شيوه هاى تبليغى اميرالمومنين على(علیه السلام)

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
شيوه هاى تبليغى اميرالمومنين على(علیه السلام)

مهر: حضرت على(ع) كه در دوران رشد و سازندگى از بركت وجود پرفيض پيامبر اكرم بهره مند بود از شخصيتى خاص برخوردار شد كه در زندگى فردى خانوادگى و اجتماعى وى نمود ويژه اى داشت. يكى از شاخصه هاى مولود كعبه شيوه اى است كه وى در تبليغ به كار گرفت و دستاورهاى بسيار مثبتى را نيز به همراه داشت. اصولى كه امروز نيز مى تواند مورد توجه مبلغان قرار گيرد تا فعاليت هاى موثر و سازنده اى را در اين عرصه شاهد باشيم.
۱- حكمت
به كارگيرى حكمت درامر هدايت و تبليغ يكى از شيوه هاى ارزشمندى است كه امام على (ع) در كنار موعظه و مجادله بر اساس فرموده قرآن كريم «ادع الى سبيل ربك بالحكمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتى هى احسن.» ( نحل ۱۲۵) مورد توجه قرار داده است. حكمت در لغت به معناى منع است. در ميان مفسران درباره حقيقت حكمت دو ديدگاه اصولى وجود دارد مشهور مفسران بر اين عقيده اند كه حكمت به معناى حجت، برهان، استدلال و سخن استوار است و ناظر به محتوا است. برخى ديگر مانند سيد قطب حكمت را به معناى شيوه تبليغ مى دانند و بر اين باورند كه مبلغ بايد در راه تبليغ راه حكمت را پيمايد و هر چيزى را بر جاى خود گذارد و با مقتضاى حال عمل كند. بين اين دو ديدگاه منافاتى وجود ندارد و جمع بين آن دو ممكن است بدين ترتيب مى بينيم كه آن امام همام در شيوه تبليغى خود اين روش حكيمانه را به كار برده است. زيرا كه در بسيارى از بحث هاى نهج البلاغه درباره اثبات توحيد به براهين فلسفى استدلال مى كند.
۲- موعظه
عمده ترين شيوه تبليغى امام شيوه موعظه اى است. موعظه عبارت است از سفارش به تقوا و ترغيب به طاعت ها و پرهيز از گناهان و بر حذر داشتن از اينكه كسى فريب دنيا را خورده و دل به زر و زيور آن نبندد. با بررسى نهج البلاغه در مى يابيم كه حضرت از اين راه استفاده مى نمودند. خطابه هاى امام موقعى ايراد شده است كه بايد احساسات برافروخته شود و توفانى ايجاد كند و بنياد ظلمى بركنده شود. همچنان كه در صفين در آغاز برخورد با معاويه چنين كرد. از آنجا كه على (ع) مرد سخن بود و سخنانش حد وسط كلام مخلوق و خالق بود با بيان شگفت خود بارها با مردم سخن گفت و اندكى از اين سخنان در نهج البلاغه جمع آورى شده است و انواع خطبه هاى سياسى حماسى اقتصادى موعظه اى اخلاقى در آن يافت مى شود.
۳- مجادله
يكى ديگر از شيوه هاى تبليغى امام مجادله است. مجادله در لغت به معناى پيچاندن طناب است و سپس به پيچاندن طرف مقابل و گفت وگو براى غلبه به كار رفته است. مجادله بر سه قسم است: مجادله احسن، مجادله حسن مجادله غير حسن(بد). از آنجا كه شيوه تبليغى آن حضرت واقع نگرى و حقيقت گرايى است از مجادله به غير حسن پرهيز نموده و در موارد فراوانى روش مجادله به احسن و يا مجادله حسن را به كار برده است وطبرسى در كتاب الاحتجاج خويش نمونه هاى زيادى از اين گونه موارد را بيان كرده است.
۴- حقيقت گرايى و واقع نگرى
سياست اسلام و قرآن در تبليغ بر اساس حقيقت گرايى و واقع نگرى استوار است و تبليغى را كه بر اساس دروغ، ريا ،سازش، كارى نيرنگ به كارگيرى ترفندها و سوژه هاى گمراه كننده باشد منع نموده است. اتخاذ چنين سياستى سرلوحه كارعلى و ساير رهبران الهى بوده است. آنها به جز حق تكلم نمى كردند و با حسن عمل اخلاق و رفتار به هدايت ديگران مى پرداختند و اسوه حسنه در تبليغ و دعوت بودند.
۵- مخاطب شناسى
مخاطب شناسى يكى از اركان اساسى تبليغ است زيرا اگر مخاطبى نباشد كه پيام را دريافت كند تبليغ و پيام رسانى معنى نخواهد داشت. هر مبلغى بايد بداند مخاطب كيست؟ فرد است يا گروه؟ گروه هاى سنى جنسى و اعتقادى مخاطبين چه كسانى هستند شرايط اجتماعى و افكار عمومى محيط مخاطبين چگونه است و. . .
در سيره تبليغى اميرالمومنين (ع) موارد بسيارى ديده
مى شود كه اصل مخاطب شناسى و مقتضاى حال مخاطبين را رعايت كرده است.
۶- كاربرد اصول روانشناسى
يكى از موثرترين ابزارهاى تبليغ و عوامل موفقيت آن در جذب مخاطب روانشناسى تبليغ است. گرچه اصول روانشناسى در تبليغ به صورت كلاسيك از ابتكار علوم معاصر است ولى سيره رهبران الهى وائمه اطهار نشان مى دهد كه آنان همواره در شيوه تبليغى خود به اصول روانشناسى فردى و اجتماعى توجه كامل داشته اند و در سيره تبليغى اميرالمومنين (ع) موارد فراوانى ديده مى شود كه اين اصول را از جمله تحريك عواطف و احساسات، تنبيه و تشويق تكرار تحقير دشمنان و تكريم دوستان به كار برده است.
۷- تبليغ عملى
يكى ديگر از شيوه هاى تبليغى امام على (ع) تبليغ به واسطه عمل است. موارد اثرگذارى اخلاق و رفتار آن امام همام بر مخالفان و جذب آنان بسيار بوده است و داستان هاى فراوانى دارد.
۸- معرفى الگوها
يكى از شيوه هاى مهم تبليغ معرفى الگوها است كه در اين شيوه مبلغ مى تواند واقعيت را عينيت بخشد. در شيوه تبليغى امام در اين زمينه كافى است به خطبه ۱۵۹ از خطب آن حضرت در نهج البلاغه مراجعه شود كه در اين خطبه رسول خدا(ص) حضرت موسى، عيسى و داوود را به عنوان الگو معرفى مى كند و فرازهايى از فضايل اخلاقى آنان را بيان مى نمايد.
۹- روش بى اعتنايى
از روش هاى تبليغى كه برخى از موارد بايد به كار گرفته شود بى اعتنايى به لجوجان و جاهلان است. مبلغ گاه با كسانى برخورد مى كند كه نيكى تواضع و مهربانى او را لجوج تر مى كند و بر گستاخى اش مى افزايد. در شيوه تبليغى اميرالمومنين (ع) در موارد بسيارى ديده مى شود كه چنين برخوردى با افرادى جاهل و لجوج داشته است.