یه پسری هست با اینکه می دونه من شوهر دارم به من زنگ می زنه

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یه پسری هست با اینکه می دونه من شوهر دارم به من زنگ می زنه

سلام دوباره
یه پسری هست با اینکه می دونه من شوهر دارم و باهاش ازدواج كردم به من زنگ می زنه و باهام حرف می زنه در حالی که کار ضروری نداره و اصلا حرف های تحریک آمیز ميزنه وخيلي هم اصرار داره كه با من رابطه برقرار كنه وشوهرم از اين موضوع خبر نداره.

تو رو خدا كمكم كنيد كه چيكار كنم كه از شر اين آدم خلاص بشم ؟

محب المهدي;44064 نوشت:
[=microsoft sans serif]سلام دوباره
یه پسری هست با اینکه می دونه من شوهر دارم و باهاش ازدواج كردم به من زنگ می زنه و باهام حرف می زنه در حالی که کار ضروری نداره

سلام.

این یعنی چی که شما با اون حرف می زنی؟!:Gig:

من که متوجه نشدم!!؟:Sham:

:Moteajeb!::eek:

با سلام
ممنون از اعتمادتان
در روان شناسی ارتباطات انسانی می خوانیم که ارتباط یک خیابون دو طرفه است. یعنی یک طرف این خیابون ما هستیم ما می توانیم به این خیابون استمرار بخشیم یا آن را قیچی کنیم.
بهترین و کم مؤنه ترین و اسلامی ترین راه این است که شما به او جوابی (اصلاً) ندهید تا این رفتار او خاموش شود. البته اگر قبلا به هر دلیلی این ارتباط عمیق تر شده است کمی کار مشکل تر می شود و اگر شما هم به او وابسته شده باشید باز هم مدیریت ارتباط دشوار تر است.البته در هر صورت این شما هستید که می توانید سکان دار این ارتباط باشید. اگر توضیح دیگری دارید با پیام خصوصی یا عمومی در خدمت شما هستم.

غروب شد خورشید رفت آفتاب گردان به دنبال خورشید
می گشت ناگهان ستاره ای چشمک زد آفتاب گردان سرش
را پایین انداخت زیرا که گل ها هرگز خیانت نمی کنند.:Gol:


این یعنی چی که شما با اون حرف می زنی؟!:Gig:

من که متوجه نشدم!!؟

:Moteajeb!::eek:

سلام وقتتون بخير

من كه با اون حرف نمي زنم اون اصرار داره ومرتب بهم زنگ ميزنه واصرار پشت اصرار كه با هام حرف بزنه وسعي مي كنه وقتايي كه شوهرم نيست يه جوري با هام ارتباط برقرا كنه.البته من هم كه از دست شوهرم دل خوشي ندارم بعضي وقتا بدم نمياد حرفاشو بشنوم.
التماستون مي كنم كمك كنيد.

محب المهدي;44188 نوشت:
سلام وقتتون بخير

من كه با اون حرف نمي زنم اون اصرار داره ومرتب بهم زنگ ميزنه واصرار پشت اصرار كه با هام حرف بزنه وسعي مي كنه وقتايي كه شوهرم نيست يه جوري با هام ارتباط برقرا كنه.البته من هم كه از دست شوهرم دل خوشي ندارم بعضي وقتا بدم نمياد حرفاشو بشنوم.
التماستون مي كنم كمك كنيد.

سلام دوست گرامی:Gol:
من کوچیکتر از این حرفام که بتونم کمکی کنم

ولی

فکر میکنم این کار از بیخ و بن اشتباهه
این دست شماس که تلفن رو جواب بدید یا نه،به قول دکتر انوشه این پسرا فقط زنگ میزنن دیگه مهم نیست کی باشه شروع میکنن به حرف زدن و اگه دیدن طرف مقابل تمایل داره بازم زنگ میزنن و اگه دیدن نه شما رو به خیر و اونارو به سلامت
پس به نظر من بهتره که دیگه جواب ایشون رو ندید و مطمین باشید ادامه این رابطه فقط به ضرر [="Red"]شماس[/] نه کس دیگه ای
و اینکه دوست گرامی بهتره یه بار راست و حسینی بشینید فکر کنید ببینید چه دلیلی داره که با ایشون صحبت کنید و جواب تلفناشو بدید ؟!!!!!!!!!!
منطقی فکر کنید و نخواید خودتونو با این حرفا که حالا دل خوشی از همسرتون نداریدو فقط هدفتون درد دل و ... توجیه کنید

التماس دعا:Gol::Gol::Gol:

محب المهدي;44189 نوشت:
.البته من هم كه از دست شوهرم دل خوشي ندارم بعضي وقتا بدم نمياد حرفاشو بشنوم. التماستون مي كنم كمك كنيد.

البته من هم كه از دست شوهرم دل خوشي ندارم

این مطلب در دو تاپیک مطرح شده حتما دلیلش وخامت اوضاع است.

بگذریم

این بنده خدا هم دل خوشی از شوهرش نداره از طرفی از گناه که در قالب ی پسر هوسباز ظاهر شده هم بدش میاد.

خب همانطوریکه مشخصه این گناه لذت شیطانی داره و اونی که حلاله لذت نداره و تلخ مزه.

با مشاور خانواده صحبت کنید بین خودتان و شوهرتان هر آنچه کدورت هست بیان کنید و نترسید که اگر این مسئله را بگویم زشته یا ناحقه
بگید تا اونچه که حلاله شیرین بشه.

من این پیشنهاد رو در دو تاپیک درج می کنم بامید اینکه پیش مشاور بروید و همه مطالب بجز اینکه در حضور شوهرتان از این پسر سخنی به زبان بیاورید و فقط به مشاور بگوئید مشکلاتتان حل گردد.

یا بصیر

شما اگر در ارتباطات خود با همسرتان مشکلی دارید راه کار جای دیگری است، سعی کنید با صحبت این مشکلات را حل کنید. ورود شخص سوم صرفاً باعث می گردد تلاش شما برای حل مشکلات بین خود و همسرتان به حداقل برسد و این یعنی زنگ خطر.

ارتباط زمانی شکل می گیرد که هر دو شخص بدان تمایل داشته باشند. اگر از همان ابتدا شما به این تماس ها پاسخ نمی دادید هیچ گاه بدین جا نمی رسید. هم اکنون هم دیر نشده، تنها کاری که باید انجام دهید پاسخ ندادن به تماس های ایشان است.
اگر نمی توانید به تماس ایشان پاسخ دهید بهتر است کاری کنید که اصلاً متوجه ی تماس ایشان نشوید، مثل خاموش کردن گوشی، عوض کردن خط و یا شماره ی منزل

محب المهدي;44064 نوشت:
[=microsoft sans serif]سلام دوباره
[=microsoft sans serif]یه پسری هست با اینکه می دونه من شوهر دارم و باهاش ازدواج كردم به من زنگ می زنه و باهام حرف می زنه در حالی که کار ضروری نداره و اصلا حرف های تحریک آمیز ميزنه وخيلي هم اصرار داره كه با من رابطه برقرار كنه وشوهرم از اين موضوع خبر نداره.

[=microsoft sans serif]تو رو خدا كمكم كنيد كه چيكار كنم كه از شر اين آدم خلاص بشم ؟

میری مخابرات

جد و آبادشو میاری جلو چشاش

یا نه

به داداش یا همون شوهرت بگو

یه جا قرار بزار

چوب تو آستینش بکن یه کتک جانانم بزنیدش

در ضمن جواب نده

حتما جواب دادی که پیگیر شده

چرا اصلا جواب دادی و گفتی شوهر دارم؟:Narahat:

در ضمن این وقتی که می خواید با این آقا پسر بزارید و گویا تمایلم دارید که این وقت رو بزارید

به شوهرتون اختصاص بدید

خواسته های خودتون از شوهرتون بخواید

حتی شده کچل بشن ایشون از ایشون بخواید

اگر نکردن بهشون صریح بگید که تو منو تامین نمی کنی

به نظر من جواب میده

این اقا پسرم به شوهرتون بگید تا قضیه بدتر نشده

سلام و درود:Gol:

شما یا باید رابطه خودتون رو با شوهرتان اصلاح و مشکلات بینتون رو رفع کنید. یا باید جدا بشید و با اون آقا پسر ازدواج کنید.

البته با کمک یه مشاور خوب می تونید در راه اول موفق بشید و انشاء الله کار به طلاق نکشه .

تازه اون آقا پسر مطمئن باشید شما رو برای ازدواج نمی خواد. بلکه برای ....

راستی جناب شما که مردید چجوری شوهر کردید آخه اینجا که آمریکا نیست:khandeh!::Khandidan!:


ولی

فکر میکنم این کار از بیخ و بن اشتباهه
پس به نظر من بهتره که دیگه جواب ایشون رو ندید و مطمین باشید ادامه این رابطه فقط به ضرر شماس نه کس دیگه ای
و اینکه دوست گرامی بهتره یه بار راست و حسینی بشینید فکر کنید ببینید چه دلیلی داره که با ایشون صحبت کنید و جواب تلفناشو بدید ؟!!!!!!!!!!
منطقی فکر کنید و نخواید خودتونو با این حرفا که حالا دل خوشی از همسرتون نداریدو فقط هدفتون درد دل و ... توجیه کنید

سلام به دوستاي گلم اميدوارم همتون خوب باشين:Gol::Gol::Gol:

بعضي از بچه هاي گفتگوي ديني مي پرسن مگه شما خانم هستين كه اين سوال رو مطرح مي كنين يا اينجا مگه آمريكا است كه شما يه مردين ودوست پسر دارين .درجوابشون ميخوام بگم اين جور سوالا ودرخواست مشاوره ها رو از من مي خوان من هم مي خوام با كمك بچه هاي گفتگوي ديني جوابشون رو بدم آيا اين اشكالي داره.
دوست خوبم ازاينكه اينقد با حوصله راهنمايم كردين ممنونم.

يادمون باشه آدم خيلي چيزا رو ياد داره ولي وقتي به مرحله عمل ميرسه تو اجراش مشكل داره اين كه من تلفناي اون پسره رو جواب ندم خودم هم مي دونم وخيلي هم تلاش كردم وباور كنين با طرز خاصي كه اون حرف ميزنه هر كس ديگه هم كه باشه تحريك ميشه. :Sham::Sham::Sham:
من سوال اينه كه واقعا چه جوري بر خودم مسلط بشم وبتونم اين تحريك پذيريم رو به حداقل برسونم و فراموش نكنيم شرايط زندگي ،مشكلات عاطفي وروحي ، عدم توجه همسرم و... ميتونه به ادامه اين روند قوت بيشتري بده مشكل من اينجايه.:Sham::Sham::Sham:

نظرتون رو حتما بذاريد باشه. ممنونم.

خب ادم اگه واقعا نخواد با اون پسر صحبت نكنه كه خيلي راحته بايد جوابشو ندي با زور كه نميتونه صحبت كنه!!
ولي گاهي كمبودايي تو زندگي از طرف همسر يا ناراحتي از اون باعث ميشه نفس ادم انسانو فريب بده و حتي با توجيه سرگرمي يا حتي تلافي كردن نارضايتي ها خود ادمم با اون فرد مزاحم همراهي كنه:Ghamgin: شرمنده همه دوستان چون منم خودم تجربشو دارم مساله انتقامو مطرح كردم!!!:Nishkhand:
ولي اين مباحث خيلي خوبه مردا هم به اين نكات توجه كنن كه واقعا بعد از ازدواج هم به احساسات و تمايلات همسرشون توجه كنن حتي بيشتر .


سلام

در این مورد هر سه نفر مقصر هستند

اون پسر که زنگ می زنه به زن شوهر دار و کاری شیطانی داره انجام می ده

اون خانم که شوهر داره و بازم بدش نمی آد صدای اون پسر را بشنوه و داره فریب شیطان رو می خوره

اون شوهر که با رفتار غلطش زمینه ظهور این فساد رو بوجود آورده
....

راه حل هم ساده است : اون خانم باید به نکات زیر توجه کند :

1- اون پسر کیه - تلفنش رو از کجا پیدا کرده - اون حانم چی کار کرده که اون پسر فکر کرده طعمه خوبیه ؟

2- شوهر اون خانم چه کاری انجام داده که اون خانم ازش تا این حد ناراحته

3- اون خانم برای رفع مشکل با شوهر ش چی کار کرده ؟

اینم بگم که راه حل اصلی این بود که اون خانم تلفنش را بیاندازد دور اما مشکل اینجاست که ایشون خودش بدش نمی آد صدای اون پسر را بشنوه .... پس این راه حل جواب نمی ده ....

معمولا زندگی مشترک وقتی به انتهای خودش می رسه یه همچین حسی بوجود می آد . حتما بروید پیش مشاور تا خدایی نکرده گناه بزرگتری اتفاق نیافتد

یا علی

محمد-1353;44986 نوشت:
محمد-1353;44986 نوشت:
انتقام چیه سرکار خانم ؟ کجا گفته اند یک کاری را با گناه جواب دهند ؟

خب چرا ميزني ؟!!!!ببخشيد:Ghamgin:
اينجوري سوال كردن باعث ميشه كسي جرات نكنه حرفشو بزنه ها حالا از من گفتن بود.يه كم مهربون ترم ميشه جواب داد

محمد-1353;44986 نوشت:

سلام

در این مورد هر سه نفر مقصر هستند

ممنون كه مهربون ترش كرديد قبليه منو خيلي ترسوند!!!!

[="Indigo"]البته اينو مطرح كنم كه مساله انتقام كه من مطرح كردم به عنوان يه كار درست نگفتم كه!! آدمايي مثل من كه اهل خودسازي نباشن گرفتارش ميشن .
هيچ كس اين كارو تاييد نميكنه ولي فشار اگه به كسي وارد بشه و نشه از راه درست حلش كرد گاهي منطق ادم از كار ميفته مخصوصا در مورد خانوما كه احساساتشون خيلي زود جريحه دار ميشه:Ghamgin:
[/]

نازنين مريم;44996 نوشت:

هيچ كس اين كارو تاييد نميكنه ولي فشار اگه به كسي وارد بشه و نشه از راه درست حلش كرد گاهي منطق ادم از كار ميفته مخصوصا در مورد خانوما كه احساساتشون خيلي زود جريحه دار ميشه:ghamgin:

برای همین هم می گم شوهر اون خانم هم مقصر هست چون باید به نیازهای زنش رسیدگی می کرد که به این حد نرسه اما آدم وقتی ازدواج می کنه باید بدونه که چه کار بزرگی داره انجام می ده و باید از چیزهایی که درست نیست تحت هر شرایطی چشم پوشی کنه اگه هم از دستش در رفت سریع توبه کنه تا خدا هم به راه حل خوب جلوی پایش قرار دهد شاید مشکل موجود به امتحان باشه

[="DarkGreen"]مگه آقايون به اين راحتي قبول ميكنن شايد جايي اشتباه از طرف اوناست كه بخوان براي اصلاح قدم بردارن البته ببخشيدا!!!شرمنده:Ghamgin:و تاكيد كنم (بلا نسبت خيلي از اقايون كه اينجوري نيستن):Labkhand:
واقعا اين يه بحث كارشناسيه و طولاني كه اينجا واقعا مجالش نيست.
ولي خدا انشاءالله به همه كمك كنه بتونن در مقابل شيطون پيروز بشن.
[/]

دوست خوبم نازنين مريم سلام وقت بخير

آقاي اون خانم اصلا خبر نداره واز كجا معلوم كه ارتباط اين خانم به خاطر كمبود عاطفي از طرف شوهرش باشه. وچون خودشون اصرار دارند كه مشكلشون رو حل كنن معلومه كه قضيه شخصي و مربوط به خود خانمه هست.

من برعكس شما معتقدم حل مسائلي از اين دست همفكري ومشاوره با بچه هاي گفتگوي ديني هست چون در موارد مشابه مثل اين خيي از نظرات دوستي خوب راهگشا ومفيد بوده مگه غير از اينه ؟

محب المهدي;45008 نوشت:
از كجا معلوم كه ارتباط اين خانم به خاطر كمبود عاطفي از طرف شوهرش باشه

محب المهدي;44188 نوشت:
من هم كه از دست شوهرم دل خوشي ندارم بعضي وقتا بدم نمياد حرفاشو بشنوم.

[="Indigo"]تو صفحه قبل اينطوري نوشته بوديد منم خب فرضو رو اين گذاشتم:Gig: البته شايدم تجربيات شخصي وارد مطلب شد ولي در هر صورت اگه با شوهرش مشكل نداره كه كلا معلومه تقصير خودشه:Cheshmak:[/]

دوباره سلام ، خسته نباشيد
:Gol::Gol::Gol:
خواهش مي كنم شما لطف دارين كه اينقد با حوصله جواب ميدين .سوال من اينه ما چه كمكي مي تونيم به اين خانم كنيم . باهر فرضي كه باشه ايشان الان تصميم جدي گرفته همه چيز رو فراموش كنه مهم اينه كه ما كمكش كنيم .
منتظر نظرات خوبتون مي مونم.:Sham::Sham::Sham:

محب المهدي;45014 نوشت:
سوال من اينه ما چه كمكي مي تونيم به اين خانم كنيم .

[="Teal"]فكر كنم تازه واردم به همين خاطر بحثو منحرف كردم:khandeh!:
خودم مشكل دارم يه نفر به من ميخواد راهكار بده:Nishkhand:
من اولش كه پيام گذاشتم ديدم دوستان يه سري مطلب براي راه حل نوشتن كه البته درستم بود در اصل من خواستم اينو به مساله اضافه كنم كه تا همسرشم كمك نكنه خيلي سخته مشكلش حل بشه.
ولي خب تنها راهش به نظر من همونطور كه دوستان گفتن اينه كه خب جواب ندن ديگه اگه ايشون جواب ندن اون خسته ميشه موضوع ادامه پيدا نميكنه.
من فكر كردم اينجا حالا كه يه نفر مشكل داره خودمم قاطي مشكلات اون كنم:Nishkhand:
[/]

سلام و درود:Gol:

این خانم باید مشکلش رو بایه مشاور در میان بذاره و به همراه شوهرش مشاوره بشه.این مشکلی نیست که یک طرفه حل بشه حالا شما هر چقدر می خوایین خانم رو نصیحت کنید شوهرشون که در جریان نیست. اصلاً مشکل از شوهر این خانمه ولاغیر چرا؟چون راه حلش درست شدن اخلاق و رفتار شوهر خانم است.

شوهر این خانم باید رفتارش و تغییر بده. و اگر نداد طلاق . و بعدش خانم می تونه آزادانه در مورد آینده اش تصمیم بگیره زکه با این آقا تلفنی ازدواج کنه یا با کسی دیگه؟

پس نظر بنده شد:

مراجعه ی این خانم به همراه شوهرشون پیش یک مشاور متخصص .

یه مطلب هم نوشته بودم در پست ای قبل مبنی بر اینکه شما مردید و اینجا آمریکا نیست نمی تونید شوهر کنید.:khandeh!:

ببینید دوست عزیز دوستان وقتی مطلبی و نقل می کنند همون ابتدا می فرمایند که منظور خودشون نیست و شخص دیگری است

ولی شما طوری فرمودید که این تلقی پیش اومد که خودتون شوهر دارید:khandeh!:


یا علی

قضاوت;45034 نوشت:

ببینید دوست عزیز دوستان وقتی مطلبی و نقل می کنند همون ابتدا می فرمایند که منظور خودشون نیست و شخص دیگری است

ولی شما طوری فرمودید که این تلقی پیش اومد که خودتون شوهر دارید


[="Navy"]منظورتون از اين جمله ها كي بود؟!من بودم:Gig:[/]

نازنين مريم;45058 نوشت:
منظورتون از اين جمله ها كي بود؟!من بودم:Gig:

سلام و درود:Gol:

منظورم شروع کننده ی این تاپیک بود . که در پست 12 همین تاپیک در صفحه ی قبل با رنگ قرمز یه چیزی براش نوشتم ملاحظه بفرمایید:khandeh!:

البته منظوری نداشتم سوء تفاهم بود:Cheshmak::khandeh!:

نازنين مريم;45058 نوشت:
منظورتون از اين جمله ها كي بود؟!من بودم

بله منظورشان فکر کنم شمائید.

اما این مشکل یک حقیقتی را در خود دارد که گفته نشده
و آن
دلبستگی این خانم است به آن پسر

می دانیم که شیطان بسیرا قدرتمند است و ما هم که معصوم نبوده و نیستیم که بخواهیم این بنده خدا رو زیر سوال ببریم.
حتی ممکن است این بنده خدا فرد مومنی نباشد ولی برای چاره جوئی پیش دوستان آمده و طرح مشکل کرده.

بازهم اصرار می کنم مشکلات بین خود و همسرتان را با این جملات مطرح کنید

من با این رفتار و گفتار و پندار شما مشکل دارم باعث آزار من شده
حقیقت این است من از شما دلسرد شده ام
شما به این دلایل مقصرید

و بعد او نقص های شما را مطرح می کند با حوصله گوش دهید

به مشاورتان تمام این موضوعات مطرح شده را در میان بگذارید ( در حضور همسرتان)

اگر به نتیجه رسیدید که فبهالمراد والا بار کج به منزل نمیرسد .
حال چه مسئله این پسر باشد
یا موضوعیت دیگری در آینده مطرح گردد.

عیبها و نقصهای خودتان را هم باید اصلاح نمائید لذا به حرفهای او بدون عصبانی شدن گوش دهید و توضیحات کامل در هر موردی که مطرح می کند بخواهید.

آفرین

[="Navy"]من اين سوالو ازتون پرسيدم ناراحت نشده بودم كه بخواد سوءتفاهم بشه.
شما چون گفته بوديد يه جوري حرف زديد انگار شوهر داريد از اين تعجب كردم:Gig: چون تقريبا تو صحبتامم مشخصه متاهلم.من دو ساله كه ازدواج كردم .
[/]

فكر كنم تازه واردم به همين خاطر بحثو منحرف كردم:khandeh!:

دوباره سلام وقتتون بخير :Nishkhand:

خواهاش مي كنم شما با اينكه شايد تازه وارد باشين ولي نظراتتتون خيلي راهگشاست اين رو هم كه ميگم يه تعارف خشك وخالي نيست. ومنتظر راهناييهاي خوبتون هستم .
موفق باشين.:Labkhand:

بسم الله الرحمن الرحیم



سلام بر همه دوستان


مثل اینکه بازار بحث و نظر خیلی داغه ، آقا تنور و خاموش نکن منم یه دونه بچسبونم !

1. امام زمان علیه السلام :

مثل اهل بیتی کمثل سفینة نوح من رکبها نجی و من تخلف عنها هلک

شاید خیلی از ماها فکر مکنیم که این حدیث فقط و فقط برای نجات از مشکلات فکری عقیدتیه ! درسته که مهمترین گمراهی ، عدم شناخت خداونده و مهمترین فایده ولایت شناخت درست خدا و گام گذاشتن تو مسیر واقعی عبودیته ! ، ولی این حدیث جامعیت داره ، یعنی اگه دستت و گذاشتی تو دست امام زمان علیه السلام از همه مشکلات و انحرافات ( از همه همه اونها ) در امانی !

این یکیش ! کی مخالفه ؟

شاید بگید ، آقا شعار نده ، ما راهکار عملی میخوایم !!!!!!

به خدا عملی ترین راهکار همینه !!!!

باور کنید ، من از خود امام زمان یاد گرفتم ریز و درشت مشکلاتم و بهشون بگم ، خب حل میکنن ، راه حل درست و جلوی پات میذارن ، وقتی اینقد خوب حل میکنن چرا برم سراغ دیگری ؟؟؟

باور کنید کارای غیر ممکن برام ممکن شده ! مثال نمی زنم ولی باورکنید کارایی کردم که وقتی فکرشو میکنم تو انجام شدنش موندم !

تنها توجیه منطقی اش ، امام زمانه ! تنها توجیه منطقیش !!!!

یعنی اگه امام زمان و تو اون قضیه ندید بگیرم ، عقلاً اون قضیه انجام نمی شه ، بحث شما که یه مشکل نه چندان پیچیده و متأسفانه تازه رایج شده تو مملکت ماست !

همه چیز برمیگرده به اون خانم ! که بخواد یا نخواد ! از قول بنده بهشون بفرمایید

اولاً امام زمان

دوماً امام زمان

سوماً امام زمان

بخاطر امام زمانش از اون گناه چشم پوشی کنه !

بخاطر امام زمانش به شوهرش محبت کنه !

بخاطر امام زمانش خودش رو از لحاظ روحی و معرفتی تقویت کنه !

اگه خدا بوسیله همون امام زمان کمکش نکرد !!!

من شاید خیلی اینو گفته باشم ! مطمئن باشید تا آخرین لحظه عمرم هم میگم ، مشکل ما شیعیان اینه که امام زمان رو باور نداریم !

میگیم هست ، ولی انگار نیست !

بهش سلام میدیم ، ولی انگار داریم به دیوار سلام میدیم !

میگیم کجایی ! ولی کار نداریم کجاست !

براش گریه میکنیم ! دو دقیقه بعد یادمون میره واسه کی گریه میکردیم !

امام زمان یعنی بابا ، یعنی مامان ، یعنی داداش ، یعنی آبجی ، یعنی رفیق ، یعنی دوست ، یعنی همه کس و کار ،

بیایم باور کنیم امام زمان علیه السلام رو !

چرا ائمه در مورد شیعیان آخر الزمان فرمودند :

الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة / غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است

انصافاً ما واقعاً داریم امام زمان رو مشاهده میکنیم ؟؟؟؟

السلام علیک یا مولای ، الحجة بن الحسن روحی فداک . . . .

اول واسه امام زمان دعا کنید ، بعد واسه همه مشکل دارا ، بعد هم واسه ما سراپا تقصیر آ

یا علی !

محب المهدي;45230 نوشت:
منتظر راهناييهاي خوبتون هستم .

اگه منظورتون من بودم كه گفتم من خودم تو اين زمينه ها مشكل دارم.
[="navy"]ولي فقط اينو ميتونم بگم كه به نظر من راهش اينه كه اگه ايرادي از طرف همسرشون هست كه باعث سردي اين خانم شده و محركي شده براي جواب دادن به تلفناي اون آقا پسر برطرف بشه (البته اگه مرد قبول كنه ايرادي از طرف اونم هست!!)و همزمان هم اون خانم به راحتي ميتونه تلفنو جواب نده و اون اقا پسر كم كم خسته ميشه چون از اين طرف يه جورايي بلرو گرفته دوباره زنگ ميزنه.
ولي اينو فكر كنم قبلا هم گفتم كه اگه همسر اون خانم نتونه رضايت خانم جلب كنه ماها از جمله اون خانم انسان هاي خود ساخته نيستيم كه هميشه بتونيم بر احساساتمون پيروز بشيم و منطقي فكر كنيم مخصوصا خانم ها كه احساساتشون جايي از زندگي جريحه دار بشه و احساس شكست كنن خيلي دير ترميم ميشه سن اون خانمم خيلي مهمه چقدر تجربه و پختگي تو زندگيش به دست اورده باشه.(البته از سوال تقريبا معلومه كم سن هستن)
[/]

سلام از توصيه اخلاقي و درعين حال دلسوزانه دوست خوبم celyanic ممنونم . :Mohabbat:

وفكر مي كنم اين دوستي با آقا وترك گناه بخاطر آن وجود مبارك نيازمند عنايت حضرت وتصميم جدي براي دوستي با آقا هست.

شما نظرتون چيه؟:Ealam:

سلام به همه دوستان

من هم با نظر کمک گرفتن از امام زمان موافقم، امام زمان در این مواقع واقعا راه گشاست. ازش بخواهید که محبت آن مرد نامحرم را از دلتون بیرون کنه، چون جملات تحریک آمیز احتمالا در دلتون محبت ایجاد کرده و اگر صحبت کردن با او عادت هم شده باشد، با گفتن اینکه خوب جواب تلفنهاشو نده مشکل حل نمیشه
به امام زمان توسل پیدا کنه حتما، برای درمان روحش، حتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتما
من موردی را دیدم که طرف محبت یک نامحرم در دلش افتاده بود، محبت در دل، را که آدم نمی تواند کاری بکند! می خواهی چه جوری جلوش را بگیری! با وجودی که علاقه نداشت این محبت از دلش بیرون برود فقط به خاطر اینکه احساس کرده داره گناه میکنه به امام زمان متوسل میشه وازش میخواهد از دلش بیرون کند آنهم نه با میل قبلی به برآورده شدن حاجتش ، یکشبه کارش حل شد و فردای آن روز محبتش به نامحرم تبدیل به تنفر شد و از دست این ارتباط ها هم خودش را خلاص کرد! و به آرامشی که میخواست رسید
موردی که بعضی از دوستان گفتند این مسئله را به شوهرت بگو، کاملا اشتباه محض است، به هیچ وجه تاکیید می کنم به هیچ وجه به او نگویید، حتی اگر شوهرتون امامزاده است و مطمئن هستید به شما شک نمی کند. با توجه به اینکه با شوهرتون مشکل دارید این کار فقط به تیرگی بیشتر روابطتتون منجر میشه که اگر هم مشکل نداشتید نباید بگید
طلاق و این حرفها را هم بگذارید کنار، مگه برای آدم چندبار فرصت ازدواج پیش می آید، به ازدواج با چنین آدمهایی که این طور ارتباط برقرار می کنند هم اصلا فکر نکنید که آدمهایی مریض و فاسدند
سعی کنید مشکل روابطتون را با شوهرتون با کمک یک مشاور حل کنید، به شوهرتون پیشنهاد بدهید که برای حل مشکلتون ( منظورم روابط بین خودتون و شوهرتون هست نه مشکل مزاحم تلفنی) به یک مشاور مراجعه کنید، اگر قبول نکرد خودتون به مشاوره بروید، اگرچه برای حل مشکل دو طرف باید اقدام کنند ولی اگر طرف زیر بار نرفت، مراجعه به مشاور باعث میشود بعضی از مشکلات را بتوانید یکطرفه حل کنید و اگر هم امکانش نباشد به راهکارهای تحمل مشکلات کمک می کند، مشاوری را انتخاب کنبد که از دین و ایمون بی خبر نباشه و راهکارهای دینی هم بهتون بتونه بده
امیدوارم تونسته باشم کمک کنم
فراموش نکید اول و اخر امام زمان:Sham:

razi;46005 نوشت:
من هم با نظر کمک گرفتن از امام زمان موافقم، امام زمان در این مواقع واقعا راه گشاست. ازش بخواهید که محبت آن مرد نامحرم را از دلتون بیرون کنه، چون جملات تحریک آمیز احتمالا در دلتون محبت ایجاد کرده و اگر صحبت کردن با او عادت هم شده باشد، با گفتن اینکه خوب جواب تلفنهاشو نده مشکل حل نمیشه
به امام زمان توسل پیدا کنه حتما، برای درمان روحش، حتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتما

سلام

ما هر وقت که نمیخوایم یه کاریو انجام بدیم میگیم نمیشه و باید متوسل شد

اخه :Gol:امام عصر(عج):Gol: چجوری به ما کمک کنن وقتی ما هیچ قدمی حاضر نیستیم برداریم؟!

[="Red"]از ما حرکت از خدا برکت[/]

اول یه کوچولو به خودمون واسه رسیدن به هدفمون سختی بدیم بعد توسل پیدا کنیم:Cheshmak:

[="YellowGreen"]التماس دعا[/]

موضوع قفل شده است