₪● السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارة سيدالشهداء يرتجي ₪●

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
₪● السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارة سيدالشهداء يرتجي ₪●

[="blue"]مَن زَارَ عَبدُالعَظِیمَ علیه السلام بِرِی کَمَن زَارَ سَیِدُ الشُّهَدَا علیه السلام بِکَربَلا[/]

[="blue"][="darkgreen"]عرض عقاید به امام هادی علیه السّلام[/]

شیخ صدوق و دیگران از جانب عبدالعظیم حسنی روایت کرده اند که فرمود : به خدمت امام هادی علیه السّلام مشرف شدم و چون آن حضرت مرا دید فرمود : آفرین بر تو ای ابوالقاسم تو دوست ما هسی [="purple"](انت ولیّنا حقاً )[/] . عرض کردم ای فرزند رسول خدا(ص) من میخواهم دین خود را بر شما عرضه بدارم گر پسندیده و مورد قبول است ، بر آن ثابت بمانم تاخداوند را ملاقات نمایم ، فرمود : بیا ای ابوالقاسم . عرض کردم منم می گویم : [="red"]خداوند تبارک و تعالی یکی است [/]و مثلی برای او نیست و از حد ابطال و حد تشبیه خارج است و جسم و صورت و عرض و جوهر نیست ، بلکه پدید آورنده اجسام و صور و خلق کننده عرضها و جوهرهاست و خداوند مالک هر چیزی است و هر چیزی را او آفریده است . می گویم : [="#ff0000"]محمد(ص) بنده و رسول خدا و پایان بخش پیامبران است[/] و بعد از او تا روز قیامت پیغمبری نخواهد آمد و شریعت آن حضرت آخر همه شرایع است و بعد از آن تا روز قیامت شریعتی نیست . می گویم : امام و خلیفه و ولی امر ب[="#ff0000"]عد از پیامبر (ص) امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السّلام است [/]و بعد از آن حضرت امام حسن ، بعد از آن امام حسین ، بعد از آن [="#ff0000"]علی بن الحسین [/]، بعد از آن[="#ff0000"] محمدبن علی [/]، بعد از آن [="#ff0000"]جعفر بن محمد[/] ، بعد از آ[="#ff0000"]ن موسی بن جعفر[/] ، بعد از آن [="#ff0000"]علی بن موسی [/]، بعد از آن [="#ff0000"]محمدبن علی[/] علیهم السلام بعد از این بزرگواران ، ای مولای من امام واجب الطاعه [="#ff0000"]تو[/] هستی . پس از آن [="#ff0000"]امام علی النقی [/]علیه السّلام به جناب عبدالعظیم فرمود : [="darkred"]فکیف للناس بالخلف من بعده ؟ قال : قلت : وکیف ذاک یا مولای ؟ قال : لانه لا یری شخصه و لا یحل ذکره باسمه حتی یخرج فیملاء الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً . [/]بعد از من پسرم حسن امام است لیکن مردم درباره امام بعد از او چه خواهند کرد . گوید : گفتم ای مولای من مگر جریان زندگی امام بعد از او چه قرار است ؟ فرمود : برای این که شخص او دیده نمی شود و بر زبان آوردن نام او حلال نباشد تا این که خروج کند و زمین را از عدل و داد پر نماید هم چنان که از جور و ظلم پر شده باشد . گفتم : به این امام غائب هم معتقد شدم یعنی به امامت امام حسن عسکری علیه السّلام و خلف آن حضرت قائل شدم . اکنون من می گویم : [="darkgreen"]دوست این بزرگواران دوست خداست و دشمن آنان دشمن خداست [/]و اطاعت ایشان اطاعت خداست و نافرمانی آنان نافرمانی خداست و می گویم : [="red"]معراج[/] حق است و [="#ff0000"]سؤال در قبر حق[/] است و [="#ff0000"]بهشت[/] و [="#ff0000"]دوزخ[/] حق است و [="#ff0000"]صراط[/] و[="#ff0000"] میزان[/] حق است و آن که [="#ff0000"]قیامت آمدنی است [/]و در آن شکی نیست و [="#ff0000"]خداوند زنده می کند کسانی را که در قبرها جا دارند[/] و نیز [="#ff0000"]عقیده دارم که واجبات بعد از اعتقاد به ولایت ، نماز و زکه و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است [/]. چون جناب عبدالعظیم دین و عقاید خود را بر امام زمانش حضرت هادی عرضه داشت و حضرت تصدیق او نمود ، فرمود : [="darkgreen"]یا اباالقاسم هذا و الله الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتک الله بالقول الثابت فی الدنیا و الاخره . ای اباالقاسم [/]به خدا سوگند این است دین خدا که آن را برای بندگانش پسندیده است ، بر همین عقیده ثابت باش خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد .[/]

اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا مَنْ بِِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَة سَیِّدِ الشُّهَداءِ یُرْتَجی

سلام بر تو اي کسي که به زيارتت ثواب زيارت سيدالشهدا(ع) اميد مي رود

:Gol:

شرح حال حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام

حضرت عبدالعظیم که نسبش با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیه السّلام منتهی می شود ، از بزرگان علما و محدثین و زهاد و عباد و صاحب ورع و تقوی . و از اصحاب امام رضا و امام جواد و امام هادی علیه السّلام بوده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است و از اخباری که درباره وی وارد شده، استفاده می شود که وی مورد مهر و علاقه و محل اعتماد و اطمینان ائمه اطهار علیه السّلام بوده است . از مطالعه تاریخ زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی این مطلب روشن است که او نسبت به ائمه زمان خود اخلاص و اعتقاد کاملی داشته است وی در عصر خود دارای موقعیت عظیمی بوده و با عده زیادی از اصحاب حضرت صادق وکاظم و رضا علیهم السلام آمیزش داشته ، مانند : هشام بن حکم ، ابن ابی عمیر ، علی بن جعفر ، و حسن بن محبوب ، که از مشایخ او هستند . علمای رجال و فقهای بزرگ شیعه حضرت عبدالعظیم را در کتب خود توصیف و توئیق کرده اند و همگان او را به خلوص عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح ستوده اند . و در کتاب روح و ریحان از سید مرتضی علم الهدی درباره حضرت عبدالعظیم نقل کرده که وی گفت : حکایت معروف – مقصود عرض دین است – از سید زاهد عالم با ورع عبدالعظیم بن عبدالله حسنی که از بزرگان علما و سادات جلیل القدر بوده ، مشهور و قبر وی در شهر ری به مشهد شجره معروف می باشد وی حضور حضرت جواد و هادی و عسکری علیه السّلام رسیده و از آن بزرگواران روایت می کند و علمای امامیه از اخبار و روایات او استفاده نموده اند . محدث معروف قرن اخیر مرحوم حاج میرزا حسن نوری در خاتمه مستدرک الوسائل نوشته : عبدالعظیم حسنی از سادات بزرگوار است ما اکتفاء می کنیم در شرح حال او به رساله ای که صاحب بن عباد (۳۲۶-۳۸۵ ه ) درباره او نوشته و گفتار او را درباره عبدالعظیم نقل می کنیم .ابوالقاسم اسماعیل بن عباد معروف به صاحب که از نوادر روزگار و بزرگان زمان خود بود و وزارت مؤید الدوله و فخرالدوله بویهی را به عهده داشت ، در رساله خود درباره حضرت عبدالعظیم می نویسد: از من نسب عبدالعظیم حسنی را که در مقبره شجره مدفون است ، پرسیدی و خواستی که تو را از حالات و عقاید و علم و دانش و فضل و کمال و زهد و ورع او مطلع کنم . من اکنون به توفیق الهی به طور اختصار درباره او مطالبی را یادآور می شوم . وی ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابیطالب علیه السّلام است او صاحب ورع و تقوی و مذهب درست و روش صحیح بود . و دارای اعتقاد پاک و از اهل عبادت به شمار می رفت و معروف به امانت و درستکاری و راستگویی و صداقت بود . عبدالعظیم در امور دین آگاه و مطلع و به مسائل مذهبی و احکام قرآن به خوبی آشنا بوده و حقایق دینی را به خوبی درک می کرد و به عدل و توحید که مذهب اهل حق است ، اعتقاد داشت از حضرت جواد و امام هادی علیهماالسلام احادیث زیادی روایت کرده است و آن دو بزرگوار نامه ها و توقیعاتی برای او نوشته اند او از گروهی از اصحاب حضرت موسی بن جعفر و حضرت رضا علیهم السلام حدیث نموده است . عبدالعظیم حسنی کتب و تألیفاتی هم دارد که از آن جمله کتابی است که به یوم و لیله نام گذاری کرده است ، عده ای از بزرگان شیعه و مشایخ حدیث از وی اخذ حدیث کرده اند که از جمله آن ها احمد بن ابی عبدالله برقی و ابوتراب رویانی هستند . عبدالعظیم از حاکم زمان خویش بیمناک بود و با بیم و هراس آواره شهرها بود خود را قاصد و پیک حاکم به مردم معرفی می کرد ، در این هنگام که او را در شهرها از ترس عمّال خلیفه وقت در سیر و حرکت بود ، وارد شهر ری شد و در محله ساربانان به منزل یکی از شیعیان در سکه الموالی ساکن گردید روزها در سرداب این منزل به سر می برد و شبها را به نماز و روزها را به روزه می گذرانید . در این موقع که در این خانه مخفی بود ، گاهی به طور ناشناس از خانه خارج می شد و قبری را که اکنون در مقابل قبر او قرار گرفته زیارت می کرد و در بین آن منزل و قبر نیز راهی فاصله شده بود ، وی اظهار می داشت که این قبر متعلق به یکی از فرزندان موسی بن جعفر علیهماالسلام است . صاحب بن عباد می گوید : در این هنگام خبر ورود عبدالعظیم حسنی به گوش شیعیان رسید و دوستان و محبان اهل بیت از ورود او آگاه گردیدند ، اکثر آن ها با او آشنا شدند و رفت و آمد کردند در این موقع یکی از شیعیان در خواب دید که گویا حضرت رسول به او می فرماید : مردی ازخانواده ام فردا در سکه الموالی از دنیا خواهد رفت و در باغ عبدالجبار نزدیک درخت سیب دفن خواهد شد . این شخص پس از این که از خواب بیدار شد به طرف صاحب باغ رفت ، تا از وی خریداری کند ، هنگامی که جریان خواب را با او در میان گذاشت و قصد خود را به او گفت . صاحب باغ ئ درخت سیب اظهار داشت : من هم چنین خوابی دیده ام اکنون این باغ را برای سادات و شیعیان وقف کرده ام تا آن ها اموات خود را در آنجا دفن نمایند ، پس از این ، حضرت عبدالعظیم از دنیا رفت و در آن باغ دفن شد . صاحب بن عباد می افزاید : مردی از اهل ری خدمت امام هادی علیه السّلام رسید و حضرت به او فرمود : در کجا بودی و از کجا آمدی ؟ عرض کرد : به زیارت حضرت سیدالشهداءعلیه السّلام رفته بودم ، حضرت فرمود : بدان که اگر عبدالعظیم حسنی را که در شهر شما مدفون است زیارت می کردی ، مثل این بود که حضرت امام حسین علیه السّلام را زیارت کرده باشی . ابوتراب رویانی گوید : از ابوحماد رازی شنیدم می گفت : بر حضرت علی بن محمد(ص) در سرّ من رأی وارد شدم از آن حضرت مسائلی را که مربوط به حلال و حرام بود ، پرسیدم آن بزرگوار هم جواب سؤالات مرا فرمود، هنگامی که خواستم از محضرش مرخص گردم فرمود : ای ابوحماد هرگاه مسأله مشکلی برایت پیش آمد آن را از عبدالعظیم حسنی سؤال کن و سلام مرا به او برسان . صاحب بن عباد (ره) پس از این ، روایاتی را که از عبدالعظیم درباره توحید وارد شده ، نقل کرده است . مرحوم علامه مجلسی در کتاب (هدیه الزائرین) می نویسد : از مزارات مشهور و معروف مرقد منور امامزاده واجب التعظیم عبدالعظیم بن عبدالله حسنی است . نسب آن حضرت به چهار پشت به حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام می رسد ، او از اکابر محدثین و اعاظم علماء و زهاد و عبا بوده و از اصحاب امام محمدتقی و امام علی النقی است و نهایت توسل و انقطاع به خدمت ایشان داشته و احادیث زیادی از آن ها روایت کرده و قبر شریفش در ری معلوم و مشهور است .

فضائل حضرت از زبان ائمه



۱- صاحب بن عباد در رساله خود گفته : ابوحماد رازی گوید : خدمت حضرت هادی علیه السّلام رسیدم و از آن جناب مسائلی پرسیدم ، هنگامیکه اراده کردم از محضر مقدّسش بیرون شوم فرمود : هرگاه مشکلاتی برایت پیش آمد کرد، آنها را از عبدالعظیم حسنی بپرس ، و سلام مرا هم به او برسان .



۲- در امالی « صدوق» در ضمن حدیث « عرض دین» آمده وقتیکه حضرت عبدالعظیم خدمت امام هادی علیه السّلام مشرّف شد و عقائد خود را اظهار نمود ، امام فرمود : تو از دوستان حقیقی ما هستی .



۳- ابونصر بخاری ضمن حالات فرزندان امام مجتبی علیه السّلام از ابوعلی محمّد بن همام از حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی صحبت بمیان آمد ، فرمود : اگر عبدالعظیم نبود میگفتیم علی بن حسن بن زیدبن حسن فرزندی از خود باقی نگذاشته .



۴- ابن قولویه در کامل الزّیارات (باب ۱۰۷ صفحه ۳۲۴ )از علیّ ابن حسین ابن موسی بن بابویه و او از محمّد ابن یحیی اشعری عطار قمی روایت کرده یکی از اهالی ری گفت بر حضرت ابوالحسن العسکری امام هادی علیه السّلام وارد شدم آن جناب از من پرسید کجا بودی؟ عرض کردم به زیارت سیّد الشهدا علیه السّلام رفته بودم آن حضرت فرمود بدان و آگاه باش اگر قبر عبدالعظیم حسنی علیه السّلام را که در نزد شماست زیارت کرده بودی مثل آنست که حضرت حسین ابن علی را در کربلا زیارت کرده باشی.


نزول نور

بارگاه نورانی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مسیر زندگی بسیاری از افراد را به سمت فلاح و دین تغییر داده است . این نقطه از زمین که رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم قبل از وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام اشاره به منزلت آن فرمودند .

نقطه تلاقی اهل معناست که خداوند آن را وسیله هدایت بسیاری از مؤمنین قرار داده است . گاه به صورت امور خارق العاده و معجزه و گاه مکاشفه ای لطیف و پر معنا .

آنچه که اینک نقل می شود از زبان شاهدی از یک مکاشفه است که در حال حاضر راضی به ذکر نامش نیست . او چنین گفت : حدود ۳۰ سال پیش بود .

در شهر قم ، ابتدای جاده تهران ایستاده و منتظر وسیله ای برای سفر به تهران بودم ، که اتومبیلی جلوی پایم ایستاد . راننده بسیار آهسته می راند، به طوری که طاقت نیاوردم و نسبت به این مسأله به او اعتراض کردم . گفت : می خواهم به نحوی حرکت کنم که ساعت ۹ شب گردنه حسن آباد باشم . گفتم : گردنه حسن آباد چکار دارید؟ گفت : امشب اهل بیت علیهم السّلام به زیارت می روند می خواهم آنان را ببینم .

حقیقت امر ، در وهله اوّل گمان کردم این راننده تعادل روانی ندارد . ناگفته نماند کمی هم از این بابت وحشت کردم . بهر ترتیب راننده یک ساعتی به همین منوال حرکت کرد تا اینکه از من پرسید ساعت چند است ؟ گفتم : چیزی به ساعت ۹ نمانده است . او اتومبیل را کنار جاده نگه داشت و به من گفت : آسمان را نگاه کن !

در این لحظه آن واقعه عجیب رخ داد که تا عمر دارم از نظرم محو نمی شود . نوری بزرگ در آسمان پدید آمد و به طرف پایین غلتید و در اطرافش آنقدر پایین آمد که به گنبد حضرت عبدالعظیم علیه السّلام رسید و بر روی گنبد تابید .

بعد از این ماجرا راننده حرکت کرد و من در حالی که بهت زده شده بودم ، اصلاً متوجّه بعد مسافت نشدم . او مرا درب منزلمان در خیابان سیروس پیاده کرد . وقتی من به درون خانه رفتم . انگار از یک خواب برخاسته باشم تازه متوجّه عمق ماجرا شدم .

همین طور در ذهنم سؤالات مختلف دور می زد . سؤالهایی که هنوز هم درباره آن فکرمی کنم . امّا ، یک نکته را نمی شود انکار کرد ، صحنه ای که آن راننده به من نشان داد و تصرّفی که در روح من کرد ، موجب شد که خط سیر زندگیم تغییر کند و از این بابت تا عمر دارم خود را مدیون حضرت می دانم .



منبع:http://www.sibtayn.com

وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام



۱- وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مورخین راجع به این که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در چه سالی ، یا چه ماهی ، یا چه روزی از دنیا رفته چیزی ننوشته اند . آری در کتاب روح و ریحان می نویسد : آن حضرت در حدود سنه ۲۵۰ از دینا رفته ، ولی مدرکی نقل نمی کند .

بعضی از نویسندگان می نویسند : از آن روایتی که از امام علی النقی علیه السّلام به فضیلت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام رسیده ( و ما آن را بعد از این خواهیم نگاشت) استفاده می شود که آن بزرگوار در زمان امام علی النقی علیه السّلام از دنیا رفته است و امام علی النقی هم در سنه ۲۵۴ شهید شد .

عمادزاده در جلد دوم زندگانی حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام صفحه ۳۹۱ می نویسد : حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به عقیده شیخ صدوق در سال ۲۵۲ شهید شده ولی معلوم نکرده که شیخ صدوق این عقیده را در کدام کتاب های خود متذکر شده ؟!

علامه مجلسی در مزار کتاب بحار می نویسد : یکی از شیعیان حضرت رسول اکرم (ص) را در عالم خواب دید که فرمود : جنازه مردی از فرزندان من از سکه الموالی ( که نام کوچه ای بوده ) حمل می شود و در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب نزدیک درخت سیبی دفن خواهد شد .

وقتی آن شخص شیعه از خواب بیدار شد نزد عبدالجبار رفت و پیشنهاد کرد که آن باغ را از او بخرد . عبدالجبار گفت : این باغ مرا برای چه می خواهی ؟ آن مرد جریان خوابی را که دیده بود نقل کرد . عبدالجبار گفت : خوابی که تو دیده ای من نیز دیده ام ، لذا آن درخت و باغ را برای حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و شیعیائی که در این جا دفن شوند وقف نموده ام .

بعد از این جریان بود که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مریض شد و از دنیا رفت . موقعی که بدن آن بزرگوار را برهنه کردند تا غسل دهند کاغذی در جیب او به دست آمد که حسب و نسب خود را در آن کاغذ بدین نحو نوشته بود : انا ابوالقاسم ، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن الامیر بن زید بن الحسن المجتبی بن علی بن ابیطالب علیه السّلام . طریحی در کتاب منتخب می نویسد که نقل شده :

از جمله افرادی که زنده دفن شدند حضرت عبدالعظیم علیه السّلام بود که قبرش در شهرری قرار دارد . و در کتاب روح و ریحان هم می نگارد : حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را دشمنانش در حالی که زنده بود ، در زیر خاک دفن کردند و آن بزرگوار به اجل طبیعی از دنیا نرفت !! العلم عندالله لانه اعلم به حقائق الامور .

ولی مرحوم حاج میرزا حسین نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان این نقل را تکذیب نموده . ۲- گنبد و بارگاه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در کتاب منتخب التواریخ از کتاب مجالس المؤمنین نقل می کند : حرم مطهر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را که در شهرری قرار دارد مجدالملک قمی در سنه ۴۸۰ بنیان نهاد .

مجدالملک را لشکریان به علت عداوت مذهبی در سنه ۴۹۲ از نزد سلطان کشیدند و اعضای او را قطعه قطعه نمودند ، آنگاه آن اعضاء قطعه قطعه شده را در تابوتی نهادند و در جوار حضرت سیدالشهداء دفن کردند . بنیان ایوان و رواق حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از آثار شاه طهماسب بن شاه اسماعیل صفوی است.

در سنه ۹۴۴ بود که مرحوم فتحعلی شاه ضریح نقره ای برای حضرت عبدالعظیم علیه السّلام تقدیم کرد . در سنه ۱۲۲۲ بود که مرحوم ناصرالدین شاه قاجار طلاکاری گنبد و بارگاه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شروع کرد .

آیینه کاری و نقاشی ایوان مطهر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را میرزا آقاخان نوری که صدراعظم دولت ایران بود به پایان رسانید .روضه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام دارای چهار در متقابل است . دری که طرف قبله ضریح قرار دارد و از خاتم های بسیار عالی به شمار می رود از تقدیمی های فتحعلی شاه است .

دری که سمت پائین ضریح قرار دارد و از خاتم های مرغوب است از تقدیمی های ناصرالدین شاه است . دری که سمت شمال ضریح قرار دارد و به اصطلاح آن را در ورودی می گویند از تقدیمی های محمدشاه قاجار است . دری که در سمت مغرب ضریح است از تقدیمی های صدراعظم است .

۳- تولیت آستانه حضرت عبدالعظیمعلیه السّلام عزیزالله عطاردی در کتاب زندگانی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می نویسد : در زمان سلطنت شاه طهماسب اوّل که مقارن با سال ۹۳۶ هجری بوده یکی از رجال بزرگ مذهبی آن عصر به نام : میرسید حسین خاتم المجتهدین که داماد محقق کرکی بود و از فقهای عظیم الشأن و جلیل القدر امامیه و زعمای مذهب به شمار می رفت ، از جبل عامل به ایران دعوت شد .

پس ازورود مرحوم میرسید حسین به ایران ، پادشاه وقت تولیت بقاع مطهره حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و حضرت احمدبن موسی (شاه چراغ) علیهم السلام و هم چنین تولیت مقبره شیخ صفی الدین جد سلاطین صفویه را در اردبیل به عهده این سید شریف واگذار کرد .

و اکنون تولیت این سه بقعه شریفه و اداره امور مقبره صفی الدین در دست اخلاف و احفاد میرسید حسین علیه السّلام می باشد . جناب آقای دکتر سیدمحمد علی هدایتی وزیر سابق دادگستری و استاد عالی قدر دانشگاه تهران که اکنون تولیت آستانه مبارکه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را در اختیار دارند دوازدهمین فرزند مرحوم میرسی حسین خاتم المجتهدین است و نسب ایشان به محمد دیباح فرزند حضرت صادق علیه السّلام می رسید و ...

بسم الله الرحمن الرحیم

با دوستان فاطمه ، لطف عمیم داشت
با آنکه نام و شهرت « عبدالعظیم » داشت

هر کس که پاس بندگی آن حریم داشت
با مهر و عشق و عاطفه عهدی قدیم داشت

عطر بهار وحی و صفای نسیم داشت
یعنی که ره به چشمة فوز عظیم داشت

روحی درآستان ولایت مقیم داشت
دستی پر از کرامت و طبعی کریم داشت

راهی به آستان خدای رحیم داشت
با آنکه جان روشن و قلب سلیم داشت

با اهل بیت رابطه ای مستقیم داشت
چون درک کرده بود ، مقام کلیم داشت

از بوستان فاطمه ، عطر و شمیم داشت
خواندند اهل معرفت او را « نگین ری »

از شهر بند رنج و غم ، آزاد می شود
این یاس گلشن "حسن" ،این عاشق" حسین"

گلواژة حدیث از آ‌ن لعل جان فزا
از محضر سه حجّت معصوم فیض برد

مثل کبوتران حرمخانة « رضــا »
شاگرد پاکباختة مکتب « جــواد »

از پرتو هدایت « هــادی » اهل بیت
ایمان خویش را به امامش ارایه کرد

با خاندان وحی پُل ارتباط بود
طور تجلّی سه امام هُمام را

شب تا به صبح شعر « شفق » را مرور کرد
مرغ سحر که زمزمة « یا کریم » داشت