دختری دوست داره زودتر به اون پسری که در نظرشه برسه باید چی کار کنه؟

تب‌های اولیه

102 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دختری دوست داره زودتر به اون پسری که در نظرشه برسه باید چی کار کنه؟

ممنون میشم جوابمو بدید

سلام

یعنی از پسری خوشش اومده یا اینکه پسری که مرد آرزوهاش هست ؟

در هر دو صورت باید اول از همه خدا را واسطه قرار دهد و توکل واقعی به خدا داشته باشد

اما اینکه چطوری به قول معروف بره خواستگاری پسر !!! والا باید طوری باشه که فکر همه چیز را بکند که خداوند راضی باشد

می تواند به مادرش بگه مادرش هم به مادر اون پسر یه ندایی چیزی بده که باب آشنایی باز بشه

به هر حال اون پسر هم بايد دوست داشته باشه به اون دختر برسه .

اگه اون پسر هم اينو دوست داشته باشه خودش ميره خواستگاري .

اگه هم دوست نداشته باشه كه ميشه دوست داشتن يه طرفه و مابقي ماجرا ديگه معلومه .

[="Indigo"]به نظر من كه اصلا دختر نبايد پا پيش بزاره .:Nishkhand:
البته با رفتاراي دختر معلوم ميشه كه به طرف علاقه داره ولي اگه پسر واكنشي به رفتارهاي دختر نشون نده و ابراز علاقه و خواستگاري نكنه پس حتما نميخواد يا فكر ازدواج با اونو نميكنه ( البته بستگي به شرايطم داره يه موقع دختر از پسر بالاتره احتمالاين ميره كه پسر جرات خواستگاري از اونو نداره ولي اگه پسري در شان خودش باشه و خيلي خجالتي هم نباشه و واكنشي نشون نده )بهتره دختر ديگه پيگير نشه.
[/]

لازم نیست کاری کنه جز توکل و درخواست صلاح! و هر وقت اون اقا تشریف آورد و رسما خواستگاری نمود میتونه خیلی عاقلانه روش فکر و تحقیق کنه نه این که خواست و احساسش بر اون غلبه کنه و با دید احساسی وارد زندگی شه و بعد ببینه زندگی یه جور دیگه است این آدم همونی هست که من می خواستم! دید باز و عاقلانه برای شروع همین

سلام

باید یک نفر را واسطه قرار دهد، و آن واسطه پسر را ترغیب و تشویق به ازدواج با دختر مورد نظر کند، ترجیحا پسر نفهمد که درخواست از جانب دختر بوده و واسطه طوری رفتار کند که انگار دختر از این ماجرا بی خبر است، بعد از ازدواج هم دختر نباید بگوید چون در بعضی موارد این مسئله باعث سرکوفت دختر شده

razi;46863 نوشت:
سلام

باید یک نفر را واسطه قرار دهد، و آن واسطه پسر را ترغیب و تشویق به ازدواج با دختر مورد نظر کند، ترجیحا پسر نفهمد که درخواست از جانب دختر بوده و واسطه طوری رفتار کند که انگار دختر از این ماجرا بی خبر است، بعد از ازدواج هم دختر نباید بگوید چون در بعضی موارد این مسئله باعث سرکوفت دختر شده

دوست گرامی

بهیچ عنوان این کار درست نیست - اصلا و ابدا
هرگز نه حودتان کسی را مستقیما تشویق به ازدواج با فرد دیگری کنید و نه هرگز واسطه ای قرار دهید
به جرات می توانم بگویم تنها درصد بسیار بسیار کمی از کسانی که اینگونه ازدواج کرده اند ازدواج موفقی داشته اند . حالا پدر و مادر انتخاب کنند موضوع فرق می کند اما دیگران هرگز

سلام

به نظر منم اصلا کار درستی نیست که یکیو واسطه کنه چون فردا اگه اقا پسره فهمید دیگه دختر خانومه کارش زاره
پس بهترین کار اینه بشینه دعا کنه تا پسره بیاد:khandeh!: البته خوب شرایط یه دختر ایجاب میکنه اینجوری باشه و به نظر من این به صلاحشه

پیام قاصدک;46828 نوشت:
دختری دوست داره زودتر به اون پسری که در نظرشه برسه باید چی کار کنه؟

با سلام

به تايپك 12 اين پست يه نگاهي بندازين

http://www.askdin.com/showthread.php?t=3983&page=2

راهنمايي خوبي است

پیام قاصدک;46828 نوشت:

دختری دوست داره زودتر به اون پسری که در نظرشه برسه باید چی کار کنه؟

ممنون میشم جوابمو بدید

به نام خدا

زُرْعَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ كَانَ رَجُلٌ بِالْمَدِينَةِ وَ كَانَ لَهُ جَارِيَةٌ نَفِيسَةٌ فَوَقَعَتْ فِي قَلْبِ رَجُلٍ وَ أُعْجِبَ بِهَا فَشَكَا ذَلِكَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ :


تَعَرَّضْ لِرُؤْيَتِهَا وَ كُلَّمَا رَأَيْتَهَا فَقُلْ

أَسْأَلُ اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ

فَفَعَلَ فَمَا لَبِثَ إِلَّا يَسِيراً حَتَّى عَرَضَ لِوَلِيِّهَا سَفَرٌ فَجَاءَ إِلَى الرَّجُلِ فَقَالَ يَا فُلَانُ أَنْتَ جَارِي وَ أَوْثَقُ النَّاسِ عِنْدِي وَ قَدْ عَرَضَ لِي سَفَرٌ وَ أَنَا أُحِبُّ أَنْ أُودِعَكَ فُلَانَةَ جَارِيَتِي تَكُونُ عِنْدَكَ فَقَالَ الرَّجُلُ لَيْسَ لِي امْرَأَةٌ وَ لَا مَعِي فِي مَنْزِلِي امْرَأَةٌ فَكَيْفَ تَكُونُ جَارِيَتُكَ عِنْدِي فَقَالَ أُقَوِّمُهَا عَلَيْكَ بِالثَّمَنِ وَ تَضْمَنُهُ لِي تَكُونُ عِنْدَكَ فَإِذَا أَنَا قَدِمْتُ فَبِعْنِيهَا أَشْتَرِيهَا مِنْكَ وَ إِنْ نِلْتَ مِنْهَا نِلْتَ مَا يَحِلُّ لَكَ فَفَعَلَ وَ غَلَّظَ عَلَيْهِ فِي الثَّمَنِ وَ خَرَجَ الرَّجُلُ

فَمَكَثَتْ عِنْدَهُ مَا شَاءَ اللَّهُ حَتَّى قَضَى وَطَرَهُ مِنْهَا ثُمَّ قَدِمَ رَسُولٌ لِبَعْضِ خُلَفَاءِ بَنِي أُمَيَّةَ يَشْتَرِي لَهُ جَوَارِيَ فَكَانَتْ هِيَ فِيمَنْ سُمِّيَ أَنْ يُشْتَرَى فَبَعَثَ الْوَالِي إِلَيْهِ فَقَالَ لَهُ جَارِيَةَ فُلَانٍ قَالَ فُلَانٌ غَائِبٌ فَقَهَرَهُ عَلَى بَيْعِهَا وَ أَعْطَاهُ مِنَ الثَّمَنِ مَا كَانَ فِيهِ رِبْحٌ

فَلَمَّا أُخِذَتِ الْجَارِيَةُ وَ أُخْرِجَ بِهَا مِنَ الْمَدِينَةِ قَدِمَ مَوْلَاهَا فَأَوَّلُ شَيْ‏ءٍ سَأَلَهُ سَأَلَهُ عَنِ الْجَارِيَةِ كَيْفَ هِيَ فَأَخْبَرَهُ بِخَبَرِهَا وَ أَخْرَجَ إِلَيْهِ الْمَالَ كُلَّهُ الَّذِي قَوَّمَهُ عَلَيْهِ وَ الَّذِي رَبِحَ فَقَالَ هَذَا ثَمَنُهَا فَخُذْهُ فَأَبَى الرَّجُلُ وَ قَالَ لَا آخُذُ إِلَّا مَا قَوَّمْتُ عَلَيْكَ وَ مَا كَانَ مِنْ فَضْلٍ فَخُذْهُ لَكَ هَنِيئاً فَصَنَعَ اللَّهُ لَهُ بِحُسْنِ نِيَّتِهِ

الكافي ج : 5 ص : 559

زرعه گفت: مردى در مدينه بود كه كنيز زيبا و كم نظيرى داشت عشق اين كنيز بدل شخصى قرار گرفت شكايت اين عشق و محبت را بحضرت صادق عليه السّلام عرضكرد.

حضرت فرمود: خود را در سر راه او قرار ده هر وقت او را ديدى بگو «اسأل اللَّه من فضله» از فضل خدا در خواست ميكنم. اين كار را كرد.
چيزى نگذشت كه براى صاحب كنيز سفرى پيش آمد بهمان مرد مراجعه نموده گفت: تو همسايه من هستى و از همه‏ى مردم بيشتر مورد اعتماد منى برايم سفرى پيش آمده من مايلم كنيز خود فلانى را پيش تو امانت بگذارم.

آن مرد گفت: من زن ندارم و در خانه‏ام زنى وجود ندارد چطور ممكن است كنيز تو پيش من باشد. گفت: اشكالى ندارد من او را بتو ميفروشم در ضمن تعهد ميكنى كه او را نگهدارى وقتى بر گشتم باز بخودم ميفروشى اگر با او همبستر هم شدى برايت حلال خواهد بود.

قبول كرد با بهاى گرانى كنيز را خريد. آن مرد بسفر رفت مدتى در مسافرت بود تا بالاخره كارش تمام شد. در اين بين نماينده‏اى از طرف يكى از خلفاى بنى اميه آمد كه براى خليفه كنيز ميخريد او را راهنمائى كردند براى خريدن كنيز فلانى.

در جواب نماينده خليفه گفت: صاحب كنيز بسفر رفته بزور كنيز را از او خريد از مبلغى كه خريده بود بيشتر داد همين كه كنيز را از مدينه خارج كرد، صاحب سابقش آمد اول چيزى كه پرسيد راجع بكنيز بود كه حالش چطور است. جريان را براى او نقل كرد و تمام پولى كه نماينده خليفه داده بود در اختيار آن مرد گذاشت گفت: اين پولى است كه من گرفته‏ام.

صاحب كنيز گفت من همان قدر كه قيمت كرده‏ام براى تو مى‏گيرم زيادى مال تو است برادر حلالت باد خداوند بواسطه نيت خوب او هم كنيز را نصيبش كرد و هم سودى برد.
.
.

پسري يه دختري رو خيلي دوست داشت که توي يه سي دي فروشي کار ميکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هيچي نگفت. هر روز به اون فروشگاه ميرفت و يک سي دي مي خريد فقط بخاطر صحبت کردن با اون... بعد از يک ماه پسرک مرد... وقتي دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد... دخترک ديد که تمامي سي دي ها باز نشده... دخترک گريه کرد و گريه کرد تا مرد... ميدوني چرا گريه ميکرد؟ چون تمام نامه هاي عاشقانه اش رو توي جعبه سي دي ميگذاشت و به پسرک ميداد

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

ادم نباید حرف دلشو نگاه داره اما ................ از نظر من دختر نباید پا پیش بذاره چون تا اخر عمرش سر هر دعوای اون اقا این کارو سرش میزنه !!!

فقط توکل کن به خدا .....از اون بخواه که کارو ردیف کنه ....

.اون اقا پسر مشغول به درس خواندن هستنند یا مشغول به کار ؟؟؟

یاسین;48246 نوشت:
به نام خدا

زُرْعَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ كَانَ رَجُلٌ بِالْمَدِينَةِ وَ كَانَ لَهُ جَارِيَةٌ نَفِيسَةٌ فَوَقَعَتْ فِي قَلْبِ رَجُلٍ وَ أُعْجِبَ بِهَا فَشَكَا ذَلِكَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ :

تَعَرَّضْ لِرُؤْيَتِهَا وَ كُلَّمَا رَأَيْتَهَا فَقُلْ

أَسْأَلُ اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ

فَفَعَلَ فَمَا لَبِثَ إِلَّا يَسِيراً حَتَّى عَرَضَ لِوَلِيِّهَا سَفَرٌ فَجَاءَ إِلَى الرَّجُلِ فَقَالَ يَا فُلَانُ أَنْتَ جَارِي وَ أَوْثَقُ النَّاسِ عِنْدِي وَ قَدْ عَرَضَ لِي سَفَرٌ وَ أَنَا أُحِبُّ أَنْ أُودِعَكَ فُلَانَةَ جَارِيَتِي تَكُونُ عِنْدَكَ فَقَالَ الرَّجُلُ لَيْسَ لِي امْرَأَةٌ وَ لَا مَعِي فِي مَنْزِلِي امْرَأَةٌ فَكَيْفَ تَكُونُ جَارِيَتُكَ عِنْدِي فَقَالَ أُقَوِّمُهَا عَلَيْكَ بِالثَّمَنِ وَ تَضْمَنُهُ لِي تَكُونُ عِنْدَكَ فَإِذَا أَنَا قَدِمْتُ فَبِعْنِيهَا أَشْتَرِيهَا مِنْكَ وَ إِنْ نِلْتَ مِنْهَا نِلْتَ مَا يَحِلُّ لَكَ فَفَعَلَ وَ غَلَّظَ عَلَيْهِ فِي الثَّمَنِ وَ خَرَجَ الرَّجُلُ

فَمَكَثَتْ عِنْدَهُ مَا شَاءَ اللَّهُ حَتَّى قَضَى وَطَرَهُ مِنْهَا ثُمَّ قَدِمَ رَسُولٌ لِبَعْضِ خُلَفَاءِ بَنِي أُمَيَّةَ يَشْتَرِي لَهُ جَوَارِيَ فَكَانَتْ هِيَ فِيمَنْ سُمِّيَ أَنْ يُشْتَرَى فَبَعَثَ الْوَالِي إِلَيْهِ فَقَالَ لَهُ جَارِيَةَ فُلَانٍ قَالَ فُلَانٌ غَائِبٌ فَقَهَرَهُ عَلَى بَيْعِهَا وَ أَعْطَاهُ مِنَ الثَّمَنِ مَا كَانَ فِيهِ رِبْحٌ

فَلَمَّا أُخِذَتِ الْجَارِيَةُ وَ أُخْرِجَ بِهَا مِنَ الْمَدِينَةِ قَدِمَ مَوْلَاهَا فَأَوَّلُ شَيْ‏ءٍ سَأَلَهُ سَأَلَهُ عَنِ الْجَارِيَةِ كَيْفَ هِيَ فَأَخْبَرَهُ بِخَبَرِهَا وَ أَخْرَجَ إِلَيْهِ الْمَالَ كُلَّهُ الَّذِي قَوَّمَهُ عَلَيْهِ وَ الَّذِي رَبِحَ فَقَالَ هَذَا ثَمَنُهَا فَخُذْهُ فَأَبَى الرَّجُلُ وَ قَالَ لَا آخُذُ إِلَّا مَا قَوَّمْتُ عَلَيْكَ وَ مَا كَانَ مِنْ فَضْلٍ فَخُذْهُ لَكَ هَنِيئاً فَصَنَعَ اللَّهُ لَهُ بِحُسْنِ نِيَّتِهِ

الكافي ج : 5 ص : 559

زرعه گفت: مردى در مدينه بود كه كنيز زيبا و كم نظيرى داشت عشق اين كنيز بدل شخصى قرار گرفت شكايت اين عشق و محبت را بحضرت صادق عليه السّلام عرضكرد.

حضرت فرمود: خود را در سر راه او قرار ده هر وقت او را ديدى بگو «اسأل اللَّه من فضله» از فضل خدا در خواست ميكنم. اين كار را كرد.
چيزى نگذشت كه براى صاحب كنيز سفرى پيش آمد بهمان مرد مراجعه نموده گفت: تو همسايه من هستى و از همه‏ى مردم بيشتر مورد اعتماد منى برايم سفرى پيش آمده من مايلم كنيز خود فلانى را پيش تو امانت بگذارم.

آن مرد گفت: من زن ندارم و در خانه‏ام زنى وجود ندارد چطور ممكن است كنيز تو پيش من باشد. گفت: اشكالى ندارد من او را بتو ميفروشم در ضمن تعهد ميكنى كه او را نگهدارى وقتى بر گشتم باز بخودم ميفروشى اگر با او همبستر هم شدى برايت حلال خواهد بود.

قبول كرد با بهاى گرانى كنيز را خريد. آن مرد بسفر رفت مدتى در مسافرت بود تا بالاخره كارش تمام شد. در اين بين نماينده‏اى از طرف يكى از خلفاى بنى اميه آمد كه براى خليفه كنيز ميخريد او را راهنمائى كردند براى خريدن كنيز فلانى.

در جواب نماينده خليفه گفت: صاحب كنيز بسفر رفته بزور كنيز را از او خريد از مبلغى كه خريده بود بيشتر داد همين كه كنيز را از مدينه خارج كرد، صاحب سابقش آمد اول چيزى كه پرسيد راجع بكنيز بود كه حالش چطور است. جريان را براى او نقل كرد و تمام پولى كه نماينده خليفه داده بود در اختيار آن مرد گذاشت گفت: اين پولى است كه من گرفته‏ام.

صاحب كنيز گفت من همان قدر كه قيمت كرده‏ام براى تو مى‏گيرم زيادى مال تو است برادر حلالت باد خداوند بواسطه نيت خوب او هم كنيز را نصيبش كرد و هم سودى برد.
.
.


سلام و درود:Gol:

استاد یاسین اگر لطف بفرمایید مسئله ی کنیز و غلام رو که در صدر اسلام مرسوم بوده توضیح بفرمایید ممنون میشم.

البته در یه تاپیک جدا ! چون می ترسم دوباره برچسب انحراف تاپیک رو به بنده بزنند:khandeh!:

شما هم اگر مایلید سازمان های دفاع از حقوق زنان سایت سراغتون نیان سریع تر این کار رو انجام بدید:khandeh!:

امّا در مورد سئوال این کاربر بزرگوار بنده می خوام ساز مخالف بزنم :Cheshmak::khandeh!:

دوستان گوششون رو بگیرن تا شروع کنم:khandeh!:

هر وقت آماده بودید خبر کنید:khandeh!:

یا علی

از دوستان ممنونم به خاطر راهنماییشون
پس چی شد آقای قضاوت چرا حرفتونو نصف کاره گذاشتید و رفتید من منتظرم....

فقط دعا کنه
چون اقدام بر علیه خودش خواهد بود

بسم الله الرحمن الرحیم


من شنیدم که برای ازدواج خوبه که انسان دو رکعت نماز بخوانه و او کسی رو که دوست داره از خدا بخواد.

بسم الله الرحمن الرحیم


راه حلی برای این خانم،لطفا روی لینک زیرکلیک کنید.

http://www.askdin.com/showthread.php?p=53978#post53978

پیام قاصدک;53932 نوشت:
از دوستان ممنونم به خاطر راهنماییشون
پس چی شد آقای قضاوت چرا حرفتونو نصف کاره گذاشتید و رفتید من منتظرم....

سلام و درود:Gol:

بابت کوتاهی که کردم از دوستان عذر خواهی می کنم :Gol:

راستش تو این مدت مسائلی پیش اومد که ترجیح دادم ادامه ندم ولی خوب چون دوستان درخواست کردند خواستم شرمنده ی شما عزیزان نشم گفتم متمم عرایضم رو هم بنویسم:Gol:اول یه شوخی:Cheshmak:

می بینید که بنده ناز نکردم و اومدم برای پاسخگویی چون ناز کردن کار...:khandeh!:

:Gol::Gol:... ها روزتون رو صمیمانه بهتون تبریک عرض می کنم و آرزوی خوشبختی برای همتون دارم:Gol:

خوب بگذریم:Cheshmak:

در پاسخ خواهر بزرگوارامان سرکار قاصدک دوستان و اساتید پاسخ های مفید و سازنده ای فرمودند بنده هم نظر شخصی خودم رو عرض می کنم.

در ابتدا در پاسخ به این سئوالتون که آیا دختر خانم می تونه علاقه اش رو به یک پسر ابراز کنه یا به قول معروف بهش بگه بهش علاقه داره!

ببینید جواب سئوال شما نسبیه !

نه مطلقاً آری نه مطلقاً خیر !!!

خوب پس در این گونه موارد باید چطور رفتار کنیم !

به نظر حقیر رفتار دختر خانم باید با توجه به شخصیت و درک و فهم اون پسر باشه. و بهترین راه شناخت اون خانواده اش است .

شاید به گفته ی دوستان اگر دختر خانم چنین مطلبی رو عنوان کنه در ادامه زندگی مشکلاتی برایش پیش خواهد آمد . ولی این مسئله کلی نیست عرض کردم به نوع بینش و میزان فرهیختگی طرف مقابل بستگی داره!

مصداقی هم دارم که برای اینکه مطلب طولانی نشه در پست های بعدی ذکر می کنم

دوستان و اساتید اگر از استاد یاسین خبر دارید بنده رو هم بی خبرنزارید چون مدتیه غیبش زده:Cheshmak:


یا علی

قضاوت;54073 نوشت:
دوستان و اساتید اگر از استاد یاسین خبر دارید بنده رو هم بی خبرنزارید چون مدتیه غیبش زده

دوست گرامی سلام

استاد ...... بخاطر مشغله کاری دیگه تشریف ندارند و با این سایت همکاری نمی نمایند

خواستم مطلبی بگویم دیدم در لینکی که جناب طاها داده اند مطلب به طور جامع بیان شده است دیگر نکته ای برای بیان نمانده!

پیام قاصدک;46828 نوشت:
ممنون میشم جوابمو بدید

باعرض سلام و تشکر
از آنجا که صرف عشق و علاقه ضامن ازدواج موفق نیست و دختر هیچ اطلاع دقیقی از تاریخچه زندگی طرف مورد علاقه اش ندارد حتی نمی دونه که احساس مشابه داره یا نداره یا نه باید با خودکنترلی و خویشتن داری و پرهیز از سرمایه گذاری یک طرفه احتمالی و مدیریت فکر از طریق واسطه احساس خودش را به طرف مقابل از طریق افراد متأهل و یا اگر فردی امین نبود باید از طریق مشاور و واسطه ای مانند روحانی محل استفاده کنه اگر چه آن پسر اگر علاقه مند باشه و احساسی نسبت به دختر داشته باشه حتما با توجه به روحیاتی که پسر ها دارند از هر وسیله ای این دوست داشتن را مطرح می کرد بنابراین صبر و خویشتن داری باعث ازدواج همراه با عزت نفس و خودارزشمندی میشه و قدرت انتخاب عاقلانه را به پسر میده و از طرفی باعث سرزنش های بعد از ازدواج از طرف مرد نمیشه به امید موفقیت همه انسان های روی کره زمین مخصوصاً کاربران و کارشناسان اسک دین

مدیر سایت;54169 نوشت:

استاد یاسین بخاطر مشغله کاری دیگه تشریف ندارند و با این سایت همکاری نمی نمایند


سلام و درود:Gol:

از نوع کلامتون میشه برداشت کرد که قم تشریف ندارند و رفتند مأموریت:Gig:

به هر حال هرجای این کره ی خاکی هستند براشون آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون رو دارم:Gol:

دلمان برای نوع بیان ایشان تنگ می شود :Gol:

تسلط بر فنون بیان و انتقال مطلب از خصوصیات برجسته ی ایشان است که در میان اساتید کم نظیر است :Gol:


سلام بنده و دوستان را به ایشان برسانید و بفرمایید که مشتاقانه منتظر حضور دوباره ی ایشان در سایت هستیم:Gol:


یا علی

میتونی بری جلو و بگی بدون هیچ واسطه ای و شانست رو امتحان کنی

اما میتونی از مشکلات بعدی اش بترسی و عقب بشینی

من پیشنهاد می کنم ببین عقل و دلت هر دو به چه پیشنهادی اشاره می کنند

یک راه بین این دو انتخاب کن

اميدوار;54250 نوشت:

از آنجا که صرف عشق و علاقه ضامن ازدواج موفق نیست و دختر هیچ اطلاع دقیقی از تاریخچه زندگی طرف مورد علاقه اش ندارد حتی نمی دونه که احساس مشابه داره یا نداره یا نه باید با خودکنترلی و خویشتن داری و پرهیز از سرمایه گذاری یک طرفه احتمالی و مدیریت فکر از طریق واسطه احساس خودش را به طرف مقابل از طریق افراد متأهل و یا اگر فردی امین نبود باید از طریق مشاور و واسطه ای مانند روحانی محل استفاده کنه اگر چه آن پسر اگر علاقه مند باشه و احساسی نسبت به دختر داشته باشه حتما با توجه به روحیاتی که پسر ها دارند از هر وسیله ای این دوست داشتن را مطرح می کرد بنابراین صبر و خویشتن داری باعث ازدواج همراه با عزت نفس و خودارزشمندی میشه و قدرت انتخاب عاقلانه را به پسر میده و از طرفی باعث سرزنش های بعد از ازدواج از طرف مرد نمیشه به امید موفقیت همه انسان های روی کره زمین مخصوصاً کاربران و کارشناسان اسک دین

سلام و درود:Gol:

فرمایشات شما کاملاً درست:Gol:

بنده هم کاملاً تأیید می کنم ! نمی خواستم دخالت کنم تو کار مشاورین محترم :Cheshmak:
البته تو این مورد!!!! چون بنده همیشه پا می کنم تو کفش اینو اون :khandeh!:
ولی به ما نسل سومی ها ایراد نگیرید گدای علم و معرفتیم :Cheshmak:

امّا همه می دونند که قضاوت رو هوا حرف نمی زنه عرایضم مستنده :khandeh!:

نقل کردم:Cheshmak: مصداق دارم :Cheshmak:

بر می گردم خیلی زود:khandeh!:

یا علی

زیتون;46863 نوشت:
سلام

باید یک نفر را واسطه قرار دهد، و آن واسطه پسر را ترغیب و تشویق به ازدواج با دختر مورد نظر کند، ترجیحا پسر نفهمد که درخواست از جانب دختر بوده و واسطه طوری رفتار کند که انگار دختر از این ماجرا بی خبر است، بعد از ازدواج هم دختر نباید بگوید چون در بعضی موارد این مسئله باعث سرکوفت دختر شده


با احترام فراوان به زيتون عزيز
به نظر بنده هم اين كار درست نيست
چون اين بايد تا آخره عمر دختر به صورت راز باقي بمونه و چون شخص ديگري از اين راز باخبره دختر دچار استرس مي شه كه نكنه پسره بفهمه!!!
دوما ازدواجي كه از اولش با پنهان كاري شروع بشه ......

سلاممممم

به نظر من دختر اصلا نباید عاشق بشه زمونه ی بدیه مگه ما عاشق شدیم چی شد!هیچی /در ضمن من تازه متوجه شدم که علاقه به غیر از خدا شرک میشه چون معشوق همیشه تو ذهنته درحالی که قلب جایگاه خداست
تو این دوره کمتر کسی لایق عشق ورزیدنه
باید بشینی با خودت زندگی کنی والسلام../مگه فرهاد که اینقدر عاشق شیرین بود به کجا رسید ایکاش یکم محبت و علاقه ی خدا تو دلمون جا میشد
هنوزم درگیر این مساله ام که چرا انسان نمیتونه به خدا انگونه که عاشق هم نوعش میشه و حتی بیشتر عشق بورزه...:hey:

[="purple"] من اینطور برداشت کردم:

نتیجه ی اخلاقی روایت استاد یاسین:

در خیابان ها گشت بزنید و چشم بچرخانید و هنگامی که دختری چشم شمارا گرفت آمارش را گرفته بر سر مسیرش ظاهر شوید و بگویید "اسال الله من فضله".

بدون اینکه اونو بشناسیم و با ما سنخیت و کفیت داشته باشه.و بدون توجه به حکم حرام بودن نگاه به نامحرم.

نه ما در عشق از زلیخا با وفاتریم که عمری در حسرت معشوق بسوزیم و بگریم و نه معشوق ما از حضرت یوسف (ع) با کمالات تر و زیباتر است.

عمر و جوانی اکثر جوونای ما جای اینکه صرف خودسازی و معرفت خود و خدا در جهت کمال روح و ساختن ابدیت بشه صرف سرمایه گذاری در عشقی میشه اگر به وصال بیانجامد بیش از سالی به طول نخواهد انجامید و اگر به وصال نیانجامد عمری حسرت و سوز و غم و عزلت به همراه خواهد داشت.

چه عشق مقدسی!!!! با یک نگاه هرز شروع میشود و با دلزدگی و یا حسرت و غم و غصه و افسردگی و نا امیدی و خودکشی پایان داده میشود.[/]

[="seagreen"]امام صادق (ع) میفرمایند: [/]

[="blue"] دل هايي که از ياد خدا خالی شده اند خداوند محبت غير خود را به آنها چشانده است![/]

[="seagreen"]پیامبر (ص) میفرمایند:[/]

[="blue"]نگاه به نامحرم تيري زهر آلبود از تيرهاي شيطان است.[/]

[="purple"] از کجا معلوم که زهر این تیر همون عشق نباشد که عاشق را کور و کر میکند؟[/]

[="purple"] بدیهی هست که عشق به همسر مقوله ی دیگری هستش و نه تنها با عشق خداوند منافات ندارد بلکه رابطه ی مستقیم داشته و از موجبات کمال روح است.[/]

[="indigo"] اگر اشتباه میکنم دوستان و کارشناسان محترم راهنمایی بفرمایند.[/]

*شیوا*;271127 نوشت:
چرا انسان نمیتونه به خدا انگونه که عاشق هم نوعش میشه و حتی بیشتر عشق بورزه...

سلام.به نظر من چون خدا تو ذهنته.باهاش برخورد نداشتی.باهاش مکالمه نکردی که اخلاقش رو ببینی.ولی یه انسان رو چون میشه باهاش هم کلام شد بیشتر میشه دوست داشت

magoot;271191 نوشت:
سلام.به نظر من چون خدا تو ذهنته.باهاش برخورد نداشتی.باهاش مکالمه نکردی که اخلاقش رو ببینی.ولی یه انسان رو چون میشه باهاش هم کلام شد بیشتر میشه دوست داشت

اره منم به این حقیقت پی برم و باهاش صحبت میکنم و به امید شنیدن جواب هستم

ولی یه چیزی هست که خوشحالم میکنه تازگیا اصلا محبت و علاقه ی ادمارو نمیتونم تو دلم جا بدم
یعنی تقریبا میشه گفت غلبه بر احساسات

با سلام
عنوان این بحث در شان سایت گفتگوی دینی نیست
آقای ناظم کجایید پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی چی که اینجا بگیم چطوری دختر
:ok: مردم به پسر مردم برسه!!!

S.A.J;271196 نوشت:
با سلام
عنوان این بحث در شان سایت گفتگوی دینی نیست
آقای ناظم کجایید پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی چی که اینجا بگیم چطوری دختر
:ok: مردم به پسر مردم برسه!!!

همه چیز باید از ابعاد دینی بررسی بشه اینقدر محدود نباشید :Gol: Smile

*شیوا*;271194 نوشت:
اره منم به این حقیقت پی برم و باهاش صحبت میکنم و به امید شنیدن جواب هستم

نمی دونم حدیث بود روایت بود یا آيه ی قرن که از زبان خدا میگه: اگر می خواهید با من سخن بگویید نماز بخوانید و اگر می خواهید من با شما سخن بگویم قرآن بخوانید. پس اینکه منتظر شنیدن جواب از خدا هستید یعنی اینکه منتظرید براتون وحی بشه؟؟؟ برین قرآن بخونین دیگه.

سلام دوست عزیزم
من دیدم از نزدیکان که عاشق یکی از بچه های دانشگاهشون شده
البته دوستان میگفتن که چون اخلاق و طرز فکر و کلا چون طرف رو نمشناسیش دل نبند
ولی سوالی که من اینجا برام پیش اومد اینه که
این طرفی که یکی از نزدیکانم میگه ، از همه لحاظ خوبه
فکری ، مذهبی ..............
یعنی خیلی ها تاییدش میکنن و خیلی آدم خوبیه!!!!!!!!
بنظرم تو اینجور شرایط باید توکل به خدا زیادتر بشه
اینکه میگین اصلا نباید نگاه کنیم خوب درسته نگاه به نامحرم حرامه ولی بقصد ازدواج اصلا اشکال نداره!!

اسال الله من فضله:hamdel:

من كه ميگم به هيچ عنوان به چشم ازدواج به 1نفر ديگه نگاه نكنيد(تجربه شخصي)
1نفرو ميشناسم كه همين نگاه هاروميكرد،بعد ازچندوقت اون طرف رفت ازدواج كرد اين دوست ماتازه فهميد عجب اشتباهي بودن اون نگاه ها.

نقل قول:
همه چیز باید از ابعاد دینی بررسی بشه اینقدر محدود نباشید :gol: =)

سلام
محدود
ای بابا
دست رو دل ما نگذارید
من برای ناظممون گذاشتم
بگذریم

نقل قول:
من كه ميگم به هيچ عنوان به چشم ازدواج به 1نفر ديگه نگاه نكنيد(تجربه شخصي)
1نفرو ميشناسم كه همين نگاه هاروميكرد،بعد ازچندوقت اون طرف رفت ازدواج كرد اين دوست ماتازه فهميد عجب اشتباهي بودن اون نگاه ها.

من همیشه به دوستان گفتم
احساس سرمایه هست
سرمایتون رو جایی به کار گیرید که یقین داشته باشید افزایش پیدا می کنه(ازدواج)
حماقته همینطوری ابراز احساس کرد!
بخصوص وقتی نفرت و کینه و... رو به ارمغان خواهد داشت

امیر حسین999;271211 نوشت:
نمی دونم حدیث بود روایت بود یا آيه ی قرن که از زبان خدا میگه: اگر می خواهید با من سخن بگویید نماز بخوانید و اگر می خواهید من با شما سخن بگویم قرآن بخوانید. پس اینکه منتظر شنیدن جواب از خدا هستید یعنی اینکه منتظرید براتون وحی بشه؟؟؟ برین قرآن بخونین دیگه.

من قران میخونم ولی دلم میخواد صدای خداوندو بشنوم همونطور که خودش دوست داره صدامونو بشنوه:ok:

juventus;271286 نوشت:
من كه ميگم به هيچ عنوان به چشم ازدواج به 1نفر ديگه نگاه نكنيد(تجربه شخصي)
1نفرو ميشناسم كه همين نگاه هاروميكرد،بعد ازچندوقت اون طرف رفت ازدواج كرد اين دوست ماتازه فهميد عجب اشتباهي بودن اون نگاه ها.

ممنون از راهنماییتون واقعا خوب بود

مارو باش به چه چیزا فکر میکردیم =)))

سلام..اي كاش بيشتر توضيح ميداديد..

اون پسرچه وي‍ژگي هايي داشته..مثلا راه كار كاربر محترم(زيتون)واسه آنهايي كه موردشون عاليه و نشانه

مرد زندگي رو داره و ميدونيد خصوصيات شما به هم نزديكه ميتونيد از واسطه استفاده كنيد..

اما اگر علاقه ازاون دسته باشه كه با يك نگاه وظاهر علاقه مند شده اين علاقه رو نميشه روي اون سرمايه گذاري كرد.

او خواهد آمد...;46828 نوشت:
ممنون میشم جوابمو بدید

سلام!!!
بزرگترها به ما راه را نشان داده اند ودر دین هم آمده!
کاری ندارد فقط باید خوب گوش کنی!
برای یکی از آشنایان ما هم این مسئله پیش آمد که به خوبی حل شد.
راهش این است که اول به پدر ومادرت بگوئی رگ وراست
دوم پدر ومادرت یک نفر را که با خانواده آن آقا پسر دوست هستند وباهم ارتباط خوبی دارند را واسطه قرار دهید که فلان دختر از فامیل یا آشنای ما از پسر شما خوشش آمده و یا پسر شما را پسند کردند.این را به جد می گویم نیامدن بگویند یعنی که چی؟دختره چشم سفید یا نیامدند بگویند نه نمی شود.همین رگ گوئی وراستگوئیییییییی باعث شد با یک قرار در وقتی مناسب یک مراسم آشنائی برقرار شود وسپس صحبتها بین دو تا فرد رد وبدل شود در عین رعایت مسائل شرعی وخانواده ها هم صحبتها را انجام دادند ومراسم عقد تعیین شد ورفتند خرید کردند ورفتند سر زندگی خودشون!
به غیر از اینها هم هر کی بگه غرور بی خودی داره!
می خواهی بدون دردسر بری خونه خودت مستقل بشی نمی خواهی که شاخ غول بشکونی!!!!
من هم اگر کسی بود به مادرم می گویم نه ترس داره نه خجالت.:ok:

تو اروپا اینطوری با هم دیگه دوست می شن...!

دختر: هی دنیل، امروز چطوری!؟ چند وقتی هست می خوام چیزی بهت بگم و نظرت رو بپرسم!
دختر: من خیلی علاقه مند به شما شدم، و دوست دارم باهاتون بیشتر آشنا شم؟! آیا شما هم مایلید...!
پسر: باعث افتخار هستش، منم از شما خیلی خوشم می آد و مایلم بیشتر با روحیات شما آشنا شم.

تو کشور های خارجی، اصولا عشق های واقعی به همین سادگی شروع میشه...!
درسته بیشتر رابطه هاشون به آمیزش جنسی خاتمه پیدا می کنه که اونم ناشی از فرهنگشونه...!
اما به همین سادگی شروع می شه و دو نفر بعد از مدتی اگر تفاهم داشتن و هم رنگ هم بودن ازدواج می کنند.

اما تو ایران ماجرا کلا خلاف همه چیز است که عقل حکم می کنه.
دختر نباید به پسر مورد علاقه اش ابراز علاقه کنه چون که اون دختر هست. البته کار درستی هم می کنید پسرای ایرانی جنبه اینجور رفتار ها رو ندارند و زود خودشون رو گم می کنند. من خودم پسر هستم و با همه نوع آدمش هم در ارتباط بودم، بهتر هستش که غیر مستقیم حس خودت رو به اون طرف نشون بدی. اگر آدم تیزی باشه زود متوجه میشه که شما بهش علاقه مند شدید و اونم یک حرکتی نشون می ده و بقیه چیزا هم که سادس...

اما به نظرم بهتر است که دو نفر خیلی شیک با هم دیگه برخورد کنند و حس هم دیگه رو بهم بگند.
یا پسر خوشش می آد و عشق دختر رو تائید می کنه...!
یا نه، می گه من یک نفر دیگه رو دوست دارم و خداحافظ...!
خیلی ساده و بدون دردسر...!
این یکی نه، یکی دیگه...!

دختری که دوس داره زودتر به اون پسری که دوست داره برسه چکار باید بکنه؟

mahboobealavi;331385 نوشت:
دختری که دوس داره زودتر به اون پسری که دوست داره برسه چکار باید بکنه؟

با سلام

به نظر من باید از خدا بخواد
من نماز هدیه به حضرت فاطمه رو پیشنهاد میکنم و البته کتاب گنجهای معنوی رو بخونه خیلی چیزای به درد بخور توش نوشته شده

اگر از خداوند بخواد خداوند چنان اطمینانی در دل فرد قرارمیده که دیگه رسیدن یا نرسیدن مهم نیست به ارامش خاطر میرسه

ای نفس به ارامش رسیده [مطمعنه] به سوی پروردگارت بازگرد خداوند از تو راضیست و تو از خداوند ...

هر چیزی که اقدام کردن به اون سخته و ارزوهای محال رو از خدا بخواین و اصرار کنین مطمعن باشین نتیجه میگیرین:ok:
انشالله

در پناه حق و حقیقت

*شیوا*;331428 نوشت:
با سلام

به نظر من باید از خدا بخواد
من نماز هدیه به حضرت فاطمه رو پیشنهاد میکنم و البته کتاب گنجهای معنوی رو بخونه خیلی چیزای به درد بخور توش نوشته شده

اگر از خداوند بخواد خداوند چنان اطمینانی در دل فرد قرارمیده که دیگه رسیدن یا نرسیدن مهم نیست به ارامش خاطر میرسه

ای نفس به ارامش رسیده [مطمعنه] به سوی پروردگارت بازگرد خداوند از تو راضیست و تو از خداوند ...

هر چیزی که اقدام کردن به اون سخته و ارزوهای محال رو از خدا بخواین و اصرار کنین مطمعن باشین نتیجه میگیرین:ok:
انشالله

در پناه حق و حقیقت

تجربه ثابت کرده خانوم، در کار خیر دست دست کردن جایز نیست...!
به جای این همه فیلم بازی کردن...!
خیلی شیک و منطقی جلو پسر مورد علاقتون و بگیرید...!
و به جای اینکه کلی فیلم بازی کنید.
رک و راست بگید که از طرف خوشتون می آد و تموم...!
حال بقیه اش و بسپارید به خدا...!
یا طرف قبول می کنه، یا نمی کنه دیگه...!
البته شخصیت رو به روتون رو بسنجید، اگر طرف آدم منطقی و با خردی هستش اینطوری برید جلو..!
اما نه اگر از این بچه سوسول های، قرتی هستش همچین کاری نکنید.

تجربه ی ثابت کرده که ابراز نکردن علاقه ، سرانجام خوبی نداشته

و
دوستان اسک دینی هم در تاپیکی ثابت کردند که ابراز علاقه باز هم همین سرانجام رو دارهو

نظر شخصی: با ایما و اشاره و یه سری رفتارهای خاص

به نظر من که اگر محرم هستید به هم بگویید دوستتان دارم . واگر محرم نیستید رابطه خوبی نیست .
به طور کلی دوست پسر و دختر چیز خوبی نیست . حالا بچه های امروزی می گویند مد ؟ ایا ما هر کسی کاری کرد باید همان کاری رو بکنیم

سلام دوستان
سوال: دختری دوست داره زودتر به اون پسری که در نظرشه برسه باید چی کار کنه؟
جواب: افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
کار رو به خدا بسپارید که خدا بهترین ها رو برای شما رقم خواهد زد و به نظرم شما نباید هیچ اقدامی انجام بدید زیرا ابراز علاقه به نامحرم حرام است و موجب خشم خداوند خواهد شد.

به نام الله

سلام
من با حرف حمیده خانم موافقم باید فقط به خدا توکل کنه
گفتن احساسات به پسر باعث مشکلاتی در آینده میشه
و باعث کوچکی شخص میشود

یا علی:Gol:

چه بخواد زود برسه یا دیر برسه
تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
اگه به خیر باشه؟ انشالله که بهم میرسن
اگه که نه؟ خدا بهتر میدونه

ammarshia;331541 نوشت:
به نظر من که اگر محرم هستید به هم بگویید دوستتان دارم . واگر محرم نیستید رابطه خوبی نیست .
به طور کلی دوست پسر و دختر چیز خوبی نیست . حالا بچه های امروزی می گویند مد ؟ ایا ما هر کسی کاری کرد باید همان کاری رو بکنیم

وسلام نامی از نامهای خداست.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما.
یه سوال بپرسم؟

خداییش اگه با هم محرم بودن همچین سوالی میپرسید؟همچین تاپیکی درست میکردن؟

سلام به نظر من هم نبايد به پسر چيزي بگي
از رو تجربه ميگم

fagatbakhodabash;331529 نوشت:
نظر شخصی: با ایما و اشاره و یه سری رفتارهای خاص

در اينصورت بايد ببيني طرفت چه جوريه اگه جنبه داره بگي تازه اونم غير مستقيم و خيلي غير مستقيم با همين رفتارها بگي

مواظب باشيد به خدا توكل كنيد و كار رو دست خدا بسپاريد
ان شا لله هرچه خيره همون پيش مي ياد

فاطمیون 18;331587 نوشت:
وسلام نامی از نامهای خداست.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما.
یه سوال بپرسم؟

خداییش اگه با هم محرم بودن همچین سوالی میپرسید؟همچین تاپیکی درست میکردن؟


با سلام خدمت شما .
بعضی ها روشون نمی شود دیگر این رو همه می دونند که بعضی ها کم رو هستند
موضوع قفل شده است