۩ اشعار و پیامک های قرآنی (در شان و عظمت قرآن) ۩

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
۩ اشعار و پیامک های قرآنی (در شان و عظمت قرآن) ۩

[="blue"]قرآن کلام ایزد و پیغام سرمد است / قرآن نشان دهنده هر نیک و هر بد است
هر جا که هست نور هدایت یقین بدان / در سایه محمد و آل محمد(ص) است
[="purple"] حبیب الله چایچیان (متخلص به حسان )[/][/]

[="darkgreen"]کلام خداوند(سوره مزمل آیه 20)

[="darkolivegreen"]فاقرءُو اما تَیسَّرَ مِنَ القُرآن . [/]

[="magenta"]تر جمه : [/]

پس هرچه برایتان میسر و آسان است قرآن بخوانید.[/]

[="blue"]دارد چه بلایی سرمان می آید؟!

کی قسمت خوب داستان می آید؟

قرآن خدا سوخته اما دارد ...

بوی دل صاحب الزمان (عج) می آید[/]

[="purple"]کلام رسول خدا:

اَشرافُ اُمََّتی حَمَلَهُ القرآنِ واَصحابُ اللَّیلِ.

[="blue"]ترجمه : [/]

بزرگان امت من حاملان قرآن و شب زنده دارانند.

(میزان الحکمه ج8 ص78)[/]

[="Blue"]منم قرآن ، كتاب عشق و دانش و تقوى

به حكم آیت عدلم ، ستم گر را كنم رسوا

منم در هر زمان مستضعفان را بهترین سنگر

منم كوبنده بنیاد هر طاغوت عصیان گر[/]

[="Red"]کل متن شعر اینجا[/]

[="blue"]کلام امام علی (ع) به امام حسن مجتبی(ع):

یا بنی .... اَن اَبتَدِئَکَ بِتَعلیمِ کِتابِ اللهِ عَزوَ جَلّ .

[="magenta"]فرزندم در آغاز تربیت تو بر آن شدم که قرآن را به تو بیاموزم .[/]

(نهج البلاغه،نامه31 ، فراز 14 )[/]

[="indigo"]عجب نور و صفایی داره قرآن
عجب بانگ رسایی داره قرآن

مسلمانان چرا قران نخونید
به هر دردی دوایی داره قرآن

اگر افسرده حالی ای دل من
به زنگارت جلایی داره قرآن

[="magenta"]حجت الله کــــریمیان[/] [/]

[="blue"][="purple"]سخن امام خمینی (ره) به فرزندش جناب حجه الاسلام سید احمد خمینی(ره)[/]

[="darkgreen"]در باره اهمیت قرآن و قرائت آن [/]

فرزندم : با قرآن این کتاب بزرگ معرفت آشنا شو اگرچه با قرائت آن ، و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است.
آخر این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب ، محبوب است. اگرچه عاشق و محب مفاد آنرا نداند . و با این انگیزه حبّ محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد ما اگر در تمام لحظات عمر شکرانه اینکه قرآن کتاب ماست به سجده برویم از عهده بر نیامده ایم.
(صحیفه نور ج16 صفحه 211)[/]

[="darkgreen"]سخن مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی :

( در باره قرآن و قاری قرآن در مسابقات بیت المللی قرآن )

رسالت ما این است که حجابهای افکنده بر چهره قرآن را کنار زده و آن را از انزوا و غربت خارج سازیم از هنر قاری این است که هرچه معانی قرآن را در ذهن مستمع مجسم کند.[/]

[="purple"]آلبرت انیشتین فیزیکدان :

قرآن کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزندهدایت می کند

(قرآن از دیدگاه 114دانشمند جهان مولف علی قلی ص16-کتاب راه تکامل ج6 ص53)[/]

[="purple"]بخوان آیات بس زیبای قرآن
کلام نغز و روح افزای قرآن
سحر گاهان تلاوت کن به اخلاص
سپس اندیشه در معنای قرآن
بخوان این معجزه وانگر بیاندیش
همین بس شاهد گویای قرآن
شفای آنچه درداست و مصائب
بجوی از مکتب والای قرآن
هدایت آفرین است و سعادت
اطاعت گر کنی فتوای قرآن
همی براهل عصیان و منافق
زیان آرد شگفتیهای قرآن
بلی آثار ذات کبریایی
نمودار است درهرجای قرآن
نگنجد فهم اسرارش به افکار
که بی پایان بود دریای قرآن
بخوان تامی توانی علم تفسیر
ولی کوشش نما اجرای قرآن
خدایا رحمتی فرما به ‹‹ ذوقی ››
شود جوینده و دانای قرآن[/]

کسی که به خورشید قرآن پشت کند بدبختی اش همین بس که در تاریکی نفهمی، خودش را قرار داده است

قرآن نسوخته است و نمی­سوزد و هنوز


قرآن به نیزه بود علی گفت ای جهان
قرآن ناطق است کنون در حضورتان

این برگ­های مصحف قرآن که بر نی است
در جان من نشانده خداوند آسمان

قرآن منم که آیه تطهیر با من است
قرآن علی است سوره کوثر عدیل آن

در پلک های من شب «والیل» روز شد
«والشمس» از نگاه پر از نور من عیان

تکرار آیه­های «هم الغالبون» منم
«یا ایها الذین» گرفتار در زمان

قرآن ناطق است علی تا همیشه­ ها
قرآن کاغذی است که بر نیزه­ها روان

آیات نور در تب آن سینه مانده است
نازل شده است حضرت باری به قلب­مان

«فاصبرعلی... »تمام سخن­های پوچ و پست
«سبّح بحمد ربِ» خداوند لا مکان

«وَأمُر» به عشق پاک خداوند «و اصطبر »
عبرت بگیر از شب تاریک کافران

قرآن هدایت است به آن سوی« من یشاء»
پرواز می دهد دل و دین را به کهکشان

آتش به مصحف نبوی داغ تازه نیست
تاریخ هم گواه بزرگی است توامان

قرآن و عترت است دو بال نبی حق
آتش فتاده است دوباره به جان آن

نی زار خاندان علی عین مصحف است
آتش زدند باز بر این حجم نی ستان

تاریخ هم گواه بزرگی است بعد از این
می سوخت مصحف دل مولای عاشقان

زهرا مگر که سوره کوثر نبود؟ بود؟
زهرا مگر نبود شب قدر این جهان؟

زهرا مگر مباهله کفر و دین نبود؟
زهرا مگر که کیست ؟ همان سید زنان

آتش به آیه های وجودش چرا زدند ؟
چون می­وزید عطر خوش سوره­ها از آن

تاریخ گفته است که ای خیل مومنان
قرآن چراغ روشن هر روزهایتان

«دی شیخ گرد شهر همی گشت با چراغ
کز دیو و دد ملولم و انسان...» بمان بمان

وقتی چراغ روشن ما مصحف علی است
وقتی جهان به نور علی هست روشنان

راه درست راه نگاه پیمبر است
حیدر دراین مقام، نبی را نگاهبان

در آتش وجود علی کربلا گداخت
خون حسین شد سپر جان خاکیان

تا دامن سه ساله او در عطش نسوخت
کی می رسد برای ابد کس به دادمان

آتش به مصحف نبوی داغ تازه نیست
تاریخ هم گواه بزرگی است بی امان

ما زخم خوردگان دل از دست داده­ایم
آتش شده است بهر دل ما چو گلسِتان

حالا هزار و چهار صد و چند آتش است
این آتشی که باز رسید از گذشتگان

قرآن درون سینه ما خانه کرده است
آتش بیاورید و بسوزید قلب­مان

در سوختن مرام مسلمانی­ام هنوز
بوی خلیل می­دهد این قصه را بخوان

آتش بیاورید که آتش فشان شوم
یک سیل پر گداز ز قلبم شود روان

قرآن نسوخته است و نمی­سوزد و هنوز
بانگ « لَهم عذابُ الیم» است بانگمان

اللهُ نور... نورِسموات بر زمین
قرآن کتاب آینه ی نور عاشقان

مصباح در زُجاجه ای از نور و نار هست
قرآن چراغ روشن خورشید پاسبان

لا شرق و غرب، کوکبِ دُرّی است این درخت
طوری است در تجلی شبهای بی شبان

در خانه­ای که نور هدایت وزیده است
باید گرفت آتش عشق تو در میان

خون می چکد زناخن دجّاله های قرن
تا آنکه در محاصره گیرند انس و جان

قرآن برای مردم جغرافیای خاک
یک پنجره است رو به فراخی آسمان

این پنجره گشوده شود مست می­کند
جان تمام خسته دلان را در این زمان

آتش بهانه­ای است که خاکسترش کنند
غافل از اینکه هُرم عطش می­شود عیان

«آتش بگیرتا که بدانی چه می کشم»


در قرن قحط سالی و نامردی جهان

شعر علیرضا قزوه در محکومیت رفتار کشیش آمریکایی با قرآن؛

به کشیشی که خود سوزی کرد در فلوریدا...

اگر خدا بخواهد
ابرهه می‌سوزد در فلوریدا
و آب می‌پاشد بر سر آتش
حالا از ونکور تا کشمیر
مردم به خیابان ریخته‌اند
کشیش بی‌کششی بودی
آقای جونز!
بدان خیال که سوزد کتاب در آتش
دوباره ابرهه‌ای ریخت آب در آتش
کشیش بی‌کششی بودی که فکر می‌کردی
آفتاب را می‌توان سوزاند
و ذره‌بین گرفتی
تا پشت دست خورشید را بسوزانی
خیال کردی قرآن پاک سوختنی‌ست
خیال کردی اگر آفتاب در آتش...
کشیش بی‌کششی بودی که کبریت کشیدی بر خودت
الا برادر شیخ النجد
کشیش بی‌کشش! از کوشش تو و ابلیس
تو را نصیب چه شد؟ جز عذاب در آتش
همراه ریش و ریشه‌ی تو
سبیل خنده‌دار تو هم سوخت
چرا که:
چراغ از آن خدا بود و پف از آن تو،
شد
دعای سوختگان مستجاب در آتش
پیش از تو نیز
برادران حاتم طائی
رفتند و
پاشیدند و
دود شدند
درون چشمه‌ی زمزم چه می‌کنی استاد!
بهوش باش نپاشی شراب در آتش
کشیش بی‌کششی هستی
رانده از کلیسا و
مانده از معبد
کتاب کفر به کف داری این نه انجیل است
برو به دشمنی این کتاب در آتش
حمالة الحطب شده‌ای آقای جونز!
می‌بینی چه راحت شاعران سبیل تو را دود می‌دهند
تنها در کتاب رکوردها
احمق‌ترین شدی
تنها دنیا به تو خندید
و شاعری سرود:
نصیب نیست تو را جز همین که هیمه شوی
تو کم ز هیزم خشکی، بخواب در آتش!
بخواب آقای جونز!
پماد سوختگی فردا
از تل‌آویو خواهد رسید!

شعر علی‌محمد مودب درباره قرآن‌سوزی در آمریکا

خسرو آن فریفته
-شاه‌پور شاه‌پور شاه‌پور شاه‌پور شاه‌پور شاه...!-
نامه رسول را که پاره کرد
پشت کاخ‌های تیسفون شکست
جامه‌ای به قامت قرون درید!
تا چه چاره می‌کنید؟
آی بندگان برده ای سیاه!
هش که نامه خدای را پاره می‌کنید!
بیشتر ز هر که تاکنون، شکست می‌خورید
هش که از درون شکست می‌خورید!

شعر درباره ی هتک حرمت قرآن کریم شاعر ولایی احمد زارع شیرازی


آه امشب بر دلم داغی فراوان کرده اند
جسم و جان و هستی ام را درب و داغان کرده اند
آتشی افتاده بر جانم که داغش ماندنی است
کوره ای سوزنده را در جان بریان کرده اند
نامسلمانان، که نَه، کفّارِ از حق بی خبر
از خدا برگشته و شمشیر عریان کرده اند
آن توابیّون و شیطان مغزهای دون صفت
هتک حرمت از کلام وحی، قرآن کرده اند
بر کتاب قدسی و قرآن کتاب رهنمای
آتش افکندند و کسب ثروت و نان کرده اند
آن کشیش تندرو، آنان که با او هم رَهند
ریشه ی خود را زدند و ترک ایمان کرده اند
آتش خشم همه ادیان چنین افروختند
نِی فقط توهین به اقشار مسلمان کرده اند
دیر نبوَد لحظه ی برچیدن طومارشان
با همین توفان که برپا آن لعینان کرده اند
مردم دنیا علیه این عمل شوریده اند
با مسلمانان همه اعلام پیمان کرده اند
آن سرانِ مشرک بی مایه ی کاخ سیَه
از چه ساکت مانده اند و چهره پنهان کرده اند
سر به زیر برف مثل کبکِ حیوان می کنند
دید خود را کور و خود را گوی میدان کرده اند
گرچه با ظاهر فریبی زاین عمل ناراضی اند
لیک در باطن حمایت هم فراوان کرده اند
مردمِ دنیا بدانند و بفهمند این خبر
مسلمین حفظ متانت با دل و جان کرده اند
لیک این اتمام حجّت بر تمام دشمنان
بر همان هایی که دنیا را پریشان کرده اند
منتظر باشند، خیلی زود نادم می شوند
مسلمین این بار عزم محو آنان کرده اند
گوش بر حکم ولی امرشان هستند و نیز
با دل و جان گوش بر احکام ایشان کرده اند
بلکه با حکم جهاد مقتدای مسلمین
خویش را آماده بر این عهد و پیمان کرده اند
ای ولی امر، مولا ای مراد مسلمین
اهل دنیا درکِ ایمان مریدان کرده اند
پس بفرما حکم را آماده ی جان دادنیم
پیروانت ترک جان بر خویش آسان کرده اند
دردِ این قرآن در آتش سوختن را مسلمین
با قصاص جان آن اشرار درمان کرده اند.

اشعار مربوط به واقعه اسفناک قرآن سوزی

رباعی از "محمدحسین انصاری‌نژاد" شاعر و روحانی اهل جنوب
شب سیرتی یهود را خوب ببین
عشق است هزار بار مصلوب ببین
موعود تمام سوره‌ها قرآن را
یکباره ورق ورق لگدکوب ببین
***
در همهمه بود رقص شیطان به زمین
با قهقهه بر وحشت انسان به زمین
جبریل سیاه‌پوش آنجا می‌خواند:
ای وای! ورق پاره قرآن به زمین


شعری از "امیر عاملی" شاعر و خوش‌نویس متعهد کشورمان که به همراه مقدمه ای از او

«لعنت بر کسانی که با بی حرمتی به ولی، نایب امام زمان سیدعلی بنای توهین به کتاب مقدس نبی را گذاشتند؛ فتنه‌گران هشتاد و هشت. زنده‌باد قرآن.»
تو کشیده‌ای به آتش، دل عاشقان نه قرآن
ز چنین سیاهکاری، شده رو سفید شیطان
بخدا مسیحیان هم ز چنین جفا ملولند
ز چنین جفا که کردی، توی بی‌حیا به فرقان
چه غم اینکه آتش تو، بکشد به مصحف حق
به خدا به حق قرآن، که شده است عصر ایمان
تو چه می‌کشی به آتش، کلمات دین و دل را؟
که خداست صاحب آن و خودش بر آن نگهبان
نه به کاغذ و نه دفتر که کتاب آسمانی
شده حک به جان عاشق، شده حک به قلب انسان
تو پلید و رو سیاهی، که کنی چنین گناهی
که چنان تو گاهگاهی، بکنندمان پریشان
ز چنین سیاه کاری، تو جهان به خشم آری
همه‌ی جهان بماند، چه کنی به خشم ایران؟
برو ای حرامزاده، ز کف آبرو نهاده
همه تف کنند بر تو، ز مسیحی و مسلمان

سروده ای "عبدالمجید فرائی" شاعر اهل شهرری

شیطان بزرگ، کینه به اسلام عیان کرد
با جنگ صلیبی، هدف خویش بیان کرد
از حقد و حسد پر شد و لبریز حقارت
و الله فزون تر ز همه خویش عیان کرد
در ظلمت افکار پلیدش، ز شرارت
طراحی یک نقشه، ز بعد از رمضان کرد
آیات گرانقدر خداوند، زد آتش
خون بر دل مرد و زن عالم همگان کرد
قرآن که ز عیسی و ز موسی بسراید
خورشید صفت، کفر جهان را نگران کرد
حکام زر و زور در این حادثه تلخ
زد ریشه خود آتش و کبریت نهان کرد
اسلام ستیزان سیه روی جهانی
بازیچه صهیون شد و یک خبط کلان کرد
از ارزش قرآن نشود کم، به چنین کار
این فتنه برآشفته همه پیر و جوان کرد
با صاحب قرآن، که خداوند جهان است
طراحی هر فتنه نو را نتوان کرد
درماندگی کفر، ایان است، ببینید
در حلقه جان کندن خود یک جولان کرد
نوری که خدایی است، که خاموش نگردد
خفاش پر و بال تکان داد و گمان کرد
افتاده به گرداب بلا یانکی و صهیون
خود کرد گرفتار و اسیر و خلجان کرد
قلب همگان سوخت چون از این غم
باید که شکایت به ولی عصر و زمان کرد

شعر از "راضیه رجایی" با مطلع «این دشمنی از سمت شیطان کی عجیب است؟»
این دشمنی از سمت شیطان کی عجیب است؟
وَ نُنَزَّلُ مِنَ القُرانِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمةٌ للمُؤمِنینَ وَ لا یزیدُ الظّالِمینَ الاّ خَساراً
یحیای پیغمبر را که سر برید!؟
وجود نازنین رحمِة للعالمین را چه کسی آزرد!
فرق علی را کدام دست پلید شکافت!
حسین جگر گوشه‌ رسول الله را کدام حرام‌زاده لب تشنه شهید کرد!
هشت سال جنگ را بر ما چه کسی تحمیل کرد!
افغانستان و پاکستان و عراق و لبنان و فلسطین و یمن و... را کدامین سایه‌ شوم عجین با خاک و خون کرد!
آیا جز همان‌ها که بی‌شرمانه و وقیحانه کلام پروردگار را در آتش سوزاندند!
و البته آتش به ریشه‌ خود زدند که:
إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ ذُو انتِقامٍ.
اما
اما
اما

*خدا کند ما ناخواسته آیات قرآن را به آتش نکشیم
آتش زدند امروز قرآن خدا را
هر روز ما سوزانده‌ایم این آیه‌ها را
این دشمنی از سمت شیطان کی عجیب است؟
اما ببخشد لطف حق ای کاش ما را
بر دوشمان سنگینی حق یتیمان
خوردیم گستاخانه اموال ربا را
ما آیه‌ جلباب را بسیار خواندیم
گم کرد اما شهرمان حجب و حیا را
در خود فرو رفتیم، از خویشان بریدیم
مهمان خود کردیم بغض و کینه‌ها را
چندان گنه کردیم اما توبه هرگز
بردیم بالا دست‌های ادعا را
آه ای مسلمان، ای مسلمان، ای مسلمان
از روی آیات خدا بردار پا را!


[=Times New Roman][=Microsoft Sans Serif]بندگان خدا از دو ویژگی خاص برخوردارند
[=Times New Roman][=Microsoft Sans Serif] 1-شیطان بر آنان مسلط نمی شود
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] [=Times New Roman] إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ [=Times New Roman]
[=Times New Roman] (سوره مبارکه اسراء آیه 65)
[=Times New Roman] امّا(بدان)تو هرگز سلطه اى بربندگان من،نخواهى یافت (وآنها به دام تو گرفتار نمى شوند)!
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] [=Microsoft Sans Serif]2- هیچگاه از رحمت خدا مأیوس و ناامید نمی شوند.
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] قُلْ يا عِبَادِي الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
[=Times New Roman] (سوره مبارکه زمر آیه 53)
[=Times New Roman] بگو: «اي بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد
[=Times New Roman]

همه ما پنهانی و در نهان ، دل گفته هایی با خدا داریم

کسی از آن خبر ندارد و خود می گوییم و خدا شنونده است

آنچه در این پست می خوانید بخشی هایی از گفتگوهای “من و شما” با خداست:

همان خدا، همان خدای فراموش شده ای که به گاه بی کسی و درماندگی

سراغش را می گیریم … همان که هیچگاه ما را از یاد نمی‌برد . . .


گفتم: خسته‌ام

گفت: “لاتقنطوا من رحمة الله” از رحمت خدا ناامید نشید (زمر/۵۳)

گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!
گفت: “فاذکرونی اذکرکم” منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/۱۵۲)

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفت: “و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا” تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/۶۳)


گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟

گفت: “واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله” کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/۱۰۹)

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچک است… یک اشاره‌ کنی تمامه!
گفت: “عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم” شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/۲۱۶)

گفتم: “انا عبدک الضعیف الذلیل…” اصلا چطور دلت میاد؟
گفت: “ان الله بالناس لرئوف رحیم” خدا نسبت به همه‌ی مردم (نسبت به همه) مهربان است (بقره/۱۴۳)

گفتم: دلم گرفته
گفت: “بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا” (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند (یونس/۵۸)

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله
گفت: “ان الله یحب المتوکلین” خدا آنهایی را که توکل می‌کنند دوست دارد (آل عمران/۱۵۹)

گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن!
گفت: “و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره” بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت می‌کنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنند (حج/۱۱)

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم؛
گفت: “فانی قریب” من که نزدیکم (بقره/۱۸۶)

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش می‌شد به تو نزدیک بشوم
گفت: “و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال” هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵)

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفت: “ألا تحبون ان یغفرالله لکم” دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/۲۲)

گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی
گفت: “و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه” پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/۹۰)

گفتم: با این همه گناه… آخر چه کاری می‌توانم بکنم؟
گفت: “الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده” مگر نمی‌دانید خداست که توبه را از بنده‌هایش قبول می‌کند؟! (توبه/۱۰۴)

گفتم: دیگر روی توبه ندارم
گفت: “الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب”(ولی) خدا عزیز و دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۳)

گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟
گفت: “ان الله یغفر الذنوب جمیعا” خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/۵۳)

گفتم: یعنی اگر باز هم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟
گفت: “و من یغفر الذنوب الا الله” [چرا که نه!] به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱۳۵)

گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌کند؛ عاشق می‌شوم! … توبه می‌کنم
گفت: “ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین” [این را بدان که] خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/۲۲۲)

ناخواسته گفتم: “الهی و ربی من لی غیرک” ای خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو که را دارم؟
گفت: “الیس الله بکاف عبده” خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶)

گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار می‌توانم بکنم؟
گفت: “یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما” ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. ( احزاب/۴۲)

گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد
گفت: “ان الله یحول بین المرء و قلبه” خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/۲۴)

گفتم: غیر از تو کسی را ندارم
گفت: “نحن اقرب الیه من حبل الورید” ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/۱۶)


با خودم گفتم:
خداوند!… خالق هستی!… با فرشته‌هایش!… به ما درود می‌فرستند تا هدایت شویم؟!

پس باید ثابت کنم که شایسته‌ی سلام و درود عرشیانم

باید گوهر درونم را از هرچه زنگار پاک کنم

بارخدایا! چنان کن که قرآن طومار عبرتها را که به دست غفلت پیچیده شده پیش روی ما بگشاید تا عجایب قرآن و مثلها و قصه های هشدار دهنده آن که کوه های سخت از تحمل آن ناتوانند به دلهای ما راه یابد.
امام زین العابدین حضرت سجاد علیه السلام
صحیفه سجادیه، دعای چهل و دوم

******
برای خانواده خود بهره ای از قرآن قرار دهید تا برای خانواده گشایش حاصل شود، خیر فراوان گردد و اهل خانه در برکت و فزونی باشند.
امام هشتم، امام رضا (ع)
المحجه البیضاء، ج2، ص220

قطعاً ما شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش اموال و نفوس و فرزندان میازماییم و تو ای پیامبر! به شکیبایان نوید ده.
وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْ ئَمْوَ َلِ وَ الاْ ئَنفُسِ وَ الثَّمَرَ َتِ وَبَشِّرِ الصَّـَبِرِینَ
آیه ۱۵۵ سوره بقره

برای درخواست از خداوند قرآن را واسطه قرار دهید... زیرا قرآن محبوب ترین وسیله جلب رضایت خداوند است.
امام علی (ع) – نهج البلاغه

کلام خدا آتش نمی گیرد
این آتش دوزخ است که صهیونیستها را در برگرفته است

این عشق هزار و یک معما دارد
این لوح به آسمان بلندا دارد
افسوس که ما نمی دانیم افسوس
تنها همیشه در طاقچه ها جا دارد
یک حرف و صادقانه باید گفت
قرآن چه غربتی میان ما دارد

[=arial, helvetica, sans-serif]همیشه یادت باشه ، اگه گدا دیدی

[=arial, helvetica, sans-serif][B]هیچوقت تو دلت نگو راست میگه یا دروغ…بدم یا ندم…آدم خوبیه یا بدیه

[=arial, helvetica, sans-serif]چشماتو ببند و کمکش کن تا وقتی رفتی گدایی پیش خدا

[=arial, helvetica, sans-serif]خدا هم بدون سئوال بهت عطا کنه...



[/B]


[=Microsoft Sans Serif]قرآن به کسانی که همت خود را در فهم آیات کتاب خدا صرف نمی کنند، سخت حمله کرده و می فرماید:

أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
(سوره مبارکه محمد آیه 24)
آیا آنها در قرآن تدبر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!


[=Microsoft Sans Serif]توحید نظری:
شناخت خدا با استفاده از نیروی فکر

[=Times New Roman]
أَوَلَمْ یتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ
(سوره مبارکه روم آیه8)
آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معینی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!
[=Times New Roman]

ما آيات (خود) را براي شما بيان كرديم شايد انديشه كنيد...حدید آیه 17



[="][CENTER][SPOILER][/SPOILER]

[/CENTER]

منم قرآن، منم قرآن منم پيغام جاويدان
منم سرچشمة ايمان، منم برنامة انسان
سرود عشق و امّيدم فروغ پاك توحيدم
زدودم تيرگي‎ها را، به هر قلبي كه تابيدم
من قرآن، بهارِ خرّمِ گُل‎هاي پاينده
منم سرچشمة فيّاض و بي‎پايان و زاينده
به پا خيز اي مسلمان، پرچم توحيد برپا كن
زوحدت قدرت ايمان، عيان بر اهل دنيا كن
منم نورافكن رحمت، زسوي آفريننده
منم روشن‎گر بگذشته و اكنون و آينده
به ظالم آتش خشمم، به عادل بارش جودم
به كام مؤمنان نوشم، به چشم كافران دودم
منم قرآن، نم درمان هر درد و پريشاني
منم سر مشقِ هر خير و صفات نيكِ انساني
به پا خيز اي مسلمان، پرچم توحيد برپا كن
زوحدت قدرت ايمان، عيان بر اهل دنيا كن
رود از آبشار عرش رحمان تا شدم نازل
بشُسْتم تيرگي از جان، بِبُردَم گردِ غم از دل
با يك دموكراسي تماشا كن، گلستان محمد را
نگر در آيه‎هاي من، جمال آل احمد را
فرق دشمن بي‎دين، من آن شمشير خونبارم
منم قرآن، كه ياري چون حسين بن علي دارم
به پا خيز اي مسلمان، پرچم توحيد برپا كن
زوحدت قدرت ايمان، عيان بر اهل دنيا كن
بود هر آيه‎ايم، رمزي زلطف و رحمت داور
به ايمان و عمل باشد، مسلمان از همه برتر
منم قرآن، كتاب عشق و دانش و تقوي
به حكم آيتِ عدلم، ستم‎گر را كنم رسوا
منم در هر زمان، مستضعفان را بهترين سنگر
منم كوبندة بنياد هر طاغوت عصيان‎گر
به پا خيز اي مسلمان، پرچم توحيد برپا كن
زوحدت قدرت ايمان، عيان بر اهل دنيا كن

[="darkorchid"][="tahoma"]بيا يه لحظه با هم در سكوت فكر كنيم،

سکوتی که با فکر نکردن به مشغله های دنیوی بدست میاد،

فرض كن الان مرديم و از اين دنيا رفتيم،

بدون ِخوندن ِحتى يك بار معنى تمام سخنان خدا (قرآن) در تمام عمر،

یعنی حتی "یک بار"،

بيا قبل از اينكه دير بشه،

حداقل يك دور سخنان خدا رو بخونيم ببينيم چى گفته

روزى يك صفحه فقط "معنى" قرآن

باور كن سخت نيست

مطمئن باش ضرر نميكنى[/][/]

بخوان آيات بس زيباي قرآن
كلام نغز و روح افزاي قرآن
سحرگاهان تلاوت كن به اخلاص
سپس انديشه در معناي قرآن
بخوان اين معجزه وآنگه بينديش
همين بس شاهد گوياي قرآن
شفاي آنچه درد است و مصائب
بجوي از مكتب والاي قرآن
هدايت آفرين است و سعادت
اطاعت گر كني فتواي قرآن
همي بر اهل عصيان و منافق
زيان آرد شگفتي هاي قرآن
بلي ، آثارذات كبريائي
نمودار است در هر جاي قرآن
نگنجد فهم اسرارش به افكار
كه بي پايان بود درياي قرآن
بخوان تا مي تواني علم تفسير
ولي كوشش نما اجراي قرآن
خدايا رحمتي فرما به "ذوقي "
شود جوينده و داناي قرآن

(عبد الغفور ذوقي«طالقاني»)

حديث عشق و ايمان است قرآن
صفا بخش دل و جان است قرآن
گلي از گلشن فيض الهي
نه تنها گل ، گلستان است قرآن

اي روح و فروغ زندگاني

هر سوره آن طنين عشق است و بهار

هر جا قسم زمين و ليل است و نهار

راهي است فراسوي بشر تا به خدا

قرآن كه آرامش روح است و قرار

هر قطره كز آسمان چكيد باران شده است

هر رود به نام او خروشان شده است

هر آيه سبز و روشنش را خواندم

روحم چه عجيب عجين قرآن شده بود

اي نور و كتاب آسماني، قرآن

اي روح و فروغ زندگاني، قرآن

خواندم ز تو اين بهار را از توحيد

اي هر چه كران ز بيكراني، قرآن

مهديه بصيري

نسیم کوی جـــانــــــــــان است قرآن

شمیم عطر رحمان است قرآن




بود روشنـــــــگر راه ســـــــــــــــعادت

چو خورشید فروزان است قرآن




به گلزارش ، خـــــزان راهــــی نـــدارد

بهاران در بهاران است قرآن




صفای بوســـتـان آســــــــــمانـی است

شکوه باغ رضوان است قرآن




رهـــــــــاند آدمــــــی را ،از جهـــــــــالت

فروغ علم و ایمان است قرآن




طـــــــراوت بخــــش روح مؤمنیــن است

به جسم عارفان ، جان است قرآن




به صدق و راستـــــی همتـــــــــــا ندارد

رفیق نیک پیمان است قرآن




نهان در سیــــــنه او ، سٌر عشـق است

کلید گنج عرفان است قرآن




بود معــــجز ، رســـول هاشــــــــــمی را

که در شأنش ثناخوان است قرآن




طبـــــیب درد های بـــــــی دوا اوســـــت

به جان خسته درمان است قرآن




تسـلی بخش دلــــــهای غمین است

چراغ شام حرمان است قرآن


خلــــــــل کـــــــی ره برد بر ساحت او ؟

بنائی سخت بنیان است قرآن


در آن سامان که سامان نیست کس را

پناه هر مسلمان است قرآن