بررسی شباهتها و تفاوتهای آراء فقهای شیعه و سنی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی شباهتها و تفاوتهای آراء فقهای شیعه و سنی

[=&quot]برخلاف آنچه در قالب ذهن ها وجود دارد، که فکرمی کنند تنها شیعه و سنی با هم در احکام شرعی در مواردی آراء فقهاء شان متفاوت است ، با دقتی در کتب فقهی مذاهب پنج گانه مسلمانان به این نکته می رسیم که مذاهب سنی هم با یکدیگر تفاوتهای آشکار فقهی دارند. تفاوت آراء فقیهان شیعه و سنی با یکدیگر در موضوع خوردنی ها و آشامیدنی ها:[/]
1-[=&quot]پرندگان حلال و حرام: [/][=&quot]جز مالکیان ( پیروان مالک بن انس، یکی از فرقه های سنی ) به نظر تمامی مذاهب اسلامی ( [/][=&quot]حنفیه، شافعیه، امامیه، حنبلیه[/][=&quot]) تمامی پرندگانی که چنگال دارند و همچنین خفاش حرام می باشند، ولی مالکیه آن ها را حلال می شمرند. اهل سنت برخی از انواع کلاغ را مانند کلاغ زرع حلال می دانند، ولی امامیه احتیاط را در ترک آن دانسته اند. [/]
2-[=&quot]چهار پایان: جز مالکیه دیگر مذاهب اسلامی[/][=&quot]: [/][=&quot]حیوانات درنده؛ مانند شیر، پلنگ و گربه را حرام می دانند، ولی مالکیه آن را مکروه می شمرند. اما گوشت الاغ ( خر اهلی) و قاطر به نظر بیشتر اهل سنت حرام است ، ولی به نظر امامیه و برخی از مالکیه مکروه است. ولی گوشت ا سب را همه حلال می دانند اگر چه مکروه است. خرگوش را اهل سنت حلال و امامیه ( شیعه ) حرام می دانند. [/]
3-[=&quot]حشرات: [/][=&quot]حشرات را تمامی مذاهب ، جز مالکیه حرام می دانند، و به نظر مالکیه ، اگر مضر باشد حرام است، ولی اگر قومی به ان عادت داشته باشند و مضر برای آنها نباشد مثل ماری که سر و دم آن را بزنند، حلال است. [/][=&quot]سگ[/][=&quot] را به جز مالکیه هم[/][=&quot]ه مذاهب حرام می شمرند ولی برخی ازمالکیه آن را [/][=&quot]مکروه[/][=&quot] دانسته اند. [/]
4-[=&quot]آبزیان: [/][=&quot]به نظر فقیهان شیعه تنها ماهی های پولک دار و میگو حلال هستند. اما به نظر اهل سنت ، هر حیوان دریایی و لو به صورت ماهی هم نباشد، حلال است. حتی مار ماهی . ولی تمساح حرام است. اما حنفیه مار ماهی را حرام می دانند و همچین آبزیانی که به صورت ماهی نیستند ،مانند خوک دریایی و اسب دریایی را حرام شمرده اند. بر خلاف مالکیه که بدون استثنا تمامی حیوانات دریایی را حلال شمرده اند.[/]
5-[=&quot]حیوان جلال ( حیوان نجاست خوار ) : به نظر شیعه حرام است. اما به نظر اهل سنت مکروه است. [/]

[=&quot]تفاوت آراء فقیهان شیعه و سنی در بحث بلوغ :[/]
[=&quot]علائم بلوغ پسران به نظر شیعیان ( فقهای امامیه ) عبارتند از : 1- احتلام و خروج منی،2- روییدن موی خشن بر شرمگاه،3- تمام شدن 15 سال قمری در پسران و 9 سال قمری در دختران[/]
[=&quot]از نظر حنبلی ها: 1- انزال منی در خواب یا بیداری ( محتلم شدن)،2- روییدن موی خشن بر شرمگاه،3- داشتن 15 سال قمری برای پسر و دختر، 4- حاملگی در دختران 5- حیض در دختران[/][=&quot][/]
[=&quot]از دید حنفی ها: علائم بلوغ پسران: 1- احتلام 2- انزال منی 3- حامله کردن دختران 4- داشتن پانزده سال [/][=&quot]علائم بلوغ دختران: 1- حیض 2- حامله شدن 3- پانزده سال داشتن . ابو حنیفه گفته است سن بلوغ پسران 18 و دختران 17 سال است.[/]
[=&quot]از نظر شافعی : [/][=&quot]1- داشتن 15 سال 2- حیض برای دختران 3- امناء ( محتلم شدن ) پس از 9 سالگی [/]
[=&quot]از نظر مالکی ها: 1 – انزال منی در بیداری و خواب 2- حیض و حاملگی ( مخصوص دختران) 3- روییدن موی خشن در شرمگاه 4- بد بو شدن زیر بغل 5- جدا شدن ارنبه الانف 6- کلفت شدن صدا 7- داشتن 18 سال قمری[/]

[=&quot]چیزهای که وضو را باطل می کند: [/][=&quot]1-[/][=&quot] [/][=&quot]به اتفاق جمیع مذاهب اسلامی ادرار، مدفوع و باد معده اگر از محل معمول و عادی خارج شود، موجب بطلان و نقض وضو می شود. [/]
[=&quot]2- به نظر امامیه :[/][=&quot]بیرون آمدن مذی و ودی موجب بطلان وضو نمی شود. به اتفاق اهل سنت ، بیرون آمدن مذی و ودی وضو را باطل می کند. ( [/][=&quot]مذی مایعی است که هنگام ملاعبه و لذت خارج می شود، و ودی مایعی است که بیشتر پس از ادرار بیرون می آید. [/]
[=&quot]3-[/][=&quot] به نظر شیعه : خواب به گونه ای که چشم نبیند و گوش نشنود، ناقض وضو است. [/][=&quot]حنبلی ها می گویند: خواب ناقض وضو است جز آنجا که خواب سبک و در حال نشسته یا ایستاده باشد.[/][=&quot]به نظر حنفی ها: خواب ناقض وضو نیست مگر انگاه که به پهلو یا به پشت خوابیده باشد، به گونه ای که کنترل نداشته باشد. [/][=&quot]شافعی ها می گویند: اگر به پهلو یا به پشت خوابیده باشد وضو باطل می شود. به نظر مالکی ها: خواب سبک؛ کوتاه باشد یا بلند، موجب نقض و بطلان وضو نیست و اگر سنگین باشد در هر حال ناقض وضو است. [/]
[=&quot]4- امور زایل کننده عقل : [/][=&quot]دیوانگی ، بیهوشی ومستی که عقل را از بین می برند، به اتفاق جمیع مذاهب اسلامی ناقض وضو هستند. [/]
[=&quot]5- [/][=&quot]استحاضه قلیله[/][=&quot]، [/][=&quot]به نظر امامیه[/][=&quot] وضو را باطل می کند. فقهای عامه، در بحث نواقض وضو از استحاضه قلیله نام نبرده اند بلکه از بعضی از آنان مانندمالک نقل شده است که استحاضه قلیله ناقض وضو نیست. اصولا اهل سنت ،مستحاضه را همچون مسلوس و مبطون از ذوی الاعذار دانسته اند که در اکثر موارد ،عبادات مشروط به طهارت برای طهارت آنان طهارت شرط نیست. ( از بین فقهای امامیه ، ابن عقیل نیز خون استحاضه را ناقض وضو ندانسته است ) [/]
[=&quot]6- مس عورت: امامیه می گویند: دست زدن به عورتین ( قبل یا دبر ) مطلقا برای زنان و مردان موجب باطل شدن وضو نیست. حنبلی ها می گویند: مس عورتین خود یا دیگری ، زن یا مرد، اگر با باطن کف باشد ناقض وضو است. [/][=&quot]حنفی ها می گویند: مس عورت ولو از روی شهوت ناقض وضونیست لیکن اگر زن انگشت، پنبه و مانند ان را داخل فرج خود کند وضویش باطل می شود. به نظر شافعی: [/][=&quot]مانند حنبلیان مس عورتین خود یا دیگری، زن یا مرد ،اگر با باطن و کف دست باشد ناقض وضو است. مالکی ها میگویند: [/][=&quot]مس قبل خود با کف دست تنها برای مردان ناقض وضواست ولی مس دبر مطلقا ومس فرج برای زنان ناقض وضو نیست. ( [/][=&quot]از فقهای امامیه ، شیخ صدوق مس باطن قبل برای مردان و دبر با انگشتان را ناقض وضو شمرده اند )[/]
[=&quot]7- لمس : [/][=&quot]امامیه می گوید: لمس بدن دیگری مطلقا موجب بطلان وضو نیست. حنبلی ها می گویند: لمس بدن زن توسط مرد و برعکس، محرم باشد یا اجنبی ، اگر بدون حایل باشد ناقض وضو است. حنفی ها مانند امامیه ،می گویند: لمس موجب نقض وضو نیست. مگر این که مرد آلت خود را بر فرج زن قرار دهد یا مذی خارج شود. شافعی ها می گویند: لمس بدن اجنپبی ولو بدون لذت و شهوت در هر صورتی بدون حایل باشد وضو را باطل می کند. مالکی ها می گویند: اگر لمس بدون حایل و از روی لذت یا موجب لذت باشد ولو مو باشد موجب نقض وضو است و فرقی نمی کند کسی که لمس می شود اجنبی باشد یا زوجه ، زن باشد یا مرد، و بوسیدن از مصادیق لمس است مگر بوسیدن برای وداع باشد یا رحمت. [/]

[=&quot]8 – [/][=&quot]استفراغ[/][=&quot]: به [/][=&quot]نظر امامیه ( شیعه ) قی و استفراغ وضو را باطل نمی کند[/][=&quot]. اما حنبلی ها می گوید هر گونه قی ناقض وضو است. حنفی ها می گویند: استفراغ اگر دهان را پرکند موجب بطلان وضو است. از دید شافعی و مالکی ، استفراغ ناقض وضو نیست.[/]
[=&quot]9 – [/][=&quot]خون و قیح : امامیه : خروج خون و قیح ( چرک ) از غیر مخرج بول و ادرار ناقض وضو نیست.[/][=&quot] [/][=&quot]حنبلی ها می گویند: خروج خون و قیح از عیر مخرج بول وادار ،اگر زیاد باشد ناقض وضو است. حنفی ها میگویند: خروج خون و قیح از غیر مخرج بول و ا درار ، اگر از محل تجاوز کند ناقض وضو است. شافعی و مالکی معتقداست: همچون شیعه خروج خون و قیح وضو را باطل نمی کند. [/]
[=&quot]10 [/][=&quot]– قهقهه[/][=&quot]: شیعه می گوید : قهقهه مطلقا وضو را باطل نمی کند. حنبلی ها می گویند: قهقهه وضو را باطل نمی کند. حنفی ها معتقدند: قهقهه در وسط نماز وضو را باطل می کند. شافعی و مالکی هم مانند شیعه میگویند قهقهه وضو را باطب نمی کند. ( ابن جنید ا ز فقهای شیعه قهقهه را در وسط نماز موجب بطلان وضو دانسته است) [/]
[=&quot]11- [/][=&quot]ارتداد و خوردن گوشت شتر: امامیه می گوید: ارتداد و خوردن گوشت شتر وضو را باطل نمی کند. حنبلی ها می گویند: ارتدار و خوردن گوشت شتر وضو را باطل می کند. حنفی ها میگویند: [/][=&quot]ارتداد و خوردن گوشت شتر وضو را باطل نمی کند. شافعی معتقد است: خوردن گشوت شتر ناقض وضو نیست و ارتداد هم فی نفسه ناقض وضو نیست مگر این که مرتد مسلوس باشد. [/][=&quot]مالکی ها می گویند: ارتداد ناقض وضو است ولی خوردن گوشت وضو را باطل نمی کند. [/]
[=&quot]برخی از فقهای شیعه ، حکم به استحباب وضو پس از مذی و ودی و قی و بوسیدن از روی شهوت ومس فرج و مس باطن دبر و خندیدن در نماز کرده اند. [/]
[=&quot]پس نواقض وضو ا ز نظر مذاهب اسلامی عبارتنداز : الف ) نواقض مورد اتفاق تمامی مذاهب مانند: ادرار، مدفوع ،مذی و ودی، باد معده ، زوال عقل[/]
[=&quot]نواقض در نظر امامیه: خواب، استحاضه قلیله[/]
[=&quot]نواقض مشترک میان تمامی یا اکثریت اهل سنت: مذی و ودی ،مس عورت ،لمس [/]
[=&quot]نواقض در نظر برخی از مذاهب اهل سنت: استفراغ، خون و قیحف قهقهه، ارتداد ،خوردن گوشت شتر[/]

[=&quot]چند واجب اجتماعی در نظریات فقیهان شیعه و سنی : [/]
[=&quot]ولیمه : [/][=&quot]میهمانی دادن به مردم هنگام ازدواج، در نظر همه مذاهب اسلامی ، سنت است ، اما اجابت دعوت ولیمه به فتوای بیشتر مذاهب اهل سنت واجب و فرض است، بر خلاف امامیه که آن را مستحب می دانند و بر خلاف مشهور میان حنفیه که اجابت دعوت ولیمه را سنت موکد و قریب به واجب شمرده اند[/][=&quot]. [/][=&quot]البته در صورتی واجب است که دعوت کنند فاسق متجاهر نباشد و مجلس مشتمل بر حرام یا مکروه نبوده و مدعو نیز عذری نداشته باشد. [/]
[=&quot]افشای سلام و رد آن ( جواب سلام دادن ): [/][=&quot]به اجماع مسلمانان، افشاء و ابتدا سلام، مستحب و سنت است و اما رد آن ، واجب و فرض عینی فوری است، اگر به فرد غایب نیز سلام رسانده شود. باید جواب سلام را بدهد. اهل سنت تصریح کرده اند که در پاسخ سلام غایب خطاب به پیام آورنده بگوید:« علیک وعلیه السلام » .[/]
[=&quot]تسمیت العاطس : [/][=&quot]کسی که عطسه کرد و گفت : الحمدلله مستحب است به او گفته شود: « یرحمک الله » واما پاسخ ان به نظر مذاهب اهل سنت مانند رد سلام واجب است؛ یعنی در پاسخ عطسه کننده باید بگوید:« یغفر الله لی و لکم » یا بگوید : « یهدیکم الله ویصلح بالکم »، اما امامیه پاسخ آن را واجب ندانسته اند. [/][=&quot] [/][=&quot][/]
[=&quot] [/]

چه بحث جالبی
چقدر اختلاف بین اهل سنت هست
این همه اختلاف بین اهل سنت نتیجه چه چیزی بوده؟

سلام خدمت دوستان عزیز

استمناع در مذهب ما ( شیعه ) حرام است ولی در مذهب عامه فقهای 4 مذهب اهل تسنن فتواهای جالب و تامل بر انگیزی در جواز استمنا داده اند.

موضوع قفل شده است