سوال در مورد شمشیر حضر ت علی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوال در مورد شمشیر حضر ت علی

با سلام من الان نرم افزاری شماره 3 را میخواند مطلبی ذهنم را مشغول کرد

در یک جا اشاره شده شمشیر دو سر حضرت علی در جنگ بدر به دست او افتاده. و پیامبر غنایم را به او داده در مطلب بعدی اشاره شده

على (عليه السلام ) مى فرمايد: در بحبوحه جنگ احد شمشيرم دو نيم شد از ميدان نبرد بازگشتم و نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمده و عرض كردم :
اى فرستاده خدا! انسان چاره اى ندارد جز اينكه با شمشير بجنگد ولى شمشير من شكست .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم نگاهى به اطراف خود انداخت ، آنگاه چشمانش به شاخه خشكيده نخلى افتاد كه در كنارى افتاده بود.
آن شاخه نخل را برگرفت و تكانى داد، كه ناگهان به شمشيرى مبدل شد و آن را به من داد. و اين همان شمشيرى است كه ذوالفقار نام گرفت . آن را بر كسى فرود نياوردم جز آنكه او را دو نيم ساختم

حالا مطلب این است این همان شمشیر بود که در جنگ بدر غنایم رسیده بود به حضرت علی نصف شده بود یا آن شاخه نخل را برگرفت و تكانى داد، كه ناگهان به شمشيرى مبدل شد درسته؟

و در ضمن در این روایت بعضی چیز ها ذکر شده که فکرم را مشغول کرد مثلا همین شمشیر نمیتوان معجره بود چرا فقط مثل باور داریم معجزه پیامبر قرآن است در تمام روایت ها که ذکر شده شاید 80% معجزه بوده ؟

وسوال آخر در جایی بود که کعبه باز شد و مادر حضرت علی وارد شد در دیدگاه مردم و حضرت علی آنجا بدنیا آمد ؟

خوب این همه معجزه این همه شواهد پس چرا باید سنی در این میان باشد؟مگر همه در آن زمان ندید که معجزه ای اتفاق افتاده پس باید همه علی را قبول کنند ؟

این روایت ها منبعی دارد؟که در نرم افزار ذکر شده

با تشکر از دوستانی که جواب ها را میدهند؟

iran masood;44207 نوشت:
با سلام من الان نرم افزاری شماره 3 را میخواند مطلبی ذهنم را مشغول کرد

در یک جا اشاره شده شمشیر دو سر حضرت علی در جنگ بدر به دست او افتاده. و پیامبر غنایم را به او داده در مطلب بعدی اشاره شده

على (عليه السلام ) مى فرمايد: در بحبوحه جنگ احد شمشيرم دو نيم شد از ميدان نبرد بازگشتم و نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمده و عرض كردم :
اى فرستاده خدا! انسان چاره اى ندارد جز اينكه با شمشير بجنگد ولى شمشير من شكست .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم نگاهى به اطراف خود انداخت ، آنگاه چشمانش به شاخه خشكيده نخلى افتاد كه در كنارى افتاده بود.
آن شاخه نخل را برگرفت و تكانى داد، كه ناگهان به شمشيرى مبدل شد و آن را به من داد. و اين همان شمشيرى است كه ذوالفقار نام گرفت . آن را بر كسى فرود نياوردم جز آنكه او را دو نيم ساختم

حالا مطلب این است این همان شمشیر بود که در جنگ بدر غنایم رسیده بود به حضرت علی نصف شده بود یا آن شاخه نخل را برگرفت و تكانى داد، كه ناگهان به شمشيرى مبدل شد درسته؟

با سلام و تشکر:Gol:

دوست عزیز لطف کنید قبل از هر چیز بفرمایید این نرم افزار شماره 3 که مطالعه می کردید چه نرم افزاری است، اطلاعات دقیق آن را در اختیار بگذارید تا در بارۀ مطالب آن در خدمت تون بحث کنیم.

اما در خصوص شمشیر ذوالفقار علی (ع) آنچه در منابع تاریخی مکرر ذکر شده و به استناد نزدیکتر است عبارت از اینست که: در سال سوم هجری به پیامبر اکرم(ص) خبر رسید که مشرکان قریش به منظور انتقام شکست بدر و با هدف نابودی مسلمانان، با لشکری آماده و مجهز به سوی مدینه در حرکت هستند. رسول الله(ص)، به همراه تعداد کمی از مسلمانان از شهر خارج شدند و در کنار کوه احد با مشرکان روبرو شدند. ولی متأسفانه در اثناء جنگ گروهی از مسلمانان برای جمع آوری غنیمت، سنگر خود را ترک کردند. این کار موجب شد تا لشکر مشرکان آرایش مجدد پیدا کرده و با حمله ای شدید ضربه سختی به مسلمانان وارد ساختند. از طرف دیگر شایع شد که پیامبر(ص) در جنگ جان خود را از دست داده است. عده ای با دیدن این وضع دست از جنگ کشیده و فرار کردند ولی علی(ع) پروانه وار گرد شمع وجود رسول خدا(ص) می گشت در حالیکه بدن مبارکش مجروح شده بود.

د این هنگام صدایی از طرف آسمان به گوش رسید که «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار» جوانمردی چون علی و شمشیری مثل ذوالفقار وجود ندارد.»

iran masood;44207 نوشت:
و در ضمن در این روایت بعضی چیز ها ذکر شده که فکرم را مشغول کرد مثلا همین شمشیر نمیتوان معجره بود چرا فقط مثل باور داریم معجزه پیامبر قرآن است در تمام روایت ها که ذکر شده شاید 80% معجزه بوده ؟


دوست عزیز بزرگترین معجزۀ نبی اکرم (ص) قرآن است و ایشان به ارادۀ الهی معجزات بسیاری داشته اند که از ان جمله است:

- مـعـجـزاتـى اسـت كـه مـتـعلّق است به اجرام سماویّه مانند شقّ قمر و ردّ شمس ‍ و تظلیل غمام و نزول باران و نازل شدن مائده و طعامها و میوه ها براى آن حضرت از آسمان و غیر ذلك وسوال آخر در جایی بود که کعبه باز شد و مادر حضرت علی وارد شد در دیدگاه مردم و حضرت علی آنجا بدنیا آمد ؟

- معجزاتى است كه از آن حضرت در جمادات و نباتات ظاهر شده مانند سلام كردن سـنـگ و درخـت بـر آن حـضـرت و حـركـت كـردن درخـت بـه امـر آن حـضـرت و تـسـبـیـح سـنـگـریـزه در دسـت آن حـضـرت و حـنـیـن جذع و شـمـشـیـر شـدن چـوب بـراى عـُكـّاشـه در بـَدْر و براى عـبـداللّه بـن جـَحـْش در اُحـُد و شـمـشـیـر شـدن بـرگ نـخـل بـراى ابـودُجـانـه بـه مـعـجزه آن حضرت و فرو رفتن دستهاى اسب سـُراقـه بـر زمـیـن در وقـتـى كـه بـه دنـبـال آن حـضـرت رفـت در اوّل هجرت و غیر ذلك.



- مـعجزات آن حضرت است در زنده كردن مردگان و شفاى بیماران و معجزاتى كه از اعضاى شریفه آن حضرت به ظهور آمده مانند خوب شدن درد چشم امیرالمؤ منین علیه السـّلام بـه بـركـت آب دهـان مـبـارك آن حـضرت كه بر آن مالیده و زنده كردن آهوئى كه گوشت آن را میل فرموده و ...


iran masood;44207 نوشت:
خوب این همه معجزه این همه شواهد پس چرا باید سنی در این میان باشد؟مگر همه در آن زمان ندید که معجزه ای اتفاق افتاده پس باید همه علی را قبول کنند ؟

بی شک، این مسأله یعنی عدم پذیرش معجزات پیامبر (ص) و ایمان نیاوردن به معجزات و فضائل اهل بیت (ع) اختصاص به زمان نبی اکرم (ص) و پس از آن نداشته، بلکه در طول تاریخ و در زمان رسالت انبیاء الهی، نیز رد پای آن مشهود است. و مشخصاً این بی اعتقادی و بی ایمانی ریشه در هوای نفس و پیروی از شیطان و خواسته ها شیطانی و دنیوی داشته و دارد.

در زمان حیات پیامبر (ص) و پس از ان نیز، کسانی بودند که به ظاهر ایمان آورده بودند و در حقیقت در پناه نفاق شان، بدنبال کسب موقعیت و فرصتی بودند تا به خاندان رسالت ضربه بزنند و یا از موقعیت پیامبر به نفع منافع و خواسته هایشان بهره ببرند.

از اینرو بود که می بینیم بعنوان یک گواه اصلی؛ "دومی از خلفاء راشدین، وقتی به اراده و نیت پیامبر اکرم (ص)، در طلب قلم و کاغذ برای انجام وصیت و معرفی جانشین، پی برد، و منافع خود و هم پیمانانش را در خطر، دید. زمانیکه در بستر بیماری قرار داشت. با بی ادبی تمام، حضرت را به هذیان گوئی متهم و با این عمل توهین آمیز، اعمال خود را حبط و باطل و زمینه را برای انحراف و شکاف در امت اسلامی فراهم نمود.

و موارد بسیاری از این دست در تاریخ ثبت و ضبط شده که هر کدام در جای خود عاملی است برای ورود انحراف عقیدتی و شکاف افتادن در امت اسلامی و دور شدن امت اسلامی از واقعیت دو امانت بزرگ پیامبر اکرم (ص) یعنی ثقلین (قرآن و اهل بیت (ع)) ...


این روایت ها منبعی دارد؟که در نرم افزار ذکر شده
iran masood;44207 نوشت:

لطف کنید مشخصات کامل نرم افزارتان را برای اطلاع ما ذکر کنید

iran masood;44207 نوشت:

با تشکر از دوستانی که جواب ها را میدهند؟


موفق باشید ...

همین نرم افزار شماره 3 که اسک دین ساخته من دانلود کردم مطالعه کردم؟


این هنگام صدایی از طرف آسمان به گوش رسید که «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار» جوانمردی چون علی و شمشیری مثل ذوالفقار وجود ندارد.»

یعنی شمشیر به علی (ع) داده شده در این لحظه میشه بیشتر توضیح بدید چون در نرم افزار اسک دین داستان های حضرت علی چیز دیگری گفته شده؟

با سلام و ممنون از پرسشگر گرامي
خوشحالم كه كتابهاي مالتي مديا شده توسط سايت اسك دين ، مورد مطالعه قرار مي گيرد و سوالهايي از مطالب آنها براي رفع شبهه و آگاهي بيشتر عنوان مي شود.
بنده به جهت راهنمايي اساتيد بزرگوار و دوستاني كه اين پرسش رو دنبال مي كنن.بنده منابع مورد نياز رو ذكر مي نمايم.

iran masood;44207 نوشت:
با سلام من الان نرم افزاری شماره 3 را میخواند مطلبی ذهنم را مشغول کرد

لينك نرم افزار ذكر شده.از كتابهاي تبديل به كتاب مالتي مديا شده توسط اسك دين.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=7372&p=44281

iran masood;44207 نوشت:
در یک جا اشاره شده شمشیر دو سر حضرت علی در جنگ بدر به دست او افتاده. و پیامبر غنایم را به او داده

مطلب 70 كتاب مربوطه

ذوالفقار نام شمشير معروف على (عليه السلام ) است در اينكه آن چرا ذوالفقار (صاحب دو سر، يا صاحب حفره و خالها) و از كجا بدست آمده مطالب مختلفى نقل شده است (93) يكى از اقوال آن است كه اين شمشير در جنگ بدر از ناحيه دشمن به دست على (عليه السلام ) رسيد.
ماجراى آن چنين است نبيه و منبه پسران حجاج سهمى از مشركان سبك سروبى تربيت قريش بودند و همواره پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را مى آزردند و با گفتار ناپسند خود آن حضرت را سرزنش مى كردند اين دو با پسر منبه كه عاص نام داشت در سال دوم هجرت در جنگ بدر شركت كرد و سرانجام نيز با تيغ بران آن حضرت كشته شدند. ذوالفقار كه شمشيرى داراى دو سر از فولاد، نابود در دست عاص بن منبه بود كه پس ‍ از كشته شدن او، آن شمشير به دست على (عليه السلام ) افتاد و على (عليه السلام ) آن را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آورد و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آن را به على (عليه السلام ) بخشيد(94)

93- در اين باره به مجمع البحرين واژه فقر مراجعه شود.
94- كامل ابن اثير، ج 2، ص 50.

iran masood;44207 نوشت:
در مطلب بعدی اشاره شده على (عليه السلام ) مى فرمايد: در بحبوحه جنگ احد شمشيرم دو نيم شد از ميدان نبرد بازگشتم و نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمده و عرض كردم :

مطلب 238 كتاب
على (عليه السلام ) مى فرمايد: در بحبوحه جنگ احد شمشيرم دو نيم شد از ميدان نبرد بازگشتم و نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمده و عرض كردم :
اى فرستاده خدا! انسان چاره اى ندارد جز اينكه با شمشير بجنگد ولى شمشير من شكست .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم نگاهى به اطراف خود انداخت ، آنگاه چشمانش به شاخه خشكيده نخلى افتاد كه در كنارى افتاده بود.
آن شاخه نخل را برگرفت و تكانى داد، كه ناگهان به شمشيرى مبدل شد و آن را به من داد. و اين همان شمشيرى است كه ذوالفقار نام گرفت . آن را بر كسى فرود نياوردم جز آنكه او را دو نيم ساختم .(291)

291- بحارالانوار ج 20

iran masood;44207 نوشت:
این روایت ها منبعی دارد؟که در نرم افزار ذکر شده

منابعش در بالا ذكر گرديد و در نرم افزار هم با كليك بر روي اعداد نوشته شده، منابعش رويت خواهد گرديد.

همچنين اين كتاب از دو سايت معتبر تبيان و غدير استخراج گرديده تا با تبديل به نرم افزار مالي مديا توسط سايت اسك دين ، براي نخستين بار در سطح نت به يك كتاب مالتي مدياي زيبا و راحت براي مطالعه آفلاين علاقمندان به كتابخواني و آشنايي با سيره و معارف ائمه اطهار (ع) تبديل گردد.

آدرس در تبيان
آدرس در مركز اطلاع رساني غدير

التماس دعا:Gol:

با تشکر از شما حالا سوال اینجاست در جنگ بدر شمشیر به دست حضرت علی (ع) رسید آیا شکست و دوباره به دستور پیامبر شاخه شمشیر شد؟یا اصلا اینطور نبوده کدام مطلب صیحیح میباشد؟

و در بالا هم این جمله ذکر شد :این هنگام صدایی از طرف آسمان به گوش رسید که «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار» جوانمردی چون علی و شمشیری مثل ذوالفقار وجود ندارد.»

یعنی شمشیر به علی (ع) داده شده

حالا کدام صحیح است ؟

iran masood;44330 نوشت:
با تشکر از شما حالا سوال اینجاست در جنگ بدر شمشیر به دست حضرت علی (ع) رسید آیا شکست و دوباره به دستور پیامبر شاخه شمشیر شد؟یا اصلا اینطور نبوده کدام مطلب صیحیح میباشد؟

و در بالا هم این جمله ذکر شد :این هنگام صدایی از طرف آسمان به گوش رسید که «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار» جوانمردی چون علی و شمشیری مثل ذوالفقار وجود ندارد.»

یعنی شمشیر به علی (ع) داده شده

حالا کدام صحیح است ؟


با سلام و تشکر:Gol:

در این خصوص توجه به چند نکته حائز اهمیت است:

اول آنکه این بخش از سؤال، در حوزۀ تخصص کارشناسان تاریخ اسلام است که از ایشان درخواست می کنیم، پاسخ در خور سؤال، با تحلیل آن را تهیه و تقدیم دوست عزیزمان کنند. اما بطور اجمالی، موارد واضح با ذکر چند مصداق را بنده، تقدیم شما دوست عزیز می کنم.

دوم؛ چنانکه در خود متن کتاب مذکور که مورد اشارۀ شما نیز هست ذکر شده اینکه:



"ذوالفقار نام شمشير معروف على (عليه السلام ) است در اينكه آن چرا ذوالفقار (صاحب دو سر، يا صاحب حفره و خالها) و از كجا بدست آمده مطالب مختلفى نقل شده است، يكى از اقوال آن است كه اين شمشير در جنگ بدر از ناحيه دشمن به دست على (عليه السلام ) رسيد." از اینرو این موضوع نیز، همانند بسیاری دیگر از موضوعات تاریخی، از موارد اختلافی محسوب می شود. و جای بحث و گفتگو نیست.

سوم؛ با بیانی که گذشت؛ آنچه در این بحث واجد اهمیت است عبارت از آنست که علی (ع) در دفاع از حقانیت دین اسلام و حفاظت از جان پیامبر، چنان، با همه وجود، جانفشانی کرده، بطوریکه، علاوه بر اشارات این فضائل در گوشه گوشۀ آیات نورانی قران و احادیث نبوی، حتی، بزرگترین مورخان، مفسران و دانشمندان اهل سنت که بدلیل انحراف و کجروی، نمی توانستند علی (ع) و اهل بیت پیامبر (ص) را تحمل کنند، و اکثراً چهرۀ معاندانه به خود می گرفتند، نتوانستند این همه فضائل و کرامات علی (ع) و اهل بیت را نادیده گرفته و از انها چشم پوشی کنند.

چهارم؛ با بررسی و تحقیق در منابع تاریخ اسلام، روشن می شود که بیشتر منابع تاریخی، قضیه ذوالفقار نامیدن شمشیر حضرت علی (ع) را به جریانی در جنگ احد اختصاص می دهند و البته چنانکه گفتیم، آنچه در این میان از خود شمشیر و کیفیت حصول آن و نام گرفتن به ذوالفقار اهمیت دارد، رشادتها و دلاور مردی و ایثار جان امیرالمرمنین علی (ع) است، که در مقایسه با عجز و زبونی و ترس و خودخواهی دیگر صحابی نزدیک پیامبر اکرم (ع) که در آن شرایط، به نقل تاریخ، جان خودشان را بر جان نبی اکرم (ص) ترجیح دادند و صحنۀ جنگ و دشمن زخم خورده را با مولا و سرورشان ترک نمودند. (آنهائی که ادعایشان گوش فلک را پر کرده اما در عمل و اطاعت، جز شاگردان تنبل این مکتب نبوده و نیستند)، مطالب مفیدی را به دست می دهد و تحقیق و مطالعه و تفحص در آنها، بسیاری از ابهامات و سؤالات عقیدتی در خصوص اینکه "حقیقت چیست؟" و "مذهب حقه کدام است؟" را بر طالبان حقیقت روشن و مبرهن می سازد.

اما گوشه هائی از حکایت غزوۀ احد، و رشادت ها و ایثار علی (ع) و قضیۀ ذوالفقار نامیدن شمشیر آنحضرت، بشرح زیر:

على بن ابراهيم قمى مى‏نويسد: على عليه السّلام مشتى از سنگريزه برداشت و به روى مسلمانان فرارى پاشيد و فرمود: رويتان سياه باد و پاره پاره و تكه تكه گردد؛ به كجا فرار مى‏كنيد؟! به سوى جهنم؟! امّا آنها بازنگشتند، على عليه السّلام براى دومين بار اين كار را تكرار كرد در حالى كه در دستش شمشير پهن لبه‏اى بود كه از آن خون مى‏چكيد و فرمود: پيمان بستيد و سپس پيمان شكستيد؟! به خدا قسم كه شما براى كشته شدن اولى از كسانى هستيد كه كشته شدند! و در اين حال گويى كه چشمانش همانند دو كاسه خون شده بود!(1).

در اين حال كسى در كنار رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله باقى نماند مگر امير المؤمنين عليه السّلام و ابو دجانه سمّاك بن خرشه انصارى و هر طايفه‏اى كه به رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله حمله‏ور مى‏شدند، به مقابله با آنها مى‏پرداخت و آنها را دور مى‏كرد يا به قتل مى‏رسانيد تا جايى كه شمشيرش شكست؛ (2) لذا نزد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله آمد و فرمود: مى‏دانيد كه مرد با شمشيرش مى‏جنگد و حال شمشير من شكسته است! و رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله شمشير خودش، «ذوالفقار» را به وى داد و فرمود: با اين بجنگ. و هيچ كسى نبود كه به رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله حمله كند، مگر اين كه على عليه السّلام در مقابلش مى‏ايستاد و وقتى كه او را مى‏ديدند، برمى‏گشتند.

كم‏كم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله به گوشه‏اى از احد رفت و براى استراحت اندكى توقف كرد و جنگ تنها از يك طرف جريان داشت و اصحاب رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله شكست خورده بودند. امير المؤمنين عليه السّلام هم‏چنان مشغول كارزار بود تا اين كه در روى و سينه و شكم و دست‏ها و پاهايش نود زخم ايجاد شده بود.
شنيدند كه منادى از آسمان ندا مى‏دهد: «لا سيف الّا ذو الفقار و لا فتى الّا على».

جبرئيل بر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله نازل شد و فرمود: اى محمد، به خدا قسم كه اين عين برادرى و فداكارى است.
رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله هم فرمود: زيرا كه او از من است و من از او هستم!
و جبرئيل فرمود: و من از شما هستم. «3»
در ادامه مى‏گويد: هيچ كس با رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله باقى نماند، مگر ابو دجانه سمّاك بن خرشه و امير المؤمنين عليه السّلام‏.(4)

همچنین در جای دیگر در این خصوص آمده است که:
على بن ابراهيم قمى مى‏گويد: امير المؤمنين در روز احد نود زخم برداشت تا آنجا كه شمشيرش شكست و از پيامبر درخواست شمشير كرد. حضرت ذوالفقار خود را به وى داد.

ابن ابى الحديد گويد: هنگامى كه عموم اصحاب پيامبر روز احد از نزد آن حضرت فرار كردند، دسته‏هاى لشكر مشركان كه متشكل از پهلوانان بزرگ بود پى‏درپى بر شخص رسول خدا حمله‏ور شدند و كار بسيار دشوار و بحرانى شد، يك دسته متشكل از پنجاه پهلوان قصد جان پيامبر را نمود. حضرت به امير المؤمنين فرمود: «اى على اين گروه را از من دور كن». او پياده بر آن سواران حمله برد و بى‏پروا شمشير زد تا شمارى از آنان را كشت و بقيه را هم متفرق ساخت.(5)

موفق باشید ...:Gol:


پاورقی __________________________________________________
1). تفسير قمى، ج 1، ص 114.
2). تفسير قمى، ج 1، ص 115.
3). همان، ص 116، و مثل همين در روضه كافى، ص 320 از امام صادق عليه السّلام و در بحار الانوار، ج 20، ص 107- 108 و در علل الشرائع از كتاب أبان بن عثمان أحمر بجلى از امام صادق عليه السّلام و هم‏چنين در بحار الانوار، ج 20، ص 70- 71 و در خصال، ج 2، ص 556 از على عليه السّلام و در عيون اخبار الرضا عليه السّلام، ج 1، ص 85 از امام كاظم عليه السّلام و در تفسير فرات كوفى از حذيفة بن يمان، ص 24- 26 و در بحار الانوار، ج 20، ص 103- 105 و از ابن عباس، ص 22 و در بحار الانوار، ج 20، ص 113 و شرح الأخبار قاضى نعمان، ج 3، ص 286 به رقم: 280 از ابى رافع و در شرح ابى الحديد معتزلى، ج 14، ص 250 از أمالى محمد بن حبيب آمده و گفته است: جماعتى از محدّثين آن را روايت كرده‏اند و آن را در بعضى از نسخه‏هاى مغازى ابن اسحاق ديدم و بعضى از نسخه‏ها را ديدم كه خالى از آن بود!
4). ر.ک: یوسفی غروی، تاريخ تحقيقى اسلام، ج‏3، ص 58-60.
5). ر.ک: سيد على ميرشريفى‏، پيام آور رحمت، ص 104و 105، اقتباس از دانشنامۀ نبوی.

صدیق;44635 نوشت:
آنچه در این بحث واجد اهمیت است عبارت از آنست که علی (ع) در دفاع از حقانیت دین اسلام و حفاظت از جان پیامبر، چنان، با همه وجود، جانفشانی کرده، بطوریکه، علاوه بر اشارات این فضائل در گوشه گوشۀ آیات نورانی قران و احادیث نبوی، حتی، بزرگترین مورخان، مفسران و دانشمندان اهل سنت که بدلیل انحراف و کجروی، نمی توانستند علی (ع) و اهل بیت پیامبر (ص) را تحمل کنند، و اکثراً چهرۀ معاندانه به خود می گرفتند، نتوانستند این همه فضائل و کرامات علی (ع) و اهل بیت را نادیده گرفته و از انها چشم پوشی کنند.

صدیق;44635 نوشت:
آنچه در این میان از خود شمشیر و کیفیت حصول آن و نام گرفتن به ذوالفقار اهمیت دارد، رشادتها و دلاور مردی و ایثار جان امیرالمرمنین علی (ع) است، که در مقایسه با عجز و زبونی و ترس و خودخواهی دیگر صحابی نزدیک پیامبر اکرم (ع) که در آن شرایط، به نقل تاریخ، جان خودشان را بر جان نبی اکرم (ص) ترجیح دادند و صحنۀ جنگ و دشمن زخم خورده را با مولا و سرورشان ترک نمودند. (آنهائی که ادعایشان گوش فلک را پر کرده اما در عمل و اطاعت، جز شاگردان تنبل این مکتب نبوده و نیستند)، مطالب مفیدی را به دست می دهد و تحقیق و مطالعه و تفحص در آنها، بسیاری از ابهامات و سؤالات عقیدتی در خصوص اینکه "حقیقت چیست؟" و "مذهب حقه کدام است؟" را بر طالبان حقیقت روشن و مبرهن می سازد.

دو صد تشکر از اين کلام زيبا:Gol:

موضوع قفل شده است