موارد اختلاف شيعه و اهل تسنن در باب خمس
تبهای اولیه
با سلام
از نظر اهل تسنن،خمس فقط به غنائم جنگى تعلق مىگيرد وبس.در غير غنائم جنگى آنها قائل به خمس نيستند.
اين است كه مسالهخمس ميان اهل تسنن و اهل تشيع از زمين تا آسمان فرق مىكند.
چونآنها اختصاص مىدهند به غنائم دار الحرب،و غنائم دار الحرب يك امراستثنائى است،گاهى هست و گاهى نيست،مخصوص زمان جنگاست.
ولى مطابق آنچه شيعه مىگويد خمس يك امر جارى و دائماست،اختصاص به زمان جنگ ندارد،سراسر زندگى اقتصادى مردمرا در برمىگيرد.
اين يك وجه تفاوت ميان عقيده اهل تسنن و عقيدهاهل تشيع در باب خمس،كه بعد بحث خواهيم كرد كه اين اختلاف ازكجا پيدا شده.
مساله دومى كه در باب خمس هست،اين است كهخمس را چه اختصاص بدهيم به غنائم دار الحرب و چهاعم بگيريم،آن را چند قسمت بايد كرد؟
همان طور كهمىدانيد خمس را از نظر فقه شيعه بايد شش قسمت كرد.
سه قسمتآن«سهم امام»ناميده مىشود سه قسمت ديگر سهم سادات،كه بعد عرض مىكنم چرا مىگويند سهم امام و سهم سادات.
اهل تسنن مىگويند خمس را بايد پنج قسمت كرد نه شش قسمت.بعدا خواهيمگفت كه اهل تشيع روى چه حساب مىگويند شش قسمت و اهلتسنن روى چه خيالى گفتهاند پنج قسمت.مساله سومى كه مورداختلاف است اين است كه حالا چه خمس اختصاص به غنائمدار الحرب داشته باشد و چه اعم باشد،و چه آن را پنجيا شش قسمتبكنيم،بالاخره آن را به چه مصرفى بايد رساند؟
بعد كه ثابت كرديم عقيده اهل تشيع در اين سه مسئله درست است،بحث چهارمى راجع بهفلسفه اين حكم بنا به عقيده اهل تشيع داريم. :Sham:
[=Century Gothic]منشا اختلاف،كلمه«غنمتم»است كه معنى غنمتم چيست؟
[=Century Gothic]اگر نخواهيم با آنها مباحثهكنيم،مىگوئيم ائمه ما گفتهاند مقصود از«غنمتم»مطلق درآمدهاىخالص اضافى است،
[=Century Gothic]ولى اگر اهل تسنن بخواهند با ما مباحثه كنند وبگويند به چه دليل حرف ائمه شما درست است،بايد برويم سراغ كلمه«غنمتم»و ببينيم لغت عربى درباره اين كلمه چه مىگويد؟
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]اگرلغت عربى گفت كلمه«غنمتم»كه از ماده«غنم يغنم،غانم،مغنوم»مىباشد يعنى غنيمتى كه در دار الحرب نصيب شما مىشود و اختصاص دارد به غنائم دار الحرب،مىگوئيم حرف آنها درست است،:Sham:
[=Century Gothic]و اما اگر سراغ لغت رفتيم و گفتند كلمه«غنم،يغنم»و هر چه از اينماده است،يك كلمه اعم است و اختصاص به غنائم دار الحربندارد،مىگوئيم حرف شيعه درست است.:Sham:
[=Century Gothic] [=Century Gothic]اول مىرويم سراغ قرآن ببينيم در خود قرآن اين كلمه چگونه بهكار رفته است؟:Sham:
[=Century Gothic]ماده«غنم»در قرآن سه جا به كار رفته است(غير ازآنجا كه لفظ«غنم»به معنى گوسفند است).يكى قبل از اين آيه بود:
[=Century Gothic] [=Century Gothic]فكلوا مما غنمتم. آن هم مثل اين آيه است.هر چه اينجا بگوئيم،آنجاهم مانند آن است. همچنين در قرآن آمده است: فعند الله مغانم كثيرة در نزد خدا مغنمهاى بسيارى است.
[=Century Gothic] مىخواهد به مردم بفهماند كهفوائد بسيارى كه شما مىخواهيد از دنيا ببريد و چشم به آن دوختهايدنزد خدا است.
[=Century Gothic]معلوم است كه مقصود اين نيست كه غنائم دار الحربنزد خدا است، بلكه مقصود تفضلات زياد است،چون آنچه خدا بهبشر مىدهد اضافى استيعنى انسان چيزى از خدا طلبكار نيست،هر چه كه خدا به بنده مىدهد تفضل است.:Sham:
[=Century Gothic]پس ما مىبينيم كلمه«مغانم»در قرآن در جايى استعمال شده است كه اختصاص به غنائمدار الحرب ندارد. :Sokhan:
[=Century Gothic]معلوم مىشود كه اگر معناى اين كلمه اختصاصاغنائم دار الحرب بود،درست نبود كه قرآن بگويد: فعند الله مغانمكثيرة بلكه بايد كلمه ديگرى به جاى آن به كار مىبرد. :Sokhan:
[=Century Gothic] [=Century Gothic]دوم،حديث نبوى;كه اهل تسنن هم روايت كردهاند،ومخصوصا در نهايه ابن اثير نيز هست.
[=Century Gothic] مضمونش اين است:من له الغنمعليه الغرم.
[=Century Gothic]اين حديث در فقه مورد استعمال دارد و در آنجا سنيها هم قبول دارند كه معنايش اين است كه هر كسى كه سود،مال او استضرر هم به او تعلق مىگيرد.:Sham:
[=Century Gothic]اين حديث به صورت ضرب المثل همدرآمده:من له الغنم عليه الغرم.هر كس كه در موردى سود آن رامىبرد ضررش را هم بايد متحمل بشود.
[=Century Gothic]بديهى است در اين حديثمعنى«غنم»غنيمت دار الحرب نيست بلكه سود است.پس معلوم شدكلمه«غنم»در مطلق سود به كار برده مىشود.اين هم شاهدى ازاحاديث نبوى. :Sham:
[=Century Gothic] [=Century Gothic]اما لغت.در ميان لغويين،ما يك لغوى را انتخاب مىكنيمكه عرب است ولى نه شيعه است و نه سنى و از اين نظر بىطرفاست،و او صاحب«المنجد»كتاب لغت مىباشد كه يك مسيحىلبنانى است.(حدود ثلث مردم لبنان مسيحى هستند)
[=Century Gothic].وقتى ما رجوعمىكنيم به كتاب«المنجد»ماده«غنم يغنم»مىبينيم مىگويد (1) : :Sham:
[=Century Gothic] [=Century Gothic]«من غنم مالا»يعنى كسى كه مالى بلا بدل و مفت گيرش آمده.
[=Century Gothic]بعدمىگويد غنائم دار الحرب يكى از مصداقهاى غنم و غنيمت است نهاينكه منحصر به آن باشد.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]پس ما مىبينيم كه اين عرب مسيحى هماين لغت را همان طور ترجمه مىكند كه علماى شيعه اين آيه را تفسيركردهاند.:Sham:
[=Century Gothic]و البته علماى شيعه هم از خودشان نگفتهاند،از زبانائمهشان گفتهاند.:Sham:
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]پس ما مىبينيم آنچه كه ائمه گفتهاند با زبان ولغت عربى وفق مىدهد نه اينكه گفته باشند تعبدا اين نظر را بپذيريد.
[=Century Gothic] [=Century Gothic]يك مثال:معمولا هنگام بازگشت مسافر،وقتى مىخواهند بهاو دعا كنند،مىگويند خير مقدم،يعنى خوش آمدى.
[=Century Gothic]ولى وقتىمىخواهد برود،ما مىگوئيم به سلامت،
[=Century Gothic]عرب مىگويد سالما وغانما.«سالما»همان معنى به سلامت را مىدهد،و«غانما»يعنى باغنيمت برگردى.
[=Century Gothic]آيا[غانما را]فقط به سربازى كه به ميدان جنگمىرود مىگويند؟
[=Century Gothic]نه،به هر مسافرى مىگويند.
[=Century Gothic] يعنى سفرت با فايدهباشد.«سالما»يعنى به سلامت برگردى،«غانما»يعنى با سود ومنفعت :Sham:برگردى.
[=Century Gothic]«غانم»اختصاص ندارد به غنيمت دار الحرب،هر سود و منفعتى را مىگويند غنيمت.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic] [=Century Gothic]بنابراين ما كه شيعه هستيم،از آن نظر كه ائمه ما گفتهاند،درميان خودمان بحثى نداريم ولى اگر اهل تسنن از ما بپرسند از چه جهتخمس شامل هر درآمد خالصى مىشود-و حالا هم عدهاى سنى مآبپيدا شدهاند كه اين حرف را مىزنند-جواب مىدهيم آنچه ائمه ماگفتهاند منطبق است با آنچه قرآن مىگويد.قرآن نگفته است::Sokhan:
[=Century Gothic] [=Century Gothic]و اعلموا انما غنمتم فى دار الحرب من شىء قرآن گفته: و اعلموا انماغنمتم.:Sham:
[=Century Gothic] آنها مىگويند آيات قبلش مربوط به جنگ است.
[=Century Gothic]مىگوئيم ماكه نمىگوئيم اين آيه،غنيمت دار الحرب را شامل نمىشود تا شما بگوئيد[به آيات قبل]ارتباط ندارد.ما مىگوئيم غنائم دار الحرب يكى ازاقسام غنيمت است و قرآن در اينجا خواسته استيك قاعده كلى رابيان كند كه شامل غنيمت دار الحرب هم بشود نه اينكه خواسته باشدفقط حكم غنيمت دار الحرب را بگويد.:Sham:
[=Century Gothic]به علاوه آيا ممكن است كهاسلام درباره ماليات عمومى يك كلمه حرف نزده باشد؟
[=Century Gothic]!زكاتماليات عمومى نيست،آن يك امر اختصاصى است و به يك اموال خاصى تعلق مىگيرد.و آيا اسلام كه مدعى است در جميع شؤونزندگى مردم حكم دارد مىتواند حكم ماليات عمومى نداشته باشد؟!
[=Century Gothic] [=Century Gothic]پس در اينجا به حكم لغت،حق با اهل تشيع است.:Sham:
[=Century Gothic]ادامه دارد ...
[=Century Gothic]ولى شيعه مىگويد شش قسمت مىشود وسنى مىگويد پنج قسمت.
[=Century Gothic]مىرويم سراغ آيه قرآن.ببينيم قرآن گفتهشش سهم يا پنجسهم؟
[=Century Gothic]مىبينيم قرآن گفته: فان لله خمسه و للرسولو لذى القربى و اليتامى و المساكين و ابن السبيل خود قرآن تصريحمىكند كه شش دستهاند.
[=Century Gothic]پس چرا اهل تسنن مىگويند پنجسهمبشود؟
[=Century Gothic]آنها مىگويند خمس كه يك پنجم اصل درآمد است پنج قسمتمىشود كه قهرا هر يك از سهام پنجگانه يك بيست و پنجم مىشود ولى اهل تشيعمىگويند خمس شش قسمت مىشود كه قهرا هر سهم يك سىام خواهد شد. :Sham:
[=Century Gothic] [=Century Gothic]چطور اهل تسنن با وجود يك دليل واضح و روشن،بر خلاف صريح آيهقرآن گفتهاند خمس بايد پنج قسمت بشود؟
[=Century Gothic]آنها دليلى مىآورند كه مابايد بررسى كنيم ببينيم درست استيا نه؟از آن شش تا،يكى خدابود.مىگويند معنى ندارد كه خدا سهمى ببرد و يك سهم را بدهيم بهخدا.
[=Century Gothic]مگر خدا مىخواهد مال مصرف كند؟
[=Century Gothic]!به پيغمبر بدهيم درستاست زيرا بشر است و احتياج دارد.سايرين نيز همين طور.مىگوئيمپس چرا[خدا را]ذكر كرده؟مىگويد خدا تشريفا ذكر شده.
[=Century Gothic]خدا نام خودش را در اينجا همراه ديگران كرده براى احترام آنها،و الا خداكه سهم نمىبرد.ذكر نام خدا تشريفى است و پنج تاى ديگر حقيقى.
[=Century Gothic] [=Century Gothic]شيعه جواب مىدهد:غنائم دار الحرب گاهى آنقدر زياد است-مثلغنائم ايران براى اعراب-و آنقدر اشياء نفيس و سيم و زر دارد كهيك فرد نمىداند چگونه خرجشان بكند،سر به ميليونها و ميلياردهامىزند،مثل غنائم جنگهاى صدر اسلام.
[=Century Gothic]در اين صورت آيا درستاست كه يك بيست و پنجم از همه آنها به شخص پيغمبر تعلق بگيرد و به هر يك ازذى القربى و يتيمها و مسكينها و ابن السبيلها نيز يك بيست و پنجم پس پيغمبراينهمه را براى شخص خودش اختصاص داد؟!
[=Century Gothic]همان طور كه ممكننيست بگوئيم خدا يك مصرف است،همچنين ممكن نيست بگوئيمپيغمبر يك مصرف است به اين معنى كه تمام اين سهم مال شخصپيغمبر باشد و براى او خرج شود.
[=Century Gothic]پيغمبر كه از همه مردم فقيرانهترزندگى مىكرد.
[=Century Gothic]حتى در مورد ذى القربى هم اينطور است.
[=Century Gothic]سهمى بهنام خدا،سهمى به نام پيغمبر و سهمى به نام ذى القربى،در واقع بهيك معنى همهاش تشريفاتى است.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]تمام اينها در زمان پيغمبر در اختيارپيغمبر،در زمان امام در اختيار امام،و در نبودن امام در اختيارنايب امام(ع)قرار مىگيرد نه براى اينكه صرف شخص خودش بكندبه عنوان اينكه پيغمبر،يا امام و يا جانشين آنها و ولى امر مسلميناست، بلكه به اين عنوان مىگيرد كه صرف مصالح عاليه مسلمينبكند.ما مىگوئيم اگر پيغمبر براى خودش مصرف كند اشكال دارد.
[=Century Gothic] [=Century Gothic]او اين قدر احتياج ندارد.
[=Century Gothic]يك سهم به نام خدا،يك سهم به نامپيغمبر،و يك سهم به نام ذى القربى.اما خرج چه بشود؟
[=Century Gothic]خرج مصالح عاليه و كليه مسلمين،و در اختيار ولى امر مسلمين هم هست.
[=Century Gothic]همانشش سهم درست است نه پنجسهم.:Sham:
[=Century Gothic]پس در اين اختلاف دوم هم كهآيا خمس را بايد شش قسمت كرد يا پنج قسمت،آنطور كه بيانكرديم،حق با اهل تشيع است.باقى مىماند قسمتسوم.اينجا دارد:
[=Century Gothic] [=Century Gothic]يتيمها،مسكينها،ابن السبيلها،كه خلاصه مىشود افراد فقير.
[=Century Gothic]آيامقصود عموم فقراى مسلمين هستند يا فقراى سادات:يتيمهاىسادات،مسكينهاى سادات و ابن السبيلهاى سادات؟
[=Century Gothic]شيعه مىگويداختصاص دارد به سادات[كه در جلسه آينده در اين باره حثخواهيمكرد]. :Sham:
[=Century Gothic]
2-عين عبارت نيست.
[=Century Gothic]آشنايى با قرآن
[=Century Gothic] شهيد استاد مرتضى مطهرى