آیه 29 سوره محمد درباره چه کسانی سخن می گوید؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیه 29 سوره محمد درباره چه کسانی سخن می گوید؟

أَمْ حَسِبَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ (29)
آيا كسانى كه در دلهايشان مرضى هست، پنداشتند كه خدا هرگز كينه آنان را آشكار نخواهد كرد؟ لطفا بگویید منظور آیه چه کسانی است؟

[=verdana]أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يخُْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانهَُمْ(29)
وَ لَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِيمَهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فىِ لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكمُ‏ْ(30)

بلكه اين بيماردلان پنداشته‏اند كه خدا كينه‏هاى درونى‏شان را بيرون نمى‏كند (29).
و ما اگر بخواهيم تك تك آنان را به تو نشان مى‏دهيم ولى تو خودت ايشان را هم به علامت‏هايشان خواهى شناخت و هم به لحن سخنانشان مى‏شناسى و خدا از اعمال شما اطلاع دارد (30).
در حديث معروفى از" ابو سعيد خدرى" نقل شده است كه مى‏گويد:
لحن القول بغضهم على بن ابى طالب، و كنا نعرف المنافقين على عهد رسول اللَّه ببغضهم على بن ابى طالب:" منظور از" لحن القول" بغض على بن ابى طالب ع است، و ما منافقان را در عصر پيامبر ص از طريق عداوت با على ع مى‏شناختيم"

في قلوبهم مرض دشمنان امير المومنين بوده و هستند البته بنا به روايت ابو سعيد خدري :Mohabbat:

مضمون حديث ابو سعيد خدري را جمعى از بزرگان" اهل سنت" در كتابهاى خود نقل كرده‏اند از جمله" احمد" در كتاب" فضائل" و" ابن عبد البر" در" استيعاب" و" ذهبى" در" تاريخ اول الاسلام" و" ابن اثير" در" جامع الاصول" و" علامه گنجى" در" كفاية الطالب" و" محب الدين طبرى" در" رياض النضرة" و" سيوطى" در" در المنثور" و" آلوسى" در" روح المعانى" و گروه ديگرى در كتابهاى خود آورده‏اند، و نشان مى‏دهد يكى از روايات مسلمى است كه از پيغمبر گرامى اسلام نقل شده (براى توضيح بيشتر به" احقاق الحق" جلد سوم صفحه 110 به بعد مراجعه فرمائيد).

باسمه تعالی

با سلام و تشکر
قال محمد بن العباس رحمه الله حدثنا عبد العزيز بن يحيى عن محمد بن زكريا عن جعفر بن محمد بن عمارة قال حدثني أبي عن جابر عن أبي جعفر محمد بن علي ع عن جابر بن عبد الله رضي الله عنه قال لما نصب رسول الله ص عليا ع يوم غدير خم قال قوم ما يألو برفع ضبع ابن عمه فأنزل الله تعالى (زمانیکه پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر حضرت علی علیه السلام را به امامت منصوب کرد، عده ای گفتند که ایشان در بالا بردن بازوی پسر عمویش کوتاهی نمی کند که خداوند این آیه را نازل کرد)أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ.
ثم قال سبحانه مخبرا عن حالهم وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ.
قال محمد بن العباس حدثنا محمد بن حريز عن عبد الله بن عمر عن الحمامي عن محمد بن مالك عن أبي هارون العبدي عن أبي سعيد الخدري قال قوله عز و جل وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ قال بغضهم لعلي ع
و قال أيضا حدثنا أحمد بن إدريس عن أحمد بن محمد بن عيسى عن الحسن بن محبوب عن علي بن رئاب عن ابن بكير قال قال أبو جعفر ع إن الله عز و جل أخذ ميثاق شيعتنا بالولاية فنحن نعرفهم فِي لَحْنِ الْقَوْلِ.
تشکر:Gol:

هیوا;40553 نوشت:
أَمْ حَسِبَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ (29)
آيا كسانى كه در دلهايشان مرضى هست، پنداشتند كه خدا هرگز كينه آنان را آشكار نخواهد كرد؟ لطفا بگویید منظور آیه چه کسانی است؟

[=Century Gothic]با سلام

كلمه «ضَغن» به معناى كينه شديد است.
حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: هر كس چيزى را به راز در دل نگه دارد، در لابلاى سخنان و در چهره‏اش نمايان مى‏شود.

هنگامى كه رسول خداصلى الله عليه وآله در غدير خم، حضرت على‏عليه السلام را به جانشينى خود منصوب كرد، بعضى گفتند: محمّد در بالا بردن بازوى پسر عمويش (از تعصّب فاميلى و فاميل مدارى) كوتاهى نمى‏كند.
آنگاه اين آيات نازل شد.:Sham:
1- از ستّار بودن خداوند سوءاستفاده نكنيم. «ام حسب»
2- رسوايى گنهكاران مخصوص قيامت نيست، بلكه در دنيا نيز امكان رسوائى هست. «يخرج اللّه اضغانهم»
3- با افشاگرى، منافقان را رسوا و خواب خوش را از آنان بگيريم. «ولو نشاء لاريناكهم...»
4- حسادت و كينه، از عوامل بروز بيمارى نفاق و دورويى است. «فى قلوبهم مرض... اضغانهم»
5 - خلق و خوى درونى انسان، در قيافه و چهره تأثير گذار است و سيماى انسان تا حدود زيادى بيانگر سيرت اوست. «فلعرفتهم بسيماهم»
6- نه فقط اصل سخن، بلكه لحن سخن نيز بايد مؤدّبانه باشد. بى‏ادبى منافقان در سخن گفتن، نفاق درونى آنان را آشكار مى‏سازد. «لتعرفنّهم فى لحن القول»
تفسیر نور

***********************************
[=Century Gothic]منافقان را از لحن گفتارشان مى توان شناخت در اين آيات باز هم به بحثى ديگر از صفات و نشانه هاى منافقين اشاره مى كند.
و مخصوصا بر اين معنى تاءكيد دارد كه اينها تصور نكنند براى هميشه مى توانند چهره درونى خود را از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و مؤ منان مكتوم دارند، و خود را از رسوائى بزرگ برهانند.
نخست مى گويد: ((آيا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است گمان كردند خدا كينه هاى شديدشان را ظاهر نمى سازد))؟!
(ام حسب الذين فى قلوبهم مرض ان لن يخرج الله اضغانهم ). ((اضغان )) جمع ((ضغن )) (بر وزن حرص ، و همچنين بر وزن عقد) به معنى كينه شديد است .

آرى آنها در درون دل كينه شديدى نسبت به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و مؤ منان داشته و هميشه منتظر فرصتى بودند كه ضربه اى بر آنها وارد كنند، قرآن به آنان هشدار مى دهد، تصور نكنند هميشه مى توانند چهره واقعى خود را مكتوم دارند.

لذا در آيه بعد مى افزايد: ((اگر بخواهيم آنها را به تو نشان مى دهيم ، تا آنها را با قيافه هايشان بشناسى ))! (و لو نشاء لاريناكهم فلعرفتهم بسيماهم ).
در چهره هاى آنها علامتى مى گذاريم كه با مشاهده آن علامت از نفاقشان آگاه شوى ، و به ((راءى العين )) آنها را ببينى .
تفسیر نمونه

موضوع قفل شده است