هابیل و قابیل دو برادر از دو سنخ

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
هابیل و قابیل دو برادر از دو سنخ

داستان هابيل و قابيل به روايت قرآن كريم و نکته های قرآنی این داستان

و بخوان بر ايشان به راستى، بى فزون و كاستى، قصه دو پسر آدم: قابيل و هابيل.
چون هر دو قربان كردند به نام مَلِك جليل: قابيل به بندى از كِشت خويش و هابيل را گوسفندى از رمه خويش، فربه و گران‏مايه.
پذيرفته شد از يكى از ايشان و آن هابيل بود و پذيرفته نشد از آن ديگرى و آن قابيل بود. گفت قابيل: هر آينه بِكُشَمَت اى هابيل! تا مردمان چون ما را بينند نگويند كه اين يكى آن است كه قربان وى مقبول شده است و آن ديگرى آن است كه قربان وى مردود شده است، و وى مخذول شده است. هابيل گفت: خداى تعالى قربان كسى را پذيرد كه او راه تقوا گيرد. (مائده: 27)

اگر تو دست دراز كنى به من تا بكشى مرا، من بارى به تو دست دراز نكنم تا بكشم تو را؛ چه، من مى‏ترسم از خداوند تعالى كه عالَم را آفريدگار، وى است و عالَم و عالميان را پروردگار، وى است. (مائده: 28)

من مى‏خواهم تا تو به گردن برى بزه كشتن مرا با ديگر بزه‏هاى خويش، تا شوى از دوزخيان، و همچنين ببينند ظالمان، جزاى خويش. (مائده: 29)

سبك گردانيد بر وى تَنش، زدنِ برادر و كُشتنش. به كُشتنش شد از زيان‏كاران، بدين جهان و بدان جهان. (مائده: 30)

فرستاد خداى تعالى زاغى را كه در زمين كاويد، و گويند از آن خاك، زاغ كشته مى‏پوشيد، تا بنمايد قابيل را، كه چگونه پوشاند برادر خود هابيل را. گفت: اى واى بر من! عاجز آمدم از آنكه مانند اين زاغ باشم، و شد از پشيمانان. (مائده: 31)

1. ملاك پذيرش اعمال، تقواست. (مائده: 27)

2. تقوا و خداپرستى، عامل بازدارنده از گناه در حساس‏ترين حالت‏هاست. (مائده: 28)

3. انحراف‏هاى بشر، بيشتر از ناحيه نفس‏پرستى و نفع‏پرستى است.

4. هابيل مردى باصفا و فداكار، و قابيل مردى تاريك‏دل، بخيل و حسود بود. در نتيجه، انحراف‏ها و تبه‏كارى‏ها، به صورت تدريجى در انسان نفوذ مى‏كند، نه به صورت دفعى. براى مثال، براى آلوده شدن جوان به مواد مخدر، مراحلى وجود دارد كه سرانجام به صورت يك معتاد سخت و بينوا در مى‏آيد.

5. اصل، تقرب به خداوند است، نه قربانى؛ قربانى هر چه مى‏خواهد باشد. (مائده: 27)

6. در پذيرفتن يا نپذيرفتن عمل نزد خداوند، انگيزه، روحيه و خصلت‏ها مؤثرند.

7. ثواب، فقط به اعتبار ظاهر عمل نيست، بلكه آنچه اساس است، نيت و انگيزه عمل است.

8 . خداى سبحان در آن روز، كلاغى را فرستاد تا به بشر چيزهايى را بياموزد. پس معلم بشر، خداى تعالى است و سر نخ همه امور به دست اوست.

9. انسان بايد همواره در پى آموختن باشد، گرچه از حيوانات. پس اصل، آموختن و يادگيرى است از هر كسى و از هر كجا باشد.

10. حسد، مرز خانواده و عواطف خويشاوندى را در هم مى‏شكند. با توجه به اينكه حسادت قابيل، سبب ناديده گرفتن عاطفه برادرى‏اش با هابيل شد.

11. انگيزه بسيارى از خلاف‏كارى‏ها، مسئله حسد است. خداوند در آياتى به همگان گوشزد مى‏كند كه سرانجام حسد، چه‏قدر ناگوار است كه حتى به خاطر آن، برادر دست به خون برادر مى‏آلايد.

12. جنگ ميان حق و باطل و ستم و ستم‏گرى، در طول تاريخ بوده است.

منبع: سایت نور پورتال