حتي يک تو به من نگفت

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حتي يک تو به من نگفت

مي توان گفت تربيت ، بيش از آن که به ملاحظات « بايد» ي وابسته باشد ، در گروي ملاحظات « نبايد» ي است.
يعني مربي ، ابتدا بايد به اين بينديشد که براي شکل گيري تربيت به طور صحيح و جريان آن در مسير درست و مناسب ، چه کار نبايد بکند.
انس بن مالک ، 10 سال با پيامبر (ص) زندگي مي کرد و کارهاي خانه ي آن حضرت را انجام مي داد. انس نکته ي شگفت انگيزي را از اين همه سال زندگي با پيامبر اسلام (ص) و خدمت گزاري به ايشان نقل مي کند : « در اين 10 سال ، پيامبر حتي يک تو به من نگفت . هرگز درباره ي کاري که انجام داده بودم ، نفرمود که چرا چنين کردي ، و درباره ي کاري که انجام نداده بودم ، اعتراض نکرد که چرا انجام ندادي ؟ »
انس بن مالک آدمي عادي بود و به طور طبيعي ، هرگز مصون از خطا و اشتباه نبود ، اما پيامبر (ص) طوري با او رفتار مي کرد که گويي هيچ يک از کارهايش قابل انتقاد نيست. رفتار پيامبر اسلام (ص) با انس بسيار عبرت انگيز است. پيامبر نبايدهايش را در نگاهش مي گذاشت. و بايدهايش را در دل رفتارهايش مي ريخت . او آن چه را که بايد مي گفت ، مي زيست و آن چه را که نبايد ، مي گذاشت و مي گذشت.
منبع: مجله مشاور مدرسه شماره ي 8 /س

به نام خدا

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا ﴿۲۱﴾
قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‏كند (۲۱) احزاب

2 - پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ((اسوه )) و ((قدوه )) بود
مى دانيم انتخاب فرستادگان خدا از ميان انسانها به خاطر آنست كه بتوانند سرمشق عملى براى امتها باشند، چرا كه مهمترين و مؤ ثرترين بخش تبليغ و دعوت انبياء، دعوتهاى عملى آنها است ، و به همين دليل دانشمندان اسلام ، معصوم بودن را شرط قطعى مقام نبوت دانسته اند، و يكى از براهين آن ، همين است كه آنها بايد ((اسوه ناس )) و ((قدوه خلق )) باشند
قابل توجه اينكه تاسى به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) كه در آيات مورد بحث آمده به صورت مطلق ذكر شده كه تاسى در همه زمينه ها را شامل مى شود، هر چند شان نزول آن جنگ احزاب است ، و مى دانيم شان نزولها هرگز، مفاهيم آيات را محدود به خود نمى كند.
و لذا در احاديث اسلامى مى بينيم كه در مساله تاسى ، ((مهمترين )) و ((ساده ترين )) مسائل مطرح شده است .
در حديثى از امير مؤ منان على (عليه السلام ) مى خوانيم : ان الصبر على ولاة الامر مقروض لقول الله عز و جل لنبيه (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فاصبر كما صبر اولوا العزم من الرسل ، و ايجابه مثل ذلك على اوليائه و اهل طاعته ، لقوله لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة : ((صبر و شكيبائى بر حاكمان اسلامى واجب است ، چرا كه خداوند به پيامبرش دستور مى دهد شكيبائى كن آنچنان كه پيامبران اولوا العزم شكيبائى كردند، و همين معنى را بر دوستان و اهل طاعتش با دستور به تاسى جستن به پيامبر واجب فرموده است .

در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام ) آمده است كه فرمود: پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) هنگامى كه نماز عشا را مى خواند، آب وضو و مسواكش را بالاى سرش مى گذاشت و سر آن را مى پوشانيد... سپس كيفيت نماز شب خواندن پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) را بيان مى فرمايد و در آخر آن مى گويد لقد كان فى رسول الله اسوة حسنة و به راستى اگر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در زندگى ما، اسوه باشد، در ايمان و توكلش ، در اخلاص و شجاعتش ، در نظم و نظافتش ، و در زهد و تقوايش ، به كلى برنامه هاى زندگى ما دگرگون خواهد شد و نور و روشنائى سراسر زندگى ما را فرا خواهد گرفت
امروز بر همه مسلمانان ، مخصوصا جوانان با ايمان و پرجوش فرض است كه سيره پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) را مو به مو بخوانند و به خاطر بسپارند و او را در همه چيز قدوه و اسوه خود سازند، كه مهمترين وسيله سعادت و كليد فتح و پيروزى همين است .


منبع : تفسیر نمونه

موضوع قفل شده است