خوشا بر آنان که او را در غیبتش دریابند(صوتی-آیت الله وحید خراسانی)
تبهای اولیه
[="DarkGreen"]بیانات آیت الله وحید خراسانی پیرامون كلمهى «طوبى» و
درباره روایت «طوبى لمن ادرك قائم اهل بيتى فى غيبته.
طوبى براى كسى كه ادراك كند او را در غيبتش »
(2:12)[/]
[="darkgreen"]مضمون روايت اين است كه پيغمبر فرمود: طوبى… كلمهى «طوبى» همه جا در السنهى اولياء خدا ذكر نمىشود، فقط در مواردى كه خيلى مسأله مهم است، آنجا گفته مىشود «طوبى»…آن هم ما خوب نمىتوانيم درك كنيم كه پيغمبر خاتم يعنى چه؟! وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى؛ آن مقامى كه: دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى. او وقتى حرف بزند حرف او كلمه به كلمهاش دريايى است، بطونى دارد. تعبير اين است كه: طوبى لمن ادرك قائم اهل بيتى فى غيبته.طوبى براى كسى كه ادراك كند او را در غيبتش.[/]
[="Blue"]كسى كه نخبهى عالم وجود است، از بدو خلقت كه قلم صنع به كار افتاده نه در مُلك نه در ملكوت، نه در غيب، نه در شهود مثل و مانند او نيامده و نخواهد آمد، ختم شده به او، به او مهر زده شده دفتر، معناى اين ختم اين است كه منتها اليه وجود است در مقام صعود، و مبدأ وجود است در مرحلهى نزول، و اين اولى است كه ثانى ندارد. فقط يك نفر است كه نسبتش به او، نسبت ماه است به خورشيد، وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَاهَا اوست، وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا على بن ابى طالب است، امر به اين كيفيت است؛ آن وقت يك همچه كسى تعبيرش اين است، روايتى كه راويش دو امام باشد، يكى باقر علوم نبيين، يكى صادق اهل بيت، مروى عنه اش هم خاتم النبيين باشد؛ اثر چيست؟ اگر همين اضافه پيدا بشود: دركِ در غيبت، ائتمام و اقتدا به او، موالات اولياء، عداوت اعداء او، فرمود: اولئك رفقائى…! چنين كسى رفيق من است! ديگر فوق اين تصور نمىشود كسى كه هيچ پيغمبرى نمىتواند بگويد من رفيق او هستم نسبت به اين عده مىگويد اينها رفقاء من هستند سلمان فارسى به آن مقام كه برسد ،تازه، از اصحاب من است اما اين به جايى مىرسد كه جبرئيل كميتش لنگ است؛ رفقائى! رفاقت نهايت كلمهاى است كه مبرِز لطف است! اينجاست كه حكيم و فقيه بايد فكر كند كه آن مضاف اليه كيست كه اضافهى به او، رفاقت ِعقل كل را ايجاب مىكند؟! او خودش كجاست كه نوكر او مىشود رفيق خاتم؟! افسوس كه عمرى گذشت و نفهميديم كه او چه کسی بود،و چه داشت و چگونه مىشد از او نتيجه برد و نبرديم![/]