نان دین خوردن و تبلیغ دین

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نان دین خوردن و تبلیغ دین

این تاپیک
محصول نوشته یکی از دوستان است برای روشن شدن موضوع آن را جداگانه طرح می کنم:
می گویند کارها و سخنرانی های بعضی ها باعث گسترش دین و معرفت است، و آنها را رسماً از تلویزیون سراسری پخش می کنند...

اما نمی گویند اگر از آن آقای به ظاهر محترم دعوت شود تا در مجلسی سخنرانی کند، تا مبلغ هنگفتی پرداخت نشود، نمی آید.

حدیث ۲۹۴۲ نهج الفصاحه:
من أکل بالعلم طمس اللَّه على وجهه و ردّه على عقبه و کانت النّار أولى به.

هر که بوسیله علم نان خورد خدا چهره او را دگرگون کند و کارش را واژگون کند و جهنم سزاوار او باشد.

من این حدیث را به این صورت شنیده بودم که هر که از راه «دین» نان بخورد فلان می شود. ولی هرچه گشتم پیدا نکردم. آخرش این حدیث را یافتم و با خود گفتم حتماً همین حدیث بوده.

توجه داشته باشید که در احادیث معمولاً (من تا حالا موردی ندیدم که اینطور نباشد) منظور از علم، علم دین است. مسلماً اگر من به شما مثلاً شیمی درس دهم، می توانم از شما دستمزد بگیرم. در همان دوران هم معمول بوده که کسی به کس دیگر حرفه ای یاد دهد و بابت این کار از او دستمزد بگیرد، یا اینکه شاگرد مدتی رایگان برای او کار کند. مثلاً حرفه آهنگری. پس برای فرهنگیان مشکلی وجود ندارد.

ولی کسی که علم دین به مردم یاد می دهد، باید از راه دیگری نان بخورد:

امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: خداوند به حضرت داوود ـ علیه السلام ـ وحی كرد:
«نِعْمَ الْعَبْدُ اَنْتَ اِلّا اَنّكَ تأكُلُ مِنْ بیتِ المالِ؛ تو نیكو بنده‎ای هستی، جز این كه هزینه زندگی خود را از بیت المال تأمین می‎كنی.»
حضرت داوود ـ علیه السلام ـ چهل روز گریه كرد، و از خداوند خواست كه وسیله‎ای برای او فراهم سازد كه از بیت المال مصرف نكند، خداوند آهن را بر او نرم كرد، او هر روز با آهن یك زره می‎ساخت و آن را می‎فروخت، به طوری كه در سال 360 زره بافت، و از بیت المال بی‎نیاز گردید.» -- تفسیر مجمع البیان، ج 8، ص 381.

حضرت داوود برای نان خوردن، به لطف و حکم خداوند زره بافی کرد، نه اینکه «علم دین» یاد بدهد و به این بهانه حالا یا از مردم یا از بیت المال پول بگیرد.

حالا شما بگید، کسی که میلیونی پول می گیره بره جایی «علم دین» یاد بده، حکمش چیه؟

هر که بوسیله علم نان خورد خدا چهره او را دگرگون کند و کارش را واژگون کند و جهنم سزاوار او باشد.

به راستی که دو وعده اول در این حدیث رو به چشم خودم دیده ام. عکسهای قدیمی این آقایان رو کنار عکسهای جدیدشان بگذارید و ببینید که چهره هاشون چه تغییراتی کرده. جالب اینه که معمولاً کسانی که پای صحبتهایشان می نشینند، گمراه می شوند. گاهی اوقات زنانی طرفدار سخنرانی های این افراد هستند که در مراسم عروسی، نیمه لخت جلوی مردان نامحرم می رقصند. اگر هم به آنها بگویی، به استناد سخنرانی های همین آقایان، کار خود را توجیه می کنند. این است راز واژگون شدن کار آنها که در حدیث آمده.

حالا وعده جهنمش رو دیگه ندیدم. باید صبر کرد قیامت که شد معلوم میشه.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

می گویند اموال ما حاصل کار ماست و ما حق شرعی آن را هم می پردازیم و در کار خیر هم شرکت گسترده داریم.

اما نمی گویند که در قرآن آمده (سوره 2):

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱۹﴾

درباره شراب و قمار از تو مى‏پرسند بگو در آن دوگناهى بزرك و سودهايى براى مردم است و[لى] گناهشان از سودشان بزرگتر است و از تو مى‏پرسند چه چيزى انفاق كنند بگو مازاد [بر نيازمندى خود] را اين گونه خداوند آيات [خود را] براى شما روشن مى‏گرداند باشد كه بينديشيد (۲۱۹)

به راستی حد «نیاز» این افراد، خانه چند هزار متری و ویلاهای متعدد و بنزهای 300 میلیونی است؟ آیا این مسخره کردن دستور صریح قرآن نیست؟ جالب آنکه بعضی از این آقایان «عارف» هم تشریف دارند و خود را صاحب نظر در زمینه خداشناسی می دانند (و علاقه عجیبی به سخنرانی همان افرادی که در بالا اشاره کردم دارند!)

شما بگید، به این موضوع باید خندید یا گریید؟ :Motehayer:

واقعاً همین جوریه؟ واقعاً چنین حدیثی داریم؟

اتفاقاً من یک مطلبی شنیده بودم کاملاً برعکس این. البته جایی نخوندم ولی از یک شخص مطمئن شنیدم.
می گفت: مردم وقت و بی وقت خدمت پیامبر می رسیدند و سوالاتشون را می پرسیدند، بعد فکر کنم آیه می آید که هزینه ی آن را پرداخت کنید، یعنی برای سوالاتی که می پرسید چیزی پرداخت کنید. و کسی هم جز حضرت علی آن هزینه را پرداخت نمی کند.

من چون خیلی سال پیش این را شنیده بودم یادم رفته، ولی مضمون چنین چیزی بود

سلام علیکم

منظور گوینده این مطالب حتما کسانی نبوده که درس علوم دینی در مساجد و مدارس دینی و محافلی از جنس معلم و شاگرد دریافت مینمایند.
دقیق تر بخواهیم اشاره کنیم منظور ایشان سوء استفاده بعضیها از علم دینی ای که (ندارند) دارند و پولی که از آن در میآورند

پولی که انگار تجارتخانه از دکه دین باز کرده اند.
که اگر این دین و گرده این دین نبود بنز هم برایشان نبود.:Cheshmak:

از منزل کفر تا به دین یک نفس است ---- وز محفل شک تا به یقین یک نفس است
این یک نفس عزیز را خوش میدار -- چون حاصل عمر ما همین یک نفس است

حال بقول جناب حامی ببینیم متخصصین چه برداشت و نظری دارند.

البته
من از خودم حرفی هنوز نزده ام مطالب بالا سئوال دوستان است.
و بهتر است پاسخی جامع به همه ابعاد این سئوال دریافت کنند که به زودی کارشناسان جواب خواهند داد

به نام خدا

به نظر میرسد موضوع کمی سربسته وگنگ طرح شده آیا منظور پرسشگر روحانیت و خصوصا منبر است ؟یا نشست های علمی و غیره نظیر کلاسهای تکنولوژی فکر و موارد دیگر؟

و یا بحث علما و مراجع تقلید و بیت ایشان است ؟

یا بحث تبلیغ و منبر مبلغان روحانی حوزه های علمیه هست

در روایتی هم که ذکر کردند با اینکه حضرت داود ازبیت المال استفاده می کردند ،باز هم نعم العبد یعنی بهترین بنده بودند اما بهتر ازآن - دقت شود بهتر از آن -این بود که از بیت المال هم استفاده نکنند واین خود دال بر جواز استفاده از بیت المال برای کسی است که مبلغ دین است

گرچه پیامبر اکرم ص موظف شدند به امت بفرمایند :

قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرى‏ لِلْعالَمينَ (90انعام )
اما و قتی از انفال و خمس پرسیده می شود ؟

يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ(انفال 1)

وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُول(انفال 41)

مگر می شود پیامبری در تنگنای اقتصادی و با شغل دامداری و زره بافی حکومتی جهانی بنا نهد و بجای صرف وقت در اصلاح اداره حکومت به دوشیدن بز و علوفه آن مشغول باشد ؟

وآیا داود ع مامور به حکومت بود در زمانی که زیبنده تر بودکه از بیت المال مصرف نکند ؟

بنابراین مطالب را شفاف و بی پرده طرح نمایید تا به بررسی آن بپردازیم

.

بسم الله الرحمن الرحیم
بیان شرح چگونگی انجام گناه توسط دیگران از مظاهر اشاعه منکرات و ریختن قبح یک گناه در جامعه اسلامی و متأسفانه حکم چند نفر را به همه سرایت دادن و یا اگر چنین قصدی نیست سمت و سوی نوشته برای مخاطب چنین می رساند و افراد خاص را زیر سوأل بردن و شکستن حریم افراد ولو چنین قصدی نباشد؛؛بسیار کار نا مناسبی است
البته این سخن به معنای صحت کار آنها و تآیید شان نیست. درعین حال بیان احادیث و ترجمه صحیح آن کاری بس ضروری است.
در اسلام اصل بر اصالةالصحة است و باید کار افراد را توجیه کرد شاید آن شخص دلیل قانع کننده ایی برای کارش داشته باشد و ما بی خبر به او تهمت بزنیم.
نکته دیگر اینکه بسیاری از سخنرانان اصلا هیچ مقداری را تعیین نمیکنند و هرچه قدر هم به عنوان هدیه دریافت کنند نمیگویند چرا کم است یازیاد؟
شما ببینید یک مجری (بعضا)که فقط یک ربع یا کمتر و بیشتر، برنامه بسیار سبکی ویا به دور از مبانی دینی و عرفی اجرا میکند چه پولهای هنگفتی دریافت میکند سرش را بالا میگیرد و جالب است همه به او حق میدهند که باید چنین مبلغ هنگفتی بگیرد و با دل و جان تقدیمش میکنند حال بنده خدا یک عالم دینی ساعتها مطالعه میکند با زحمت و مرارت و بدون چشم داشت در اختیار مردم میگذارد حال مبلغی بدون تعیین قبلی میگیرد و گله ای هم از کم لطفی بعضی افراد ندارد، بعضی چنان نظر تنگ هستند که میگویند چرا؟
اینقدر انسان بی انصاف !!!
بعضی پزشکان که با پول بیت المال درس خوانده اند حالا به جایی رسیدند یک کلمه میخواهد بگوید و بیمار را علاج کند باید ویزیتهای آنچنانی بگیرد اصلا بعضی تا پول نگیرند بالا سر مریض نمیآیند .حالا باید چشم به همان پول دست اون سخنران داشت مگر او انسان نیست زن و فرزند ندارد من از کجا با ضرس قاطع بگویم حتما به خاطر دنیا سخنرانی میکند مگر من در اذهان اشخاص هستم. در احکام نیز گفته شده شخص ظاهر الصلاح عادل است می تواند امام جماعت شود من چه کار دارم در خلوت چه میکند مگر در قرآن نداریم ؛و لا تجسسوا و لا یغتب بعضکم بعضا؛حجرات12.
البته درست است آن خانه ها و ماشینهای کذایی که خوشبختانه در میان سخنرانان تا به حال من ندیده ام؛اگر و اگر هست نباید باشد.بلی حدیث درست است و ما هم میشنویم و هم بیان میکنیم و سعی میکنیم چنین نباشیم و عمل کنیم و دیگران را نیز بر حذر داریم

حامی;45404 نوشت:
البته
من از خودم حرفی هنوز نزده ام مطالب بالا سئوال دوستان است.
و بهتر است پاسخی جامع به همه ابعاد این سئوال دریافت کنند که به زودی کارشناسان جواب خواهند داد

با سلام و درود و تشکر از جناب حامی عزیز و دیگر دوستان که هر کدام مطالب درخوری ارائه فرمودند.:Gol:

در برابر مطالب گفته شده و سؤالاتی که معمولاً در اذهان مردم بطور غیر واقع، می گذرد؛ "اینکه روحانیت، از راه دین امرار معاش می کند، و دین را دکانی برای تأمین معاش و زندگی و رسیدن به رفاه مادی قرار داده،" باید گفت: که این مطالب، بر خلاف آنچه اظهار و بزرگنمائی می شود، به هیچ وجه عمومیت نداشته و قاطبۀ روحانیت اصیل شیعی، مبرا از این قبیل، اتهامات هستند که توضیح آن در خلال پاسخ به سؤال پیش رو ذکر خواهد شد:

در پاسخ به این سؤال که به فرضِ قبولِ این ترسیم، که "روحانیت اصیل از استفاده از دین برای رسیدن به مادیات مبراست؛" پس زندگی مادی اینان از کجا تأمین می‏شود و تامین نیازهای مادی و زندگی ایشان در عهده چه کسانی است؟

در یک تقسیم بندی باید گفت: روحانیت دینی کشورمان در چند گروه قرار می گیرند:

اول) گروهی از این افراد (علما و روحانیان) از همان ابتدا، از وضعیت مادی خوبی برخوردار بودند، حال از طریق کمک پدر و مادر یا ارث و یا کمک افراد خیر.

دوم) برخی از آن‏ها شغلی دارند و در اداره فرهنگ، دانشگاه ها و مراکز دولتی کار می‏کنند و امروز در تمام نهادهای انقلابی، به عنوان نماینده رهبری و یا امام جماعت و مسئله گو و ... حضور دارند در این صورت مشکلی نخواهد بود.

سوم) بعضی هم منبر می‏روند مانند یک معلم و یا استاد دانشگاه که مردم در قبال این خدمت، مبالغی به ایشان می پردازند.

همه می دانند که روحانیت، مشغول تعلیم و تربیت مردم هستند، و درآمد و کار و کاسبی خاصی ندارند، چون تعلیم و تربیت دینی مانند بقیه شغل‏ها نیست که بتوان در ازای آن‏ها کسبی به راه انداخته و مزدی از مردم گرفت. اما این مردم هستند که باید به نحوی عالمان دینی را کمک کنند، چون روحانیان از ابتدا که شروع به درس خواندن می‏کنند عمر مفید خود را صرف تحصیل علم و دانش می کنند لذا بالطبع، از خود سرمایه مادی و درآمدی برای تأمین معاش ندارند.

بعلاوه نقشی که روحانیت در برطرف کردن اختلافات خانوادگی و طایفه‏ای و اجتماعی دارند، مربی اخلاق و تأمین کننده امنیت روحی و اجتماعی جامعه است و نقش کلیدی در ایجاد پیوندهای اجتماعی (ازدواج) و امور معنوی و گاهی حل اختلافات مالی و مشاجرات دارند و این جامعه است که باید آنان را اداره کند.

چهارم) اگر خارج از موارد فوق بود، بر جامعه اسلامی لازم است که این افراد را به نحوی تأمین کنند. در اسلام بودجه‏ای برای این منظور در نظر گرفته شده است. مراجع تقلید از محل وجوهات شرعی که از مردم دریافت می‏کنند، برای تأمین نسبی روحانیان، مبالغی را اختصاص می‏دهند. بنابراین رزق و روزی ایشان، را مردم از طریق پرداخت وجوهات می‏پردازند.

همه می دانند که روحانیت شیعه هیچ گونه بودجه‏ای جز مقداری از وجوهات شرعی که مردم به طیب نفس و برای خدا، بدون اعمال قدرت می‏دهند، نداشته است. که آن هم بطور نسبی و حداقلی زندگی روحانیان را تأمین می کند. به گونه ای که عموماً زندگی ساده ای دارند و غالباً گرفتار فقرند. و این در حالی است که بیشتر قشرها زندگی مرفه ای دارند.

در عین حال، روحانیت اصیل، هرگز مطالباتی از مردم نداشته و ندارد. به جز عده ای محدود، که در همۀ اقشار وجودشان منتفی نبوده و روحانیت نیز مستثنای از این قاعده نیست، که البته این گروه حداقلی، مورد سؤال جامعۀ روحانیت هم هستند.

بی شک اینگونه نگاه ها معمولاً از خطاهای ذهنی و قضاوتهای نادرست مردم شکل می گیرد بطوریکه معمولاً بر اساس شنیده ها و یا با دیدن یک یا چند مورد که (متأسفانه اصل وجود این افراد، منتفی نیست) حکم به کل نموده و کل جامعۀ روحانیت و مبلغان دینی را متهم می کنند. و یا حتی با دیدن یک خطا از یک روحانی مثلاً درخواست وجه در یک موضوع، آن را به همۀ موضوعات و حوزۀ وظیفه روحانیت تعمیم می دهند،(اینکه در همۀ شئون، این روحانی یا روحانیت درخواست وجه می کند) که بر اهل نظر پوشیده نیست که این نوع قضاوت، منطبق بر خطای هاله ای و کلیشه ای بوده و مردود است.

لازم بذکر است، روحانیت متعهد شیعی، برخلاف روحانیت تمام ادیان جهان است که بودجه‏های کلانی دارند. به عبارتی می توان گفت مراکز دینی کشورهای غربی بر خلاف شعارشان (جدائی دین و سیاست) کاملاً وابسته به دولت اند در حالیکه روحانیت اصیل شیعی نهادی مستقل و مردمی است.

نکتۀ آخر اینکه اصل بر آنست که از یکسو روحانیان، مستقیماً درخواستی در برابر تبلیغ دین نکنند، و از سوی دیگر، مردم خود از باب تشکر و سپاسمندی و با توجه به میزان فعالیت و تبلیغ اثربخش روحانی و تأمین نیازهای مادی این قشر، مبالغی را به ایشان تقدیم کنند.

بی شک؛ اگر هر کس، مطابق دستور اسلام به وظیفۀ خود واقف بوده و عمل کند، هیچگاه از سوی برخی روحانیان(آنگونه که مشاهده می شود) همان حداقل سؤال و درخواست هم صورت نمی گیرد، در واقع روحانی واقعی و اصیل، هرگز شأن و منزلت خود را بخاطر تأمین نیاز مادی پایین نمی آورد. در واقع؛ عمدتاً این قبیل درخواست های حداقلی، در صورتی انجام می شود که مردم به وظیفۀ خودشان عمل نمی کنند.

زیرا پر واضح است، با توجه به نیاز روحانیان به تأمین معاش زندگی و انتظارات مشروعی که خانوادۀ ایشان مطالبه می کنند، در صورت غفلت یا تغافل مردم، زمینۀ اینگونه درخواست ها از سوی گروهی از روحانیان، شکل می گیرد، اگر چه این امر، جلوۀ خوب و پسندیده ای ندارد و مخالف عزتمندی و کرامت نفس و حتی عرف و مشی جامعۀ روحانیت است اما توسط ایشان تا حدودی طبیعی و حتی توجیه پذیر می شود.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای رفع اینگونه مسائل و مشکلات، یعنی حفظ شأن و منزلت روحانیت اصیل و جلوگیری از سوء استفاده برخی افراد سودجو از این لباس مقدس، نهادهای واسطه نظیر سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی و نهادهای اعزام مبلغ نقش بسزائی را بر عهده گرفتند، به گونه ای که موجب شد، از یکطرف روحانیت، مستقیماً درخواست یا مطالبۀ وجه از مردم ننماید و از یکسو با فرهنگ سازی ظریف و منطقی، مردم، به وظیفۀ سپاسمندی و تقدیر خود در قبال زحمات و تلاش های روحانیت دینی واقف شوند و به نوعی چرخۀ زندگی و نیازهای مادی این قشر زحمتکش، نیز، مورد تغافل قرار نگیرد.

در یک جمله، می توان گفت: بخشی از رسالت های نهادهای دینی عبارتست از: "ساماندهی عرصه های مختلف دینی و شکوفائی و بهبود روابط دینی جامعه و نیز، حفظ عزتمندی و اخلاص روحانیت اصیل، از یکسو و فرهنگ سازی و توجه دادن مردم به رعایت حدیث شریف (من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق)، از سوی دیگر.

موفق باشید ...:Gol:

با سلام و عرض ادب :Gol:

دوستان از اینکه این موضوع را مطرح کردید خیلی ممنون. اول از همه به خاطر سوء تفاهمی که پیش آمده معذرت خواهی می کنم. حقیر هنگامی که آن مطلب را می نوشتم اصلاً هیچ شخص روحانی در ذهنم نبود. روحانیت غالباً زندگی ساده ای دارند، و طبیعی است که کسی که تمام عمر خود را صرف تبلیغ دین می کند، جامعه باید از طریقی نیازهای اساسی او را برآورده کند. البته تقصیر من بود که شما این برداشت را کردید. بنده دو پهلو صحبت کردم، و به ذهنم نرسید که شاید مخاطب متوجه منظور من نشود.

بنده به شخصه هنوز روحانی بنز سوار به چشم خود ندیده ام (شنیده ام). شنیده ها هم قابل اطمینان نیست. همانطور که دوستان گفتند، به خاطر عده بسیار معدود که نمی توان کل را زیر سؤال برد.

ولی در حین آنکه آن مطلب را می نوشتم، دقیقاً شخص خاصی تحت نظرم بود که از آوردن نامش خودداری می کنم (خیلی هم معروف است). درباره ایشان هم تهمت نمی زنم. یقین دارم. یکی از دوستان پدرم، سالها پیش از آن فرد دعوت کرد تا در مراسمی در شهر ما سخنرانی کند، و «منشی» آن فرد در پاسخ گفت که باید مبلغی میلیونی به فلان حساب بریزید تا ایشان تشریف بیاورند. و در آن زمان، ارزش پول بیشتر از این حرفها بود، و مبلغ میلیونی، رقمی بود.

من از شما می پرسم، یک سخنرانی یکی دو ساعته، میلیونها تومان می ارزد؟ تازه این آقا نه یک بار، نه دو بار، بلکه مدام در حال سخنرانی است.

البته این آقا اصلاً روحانی نیست. سخنرانی های ایشان هم اختصاص به «عرفان» دارد، نه اصول دین. دوستان سعی نکنید حدس بزنید چه کسی را می گویم. شاید کسی در ذهنتان بیاید، و منظور من او نبوده باشد، پاره ای از گمان ها در حد گناه است!

هنگامی که این مطلب را می نوشتم، منظورم کسانی بود که بدون هیچ علمی، یک مشت مطالب بی سر و ته را از درون کتاب حافظ و مولانا و غیره بیرون می کشند و سر هم می کنند، و به عنوان عرفانی ناب، و ذات دین در اختیار مردم قرار می دهند (و البته مزد خوبی هم می گیرند!!!).

بیشتر کسانی هم که دیدم طرفدار آموزه های این افراد هستند، قالباً درباره مغز دین و، اینکه پوسته مهم نیست و (دل باید پاک باشه!!!) و غیره صحبت می کنند. و البته دیندارهای بنز سوار هم جزو آنها هستند!!!

البته دوستان توجه داشته باشید که من دو موضوع را مطرح کردم، یکی کسی که از راه دین نان بخورد، و یکی کسی که در شرایطی که فقر به طور گسترده هنوز وجود دارد، سوار بنز سیصد میلیونی شود و ویلاهای متعدد و خانه های هزار متری داشته باشد.

در واقع موضوع دوم ربطی به نان خوردن از راه دین ندارد، و صرفاً اختصاص به ثروتمندانی دارد که مازاد بر احتیاج خود پول جمع می کنند و آن را انفاق نمی کنند. که همانطور که اشاره کردم این عمل خلاف قرآن است.

نکته دیگر اینکه، حتی اگر فقط یک نفر از راه دین نان ناحق بخورد و صاحب اموال بسیار گردد، اقلیت بودن او دلیل این نیست که این موضوع مطرح نگردد، و عمل او توسط دینداران حقیقی محکوم نشود. متأسفانه حالتی در جامعه وجود دارد که تا حرفی از این مسائل زده شود، همه فکر می کنند با بیان این مطلب کل روحانیت و دین زیر سؤال رفته است، که اصلاً اینطور نیست. در واقع، اگر آشکارا و شفاف با چنین افرادی برخورد شود، جایگاه روحانیت و دین بسیار استوارتر می شود.

امیدوارم شبهاتی که درباره گفته ام در ذهن شما بزرگواران ایجاد شده بود حل شده باشد، و مشتاقم نظر شما را درباره هر دو موضوع بدانم.

با تشکر فراوان
التماس دعا
یا حق

سلام بینام جان
خوب شد تشریف آوردید و توضیح دادید.
من و دوستان مخالف طرح این شبهات و سئوالاتی که در ذهن ها است، نیستیم. اتفاقا چون این شبهات خوب طرح نمی شود و پاسخ داده نمی شود برخی در تصورات نادرستی می کنند. چه خوب می شد شب هایی در برنامه های تلویزیون این سئوالات طرح می شد و کارشناسان خبره پاسخ داده می شد این همان چیزهایی است که من از آن به عنوان عایق تبلیغی نام می برم.
باز هم ممنون از دوستانی که در این بحث شرکت می کنند.

---------------

راستی این همه نام چرا بینام؟ امروز در تلویزیون براساس آمار گفتند بالاترین فراوانی نام مرد و زن اسامی امامان است. در چه کشوری؟ در جمهوری اسلامی ای که در سناریوهای سریال ها و فیلم هایش باید به ذره بین دنبال اسامی امامان بگردیم (فرهاد، فرزاد، ساسان، سامان، و.....) البته من مخالف نام های ملی پر مغز نیستم اما نام های مذهبی در رسانه ملی ما کم رنگ است

با عرض سلام خدمت دوست عزیزم. :Gol:

نقل قول:
من و دوستان مخالف طرح این شبهات و سئوالاتی که در ذهن ها است، نیستیم. اتفاقا چون این شبهات خوب طرح نمی شود و پاسخ داده نمی شود برخی در تصورات نادرستی می کنند. چه خوب می شد شب هایی در برنامه های تلویزیون این سئوالات طرح می شد و کارشناسان خبره پاسخ داده می شد این همان چیزهایی است که من از آن به عنوان عایق تبلیغی نام می برم.
باز هم ممنون از دوستانی که در این بحث شرکت می کنند.

البته، بنده هم فکر نمی کنم کسی در این سایت از طرح چنین سؤالاتی ناراحت شود. پیشنهاد شما درباره طرح این مطالب در تلویزیون خیلی طرح خوبی است. ولی متأسفانه مصالح عده ای مجال چنین چیزی را نخواهد داد. اگر دقت کرده باشید، در بسیاری از سریالها، قهرمان اصلی داستان یک متدین بنز سوار است که آدم خیلی خوبی هم هست!

ولی در قرآن آمده مازاد نیاز خود را انفاق کنید، و تا زمانی که عده ای نان شب نداشته باشند، خرید بنز 300 میلیونی هیچ توجیهی ندارد. نمی شد طرف سوار یک ماشین معمولی شود و پول اضافی آن را صرف حل مشکلات محرومین کند؟ آیا این اسراف نیست؟ گیریم من صد میلیارد ثروت داشته باشم. نصف آن را هم انفاق کنم کم است، چون من به شخصه هیچ نیازی به پنجاه میلیارد تومان پول ندارم. در واقع با یک میلیارد تومان، می توان به مدت 83 سال ماهی یک میلیون تومان هزینه کرد. من از شما می پرسم، چند درصد مردم ماهی یک میلیون تومان درآمد دارند؟

نقل قول:
راستی این همه نام چرا بینام؟ امروز در تلویزیون براساس آمار گفتند بالاترین فراوانی نام مرد و زن اسامی امامان است. در چه کشوری؟ در جمهوری اسلامی ای که در سناریوهای سریال ها و فیلم هایش باید به ذره بین دنبال اسامی امامان بگردیم (فرهاد، فرزاد، ساسان، سامان، و.....) البته من مخالف نام های ملی پر مغز نیستم اما نام های مذهبی در رسانه ملی ما کم رنگ است

بنا به دلایلی نمی خواستم در این سایت شناخته شوم. نه اینکه کسی در سایت مرا می شناسد، نمی خواستم بعضی از دوستان با جستجوی در اینترنت، به فعالیت من در این سایت پی ببرند.

اینکه چرا بینام را انتخاب کردم، دلیلش این بود که اگر نام دیگری انتخاب می کردم، ممکن بود مخاطب فکر کند نام اصلی من این است، که خوب این مصداق دروغ و عدم صداقت است. در رابطه با نام معصومین (ع)، به خاطر اعمالی که مرتکب شده ام، جرأت انتخاب این نامهای مبارک را ندارم. ما کجا و آنها کجا.

ولی موافقم که بهتر است در تلویزیون از این نامها بیشتر استفاده شود.

با تشکر فراوان به خاطر لطفتون :Gol:
التماس دعا
یا حق

[QUOTE= اگر نام دیگری انتخاب می کردم، ممکن بود مخاطب فکر کند نام اصلی من این است، که خوب این مصداق دروغ و عدم صداقت است.
با تشکر فراوان به خاطر لطفتون :Gol:
التماس دعا
یا حق
سلام
ای بابا پس همه ما دروغگو هستیم :Gig:
بابا بی خیال
فضای نت برای افراد تعریف خاص خود را دارد و مخاطب نت چنین تصوری نمی کند
علی راحتکم (به قول عربا هرطور راحتیید)
این گل هم تقدیم شما:Gol:

با سلام

یعنی می فرمایید کسی که خودش را مثلاً امیر نامیده، نامش واقعاً امیر نیست؟

نقل قول:

فضای نت برای افراد تعریف خاص خود را دارد و مخاطب نت چنین تصوری نمی کند

البته این هم تعریفی است. بی خیال!

:Gol::Gol::Gol:

تقدیم به شما :Cheshmak:
یا حق

موضوع قفل شده است