جمع بندی چگونه می توان عقل را از اسارت هوای نفس نجات داد؟
تبهای اولیه
حضرت امیر المومنین میفرمایند : کم من عقل اسیر تحت هوی امیر . چه بسا عقلی که هوای نفسی او را اسیر کرده است و حکمرانی میکند .
وقتی که به این حدیث فکر میکنم احساس میکنم در مورد بعضی از گناهان چه بسا این بلا سر من هم آمده . وقتی هوای نفس با وسوسه ای شیطانی برای انجام گناهی سراغ ما می آید ما دو حالت داریم :
یا اینکه به حرف عقلمون یا همون وجدان گوش میدیم یعنی آخرت رو به دنیا نمی فروشیم
لذت کوتاه دنیا رو به رنج طولانی قیامت عوض نمیکنیم
عزت اطاعت خدا رو با ذلت اطاعت شیطان معامله نمکنیم
خلاصه قلبمون رو میزاریم رو دنده خدایی
اما گاهی میشه که عقل بیچاره تمام این حرفا رو میزنه و ما هم تمام حرفاشو میشنویم اما نمیدونم چی میشه که یهو دستور یکی دیگه رو اجرا میکنیم اینجاس که امیر المومنین میفرماید عقل من اسیر هوای نفس شده . اسیر هم که از خودش اختیاری نداره اونوقته که من به جای اینکه حرف خدا پیغمبر رو گوش کنم به راحتی گناه میکنم چون مدیر برنامه های این قلب میشه هوای نفس . حالا بیا و درستش کن
حالا دوستان با خدای من به من بگن چطور میشه این عقل بیچاره رو از این اسارت رهایی بخشید ؟؟
منتظرم
به نام خدا.
شهيد مطهري ميگن كه اراده انسان مثل خود انسانه. كار نكنه تنبل و بي مصرف ميشه. اما كار كنه توانا تر ميشه. البته تفاوت هم دارند و اون اينه كه آدم هرچقدر هم قوي با زياد كار كردن خسته ميشه ولي اراده هرچي بيشتر كار كنه شاداب تر و توانا تر ميشه.
به نظر من تنها راه اينه كه شخص يكبار از اراده اش استفاده كنه و بگه نه. فقط و فقط يكبار. دفعه دوم يكم آسون تر ميشه اين نه گفتن و اراده كردن. اما با اولين بله بعد از اون نه اراده به سر جاي اولش ( قبل از اون نه ) بر ميگرده و روز از نو و روزي از نو.
پرسش :
چگونه مي توان عقل را از اسارت هواي نفس و وسوسه هاي شیطانی، نجات داد؟
پاسخ :
برای رویارویی با شیطان، ابتدا باید دشمن و راههای نفوذ او را شناخت و او را مهار کرد و سپس وی را به عقب راند و در گام های نهایی او را به اسارت کشید.
برای فرار از دام های هوای نفس، راه های مبارزه متعددی وجود دارد که واکنش مناسب یکی از آنهاست.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «دشمنان تو از جن، ابلیس و سپاهیان او است. پس اگر نزد تو آمد و گفت: فرزندت مُرد، به خود بگو: زندگان برای مردن آفریده شده اند.
اگر آمد و گفت: مال تو از دست رفت، بگو: ستایش خدای را که میدهد و میگیرد و زکات را از من برد.
اگر آمد و گفت: مردم به تو ستم میکنند، ولی تو ستم نمیکنی بگو: روز قیامت آنان که ستم کردند گرفتارند.
اگر آمد و گفت: چه قدر نیکی میکنی، بگو: گناهان من بیش از نیکی های من است.
اگر آمد و گفت: چه قدر نماز میگزاری بگو: غفلت من از نمازهایم بیشتر است.
اگر آمد و گفت: چه قدر بخشش میکنی، بگو آن قدر که میگیرم، از آن چه میبخشم زیادتر است.
اگر گفت: چه قدر به تو ستم میکنند بگو: من بیشتر ستم کرده ام.
اگر گفت: چه قدر برای خدا کار میکنی، بگو: چه بسیار معصیت ها کرده ام». (1)
خلاصه سخن آن که :
با شناخت راه های نفوذی شیطان و هوای نفس، و واکنش مناسب در مقابل آنها می توان عقل را از اسارت هوای نفس نجات داد.
پی نوشت :
1. قمی، شیخ عباس ، سفینه البحار، ج 1، ص 100.