*** يا ايها الذين آمنوا ............ ***
تبهای اولیه
قرآن كريم كتابي است جهاني كه به منظورهدايت تمام انسان ها از سوي خداوند عالم وحكيم برپيامبر هادي وامين (ص) نازل شده است و به گونهاي با مردم سخن ميگويد كه همگان از فهم آن بهره و نصيبي دارند .
بهتر نیست اول تاپیکی بزنید که بررسی شود مؤمنان از دید قرآن چه کسانی هستند؟
منظورم آیات اول سوره مؤمنون است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ
لاَ تَقُولُواْ رَاعِنَا وَقُولُواْ انظُرْنَا وَاسْمَعُوا ْوَلِلكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، مگوييد راعنا بگوييد انظرنا و گوش فرا داريد که برای کافران عذابی است دردآور
سوره : البقرة آیه : 104
1- توجّه به انعكاس حرفها داشته باشيد. «لا تقولوا راعنا...» ممكن است افرادى با حسن نيّت سخن بگويند، ولى بايد بازتاب آنرا نيز در نظر داشته باشند.
2- دشمن، تمام حركات وحتّى كلمات ما را زير نظر دارد واز هر فرصتى كه بتواند مىخواهد بهره برده وضربه بزند.
«لا تقولوا راعنا...»
3- اسلام، به انتخاب واژههاى مناسب، بيان سنجيده ونحوهى طرح و ارائه مطلب توجّه دارد.
«وقولوا انظرنا»
4- بايد در سخن گفتن با بزرگان ومعلّم، ادب در گفتار رعايت شود. «لا تقولوا راعنا و قولوا...»
5 - اگر ديگران را سفارش به مراعات ادب مىكنيم، بايد ابتدا خودمان در سخن با مردم، رعايت ادب را بكنيم.
«يا ايها الذين آمنوا» خطاب محترمانه است.
6- اگر از چيزى نهى مىشود، بايد جايگزين مناسب آن معرّفى شود.
«لاتقولوا راعنا وقولوا انظرنا»
اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، از شکيبايی و نماز مدد جوييد که خدا با شکيبايان است
سوره : البقرة آیه : 153
1- ايمان اگر همراه با عمل و توكّل وصبر و عبادت باشد، كاربرد بيشترى خواهد داشت
«الّذين آمنوا استعينوا بالصبرو...»
2- نماز اهرم است، بار نيست
. «استعينوا بالصبر والصلوة»
3- صبر ونماز، وسيلهى جلب حمايتهاى الهى هستند
. «استعينوا بالصبر والصلوة انّ اللّه مع الصابرين»
4- اگرچه خداوند با هركس ودر هر جايى حضور دارد؛
«هو معكم اينما كنتم»
و لكن همراهى خدا با صابران، معناى خاصّى دارد و آن لطف، محبّت و يارى رسانى خداوند به صابران است.
«انّ اللّه مع الصابرين»
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ.
مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان ميگردد و هنگامى كه آيات او بر آنها خوانده مىشود، ايمانشان فزونتر مىگردد و تنها بر پروردگارشان توكل دارند.
سوره انفال آیه 2
1 آنكه با شنيدن نداى اذان و آيات الهى بىتفاوت باشد، بايد در كمال ايمان خود شك كند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ» 2 ذكر نام خدا از سوى هر كس باشد، در مؤمن اثر مىگذارد. «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ» 3 ايمان، با عشق و خشيت درونى همراه است. «الْمُؤْمِنُونَ» ... «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» 4 ايمان، مراتب و درجاتى دارد و قابل كاهش و افزايش است. «زادَتْهُمْ إِيماناً» 5 ترسى كه ريشه در جهل داشته باشد بد است، ولى ترسى كه از معرفت سرچشمه بگيرد پسنديده است. «الْمُؤْمِنُونَ» ... «وَجِلَتْ» 6 هر آيهى قرآن، حجّت و دليل و نورى است كه مىتواند بر ايمان بيفزايد. «إِذا تُلِيَتْ» ... «زادَتْهُمْ إِيماناً» 7 مؤمن، ميان بيم و اميد است. «الْمُؤْمِنُونَ»، «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»، «يَتَوَكَّلُونَ» 8 كسى كه تنها خداوند را ربّ خود مىداند، تنها به او توكّل مىكند. «عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» 9 نشانهى ايمان آن است كه ابتدا دل مؤمن با ياد خدا خشيت پيدا مىكند، «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»، سپس با تلاوت و يادآورى آيات الهى، بر ايمانش افزوده مىشود، «زادَتْهُمْ إِيماناً» و توكّل بر خدا نموده، «يَتَوَكَّلُونَ» نماز را به پا مىدارد، «يُقِيمُونَ» و به ديگران نيز كمك مىنمايد. «يُنْفِقُونَ» 10 رفتار انسان، برخاسته از انگيزهها، ديدگاهها و اعتقادات اوست. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ» ... «يُقِيمُونَ» ... «يُنْفِقُونَ»
تفسیر نور ج4 ص 273
كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
هان اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از نعمتهاى پاكيزهاى كه روزى شما ساختهايم، بخوريد و سپاس خدا را بگزاريد؛ اگر تنها او را مىپرستيد.
سوره : البقرة آیه : 172
1- خودسازى و زهد و تقوى، منافاتى با بهرهگيرى از طيّبات ندارد. «يا ايّها الّذين آمنوا كلوا من طيبات»
2- در مكتب اسلام، مادّيات مقدّمهى معنويات است.
«كلوا، واشكروا، تعبدون»
3- اسلام در تغذيه، به بهداشت توجّه دارد.
«طيّبات ما رزقناكم»
4- قبل از تأمين زندگى مردم ومحبّت به آنان، توقّعى نداشته باشيد. «كلوا... واشكروا»
5 - شكر، نشانهى خداپرستى و توحيد ناب است. اگر انسان رزق را نتيجه فكر اقتصادى، تلاش، مديريّت، سرمايه و اعتبارات خود بداند، براى خداوند سهمى قايل نخواهد بود تا او را شكر كند.
«واشكروا للّه ان كنتم ايّاه تعبدون»
6- شكر، نمونه روشن عبادت است.
«واشكروا للّه... تعبدون»
7- شكر خداوند، واجب است.
«كلوا... واشكروا لِلّه»
8 - خداپرست، آنچه را خدا حلال شمرده، از پيش خود حرام نمىكند.
«كلوا... ان كنتم ايّاه تعبدون»
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ
سوره : البقرة آیه : 178
اى كسانى كه ايمان آوردهايد قصاص (جناياتى كه واقع ميشود) بر شما واجب است آزاد در مقابل آزاد و برده در مقابل برده و زن در مقابل زن پس اگر صاحب خون از برادرش (قاتل) بگذرد قاتل بايد كه احسان او را بخوبى تلافى كند و خونبهايى كه بدهكار است به طرز خوبى بپردازد، اين خود تخفيفى است از ناحيه پروردگارتان و هم رحمتى است پس اگر كسى بعد از عفو كردن دبه در آورد و از قاتل قصاص بگيرد عذابى دردناك دارد
شان نزول آیه
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
سوره : البقرة آیه : 183
اى كسانى كه ايمان آوردهايد روزه بر شما واجب شده همانطور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شايد با تقوا شويد
در آیه مورد بحث به بيان يكى ديگر از اين احكام كه از مهمترين عبادات محسوب مى پردازد و آن روزه است ، و با همان لحن تاءكيد آميز گذشته مى گويد:
((اى كسانى كه ايمان آورده ايد روزه بر شما نوشته شده است آنگونه كه بر امتهائى كه قبل از شما بودند نوشته شده بود)) (يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم ).
و بلافاصله فلسفه اين عبادت انسان ساز و تربيت آفرين را در يك جمله كوتاه اما بسيار پرمحتوا چنين بيان مى كند:
(( شايد پرهيزكار شويد)) (لعلكم تتقون ).
آرى روزه چنانكه شرح آن خواهد آمد عامل مؤ ثرى است براى پرورش روح تقوا و پرهيزگارى در تمام زمينه ها و همه ابعاد. از آنجا كه انجام اين عبادت با محروميت از لذائذ مادى و مشكلاتى مخصوصا در فصل تابستان همراه است تعبيرات مختلفى در آيه فوق به كار رفته كه روح انسان را براى پذيرش اين حكم آماده سازد.
نخست با خطاب يا ايها الذين آمنوا: اى مؤ منان ! سپس بيان اين حقيقت كه روزه اختصاص به شما ندارد، بلكه در امتهاى پيشين نيز بوده است .
و سرانجام بيان فلسفه آن و اينكه اثرات پربار اين فريضه الهى صددرصد عائد خود شما مى شود، آن را يك موضوع دوست داشتنى و گوارا مى سازد.
در حديثى از امام صادق نقل شد كه فرمود: لذة ما فى النداء ازال تعب العبادة و العناء!:
((لذت خطاب ((يا ايها الذين آمنوا))
آنچنان است كه سختى و مشقت اين عبادت را از بين برده است !.))
ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ
سوره : البقرة آیه : 208
اى كسانى كه ايمان آوردهايد بدون هيچ اختلافى همگى تسليم خدا شويد و زنهار گامهاى شيطان را پيروى مكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است
توضیح بیشتر :
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً" كلمات سلم و اسلام و تسليم هر سه به يك معنا است: و كلمه (كافه- همگى) مانند كلمه جميعا تاكيد را افاده مىكند و چون خطاب به مؤمنين بود و مؤمنين مامور شدهاند همگى داخل در سلم شوند پس در نتيجه امر در آيه مربوط به همگى و به يك يك افراد جامعه است،
هم بر يك يك افراد واجب است و هم بر جميع كه در دين خدا چون و چرا نكنند، و تسليم امر خدا و رسول او گردند. و نيز از آنجايى كه خطاب به خصوص مؤمنين شده، آن سلمى هم كه به سويش دعوت كرده به معناى تسليم در برابر خدا و رسول شدن است، و امرى است متعلق به مجموع امت.
و به فرد فرد آنان، پس هم بر يك يك مؤمنين واجب است. و هم بر مجموع آنان. [معناى" سلم" كه بدان امر شده و مراد از" گامهاى شيطان" كه از آن زنهار داده شده است] پس سلمى كه بدان دعوت شدهاند عبارت شد از تسليم شدن براى خدا، بعد از ايمان به او.
پس بر مؤمنين واجب است امر را تسليم خدا كنند، و براى خود صلاح ديد و استبداد برأى قائل نباشند و به غير آن طريقى كه خدا و رسول بيان كردهاند طريقى ديگر اتخاذ ننمايند، كه هيچ قومى هلاك نشد مگر به خاطر همين كه راه خدا را رها كرده، راه هواى نفس را پيمودند، راهى كه هيچ دليلى از ناحيه خدا بر آن نداشتند، و نيز حق حيات و سعادت جدى و حقيقى از هيچ قومى سلب نشد مگر به خاطر اينكه در اثر پيروى هواى نفس ايجاد اختلاف كردند.
از اينجا روشن مىگردد كه مراد از پيروى خطوات شيطان، پيروى او در تمامى دعوتهاى او به باطل نيست، بلكه منظور پيروى او است در دعوتهايى كه به عنوان دين مىكند، و باطلى را كه اجنبى از دين است زينت داده و در لفافه زيباى دين مىپيچد، و نام دين بر آن مىگذارد، و انسانهاى جاهل هم بدون دليل آن را مىپذيرند، و علامت شيطانى بودن آن اين است كه خدا و رسول در ضمن تعاليم دينى خود نامى از آن نبرده باشند.
و از خصوصيات سياق كلام و قيود آن اين معنا نيز استفاده مىشود، كه خطوات شيطان تنها آن گامهايى از شيطان است، كه در طريقه و روش پيروى شود. و اگر فرض كنيم كه اين پيروى كننده مؤمن باشد- كه طريقه او همان طريقه ايمان است لا جرم طريقه چنين مؤمنى طريقه شيطانى در ايمان است، و وقتى بر هر مؤمنى دخول در سلم واجب باشد، قهرا هر طريقى كه بدون سلم طى كند خطوات شيطان و پيروى از آن پيروى از خطوات شيطان خواهد بود.
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ
أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، پيش از آنکه آن روز فرا رسد ، که نه درآن خريد و فروشی باشد و نه دوستی و شفاعتی ، از آنچه به شما روزی داده ايم انفاق کنيد و کافران خود ستمکارانند
سوره : البقرة آیه : 254
در اين آيه خداوند اهرمهايى را براى تشويق مردم به انفاق بكار برده است، الف: آنچه دارى، ما به تو داديم از خودت نيست. «رزقناكم» ب: مقدارى از آنچه دارى كمك كن، نه همه را. «ممّا» ج: اين انفاق براى قيامت تو، از هر دوستى بهتر است. «يأتى يوم...»
1- قبل از دستور، مردم را با احترام صدا زنيم.
«يا ايهاالذين امنوا»
2- استفاده از فرصتها در كارهاى خير، ارزش است.
«من قبل ان يأتى يوم»
3- محروم كردن امروز، محروم شدن فرداست. اگر امروز انفاق وبخششى صورت نگيرد، در آن روز هم محبّت و دوستى و وساطتى در بين نخواهد بود.
«انفقوا... يوم لابيع فيه...»
4- ياد معاد، عاملى براى تشويق به انفاق است.
«انفقوا... يأتى يوم...»
5 - يكى از راههاى ايجاد روحيّهى سخاوت، توجّه به دستِ خالى بودن انسان در قيامت است.
«لا بيع ولا خلة ولا شفاعة»
6- بخل، نشانهى كفران نعمت وكفر به وعدههاى الهى است. «انفقوا... والكافرون»
7- كفر، نمونهى بارز ظلم است.
«الكافرون هم الظالمون»
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، از اندوخته های نيکوی خويش و از آنچه ، برايتان از زمين رويانيده ايم انفاق کنيد ، نه از چيزهای ناپاک و بد ، که خود آنها را جز از روی اغماض نمی ستانيد و بدانيد که خدا بی نياز و ستودنی است سوره : البقرة آیه : 267 1- هدف از انفاق، رهايى از بخل است، نه رهايى از اشياى بىارزش و نامطلوب. «انفقوا من طيّبات ما كسبتم» 2- در انفاق، تفاوتى ميان پول نقد يا كالا نيست. «ما كسبتم... ما اخرجنا» 3- بخششِ بادآوردهها مهم نيست، بلكه بخشش از دسترنج، داراى ارزش است. «ما كسبتم» 4- در انفاق بايد كرامت محرومان محفوظ بماند. «ولا تيمّموا الخبيث» 5 - نه تنها از چيزهاى ناپاك و پست انفاق نكنيد، بلكه به فكر آن نيز نيفتيد. «ولاتيمّموا» 6- وجدان انسان، بهترين معيار براى شناخت پسنديده و ناپسند است. هر آنچه را مىپسندى كه به تو انفاق كنند، شايسته است كه انفاق كنى و اگر آنرا دوست نمىدارى، شايستهى انفاق نيست. «لستم باخذيه الا ان تغمضوا» 7- هر فرد ثروتمندى احتمال فقير شدن خود را بدهد، شايد روزى دستِ دهنده شما، دستِ گيرنده شد. «آخذيه» 8 - گرفتن مال نامرغوب، نشانه رضايت فقرا نيست، بلكه نشانهى استيصال آنان است. «تغمضوا» يعنى شما هم با اغماض وسختى ممكن است چيزى را بگيريد، ولى اين نشانهى رضايت شما نيست. 9- اثر انفاق به خود شما بر مىگردد، وگرنه خداوند غنى و بىنياز است. «ان اللّه غنى حميد» 10- غناى الهى همراه با كمالات ومحبوبيّت است. «غنى حميد»
أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَيَمَّمُواْ الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِيهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ
امام باقر عليه السلام ذيل اين آيه فرمودند: بعضى از مسلمانان درآمدهاى حرامى مانند ربا داشتند كه صرف فقرا مىكردند، اين آيه آنان را نهى نمود.
سلام به نظر بنده موضوع مهمتر اینه که ببینیم مومنان از دیدگاه قران چه کسایی هستند.حق با دوست عزیزمونه
باسلام
ببخشد ترجمه می نویسم
ای کسانی که ایمان آوردید از خدا و رسولش و صاحبان امرش اطاعت کنید(درست نوشتم:Gig:)
:Gol: