چه كساني در صدر اسلام مرتد شدند ؟چرا؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه كساني در صدر اسلام مرتد شدند ؟چرا؟

نام و علت ارتداد مسلماناني كه در صدر اسلام و دوره پيامبر مرتد شدند را نوشته و علتش را توضيح بفرماييد

با سلام
آنگاه كه خبر درگذشت رسول خدا(ص) در سال 11هجري در سطح جزيرة العرب منتشر شد، ساكنان شبه جزيره را دو گروه فرهنگي متمايز تشكيل مي‏دادند: نخست آنان كه اسلام آورده بودند و ديگر كساني كه هنوز بر دين خود باقي بودند.
آن گروه كه هنوز اسلام نياورده بودند، طبعاً با از دنيا رفتن پيامبر اسلام(ص) قوت و قدرتي بيشتر احساس مي‏كردند و بر پايه چنين احساسي، علناً رويارويي و معارضه‏اي سخت را آغاز كردند و در سويي ديگر، اسلام‏آوردگان همگي در حال انتظار، چشمها را به سوي مدينه دوخته بودند و از هر رهگذري جوياي خبرهاي تازه از مدينه بودند.

پس از برگزاري سقيفه و بيعت با ابوبكر، برخي از قبايل اسلام‏آورده عرب، به چنين بيعتي گردن ننهادند و به تبع از پرداخت زكات خود به خليفه خودداري ورزيدند. همين مسأله منجر به شعله‏ور شدن آتش جنگ ميان خليفه و برخي از قبايل عرب شد كه مورخان مسلمان مجموع اين وقايع را «رده» نام نهاده و قبايل درگير جنگ را «مرتدين» خوانده‏اند.
جنگهاي رده از ديدگاه تاريخي حائز اهميت فراوان است و در دست داشتن تحليل صحيحي از اين جنگها مي‏تواند در تحليل فرآيند گسترش اسلام در سده نخست هجري و نيز جايگاه خلافت در برهه آغازين آن كارساز باشد. با اين وصف بايد عنايت داشت كه اهميت موضوع از نظر مواضع اعتقادي، خود موجب بوده است تا مبحث رده به يكي از پيچيده‏ترين مباحث در تاريخ‏نگاري صدر اسلام مبدل گردد.

ابهام موجود در جريانهاي فكري حاكم بر اين جنگها و هم تأثير موضع‏گيري‏ها در ضبط و تفسير وقايع، در عمل موجب شده است تا در ميان منابع تاريخي، حتي درباره فضاي اصلي اين جنگها اتفاق نظري وجود نداشته باشد.
در پاره‏اي از روايات مسأله رده به گونه‏اي مطرح شده كه گويي به جز مكه و مدينه و پيرامون آنها، كمتر عربي در شبه جزيره بر ديانت اسلام پابرجا مانده بوده است؛ در حالي كه بر پايه دسته‏اي ديگر از روايات، اساساً ارتداد را در ماجراي رده نبايد به معناي خروج از دين تلقي كرد.
دسته سومي از روايات نيز وجود دارند كه اهل رده را به دو گروه مرتدان از دين، و مسلمانان مانع زكات تقسيم كرده‏اند.
بديهي است ثابت شدن هر يك از اين شقوق مي‏تواند اثري تعيين‏كننده در پاسخ اين سوءال باشد كه خلافت نخستين براي استحكام پايه‏هاي خود با چه جريان‏هاي سياسي و اجتماعي مواجه بوده است.

كوششي در رده‏بندي روايات:

الف - نمونه روايات دسته اول:

1. سيف بن عمر: «آنگاه كه با ابوبكر بيعت شد ... در قبايل عرب گاه همگي و گاه در هر قبيله دسته‏اي مرتد شدند»(طبري، 2/461).
2. همو: «... اهل زمين كافر شدند و قبايل جز قريش و ثقيف، گاه همگي و گاه در هر قبيله دسته‏اي مرتد شدند»(همو، 2/475
3. همو: «... قبايل اسد و غطفان و هوازن و سليم و طيئ ... در زمان ارتدادشان بر اهل اسلام تعدي كردند»(همو، 2/490).
4. مسعودي: «عرب بجز اهل مدينه و مكه و پيرامون آن، و اندك كساني ديگر همگي مرتد شدند»( مسعودي، مروج الذهب، 2/ 301)

ب - نمونه روايات دسته دوم:

1. عمر بن شبه: «... هيأتهاي اعراب مرتد نزد او (خليفه) آمدند، در حالي كه به فرض نماز اقرار داشتند و تنها از پرداخت زكات خودداري مي‏كردند. اما ابوبكر اين روش را از آنان نپذيرفت و ايشان را بازگردانيد»(طبري، 2/474، قس: الامامة و السياسة، 1/17).
2. ابن‏شهاب زهري: «چون پيامبر (ص) وفات يافت و ابوبكر جانشين او شد و مردم عرب كافر شدند، عمر بن خطاب به ابوبكر گفت: چرا با مردم مي‏جنگي؟ در حالي كه پيامبر (ص) فرموده است كه من مأمورم با مردم بجنگم تا آنكه به يگانگي خداوند و رسالت من گواهي دهند و همين كه شهادتين را گفتند، جان و مالشان را از ناحيه من در امان داشته‏اند، مگر در مورد حق كه حساب آن با خداست. ابوبكر گفت: به خدا سوگند اگر زكاتي را كه به پيامبر (ص) مي‏پرداختند، به من نپردازند، گرچه پاي‏بند شتري باشد، بي‏شك با آنان خواهم جنگيد»(بخاري، 1/ 243، 4/ 196، 257؛ مسلم، 1/ 51- 52؛ ابوداود، 2/93؛ ترمذي، 5/3؛ نسائي، 5/ 14، 6/ 5، 7/ 77- 78؛ احمد، 1/11، 19، 36، 47)..

ج- نمونه روايات دسته سوم:

1. يعقوبي: «كساني از عرب دعوي نبوت كردند، گروهي مرتد شدند و تاج (شاهي) بر سرنهادند و گروهي از پرداخت زكات به ابوبكر خودداري ورزيدند»(يعقوبي، تاريخ، 2/128).
2. مسعودي: «بيشتر اعراب پس از وفات پيامبر (ص) مرتد شدند؛ گروهي كافر شدند و گروهي از پرداختن زكات سرباز زدند»( مسعودي، التنبيه، 247).

تحليل و هم‏سنجي روايات:
درباره روايات دسته اول كه از ارتداد واقعي اعراب و خروج از دين سخن گفته‏اند، بايد گفت عمده‏ترين مأخذ اين روايات آثار سيف بن عمر (د بعد 170ق) است كه گزينش او از روايتها و گزارشها به گونه‏اي است كه بيشترين هماهنگي با ديدگاههاي عثمانيه در آن نمود يافته است. مسعودي (د 346ق) نيز ممكن است از روايت سيف تأثير پذيرفته باشد، با عنايت به اينكه روايت او در التنبيه و الاشراف در زمره روايات دسته سوم جاي گرفته است.
روايات دسته دوم از نظر نقد سنتي روايات، قوي‏ترين روايات مربوط به رده نزد اهل سنت هستند؛ اين روايات نه تنها در پنج «صحيح» از «صحاح سته» جاي گرفته‏اند، بلكه در آثار مورخان معتبري چون عمر بن شبه و واقدي نيز نقل شده‏اند.

با وجود اين، روايات دسته دوم مي‏توانند از نظر دلالت مورد گفت‏وگو قرار گيرند؛ چه روايت زهري، ابن‏شبه و ديگران نشان مي‏دهد كه ارتداد در گزارش جنگهاي رده در بسياري از موارد به معناي اصطلاحي خود به كار نرفته است؛ ولي اين احتمال وجود دارد كه اقليتي از قبايل عرب واقعاً مرتد شده و مثلاً گرد پيامبري دروغين اجتماع كرده باشند.
اين احتمال نه تنها در برخي از منابع تاريخي مربوط به رده تأييد شده، بلكه در دسته سوم از روايات به عنوان يك نتيجه‏گيري تاريخي از يعقوبي و مسعودي نقل گرديده است. البته بجاست بر اين نكته تأكيد شود كه عبارت آن دو هيچ وضوحي در مورد اكثريت بودن «مانعين زكات» و اقليت بودن مرتدان واقعي ندارد.



[=Century Gothic]مشهور ميان فقهاء چنين است كه مرتد بر دو گونه است: 1- مرتد فطري، كسي كه مسلمان متولد شده باشد يعني هنگام انعقاد نطفه او، پدر يا مادرش و يا هردو مسلمان باشند. اگر از اسلام برگردد، بازگشت او به اسلام پذيرفته نمي‌شود وكشتن او واجب است.
2- مرتد ملي، كسي كه كافر بوده مسلمان شده وسپس از اسلام برگشته؛ چنين كس توبه داده مي‌شود وتا سه روز به او ملهت داده مي‌شود اگر توبه كرد كه رها مي‌شود واگر از توبه خودداري كرد كشته مي‌شود. زن با مرتد شدن كشته نمي‌شود بلكه توبه داده مي‌شود اگر توبه كرد توبه‌اش پذيرفته مي‌شود هرچند مرتد فطري باشد واگر توبه را نپذيرفت حبس ابد در «زندان دائمي» مي‌شود.[1]
[=Century Gothic]

در آياتي از قرآن كريم به موضوع ارتداد پرداخته شده است، در اين نوشتار به چند آيه اشاره مي شود.
سوره بقره آيه 109
: بسياري از اهل كتاب با توجه به اينكه حق براي آنها روشن شده، دوست دارند شما را پس از ايمان آوردنتان به كفر بازگردانند.
در آيه 217 از سوره ي بقره عذاب اخروي مرتد بيان شده: مشركان پيوسته با شما كارزار مي‌كنند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند وهركس از دين خود برگردد وكافر بميرد، اعمالش در اين جهان وآن جهان نابود مي‌شود واهل جهنم بوده در آنجا جاودانه مي‌ماند.
آيه 54 مائده: اي كساني كه ايمان آورده‌ايد هركس از شما از دين خود برگردد، خداوند به زودي گروهي را بياورد كه دوستشان دارد واينان نيز خداوند را دوست دارند.
در آيات 86 تا 89 آل عمران توبه مرتد مطرح شده كه توبه وي پذيرفته مي‌شود: چگونه خداوند جمعيتي را هدايت مي‌كند كه بعد از ايمان وگواهي به حقانيت رسول وآمدن نشانه‌هاي روشن براي آنها، كافر شدند؟ وخداوند گروه ستمكار را هدايت نمي‌كند مگر كساني كه بعد از آن توبه كنند واصلاح نمايند زيرا خداوند آمرزنده وبخشنده است.
آيات ديگر عبارتند از: آيه 72 و 90 و 100 و 149 سوره آل عمران آيه 71 انعام.
در آيات قرآن اشاره‌اي به حد مرتد نشده است؛ ولي عذاب دردناك وشديدشان به طور اجمال حكايت از مجازات هاي سنگين دنيوي نيز مي‌كند.
پس حكم مرتد فطري قتل است وحكم مرتد ملي ابتداء توبه ودر صورت نپذيرفتن توبه قتل است. ممكن است كساني از اين سختگيري تعجب كنند وآن را يك نوع خشونت شديد وغير قابل انعطاف بدانند كه با روح اسلام سازگار نيست.
ولي در حقيقت اين حكم حكمتي دارد وآن حفظ جبهه داخلي كشور اسلام وجلوگيري از متلاشي شدن آن و نفوذ بيگانگان ومخالفان است؛ زيرا ارتداد در واقع يك نوع قيام بر ضد رژيم كشور اسلامي است كه در بسياري از قوانين دنياي امروز نيز مجازات آن اعدام است.
اگر به افراد اجازه داده شود هر روز خود را مسلمان معرفي كنند وهر روز استعفا دهند، بزودي جبهه داخلي اسلام از هم متلاشي خواهد شد وراه نفوذ دشمنان وعوامل وايادي آنها باز خواهد گرديد وهرج ومرج شديدي در سراسر جامعه اسلامي پديد خواهد آمد بنابراين حكم مزبور در واقع حكم سياسي و حكومتي است كه براي حفظ حكومت وجامعه ومبارزه با عوامل بيگانه ضروري است. [2]
پس مي‌توان گفت: اولا، حكم اعدام مرتد فطري مخصوص كساني است كه مرد ومسلمان‌زاده باشند ودر آغاز اسلام را بپذيرند وسپس از آن بازگردند، كسي كه اسلام را از آغاز بلوغ نپذيرد، مشمول احكام مرتد نيست.
ثانيا، كساني كه در حال تحقيق باشند مشمول اين حكم نيستند، حتي اگر نتيجه تحقيق‌شان بازگشت از اسلام وگرايش به آيين ديگر باشد.
مشروط به اين كه سخني برخلاف اسلام نگويند ودر صدد ترويج عقايد خود نباشند.
ثالثا، هرگاه در مورد مرتد سكوت شود بيم آن مي‌رود كه هر روز گروهي (مانند يهوديان در آغاز اسلام) به توطئه‌اي بر ضدّ مسلمين برخيزند واينجاست كه هرج ومرج بزرگي در جامعه اسلامي بوجود مي‌آيد. [3] [=Century Gothic]
اما حكم مرتد در روايات:
1- در فروع كافي، ج 6، ص 174، روايت 1، وسائل الشيعه، ج 28، ص 324 آمده است، عمار ساباطي گويد: از امام صادق - عليه السلام- شنيدم كه فرمود: هركس از مسلمانان از اسلام برگردد(مرتد شود) وپيامبري حضرت محمد-صلي الله عليه و سلم- را انكار كند وبه او نسبت دروغ دهد، براي هركسي كه مي‌شنود خون او مباح است وزنش براي هميشه از او جدا مي‌شود ومالش بين ورثه تقسيم مي‌شود وزنش عده وفات مي‌گيرد.

2- در فروع كافي، ج 7، ص 257، روايت 10، استبصار، ج 4، ص 245، روايت 8 آمده است، علي بن جعفر گويد: از موسي بن جعفر-عليه السلام- در مورد مسلماني كه مسيحي مي‌شود سؤال كردم؛ فرمود: كشته مي‌شود وتوبه داده نمي‌شود.
سؤال كردم شخصي كه مسيحي بوده وبعد اسلام آورده وبعد از اسلام برگشته (مرتد شده) فرمود: توبه داده مي‌شود اگر قبول كرد (رها مي‌شود) واگر قبول نكرد كشته مي‌شود.

3- در من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 152، روايت 3552 آمده است: حضرت علي- عليه السلام- فرمود: هركس از مسلمانان به فطرت به دنيا آمده وبعد مرتد شود من گردن او را مي‌زنم، وهركس بر فطرت تولد نيافته او را توبه مي‌دهم اگر توبه كرد (رها مي‌شود) واگر نپذيرفت گردن او را مي‌زنم. 4- در من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 150، روايت 3549 آمده است: حضرت علي- عليه السلام- فرمود: زن اگر از اسلام برگردد ومرتد شود كشته نمي‌شود؛ ولي حبس ابد دارد.

اعدام مرتد در زمان پيامبر اكرم- صلي الله عليه و سلم- وائمه عليهم السلام :Sham:

1. در فتح مكه پيامبر از خونريزي خودداري كردند، اما در عين حال كساني را نام برد ومسلمانان را امر فرمود كه هر يك از آنان را هر كجا بيابند بكشند.

اين افراد عبارتند از: :Sham:
1- عبدالله بن سعد ابي سرح، كه قبلا اسلام آورد وسپس مرتد ومشرك شده ونزد قريش بازگشت.
بعد از فتح مكه عثمان بن عفّان (خليفه سوم) كه برادر رضاعي او بود او را پنهان كرد و پس از آنكه آرامش برقرار شد او را نزد رسول خدا آورد وامان خواست پيامبر خاموش ماند تا شايد كسي از مسلمانان او را گردن بزند. اما كسي به اين فكر نيفتاد وپيامبر او را امان داد.
2- عبدالله بن خطل ادرمي كه قبلا اسلام آورده بود مرتد شد وبه مكه گريخت در فتح مكه او را در حالي كه پرده كعبه را گرفته بود در آوردند وكشتند.
3و4- فرتنا وقريبه دو كنيز آوازخوان ابن حظل كه اشعار مشتمل بر هجو (ناسزاگويي) رسول خدا آوازخواني مي‌كردند، قريبه روز فتح مكه كشته شد وفرتنا اسلام آورد.
5- قيس بن صبابه ليثي كه وارد مدينه شد واسلام آورد وسپس مرتد شد و گريخت و در روز فتح مكه كشته شد. [4] [=Century Gothic]
در زمان ائمه عليهم السلام نيز نمونه‌هايي بسياري بوده است. يك نمونه آن جنگ حضرت علي - عليه السلام- با خوارج است، خوارج از دين خارج شده وبه آن حضرت نسبت گناه وكفر دادند حضرت با آنها جنگيد واكثر آنها را كشت.
نمونه ديگر كشته شدن متوكل عباسي است به دست فرزندش معتصم به خاطر جسارتي كه به حضرت علي كرده بود. [5]
[=Century Gothic]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن (تفسير موضوعي) قم، (جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1377)، ج 10، ص207-203.
2. محمد آيتي، تاريخ پيامبر اسلام، (تهران مؤسسه انتشارات وچاپ دانشگاهي، 1359)، ص 527-524.
3. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، (قم، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، 1412)، ج28 ص 356، 323، ابواب حد مرتد.
4. سيف الله صرامي، احكام مرتد از ديدگاه اسلام وحقوق بشر، (مركز استراتژيك بي‌تا رياست جمهوري)، بخش‌هاي مختلف كتاب.

[1]. محمدي، ابوالحسن، حقوق كيفري اسلام، ترجمه حدود وتعزيرات وقصاص وديات از كتاب شرايع ومسالك، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1374، ص 157.
[2]. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1368، ج 2، ص 497.
[3]. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، تفسير موضوعي قرآن، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1377، ج 1، ص207.
[4]. آيتي، محمد، تاريخ پيامبر اسلام، تهران، مؤسسه انتشارات وچاپ دانشگاهي، 1359، ص 524.
[5]. رك : قمي، عباس، تتمه المنتهي در تاريخ خلفاء، تهران، پيام آزادي، 1379، ص284.

( نوشته اصلي رضا

3و4- فرتنا وقريبه دو كنيز آوازخوان ابن حظل كه اشعار مشتمل بر هجو (ناسزاگويي) رسول خدا آوازخواني مي‌كردند، قريبه روز فتح مكه كشته شد وفرتنا اسلام آورد. )
رضاي عزيز خيلي ممنون. اما اين دو نفر اصلا مسلمان نشده بودند كه مرتد شوند اين ها از ابتدا مشرك بودند . لطفا مطالبي را كه مي نويسيد دقت كنيد

از دو دوست گرامي ،‌جناب آرزومند و استاد رضا سپاسگذارم
از جمله مرتدين صدر اسلام به دو نفر به نامهاي :‌ « وليد بن وليد بن مغيره » و « عياش بن ابي ربيعه » مي توان اشاره كرد . گرچه مي توان اسامي بيشتري را به ليست مرتدين اضافه كرد. بوي‍ژه آناني كه پس از رسول اكرم مرتد شدند

آرزومند;45938 نوشت:
( نوشته اصلي رضا

[=century gothic]3و4- فرتنا وقريبه دو كنيز آوازخوان ابن حظل كه اشعار مشتمل بر هجو (ناسزاگويي) رسول خدا آوازخواني مي‌كردند، قريبه روز فتح مكه كشته شد وفرتنا اسلام آورد. )
[=arial]رضاي عزيز خيلي ممنون. اما اين دو نفر اصلا مسلمان نشده بودند كه مرتد شوند اين ها از ابتدا مشرك بودند . لطفا مطالبي را كه مي نويسيد دقت كنيد

[=Century Gothic]با سلام
دوست گرامی بنده با منبع نوشتار را ارائه دادم !:Gig:
ثانیا:دقت لازم را در خواندن مطلب به عمل نیاوردید دوست گرامی !!یکبار دیگر به دقت مطلب را بخوانید!!
دقت به این جمله نکردید!!
[=Century Gothic]پس مي‌توان گفت: اولا، حكم اعدام مرتد فطري مخصوص كساني است كه مرد ومسلمان‌زاده باشند ودر آغاز اسلام را بپذيرند وسپس از آن بازگردند، كسي كه اسلام را از آغاز بلوغ نپذيرد، مشمول احكام مرتد نيست.
ثانيا، كساني كه در حال تحقيق باشند مشمول اين حكم نيستند، حتي اگر نتيجه تحقيق‌شان بازگشت از اسلام وگرايش به آيين ديگر باشد.
مشروط به اين كه سخني برخلاف اسلام نگويند ودر صدد ترويج عقايد خود نباشند.:Sham::Sham:
[=Century Gothic]این جمله!!
[=Century Gothic]در فتح مكه پيامبر از خونريزي خودداري كردند، اما در عين حال كساني را نام برد ومسلمانان را امر فرمود كه هر يك از آنان را هر كجا بيابند بكشند.[=Century Gothic]:Ealam:
بنده ام انتظار دارم دقت لازم بفرماید!!

[=Century Gothic]یا حق

موضوع قفل شده است