اگر خداوند خلاء را نابود کند چه می شود ؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اگر خداوند خلاء را نابود کند چه می شود ؟

:Sham:سلام
سوالی داشتم که خداوند در در حال انجام چه کاریست که نهایتا قانع نشدم ...حال سوالی دیگر اینکه اگر خداوند خلاء را نابود کند چه می شود و اصولا تفاوت میان نیستی و خلاء در چیست؟:Sham:

pinockhio;45526 نوشت:
:sham:سلام
سوالی داشتم که خداوند در در حال انجام چه کاریست که نهایتا قانع نشدم ...حال سوالی دیگر اینکه اگر خداوند خلاء را نابود کند چه می شود و اصولا تفاوت میان نیستی و خلاء در چیست؟:sham:

به نام خدا

دوست عزیز

انشاءالله که به اندازه سوالتان توانایی دریافت جواب را داشته باشید

در سوال قبلیتان به نظر می رسید این توانایی را ندارید

اما سوال دیگرتان :

ابتدا خلاء را از نیستی باز شناسیم

خلاء از جنس هستی است اما پر از نیستی یا به عبارتی به فضای پر از خالی خلاء گفته می شود

خلاء ممکن الوجود است پس دارای ماهیت است و پس تر از این ،از مقوله جوهر و عرض است

اینکه مساحتی را فرض کنید که هیچ در خود نداشته باشد حتی هوا،خود دارای ابعاد که از مقوله کم متصل قار هست ،میباشد

پس دارای عرض است و آنچه دارای جوهر و عرض است موجود است

اما نیستی خود نیستی است و هیچ لفظی در بیان نیستی، رسا تر از نیستی نیست

بنا بر این اگر خدا خلاء را نابود کند یکی از موجودات ممکن فرضی را نابود کرده است و اتفاقی نمی افتد

امید وارم این بار قانع شوید و گرنه حقیر در قوت استدلالم شک میکنم!
.
.

با سلام

اگر منظورتان از خلاء، خلاء به معنی فیزیکی کلمه است، چنین چیزی وجود خارجی ندارد. علم فیزیک ثابت کرده است که هر جا ماده باشد، فضا هم هست، و فضای بدون ماده معنی ندارد. خالی ترین قسمتهای کیهان هم پر از ذرات بنیادین و میدانهای مختلف است.

با تشکر
یا حق

با سلام
به یاسین : ابتدا لطف کنید بفرمایید نظر روشن خود را دربارهی سوال قبلی من...به هر حال من ادعای توانا بودن ندارم که شما اصرار بر این دارید که به من بفهمانید که من این توانایی را ندارم....ضمنا شما مجبور نیستید به من جواب دهید و حال که لطف کرده اید و پاسخ داده اید دیگر شما مسئول این نیستید که من میفهمم یا نه...چیز دیگری که باید به شما عرض کنم این است که اگر کودکی مثل من برایش سوالی پیش آمد بدانید که بهترین راه پیدا کردن جوابی در خور فهم اوست...نه اینکه بگویید جوابی دشوار دارد و تو از دریافتش عاجزی...به هر حال با آنچه شما گفتید میدانم که جواب شما کاملترین و درستترین جواب است ولی من نفهمیدم بنابراین قانع نشدم....
به بینام عزیز اینکه جواب شما و یاسین با هم در تضاد است چون یاسین خلاء را موجود میداند و شما نمی دانید

با سلام

نقل قول:

به بینام عزیز اینکه جواب شما و یاسین با هم در تضاد است چون یاسین خلاء را موجود میداند و شما نمی دانید

بنده درواقع در تأیید فرمایشات ایشان این مطلب را گذاشتم، ایشان بین خلاء و نیستی فرق گذاشتند، بنده هم این موضوع را اضافه کردم که طبق علم جدید، فضای خالی پر از ذرات بنیادین و میدانهای مختلف است. در واقع فضای خالی هم، ماهیتی مادی دارد. جزوی از سیستم فضا - زمان است، پس موجود است.

درواقع علت علمی اینکه چرا فضای خالی نیستی نیست را بیان کردم. این را در نظر داشته باشید که ذرات بنیادین و میدانهای مختلف کوانتومی کاملاً با تجربه شما از «هستی» متفاوت هستند.

با تشکر فراوان
یا حق

..با سلام..

سخن هر دو بزرگوار در موارد خلا صحیح می باشد؛به عبارتی این دو سخن ؛دو سخن مغایر است ؛در حالی که تنافی یکدیگر نمی باشد ؛البته توجه داشته باشید که مغایرت دو شکل دارد..

یک وقت نیستی و هستی مغایر هم هستند که اینجا مغایرت ذاتی می باشد ؛چون این دو به هیچ عنوان با هم جمع نمی شوند...

یک وقت شیرینی و تلخی و یا ترشی و شوری و غیره مغایر هم هستند که البته اینها مغایرت ذاتی ندارند ؛چون هستند افریده هایی که تلخی و شیرینی و یا سفیدی وسیاه وغیره را با هم دارند...

این مغایرت اخیر از نوع تفاوت است ؛و در تفاوتها و مغایرتهای غیر ذاتی جمع بین چند چیز امکان دارد...

خلاصه اینکه این دو سخن صحیح می باشد واز نوع مغایرت جمع شدنی هستند نه تنافی یکدیگر...

همانطور که دوستان گفتند خلا مکان و یا فضایی است که خالی از هر جوهری باشد ؛البته چونین چیزی وجود خارجی ندارد ؛و فقط یک امر عقلی می باشد...البته این در فلسفه می باشد..

اما در فیزیک هر فضایی که تخلیه ویا نبود هوا باشد را خلا می گویند ؛و البته در همین خلا فیزیکی باز عناصر دیگری وجود دارد؛نتیجتا خلا به معنای نیستی به صورت مطلق وجود خارجی ندارد ؛چون نیستی و وجود مغایرت ذاتی دارند وبا هم جمع نمی گردند...

نتیجتا در عالم بیرون فضای خالی از وجود و یا فضای پر از نیستی ؛نمی باشد اینها اعتبارات ذهنی می باشد...

با تشکر

pinockhio;45712 نوشت:
با سلام
به یاسین : ابتدا لطف کنید بفرمایید نظر روشن خود را دربارهی سوال قبلی من.............بنابراین قانع نشدم....
به بینام عزیز اینکه جواب شما و یاسین با هم در تضاد است چون یاسین خلاء را موجود میداند و شما نمی دانید

دوست عزیز

در سوال قبلی شما ،جواب های دوستان را مطالعه کردم می شود گفت در مجموع جواب کاملی به سوال شما داده شد شما می توانستید با تدبر و دریافت بهتر زحمت دوستان را به بهترین صورت قدر دان باشید

اگر شما کودک هستید اینها برادران بزرگتر شما هستند پس اگر برای فهماندن شما برادرانه گوشی از شما بپیچانند ،نباید ناراحت شوید

امام صادق ع می فرمایند:

لَيْتَ السِّيَاطَ عَلَى رُءُوسِ أَصْحَابِي حَتَّى يَتَفَقَّهُوا فِي الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ (بحار الانوار ج1ص213)

کاش تازیانه بر سر اصحابم بود تا اینکه در حلال و حرام خبره شوند

مطلب دیگر اینکه اگر در جواب بنده دقت می کردید آنجا نوشته بودم (موجود ممکن فرضی)یعنی این یک وجود فرضی است و در خارج نمی تواند موجود باشد چون معنای خلاء،خالی بودن از ماده است و فرض خلاءفرض داشتن ابعاد است که خود از نوع عرض و کم متصل است که از ماهیات است و ماهیت یعنی ماده

پس چیزی را که می خواهید خالی از ماده فرض کنید با خودش ماده دارد و بدون ماده محقق نمی شود. پس خلاء موجود ناشدنیست لذا گفتم " موجود فرضی "
.
.

برادر یاسین من از همه قدر دانم اما این انتظار که جوابی که شما را قانع میکند باید مرا نیز قانع کند به نظر من اشتباه است....من فقط قانع نشدم همین.اگر قرار باشه کارشناس سایت مثل شما گوش ما را پپیچند از همان بدو ورود و به قولی گربه را دم ورود به سایت بکشند من که دلسرد می شم از پرسیدن سوالات بسیاری که در ذهن دارم.به هر حال شما نباید به جواب ها به این دید نگاه کنید که حتما باید مرا قانع کند شاید من هیچ منطقی نداشته باشم...دوستان می آیند و سوال و نظرات را می خوانند و استفاده می کنن.و حضرتعالی اگر دیدید من قانع نشدم بر نادانی من قرار دهید و به دل نگیرید خدای نکرده...از الان هم خدمتتون عرض میکنم که من از این به بعد فقط 1 بار سوالم رو می پرسم و بعد جواب ها رو می خونم و دیگر نظر نمی دهم البته اگر دوستان منت بر سر حقیر گذارند و پاسخ دهند.....:hamdel:

یاسین;45769 نوشت:
د....
اگر شما کودک هستید اینها برادران بزرگتر شما هستند پس اگر برای فهماندن شما برادرانه گوشی از شما بپیچانند ،نباید ناراحت شوید

یاسین عزیز :Gol:
آخر اگر قرار باشه برای سوالی گوشی پیچانده شود که دیگر سوال کننده ای باقی نمی ماند !

:Gol:


پینوکیوی عزیز
:Gol:

صبور باشید
قرار نیست جواب ها برای شما قانع کننده باشد . گاهی جوابی درست است اما انسان قانع نمی شود پس صبور باشید و اجازه دهید زمان بگذرد تا کم کم برایتان روشن شود
:Gol:

..با سلام..

جناب pinockhio عزیز..

به نظر حقیر برخی از سوالات ساده هستند ولی جواب انها کمی از صورت سوال سختر می شود ،و این نیاز به تامل بیشتری از جانب پرسشگر دارد..

از قرار معلوم شما تفاوت برخی اصطلاحات در علم فیزیک را با علم فلسفه نمی دانید..

ببیند دوست عزیز وقتی در فیزیک گفته می شود ماده ؛منظور همین اجرامی است که می بینید؛مانند سنگ و شیشه و غیره..

در فلسفه وقتی گفته می شود ؛ماده یعنی استعداد شدن و تبدیل از چیزی به چیزی دیگر؛به عبارتی ماده یعنی حامل استعداد بودن...مثلا سنگ و یا شیشه قابلیت تبدیل را دارد؛یعنی استعداد اینکه تبدیل به چیزهای دیگری شود را دارا می باشد؛اصلا همه اجرام فیزیکی در حال تبدیل شدن هستند ؛این پذیرش و قبول از نوعی به نوع دیگر را استعداد یا ماده در فلسفه می نامند...

پس شما اصطلاحات فیزیک را با اصطلاحات عقلی و فلسفی باید تشخیص دهید؛مثلا همین خلا در فیزیک یک تعریف دارد و در فلسفه یک تعریف...

در فیزیک به هر فضای خالی از گازها و مولکولها را خلا می گویند ولی در فلسفه ؛به هر فضا و یا مکانی که خالی از هر جوهر یا چیزی باشد...البته خود شکل فضا در عالم خارج که از ماده ای ساخته شده است ؛خود یک نوع شئ می باشد و وجود خارجی دارد..

همانطور که می دانید در عالم خارج ؛ما نیستی نداریم ؛به عبارتی عالم هستی طیف وجود اشیا می باشد ؛وهر چه هست وجود است وبس...

پس نتیجه ان شد که در فیزیک خود فضای بدون اجرام را خلا می گویند؛که البته خود فضا بنا به گفته انیشتین شکل می گیرد ؛پس خود فضا وجود دارد...

ولی در فلسفه فضایی که خالی از جوهر و چیزی باشد؛در خارج وجود حقیقی ندارد یعنی عالم بیرون دار وجود است ؛وچیزی به نام خلا وجودی در ان نمی باشد ...

نتیجتا فلسفه بر روی حقیقت وعینیت وجود دست گذاشته است ولی فیزیک بر روی چیستی و جرم و مواد جرمی ...

مثلا انرژی در فیزیک مادی نیست یعنی جرم ندارد؛ولی در فلسفه انرژی مادی می باشد ؛چون انرژی قابل تبدیل و دگرگونی می باشد ؛که این همان استعداد پذیرش و قبولی دارد که قبلا گفتیم...

موفق باشید..

باسمه تعالی
با سلام و تشکر از شما دوست عزیز
در مورد سوال اول نکته ای خدمتتان عرض میشود.
خداوند متعال در سوره مبارکه رحمن می فرماید: کل یوم هو فی شان مرحوم علامه اینجا بیان می دارد که خداى تعالى در هر روزى كارى دارد، غير آن كارى كه در روز قبل داشت، و غير آن كارى كه روز بعدش دارد، پس هيچ يك از كارهاى او تكرارى نيست، و هيچ شانى از شؤون او از هر جهت مانند شان ديگرش نيست، هر چه مى‏كند بدون الگو و قالب و نمونه مى‏كند، بلكه به ابداع و ايجاد مى‏كند، و به همين جهت است كه خود را بديع ناميده، فرموده:" بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ" البته اين را هم بگوييم كه: منظور از كلمه" يوم" در جمله" كل يوم- هر روز" احاطه خداى تعالى در مقام فعل و تدبير اشياء است، در نتيجه او در هر زمانى هست ولى در زمان نيست، و در هر مكانى هست ليكن در مكان نمى‏گنجد، و با هر چيزى هست ليكن نزديك به چيزى نيست.
همچنين هيچ منافاتى ميان جمله" كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ" و اینکه " هيچ كارى او را از كار ديگر باز نمى‏دارد" وجود ندارد.
حضرت امیر علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه فرمود:" الحمد للَّه الذى لا يموت و لا ينقضى عجائبه لانه كل يوم هو فى شان من احداث بديع لم يكن"
حمد و سپاس آفريدگارى را سزا است كه هرگز زوال و فناء بر او عارض نخواهد شد (زيرا در وجود حقيقى او فناء و زوال ممتنع است و خلف است و وجودى كه قائم بغير باشد و استناد به غیر داشته باشد، ناگزير زوال و فنا پذير خواهد بود زيرا وجود بلكه فناء لازم ذاتى آنست و توأم با عدم بوده و وجود آميخته به عدم هرگز از خود وجود نخواهد داشت.)
وعجائب خلقت او هیچگاه تمام نمی شود چرا که او هر روز و ساعت در شأنى و ظهورى است از نظر اينكه موجودات جهان خواسته‏هائى داشته و به همه ی آنها پاسخ مثبت ميدهد و قدرت و توان كبريائى او نامحدود است.
تشکر:Gol:

باسمه تعالی
با سلام و امتنان از شما برادر گرامی
در مورد سوال دیگر شما که فرمودید اگر خلاء از بین برود چه اتفاقی می افتد؟عرض می شود اگر منظورتان از خلاء جایی است که در آن هوا وجود ندارد، چنانچه دوستان هم اشاره کردند این خلاء خود موجود است نه معدوم که ثبوت و شیئیتی ندارد.و از آنجا که نظام هستی کاملا به هم مربوط و پیوسته است،اگر حلقه ای از این نظام مفقود شود اختلال در نظام آفرینش بوجود می آید.
تشکر:Gol:

pinockhio;46960 نوشت:
متشکرم . ببینید من دوست دارم بدونم فضایی که خلا در ان است چه می شود؟ یا به نوعی دیگر تفاوت میان خلا و نیستی چیست ؟؟ که البته دوستان پاسخ های خوبی داده اند اما واسه من هنوز کاملا جا نیفتاده است.

با سلام..

دوست عزیز ؛خلا و این قبیل موارد فقط اعتبارات ذهن هستند؛ولی در خارج وجود عینی ندارند...

مثلا شما خط را به اعتبار اینکه متصل است و یک کمیت است و قار است و یک بعدی است قبول دارید ولی اینها را ذهن با خلاقیتی که دارد درست می کند در حالی که در خارج اصلا خط نیست ؛در خارج مستطیل و مربع واین قبیل موارد نیست ؛اینها اعتبارات عقلی می باشند ،و ذهن برای پی بردن به روابط و علل مختلف در خارج این روابط را از انها انتزاع نموده وبرای خود می سازد...به عبارتی ذهن از یک امر واحد کثیر می سازد و این از خصایص ذهن می باشد...

به عبارتی نیستی از وجود و هستی اعتبار می گیرد ؛....

مثلا وقتی شما یک دو تومانی به کسی داده اید ،وایشان انرا گم نموده باشد ،وقتی شما طلب ان دو تومانی را می کنید ؛شخص مذکور دست در جیب خود می کند و بعد از گشتن در جیبش می گوید دو تومانی نیست!!!

این نیستی که ایشان از ان خبر می دهند در حقیقت ؛ان نیست پوچ و باطل نیست؛به عبارتی از نیستی نمی توان خبر داد ؛ولی ایشان بر خلاف انتظار از نیستی خبر می دهند ؛پس ایشان بعد از گشتن به اعتبار وجود برخی از چیزها به نبودن دو تومانی پی می برد و نیستی را به اعتراف هستی خبر می دهد...

ولی اصل نیستی را خبر نمی دهد ؛چون نیستی اصلا وجود خارجی ندارد ؛بلکه این ذهن است که از وجود اشیا یک اصلی می سازد و از نیستی به اعتبار ان خبر می دهد ؛پس این خبر از نیستی در زندگی و مراوده ها خیلی به درد می خورد وبدون این اعتبار ذهنی و خبر از نیستی ها اصلا نمی توان انطور که باید ارتباط کلامی برقرار نمود...

یا حق

موضوع قفل شده است