* نشان عشق *

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
* نشان عشق *

[=arial,helvetica,sans-serif]نشان عشق [/]
[=arial,helvetica,sans-serif]فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومتهای سرداری محلی مواجه شد و مزاحمتهای سردار به حدی رسید که خشم فرمانروا را برانگیخت و بنابراین او تعداد زیادی سرباز را مامور دستگیری سردار کرد. عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا درآمدند و برای محاکمه و مجازات با پایتخت فرستاده شدند.
فرمانروا با دیدن قیافه سردار جنگاور تحت تاثیر قرار گرفت و از او پرسید: ای سردار، اگر من از گناهت بگذرم و آزادت کنم، چه می کنی؟
سردار پاسخ داد: ای فرمانروا، اگر از من بگذری به وطنم باز خواهم گشت و تا آخر عمر فرمانبردار تو خواهم بود.
فرمانروا پرسید: و اگر از جان همسرت در گذرم، آنگاه چه خواهی کرد؟
سردار گفت: آنوقت جانم را فدایت خواهم کرد!
فرمانروا از پاسخی که شنید آنچنان تکان خورد که نه تنها سردار و همسرش را بخشید بلکه او را به عنوان استاندار سرزمین جنوبی انتخاب کرد.
سردار هنگام بازگشت از همسرش پرسید: آیا دیدی سرسرای کاخ فرمانروا چقدر زیبا بود؟ دقت کردی صندلی فرمانروا از طلای ناب ساخته شده بود؟
همسر سردار گفت: راستش را بخواهی، من به هیچ چیزی توجه نکردم. سردار با تعجب پرسید: پس حواست کجا بود؟
همسرش در حالی که به چشمان سردار نگاه می کرد به او گفت: تمام حواسم به تو بود.
[/]
[=arial,helvetica,sans-serif]به چهره مردی نگاه می کردم که گفت حاضر است به خاطر من جانش را فدا کند![/]


از هر زن و شو هر خوبی که سوال کنی حاضرن واسه همدیگه جونشونو بدن!

اهمیت قضیه یه جای دیگه معلوم میشه !
اونجا که خداوند در حدیثی قدسی فرمود محبت من از محبت مادری که عاشقانه به فرزند کوچکش محبت میکنه نسبت به بنده هام بیشتره ، واگه بنده های من فقط و فقط درک کنن که چقدر دوستشون دارم از شدت علاقه بند بند وجودشون از هم جدا میشه

حالا ما آدما که با فهمیدن اینکه یه نفر حاضره جونشو واسمون بده مات میشیم چقدر باید از محبت خدا بفهمیم تا بند بند وجودمون جدا بشه ؟

بیایم یه خورده با خدا مهربون تر باشیم!!!...

موضوع قفل شده است