آیا مقام حضرت مریم بالاتر است یا حضرت فاطمه ؟

تب‌های اولیه

29 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا مقام حضرت مریم بالاتر است یا حضرت فاطمه ؟

[="microsoft sans serif"]بنام خدا

درود بر راستجویان گرامی

پرسشی هست و آن اینکه مقام حضرت مریم در نزد خدا بالاتر است یا حضرت فاطمه ؟

اگر کسی دلیل قاطع و آشکار و کوتاهی دارد بیاورد [/]

غلامعلی نوری *;43304 نوشت:
پرسشی هست و آن اینکه مقام حضرت مریم در نزد خدا بالاتر است یا حضرت فاطمه ؟ اگر کسی دلیل قاطع و آشکار و کوتاهی دارد بیاورد

عجب سئوالی!!!!

سلام علیکم

والله یعلم مابین ایدیهم وما خلفهم ولا یحیطون بشی ء من علمه الا بماشــــاء وسع الکرسی السماوات والارض

یاعدل و یاقاضی

bina88;43313 نوشت:
عجب سئوالی!!!!

سلام علیکم

والله یعلم مابین ایدیهم وما خلفهم ولا یحیطون بشی ء من علمه الا بماشــــاء وسع الکرسی السماوات والارض

یاعدل و یاقاضی

[="olive"][="microsoft sans serif"] درود بر شما
و انصافا عجب جوابی !!!!!

[/][/]

..یا ستار..

با سلام..

اینطور که علامه طباطبایی رضوان الله علیه می فرمایند ؛این مورد فقط از یک جهت می باشد ؛وان هم فقط زاییدن ؛استثنایی ایشان می باشد؛...

ایشان می فرمانید:

اين اصطفا غير اصطفاى مطلق و بدون كلمه (على ) است ، كه معناى تسليم را مى دهد، و بنا به گفتار سابق ، اصطفاى آن جناب بر زنان عالميان به معناى مقدم داشتن آن جناب بر ساير زنان است .

ایضا می فرمایند:

و باز ظاهر آيه : (و مريم ابنه عمران التى احصنت فرجها فنفخنا فيه من روحنا، و صدقت بكلمات ربها، و كتبه ، و كانت من القانتين ). كه از خصائص وجودى مريم (عليهاالسلام ) انگشت روى هيچ خصيصه اى به جز ولادت عجيب فرزندش نمى گذارد، اين است كه اصطفا از هر جهت نيست بلكه همان زائيدن كذائيش منظور است .
و اما غير از كلمه (اصطفاء) كلمات ديگرى كه در آيات مربوطه به آن جناب آمده ،از قبيل : (تطهير) و (تصديق به كلمات خدا و كتب او) و (قنوت ) و (محدثه بودن آن جناب ) همه امورى است كه اختصاصى به آن جناب ندارد، بلكه در ديگر زنان نيز احيانا يافت مى شود، و اما اينكه بعضى گفته اند: مريم (عليهاالسلام ) تنها از زنان هم عصر خود اصطفا شده ، صحيح نيست ، زيرا اطلاق آيه با آن نمى سازد.

البته در روایات و موارد خاصه که اصلا صحبتی نیست...

----------------------------

جناب نوری سوال شما از ذهن من نیز گذشته. من سواد قرآنی ندارم ولی چیز هایی که در ذهن دارم می نویسم(با توجه به اینکه کوثر حضرت زهرا(س) است)

خداوند می فرماید «اعطیناک» پس یعنی چیزی ویژه به رسول اهدا شده است در ادامه می فرماید فصل لربک وانحر

خداوند هدیه ای داده و انتظار تشکر ویژه دارد !!!
معلوم است که به اشرف مخلوقات خدا هدیه ای در شان او می دهد!
و برای اینکه متوجه نماید که این اهدا بسیار عظیم و بزرگ است منت نهاده و در ادامۀ اهدای کوثر ، تشکر ویژه درخواست نموده است!!

هدیه اشرف مخلوقات یک انسان است که مقام انسان را خداوند خود ستوده !

پس حضرت زهرا(س) نه تنها در بین زنان بلکه در بین انسانها برگزیده و خاص می باشد.
شما عزیز را نمی دانم چگونه فکر می کنید.

غلامعلی نوری *;43304 نوشت:
[=microsoft sans serif]بنام خدا

درود بر راستجویان گرامی

پرسشی هست و آن اینکه مقام حضرت مریم در نزد خدا بالاتر است یا حضرت فاطمه ؟

اگر کسی دلیل قاطع و آشکار و کوتاهی دارد بیاورد

[=Century Gothic]با سلام

مقایسه فاطمه مقدس علیهاالسلام با مریم مقدس(س)
1 شرافت خانوادگی
مریم از خاندان ماثان از فرزندان حضرت داوود علیه السلام بود و عمران پدر مریم، بزرگ این خاندان پیش از عهد هیرودوس(9) و از خانواده نبوت و دیانت بود(10).
در شرافت خانوادگی حضرت مریم همین بس که حضرت عیسی علیه السلام از پیامبران بزرگ و ولیده آن خانواده است.
خداوند سوره مریم را به نام این خانواده نام نهاده و چندین بار از این خانواده سخن گفته است.
در آیه «اِنَّ اللّه َ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحا وَ آلَ اِبْرَاهِیمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَی العَالَمِینَ»(11) این خانواده را یکی از چهار خانواده برگزیده معرفی کرده است.

در بیان شرافت خانوادگی حضرت فاطمه نیز سخن بسیار و امری روشن برای مسلمانان است.
طبق روایت امام رضا علیه السلام (12) و روایات(13) دیگر، آل ابراهیم در آیه یاد شده خانواده پیامبر اکرم از چهار خانواده برگزیده است.
افزون بر اینکه بدون هیچ تردیدی خداوند در آیه تطهیر(14) از اهل بیت رسول به صراحت یاد کرده است و در سوره ابراهیم با تعبیر شجره مبارکه(15) و بیوت در آیه «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّه ُ أَنْ تُرفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالغُدُوِّ وَ الآصَالِ»(16) به خانواده حضرت فاطمه اشاره کرده است.:Sham:
خداوند سوره دهر یا هل أتی را در باره اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله نازل فرموده است(17).
از همه مهم تر اینکه خداوند اجر رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله را عشق به خاندان محمّد (قربی) قرار داده و فرموده است: «قُل لاَ أَسْأَ لُکُمْ عَلَیهِ اَجْرا إلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُرْبی»(18).
صاحب الغدیر نُه روایت از طریق اهل سنت با اسناد آن آورده است که در آیه یاد شده مراد از قربی، اهل بیت رسول اکرم است(19).
در روایات حتّی به طرق اهل سنّت آمده است که آل محمّد همان صادقون(20)
در آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّه َ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»(21)
و سابقون(22)
در آیه شریفه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِکَ المُقَرَّبُونَ»(23)
و صراط مستقیم(24)
در آیه «اِهْدِنَا الصِّرَاطَ المُسْتَقِیمَ»(25) می باشند.
بدون تردید شرف هر خانواده به شرافت پدر، مادر و فرزندان است که در ادامه به بحث در این باره می پردازیم.
2 پدر
عمران پدر حضرت مریم بود که قبل از تولّد حضرت مریم درگذشت(26).
نام او در قرآن آمده است: «اِذ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ»(27).
طبق گزارش ابن اسحاق، نسب او با چهارده واسطه به حضرت داوود علیه السلام می رسد و او را صاحب صلاه بنی اسرائیل خوانده اند(28).
او از بندگان مؤمن و پاک خداوند بود. مورخان او را از روحانیون و کاهنان بزرگ زمان خود معرفی کرده اند(29)،
امّا با توجّه به وحی الهی به عمران، بر طبق دلالت روایت امام صادق علیه السلام و تصریح امام باقر علیه السلام ، از پیامبران قوم خود بوده است(30).
امّا پدر فاطمه زهرا علیهاالسلام محمّد بن عبد اللّه صلی الله علیه و آله ، برترین پیامبران الهی(31) و خاتم آنان بود.:Sham:

3 مادر
مادر حضرت مریم حنه همسر عمران از زنان عبادتگر زمان خود بود(32).
خداوند متعال در قرآن از او به بزرگی یاد کرده است: «اِذ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ...»(33)
حدود سی سال(34) صاحب فرزند نمی شد، تا اینکه با قلبی شکسته از خداوند درخواست نمود و آن گاه با لطف الهی(35) باردار شد.
او به شکرانه این نعمت با نیّت خالص نذر نمود که فرزند عزیز خود را معتکف و خدمتگزار بیت المقدس قرار دهد: «اِنّی نَذَرتُ لَکَ مَا فِی بَطْنی مُحَرَّرا» او نذر خود را ادا کرد.
شرف ایشان وقتی معلوم می شود که خداوند اعلام داشت که نذر او را به نیکی قبول کرده است: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ»(36).
امّا مادر فاطمه زهرا علیهاالسلام حضرت خدیجه سلام اللّه علیه است. قرآن به کنایه از آن حضرت یاد می کند: «وَ وَجَدَکَ عَائِلاً فَاَغْنَی»(37).:Sham:
مرحوم مجلسی طبق روایات می گوید که این آیه شریفه به حضرت خدیجه اشاره دارد(38). ابن عبّاس در تفسیر این آیه می فرماید: «خداوند پیامبر را فقیر یافت و مردم می گفتند پیامبر مالی ندارد؛ پس خداوند با مال خدیجه وی را غنی و بی نیاز گرداند.»(39)
در شرافت حضرت خدیجه همین بس که او اولین زنی بود که اسلام آورد و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله را تصدیق نمود و تا آخرین لحظه در کنار رسول اکرم صلی الله علیه و آله ماند و برای ایشان کمک کار و دلسوز و مهربان بود. پیامبر فرمود: «دین اسلام به وسیله دو عامل استوار شد؛ یکی شمشیر علی علیه السلام و دیگر مال خدیجه علیهاالسلام .»(40) او تمام اموال خود را وقف اسلام و اهداف پیامبر صلی الله علیه و آله نمود.:Sham:
در روایات آمده است که او یکی از چهار زن برگزیده(41) و بهشت مشتاق اوست(42).
او بعد از مرگ، همدم مریم و آسیه خواهد بود(43).
آن حضرت این شرف را داشت که نطفه آخرین دخترش فاطمه علیهاالسلام از مائده بهشتی(44) باشد و در هنگام حزن و نگرانی نسبت به رسول اکرم صلی الله علیه و آله در زمان بارداری، فرزندش فاطمه علیهاالسلام از باطن او با او سخن گوید و به او دلداری دهد(45).
4 آگاهانیدن پدر به پاکی فرزند قبل از ولادت
خداوند قبل از انعقاد نطفه و ولادت حضرت مریم از طریق بشارت ولادت فرزندش عیسی علیه السلام خبر داد که فرزندی سالم و مبارک به او هدیه خواهد کرد؛ پسری که به اذن پروردگار بیماران را شفا خواهد داد و مردگان را زنده خواهد کرد و او را رسول خود قرار خواهد داد(46).
امّا ولادت حضرت فاطمه علیهاالسلام به طور مستقیم به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در معراج و در زمین و حتّی چگونگی شکل گیری او از طعام بهشتی خبر داده شد(47).:Sham:
خداوند قبل از ولادت فاطمه علیهاالسلام به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داد که شکم خدیجه ظرف امامت است.
پیامبر به مناسبتی به فاطمه زهرا علیهاالسلام فرمود: «إنّ بطن أمّک کان للإمامة وعاء»؛ یعنی شکم مادر تو ظرف امامت بود(48).

5 قابله و پرستار هنگام تولد
هنگام ولادت، قابله حضرت مریم و پرستار مادرش همسر حضرت زکریا به نام الیزابت بود،
امّا قابله فاطمه زهرا علیهاالسلام چهار زن بهشتی به نام حضرت حوا، آسیه، کلثوم خواهر موسی و حضرت مریم بودند(49).:Sham:
[=Century Gothic]بهشتی به نام حضرت حوا، آسیه، کلثوم خواهر موسی و حضرت مریم بودند(49).:Sham:

به نام خداوسلام.
واقعا سوال جالبیه... چجوری به ذهنتون خطور کرد!!!:khandeh!:
قشنگه!
پیگیری میکنم.
شرمنده که مطلب به درد بخوری ندارم.
یک نظر غافل از آن ماه نباشیم- شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم
خدا قوت و یا علی...:hamdel:

[=Century Gothic]

6 نامگذاری آسمانی
نامگذاری حضرت مریم توسط مادر ایشان صورت گرفت: «اِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَم»(50) و مریم به معنای عابد یا خدمتگزار است.
امّا اسم فاطمه علیهاالسلام از جانب خداوند متعال تعیین گردید. امام صادق علیه السلام می فرماید: :Sham:«برای فاطمه نزد خداوند نُه اسم است.
آنها عبارت اند از: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.»(51)
امام باقر علیه السلام در روایت دیگر می فرماید: «هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام ولادت یافت خداوند متعال به فرشته ای وحی نمود تا این نام (فاطمه) را بر زبان محمّد صلی الله علیه و آله جاری نماید؛ لذا حضرت او را فاطمه نام نهاد.»(52)
از اهل سنّت قسطلانی، زرقانی، غسانی، خطیب بغدادی و حافظ دمشقی با نقل روایت اعتراف کرده اند که اسم فاطمه از طرف خداوند بوده است(53).

7 رویش نیکو و مبارک
خداوند درباره حضرت مریم فرمود: «وَ اَنبَتَها نَباتا حَسَنا»(54).
مراد این است که به مریم و فرزند او رشد و پاکیزگی داده شد و به او و هر یک از ذریه و شاخه ای که از تنه درخت وجودی او می رویَد،
حیاتی افاضه شد که آمیخته با نفس شیطان و پلیدی و نفسانیات و وسوسه های او نباشد، خلاصه آنکه حیاتی طیب و طاهر و مستمر به او و فرزندش افاضه گردید(55) و نسل پاک او هنوز استمرار دارد و حضرت عیسی علیه السلام در حال حیات طیب است.
فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز مبارکه؛ یعنی خیر، سعادت و فزونی، نافع و مقدس(56) و زکیه؛ یعنی نمو و زیادتی(57) و کوثر یا خیر کثیر، کثیر الخیر و کثیر النسل(58) است.:Sham:
خداوند به او و نسلش پاکی، برکت، کثرت و استمرار بخشید و عمر فرزندش حضرت بقیة اللّه را به استمرار عمر عیسی علیه السلام قرار داد.
حضرت زهرا علیهاالسلام پس از شهادت، دو پسر و دو دختر بر جای گذاشت و به رغم واقعه کربلا که از امام حسن علیه السلام هفت فرزند و از زینب کبری یک فرزند و از امام حسین علیه السلام جز امام سجاد بقیه شهید شدند وام کلثوم نیز فرزندی نداشت و نیز به رغم واقعه حره(59)، واقعه زید بن علی بن الحسین که در مقابل هشام بن عبد الملک ایستاد و سرانجام تمام همراهان او که بیشتر آنها از ذریه فاطمه علیهاالسلام بودند شهید شدند و واقعه فخ که جنگ یکی از نوادگان امام حسن علیه السلام با بنی العباس بود و تمام آنان کشته شدند، نسل فاطمه علیهاالسلام به طور گسترده ادامه یافت و اسلام ناب به دست آنها تا امروز استمرار پیدا کرد و بالاخره امام عصر روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداء که از نهمین نسل فاطمه زهرا علیهاالسلام است، ثمره انماء و رویاندن پاک الهی می باشد و امروز کلمه باقیه علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام است «وَ جَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ»(60)، تا حکومت الهی و مورد خواست خدا را برپا نماید.:Sham:

8 کفیل و سرپرست

پدر مریم قبل از تولّد او وفات یافت و مادرش او را نذر معبد نمود و چون نمی توانست سرپرستی و کفالت او را برعهده گیرد وی را به معبد سپرد. درباره کفالت او میان راهبان معبد اختلاف شد و بر اساس قرعه کفالت او بر عهده حضرت زکریای پیامبر که شوهر خاله او بود(61) قرار گرفت: «وَ کَفَّلَهَا زَکَرِیّا»(62).
امّا کفیل و مربی فاطمه زهرا علیهاالسلام پدرشان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مربی، معلم و هادی تمام مردم بود و تا چندین سال حضرت خدیجه، مادر آن بانو در کنارشان بود.:Sham:

9 محل تربیت
محل تربیت حضرت مریم مسجد و محراب بود: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا المِحْرَابَ»(63).
محل تربیت حضرت فاطمه علیهاالسلام ، بیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جوار خانه کعبه در مکه و در مدینه خانه آن حضرت در جوار مسجد و خانه رسول اکرم بود. خداوند از تربیتگاه و خانه او در قرآن به نیکی یاد کرده و فرموده است: «فِی بُیُوتٍ اَذِنَ اللّه ُ أنْ تُرفَعَ وَ یُذکَرَ فِیهَا اسْمُهُ...»(64).:Sham:

10 صاحب محراب
محراب جایی ویژه عبادت است؛ حال چه در مسجد باشد و چه در خانه(65). حضرت مریم دارای محرابی بود که در آن به عبادت خداوند و ستیز با پلیدی و شیطان مشغول بود: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا المِحْرَابَ»(66).
حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز دارای محرابی بود که پیامبر و ائمه بارها از آن سخن گفتند. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذ قامت فی محرابها زهر نورها لأهل السماء.»(67)
امام حسن علیه السلام در روایتی از محراب مادر چنین یاد می کند: «رأیت أمّی فاطمة قامت فی محرابها لیلة جمعتها.»(68):Sham:

11 زیبایی ظاهری
امام باقر علیه السلام درباره حضرت مریم می فرماید: «او زیباترین زنان بود؛ اجمل النساء.»(69)
در روایت دیگر نقل شده است که در قیامت زنانی که به خاطر زیبایی خود دچار فتنه شده اند و آن زیبایی را بهانه قرار می دهند، حضرت مریم را حاضر می کنند و از آنان می پرسند آیا شما از حضرت مریم زیباتر بودید؟!(70)
در واقع زیبایی آن حضرت حجتی برای سایر زنان است.
از حضرت فاطمه علیهاالسلام در قرآن به کوکب دُرّی یاد شده است(71) و طبق روایات از شدت درخشندگی چهره، آن حضرت را زهرا نامیده اند(72).
پیامبر صلی الله علیه و آله درباره خلقت ایشان فرمودند: «فاطمه حوراء انسیه خلق شده است»(73)؛:Sham:
یعنی او حوریه ای است به صورت انسان. از مجموع روایات به دست می آید که بانوی دو عالم، از چهره درخشنده و نورانی و پر تلألؤ بهره مند بودند.:Sham:

او آن چنان زیبا بود که گویی ماه شب چهارده است و پنداری که گردن وی از سپیدی مانند تُنگ بلوری می ماند، همواره متبسم بود و زمانی که تبسم می نمود دندانهایش مانند لؤلؤ منظم مشاهده می شد(74).

12 قلب پر از ایمان و یقین
«صَدَّ[=Century Gothic]حضرت مریم قلبی پر از ایمان و یقین به خداوند داشت. به همین سبب نیز خداوند درباره ایشان می فرماید:[=Century Gothic]قَت بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ»(75).
روشن است کسی که وحی الهی به پیامبران و تمام وعد و وعید و اوامر و نواهی خداوند و تمام کتب آسمانی را تصدیق می کند، قلبی پر از ایمان و یقین دارد.
وجود مطهر حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از هر نوع شرک خالی بود و قلبی که پاک و مطهر از هر نوع آلودگی و دنسی باشد پر از ایمان و یقین است. به طور خاص درباره ایمان و یقین فاطمه زهرا علیهاالسلام روایات متعددی به دست ما رسیده است. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «یا سلمان إنّ ابنتی فاطمة ملأ اللّه قلبها و جوارحها ایمانا الی مشاشها تفرغت لطاعة اللّه .»(76):Sham:
تأمل و دقت در خطبه زهرا علیهاالسلام در مسجد مدینه در دفاع از فدک(77)، منزلت ایمان آن حضرت را روشن می سازد.

13 نیل به آخرین درجه کمال
حضرت مریم(س) و حضرت فاطمه علیهاالسلام هر دو به نهایت کمال ممکن دست یافته بودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مردان زیادی به نهایت کمال رسیدند، امّا از زنان فقط حضرت آسیه دختر مزاحم همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و حضرت فاطمه علیهاالسلام به نهایت کمال رسیدند.»(78):Sham:

14 مقام ولایت الهی
حضرت مریم چنان عبادت پروردگار نمود که خداوند به او ولایت بخشید. از همین رو در باب پیامبری او اختلاف است و جمعی از مسلمانان او را از پیامبران دانسته اند(79).

فاطمه زهرا نیز ولیة اللّه بود و مقام ولایت به او اعطا شده بود و پدرش رسول اکرم صلی الله علیه و آله همسرش علی علیه السلام و فرزندانش و خود آن حضرت به آن مقام مفتخر بودند.:Sham:

15 صدیقه و هم رتبه با انبیاء
حضرت مریم صدیقه بود: «وَ اُمُّهُ صِدِّیقَة»(80).
حضرت زهرا نیز صدیقه بود، لذا یکی از اسامی آن بانو صدیقه است.
به طرق متعددِ اهل سنت از عایشه نقل شده که گفت: «ما رأیتُ أصدق لهجة من فاطمه.»
پیامبر صلی الله علیه و آله در روایتی فرمود: «... ای علی علیه السلام ، همسری صدیقه مانند دختر من به تو داده شد که من چنین همسری ندارم.»(81):Sham:

[=Century Gothic]امام صادق علیه السلام فرمود: «فاطمه را علی علیه السلام غسل داد، چون صدیقه را کسی جز صدیق غسل نمی دهد.»(82)
معانی متعددی برای صدیقه ذکر کرده اند:
1 بسیار راستگو؛ 2 کسی که فراوان راست می گوید؛ 3 کسی که در راستگویی کامل است؛ 4 کسی که هرگز دروغ نگفته است؛ 5 آن که سخن خود را باعمل خویش تصدیق می کند؛ 6 کسی که آنچه خدا به او فرموده و به انبیاء خود امر نموده تصدیق می کند و در وحی الهی هیچ گاه دچار تردید نمی شود.
از آیات و روایات به روشنی به دست می آید مرتبه صدیقین در ردیف مراتب انبیاء و شهدا می باشد: «وَ مَنْ یُطِعِ اللّه َ وَ الرَّسُول فَاولئِکَ مَعَ الَّذِینَ اَنعَمَ اللّه ُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ اولئِکَ رَفِیقا»(83).:Sham:

16 کمال علم و آگاهی
حضرت مریم از علم و آگاهی بالایی برخوردار بود. قرآن درباره ایشان می فرماید: «وَ صَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ»(84).
پر واضح است که تصدیق تمام کلمات خداوند و تعالیم وحیانی و کتب انبیاء الهی فرع بر علم و آگاهی داشتن به آنهاست و گر نه تصدیق بدون علم تصدیق نیست،
بلکه جهل است.
حضرت زهرا علیهاالسلام نیز در علم و آگاهی به کمال رسیده بود. امام باقر علیه السلام در وجه تسمیه آن حضرت به فاطمه می فرماید: هر آینه من (خداوند) شیر را به وسیله علم در وجود تو (فاطمه) قطع نمودم؛ «... انّی فطمتک بالعلم.»(85):Sham:
علاوه بر گواهی سخنان حضرت فاطمه علیهاالسلام به خصوص خطبه طولانی در مسجد مدینه(86)، میزان علم آن حضرت از پاسخگویی به پرسشهای زنان(87) و از تبادل افکار با علی علیه السلام و ازمصحف فاطمه(88) به دست می آید.:Sham:
عمار یاسر درباره آگاهی و علم بی نهایت آن حضرت نقل می کند: «روزی حضرت فاطمه علیهاالسلام خطاب به حضرت امیر علیه السلام فرمود: علی جان نزدیک بیا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد و آنچه در حالِ به وقوع پیوستن است و آنچه در آینده رخ خواهد داد.»(89)

17 عصمت و تطهیر
خداوند هم حضرت مریم(س) و هم حضرت فاطمه علیهاالسلام را تطهیر نمود. قرآن درباره حضرت مریم می فرماید: «وَ اِذ قَالَتِ المَلائِکَةُ یَا مَریَمُ إنَّ اللّه َ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ»(90).
از اسامی حضرت زهرا علیهاالسلام یکی طاهر است و روشن ترین و بهترین سخن درباره تطهیر فاطمه علیهاالسلام قول خداوند متعال است که فرمود: «اِنَّما یُرِیدُ اللّه ُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهلَ البَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا»(91).:Sham:
بدون هیچ تردیدی فاطمه زهرا یکی از اهل بیت و از مصادیق قطعی آیه یاد شده است. بیش از بیست نفر از بزرگان محدث و مفسر از اهل سنت اعتراف کرده اند که فاطمه زهرا علیهاالسلام جزء اهل بیت در آیه مزبور می باشد(92).:Sham::Sham:

18 پاکدامنی و عفت
قرآن درباره حضرت مریم یادآوری می کند: «مَرْیَمُ ابْنَتِ عِمْرَانَ الَّتِی أَحصَنَتْ فَرْجَهَا»(98). این عبارت به عفت و پاکدامنی آن حضرت اشاره دارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز به همین معنی درباره فاطمه زهرا علیهاالسلام تصریح می کند: «عن الرضا عن آبائه علیهم السلام قال: قال النبی صلی الله علیه و آله : أنّ فاطمة أحصنت فرجها فحرّم اللّه ذرّیتها علی النار.»(99):Sham:
محدّثان و دانشمندان متعددی از اهل سنت این عبارت را درباره حضرت زهرا علیهاالسلام از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل کرده اند و به نهایت پاکدامنی و عفت آن بانو اعتراف کرده اند(100).
علامه امینی شانزده نفر از بزرگان اهل سنت را نام می برد که حدیث مزبور را در کتب خود نقل کرده و بر آن صحه گذاشته اند(101).:Sham:

19 فرزند پاک؛ نتیجه پاکدامنی
قرآن در باره حضرت مریم می فرماید: «مَریَمُ ابْنَتِ عِمْرَان الَّتِی اَحصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ منْ رُوحِنَا»(102). خداوند به دنبال پاکدامنی حضرت مریم، روح خود را در او دمید و نتیجه آن پدید آمدن حضرت عیسی علیه السلام بود.
خداوند امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را نیز به دنبال پاکدامنی حضرت زهرا علیهاالسلام به آن بانوی مقدس عطا فرمود. حسان این مطلب را به شعر کشیده و گفته است:
و إن مریمٌ أحصنت فرجها و جاءت بعیسی کبدر الدجی
فقد أحصنت فاطم بعدها و جاءت بسبطی نبیّ الهدی(103)

20 بشارت خداوند به فرزند
خداوند، حضرت مریم را به عیسی (کلمة اللّه ) بشارت داد و فرمود: «إنَّ اللّه َ یُبَشِّرُکَ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ المَسِیحُ عِیسَی ابنُ مَریَمَ»(104).
فاطمه زهرا علیهاالسلام به حسن و حسین علیهماالسلام دو کلمه باقیه و از کلمات تامه خداوند بشارت داده شدند(105).
در حدیث نبوی آمده است که در هنگام ولادت هر یک از دو سرور جوانان بهشت، پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه زهرا علیهاالسلام بشارت داد و پیشاپیش تبریک گفت که از او امامی متولد می شود که اهل بهشت از وی سود خواهند برد(106).

21سفارش خدا به احسان به مادر
حضرت مریم بعد از شش ماه بارداری حضرت عیسی علیه السلام را به دنیا آورد(107) و ایشان به اذن الهی در گهواره کودکی سخن گفت: «قَال إنِّی عَبدُ اللّه ِ... وَ جَعَلَنِی مُبَارَکا أینَ مَا کُنْتُ وَ اَوصَانِی... وَ بَرّا بِوَالِدَتِی...»(108)؛
یعنی... من عبد اللّه هستم و خداوند مرا هر کجا که باشم مبارک قرار داده و مرا به... و احسان و نیکی به مادرم توصیه کرده است.
حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز بعد از شش ماه بارداری حضرت حسین علیه السلام را به دنیا آورد(109) و قبل از آنکه حسین علیه السلام فرزندی به نام عبد اللّه داشته باشد به جهت کمال و اوج عبودیت خدا کنیه ابا عبد اللّه را به وی دادند و آیه شریفه: «وَ وَصَّینَا الانسَانَ بِوَالِدَیهِ اِحسَانا»(110) در شأن او و مادر مقدسش نازل گردید(111):Sham:

22 واسطه الحاق نسل به انبیاء
از آنجا که حضرت مریم شوهر نداشت واسطه الحاق حضرت عیسی علیه السلام به نسل انبیاء بود. قرآن می فرماید: «... وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیمَانَ وَ اَیُّوبَ وَ یوسُفَ وَ مُوسی وَ هَارُونَ وَ کَذَلِکَ نَجْزِی المُحْسِنِینَ. وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیَی وَ عِیسی...»(112)؛ یعنی از اولاد ابراهیم، داوود، سلیمان و... عیسی... بود.
حضرت زهرا علیهاالسلام نیز واسطه الحاق و انتساب نسلش به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و انبیاء بود(113).
امام موسی بن جعفر علیه السلام در مناظره با هارون الرشید می فرماید: «خداوند حضرت عیسی را از طریق مریم(س) به نسل انبیاء ملحق نمود و به همین گونه ما را از طریق مادرمان فاطمه علیهاالسلام به نبی اکرم صلی الله علیه و آله ملحق نموده است.»(114):Sham:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که خداوند متعال نسل هر پیامبری را در صلب خود آن پیامبر قرار داد و حال آنکه نسل مرا در صلب علی علیه السلام قرار داد(115).:Sham:

[=Century Gothic]
23 عبادت و قنوت
قرآن در باره حضرت مریم می فرماید: «وَ کَانَتْ مِنَ القَانِتِینَ»(116) و «یَا مَریَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ»(117).
طبق دلالت آیات یاد شده آن حضرت دارای دوام طاعت، نماز، طول قیام و دعا بود. ابن خلدون می نویسد مریم چنان در عبادت پای فشرد که به او مَثَل می زنند(118).
امام حسن علیه السلام در این باره می فرماید: «مادرم فاطمه علیهاالسلام را دیدم که در شب جمعه ای در محراب عبادت ایستاده بود و مرتب در حال رکوع و سجود بود تا سپیده صبح آشکار شد و می شنیدم که مردان و زنان مؤمن را دعا می فرمود...»(119).:Sham:
حسن بصری گوید: در این امت عابدتر از فاطمه زهرا علیهاالسلام پیدا نمی شود، آن قدر در عبادت بر سرپا می ایستادند تا پایشان ورم می کرد(120).:Sham:
ابن فهد حلی در کتاب خود آورده است که صدیقه طاهره در نماز از ترس خدا نفس نفس می زد(121).:Sham:
از همه گویاتر اینکه دغدغه حضرت علیهاالسلام در شب عروسی، عبادت و قنوت پروردگار بود. امام علی علیه السلام می گوید در شب عروسی فاطمه را نگران و گریان دیدم، پرسیدم: چرا ناراحتی!؟
حضرت زهرا علیهاالسلام پاسخ داد: پیرامون حال و امر خویش فکر کردم که هنگام مرگ و سرازیر شدن به قبر چگونه خواهد بود.
امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت.
پس تو را به خدا سوگند بیا تا به نماز بایستیم و با هم در این شب خدا را عبادت کنیم(122).
قیام، عبادت و قنوت فاطمه علیهاالسلام به حدی بود که بنا به فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه و آله آیه شریفه: «الَّذِینَ یَذکُرُونَ اللّه َ قِیَاما وَ قُعُودا...»(123) در شأن ایشان نازل شد(124).:Sham:

24 خدمتگزار خدا
حضرت مریم به دلیل نذر مادرش خدمتگزار خداوند و خانه او بود: «اِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرا»(125).
فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز با عرفان، آگاهی و عشق، خدمتگزار خداوند بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روزی از دخترش پرسید: «فاطمه! چه درخواست و حاجتی داری؟ هم اکنون فرشته وحی در کنار من است و از طرف خدا پیام آورده تا هر چه بخواهی تحقق پذیرد.
فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: لذتی که از خدمت خدا می برم مرا از خواهش کردن از او باز داشته است، حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبای والای خداوند باشم»(126).:Sham:

25 حضور عبادی در جمع مردان
خداوند به حضرت مریم امر نمود که: «وَارکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ»(127). لازمه اجرای این دستور، حضور در اجتماع مردان نمازگزار بود و مریم این دستور را امتثال نمود و با راهبان در معبد به نماز و رکوع پرداخت.
فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز برای انجام رسالت الهی و تحقق اهداف پیامبر صلی الله علیه و آله و دفاع از حق و امامت علی علیه السلام ، با حضور در برخی اجتماعات مردان به وظایف الهی خود پرداخت.:Sham:

26 برگزیدگی و برتری بر زنان
حضرت مریم برتر از زنان زمانش بود،
امّا فاطمه زهرا علیهاالسلام برترین زنان از اولین تا آخرین است.
خداوند درباره حضرت مریم می فرماید: «اِنَّ اللّه َ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلی نِساء العَالَمِینَ»(128).
درباره اصطفای اول در آیه فوق گفته اند گزینش برای تطهیر و رسالت الهی و اصطفای دوم که همراه با حرف «علی» است گزینش و برتری دادن بر زنان می باشد(129).
درباره برتری فاطمه زهرا علیهاالسلام بر تمام زنان جهان از اولین تا آخرین ایشان روایات متعددی وجود دارد(130).:Sham:
روایتی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رسیده که فرمود: «مریم سیده نساء عالم خود بود، امّا فاطمه سیده نساء عالمین از اولین تا آخرین است و به تحقیق چون او در محرابش به عبادت می ایستد، هفتاد هزار فرشته مقرب به او سلام می دهند و با همان ندایی که به مریم می دادند خطاب به فاطمه ندا می دهند که ای فاطمه! خدا تو را برگزید و تطهیر نمود و تو را بر زنان عالمین برتری داد(131).:Sham:
ابن ابی الحدید از دانشمندان اهل سنت می گوید: سخن پیامبر که فرمود فاطمه علیهاالسلام برترین زن عالم است نص و قطعی است(132).

27 محدّثه و نزول فرشتگان
مریم محدّثه بود و فرشتگان و جبرئیل بر او نازل می شدند و با او سخن می گفتند: «اِذْ قَالَتِ المَلائِکَةُ یَا مَریَمُ اِنَّ اللّه َ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنه...»(133)؛
یعنی یاد آر زمانی که فرشتگان به مریم گفتند: ای مریم خداوند تو را به کلمه ای از جانب خود بشارت می دهد... و یا «... قَالَ اِنَّمَا اَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لاِءهَب لَکِ غُلاما زَکِیّا...»(134) و «یَا مَریَمُ اِنَّ اللّه َ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلی نِسَاءِ العَالَمِینَ»(135.
فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز محدّثه بود؛ چون فرشتگان و جبرئیل بر او نازل شده، با او سخن می گفتند. در این باره روایات بسیار و متواتر معنوی وجود دارد و بزرگان اهل سنت با نقل روایات بر صحت مطلب اعتراف کرده اند(136).:Sham:
از جمله روایات اینکه امام صادق علیه السلام می فرماید: «به این جهت فاطمه زهرا علیهاالسلام را محدّثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر ایشان نازل می شدند و همانند مریم به او ندا می دادند که ای فاطمه اِنَّ اللّه َ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلی نِسَاءِ العَالَمِینَ یا فاطمةُ اقنتی لربّک و اسجُدی و ارکَعی مع الراکعینَ». مصحف فاطمه حاصل گفت و گوی فرشته مقرب با آن حضرت بود(137).

28 تسلی و رفع حزن به وسیله جبرئیل و فرشتگان
حضرت مریم پس از باردار شدن و تنهایی و خوف از زبان مردم، دچار حزن و اندوه گردید. در این حال ندایی آمد که ای مریم اندوهگین مباش، «فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا ألاّ تَحزَنِی...»(138). برخی از مفسران ندا دهنده را حضرت مسیح که در بطن مریم بود دانسته اند(139) و برخی گفته اند فرشته یا جبرئیل ندا داد(140).
حضرت زهرا پس از وفات پدر دچار حزن و اندوه شدیدی شد. خداوند متعال برای کاستن حزن و اندوه آن بانو و تسلی دادن به وی فرشتگان و جبرئیل را بر وی نازل می نمود تا به او تسلی دهند و از حزن او بکاهند(141): «... و کان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاءها علی ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن أبیها و مکانه...»:Sham:

29 کرامت و تصرف تکوینی
حضرت مریم به اذن پروردگار درخت خرمای خشکیده را جنباند و بلافاصله درخت میوه دار شد و خرمای تازه آورد و مریم از آن تناول نمود: «وَ هُزِّی اِلَیکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیکِ رُطَبا جَنِیّا».(142) شاخه این نخل را به سوی خود تکان ده، رطب تازه بر تو فرو ریزد.
حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز دارای کرامات و معجزه های بسیاری بود که نشان از تصرف تکوینی آن بانو داشت؛ مانند چرخش سنگ آسیاب(143)؛ و گردش گهواره(144) و آماده شدن غذا(145) بدون آنکه دست انسانی در کار باشد.:Sham:
اباذر نقل می کند: «رسول خدا مرا فرستاد تا علی علیه السلام را خدمت ایشان دعوت کنم، چون به خانه علی علیه السلام رفتم و صدا زدم کسی جواب مرا نداد، امّا دیدم سنگ آسیاب خود به خود می چرخد و گندم را آرد می نماید و هیچ کس نیز در کنار آن نیست، پس بازگشتم و خدمت رسول اللّه صلی الله علیه و آله عرض کردم چیزی دیدم که نمی فهمم! من در شگفتم که سنگ آسیاب در خانه علی علیه السلام می چرخد و هیچ کس نیز با آن نبود تا بچرخاند.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر آینه خداوند قلب دختر مرا پر از یقین و وجودش را پر از ایمان نموده است و خداوند از ضعف او خبر دارد؛ لذا به او کمک می کند و کفایت کارهایش را می نماید. آیا تو نمی دانی که خداوند فرشتگانی دارد که کمک کار آل محمّد صلی الله علیه و آله هستند؟!»(146):Sham:

[=Century Gothic]نتیجه گیری
نکات زیر را می توان به عنوان مهم ترین نتایج تحقیق در مقاله حاضر بیان کرد:
1 خداوند، مقدس اصیل است و اشخاص و اشیاء بر حسب انتساب خاص و تجلی خداوند در آنها و متجلی شدن خداوند به وسیله آنان از قداست نسبی برخوردار می باشند.:Sham:
2 حضرت مریم نزد همه مسیحیها با تمام اختلافاتی که میان آنها وجود دارد مقدس است و هیچ امری در دین مسیح نتوانسته قداست آن حضرت را بپوشاند.:Sham:
3 قرآن مبانی تقدس مریم(س) را صفات و ویژگیهایی در آن بانو بیان داشته است.:Sham:
4 تمام صفات حضرت مریم(س) که مبنای تقدس آن حضرت بود، به طریق اولی در حضرت زهرا علیهاالسلام وجود داشت. افزون بر اینکه فاطمه زهرا علیهاالسلام از صفات دیگری نیز برخوردار بود که به تنهایی می تواند منشأ تقدس باشد.:Sham:
5 عقده ها و کینه ها و جاه طلبیهای برخی از افراد در صدر اسلام باعث شد جریان قداست پوشی فاطمه زهرا علیهاالسلام بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله آغاز شود و جهل و تعصب آن را استمرار بخشید.:Sham:
6 کتمان قداست زهرا علیهاالسلام نه تنها ظلم به آن حضرت بود، بلکه موجب ستم به اسلام و بشریت گردید و لوای اسلام در احترام کردن و تکریم زن و جایگاه والای زن در این آیین از مسلمانان گرفته شد. این در حالی است که در عالم غربِ مدعی مسیحیت بسیاری از کوتاهیها نسبت به زن با شعار و لوای تقدس مریم پوشش داده شده است.
:Sham:

منابع و مآخذ
1 ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، 1962 م.
2 ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالحمید آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1363ش.
3 ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم انتشارات علامه، بی تا.
4 ابن کثیر ابوالفداء اسماعیل، قصص الانبیاء، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1402ق.
5 اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّه، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، 1401ق.
6 امینی، عبد الحسین احمد، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، بیروت، دارالکتاب العربی، 1403ق.
7 بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
8 بی آزار شیرازی، عبدالکریم، مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس علوم قرآن، قم، دارالقرآن الکریم 1373ش.
9 تستری، نور اللّه ، احقاق الحق، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا.
10 خمینی، روح اللّه ، چهل حدیث، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، 1368ش.
11 دشتی، محمّد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه علیهاالسلام ، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1379ش.
12 راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین، المفردات فی ترتیب القرآن، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1362ش.
13 سلمانپور، محمّد جواد، علی علیه السلام قرآن ناطق، تهران، نشر عابد، 1380ش.
14 صدوق، ابو جعفر محمّد بن علی، علل الشرایع، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1385ق.
15 صدوق، ابو جعفر محمّد بن علی، کتاب الخصال، قم، جامعة المدرسین فی الحوزة العلمیه، 1362ش.
16 طباطبائی، محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1392ق.
17 طبرسی، ابی علی، مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیه، بی تا، 5 ج.
18 طبری، ابو جعفر محمّد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408ق.
19 طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران، المکتبة المرتضوی، 1362ش.
20 کلینی، ابو جعفر محمّد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، بی تا، 4 ج.
21 فعال عراقی، حسین، داستانهای قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان، تهران، سبحان، 1378ش.
22 قزوینی، محمّد کاظم، فاطمة الزهراء من المهد الی اللحد، ترجمه دکتر حسن فریدونی، آفاق، 1404ق.
23 مجلسی، محمّد باقر، بحارالأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
24 نجمی، محمّد صادق، سیری در صحیحین، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1359ش.

9 تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.
10 قصص الأنبیاء، ص 376.
11 آل عمران / 33.
12 الخصال، ج 1، ص 225.
13 البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 278-277.
14 احزاب / 33.
15 ابراهیم / 24.
16 نور / 36.
17 الغدیر، ج 3، ص 107.
18 شوری / 23.
19 الغدیر، ج 3، ص 31.
20 همان، ج 3، ص 350.
21 توبه / 119.
22 الغدیر، ج 2، ص 306.
23 واقعه / 11-10.
24 الغدیر، ج 2، ص 211.
25 فاتحة الکتاب / 6.
26 قصص قرآن در المیزان، ج 2، ص 407.
27 آل عمران / 35.
28 قصص الأنبیاء، ص 352.
29 تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.
30 المیزان، ج 3، ص 184.
31 علل الشرایع، ص 124.
32 قصص الأنبیاء، ص 352.
33 آل عمران / 35.
34 تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.
35 بحارالأنوار، ج 14، ص 194.
36 آل عمران / 37.
37 ضحی / 8.
38 بحارالأنوار، ج 43، ص 49.
39 البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 473.
40 فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 439.
41 الخصال، ج 1، ص 206.
42 بحارالأنوار، ج 43، ص 53.
43 همان، ج 43، ص 28.
44 همان، ج 43، ص 4.
45 همان، ج 43، ص 2.
46 المیزان، ج 3، ص 183؛ اصول کافی، ج 2، ص 484؛ بحارالأنوار، ج 14، ص 199.
47 بحارالأنوار، ج 43، ص 5-4.
48 همان، ج 43، ص 43.
49 همان، ج 43، ص 3.
50 آل عمران / 36.
51 بحارالأنوار، ج 43، ص 10؛ علل الشرایع، ص 178.
52 بحارالأنوار، ج 43، ص 13؛ علل الشرایع، ص 179.
53 الغدیر، ج 2، ص 295.
54 آل عمران / 37.
55 المیزان، ج 3، ص 173.
56 مفردات راغب، ص 44؛ مجمع البحرین، ج 5، ص 258.
57 مفردات راغب، ص 212.
58 همان، ص 326؛ مجمع البحرین، ج 3، ص 469.
59 فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 553.
60 زخرف / 28.
61 قصص قرآن، ص 232.
62 آل عمران / 36.
63 آل عمران / 37.
64 نور / 36.
65 المیزان، ج 3، ص 174.
66 آل عمران / 379.
67 بحارالأنوار، ج 43، ص 12؛ علل الشرایع، ص 181.
68 علل الشرایع، ص 182؛ کشف الغمه، ج 2، ص 25؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 81 .
69 بحارالأنوار، ج 14، ص 204.
70 همان، ج 14، ص 192.
71 البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 133.
72 بحارالأنوار، ج 43، ص 16.
73 همان، ج 43، ص 18.
74 بنگرید به: فاطمه زهرا، از تولّد تا شهادت، ص 33-31.
75 تحریم / 12.
76 بحارالأنوار، ج 43، ص 64.
77 کشف الغمه، ج 2، ص 40؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 158.
78 المیزان، ج 19، ص 346؛ مجمع البیان، ج 5، ص 320.
79 تاریخ ابن خلدون، ص 161.
80 مائده / 75.
81 الغدیر، ج 2، ص 312.
82 علل الشرایع، ص 184.
83 نساء / 68.
84 تحریم / 12.
85 بحارالأنوار، ج 43، ص 13.
86 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 212؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 158.
87 بحارالأنوار، ج 2، ص 3.
88 بنگرید به: علی قرآن ناطق، ص 86.
89 بحارالأنوار، ج 43، ص 8 .
90 آل عمران / 42.
91 احزاب / 33.
92 (خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، زمخشری در تفسیر کشاف، ج 1، ص 193، فخر رازی در تفسیر، ج 2، ص 70، ابن اثیر در اسد الغابه، ج 2، ص 12، سبط ابن جوزی در کتاب تذکرة الائمه، امام واحدی در اسباب النزول، ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه، ص 7، سیوطی در الدر المنثور، ج 5، ص 198، طبری در ذخائر العقبی، ص 21، قرطبی در الجامع لاحکام القرآن، ج 14، ص 182، ابن عربی در احکام القرآن، ج 2، ص 166، ابن عبد البر در الاستیعاب، ج 2، ص 460، بیهقی در السنن الکبری، ج 2، ص 149، حاکم نیشابوری در المستدرک، ج 2، ص 416، امام احمد حنبل در مسند، ج 1، ص 331، نسائی در خصائص، ص 4، طبری در تفسیر، ج 22، ص 5، خوارزمی در مناقب، ص 35، هیثمی در مجمع الزوائد، ج 9، ص 166 و ابن حجر در صواعق المحرقه، ص 85) به نقل از: فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص 90.

98 تحریم / 12.
99 بحارالأنوار، ج 43، ص 20؛ الغدیر، ج 2، ص 61.
100 (حاکم در المستدرک، ج 3، ص 152، خطیب بغدادی در تاریخ خود، ج 3، ص 54، محب الدین طبری در ذخایر العقبی، ص 48، صدر الحفاظ کنجی شافعی در الکفایه، ص 222، سیوطی در إحیاء المیت، ص 257، متقی هندی در کنزالعمال، ج 6، ص 219 و 112 و شبلنجی در نورالأبصار، ص 45) به نقل از: الغدیر، ج 2، ص 62.
101 الغدیر، ج 3، ص 175.
102 تحریم / 11.
103 الغدیر، ج 2، ص 61.
104 آل عمران / 45.
105 بحارالأنوار، ج 43، ص 48.
106 همان.
107 همان، ج 14، ص 207. البته درباره بارداری حضرت مریم(س) روایت معتبری داریم که چون به وسیله نفحه روح القدس حمل برداشت نُه ساعت طول کشید هر ساعتی به اندازه یک ماه.
108 مریم / 31-29.
109 بحارالأنوار، ج 14، ص 207.
110 احقاف / 15.
111 اصول کافی، ج 2، ص 365؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 172.
112 انعام / 85-84.
113 بحارالأنوار، ج 43، ص 37.
114 فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 82.
115 این روایت را خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ج 1، ص 316، خوارزمی در مناقب، ص 229، محب الدین طبری، حموینی، ذهبی، ابن حجر مکی، متقی هندی، زرقانی و قندوزی از اهل سنت نقل کرده اند. (بنگرید به: فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 83).

116 تحریم / 12.
117 آل عمران / 43.
118 تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 160.
119 علل الشرایع، ص 182.
120 بحارالأنوار، ج 43، ص 76 و 84.
121 فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 221.
122 ارشاد دیلمی، ج 1، ص 270.
123 آل عمران / 191.
124 بحارالأنوار، ج 43، ص 35.
125 آل عمران / 35.
126 فرهنگ سخنان فاطمه، ص 83.
127 آل عمران / 43.
128 آل عمران / 42.
129 المیزان، ج 3، ص 188.
130 بنگرید به: بحارالأنوار، ج 43، ص 22، 24، 26، 36، 37، 49 و 78.
131 بحارالأنوار، ج 43، ص 49.
132 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 15، ص 197.
133 آل عمران / 45.
134 مریم / 19.
135 آل عمران / 42.
136 بنگرید به: الغدیر، ج 5، ص 49؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 78.
137 بنگرید: به علی قرآن ناطق، ص 86.
138 مریم / 24.
139 المیزان، ج 14، ص 43.
140 بحارالأنوار، ج 14، ص 209.
141 اصول کافی، ج 1، ص 346؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 79.
142 مریم / 25.
143 بحارالأنوار، ج 43، ص 29.
144 همان، ج 43، ص 45.
145 همان، ج 43، ص 30.
146 همان، ج 43، ص 29.

[="Microsoft Sans Serif"] درود بر راستپذبران

خلاصه مفید و مختصر طبق آیه ی آشکار قرآن مریم بر گزیده ی زنان عالم است

[="Red"] وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ[/](آل عمران/42)

[="Blue"]و [ياد کن] هنگامي را که فرشتگان گفتند اي مريم خداوند تو را برگزيده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتري داده است[/]

اما همانطوریکه پیشتر در [="Red"]اینجا[/] گفتم کوثر علی است و فاطمه نیست

بسم الله الرحمن الرحیم


غلامعلی نوری *;43677 نوشت:

درود بر راستپذبران

خلاصه مفید و مختصر طبق آیه ی آشکار قرآن مریم بر گزیده ی زنان عالم است

وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ(آل عمران/42)

و [ياد کن] هنگامي را که فرشتگان گفتند اي مريم خداوند تو را برگزيده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتري داده است

اما همانطوریکه پیشتر در اینجا گفتم کوثر علی است و فاطمه نیست




دوست عزیز غلامعلی نوری بازهم که عجله فرمودید :

به این آیه دقت کنید :

وَمَنْ يرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَينَاهُ فِي الدُّنْيا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ(البقرة/130)


طبق این آیه خداوند صراحتاً بیان میکند که ابراهیم علیه السلام را در دنیا برتری داده !

آیا شما استنتاج میکنید ابراهیم علیه السلام از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله برتر است ؟

اگر اینگونه میدانید دلایل خویش را بیان کنید !

آیه ای دیگر :

اِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ(آل عمران/33)

خداوند در این آیه از بزرگوارانی یاد میکند که به عالمیان برتری داده شده اند

در آیه ای که فرمودید هم :

وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ(آل عمران/42)


استنتاج از این دو آیه به ما میگوید :

جمیع پیامبران و آل عمران و آل ابراهیم بر عالمیان برتری داده شده اند .

و حضرت مریم سلام الله علیها هم بر زنان عالمیان برتری داده شده ،

اما طبق آیه بالا ، افراد گفته شده در ایه 33 سوره آل عمران از این عالمیان ( که مریم بر آنها برتری دارد ) آیه 42 سوره آل عمران ، مستثنی هستند ، زیرا که از آنها برترند !

یعنی بعبارتی برتری مریم در حوزه پیامبران الهی و آل عمران و آل ابراهیم صدق نمی کند ! و آنجا قضیه به شکل دیگری است .


همانطور که آقای رضا در گزارش کاملی بیان فرمودند برتری فاطمه بر مریم سلام الله علیهما از اموری مسلّم است و نمی توان عکس آنرا درست دانست !

یادتان باشد که شما از کتاب مسلمانان استدلال می آورید ، بدون اینکه به اعتقاد عمومی مسلمانان در این رابطه ( که در گزارش دوست عزیز رضا بیان شد ) توجه کنید !و این نحوه استدلال درست نیست !

در ضمن در تایپیکی که خود ایجاد فرموده اید (( انتصابی بودن امامت )) بحث ها بر سر هدایت گری قرآن به تنهایی ادامه دارد .


با تشکر از شما دوست عزیز !


أین حاصد فروع الغی و الشقاق . . . !

کجاست برچیننده شاخه های گمراهی و انحراف . . . . ( دعای ندبه )


غلامعلی نوری *;43677 نوشت:
خلاصه مفید و مختصر طبق آیه ی آشکار قرآن مریم بر گزیده ی زنان عالم است وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ(آل عمران/42) و [ياد کن] هنگامي را که فرشتگان گفتند اي مريم خداوند تو را برگزيده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتري داده است

[=Courier New]بنام خدا

[=Courier New]وَأَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجا (مائده 48 )

[=Courier New]اين كتاب را كه به حق بر تو نازل كرده‏ايم مصدق باقيمانده از كتابهاى قبلى و مسلط بر حفظ آنها است پس در بين مسلمانان طبق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و پيروى هوا و هوس آنان تو را از دين حقى كه نزدت آمده باز ندارد، براى هر ملتى از شما انسانها، شريعتى قرار داديم

[=Courier New]اندک التفاتی به آیه شریفه می فهماند که دین مبین اسلام و قرآن کریم مسیطر مهیمن بر سایر ادیان و کتب آسمانی بوده است و خصوصیت سیطره و هیمنه این است که مهیمن همه آنچه را مادون دارد داراست اما مادون آنچه را مهیمن دارد ندارد و این امری است بدیهی و جز جاهل آن را انکار نمی کند

[=Courier New]وقتی کسی از اولوالعزم هست به این معناست که بر امت خود به جهت گشودن در جدیدی از رشد و تعالی ،برتری دارد و آن شریعت نهایت رشد امت آن پیامبر خواهد بود وقتی که قرآن بر انجیل و امثال آن مهیمن است یعنی دری که از رشد بر امت پیامبر خاتم گشوده شد چیزی است که به مخیله امم سابق خطور نمی کرده است و لذا کامل در دین اسلام با کسی از ادیان سابق قابل قیاس نیست

[=Courier New]اما جناب نوری عزیز

[=Courier New]از اینکه افکارتان همه ابتدایی و پیش پا افتاده هست جای تاسف دارد
[=Courier New]
[=Courier New]از شمایی که جولان فکری قابل قبولی دارید

[=Courier New]بسیار دریغ است که اینگونه بی محتوی بسرایید :Ghamgin:

زلال حدیث;43744 نوشت:
بنام خدا

وَأَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجا (مائده 48 )

اين كتاب را كه به حق بر تو نازل كرده‏ايم مصدق باقيمانده از كتابهاى قبلى و مسلط بر حفظ آنها است پس در بين مسلمانان طبق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و پيروى هوا و هوس آنان تو را از دين حقى كه نزدت آمده باز ندارد، براى هر ملتى از شما انسانها، شريعتى قرار داديم

اندک التفاتی به آیه شریفه می فهماند که دین مبین اسلام و قرآن کریم مسیطر مهیمن بر سایر ادیان و کتب آسمانی بوده است و خصوصیت سیطره و هیمنه این است که مهیمن همه آنچه را مادون دارد داراست اما مادون آنچه را مهیمن دارد ندارد و این امری است بدیهی و جز جاهل آن را انکار نمی کند

وقتی کسی از اولوالعزم هست به این معناست که بر امت خود به جهت گشودن در جدیدی از رشد و تعالی ،برتری دارد و آن شریعت نهایت رشد امت آن پیامبر خواهد بود وقتی که قرآن بر انجیل و امثال آن مهیمن است یعنی دری که از رشد بر امت پیامبر خاتم گشوده شد چیزی است که به مخیله امم سابق خطور نمی کرده است و لذا کامل در دین اسلام با کسی از ادیان سابق قابل قیاس نیست

اما جناب نوری عزیز

از اینکه افکارتان همه ابتدایی و پیش پا افتاده هست جای تاسف دارد

از شمایی که جولان فکری قابل قبولی دارید

بسیار دریغ است که اینگونه بی محتوی بسرایید :ghamgin:

[="microsoft sans serif"]درود بر راستپذیران

اینها که گفتین فقط حدسیات ذهنیات و استدلا لات سر هم بندی شده ی شماست و گر نه همانطوریکه گفتم در قرآن آشکارا مریم بر گزیده ی زنان عالم است و در مورد فاطمه چنین چیزی گفته نشده است

از سخنان شما اینگونه می تراود که شمامی خواهید نتیجه بگیرید چون اینطور است پس باید آنطور هم باشد !!! در حالیکه این نقشبافی های شما در برابر نص آشکار قرآن حرفی برای گفتن ندارد
شما خود بگو یید آیه ی

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً [="red"]لِلْعَالَمِينَ[/](الأنبياء/107)
و تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم

[="blue"]رحمه للعالمین یعنی چه[/] ؟؟؟

مگر نگفته است که ای پیامبر تو رحمتی برای جهانیان هستی ؟

خوب به همان تر تتیب که پیامبر رحمت و لطفی برای جهانیان است مریم هم آشکارا مطابق آیه ی زیر بر گزیده ی زنان جهان است دیگه از توجیه و داستانسرایی در برابر معنی آشکار قرآن کاری بر تمی آید که بدانها متوسل شده اید

يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ [="red"]الْعَالَمِينَ[/](آل عمران/42)

اگر شمابه حدیث :"[="red"]اما مریم کانت سیده نساء زمانها اما فاطمه سیده نساء العالمین من الاولین والآخرین "[/]

متوسل شده و بگویید پس منظور آیه از [="red"]عالمین[/] برتری مریم بر زنان زمان خودش بوده است

من هم در ادامه ی حرف شما می گویم پس پیامبر هم رحمت [="red"]للعلمین[/] برای زمان خودش بوده است و الان رحمت للعلمین نیست !

پس هیچ راهی برای توجیه و یک بام و دو هوا کردن در معنی جهانیان نمی توانیدداشته باشید

نمی دانم چرا شما همواره تلاش بی اساسی می کنید که برای اهل بیت پیامبر به هر دست و پا شکستگی هم که شده مقام اعلی بتراشید ؟/

شما فکر می کنید که قرآن فقط در وصف اهل بیت پیامبر نازل شده و باید صفات آنها را به رخ جهانیان بکشد
[="blue"]این آیه در شان علی و آن آیه در شان فاطمه و این در شان حسن و آن حسین .... و این در شان مهدی و آن در شان ائمه و .همینطور الی ما شا الله !!!
[/]
شما شیعه ها متاسفانه آیات قرآن را فدای اهل بیت کرده اید برای اکثر آیات آن داستانی از اهل بیت می آورید

آیا نمی دانید با این کار چه تیشه ای به ریشه ی وحی می زنید ؟؟؟ آن را تا حد یک [="blue"]شجرنامه خانوادگی[/] پایین می آورید !!!!
مگر قرآن شده [="red"]کارت شناسایی اهل بیت [/]که تنها کارش به رخ کشیدن و معرفی صفات و حالات آنها باشد ؟؟ پس شما آن را یک کتاب شجر نامه ی خانوادگی کرده اید نه کتاب هدایت برای جهانیان !!!!

[="red"]این چگونه کتاب هدایتی برای جهانیان است که شما شیعه ها آنرا به انحصار ارثی شرح صفات خانواده ای چند نفره در آورده اید [/]؟؟؟؟ معاذ الله

[="blue"] اگر خدا این را می خواست خصوصی قرآنی جدا برای محمدو اهل بیتش بین خودشان درست می کرد ودر تابوت سکینه ای یا تابوت عهدی برای جهانیان در بسته نگه می داشت ![/]

[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

دوست عزیز غلامعلی نوری ، چیه ؟ پات و گذاشتی رو گاز و تخته کردی ؟

به کجا چنین شتابان !!!!!!!

پیاده شو با هم قدم میزنیم !

اینطور تخته رفتن عاقبت خوبی نداره !:jangjoo:

غلامعلی نوری *;43755 نوشت:

[=Microsoft Sans Serif]وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ(الأنبياء/107)
[=Microsoft Sans Serif]و تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم

[=Microsoft Sans Serif]رحمه للعالمین یعنی چه ؟؟؟

[=Microsoft Sans Serif]مگر نگفته است که ای پیامبر تو رحمتی برای جهانیان هستی ؟

[=Microsoft Sans Serif]خوب به همان تر تتیب که پیامبر رحمت و لطفی برای جهانیان است مریم هم آشکارا مطابق آیه ی زیر بر گزیده ی زنان جهان است دیگه از توجیه و داستانسرایی در برابر معنی آشکار قرآن کاری بر تمی آید که بدانها متوسل شده اید

[=Microsoft Sans Serif]يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ(آل عمران/42)

لطفاً بفرمایید آیه زیر به چه معناست ؟

وَمَنْ يرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَينَاهُ فِي الدُّنْيا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ(البقرة/130)

صریحاً بفرمایید آیا مقام ابراهیم بالاتر است یا پیامبر خاتم ؟ با ذکر دلیل !

غلامعلی نوری *;43755 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]نمی دانم چرا شما همواره تلاش بی اساسی می کنید که برای اهل بیت پیامبر به هر دست و پا شکستگی هم که شده مقام اعلی بتراشید ؟/

[=Microsoft Sans Serif]شما فکر می کنید که قرآن فقط در وصف اهل بیت پیامبر نازل شده و باید صفات آنها را به رخ جهانیان بکشد
[=Microsoft Sans Serif]این آیه در شان علی و آن آیه در شان فاطمه و این در شان حسن و آن حسین .... و این در شان مهدی و آن در شان ائمه و .همینطور الی ما شا الله !!!

[=Microsoft Sans Serif]شما شیعه ها متاسفانه آیات قرآن را فدای اهل بیت کرده اید برای اکثر آیات آن داستانی از اهل بیت می آورید

[=Microsoft Sans Serif]آیا نمی دانید با این کار چه تیشه ای به ریشه ی وحی می زنید ؟؟؟ آن را تا حد یک شجرنامه خانوادگی پایین می آورید !!!!
[=Microsoft Sans Serif]مگر قرآن شده کارت شناسایی اهل بیت که تنها کارش به رخ کشیدن و معرفی صفات و حالات آنها باشد ؟؟ پس شما آن را یک کتاب شجر نامه ی خانوادگی کرده اید نه کتاب هدایت برای جهانیان !!!!

[=Microsoft Sans Serif]این چگونه کتاب هدایتی برای جهانیان است که شما شیعه ها آنرا به انحصار ارثی شرح صفات خانواده ای چند نفره در آورده اید ؟؟؟؟ معاذ الله

[=Microsoft Sans Serif]اگر خدا این را می خواست خصوصی قرآنی جدا برای محمدو اهل بیتش بین خودشان درست می کرد ودر تابوت سکینه ای یا تابوت عهدی برای جهانیان در بسته نگه می داشت !

بهتر بود اندکی کمتر غرض ورزی میکردید تا به این سردرگمی دچار نشوید !

نور فضائل اهل بیت همچون خورشید سراسر گیتی را فرا گرفته ! حال اگر شما بدلیل بستن پنجره ها از مشاهده آن معذورید ، تقصیر کتاب خداوند چیست ؟

فضایل پیامبر و اهل بیت علیهم السلام از چند منظر قابل بررسی است :

فضایل عمومی :

خداوند در قرآن با بیانات زیادی از مومنین ، صالحین ، صابرین ، صادقین و . . . یاد کرده و آنان را تمجید نموده و حق آنها را بزرگداشته !

مطمئناً هر انسانی در هر در جه ای از آن صفاتی باشد که خداوند فرموده مورد خطاب این تمجید خداوند قرار خواهد گرفت ! اما نکته مهم اینجاست که پیامبر و اهل بیتش هر کدام از صفات را در اعلی ترین درجه ممکن برای خلایق دارا هستند و از این جهت است که از هر کسی بیشتر شایسته آن تمحید و تمجید ها بوده اند ، هستند و خواهند بود !

عقل انسان به او میگوید گر چه شخصی که در مسابقه ای در سطح وسیع به مقام سوم نائل شده ، بسیار تلاش کرده و شایسته تمجید است ، اما آنکه اول شده بیشتر لیاقت این بزرگداشت را دارد و از این جهت او باید بیشتر تکریم شود !
حال که در همین فضایل عمومی هم دست یازیدن به حد و حدود پیامبر و اهل بیت برای احدی ممکن نیست !

فضایل اختصاصی :

این سلاله پاک دارای فضایلی هستند که احدی نمی تواند حتی اندکی از آنرا داشته باشد ! یعنی بعبارتی احدی لیاقت و شایستگی دارا بودن آنرا در پیشگاه خداوند نیافته و نخواهد یافت !

همانند همان "رحمة للعالمین" که شما خود فرمودید ! هرگز احدی جز این سلاله پاک نمی تواند میزانی برای سنجش این کرامت در پیشگاه خداوند باشد !

پس بهتر است زیاد خود را به تک و تا نیندازید ، حقیقت وجودی اهل بیت علیهم السلام آنقدر روشن است که دوست در توصیف و دشمن از انکار آن در مانده !
حال شما این وسط رو چه حسابی میخواید عقاید خودتون رو به دیگران بقبولانی مشخص نیست !

غرض ورز نباشید و با واقعیات روبرو شوید !

حسن ختام :

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

«ضربه علي يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين»

ضربه علی در روز خندق از جمیع عبادات جن و انس ( تا روز قیامت ) برتر است !

( سيره‌ي حلبيه، جلد 2، ص 319، و ص 320، مكتبه‌الاسلاميه بيروت، علي بن برهان الدين شافعي )

[=Microsoft Sans Serif]وَيرِيكُمْ آياتِهِ فَأَي آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ(غافر/81)

[=Microsoft Sans Serif]او آياتش را همواره به شما نشان مي‌دهد؛ پس کدام يک از آيات او را انکار مي‌کنيد؟!

celyanic;43849 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

دوست عزیز غلامعلی نوری ، چیه ؟ پات و گذاشتی رو گاز و تخته کردی ؟

به کجا چنین شتابان !!!!!!!

پیاده شو با هم قدم میزنیم !

اینطور تخته رفتن عاقبت خوبی نداره !:jangjoo:

لطفاً بفرمایید آیه زیر به چه معناست ؟

وَمَنْ يرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَينَاهُ فِي الدُّنْيا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ(البقرة/130)

صریحاً بفرمایید آیا مقام ابراهیم بالاتر است یا پیامبر خاتم ؟ با ذکر دلیل !

بهتر بود اندکی کمتر غرض ورزی میکردید تا به این سردرگمی دچار نشوید !

نور فضائل اهل بیت همچون خورشید سراسر گیتی را فرا گرفته ! حال اگر شما بدلیل بستن پنجره ها از مشاهده آن معذورید ، تقصیر کتاب خداوند چیست ؟

فضایل پیامبر و اهل بیت علیهم السلام از چند منظر قابل بررسی است :

فضایل عمومی :

خداوند در قرآن با بیانات زیادی از مومنین ، صالحین ، صابرین ، صادقین و . . . یاد کرده و آنان را تمجید نموده و حق آنها را بزرگداشته !

مطمئناً هر انسانی در هر در جه ای از آن صفاتی باشد که خداوند فرموده مورد خطاب این تمجید خداوند قرار خواهد گرفت ! اما نکته مهم اینجاست که پیامبر و اهل بیتش هر کدام از صفات را در اعلی ترین درجه ممکن برای خلایق دارا هستند و از این جهت است که از هر کسی بیشتر شایسته آن تمحید و تمجید ها بوده اند ، هستند و خواهند بود !

عقل انسان به او میگوید گر چه شخصی که در مسابقه ای در سطح وسیع به مقام سوم نائل شده ، بسیار تلاش کرده و شایسته تمجید است ، اما آنکه اول شده بیشتر لیاقت این بزرگداشت را دارد و از این جهت او باید بیشتر تکریم شود !
حال که در همین فضایل عمومی هم دست یازیدن به حد و حدود پیامبر و اهل بیت برای احدی ممکن نیست !

فضایل اختصاصی :

این سلاله پاک دارای فضایلی هستند که احدی نمی تواند حتی اندکی از آنرا داشته باشد ! یعنی بعبارتی احدی لیاقت و شایستگی دارا بودن آنرا در پیشگاه خداوند نیافته و نخواهد یافت !

همانند همان "رحمة للعالمین" که شما خود فرمودید ! هرگز احدی جز این سلاله پاک نمی تواند میزانی برای سنجش این کرامت در پیشگاه خداوند باشد !

پس بهتر است زیاد خود را به تک و تا نیندازید ، حقیقت وجودی اهل بیت علیهم السلام آنقدر روشن است که دوست در توصیف و دشمن از انکار آن در مانده !
حال شما این وسط رو چه حسابی میخواید عقاید خودتون رو به دیگران بقبولانی مشخص نیست !

غرض ورز نباشید و با واقعیات روبرو شوید !

حسن ختام :

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

«ضربه علي يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين»

ضربه علی در روز خندق از جمیع عبادات جن و انس ( تا روز قیامت ) برتر است !

( سيره‌ي حلبيه، جلد 2، ص 319، و ص 320، مكتبه‌الاسلاميه بيروت، علي بن برهان الدين شافعي )

وَيرِيكُمْ آياتِهِ فَأَي آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ(غافر/81)

او آياتش را همواره به شما نشان مي‌دهد؛ پس کدام يک از آيات او را انکار مي‌کنيد؟!

[="microsoft sans serif"]درود بر راستپذیران

عرض ورزی را بهانه نکنید راستپذیر باشید تعصب و ذهنیات پیشین شما راه را بر واقع بینی نبندد

دل خود را به چاپلوسی و ریا کاری عده ای که تنها ازاین راها به نان و نوا یی رسیده اند خوش نکنید

حقیقت را از من بی مذهب بشنوید که در برابر آن چشمم بدنبال پشیزی نیست گرچه به مذاقتان تلخ آید

شما از اهل بیت به هر قیمتی که شده با ذهنیات خود فقط می خواهید بت تراشی کنید

همین مانده که بگید

منظور خدا از وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ

[="blue"]وَمَا أَرْسَلْنَاكَ و [="red"]اهل بیتک[/] إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ[="black"] بوده است [/]
[/]
من در شگفتم از این تفکرا ت شما

آیا برای اهل بیت (یا 14 معصوم )با این عظمت خدا در قرآن یادش رفته که اسم حتی یکشان را ببره
که بله شما هم از دید ما پنهان نبوده اید

[="blue"] این در حالی است که اسم پسر خوانده ی پیامبر ( زید) را برده است [/]

همیشه غیر مسقیم به اهل بیت اشاره شده است تا افتخار کشف آیات مربوط به آنها نصیب شما شیعه

ها بشود و به جای پیشرفت در دانش وقت خود را صرف کشف الایات اهل بیت نمایند

راستی شما چرا به دنیا نمی گید که از مذهب حقه شما پیروی کنند تا در دنیا و آخرت رستگار شوند

مگر آنها نمی بینند که شما در دنیا چقدر پیشرفته هستید و در رفاه و آرامش و عدالت زندگی می کنید

ومن شیعه بودم و از آن چیزی جز وصله دوزی و گوشه و کنایه آوری دلیلی آشکاری ندیدم

عقیده داردم که تشیع مرده است

شما ها دارین فقط جنازه ی مرده ی آن را علم می کنید پس به تشییع تشیع دل خوش کرده اید

[="red"] و تشیع مرده است [/]
[/]

غلامعلی نوری *;43858 نوشت:
درود بر راستپذیران

عرض ورزی را بهانه نکنید راستپذیر باشید تعصب و ذهنیات پیشین شما راه را بر واقع بینی نبندد

شما ها دارین فقط جنازه ی مرده ی آن را علم می کنید پس به تشییع تشیع دل خوش کرده اید

و تشیع مرده است

..یا ستار..

دوست عزیز عصبانی ؛..

پاسخ به سوالات و گرفتن جواب که این همه بوق و کرنا کردن ندارد ؛شما چون قصد حقیقت بینی ندارید؛جوابهای منطقی دوستان فقط به عصبانی شما می افزاید؛چون شما اصلا بنای گفتن الف را در ابتدای امر ندارید؛که البته اگر به چونین چیزی تن بدهید باید پیه بقیه را نیز به جان بمالید...

هیچ مذهبی مانند مذهب شیعه بر مبانی و مبادی عقلی و منطقی بنا نگشته است ..

غلامعلی عزیز..
در قران خیلی از کلمات و اصطلاحات؛ مستقلا و نفسا بی معنا هستند ؛و تا تعلق به چیزی نگیرند ؛ان عنایتی که باید برسانند ؛را نمی رسانند؛ مثلا خوف در قران نفسا بی معنا می باشد ؛وان چیزی که انرا معرف می کند ؛تعلقاتی از قبیل خداوند و یا نفس و غیرهم می باشد؛که البته ارزش این کلمات نیز به تعلقات انهاست ؛خوفی که مطلقا از خدا ویا برای او باشد کجا وخوف از امور نفسانی و غیرهم کجا...

لا خوف علیهم ولاهم یحزنون مخصوص اولیا ست....

این اصطفا نیز همینطور است ؛پس باید دید ان عنایت وتعلقی که به ان گرفته در کدام جهت و از چه حیثی می باشد ؛که البته گفته شد که تعلق ان از سیاق ایات زاییدن اوست ؛به عبارتی این برگزیدن فقط تعلق دارد به زاییدن او نه چیزی دیگر...

البته چونین تعلقی فقط مخصوص انجناب بود ؛همانطور که حضرت عیسی به چونین امری تعلق گرفت؛و کلمه خدا خوانده شد...پس حضرت عیسی نیز برای چونین مورد خاصی اصطفا وبرگزیده شد ؛ولی هیچگاه از لحاظ مرتبه و کمال ؛وجهات دیگر وجود ؛نسبت به برخی از اولیا وانبیا دارای چونین مقامی نگشت یعنی مقدم بر انها اصطفا نگشت...

این را که دوستان با مثالهای مختلف از ایات اوردند...

ما داریم هی می گیم بابا نره؛ولی شما باز دست از دوشیدن بر نمی داری؛...

بسم الله الرحمن الرحیم



سلام بر دوست عزیز غلامعلی نوری !


شاید شما واقعاً غرض ورز نباشید ! ولی بی تمایل هم قضاوت نمی کنید !


اما در مورد واقعیت سخن راندید !

واقعاً بهای واقعیت تا چه اندازه است ؟

واقعاً سنگ واقعیت را با جه ابزاری میتوان تراشید ؟

واقعاً فاصله ما تا واقعیت محض تا چه حد است ؟

آیا میتوان با تاختن بر واقعیت آنرا به نابودی یا حداقل به خفا کشاند ؟

آیا فاصله بین واقعیت و دروغ آنقدری نیست که بتواند ما را در خودش جای دهد ؟

.

.

.

آیا واقعیت قرآن چیزی را جز رجوع به پیامبر بعنوان مبین قرآن به ما یاد میدهد ؟

وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَينَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ(النحل/64)

آیا واقعیت قرآن چیزی را جز اعتماد به گفته های پیامبر به ما یاد میدهد ؟

وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى(النجم/3) إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى(النجم/4)

آیا واقعیت قرآن چیزی را جز پذیرش هر آنچه پیامبر به ما داد می آموزاند ؟

وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا(الحشر/7)

آیا واقعیت قرآن چیزی جز پذیرش حکم پیامبر در دل و جان فریاد میزند ؟

فَلَا وَرَبِّكَ لَا يؤْمِنُونَ حَتَّى يحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَينَهُمْ ثُمَّ لَا يجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيتَ وَيسَلِّمُوا تَسْلِيمًا(النساء/65)

چرا خداوند اجر و مزد رسول خویش را در محبت همانهایی قرار داد که به فرموده شما حتی نامی از آنان در کتاب نیست ؟

قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى(شوري/23)

سوال خوبی است ، چرا نامی از اهل بیت در قرآن نیست ؟ در حالی که حتی نام زید در قرآن آمده است ؟

آیا تا به حال به دنبال جوابش هم بودید ؟؟؟؟

آیا تا به حال خواستید تنها اندکی ، تنها اندکی راجع به وقوع این امر که (( اگر نام اهل بیت در قرآن می آمد چه میشد ؟ )) اندکی بیاندیشید ؟

تحقیق کنید ! تا به یقین برسید !

انتهای رودخانه تردید باتلاق کفر است ! و تحقیق تنها راه نجات !

بیاندیشید !





celyanic;43905 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم



سلام بر دوست عزیز غلامعلی نوری !


شاید شما واقعاً غرض ورز نباشید ! ولی بی تمایل هم قضاوت نمی کنید !


اما در مورد واقعیت سخن راندید !

واقعاً بهای واقعیت تا چه اندازه است ؟

واقعاً سنگ واقعیت را با جه ابزاری میتوان تراشید ؟

واقعاً فاصله ما تا واقعیت محض تا چه حد است ؟

آیا میتوان با تاختن بر واقعیت آنرا به نابودی یا حداقل به خفا کشاند ؟

آیا فاصله بین واقعیت و دروغ آنقدری نیست که بتواند ما را در خودش جای دهد ؟

.

.

.

آیا واقعیت قرآن چیزی را جز رجوع به پیامبر بعنوان مبین قرآن به ما یاد میدهد ؟

وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَينَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ(النحل/64)

آیا واقعیت قرآن چیزی را جز اعتماد به گفته های پیامبر به ما یاد میدهد ؟

وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى(النجم/3) إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى(النجم/4)

آیا واقعیت قرآن چیزی را جز پذیرش هر آنچه پیامبر به ما داد می آموزاند ؟

وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا(الحشر/7)

آیا واقعیت قرآن چیزی جز پذیرش حکم پیامبر در دل و جان فریاد میزند ؟

فَلَا وَرَبِّكَ لَا يؤْمِنُونَ حَتَّى يحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَينَهُمْ ثُمَّ لَا يجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيتَ وَيسَلِّمُوا تَسْلِيمًا(النساء/65)

چرا خداوند اجر و مزد رسول خویش را در محبت همانهایی قرار داد که به فرموده شما حتی نامی از آنان در کتاب نیست ؟

قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى(شوري/23)

سوال خوبی است ، چرا نامی از اهل بیت در قرآن نیست ؟ در حالی که حتی نام زید در قرآن آمده است ؟

آیا تا به حال به دنبال جوابش هم بودید ؟؟؟؟

آیا تا به حال خواستید تنها اندکی ، تنها اندکی راجع به وقوع این امر که (( اگر نام اهل بیت در قرآن می آمد چه میشد ؟ )) اندکی بیاندیشید ؟

تحقیق کنید ! تا به یقین برسید !

انتهای رودخانه تردید باتلاق کفر است ! و تحقیق تنها راه نجات !

بیاندیشید !





[="microsoft sans serif"]
درود بر راستجویان
تمام استدلالات شما تکراری است
ببین اینجا بحث سر مقام الهی ،امامت و انتصابی بودن آنها است !!!نه مودت بر منکر مودت لعنت !!!!!

من طبق دستور قرآن به اهل بیت پیامبر مودت دارم و عزیزو بزرگ هستند و لی شما طوری القاء می کنید که گویی اگر من انتصابی بودن آنها را قبول نداشته باشم با آنها دشمنم نه خیر اصلا همچین چیزی نیست

آنها چون یادگار پیامبر هستند و به او منتصب اند عزیزند ولی احساسات و عشق به آنها دلیل بر آن نمی شود که ما تلاش کنیم با هر توجیهی برای آنها مقام امامت بتراشیم

طبق قرآن[="red"] امامت که ارثی نیست [/]و من قبلا مثالهایی آوردم که صرف از خانواده ی پیامبری بودن دلیل بر داشتن مقام و صلاحیت برای فرزندانش نیست

[="blue"]وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ[/](الحديد/26)

و در حقيقت نوح و ابراهيم را فرستاديم[="red"] ودر ميان فرزندان آن دو[="blue"]نبوت[/] و کتاب را قرار داديم[/] از آنها [برخي] راه‏ياب [شد]ند و[لي] [="blue"]بسياري از آنان فاسق بودند [/]

در اینجا علاوه بر تایید سخن اینجانب باز می بینی که علی رغم در خواست ابراهیم برای امامت فرزندانش نبوت را در میان ذریه ی او قرار دادند [="red"]ولی خبری از قرار دادن [="seagreen"]امامت[/] در ذریه ی آنها نیست [/]

و علی و اهل بیتش را در حد دستورات قرآن دوست ومحترم دار م و آنها را انسان هایی شایسته و پرهیز کار می دانم

ولی برای انتصابی بودن مقام امامت آنها از طرف خداوند مدرک آشکار ،محکم وموثقی وجود ندارد

[/]

غلامعلی نوری *;43755 نوشت:
[=microsoft sans serif]درود بر راستپذیران

[=microsoft sans serif]اینها که گفتین فقط حدسیات ذهنیات و استدلا لات سر هم بندی شده ی شماست و گر نه همانطوریکه گفتم در قرآن آشکارا مریم بر گزیده ی زنان عالم است و در مورد فاطمه چنین چیزی گفته نشده است

[=microsoft sans serif]از سخنان شما اینگونه می تراود که شمامی خواهید نتیجه بگیرید چون اینطور است پس باید آنطور هم باشد !!! در حالیکه این نقشبافی های شما در برابر نص آشکار قرآن حرفی برای گفتن ندارد
[=microsoft sans serif]شما خود بگو یید آیه ی

[=microsoft sans serif]وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ(الأنبياء/107)
[=microsoft sans serif]و تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم

[=microsoft sans serif]رحمه للعالمین یعنی چه ؟؟؟

[=microsoft sans serif]مگر نگفته است که ای پیامبر تو رحمتی برای جهانیان هستی ؟

[=microsoft sans serif]خوب به همان تر تتیب که پیامبر رحمت و لطفی برای جهانیان است مریم هم آشکارا مطابق آیه ی زیر بر گزیده ی زنان جهان است دیگه از توجیه و داستانسرایی در برابر معنی آشکار قرآن کاری بر تمی آید که بدانها متوسل شده اید

[=microsoft sans serif]يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ(آل عمران/42)

[=microsoft sans serif]اگر شمابه حدیث :"اما مریم کانت سیده نساء زمانها اما فاطمه سیده نساء العالمین من الاولین والآخرین "

[=microsoft sans serif]متوسل شده و بگویید پس منظور آیه از عالمین برتری مریم بر زنان زمان خودش بوده است

[=microsoft sans serif]من هم در ادامه ی حرف شما می گویم پس پیامبر هم رحمت للعلمین برای زمان خودش بوده است و الان رحمت للعلمین نیست !

[=microsoft sans serif]پس هیچ راهی برای توجیه و یک بام و دو هوا کردن در معنی جهانیان نمی توانیدداشته باشید

[=microsoft sans serif]نمی دانم چرا شما همواره تلاش بی اساسی می کنید که برای اهل بیت پیامبر به هر دست و پا شکستگی هم که شده مقام اعلی بتراشید ؟/

[=microsoft sans serif]شما فکر می کنید که قرآن فقط در وصف اهل بیت پیامبر نازل شده و باید صفات آنها را به رخ جهانیان بکشد
[=microsoft sans serif]این آیه در شان علی و آن آیه در شان فاطمه و این در شان حسن و آن حسین .... و این در شان مهدی و آن در شان ائمه و .همینطور الی ما شا الله !!!

[=microsoft sans serif]شما شیعه ها متاسفانه آیات قرآن را فدای اهل بیت کرده اید برای اکثر آیات آن داستانی از اهل بیت می آورید

[=microsoft sans serif]آیا نمی دانید با این کار چه تیشه ای به ریشه ی وحی می زنید ؟؟؟ آن را تا حد یک شجرنامه خانوادگی پایین می آورید !!!!
[=microsoft sans serif]مگر قرآن شده کارت شناسایی اهل بیت که تنها کارش به رخ کشیدن و معرفی صفات و حالات آنها باشد ؟؟ پس شما آن را یک کتاب شجر نامه ی خانوادگی کرده اید نه کتاب هدایت برای جهانیان !!!!

[=microsoft sans serif]این چگونه کتاب هدایتی برای جهانیان است که شما شیعه ها آنرا به انحصار ارثی شرح صفات خانواده ای چند نفره در آورده اید ؟؟؟؟ معاذ الله

[=microsoft sans serif]اگر خدا این را می خواست خصوصی قرآنی جدا برای محمدو اهل بیتش بین خودشان درست می کرد ودر تابوت سکینه ای یا تابوت عهدی برای جهانیان در بسته نگه می داشت !

بنام خدا

جناب آقای نوری

یک بار دیگر به آیه شریفه نگاه کنید

[=microsoft sans serif]يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ(آل عمران/42)

در آیه شریفه اصطفاک دو بار آمده است پس اصطفاک اول غیر از اصطفاک دوم است چون اثننیت فرع بر تمایز است

همان گونه که میبینی اصطفاک اول بدون قید و اصطفاک دوم مقید به علی نساء العالمین است

اصطفای دوم را نمی توانی به معنای اصطفای اول بگیری وگرنه بیهوده لازم می آید

بنا بر این چاره ای نیست جز اینکه خاص باشد یعنی این یک اصطفای خاص است و آن می تواند در نحوه حمل و وضع حمل باشدآنچنان که آیات دیگر بر این مطلب شاهدند

نتیجه :

[=Microsoft Sans Serif]وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ به معنی [=Microsoft Sans Serif]وَاصْطَفَاكِ(فی کل شی) عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ نیست


زیرا :


اصطفاک تکرار شده و اصطفاک دوم اگر بخواهد عام باشد یعنی (فی کل شی )لازم می آید ذکر عام بعد از عام باشد و این لغو و بیهوده است عند العقلا نزد شما را نمی دانم !!

اگر اولی را خاص بگیرید و دومی را عام این قبیح تر از احتمال اول است چون به صریح آیه اولی بدون قید و دومی مقید است و نیز ذکر عام بعد از خاص قبیح و خنده دار است

جناب نوری

من به روایت :

[=Microsoft Sans Serif]اما مریم کانت سیده نساء زمانها اما فاطمه سیده نساء العالمین من الاولین والآخرین "

[=Microsoft Sans Serif]استدلال نکردم که بگویی به روایات بی اساس چنگ می زنی

[=Microsoft Sans Serif]هر چند اساس چنین روایاتی به جهت هم سو بودن با صریح قرآن ،به اندازه بی اساس بودن استدلال و اندیشه های شما ،روشن و قویست

[=Microsoft Sans Serif]مطلب دیگه اینکه : این مطلب رو با همه غرض ورزی که نسبت به اهل بیت داری خیلی خیلی خوب فهمیدی "

[=Microsoft Sans Serif]دقیقا قرآن شناسنامه و کارت شناسایی اهل بیت" هست بی کم و کاست

[=Microsoft Sans Serif]قرآن، امام کتبی و امام، قرآن عینی است قرآن ،اساس نامه و وجود نوشتاری اهل بیت و اهل بیت، وجود عینی و خارجی قرآن هستند اگه با این حرف مشکل داری برو برای خودت قرآن دیگه ای دست و پا کن

[=Microsoft Sans Serif]اتفاقا قرآن باب دل شما چندیست تالیف شده :(الفرقان الحق )

[=Microsoft Sans Serif]77 سوره داره مولفش انیس شوروش هست (Anis Shorrosh)

[=Microsoft Sans Serif]جناب نوری

[=Microsoft Sans Serif]مادر بساط مشکل گشا سفره دله

[=Microsoft Sans Serif]حرف دلت را بگو شما به زخم خورده ای شبیه هستی که به زمین و زمان بد می گه ممکنه گیر شیعه نما ها که امروز بسیار بسیار فراوانند افتاده و زخم خورده باشی اما بدون شیعه رو اینها تعریف نمی کنن

[=Microsoft Sans Serif]به خانه نشینان می مانی که از حقت محروم شدی این دلیل بد و بیراه گفتن به تشیع نیست همه ما کم و بیش از این زخمها خوردیم

[=Microsoft Sans Serif].

گر تیغ بارد در کوی آن ماه

گردن نهادیم الحکم لله

[=Microsoft Sans Serif]..

[=Microsoft Sans Serif]..

[=Microsoft Sans Serif]..

جناب نوری گرامی شما که نگاشته اید کوثر علی(ع) است نه زهرا(س) ک را در شانءک چگونه توجیه می کنید با توجه به اینکه سوره با انااعطیناک شروع می شود با سپاس.

zahra;43984 نوشت:
جناب نوری گرامی شما که نگاشته اید کوثر علی(ع) است نه زهرا(س) ک را در شانءک چگونه توجیه می کنید با توجه به اینکه سوره با انااعطیناک شروع می شود با سپاس.

با سلام خدمت شما بزرگوار

البته آقای نوری حتما جوابتونو می فرماین

اما مطلبی که گفتنی است اینکه ک ارتباطی به کوثر بودن حضرت علی ع یا حضرت فاطمه س ندارد

ک به پیامبر ص بر می گردد و خطاب به ایشان است

به این نکته توجه فرمایید که در هیچ روایتی و توسط هیچ یک از معصومین و نیز هیچ یک از مفسرین شیعه و سنی کوثر را به حضرت زهرا تطبیق نکردند و این که بر سر زبانهاست که فاطمه زهرا س را کوثر می دانند مستندی ندارد(تا آنجا که بنده در همه تفاسیر مشهور و روایات شیعی بررسی کردم ) جناب آیه ا...مکارم در تفسیر نمونه به همین مطلب بنده اشاره نموده که سندی در دست نیست اما با یک استحسان عقلی می گویند شاید بشود اینگونه گفت.

zahra;43984 نوشت:
جناب نوری گرامی شما که نگاشته اید کوثر علی(ع) است نه زهرا(س) ک را در شانءک چگونه توجیه می کنید با توجه به اینکه سوره با انااعطیناک شروع می شود با سپاس.

[=Century Gothic]سلام
[=Century Gothic]کوثر یک معنای جامع و وسیع دارد و آن «خیر کثیر و فراوان» است و مصادیق آن زیاد است.
[=Century Gothic] اما بسیاری از بزرگان علمای شیعه و اهل سنّت، یکی از روشن ترین مصادیق آن را وجود مبارک فاطمه زهرا علیهاالسلام دانسته اند.:Sham:
[=Century Gothic] در شأن نزول سوره کوثر آمده است:
[=Century Gothic]مشرکان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را متّهم کردند که فاقد نسل است.

[=Century Gothic] قرآن ضمن نفی سخن آنها، می گوید: «ما به تو کوثر دادیم.» از این تعبیر استفاده می شود که این خیر کثیر همان فاطمه زهرا علیهاالسلام است.
[=Century Gothic] نسل و ذریّه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به وسیله همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت؛ نسلی که علاوه بر اینکه فرزندان جسمانی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودند، آیین و ارزش های اسلام را حفظ کردند.
[=Century Gothic]مفسّران یادآور شده اند: اینکه این سوره خبر می دهد که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بی فرزند نخواهد بود و نسل و دودمان او فراوان در جهان وجود خواهد داشت، یکی از جهت های اعجاز قرآن محسوب می شود.:Sham:1

-1تفسیر نمونه، ج 27، ذیل سوره کوثر.

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام


غلامعلی نوری *;43909 نوشت:
درود بر راستجویان
تمام استدلالات شما تکراری است
ببین اینجا بحث سر مقام الهی ،امامت و انتصابی بودن آنها است !!!نه مودت بر منکر مودت لعنت !!!!!

من طبق دستور قرآن به اهل بیت پیامبر مودت دارم و عزیزو بزرگ هستند و لی شما طوری القاء می کنید که گویی اگر من انتصابی بودن آنها را قبول نداشته باشم با آنها دشمنم نه خیر اصلا همچین چیزی نیست

آنها چون یادگار پیامبر هستند و به او منتصب اند عزیزند ولی احساسات و عشق به آنها دلیل بر آن نمی شود که ما تلاش کنیم با هر توجیهی برای آنها مقام امامت بتراشیم

طبق قرآن امامت که ارثی نیست و من قبلا مثالهایی آوردم که صرف از خانواده ی پیامبری بودن دلیل بر داشتن مقام و صلاحیت برای فرزندانش نیست




خب !

اول اینکه ما کی قصد القاء این رو داشتیم که شما مودت ندارید ! البته تا اینکه مودت رو چی تعریف کنید !

یعنی اینکه چون فرزند پیامبر هستند برای ما عزیزند یا اینکه معنای مودت باید گسترده تر از این باشد ، و همانطور که تاریخ نمایان میکند در زمینه همین مودت کتاب ها نوشته شده و قلم فرسائی ها شده و آنهم نه در تنها در شیعه که در مذهب اهل تسنن !

واقعاً این مودت چیست که عالم بزرگی همچون حاکم حسکانی از علمای مشهور اهل سنت حدیثی را از پیامبر راجع به آن نقل میکند که مضمونش چنین است :

اگر شخصی هزار سال ، سپس هزار سال ، سپس هزار سال خدا را عبادت کند بطوریکه روزهایش را روزه بدارد و شبهایش را عبادت کند و در اثر این عبادت چون مشک پوسیده گردد ، اما ذره ای از محبت ما را نداشته باشد یا رو در آتش جهنم است !

از تعصب فخر رازی که خبر دارید دیگه :

امام فخر رازی میگه اگه محب محمد وآل محمد رافضه است به خدا من رافضه ام !

اما من برای شما که حدیث قبول ندارید اینا رو نمی گم ! شما فکر کنید که من این مطالب رو نگفتم !

فقط سوالی دارم از کتاب خدا :

چرا در قرآن مودت آل پیامبر بعنوان اجر و مزد رسالت پیامبر معرفی شده در صورتی که هیچ کدام از انبیاء از مردم اجر و مزدی طلب نکردند ؟
چرا اینگونه خداوند مودت آل پیامبر را واجب کرد ؟ ( حتماً میدونید دیگه پرداخت دستمزد از اوجب واجباته ، و نمی شه ازش تخلف کرد حتی در پرداخت آن در اسرع وقت سفارش اکید شده )

آیا فقط برای اینکه امروز بگوییم آنها فرزند پیامبر هستند پس برای ما عزیزند !

محبت آل پیامبر امروز به چه درد من و تو میخوره ؟

اگه تنها و تنها به اینه که چون فرزند پیامبر هستن برای ما عزیزن ، میخوام که نباشن ! الان من و با محبت اونا چکار ؟ من محبت اونا رو چکار کنم ! عقلم میگه چیزی که واست سودی نداره رو رها کن ! این محبت صرف ، واسه من چی میاره ؟

میتونید بی تعصب پاسخ بدید !!!

چرا ما اصرار داریم که معصوم وجود دارد؟
جناب نوری عزیز
اگر کتاب زندگی عینیت خارجی نداشته باشد کتاب و نویسنده زیر سوال می رود. چرا که کتاب متناسب خواننده نگاشته نشده و کار عبثی رخ داده است

پس چون خالق اشراف کامل به مخلوق و تواناییهایش دارد و نیز خالق ما کار عبث نمی یکند لذا قرآن قطعا عینیت خارجی داردکه اگر نداشت نقص نگرشی و عملکردی خالق را ثابت می کند
اگر هم گفته شود که کتاب به القوه عینیت خارجی دارد ولی به الفعل عینیت خارجی ندار د پاسخ اینست که :
اگر به القوه بودن کتاب زندگی را بپذیریم نه به الفعل بودنش را
یعنی خدا می خواسته بگوید می توانستید این شوید ولی این نشدید !!!!
اگر می دانسته نمی شویم چه لزومی به کار عبث کامل گویی کتاب می بینید!!!! و چه لزومی به خلقت و سجده بر انسان می بینید وقتی نمی تواند و نمی شود!!!!
باید نمونه عینی کتاب را نشان دهد تا همه ( انس و جن و...) بدانند انسان می توانست و شد ... من (خدا ) می دانستم و می دانم کارم عبث نیست .............

نیز نبود عینیت خارجی راه را بر بهانه جویی عده ای مثل ما که از حد اکثر توان خود بهره نگرفتیم می بندد که خدایا خودت دیدی که کسی قرآن مجسم نشود از من چه انتظاری داری/ ( خدا رحم کند)
با نبود عینیت معنای توجیه کردن فرشته ها در زمان خلقت آدم چه بود و چه می شود!!!!بیهوده بود !!!!شیاطین چه خواهد گفت نمی گویند دیدی!!! ما راست می گفتیم!!!!!یعنی خالق اشتباه کرد!!!!!!!
و خدا پاسخ خواهد داد که من که گفتم هیچ کار عبث و بیهوده ( بی نتیجه ) ندارم و نمونه را همه می بینند....
عینیت مطلق معصومین هستند
عینیت نسبی سایر اولیا ومقربین...
عینیت جزیی صالحی و نیکان.... .
عینیت.......
که هر کدام پر از مثالند
.
عینیت خرده پا ، ما و امثالهم که حداقل به یک آیه که عمل می کنیم (اگر حداقل به آیه ای عمل نمی کنیم خود را بیهوده مسلمان ندانیم)
لذا چون خدا کار بیهوده نمی کند وبه همه موجودات بر اساس تلاش و توانشان می دهد و متناسب رشدی که خوهند داشت امکاناتش را فراهم می کند.
قرآن برای مخلو قات آورده شده است پس نیازمندش از خرد و کلان در عالم خارج وجود دارد.... ادمه ....... توجیهات و ویرایش قرآنی این حرفها با اساتید فن

و اما من حدود 8 سال است که تقریبا روزی یکبار سوره کوثر را می خوانم متاسفانه هنوز معنایش را نمی دانم ولی انچه به ذهن من می رسد و هیچ جا ندیده ام
اعطا شونده : اشرف انسانها : رسول
اعطایی : لاجرم اشرف اعطاها : کوثر
کوثر به ما می گوید به این 12 توجه کن (
ک :4 بار و : 3 بار ث : 1 بار ر : 4 بار = 12 ) رمز گشایی جزء جزء این اعداد هم با شما
رسول + کوثر + 12 = 14
14 معصوم در این سوره گنجانده شده اند چه کوثر علی باشد چه زهرا زهرا جزء 14 نفر است
هر چند که با توجه به انحصاری بودن کلمات و اشارات و ذکر کلمه ابتر قویتر این است که کوثر از جسم خود رسول اکرم باشد

موضوع قفل شده است