ابعاد روزه

بعد مادي ان همان غذا نخوردون و نياشاميدن و ....ترك افعالي كه باعث باطل شدن روزه مي شود

بعد معنوي ان هم همان اطاعت اوامر الهي و انجام وظيفه بندگي در مقابل مولا است

شايد بهترين مثالي كه مي توان زد نماز است

بعد مادي نماز همان ركوع و سجود و....

و بعد معنوي ان هم اطاعت از دستورات مولا و به جا اوردن وظيفه بندگي و از ملزومات ان هم طهارت روح ،‌ دوري جستن از فحشا و منكر و.....

روزه هم همين طور

با سلام

ببينيد بزرگوار

همان طور كه در تايپك بالا گذشت روزه داراي دوبعد مادي و معنوي است و هر بعد ان در جايگاه خود ارزش و اعتبار دارد و به جاي خود مهم است و شايد نتوان گفت كدام مهمتر است و جلوتر

اين كه برخي از اعمال مبطل روزه اند به جاي خود صحيح است و درست از طرفي برخي از اعمال انسان هم هستند كه از مبطلات روزه نيستند ولي ارتكاب به ان اعمال از ارزش و درجه روزه مي گاهد همان طور كه عدم حضور قلب در نماز از ارزش و اعتبار ان مي گاهد و فقط نشست و برخاست براي انسان مي ماند

براي روزه نمي تواند اعمالي كه فعل تلقي نمي شوند را از مبطلات روزه دانست ولي مي توان انها را از كاهنده ارزش و درجه روزه دانست

روايت پيامبر كه يادمان است كه برخي از اصحاب پيامبر روزه بودند و غيبت كردند و پيامبر بدانها فرمود غذا بخورديد كه با گوشت بدن برادر خود افطار كرديد

بزرگوار

اين اعمال را حال به هر دليل از مبطلات روزه نشمرده اند-- اعلام مبطلات روزه دست فقيه است و فقيه هم از روايات و قران استنباط مي كند-- شايد بدين جهت بود كه از حوزه افعال خارج است و در حوزه اخلاق است و مي دانيم كه حوزه اخلاق جدا از فقه است

از مسائل اعتباري كه فعل نيست و باز مبطل روزه است فقط دروغ بستن به خدا و پيامبر خداست كه روزه را باطل مي كند

البته گناهاني مانند غيبت و تهمت و دروغ و حتي ديكر افعال مانند دزدي و .....كه فردي با دهان روزه انها را انجام دهد گناه كرده است و معصيت ولي ضرري به روزه ايشان وارد نميكند هرچند از اعتبار روزه و درجه ان مي كاهد

براي درك بيشتر اين مساله نماز را مثال بزنيم
فردي شراب مي خورد ولي باز نماز مي خواند و حضور قلب ندارد ولي باز نماز مي خواند دروغ مي گويد ولي باز نماز مي خواند و..........

مي شويد اين جمله را توضيح فرماييد ؟؟

منظور تان؟؟؟