۞ ۩ السلام علیک یا اسدالله و اسد رسوله ۩ ۞ ویژه شهادت حضرت حمزه -ع-

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
۞ ۩ السلام علیک یا اسدالله و اسد رسوله ۩ ۞ ویژه شهادت حضرت حمزه -ع-

[="blue"]حضرت حمزه شفیع در روز قیامت در حدیث مفصّلی که امیر مؤمنان(علیه السلام)از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل نموده، آن حضرت، درباره حضرت حمزه می فرماید:
[="darkgreen"]«اما انّ حمزه عمّی یُنَحّی جهنّم مِن مُحِبِّیه». [/]" 1 ".
[="magenta"]«همانا در قیامت عمویم حمزه جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد.»[/]
_____________
1- تفسیر امام حسن عسکری، ص۱۷۶، چاپ ۱۳۱۴[/]

زیارت جناب حمزه و شهداى اُحد

از تکالیف زوّار در مدینه رفتن به سوى اُحد و زیارت کردن جناب حمزه(علیه السلام)عمّ رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و سایر شهداى اُحد است. همین که از زیارت حضرت رسول(صلى الله علیه وآله)و زیارت ائمّه بقیع(علیهم السلام)فارغ شدى برو به سوى اُحد، که در یک فرسخى مدینه است، همین که آن جا رسیدى زیارت کن حضرت حمزه(علیه السلام)را و در زیارت او بگو آنچه را که از ائمه(علیهم السلام) رسیده:

السَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمَّ رَسُولِ اللّهِ وَخَیْرَ الشُّهَداءِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَسَدَ اللّهِ وَاَسَدَ رَسُولِهِ * اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ جاهَدْتَ فِی اللّهِ * وَنَصَحْتَ لِرَسُولِ اللّهِ *وَجُدْتَ بِنَفْسِکَ وَطَلَبْتَ ما عِنْدَ اللّهِ * وَرَغِبْتَ فیما وَعَدَ اللّهُ.

پس در روایت دارد که داخل شو و نماز بکن و در وقت نماز رو به قبر مکن، و چون از نماز فارغ شوى خود را بر روى قبر بینداز و بگو:

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَعَلى اَهْلِ بَیْتِهِ * اللّهُمَّ اِنّی تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِکَ بِلُزُوقی بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى اَهْلِ بَیْتِهِ * لِتُجیرَنی مِنْ نِقْمَتِکَ وَسَخَطِکَ وَمَقْتِکَ * وَمِنَ الزَّلَلِ( ) فی یَوْم تَکْثُرُ فیهِ الْمَعَرّاتُ( )وَالاَْصواتُ * وَتَشْتَغِلُ کُلُّ نَفْس بِما قَدَّمَتْ * وَتُجادِلُ کُلُّ نَفْس عَنْ نَفْسِها *فَاِنْ تَرْحَمْنی الْیَوْمَ فَلا خَوْفٌ عَلَیَّ وَلا حُزْنٌ * وَاِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلایَ لَهُ الْقُدَرَهُ عَلى عَبْدِهِ * اللّهُمَّ فَلا تُخَیِّبْنی الْیَوْمَ * وَلا تَصْرِفَنی بِغَیْرِ حاجَتی *فَقَدْ لَزِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیِّکَ * وَتَقَرَّبْتُ بِهِ اِلَیْکَ * ابْتِغاءَ مَرْضاتِکَ وَرَجاءَ رَحْمَتِکَ * فَتَقَبَّلْ مِنّی * وَعُدْ بِحِلْمِکَ عَلى جَهْلی * وَبِرَأْفَتِکَ عَلى جِنایَهِ نَفْسی * فَقَدْ عَظُمَ جُرْمی * وَما اَخافُ اَنْ تَظْلِمَنی وَلکِنْ اَخافُ سُوءَ الْحِسابِ * فَانْظُرِ الْیَوْمَ اِلى تَقَلُّبی عَلى قَبْرِ عَمِّ نَبِیِّکَ * صَلَواتُکَ عَلى مُحَمَّد وَاَهْلِ بَیْتِهِ * فَبِهِمْ فُکَّنی وَلا تُخَیِّبْ سَعْیِی * وَلا یَهُونَنَّ عَلَیْکَ ابْتِهالی * وَلا یَحْجُبْ عَنْکَ صَوْتی * وَلا تَقْلِبْنی بِغَیْرِ قَضاءِ حَوائِجی * یا غِیاثَ کُلِّ مَکْرُوب وَمَحْزُون * یا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَیْرانِ الْغَریبِ الْغَریقِ الْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلَکَهِ * صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ * وَانْظُرْ اِلَیَّ نَظْرَهً لا اَشْقى بَعْدَها اَبَداً * وَارْحَمْ تَضَرُّعی وَغُرْبَتی وَانْفِرادی * فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاکَ * وَتَحَرَّیْتُ الْخَیْرَ الَّذی لا یُعْطِیهِ اَحَدٌ سِواکَ * وَلا تَرُدَّ اَمَلی.

سلام نزد قبرهاى شهداى اُحد

و در روایت عقبه از حضرت صادق(علیه السلام) مذکور است که چون از نماز کردن در مسجد «فضیخ» فارغ شوى برو به جانب کوه اُحد و ابتدا کن به مسجدى که در پایین سنگستان است، و در آن نماز بکن. پس برو به سوى قبر حمزه بن عبد المطلب(علیه السلام) و سلام کن بر او، پس برو به سوى قبرهاى شهدا، و بایست نزد آن قبرها و بگو: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الدِّیارَ * اَنْتُمْ لَنا فَرَطٌ وَاِنّا بِکُمْ لاحِقُونَ.

بدان که شیخ مفید و سیّد و شهید(رحمهم الله) زیارت مبسوطى از براى حمزه سیّد الشّهدا(علیه السلام) و سایر شهداى اُحد نقل کرده اند، و بعد از زیارت شهدا گفته اند که بخوان سوره «إِنّا أَنزلناه» را هر قدر که ممکنت باشد، و از براى هر مزورى دو رکعت نماز زیارت کن. و حقیر چون بنابر اختصار داشتم به آن چه در حدیث رسیده بود اکتفا کردم. و اگر شهداى اُحد در روز شهادتشان زیارت شوند بسیار مناسب است، و روز شهادت ایشان یا نیمه یا هفدهم شوّال است. پس در آن مسجد نماز بکن که از آن موضع رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بیرون رفت به سوى اُحد در وقتى که با کفّار مکّه جنگ کرد، پس در آن جا نماز کرد و به جنگ رفت. پس باز گرد و نماز کن نزد قبر شهدا آنچه خدا براى تو مقرّر کرده باشد... الخ.

و نیز در روایت کامل الزّیاره است که آن حضرت فرمودند که: به ما رسیده است که پیغمبر(صلى الله علیه وآله)چون نزد قبور شهدا مى آید مى گفت: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ».

وثقه الاسلام در کافى به سند صحیح از هشام بن سالم روایت کرده که گفت: شنیدم که حضرت صادق(علیه السلام)مى فرمود که: «حضرت فاطمه بعد از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، هفتاد و پنج روز در دنیا زندگانى فرمود و در این مدّت هیچ کس آن مظلومه را خندان ندید، و در هر هفته روز دوشنبه و روز پنجشنبه مى رفت به سوى قبور شهداى اُحد و مى فرمود: در این جا بود مکان رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و این جا بود مکان مشرکین».
و در روایت دیگر: «حضرت فاطمه(علیها السلام)در آن جا نماز مى خواند و دعا مى کرد و پیوسته چنین بود کار آن حضرت تا از دنیا رحلت فرمود».

مؤلّف گوید که: علماى تاریخ مدینه گفته اند که عبد اللّه بن جحش که خواهر زاده حمزه(علیه السلام)است نیز در بقعه او مدفون است، و مادر خلیفه الناصر لدین اللّه در سال پانصد و هفتاد قبّه اى عالیه بر قبر آن ها بنا کرد. و گفته اند که در سمت قبله چسبیده به کوه احد مسجدى است که بنیانش منهدم شده، گفته شده که حضرت رسول(صلى الله علیه وآله)در آن جا نماز ظهر و عصر را بجا آورد. و نیز در جهت قبله این مسجد موضعى است سوراخ در کوه به قدر سر آدمى، گفته شده که آن حضرت نشسته اند بر روى سنگى که در زیر او واقع است. و هم چنین در شمالِ مسجد غارى است در کوه که عوام النّاس مى گویند پیغمبر داخل آن شده، و این مطلب صحّتى ندارد زیرا که چنین چیزى نقل نشده. و نیز گفته اند که باید زیارت کرد خود کوه اُحد را، و در اخبار بسیارى از آن ها مذکور است که فرمودند: «اُحد کوهى است که دوست مى دارد ما را، و ما نیز او را».

و سمهودى شافعى در خلاصه الوفا روایت کرده از جابر که گفت که: حضرت موسى و هارون(علیهما السلام)حج کردند، پس گذشتند به مدینه طیّبه، از یهود آن جا خوف کرده مخفیّاً به سمت احد رفتند. همین که آن جا رسیدند حالت موت در حضرت هارون(علیه السلام) ظاهر شد. پس جناب موسى(علیه السلام)از براى او قبرى حفر کرد و هارون داخل آن قبر شد و رحلت فرمود، پس جناب موسى خاک بر روى او ریخت و او را در آن جا دفن کرد. و شیخ جلیل علىّ بن ابراهیم قمّى(رحمه الله)در تفسیر خود از حضرت باقر(علیه السلام)روایت کرده که آن حضرت فرمود که: «موسى و هارون(علیهما السلام)هر دو درتیه ] و بیابان [رحلت نمودند و وفات هارون پیش از موسى(علیه السلام)بوده».

حمزه محبوب ترین نام ها در نزد رسول خدا کلینی(رحمه الله) از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که:
«جاءَ رَجلٌ اِلَی النّبیّ(صلی الله علیه وآله) فقال یا رَسُول الله وُلِدَ لی غلامٌ فماذا اُسَمّیه؟ قال: سَمِّهِ بأحَبِّ الأسماء اِلیّ؛ حَمْزه».

«شخصی محضر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد و عرض کرد: ای فرستاده خدا، فرزند ذکوری برایم متولّد شده است، چه نامی بر وی نهم؟ فرمود: او را «حمزه» نام بگذار که محبوب ترین نام ها در نزد من است.»

کافی کتاب العقیقه باب الأسما و الکنی

حمزه یکی از چهار راکب در قیامت مرحوم صدوق(رحمه الله) در ضمن حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چنین نقل می کند:

«و ما فی القیامه راکبٌ غَیرنا وَ نَحنُ أربعهٌ فَقام اِلَیه العَبّاس بن عبدالمطلب، فَقال: مَنْ هُم یا رسول الله؟ فقال: امّا أَنا فَعَلی البراق... و عَمّی حمزه بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسوله سید الشهداء عَلی ناقتی الغضباء... و أخی علیّ، عَلی ناقه من نوق الجنّه».

«در قیامت همه پیاده هستند بجز ما چهار تن. عباس بن عبدالمطلب عرض کرد: ای رسول خدا، آن چهار تن کدامند؟ فرمود: اما من سوار بر براق خواهم بود... و عمویم حمزه بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسول و سید شهدا بر شتر غضبای من سوار خواهد شد. و برادرم علی بر شتری از شتران بهشتی.»

خصال باب الأربعه

حضرت حمزه انجام دهنده نیکی ها و بجا آورنده صله رحم ابن حجر عسقلانی نقل می کند که: رسول خدا چون در کنار جسد مُثله شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وی چنین فرمود:

«رَحِمکَ الله أی عمّ، لَقَدْ کُنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخیرات».

«ای عمو! خدای رحمت کند تو را، که در صله رحم و انجام دادن کارهای نیک فعّال و کوشا بودی.»

و این توصیف از زبان رسول خدا و معرفی حضرت حمزه به عنوان «وَصُول رَحِم» و «فَعول خیرات» امتیازی است که اختصاص به آن حضرت دارد.

اصابه، ج۱، ص۳۵۴

حضرت حمزه در گفتار ائمه


حمزه محبوب ترین نام ها در نزد رسول خدا کلینی(رحمه الله) از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که:
«جاءَ رَجلٌ اِلَی النّبیّ(صلی الله علیه وآله) فقال یا رَسُول الله وُلِدَ لی غلامٌ فماذا اُسَمّیه؟ قال: سَمِّهِ بأحَبِّ الأسماء اِلیّ؛ حَمْزه». " ۱ ".
«شخصی محضر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد و عرض کرد: ای فرستاده خدا، فرزند ذکوری برایم متولّد شده است، چه نامی بر وی نهم؟ فرمود: او را «حمزه» نام بگذار که محبوب ترین نام ها در نزد من است.»

حمزه یکی از چهار راکب در قیامت مرحوم صدوق(رحمه الله) در ضمن حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چنین نقل می کند:
«و ما فی القیامه راکبٌ غَیرنا وَ نَحنُ أربعهٌ فَقام اِلَیه العَبّاس بن عبدالمطلب، فَقال: مَنْ هُم یا رسول الله؟ فقال: امّا أَنا فَعَلی البراق... و عَمّی حمزه بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسوله سید الشهداء عَلی ناقتی الغضباء... و أخی علیّ، عَلی ناقه من نوق الجنّه». " ۲ ".

«در قیامت همه پیاده هستند بجز ما چهار تن. عباس بن عبدالمطلب عرض کرد: ای رسول خدا، آن چهار تن کدامند؟ فرمود: اما من سوار بر براق خواهم بود... و عمویم حمزه بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسول و سید شهدا بر شتر غضبای من سوار خواهد شد. و برادرم علی بر شتری از شتران بهشتی.»
حضرت حمزه انجام دهنده نیکی ها و بجا آورنده صله رحم ابن حجر عسقلانی نقل می کند که: رسول خدا چون در کنار جسد مُثله شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وی چنین فرمود:
«رَحِمکَ الله أی عمّ، لَقَدْ کُنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخیرات». " ۳ ".

«ای عمو! خدای رحمت کند تو را، که در صله رحم و انجام دادن کارهای نیک فعّال و کوشا بودی.»
و این توصیف از زبان رسول خدا و معرفی حضرت حمزه به عنوان «وَصُول رَحِم» و «فَعول خیرات» امتیازی است که اختصاص به آن حضرت دارد.
حضرت حمزه شفیع در روز قیامت در حدیث مفصّلی که امیر مؤمنان(علیه السلام)از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل نموده، آن حضرت، درباره حضرت حمزه می فرماید:
«اما انّ حمزه عمّی یُنَحّی جهنّم مِن مُحِبِّیه». " ۴ ".

«همانا در قیامت عمویم حمزه جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد.»
در پایه عرش نوشته شده است: حمزه اسدالله و... در بصائرالدرجات در حدیثی از امام باقر(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل کرده که آن حضرت در باره تعداد انبیا و تعداد اولوالعزم از آنان و اینکه هر پیامبری دارای وصی بوده، سخن گفته و آنگاه به خصوصیات خود و خاندانش اشاره می کند و در ضمن آن می فرماید:
«وَعَلی قائمه العرش مکتوبٌ: حمزه اسدالله و اسد رسوله و سیّد الشهداء». " ۵ ".

حضرت حمزه در دعای رسول خدا ابن ابی الحدید نقل می کند " ۶ " که درجنگ خندق چون امیرمؤمنان(علیه السلام) با عمروبن عبدوَدّ مواجه شدند و مبارزه آنان آغاز گردید، پیامبر(صلی الله علیه وآله) رو به آسمان کرد و دستانش را بالا گرفت و این دعا را مکرّر خواند:
«أللّهمّ اِنّکَ اَخَذْتَ مِنّی عُبیده یومَ بَدر وَ حمزه یَوْمَ اُحُد فَاحْفَظ عَلَیَّ الیومَ علیّاً (...رَبِّ لاَ تَذَرْنِی فَرْداً وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ)». " ۷ ".

«خدایا! پسر عمویم عبیده را در جنگ بدر و عمویم حمزه را در جنگ احد از من گرفتی پس امروز علی را برایم نگهدار! خدایا! مرا تنها نگذار، وَ انْتَ خَیْرالْوارثین.»
حضرت حمزه افضل شهدا است شیخ مفید از ابو ایّوب انصاری نقل می کند که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) خطاب به حضرت فاطمه(علیها السلام) چنین فرمود:
«شهیدنا أفضل الشهداء و هو عمّک وَ مِنّا مَنْ جَعَل الله لَهُ جِناحَین یطیرُ بِهِما مَعَ الملائکه وَ هُوَ ابنُ عَمِّکَ». " ۸ ".

«شهید ما أفضل شهدا است و آن عموی تو و از خاندان ما است؛ کسی که خداوند بر وی دو بال عنایت فرموده که در میان فرشتگان پرواز می کند و آن پسر عموی تو است.»
حضرت حمزه در گفتار ائمه اینک به نقل و بیان گفتار ائمه هدی(علیهم السلام) در این زمینه می پردازیم و سخن آن بزرگواران را که همانند حدیث پیامبر(صلی الله علیه وآله)در بیان شخصیت حضرت حمزه به عنوان یکی از افتخارات از خاندان نبوت و در کنار شخصیت وجود مقدس رسول الله و امیرمؤمنان و حسنین و حضرت مهدی(علیهم السلام)عنوان گردیده است، در اختیار خواننده ارجمند قرار می دهیم:
حضرت حمزه در گفتار و احتجاج امیرمؤمنان حمیری " ۹ " در قرب الإسناد آورده است که امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود:

«منّا سبعهٌ خَلَقَهم الله عزّ و جلّ لم یخلق فی الأرض مثلهم؛ مِنّا رسول الله(صلی الله علیه وآله)سیّد الأوّلین و الآخرین، خاتم النّبیّین و وصیّه خیر الوصیّین و سبطاه خیر الأسباط؛ حَسَناً و حُسَیناً و سیّد الشهداء حمزه عمّه و من قد کان مع الملائکه جعفر و القائم عجّ». " ۱۰ ".

«خداوند در میان خاندان ما هفت نفر خلق کرد که در روی زمین مانند آنها را نیافریده است. آنگاه در معرفی این هفت تن چنین فرمود: از ما است رسول خدا که سیّد اوّلین و آخرین و خاتم پیامبران است. و از ما است وصیّ او که بهترین اوصیا است و دو سبطش حسن و حسین که بهترین اسباطند و عمویش سید الشهدا و جعفر که به همراه فرشتگان پرواز می کند و قائم عجّ.»

حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان در شورای شش نفری عمربن خطاب هنگام مرگش خلافت را به شورای شش نفری، متشکّل از امیرمؤمنان، عثمان بن عفّان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان عوف و سعدبن ابی وقّاص محوّل نمود و دستور داد پس از مرگ وی این شش نفر در خانه ای برای تعیین خلیفه جمع شوند و با وی بیعت کنند، به طوری که اگر چهار نفر با یکی از آنان بیعت کرد و تنها یک نفر امتناع ورزید، گردن او را بزنند و اگر دو نفر امتناع کرد گردن آن دو نفر را بزنند و زمینه را طوری فراهم نمود که با عثمان بن عفان بیعت نمودند. در این جلسه امیرمؤمنان سخنانی ایراد کرد و خصوصیات خانواده اش را برای اتمام حجّت برشمرد تا اینکه فرمود: «شما را به خدا سوگند می دهم آیا در میان شما بجز من کسی هست که عمویش سید الشهدا باشد؟ گفتند: نه. (نشدتکم بالله هَلْ فیکُم اَحَدٌ عَمُّهُ سیّد الشهداء غیری؟! قالوا: لا). " ۱۱ ".
پاورقی
________________________________________
۱- کافی کتاب العقیقه باب الأسما و الکنی
۲- خصال باب الأربعه
۳- اصابه، ج۱، ص۳۵۴
۴- تفسیر امام حسن عسکری، ص۱۷۶، چاپ ۱۳۱۴
۵- بصائر الدرجات، ص۳۴؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۷
۶- شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۶۱
۷- انبیاء: ۴۹
۸- امالی شیخ، به نقل از بحارالأنوار، ج۲۲، ص۲۷۳
۹- وی از اصحاب امام حسن عسکری است. و کتابش، قرب الاسناد، از منابع حدیثی شیعه می باشد
۱۰- قرب الإسناد، چاپ کوشانفر، ص۳۹
۱۱- مشروح این سخنرانی در احتجاج طبرسی، ج۱، صص۱۸۸-۲۱۰ آمده است

منبع : راسخون

تصاویری از منطقه اُحـُد و قبر حضرت حمزه

این همان غاری است که امیرالمومنین علیه السلام ، پیامبر را برای محافظت به داخل آن بردند.



عکس حرم حضرت حمزه سیدالشهداء قبل از تخریب وهابیون

قبر حضرت حمزه بعد از تخریب وهابیان

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .


بوی خون آید از دل صحرا

خاک عالم به سر چه رخ داده

بین لشگر به پا شده غوغا

حمزه دیگر ز پای افتاده

مصطفی را خبر کنید آید

تا که دستان هنده را گیرد

دیر اگرآید از تماشای

بدن پاره پاره می میرد

یوسفی گیر گرگ افتاده

وای بر حال پیکر حمزه

فکر پوشاندن تن او باش

آید از راه خواهر حمزه

زخم این سینه را به هم آور

بر دعا دست خویش بالا کن

زود بر پیکرش عبا انداز

فکر گیسوی خواهرش را کن

سرزمین اُحد غبار آلود

گر چه از شور و گریه ها غوغاست

حمزه و هر بلا سرش آمد

گوشه ای از غروب عاشوراست

کی به پیش نگاه این خواهر

تشنه لب سر ز تن جدا کردند

بهر تشییع پیکری بی سر

ده نفر نعل تازه آوردند

همه افتخار دخترها

به عموهای خوش قد و بالاست

سنت درد دل کنار عمو

ارث اولاد حضرت زهراست


:Sham:


زندگینامه ی حضرت حمزه سیدالشهدا (علیه السلام)

حمزه بن عبدالمطلب، عموى پیامبر گرامى اسلام بود، دو سال پیش از ولادت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دیده ‏به جهان گشود.
در میان جوانان قریش در دلاورى و بزرگوارى برجسته و در آزاداندیشى، آزادمنشی و ستم‏ ستیزى سرآمد بود.
سلحشورى و توان رزمى وى همزمان با آغاز دوره جوانى نمودار شد.
آن آزادمرد، حتى پیش از پذیرش اسلام، از رسول خدا در برابر آزارهاى مشرکان‏ حمایت می‏کرد، گرویدن وى به اسلام موجب سربلندى دین خدا شد; زیرا پس از آن‏ مسلمانان از انزوا بیرون آمدند و قریش با درک پشتیبانى توانا و استوار حمزه از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) از آزارهاى خود کاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانان‏ ملایم‌تر شد.
حمزه(علیه السلام) همراه دیگر مسلمانان به مدینه هجرت کرد و خدمات ارزنده ‏اى به ویژه در امور نظامى ارائه داد.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) به مسائل دفاعى حکومت نوبنیاد خود اهتمام خاصى داشتند. ایشان‏ با تشکیل گروه‌هاى رزمى درصدد برآمدند امنیت مدینه را تامین کرده، مسلمانان را براى رویارویى با دشمنان آماده سازند. بر این اساس هفت ماه پس از هجرت، نخستین‏ گروه گشتى رزمى را به فرماندهى حضرت حمزه (علیه السلام) ، اعزام نمودند. گرچه این‏ رویارویى بدون درگیرى پایان یافت ولى نشانه ‏اى از اقتدار سپاه اندک اسلام دربرابر کاروان بزرگ مشرکان بود.
رسول گرامى اسلام در ربیع‏ الاول سال دوم هجرت غزوه "ابواء" را تدارک دید و درجمادى ‏الاولى غزوه "ذات العشیره‏" را به قصد تعقیب کاروان قریش سازماندهى کرد.
در این دو غزوه نیز پرچمدار سپاه اسلام، حضرت حمزه بود.
آن رزمنده نستوه در جنگ بدر حضورى درخشنده داشت. این نبرد با امدادهاى الهى و دلاوری هاى بی ‏مانند امیرمومنان على (علیه السلام) و سلحشورى حمزه، با پیروزى قاطع سپاه اسلام‏ به پایان رسید. در این پیکار تنى چند از سران کفر به دست تواناى حمزه به هلاکت ‏رسیده یا به اسارت درآمدند. طعیمه بن‏عدى و ابوقیس بن‏ فاکه از جمله این کشته ‏شدگان‏ بودند; و "اسود بن‏عامر" به دست‏ حمزه به اسارت درآمد، سیدالشهدا حمزه ‏بن ‏عبدالمطلب در غزوه "بنى قینقاع‏" پرچمدار سپاه اسلام بود. یهودیان بنى‏ قینقاع ‏نخستین گروه یهود بودند که با اسلام اعلام جنگ نمودند ، سپاه اسلام قلعه آنها را محاصره کرد. آنگاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آنان را از مدینه تبعید نمود و اموالشان را مصادره کرد.
یک سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشرکانى که براى انتقام‏گیرى‏ از مسلمانان و جبران شکست‏ بدر به سمت مدینه آمده بودند آغاز گردید.
حمزه و برخى دیگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برون‏ شهرى بودند، حمزه به‏ رسول خدا عرض کرد:
"سوگند به آن که قرآن را بر تو فرستاد امروز دست‏ به غذا نخواهم برد، مگر آنکه بیرون مدینه با شمشیر خود بر دشمن بتازم!"
حضرت حمزه (علیه السلام) از معدود قهرمانانى‏ بود که در جنگ، نشان بر خود می نهاد و بدین وسیله خود را به دوست و دشمن معرفى‏ می کرد. او نمونه ‏اى از شجاعت و دلیرى در میدان نبرد بود، خود را به اعماق صفوف‏ دشمن می رساند و با دشمن درگیر می ‏شد، از قدرت بازوى برجسته‏ اى بهره‌مند بود. در احد با دو شمشیر پیش رسول خدا می جنگید و می گفت: "من شیر خدا هستم!"

شهادت:

دراحد، به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابت‏ قدم از رسول خدا دفاع می کرد و توانست‏ سى مشرک جنگجو را به هلاکت‏ برساند. یکى از مشرکان به نام "وحشى‏"، زیر درختى درکمین آن سردار دلاور نشسته بود حمزه او را دید و آهنگ او کرد. یکى از دشمنان راه‏ را بر او بست، حمزه به او حمله کرد و وى را به قتل رساند. سپس با شتاب به سوى ‏وحشى خیز برداشت ولى پایش در گل سر خورد و به زمین افتاد. در این هنگام وحشى ‏زوبین به سویش پرت کرد ... و بدین ترتیب آن بزرگوار پس از عمرى جهاد در راه خدا و یارى پیامبر گرامى به ملکوت اعلى پیوست و آن سردار رشید، شهید شاهد بارگاه ‏الهى شد. رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در منزلت او فرمود:
" سالار شهیدان در روز قیامت نزد خداوند حمزه است‏ " .
مزار آن سردار شهید و دیگر شهیدان احد همواره زیارتگاه عاشقان و عارفان الهى و الهام‏ بخش جهاد و شهادت به‏ مبارزان بوده است.

السلام علیک یا عمّ رسول الله
السلام علیک یا خیر الشهداء
السلام علیک یااسد الله و رسوله‏


[b]content[/b]

دانلود صوت