر كدام تامرزي حركت مي‏كنند. بنابر آنچه در روايات آمده است، هر حادثه‏اي كه اتفاق مي‏افتد آدمي آن را در رويا مي بيند، در مواردي آن رويا را به خاطر مي‏آورد، و لذاچنين احساس مي كند كه اين حادثه را قبلاً نيز مشاهده نموده است. بسيار اتفاق افتاده كه افرادي به سبب قدرت روحي خود برخي حوادث را پيش‏بيني و دقيقا نيز به وقوع پيوسته است.

نیایش سبز;2849 نوشت:

آیا مشخص شده است که روح انسان در هنگام خواب جسم، به کجا می رود؟

بنام خدا

پاسخ:

با سلام و تشکر از سؤال خوبتان گفتنی است:

آن چه که سبب شده دانشمندان از بیان تفسیر روشنی برای خواب عاجز بمانند، تفکر مادی آن هاست. آن ها می خواهند بدون قبول اصالت و استقلال روح این مسئله را تفسیر کنند، در حالی که خواب قبل از این که یک پدیده جسمانی باشد یک پدیده روحانی است که بدون شناخت صحیح روح، تفسیر آن ناممکن است.(1)

آنچه به حسب ظاهر، و با درک عقلانی بدست می آید این است که؛ به هنگام آرمیدن، بخش عظیمی از فعالیتهای روحی و جسمی انسان تعطیل می شود و در پرتو آن اعضای فرسوده بازسازی شده، روح و جسم تقویت گشته، نشاط، تجدید شده و سرانجام پس از رفع هر گونه خستگی و ناراحتی، آمادگی دوباره برای کار و تلاش و حضور جدی در عرصه اجتماع فراهم می شود.(2) واقعیتی که در فرهنگ قرآن با واژه «سَبْت» یعنی قطع کوششهای جسمانی و روحانی بیان شده است.

اما پروردگار حکیم، در قرآن کریم به حقیقتی شگرف اشاره کرده، از تحویل و تحول در روح آدمی به هنگام خواب، خبر می دهد، و می فرماید: «اللّه ُ یتوفی الانفس حین موتها و التّی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها ...(3)؛ خداوند تمامی روحها را موقع مرگ باز می ستاند و همچنین روحی را که در موقع خواب نمرده است، قبض کرده، آنگاه روحی که مرگ بر او واجب کرده نگاه داشته و دیگر روحها را ـ تا هنگامی معین به سوی دنیا ـ باز می فرستد، حادثه ای که در آن نشانه های قدرت خداوندی برای صاحبان خرد و اندیشه به چشم می خورد.»

پیشوایان معصوم(ع) نیز با اشاره به سخنان پروردگار، خواب را برادر مرگ، دانسته،(4) موجب راحتی از درد، آسایش تن و آرامش اندیشه و روان بیان کرده اند(5) در واقع خواب، چهره ضعیفی از مرگ است و مرگ، نمونه کاملی از خواب.

و از آنجا که تمامی روحها به هنگام خواب در دست خداوند قرار می گیرد، به پاکی و طهارت زمان خواب توصیه بسیاری نموده اند.(6) از اینرو امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «مسلمان نباید با حالت جنابت بخوابد و جز با طهارتِ وضو به بستر نرود، هرگاه آب نیابد، تیمم کند، زیرا روح مؤمن به سوی خداوند متعال بالا می رود، او را می پذیرد و به او برکت می دهد. هرگاه پایان عمرش فرا رسیده باشد او را در گنجهای رحمتش قرار می دهد و اگر فرا نرسیده باشد او را با امنائش از فرشتگان به جسدش باز می گرداند.»(7)

پس طبق آیات و روایات، به هنگام خواب، روح انسان قبض شده و در دست خداوند قرار می گیرد.

پاورقی_____________________________

1-تفسیر نمونه، ج 19، ص 482.
2-همان، ج26، ص19.
3-اللّه یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی انّ فی ذلک لایات لقوم یتفکرون؛ زمر، 42.
4-رسول اکرم(ص)؛ ر.ک: کنزالعمال، خ39321.
5- امام علی(ع)؛ غررالحکم و دررالکلم.
6- امام صادق(ع): ر.ک: من لایحضره الفقیه، ج4، ص352؛ بحارالانوار، ج62، ص316.
7-بحارالانوار، ج61، ص31 و ج10، ص91 و ج79، ص182؛ تفسیر نورالثقلین، ج4، ص488، بنقل از دانشنامۀ حوزه نت.

[=Times New Roman]بسمه تعالی :Gol::Gol::Gol:
[=Times New Roman]مساله خواب ورویا از مسائلی است که بسیاری از زوایای آن بر دانشمندان پوشیده است ولی با مراجعه به متون دینی در میابیم که حتی در قرآن از خواب برای درک بیشتر مرگ استفاده شده است انعام ،93؛خدای متعال جانها را هنگام مرگشان می گیرد وروحش را نزد خویش نگه می دارد وکسی که نمرده وبه خواب رفته روحش را تا سرامد معینی رها میسازد؛البته از این مساله تجرد روح نیز به دست میآید.این که روح مستقل از بدن وقتی که جسم در بستر آرمیده است به فعالیت خود ادامه می دهدو جریان خواب دیدن ما نیز دلالت بر همین مطلب است.شایان ذکر است چنانچه با ابزار بدن روح را خوب تربیت کرده باشیم به گونه ای که با ارواح طیبه مانوس باشد جالب است که خواب های خوب ویا رویای صادقه می بینیم بالعکس آن نیز اتفاق می افتد.

2576- 9- «4» فِي كِتَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ وَ أَهْلِ مِصْرَ قَالَ: وَ أَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ‏ عِنْدَ مَا تُنَازِعُكُمْ إِلَيْهِ أَنْفُسُكُمْ مِنَ الشَّهَوَاتِ وَ كَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَثِيراً مَا يُوصِي أَصْحَابَهُ بِذِكْرِ الْمَوْتِ فَيَقُولُ أَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ‏ فَإِنَّهُ هَادِمُ اللَّذَّاتِ حَائِلٌ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الشَّهَوَاتِ.

وسائل الشيعة، ج‏2، ص: 437
موضوع قفل شده است