طرح موضوعات تکراری در سوره های قرآن

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
طرح موضوعات تکراری در سوره های قرآن

با سلام
خیلی خوشحالم که تونستم سایت جامعی رو پیدا کنم که در اون بتونم مسائل و مشکلاتمو مطرح کنم و برای اولین سوال میخواستم بپرسم که علت طرح موضوع مثلا داستان حضرت موسی در سورهای مختلف چیست آیا نمیشد که در یک سوره خاص اون م طلب ارائه میشد و در جای دیگری تکرار نمیشد.
باتشکر

پاسخ اجمالی:
در مورد تکرار داستان موسی (ع) در قرآن کریم باید متذکر شویم؛ اولاً: دقیقا تکرار نیست تا جنبۀ لغویت داشته باشد، بلکه در هر سوره ای به تناسب آنچه در آن سوره مطرح شده به عنوان شاهد و نمونه به نکتۀ ویژه ای از داستان موسی اشاره شده است؛ ثانیا: دلیل مطرح شدن نام حضرت موسی در قرآن بیش از انبیای دیگر شاید به جهت ویژگی های قوم بنی اسرائیل بوده است مانند: دشمنی، لجبازی، مادی گرایی و حس گرایی قوم بنی اسرائیل که البته این خصیصه در کفار زمان پیامبر (ص) و جوامع امروزی نیز بوده و هست و قرآن قصه های آنها را تکرار کرده است، تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع بدبختی نشوند. به بیان دیگر شاید بتوان گفت: علت توجه مکرر قرآن به زندگی حضرت موسی (ع) و قوم بنی اسرائیل به دلیل سرنوشت پر فراز و نشیب این قوم و شباهت بیش از حدِ مقاطعِ زندگی آنها با حیات مسلمانان است.

پاسخ تفصیلی:
سرگذشت حضرت موسی (ع)، بیش از پیامبران دیگر در قرآن تکرا ر شده و در بیش از سی سوره بیش از صد بار به ماجرای موسی و فرعون و بنی اسرائیل اشاره شده است. اگر آیات هر سوره را جداگانه بررسی کنیم، خواهیم دید که این تکرار جنبۀ لغویت ندارد، بلکه در هر سوره ای به تناسب آنچه در آن سوره مطرح شده به عنوان شاهد و نمونه به داستان موسی اشاره می شود، به علاوه چون کشور مصر وسیع تر و مردم آن دارای تمدن پیشرفته بودند و دستگاه فراعنه هم مقاوم بودند، لذا قیام موسی از اهمیت بیشتری برخوردار بود و نکات عبرت انگیز بیشتری را در بر دارد.[1]
به عبارت دیگر می توان گفت: قرآن برای آسان شدن فهم معارف سنگین، از مثل و قصه استفاده کرده است و قصه های حقیقی را به صورت گزینشی و با بهترین شیو ه ها، با هدف اصلی درس و عبرت آموزی بیان کرده است؛ و هر قصه ای را که درس و عبرت بیش تری دارد، تکرار کرده است؛ از این رو قصه های حضرت موسی (ع) بیشتر تکرار شده است.
در این جا به چند مورد عبرت آموز آن اشاره می شود:
1. موسی (ع) و فرعون:
آن دو، در دو طرف نقیض همدیگر بودند؛ یکی حق محض، و دیگری باطل محض بود؛ موسی (ع) دارای مقام "کلیم اللهی" بود امّا فرعون در نهایت کفر بود و "انا ربکم الاعلی" سر می داد؛ در حالی که کفار عصر سایر پیامبران، در گردن کشی، مثل او نبودند، ولی پیروزی نهایی از آن موسی (ع) شد که تکرار آن درس صبر برای مؤمنان، و عبرت برای کافران است.[2]
2. بنی اسراییل:
از جمله ویژگی بنی اسرائیل دشمنی، لجبازی، مادی گرایی و حس گرایی بوده که این خصیصه در کفار زمان پیامبر (ص) و جوامع امروزی نیز بوده و هست و قرآن قصه های آنها را تکرار کرده است، تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع بدبختی نشوند شاید بتوان گفت: علت توجه مکرر قرآن به زندگی حضرت موسی (ع) و قوم بنی اسرائیل به دلیل سرنوشت پر فراز و نشیب این قوم و شباهت بیش از حدِ مقاطعِ زندگی آنها با حیات مسلمانان است.
به عنوان نمونه: داستان جنگ بدر در اسلام شباهت زیادی به سرنوشت همراهان طالوت (ع) دارد. بنابر شواهد تاریخی، تعداد مجاهدان هر دو سپاه - سپاه طالوت و سپاه پیامبر اکرم (ص) 313 نفر بوده و هر دو مقابل تعداد زیادی از مشرکان به مبارزه پرداختند و در نهایت پیروز شدند.[1] قرآن به داستان طالوت و همراهانش اشاره می‏کند و پایمردی و صبر آن گروه اندک را در مقابل گروه زیادی از کافران می‏ستاید تا الگو و نمونه‏ای برای مسلمانان باشد.
در روایات فراوانی، امامان معصوم‏ (ع) به همین شباهت اشاره کرده‏اند. در یکی از آنها، خطاب به امت آمده است: شما نیز چونان بنی اسرائیل هستید و کارهای آنها را انجام خواهید داد.[3]
3. سامری:
داستان ساختن گوسالۀ طلایی، توسط سامری منافق، و پرستش آن از سوی بنی اسرائیل، و بی اعتنایی آنان به منع هارون (ع) (وصی حضرت موسی) در چهار سوره تکرار شده است تا شاید مسلمانان بیدار شوند و گرفتار فتنۀ منافقان نشوند .[4] نتیجه این که بیشتر درس ها و عبرت ها را، در سرگذشت قوم حضرت موسی (ع) می توان یافت؛ زیرا بنی اسرائیل سرپیچی های فراوانی داشتند و بیشترین عبرت و درس آموزی در سرنوشت این قوم است. خداوند در جای جای قرآن کریم به ماجرای این قوم پرداخته است. بنابراین، دقت در هر بخش از قصه های قرآن نشان می دهد که هر موردی دارای حکمت و فلسفۀ خاصی است.

[1] مکارم شیرازی، ناصر، قصه های قرآن، ص221، چاپ پنجم، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1385.

[2] مرکز الثقامة و المعارف الاسلامی، علوم القرآن عند المفسرین، ج 3، ص 399، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1375.

[3]پاسخ 897، پایگاه اسلام کوئست
[4] محمدی اشتهاردی، محمّد، قصه های قرآن، به قلم روان، ص 268 و 269، تهران، نبوی، چاپ اول، 1378.


منبع: پایگاه اسلام کوئست

با تشکر از جوابیه سریعتان داستان حضرت موسی فقط برای نمونه بود

porseshgar;41673 نوشت:
با تشکر از جوابیه سریعتان داستان حضرت موسی فقط برای نمونه بود

سلام
به نظرم جواب سوالتان هم در خلال همین مبحث داده شده البته به صورت مصداقی.

با تشکر از مطالب ارزنده تون با اجازه تون لینک منابع مرتبط با موضوع رو که در سایت راسخون پیدا کردم و فک میکنم جوابیه کاملی باشه جهت استفاده دوستان قرار میدم امیدوارم که مورد استفاده قرار گیرد
باتشکر

تکرار در آیات قرآن (1)

تکرار در آیات قرآن (2)

موضوع قفل شده است