حريم خصوصي همسران زير يك سقف

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حريم خصوصي همسران زير يك سقف

بسياري از مشكلات زناشويي ناشي از احترام نگذاشتن به حريم خصوصي يكديگر و خدشه‌دار كردن آن است.ما براي كامل‌تر شدن ازدواج مي‌كنيم نه عوض شدن و تبديل شدن به موجودي كه همسرمان مي‌خواهد.
زندگي مشترك به معني به شراكت گذاشتن همه چيز با همسرمان است، اما در اين بين نمي‌توان انكار كرد كه هر انساني مستقل از ديگران است، همان‌طور كه كودك از والدينش يا حتي خواهر يا برادر دو قلويش مستقل است. اين استقلال به معني آن است كه هر يك از ما به‌تنهايي براي خود قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاري كه در ذهنمان مي‌پرورانيم و اهداف شخصي‌مان و مجموعه رفتاري كه از شخصيت ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي كه ما را به خودمان مي‌شناساند، در واقع خود واقعي ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.

حال شايد بپرسيد رابطه اين استقلال و حريم خصوصي با زندگي مشترك چيست. بايد گفت كه بسياري از مشكلات زناشويي ناشي از احترام نگذاشتن به حريم خصوصي يكديگر و خدشه‌دار كردن آن است. مي‌خواهيم با توضيح بيشتر درباره حريم خصوصي و با پيشنهاد راهكارهايي شما را در اين زمينه آگاه‌تر كنيم.

هر كس صاحب حريم خود

وقتي 2 نفر با هم ازدواج مي‌كنند، روي همسرشان احساس مالكيت دارند و گاهي به خودشان حق مي‌دهند كه در مورد همه چيز همسرشان تصميم بگيرند. وقتي انساني كه ذاتا آزاد و مستقل است حق تصميم‌گيري براي خود نداشته باشد و به اصطلاح حريم خصوصي براي خود قائل نباشد، 2 اتفاق ممكن است رخ دهد؛ يا از اين‌كه حريم خصوصي خود را از دست داده احساس بدي پيدا مي‌كند كه به پرخاشگري و عصبي بودن مي‌انجامد، يا به شخصيتي وابسته تبديل مي‌شود كه بدون همسرش نمي‌تواند هيچ كاري انجام دهد و از خود هيچ چيز ندارد.

همسران بايد به حريم خصوصي هم احترام بگذارند. اين به آن معنا نيست كه زن و شوهر از فكر و احساس هم بي‌خبر باشند و برايشان مهم نباشد كه درون همسرشان چه مي‌گذرد، بلكه به آن معناست كه به احساسات و افكار او احترام بگذارند و حقوق طبيعي‌اش را سلب نكنند. لحظه‌هايي كه همسرتان مي‌خواهد تنها باشد و در خلوت خودش باشد، فعاليت‌هاي مورد علاقه او كه ممكن است شما اصلا به آنها علاقه نداشته باشيد، حساسيت‌هاي رفتاري و اخلاقي‌اي كه ممكن است شما به آنها حساس نباشيد و... جزو حريم خصوصي هر فردي است كه قابل احترام هم هست.



يادتان نرود كه همسران مالك هم نيستند، بلكه شريك زندگي همديگرند و وظيفه‌شان اين است كه هر كاري را با مشورت همديگر انجام دهند،


نه اين‌كه صددرصد به حرف هم گوش بدهند. اگر بخواهيد با فردي زندگي كنيد، كه مجبور باشيد همان‌طور كه او مي‌خواهد رفتار كنيد و خودتان را فراموش كنيد زندگي برايتان كسالت بار خواهد شد و بعد از مدتي خسته مي‌شويد و احساس مي‌كنيد خوشبخت نيستيد. ما براي كامل‌تر شدن ازدواج مي‌كنيم نه عوض شدن و تبديل شدن به موجودي كه همسرمان مي‌خواهد. همه ما با مجموعه‌اي از خصوصيات مثبت و منفي وارد زندگي مشترك مي‌شويم كه خودمان هم بعد از مدتي مي‌توانيم راجع به رفتارمان قضاوت كنيم و ببينيم كه نقاط قوت و ضعفمان كجاست. همسران بايد در بهتر شدن به هم كمك كنند و بهتر شدن و تكامل هيچ فردي را خسته نخواهد كرد. چيزي كه همسران را از زندگي با هم خسته مي‌كند، اين است كه خود را فراموش مي‌كنند و فقط از ديد همسرشان به خود نگاه مي‌كنند و خودشان نيز براي حريم خصوصي خود احترام قائل نيستند.

خلاف خيلي‌ها كه فكر مي‌كنند داشتن حريم خصوصي در زندگي مشترك با تعهدي كه زن و شوهر به هم دارند منافات دارد، بايد گفت كه اصلا اين‌گونه نيست؛ چرا كه حريم خصوصي به معني خودخواهي و بي‌اهميتي به همسر و خانواده نيست، بلكه به معني آن است كه همان‌طور كه به همسر و كانون خانواده احترام مي‌گذاريم به خود نيز احترام بگذاريم و از همسرمان هم انتظار داشته باشيم به حريم خصوصي ما احترام بگذارد. در اين‌كه همه زوج‌ها بايد رضايت همسران خود را جلب كنند شكي نيست، اما اين يعني به جاي اين‌كه از همسر خود بي‌چون و چرا اطاعت كنيم، راجع به همه چيز با او مشورت كنيم و با هم به گفتگو بپردازيم تا بتوانيم بهترين گزينه‌ها و راه‌ها را با كمك و راهنمايي هم انتخاب كنيم. ما بايد عقايد و افكارمان را به كار ببريم نه اين‌كه آنها را فراموش كنيم و به عقايد و افكار همسرمان وابسته شويم. درست است كه گاهي بايد در زندگي گذشت كنيم و به حرف همسرمان گوش دهيم، اما نه در همه مواقع. افرادي كه حريم خصوصي خود را از بين برده‌اند، افرادي وابسته و بي‌انگيزه به زندگي‌اند چون از علايق و افكار و روياهايشان و در واقع از خودشان چيزي باقي نمانده كه بخواهند با آن زندگي كنند.

مرا همان‌طور كه هستم بخواه



زندگي مشترك خواه ناخواه در رفتار افراد تغييراتي به وجود مي‌آورد. اما شخصيت اصلي افراد در زندگي مشترك فرقي نخواهد كرد. مثلا شخصي كه برون‌گراست، نمي‌تواند بعد از ازدواج درون گرا شود و.... پس چيزي كه مهم است اين است كه قبل از ازدواج به شخصيت و رفتارهاي همسر آينده‌مان دقت كنيم و اگر او را انتخاب كرديم، خيلي به اميد تغيير او نباشيم و همسرمان را همان‌طور كه هست بخواهيم و در راستاي تكامل هم، قدم برداريم.


اگر همسران همديگر را باور كنند و شخصيت يكديگر را بشناسند و بپذيرند، بسياري از مشكلاتشان حل خواهد شد. چه بسيارند زوج‌هايي كه بعد از چند سال زندگي هنوز سر مسائلي كه در ابتداي زندگي با هم بحث مي‌كردند مشكل دارند، در صورتي كه يك مساله را در زندگي يا بايد حل كرد يا هضم. درصد بالايي از مشكلات به خاطر اين است كه ما مي‌خواهيم شخصيت همسرمان را آن‌طور كه دوست داريم تغيير دهيم، در صورتي كه بايد او را آن‌طور كه هست دوست بداريم.

يادتان باشد حريم خصوصي بايد در چارچوب زندگي زناشويي بگنجد و مانع رسيدگي به وظايفتان در زندگي نشود. بدانيد كه گاهي براي اين‌كه بتوانيد به زندگي مشترك خود ادامه دهيد و همسرتان را راضي نگاه داريد، مجبور مي‌شويد حريم خصوصي خود را كمي تغيير دهيد و با شرايطتان وفق دهيد. با كمي خلاقيت و تغيير، مي‌توانيد به هر دوي اينها برسيد.

فوايد يك حريم خصوصي

1 - انساني كه به حريم خصوصي‌اش احترام گذاشته مي‌شود، عزت نفس و اعتماد به‌نفس كافي براي زندگي دارد.

2 - داشتن حريم خصوصي به انسان انگيزه پيشرفت در زندگي و مقابله با مشكلات آن را مي‌دهد.

3 - انسان در حريم خصوصي‌اش به خودش اهميت مي‌دهد و به خودش مي‌انديشد. اين فرصتي است كه با خود روبه‌رو شود و رفتار و اعمال خود را مورد قضاوت قرار دهد و به اصلاح آنها بپردازد.

4 - انسان در خلوت خود بدون ريا و تظاهر و بدون اثر گرفتن از هيچ چيز و هيچ كس به تفكر مي‌پردازد و نتايج بهتر و دقيق‌تري خواهد گرفت.

5 - كسي كه حريم خصوصي‌اش را محترم بشمارد، به حريم خصوصي ديگران نيز احترام خواهد گذاشت و همين در ايجاد ارتباطش با ديگران و بخصوص همسرش تاثير مثبت دارد.

چگونه به حريم خصوصي خود احترام بگذاريم

توجه به علايق خود و در نظر گرفتن عقايد و افكار شخصي‌مان، به معني احترام به حريم خصوصي‌مان است؛ اما اين اهميت دادن بايد بدون افراط و تفريط باشد تا تاثير آن در زندگي مثبت باشد. احترام به حريم خصوصي در زندگي مشترك به معني اهميت دادن به جسم و روحمان است؛ بدون اين‌كه بخواهيم از وظايفمان در زندگي كم بگذاريم. حريم خصوصي شما يعني زماني در روز مختص شماست كه به كارها و علايق شخصي‌تان در چارچوب خانواده برسيد. حريم خصوصي يعني شما مي‌توانيد زماني را با خود خلوت كنيد و كسي مزاحم شما نباشد. حريم خصوصي يعني شخصيت ناب شما كه در رفتارتان جلوه گر خواهد شد و روز به روز در حال پيشرفت و تكامل خواهيد بود.

اگر بتوانيد بدون پيش داوري به اين راهكارها عمل كنيد و حريم خصوصي خود و همسرتان را در نظر بگيريد، زندگي مشتركتان زيبا تر خواهد شد.

________________http://hamdardi.net_____________

محمد 110;38282 نوشت:



به پدرم گفتم میخواهم با دختری ازداج کنم که سنش پایین باشد و خودم بزرگش کنم اون طوری که من میخواهم باشد و از من یاد بگیر که چگونه باشد

سلام . خواهش مي كنم.
فكر نمي كنم اين ديدگاه شما درست باشه آقا محمد. اين ديدگاه والدين نسبت به فرزندشان است نه شوهر نسبت به همسرش. تازه از ديدگاه والدين هم اگر نگاه كنيم باز هم اشكالاتي دارد.
اولا هر انساني داراي عقل و اختيار است و شما نمي توانيد چيزي را به او تحميل كنيد
. بهتر بود اين طور مي گفتيد كه:
"دوست دارم همسري موافق داشته باشم كه بتوانيم با هم در امور مختلف مشورت كرده و در اكثر موارد به تفاهم برسيم يعني ديدگاه ها و علايق ايشان تا حد زيادي
به من نزديك باشد و من هم بتوانم راهنماي خوبي براي ايشان باشم. نه اينكه هر چيزي من دوست انجام بدهد يا فقط از من ياد بگيرد. همسران موفق از همديگر ياد مي گيرند."

دوم اينكه همان طور كه پدر محترمتان گفتند خيلي چيزاي فطري را نميشود تغيير داد. شايد بتوان تا حدي زيادي اصلاح كرد كه خوشبختانه با مراكز و مشاوران خبره ،امروز خيلي از عادات يا رفتارهاي افراد اصلاح مي شود اما در كل نبايد انتظار داشته باشي كه به كل ريشه كن شود. نياز به زمان و مهمتر از همه صبر و حوصله دارد. يكسري رفتارها را كه ميشود اصلاح كرد. اما اگر رفتارها يا عادتهايي را نتوانستي تغيير دهي سعي كن آن را به بهترين شيوه مديريت و كنترل كني تا ان شاالله مشكلي پيش نيايد. يا حق.

بازم سلام

دقیقا حق با شماست
........................................................................
به به هر روز یه چیز جدید یاد میگیرم

اما اگر رفتارها يا عادتهايي را نتوانستي تغيير دهي سعي كن آن را به بهترين شيوه مديريت و كنترل كني تا ان شاالله مشكلي پيش نيايد. يا حق.
.......................................................................
این مطلب رو چند سال پیش به پدرم گفتم ((


به پدرم گفتم میخواهم با دختری ازداج کنم که سنش پایین باشد و خودم بزرگش کنم اون طوری که من میخواهم باشد و از من یاد بگیر که چگونه باشد
اما اشتباه میکردم

و با مطالعه و مشاوره....... به همین نتیجه فرمایشات شما رسیدم

شاد یاشید

باتشکر:لطفا مطالبتان سند داشته باشد تا اینکه بیشتر ازآن استفاده کرد.

سلام
آری بحث مهم و مبتلابه اکثر اقایون است.کما اینکه من تو اکثر خانواده ها مشاهده می کنم.
اینکه مرد به جای اینکه مقتدر باشد , فکر می کند مالک آنهاست.
و اثار ملکیت رو روی اعضاء خانواده پیاده می کند.


سادات;38256 نوشت:
زندگي مشترك به معني به شراكت گذاشتن همه چيز با همسرمان است، اما در اين بين نمي‌توان انكار كرد كه هر انساني مستقل از ديگران است،

سلام و با تشکر از جناب سادات :Gol:
این دو جمله بالایی به نظر حقیر با هم سازگار نیستند . اگر این دو جمله مبنای بحث باشد مطمئنا بحث منطقی نخواهد بود .
یا این دو جمله باید عوض شوند یا باید نحو سازگاری این دو با هم ثابت شود
موفق در پناه حق
:Gol:

با سلام. خواهش ميكنم:Gol:
حقير متوجه منظور شما نشدم. جمله مشكلي ندارد. اگر منظور تان ناسازگاري بحث زندگي مشترك با استقلال انسانهاست در ادامه بحث آمده است كه:

اين استقلال به معني آن است كه هر يك از ما به‌تنهايي براي خود قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاري كه در ذهنمان مي‌پرورانيم و اهداف شخصي‌مان و مجموعه رفتاري كه از شخصيت ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي كه ما را به خودمان مي‌شناساند، در واقع خود واقعي ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.

بنا بر اين هر انساني در افكار و اهداف شخصي خود مستقل است اما زماني كه زندگي مشترك را شروع ميكند مي تواند اين افكار و حريم خصوصي را با همسرش به اشتراك بگذارد.

سادات;77287 نوشت:
حقير متوجه منظور شما نشدم. جمله مشكلي ندارد. اگر منظور تان ناسازگاري بحث زندگي مشترك با استقلال انسانهاست در ادامه بحث آمده است كه: اين استقلال به معني آن است كه هر يك از ما به‌تنهايي براي خود قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاري كه در ذهنمان مي‌پرورانيم و اهداف شخصي‌مان و مجموعه رفتاري كه از شخصيت ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي كه ما را به خودمان مي‌شناساند، در واقع خود واقعي ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.

سلام
ابتدا ازدواج را به معنای اشتراک در همه امور گرفته اید بعد سخن از استقلال زده اید . اشتراک در همه امور با استقلال چطور سازگارند ؟ کسی که باید همه امورش را ( حتی فکر و اندیشه اش را به حسب مقتضای معنای جمله ) با همسرش به اشتراک بگذارد تعریف حوزه استقلالی برایش چه مفهومی خواهد داشت ؟ به همین خاطر عرض کردم مفهوم در جمله با هم سازگار نیستند .
موفق در پناه حق

سلام
اگر بخواهیم سخن خانم سادات رو طوری معنا کنیم که ناسازگاری موجود حل بشه ؛ باید بگوییم ایشان
ازدواج را به معنای اشتراک در همه امور گرفته اند
واز ان به عنوان یک اصل یاد می کنند.بعد مسائلی را تخصیص می زنند.البته ایشان فقط به طور کلی می گویند :
قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاري كه در ذهنمان مي‌پرورانيم و اهداف شخصي‌مان و مجموعه رفتاري كه از شخصيت ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي كه ما را به خودمان مي‌شناساند،(به نظرم شخصیت) در واقع خود واقعي ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.
.....
در توضیح کلام ایشان می توان گفت که امور مربوطه به نظر حقیر تخصصا خارج هستند.
یعنی اصلا قابلیت اشتراک گذاری را ندارند , تا بتوان آن ها را به اشتراک بگذاریم.
شاید بگویید زوجین بیش از بقیه با شخصیت هم اشنا هستند.و این اشنایی لازمه اشتراک گذاری هست.
به نظرم باید معنای اشتراک گذاری منقح شود.(که این امر به خود ایشان واگذار می شود)
اما بنده در خور فهم خود می توانم بگویم که اشتراک گذاری یعنی دادن سهم به همدیگر؛ نمونه ساده در انتخابهایی که در مسیر زندگی پیش می آید.مثل,انتخاب خانه و وسایلآن و...
ولی ایا می توان در نوع نگرش خود به دنیا , دیگران را هم سهیم کرد؟به این معنا که دیگران در کسب نوع نگرش و فکر ما مستقیما و مباشرتا دخالت داشته باشند؟مانند یک رباط که با با دادن برنامه به او او راآنطور که دوست داریم هدایت می کنیم.
مسلما نه!
هیچ گاه کسی نمی تواند مالک ذهن دیگران شود!
بله می توان با ایجاد فضایی و نشان دادن اموری وی را به سمت یک نگرش هدایت کرد.(کاری که زوجین در بحث تاثیر پذیری می توانند انجام دهند) یا مثل دولتهای غربی که با رسانه ها و دادن پوشش خبری به نفع خود اذهان مردم را به سمت و سوی اهداف خود هدایت می کنند.
ولی آنها هم فهمیدند که نمی توان مستقیم از مردم خواست که آنطوری که من می خواهم فکر کنید.و یا من در داشتن نوع فکر و اندیشه تو سهم دارم.

حتما شما دوست دارید که امار پست های تاپیکتون بره بالا و کاری ندارین که مطالب چی باشه

خواهش میکنم این موضوع رو به صورت جدی پیگیری کنید چون تاپیک هایی که طرفدار زیادی دارد و پست های زیادی در ان زده می شود کار برای کاربران دشوار میشود و نمیتوانند مطالب مفید تاپیک را جستجو کنند. در نتیجه بیخیال تاپیک شده و شایدم کم کم بیخیال انجمن شود.

البته این نظر منه و البته تجربیات چند ساله ام در فعالیت در انجمن های مختلف....

شرمنده اگه تو مسائل مدیریتی سایت دخالت کردم!:Gol:

با تشکر

با سلام.
خير برداشتتون كاملا اشتباه است.

با سلام
خانم سادات برداشت خود را از مفهوم اشتراک گذاری بیان نکردید؟!
عندما کانت عندی اختلاف امرئات
یکی از دوستان به من گفت : می خواهم ازدواج کنم , شما فردی مد نظر ندارید که مناسب باشند؛
بهش گفتم تا تناسب شما چه باشد؟ دیدم دقیقا نمی تواند و شاید نمی داند خصوصیات فرد مورد نظر خودش رو شرح بده
به ایشام گفتم فکر کن و خصوصیتش رو تو یک برگه بنویس
روز بعد وقتی خصوصیاتی رو که نوشته بود رو خوندم دیدم صفات متقین نهج البلاغه رو ترجمه کرده اورده پیش من ...
بهش گفتم اولا اگه به همچین فردی رو من پیدا کنم که بالواقع اینطوری باشه ! خودم ...
در ثانی بنده خدا این خصوصیات به چه درد تو می خوره...
به نظر حقیر زندگی مشترک عمدتا باید بر مبنای تعامل و سازش سپری شود, و همانطور که ذکر شد در خصوص انتخاب مناسب ,شما سعی دارید سی رو پیدا کنید که به اهداف و ارزش ها و شخصیت شما نزدیکتر باشد!(اصل هم کفو)
یا به عبارتی شما در رسیدن به اهدافتان یاری کنند.(نعم العون علی طاعة ربی)
اگر هر یک از زوجین با این دید بروند جلو خواه و ناخواه مجبور به دادن سهم به همدیگر می شوند(معنای بنده از اشتراک گذاری)
هم زن و هم مرد و بعد فرزندان هر یک در کانون خانواده سهم دارند.چون هریک عضو اصلی خانواده هستند.
اگر با این دید به خانواده نگاه کنیم ؛ هیچگاه نظر و رای خود را بر دیگران تحمیل نمی کنیم. مرد سالاری یا زن سالاری و یا فرزند سالاری بی مفهوم خواهد شد.

موضوع قفل شده است