آیا شب قدر الان هم وجود داردیا فقط مربوط به زمان پیغمبر بوده است؟

شب قدر مربوط به همه زمانها است ومنحصر به زمان پیامبر به تنهایی نیست واز قدیم الایام سیره بزرگان این بوده که این شبها را احیا داشته اند وبه مناجات با خداوند مشغول بوده اند

بر دشمنان ما به سوره قدر احتجاج کنید پیروز میشوید به خدا قسم این سوره دلیل و حجه خداوند بر مردم بعد از رسول خدا میباشد و آن نهایت علم ماست
چه اینکه در این سوره دارد تنزل الملائکه ...و تنزل فعل مضارع میباشد نه ماضی یعنی فرود میآیند نه فرود آمدند و معنای مضارع یعنی در آینده هم می آیند و نیز فرمود از مخالفین بپرسید حال که فرود می آیند و دست خالی بر می گردند؟یا اینکه خدمت کسی می ایند و انجام ماموریت می کنند ؟اگر دست خالی برگردند که کاری لغو است و اگر بر کسی نازل می شوند آن کس جز ولی خدا و خلیفه رسول خدا و امام زمان است؟
از جناب نوری برای طرح این سوال ممنون میشود!!!

يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ خَاصِمُوا بِ حم وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ فَإِنَّهَا لِوُلَاةِ الْأَمْرِ خَاصَّةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص کافی ج1 ص 249

ای جماعت شیعه بر مخالفین ما به( سوره حم دخان) مخاصمه کنید،حم قسم به این کتاب روشنگر ،بی گمان ما قرآن را در شبی مبارک فرو فرستادیم .همانا ما بیم دهنده ایم .البته این (آیات شریفه ) فقط برای والیان امر بعد رسول خدا میباشد:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

امور از جانب خدا در شب قدر بر پیامبر و جانشینانش وارد میشود چنین و چنان انجام بده در مورد کاری که به آن علم دارند

با سلام

در تفسیر برهان از شیخ طوسی از ابوذر روایت شده که گفت:

به رسول خدا (ص) عرض کردم یا رسول الله آیا شبقدرشبی است که در عهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل می شده و چون از دنیا می رفتند نزول امر در آن شب تعطیل می شده است؟
فرمود: «نه بلکه شبقدر تا قیامت هست » (1)

امام جواد(ع) در بیان حقایق شب قدر فرموده‌اند:

[=Impact]به نام خدا
[=Impact]گاهی اوقات آدم با دیدن برداشتهای من در آوردی یعضیها از قرآن و روایات معصومین به یاد این سخن امام علی علیه السلام می افته؛ خیلی قشنگه با هم نگاه کنیم

آخَرُ قَدْ تَسَمَّى عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ أَضَالِيلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ أَشْرَاكاً مِنْ حِبَالِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ قَدْ حَمَلَ الْكِتَابَ عَلَى آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَى أَهْوَائِهِ يُؤْمِنُ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ يُهَوِّنُ كَبِيرَ الْجَرَائِمِ يَقُولُ أَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ وَ فِيهَا وَقَعَ وَ يَقُولُ أَعْتَزِلُ الْبِدَعَ وَ بَيْنَهَا اضْطَجَعَ فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَيَوَانٍ لَا يَعْرِفُ بَابَ الْهُدَى فَيَتَّبِعَهُ وَ لَا بَابَ الْعَمَى فَيَصُدَّ عَنْهُ فَذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ خطبه 87 نهج البلاغه

و ديگرى كه خودرا دانشمند داند، و بهره‏اى از دانش نبرده، ترّهاتى چند از نادانان، و مايه‏هاى جهلى از گمراهان به دست آورده، دامهايى از فريب و دروغ گسترده. كتاب خدا را به رأى خويش تفسير كند، و حقّ را چنانكه دلخواه اوست تعبير كند. - مردم- را از بلاهاى سخت ايمن دارد، و گناهان بزرگ را، آسان شمارد. در كارهاى شبهه‏ناك افتاده است و گويد: چون شبهه‏اى باشد باز ايستم. در بدعتها آرميده است و گويد: اهل بدعت نيستم. صورت او صورت انسان است، و دل او دل حيوان. نه راه رستگارى را مى‏شناسد، تا در آن راه رود، و نه راه گمراهى را تا از آن باز گردد، چنين كسی، مرده‏اى است ميان زندگان.

آنچه در خطبه 235 نهج آمده این چنین است:

بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ

یعنی پدر و مادرم بفدای تو ای رسول خدا بی گمان با موت تو بریده شد چیزی از نبوت و اخبار آسمانی که با موت دیگران بریده نشد:Gol:

آیا معنی سخن حضرت این است که دیگر چیزی یا کسی از آسمان پایین نمی آید؟یا اینکه حضرت می فرماید آنچه با مرگ تو از نبوت و اخبار آسمانی بریده شد با مرگ کس دیگری بریده نشدمگر نه این است که پیامبر اکرم ختم پیامبران و گشاینده در هایی از معرفت خدا بودند که کس دیگری نتوانست آن را بگشاید؟و با فقدان ایشان دیگر کسی بالاتر از ایشان نمی تواند دری باز کند
بنا بر این چون آنچه را ایشان برای امتش به ارمغان آوردند هیچ پیامبری برای امتش نیاورد پس آنچه با رفتن ایشان منقطع شد با رفتن کس دیگری منقطع نشد :Gol:

اما بر اساس عقل و نقل انچه پیامبر اکرم به وسعت و بزرگیشان از خدا در یافت کردند به امام علی علیه السلام و ایشان به ترتیب به امامان و جانشینان بعد از خودشان منتقل کردندبه حضرت علی ع فرمودند

إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِير:Gol:
(قسمتی از خطبه 192)

تو هر آنچه من می شنوم ،می شنوی و هر آنچه من می بینم می بینی مگر اینکه پیامبر نیستی بلکه وزیر هستی:Gol:

بنابر این هر آنچه را پیامبر ص به یکبار در یافت نمودند امام علی نیز از پیامبر بی کم و کاست در یافت نمودند و به همان دلیلی که پیامبر موظف نبودند از طرف خودشان همه را بیرون بریزندبلکه باید منتظر اجازه می بودند

وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِين ‏ 44 و 45و46و47 حاقه
اگر از سوی خود چیزی بی دلیل نسبت دهد از او قسم میگیریم سپس رگ گردن او را میبریدیم و شما هم مانع نبودید

لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَه‏ 16 و 17 و18 و 19 قیامه
زبانت را به عجله به بیانش نجنبان که همانا جمع و بیانش بر عهده ماست پس وقتی که ما بر تو خواندیم به دنبال ما بر خوان که بیانش با ماست

ائمه نیز این اجازه را در شب قدر از طرف خدا وند با نزول روح و فرشتگان دریافت می نمایند

به سخن امام باقر ع توجه کنید :Gol:

[=B Badr]إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمَّا أُسْرِيَ بِهِ لَمْ يَهْبِطْ حَتَّى أَعْلَمَهُ اللَّهُ جَلَّ ذِكْرُهُ عِلْمَ مَا قَدْ كَانَ وَ مَا سَيَكُونُ وَ كَانَ كَثِيرٌ مِنْ عِلْمِهِ ذَلِكَ جُمَلًا يَأْتِي تَفْسِيرُهَا فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ كَذَلِكَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع قَدْ عَلِمَ جُمَلَ الْعِلْمِ وَ يَأْتِي تَفْسِيرُهُ فِي لَيَالِي الْقَدْرِ كَمَا كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ السَّائِلُ أَ وَ مَا كَانَ فِي الْجُمَّلِ تَفْسِيرٌ قَالَ بَلَى وَ لَكِنَّهُ إِنَّمَا يَأْتِي بِالْأَمْرِ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى فِي لَيَالِي الْقَدْرِ إِلَى النَّبِيِّ وَ إِلَى الْأَوْصِيَاءِ افْعَلْ كَذَا وَ كَذَا لِأَمْرٍ قَدْ كَانُوا عَلِمُوهُ أُمِرُوا كَيْفَ يَعْمَلُونَ فِيه‏:Gol:

الكافي ج : 1 ص : 252

چون رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را بمعراج بردند، فرود نيامد تا اينكه خداوند علم گذشته و آينده را باو آموخت و مقدار زيادى از آن علم مجمل و سر بسته بود كه تفسير و توضيحش درشب قدر مى‏آمد، على بن ابى طالب عليه السلام هم مانند پيغمبر بود، علوم مجمل را ميدانست و تفسيرش در شبهاى قدر مى‏آمد، مانند آنچه براى پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله بود، مرد سائل گفت: مگر در آن علوم مجمل و سر بسته تفسيرى نبود؟ فرمود: چرا، ولى در شبهاى قدر از طرف خداى تعالى بپيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و اوصياء نسبت بآنچه ميدانند دستور مى‏آيد كه چنين و چنان كن و در آن شب دستور ميگيرند كه نسبت بآنچه ميدانند چگونه رفتار كنند:Gol:

اما شما ها ای خواننده های عزیز و گرامی شما رو به خدا این مطلب ابهامی داره ایا لازمه که ما قرآن و روایاتو تفسیر به رای کنیم ؟شما قضاوت کنین حق یارتون :Gol::hamdel:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

جناب نوری

به نظر شما آیا اگر پاسخی به مطالب حضرتعالی داده شود فرقی در اعتقادات یا تفکرات شما می کند؟؟؟!!!

تجربه نشان داده که این امر امکان پذیر نیست.

پس کاش تفکرات نو و بدیعتان را برای خود نکهدارید و یا اعلام پیامبری کنید و خود و ما را راحت کنید!!!

ولی دلم نمیاد یک مطلبی رو نگم و برم دقت کنید اگر بخواهیم بعضا ماضی و مضارع را به جای همدیگر ترجمه کنیم خیلی مشکلات برای دوستانی که تفکراتی مثل اهل سنت و یا وهابی دارند مانند حضرتعالی پیش خواهد آمد.

باتشکر - یاعلی

[=B Badr][=Courier New]به نام خدا
[=B Badr][=Courier New]در استدلال آقای نوری چند نکته قابل ملاحظه هست شما هم همراهی کنیین بینیم این ملاحظات جا داره یا نه ؟

[=Courier New]1- ایشون برای این که اثبات کنه (تَنَزَّلُ ) در[=Times New Roman]"[=B Badr] تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر [=Times New Roman]"[=B Badr] فعل مضارع نیست دلیلش اینه که گاهی اوقات فعل مضارع به معنی گذشته و ماضیه

[=B Badr][=Courier New]از لحاظ منطقی این جوره که بگیم :فردا حتما بارون میاد چون بعضی وقتا تابستون بارون میاد !!!!

[=B Badr][=Courier New]به نظر شما این جور استدلال کردن درسته؟ یا اینکه بگیم شما آدم دروغگویی هستی چون بعضی آدما دروغگو اند !!!
[=B Badr][=Courier New]مگه اینکه آدم متخصص استدلال باشه که اینجور [=B Badr][=Courier New]استدلال اختراع کنه !!

[=B Badr][=Courier New]یکی میگفت من متخصص استدلالم؛پرسید یعنی چیکار میکنی ؟گفت برا هرچی استدلال می کنم .صابخونه چایی آورده بود دوتا استکان ،ایشون گفت مثلا من اثبات میکنم تو سینی سه استکان چاییه.گفتند آخه چه جوری ؟گف ببین این یه استکان چایی!اینم دو استکان چایی !یه استکان و دو استکان میشن چند استکان ؟؟ سه استکان !!!!پس اینجا سه استکان چایی هس.

[=B Badr][=Courier New]صابخونه هم یه استکانو جلو رفیقش گذاشت و یکیشو جلو خودش و به جناب متخصص گفت :سومیش هم مال تو ، برش دار!!!!!!!

[=B Badr][=Courier New]2-از لحاظ ادبی گاهی اوقات فعل ماضی حال یا آینده معنا میشه و گاهی هم مضارع ،گذشته معنی میشه اما قانون داره و قانونش هوس آقای نوری نیس.

[=B Badr][=Courier New]مثلا اگه فعل ماضی بعد از کلمات شرط قرار بگیرن آینده معنی میشن مثل : "ان ذهب علی ذهبت" نمیگیم اگه علی رفت من هم رفتم معناش اینه که اگه علی بره منم میرم

[=B Badr][=Courier New]یا اینکه حکایت حال ماضی باشه مثلا پارسال با دوستا رفتین کوه یا دریا ،چه میدونم هرجا که رفتین بعد حالا دور هم جمعین دارین واسه هم تعریف میکنین،میگین آره مثلا همه تو اتاق خوابیده بودیم علی بلن میشه آب بخوره میافته سر سعید، سعید هم نصفه شبی جیغ میکشه .

[=B Badr][=Courier New]خوب ببینین میگید بلن میشه ،میافته،جیغ میکشه همشو مضارع میگین و لو پارسال اتفاق افتاده به این میگن حکایت حال ماضی یا آینده در گذشته

حال " تَنَزَّلُ الْمَلائِكَة ُ"به کجای این حرفا میخوره که معناش گذشته باشه؟

[=B Badr][=Courier New]3-می فرماین اگه هم مضارع باشه فقط مال زمان زنده بودن پیامبره بعد رحلت ایشون از کار میافته و یهو ماضی میشه !!!جل الخالق به حق چیزای نشنیده!!!!!

[=B Badr][=Courier New]یه استکان چایی بخورین دو باره میام سراغتون :Mohabbat:

به نام خدا و با آرزوی قبولی نماز و روزه هاتون

مشکل آقای نوری اینه که فکر میکنه اگه شب قدری باشه و نزول روح و فرشتگان ، باید برای پیامبر یا امام باشه و با توجه به اینکه قبل از اسلام امام نبوده و در دورانی هم فترت نبوت بوده یعنی یه مدتی فرستادن پیامبر تعطیل بوده و پیامبری وجود نداشته ،پس کسی نبوده که روح و فرشتگان بر او نازل شوند نتیجه اینکه شب قدر بی شب قدر!!!


:Ealam:البته از آقای نوری بخاطر طرح سوالاتشون و جولان فکریشون و همچنین حضورشون در سایت جدا" تشکر میکنم و از مسئولین سایت هم می خوام که سعه صدر شون در طرح مسائل علمی بیشتر باشه و اجازه بدن دوستان راحتتر حرف بزنن ودر واقع هر چه می خواهد دل تنگشان بگن البته محترمانه:khandeh!:

اما جواب سوالشون روشنه؛ شب قدر همیشه بوده و خواهد بوداز وقتی که خدا اسمون و زمین رو آفریده شب قدر رو آفریده و تا قیامت هم ادامه داره ،همینطور نزول روح و فرشتگان؛ از زمان حضرت آدم ع شب قدر و نزول ملائک بوده تا قیامت نزول ملائک بر پیامبران بوده و بعد از ایشون بر وصی و جانشینشون بوده تا برسه به پیامبر خودمون و بعد از ایشون هم برای امامان و الان هم بر وجود مقدس امام زمان عج الله فرجه الشریف نازل میشن


اما اینکه گفتین دوره فترت که پیامبر نبوده بر کی نازل می شدند؟،

جواب اینه که بر جانشین شون نکنه می خوای بگی چون پیامبر نبوده وصی و جانشین هم نداشته؟و زمین از حجت خدا خالی بوده!!
:Gig:

به نام خدا

همه می دونیم که همه پیامبران وصی و جانشین داشتند یعنی صد و بیست و چار هزار نبی و صد و بیست و چار هزار وصی

پس اگه زمانی فترت نبوت بوده به معنی این نیست که زمین از حجه خدا خالی بوده

[=Courier New]امام صادق ع: مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا الْحُجَّةُ يُعَرِّفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى سَبِيلِ اللَّهِ
[=Courier New]
[=Courier New]– هیچگاه زمین بدون حجت خدا که حلال و حرام رابشناسد و مردم را به راه خدا بخواند ، نبوده
[=Courier New]
[=Courier New]می فرمایند: إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ الْأَرْضَ بِغَيْرِ عَالِمٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْرَفِ الْحَقُّ مِنَ الْبَاطِلِ
[=Courier New]
[=Courier New]-خداوند هیچگاه زمین را ب[=Courier New]دون عالم رها نکرده وگرنه حق از باطل شناخته شده نمی شد
[=Courier New]
[=Courier New]و : إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَتْرُكَ الْأَرْضَ بِغَيْرِ إِمَامٍ عَادِلٍ
[=Courier New]
[=Courier New]–خداوند بزرگتر از آن است که زمین را بدون امام عادل رها کند
[=Courier New]
[=Courier New]امام علی ع : اللَّهُمَّ إِنَّكَ لَا تُخْلِي أَرْضَكَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ عَلَى خَلْقِكَ
[=Courier New]
[=Courier New]–خدایا !تو زمینت را از حجت بر خلقت خالی نمی گذاری
[=Courier New]
[=Courier New]امام محمد باقر ع: وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ ع إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَادِهِ
[=Courier New]
[=Courier New]– بخدا قسم هرگز خداوند از زمانی که آدم ع وفات نمود ،زمین را خالی از امامی که باعث هدایت بسوی خدا باشه ،رها نکرده و زمین هیچ گاه بدون حجت نمی ماند الكافي ج : 1 ص :178و 179
[=Courier New]
[=Courier New]پس معنای فترت ، فترت در فرستادن رسول بوده که وحی پیامبری دریافت کنه ، نه اینکه پیامبری که رفته دیگه جانشین و وصی نداشته !
[=Courier New]
[=Courier New]ضمنا بر وصی او وحی پیامبری نازل نمی شده یعنی گستره نبوت افزوده نمی شده اما وحی تسدیدی یا اجرایی نازل میشده یعنی همین دستورات و مقدراتی که شب قدر می اومده .:Sham:
[=Courier New]
[=Courier New]