شکایت از خدا
تب‌های اولیه
چرا شما فکر میکنید ؟
چرا؟گفتم تا بهش فکر بکنی؟
نه نه نه>>
:Narahat:
منظورم اینه که چون دوستش داریم؟
این توصیف را لطفا واضح تر کنید
شکایت از خدا چرا شما فکر میکنید ؟ چرا؟گفتم تا بهش فکر بکنی؟ نه نه نه>> منظورم اینه که چون دوستش داریم؟
بطور کلی شکایت انسان از خالق شکایتی بر اساس نا آگاهی اوست.
مثلا دانش آموزی که درس نخوانده جریمه میشود و از معلمش شکوائیه دارد ولی اگر بداند این جریمه چه نفعی در آینده و بالاخص سر جلسه امتحان دارد دیگر شکایتی وجود نخواهد داشت.
این اظهار نظر بر اساس برداشت من از مبحث طرح شده بود.
باسپاس
سلام ودرود بر شما
منظورم اینه که چرا ما آدمها وقتی میخایم خودمونو خالی کنیم تنها کسی که فکر میکنیم زورمون بهش میرسه و کارمون نداره خداوند است.
چرا همیشه باید فکر کنند بعضی ها که این خدا بوده که باعث ناراحت شدن آنها ومشکل حل آنها است
در واقع عمل ما باعث مشکلات یا خوشی هایمان است منظورم این است
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز
جناب مستر شکلات به نظر من این تیتر که شما انتخاب کردید تیتر مودبی نباشه
و این صحبت شما شامل همه نمشه،این صحبت شما برای انسان های ضعیف الایمانه نه بعضی از دوستان
خودمو نمیگم ولی انسان های با ایمان به خاطر ترس از خدا هیچ وقت همچین رفتاری از خودشون نشون نمیدن یا به عبارت دیگه اصلا برای مسائل دنیوی که فانیه خودشون رو درگیر نمی کنن
البته این صحبت های من جسارت به شما نباشه،من منظور بدی ندارم،فقط نظر خودم رو گفتم
با عرض معذرت
با سلام
در قران نيز هست كه انسان از روي ناداني وقتي سختيي به او مي رسد ان سختي را ناشي از خداوند و تقدير مي داند ولي وقتي به نعمتي رسيد و خوشي ديد از تكبر همه انها را حاصل زحمت و تدبير خويش مي داند. دليلش هم جهل و گمراهي انسان است. بطور كلي همه چيز تحت اراده خداوند است حتي پرواز پرنده و يا يك ذره معلق در هوا. و همه سختي ها نيز اراده خداوند است كه انسانها را امتحان مي كند و اين براي خود انسان بهتر است البته اگر تعقل كند و همه خوشي ها نيز از ان خداوند است. و در هر دو حال انسان با ايمان بايد خدا را ياد كند
درسته
حالا من یه چیز میگم که دلت کباب بشه داداش نوردل:
قرآن گفته وقتی سختی بهتون میرسه هی خدا خدا میکنین،وقتی ما منت سرتون میذاریم گره تون رو باز می کنیم وقتی بهت میگن چی شد حل شد میگی خودم حلش کردم نمیگی خدا..........!!!!!!!!!!!
سلام ودرود بر شما
منظورم اینه که چرا ما آدمها وقتی میخایم خودمونو خالی کنیم تنها کسی که فکر میکنیم زورمون بهش میرسه و کارمون نداره خداوند است.چرا همیشه باید فکر کنند بعضی ها که این خدا بوده که باعث ناراحت شدن آنها ومشکل حل آنها است
در واقع عمل ما باعث مشکلات یا خوشی هایمان است منظورم این است
جناب مستر شکلات
احساستان بسیار زیباست باور کنید!
و این خود نشانه نزدیک ترین بودن نزدیک ترین دوست انسان یعنی خداست
.
.
سلام ودرود بر شما منظورم اینه که چرا ما آدمها وقتی میخایم خودمونو خالی کنیم تنها کسی که فکر میکنیم زورمون بهش میرسه و کارمون نداره خداوند است. چرا همیشه باید فکر کنند بعضی ها که این خدا بوده که باعث ناراحت شدن آنها ومشکل حل آنها است در واقع عمل ما باعث مشکلات یا خوشی هایمان است منظورم این است
سلام علیکم
آهان تازه متوجه منظور دقیق شما شدم اما مستر شکلات گرامی این حق ماست
انسان به هرکی نزدیکتر باشه انتظاراتش از اون شخص بیشتر میشه .
اما از کسی که غریبه هست که چنین انتظاراتی که نداره .
بنده ای که مغرضا بندگی خدا رو میکنه ( مثل قوم بنی اسرائیل ) خداوند دوستشون داره.
بنده ای که خالصا بندگی خدا رو میکنه ( مثل بزرگان صدر اسلام السابقون السابقون ) خداوند عاشق اینهاست.
بنده ای که اصلا بندگی نمیکنه و کفر میگه هم همینطور فقط شرایطش رو اون بنده سخت می کنه.
حالا که شرایطش سخت شد نق میزنه حتی العیاذ بالله خدا رو تهدید میکنه که اگر اینطوره من نماز نمیخونم و ...
در هر حال اون مانند بچه کوچکی هست که پیش خالق و حکیمی نق میزنه که خودشو و تمام کائینات رو خلق کرده لذا نگاه خداوند باز هم ملاطفت آمیزه.
والا بنده اگر کرم و لطف خدا رو شاهد نباشه خجالت سرش نمیشه.
جزاکم الله خیرا
یاحق
سلام علیکم
جناب بینا من با این نظر شما مخالفم البته جسارت نشه
ولی به نظر من صحبت شما کاملا برعکس می باشد؛
چون اعتراض به خدا اصلا کار درستی نیست،خالق صلاح ما رو بهتر از خودمون میدونه و در این هیچ شکی نیست،اون موقعی که بهمون خوش میگذره یا به چیزی که دوست داریم میرسیم نمیگیم خدایا چرا من؟ ولی زمانی که وقعیت ها بر خلاف میل ماست میگیم خدایا چرا من؟
شما که در ابتدای شروع بهث خودتون رو مخالف حرفم را زدید و در کمال احترام بی احترانی هم کردین حالا جه شده که این طور به این موضوع حساسیت به خرج میدید..
باشه اشکال نداره اصلا بگذریم
من ناراحت نیستم اتفاقا خوشحالم که بتونم گوشه ای از اختلاف نظرات شما دوستان را برطرف کنم.
حرف اصلی اینه که: چرا ما همیشه خودمونو از همه باید بالاتر ببینیم
اتفاقا اون لحظه ای که داره بهمون خوش میگذره هم میگیم خدایا شکر اما چرا موقع ناراحتی باید این حرف از ذهن فراموش بشه؟
منتظر جوابتون هستم:Sokhan:
سلام علیکم جناب بینا من با این نظر شما مخالفم البته جسارت نشه ولی به نظر من صحبت شما کاملا برعکس می باشد؛ چون اعتراض به خدا اصلا کار درستی نیست،خالق صلاح ما رو بهتر از خودمون میدونه و در این هیچ شکی نیست،اون موقعی که بهمون خوش میگذره یا به چیزی که دوست داریم میرسیم نمیگیم خدایا چرا من؟ ولی زمانی که وقعیت ها بر خلاف میل ماست میگیم خدایا چرا من؟
:Kaf: :Kaf: :Kaf:
ولی فقط خدای گرامی این فرمایش شما در مورد بندگان جاهلی همچون من صادق نیست.
خداوند علیم بذات الصدور است و میداند که انسان جاهل است لذا در قرآن هم به انسان تذکر داده امام تا زمانیکه انسان با یقین کامل بفهمه که خداوند آنچراکه برایش مقدر و تبئین کرده به صلاح اوست معرفتی عارفانه و والا رو میطلبه یعنی آنچه که از حکمت الهی سر در میاره بنده خدا بگه شکر و آنچه که سر در نمیاره بگه شکر.
یک تاپیکی رو دوستان باز کردند در مورد عایشه ام المومنین . خداوند در قرآن صراحتا گفته که اینها زنان پیامبرند و شرایطی برایشان ذکر کرده که بیانگر احرتامی است که خداوند برای اشرف اشرف مخلوقات قائل شده.
حال شما در آن تاپیک ملاحظه بفرمائید. مجلسی گفته پیامبر زنش را به ائمه سپرده اگر شیطانی کرد بعد از مرگش طلاقش بدهند طبرسی هم گفته قرآن تحریف شده و همان مطالب را در مورد عایشه گفته .
خب عزیز من وقتی بنده اینقدر ادعایش میشود که عالم است کجا بندگی خدا رو میکنه ؟
اینها علانا مخالفتشان را با ام المومنین بودن عایشه را در قالب چندین حدیث جعلی بیان کرده اند. دیگر از این واضحتر.
حال برای من بغیر از خود فقط خدای عزیز پیدا کن بنده ای را که متصف این بندگی عالمانه باشه.
موفق باشی:Gol:
یاحق
"سلام خدمت دوست و بزرگوار گرامی جناب یاسین"
ببخشید از توجه نکردن به نظر شما باور بفرمایید که حالا شما را شناختمو بله دیگه تازه کاریم و
در مورد باسختون ممنونم
یا علی
سلام علیکم
برادر مستر شکلات من از شما معذرت میخوام که بهتون بی احترامی کردم اما خودم این طور فکر نمیکنم من فقط خدمت شما عارض شدم که تیترتون یکم...
در هر صورت من عذر می خوام
نه ما نباید خودمونو بالا تر از دیگران ببینیم ولی این یکی از غریزه های انسانه یعنی دست خودش نیست اما باید با خودش مبارزه کنه،من انسان هستم شما هم هستی من چه فرقی میکنم که بگم از شما بالا ترم؟من کوچیک شما هم هستم.
حتی پیغمبر هم خودش رو از ما بالا تر نمیدانست،همان طور که در آیه آخر سوره کهف آمده:قل انما انا بشر مثلکم بگو من هم بشری هستم همانند شما،یوحی الی انما الهکم اله واحد تنها فرق من با شما این است که به من وحی می شود پروردگار شما پروردگار یکتاست.
میبینی داداشم؟اینه!
نعوذ با الله ما که نمیتونیم به خدا بگیم خدایا چرا به فلانی زیاد میدی به من کم؟ در ضمن تمام چیز هایی که ما داریم امانت است دست ما،اگر نگیم این مال منه،میتونیم راحت انفاق کنیم و ... از بحث دور نشیم.
در هر صورت اگر سوال دیگه ای هست من در خدمتم