محمد بن مسلم مي گويد: ابو حنيفه خدمت امام صادق عليه السلام رسيد، عرض كرد من پسر شما موسى(عليه السلام) را ديدم نماز مىخواند و مردم از جلو او در رفت و آمد هستند ، و آنها را نهى نكرد با اينكه چنين كارى صحيح نيست. فرمود: پسرم را صدا بزنيد بيايد. وقتى حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام آمد، امام صادق فرمود: پسرم ابو حنيفه مىگويد تو نماز مىخواندهاى مردم در جلوت در رفت و آمد بودهاند آنها را نهى نكردهاى. موسي بن جعفر عليه اسلام فرمود: نَعَمْ يَا أَبَتِ إِنَّ الَّذِي كُنْتُ أُصَلِّي لَهُ كَانَ أَقْرَبَ إِلَيَّ مِنْهُمْ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ. صحيح است پدر جان، آن كس كه براى او نماز مىخواندم از مردم به من نزديكتر بود. خداوند مىفرمايد وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيد. امام صادق عليه السلام او را به سينه چسبانيد و فرمود: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا مُودَعَ الْأَسْرَارِ پدر و مادرم فدايت اى خزينه اسرار
[="]كافي، ج3، ص:[/][="]297 [/][="]، بحار الأنوار ج48، ص: 171[/]