تشریح واقعیاتی دردناک . . . . . خیانت های صدر اسلام

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تشریح واقعیاتی دردناک . . . . . خیانت های صدر اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم


السلام علیک یا رسول الله صلی الله علیک و علی آ ل بیتک الطاهرین

السلام علیکم یا اهل بیت النبوة

سلام بر همه کاربران گرامی

از آنجایی که مدتی بود قصد داشتم تایپیکی را در مورد واقعیات تلخ صدر اسلام و به خصوص توطئه برخی به اصطلاح صحابی در تخریب شخصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله کلید بزنم ، امروز با این پُست مطلبم را آغاز میکنم !


قرنهاست که در باب عصمت انبیاء و اولیاء صحبت های فراوانی شده و نظرات مختلفی ابراز گردیده و متأسفانه در اکثریت نظرات - که صاحبان آنها یا به عصمت قائل نبوده اند یا آنرا ناقص می انگاشتند - شخصیت انبیاء و اولیاء الهی زیر سوال رفته و مطالبی عنوان شده که حتی در سطح بالاتر ناقض علم و حکمت و عدل خداوند است .

در میان این آشفته بازار شیعه تنها گروهی بوده که با تمسک به ائمه معصومین علیهم السلام از این انحراف و آزمایش به سلامت گذر کرده و توانسته به نحوی احسن از شخصیت آن انبیاء بزرگوار پاسبانی و پاسداری کند.

لذا دراین گفتار بر آن شدیم تا اجمالاً به دلایل رد عصمت از جانب منکران پرداخته و سپس نمونه هایی از تاریخ و به نقل از منابع خود اهل سنت بیاوریم تا روشن شود که دلیل تخریب پیامبران و علی الخصوص پیامبر بزرگوار اسلام چه بوده و چه خیانت ها که در راستای این امر صورت نگرفته !

همیجا از تمامی دوستان دعوت میکنم که با آوردن وقابع مرتبط بنده و بقیه دنبال کنندگان این گفتار را دلگرم و به ادامه آن ترغیب کنند !

انشاءالله شاهد روزی باشیم که با ظهور مولایمان حضرت حجة بن الحسن علیه السلام پرده از تمامی این خیانت ها برداشته شده و عاملان آن به اشد مجازات نائل آیند !

:Gol:السلام علیکم یا اهل بیت النبوة . . . . انی . . . . مُنتَظرٌ لاَمرِکُم مُرتَقبٌ لدوَلتِکُم :Gol:

سلام
شما اگه کمی مطالعه داشته باشید اینجوری حرف نمیزنید
اسلام رو چکسی به ایران اورد ؟
چکسی قرآن رو جمع آوری کرد و به شکل امروزی دست ما رسوند؟
چکسی یار و همراه همیشگی پیامبر (ص) بود؟
چکسی داماد دو دختر پیامبر اسلام بود؟
چه کسانی پدر شوهر پیامبر اسلام بودند؟
چه کسی دامام حضرت علی (رض) بود شوهر حضرت ام کلثوم(س)؟
کدوم عقل سالمی قبول می کنه که حضرت عمر(رض) و حضرت ابوبکر(رض) به خاطر مال و ثروت دنیا خلافت کردند بعد از وفات پیامبر اسلام چه کسانی اسلام رو گسترش دادند کسانی که به قول شما خلافت رو غصب کردند کدوم آدم بی عقلی چنین چیزی رو قبول می کنه!!!
کجاست سرزمینی که شیعیان فتح کردند؟
چرا حضرت علی (ع) وزیر تمام خلفا بود؟ آیا کسی وزیر دشمنش میشه؟!!

دوست من به جای تکرار حرفای دیگران یکم مطالعه داشته باشی بد نیست

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر دوست عزیز بلوچ بوی

عزیز من دور از انصاف در مورد حرفی که هنوز عنوان نشده قضاوت کنید !

شما عجله نفرمایید ، بنده در یک سیر ملایم ، تک تک مطالبم را بیان میکنم و خیلی خوشحال میشم که شما دوست عزیز با نظرات خود ما را سرفراز نمایید !

فقط فعلاً عجله نکن ! آروم آروم ! مگه نشنیدی میگن عجله کار شیطونه ! :Labkhand:

بسم الله الرحمن الرحیم


" گفتار اول "

ابتدا پیش از آغاز کلام از ساحت قدس حضرت باری تعالی و پیامبر بزگوارش و اهل بیت عصمت و طهارت بخاطر عنون شدن این مطالب عذر خواهی میکنم .

اما چه کنیم که هدف ما تنها عنوان حقایق است و آن افرادی باید در حضور خدای خود شرمنده باشند که دست به اینچنین جنایات کثیفی زدند .

به هر ترتیب

موضوع جعل و دروغسازی از جمله مسائلی است که در تمام ادوار تاریخ انبیاء الاهی سابقه داشته . این امر با انگیزه های متفاوتی که ریشه همه آنها مادی و دنیایی بوده صورت گرفته است ، در میان امت ها کسانی که به دنبال مطامع مادی خود بودند در لباس دشمن یا دوست به دروغ سازی و دروغ پردازی پرداخته اند .

که از جمله نتایج این کار :

تخریب شخصیت پیامبران الاهی
اخلال در برنامه های هدایتی انبیاء
تحریف اقوال و گفته های ایشان بوده است .

در امت اسلام ریشه جعل و دروغ پردازی به زمان حیات پیامبر اکرم صی الله علیه و آله برمیگردد که توسط گروه منافقین رهبری میگردید . برنامه های این گروه از زمان حضرت رسول شروع شد و با غصب خلافت آن حضرت ادامه یافت و با ایجاد موقعیت در خلافت ، گسترش فراوانی یافت به نحوی که نتایج آن در حال حاضر در اندیشه پیروان مکتب خلفاء هویداست .

پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام ، خلافت به دست کسانی افتاد که هیچ شباهتی به پیامبر نداشتند ، چه در اصل و نسب و چه در صفات و کمالات ، و این در حالی بود که شباهت و به نوعی تطابق کامل بین پیامبر و امیرالمومنین علی علیهما السلام هم از راه نقل قابل اثبات بود و هم از راه عقل !

در این موقعیت ، و با توجه به عدم توانایی در دست یازیدن به حتی گوشه ای اندک از کمالات پیامبر و وصی بزرگوارش ، ایشان به این نتیجه رسیدند که تنها راه ممکن تخریب و تنزل شخصیت والای پیامبر است و تنها اینگونه است که اینان میتوانند خلافت خویش را موجه جلوه دهند . و خدا میداند که در این تخریب دست به چه تهمت ها و افترا ها که زده نشد و حتی آن شخصیت والا را از انسانی معمولی نیز پایین تر کشیدند ( که در ادامه عنوان خواهد شد )

آری آنان که نه میتوانستند مقامات علمی و اخلاقی خویش را بالا برند
و نه میتوانستند اصل و نسب خویش را از آلودگیهای شرک و فساد پاک کنند

اول شخصیت عالم امکان را در حد خویش و چه بسا پایین تر کشیدند و هر آنچه که در شأن خیوش یافتند به ایشان نسبت دادند .

در یکی از گفتگوهایی که بین امیرالمومنین علیه السلام و سلیم بن قیس انجام شد ، به مسئله دروغ پردازی اشاره شده که دوستان میتوانند با مراجعه به خطبه 201 نهج البلاغه پاره ای از آن را مطالعه نمایند .

ادامه دارد . . . . . . . . .

" گفتار دوم "

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آغاز وحی ! در اندیشه مکتب خلفاء

همانطور که پیش از این بیان شد پس از انحراف ایجاد شده در صدر اسلام کسانی جای نشین رسول خدا شدند که هیچ گونه سنخیت و تناسبی با آن بزرگوار نداشتند ، یکی از شگرد های آن غاصبان نسبت ناروایی بود که به آن حضرت دادند تا عیب ها و ناراستی های خویش را بپوشانند !

روایات متعددی چگونگی آغاز وحی را در اندیشه مکتب خلفاء ترسیم میکند که اینجا به چهار نمونه اکتفا میکنیم :

1. در روایت منقول از عایشه - که از جمله راویان حدیث مکتب خلفاست - حادثه نخستین وحی چنین تصویر گشته :

" جبریئل نزد او آمد و گفت : ای محمد تو رسول خدایی . پیامبر گفت : من ایستاده بودم و به زانو در آمدم . این دیدار در همین جا پایان یافت . بعد - در حالی که تمام بدنم به لرزه افتاده بود - حرکت کردم و به خانه نزد خدیجه رفتم و گفتم : مرا بپوشانید ! مرا بپوشانید ! مدتی گذشت تا ترس و اضطراب این برخورد ناگهانی بر طرف شد . در این هنگام بار دیگر جبرئیل برمن پدیدار گشت . در آن لحظه تصمیم قطعی گرفته بودم که خویشتن را از یک بلندی کوهستانی به زیر افکنم ! درست هنگامی که چنین قصدی داشتم جبرئیل برای بار سوم بر من پدیدار گشت و گفت : ای محمد من جبرئیلم و تو رسول خدایی ! آنگاه گفت بخوان ! گفتم چه بخوانم ؟ او سه بار مرا گرفت و فشرد ، آن قدر فشار سخت بود که نزدیک بود از پای در آیم پس گفت : " اقرأ باسم ربک . . . "
من خواندم ، با تمام شدن این دیدار نزد خدیجه آمدم . گفتم من سخت بر خویشتن هراسانم . سپس حوادث اتفاق افتاده را برای او بازگو کردم " (1)

2. در روایت عبدالله بن شداد علت ترس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که در روایت قبل بدان اشاره شد مشخص میگردد . توجه کنید !

" پیامبر بعد از اولین وحی - که در غار حرا بر او نازل شد - به نزد خدیجه بازگشت . در خانه به خدیجه گفت : خدیجه ! من فکر میکنم که در اثر تماس جنیان به دیوانگی دچار شده ام !!! خدیجه پاسخ داد نه هرگز! به خدا سوگند هیچگاه پروردگارت با تو چنین رفتاری نمی کند "( 2 )

3. در روایت " عروة بن زبیر " این کلمات به پیامبر نسبت داده شده :

" ای خدیجه من نوری میبینم ، و صدایی میشنوم اینک هراسانم نکند کاهن شده باشم " ( 3 )

4. " عکرمه "به نقل از ابن عباس نسبت میدهد که پیامبر خدا فرمود :

" ای خدیجه من نوری میبینم و صدایی میشنوم ، میترسم که دیوانه شده باشم " ( 4 )

با نهایت تأسف و تأثر میبینیم که در این روایات این نسبت ها به پیامبر داده شده :

1. اقدام به خود کشی در اثر ترس فراوان !
2. تصور تماس با جنیان و دیوانگی !
3. کاهن شدن ! ( کم عقل شدن ، اساساً به کسی که عقل او زایل شده باشد کاهن میگویند )
4. دیوانه شدن !

اینها همان حب به پیامبر خداست که در قالب کلمات متجلی شده ! اینها همان تکریم شخصیت رسول خداست که اول شخصیت عالم امکان است !
اینها خصوصیات پیامبر آخر الزمان و کامل کننده ادیان در اندیشه مکتب خلفا ست !

با این توصیفات دیگر چرا از مستشرقین بنالیم که به رسول خدا نسبت دیوانگی میدهند ! آن بندگان خدا که تقصیری ندارند تنها و تنها کتاب های صحیح !!!! و تواریخ معتبر !!!! مسلمانان !!!! را مطالعه نمودند و به این نتیجه رسیدند که پیامبر اسلام شخصی دیوانه بوده !


اما ارزیابی این سخنان بعد از ارائه نظرات از طرف دوستان علی الخصوص برادران اهل سنت !


یا علی !



.............................................................................................................
پی نوشت ها :

1. تاریخ طبری 2 : 298-299 / صحیح بخاری 1 : 17 ( باب بدء الوحی ) / الطبقات الکبری 1 : 192-195

2.تاریخ طبری 2 : 299-300

3. الطبقات الکبری 2 : 195

4. همان

celyanic;43548 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر دوست عزیز بلوچ بوی عزیز من دور از انصاف در مورد حرفی که هنوز عنوان نشده قضاوت کنید ! شما عجله نفرمایید ، بنده در یک سیر ملایم ، تک تک مطالبم را بیان میکنم و خیلی خوشحال میشم که شما دوست عزیز با نظرات خود ما را سرفراز نمایید ! فقط فعلاً عجله نکن ! آروم آروم ! مگه نشنیدی میگن عجله کار شیطونه !

جناب گلستانی

ایشون عجله نفرموده چون حرفای شما رو می دونه فکر نمی کنی ایشون همون عقیله که با یه اسم دیگه ای مبعوث برسالت شده

با صد هزار چهره برون آمدی به ناز

با صد هزار دیده تماشا کنم تو را !!!!!!!!!!!!!!!

.

سلام

زلال حدیث;43590 نوشت:
فکر نمی کنی ایشون همون عقیله که با یه اسم دیگه ای مبعوث برسالت شده

وَلَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ (صافات13)
و روز قيامت به يقين از تهمتهائى که مى‏بستند سؤال خواهند شد!

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام سلام :pirooz:

بابا ما توقعمون بیشتر از این حرفا بود !

ما گفتیم الان سیر توجیهات برادران عزیز اهل سنت روانه این تایپیک میشه !

الان چند روزی میگذره ، خبری نیست !

بابا لااقل میگفتید که

برادران عزیز اهل سنت;43594 نوشت:

صحیح بخاری و تاریخ طبری در نزد علمای ما کتب معتبری نیستن ! :Gig::koodak:

یا اینکه میگفتید :

برادران عزیز اهل سنت;43594 نوشت:

اینایی که شما گفتید از اصول است و ما در اصول حق تقلید نداریم ، پس ما جوابگوی چیزی نیستیم که به آن اعتقاد نداریم :Nashnidan:

:ghash:
حداقل یه جوابی میدادید دیگه ! چرا . . . :farar:

ما زدوستان چشم یاری داشتیم !

خود غلط بود آنچه میپنداشتیم !:ghash:

خلاصه بعنوان آخرین اعلام به برادران عزیز تر از جان اهل سنت ، میخوایم رد عقلی احادیث معتبرتان!!!!!! بهمراه مقایسه آغاز وحی رو در تفکر شیعه و پیروان خلفاء بررسی کنیم آ !!!!

آخرین مهلت هاست آ . . . .

آی خونه دار و بچه دار :Ealam:

توجیه و بردار و بیار !!!!!!!

به سلامت :samt:

موضوع قفل شده است