مسائل فقهی شیعه و سنی: سجده بر مهر

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مسائل فقهی شیعه و سنی: سجده بر مهر

:Mohabbat:بسم الله الرحمن الرحیم:Mohabbat:

از جمله سؤالاتی که نوعا برای هر شخص شیعه یا سنی پدید می آید اختلافات فقهی فریقین است به گونه ای که اگر یک سنی با یک شیعه ارتباط مختصری داشته باشد این سؤالات رد وبدل می شود: چراشما اینگونه وضو می گیرید؟،چرا سر بر مهر می گذارید؟،چرا نمازها را جمع می خوانید؟ و...که به نظر رسید مطرح کردن این مسائل و بیان جواب آنها از کتب روایی وفقهی فریقین برای دوستان خالی از لطف نباشد.که ان شاءالله به تدریج بیان می شود .

سؤال اول: چرا شيعه اماميه، در نماز، بر تربت سجده مي کند؟

پاسخ[1]:از نظر شريعت مقدس اسلام، سجده فقط براي خدا شايسته و جايز است، و بر غير او نمي توان پيشاني بر زمين ساييد، و اين سخني است که همه فقهاي اسلام بر آن اتفاق نظر دارند. اگر اختلافي وجود دارد، به مورد ديگرمربوط مي شود و آن اين که از نظر فقه شيعي فقط مي توان بر دو چيز سجده کرد:
1. زمين، مانند خاک و سنگ و مانند آن دو.
2. چيزي که از زمين مي رويد، مشروط بر اين که پوشيدني و خوردني نباشد.

از نظر فقه اهل سنت ، دايره حکم وسيع تر است، آنها سجده بر منسوجاتي از پشم و پنبه و مو را جايز مي دانند، تنها شافعي است که مي گويد: بر گوشه دستار و اطراف جامه و آستين پيراهن سجده جايز نيست[2].

اکنون بايد ديد رواياتي که از پيامبر گرامي« صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» در قلمرو گفتار و رفتار وي وارد شده است، کدام يک از دو نظر را تأييد مي کند. مسلماً پيامبر گرامي «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» به نص قرآن، «اسوه و الگو» است و هيچ فردي نمي تواند رأي خود را بر گفتار و رفتار او مقدم بدارد.

بررسي احاديث اسلامي که در صحاح و سنن اهل سنت وارد شده است، اين مطلب را ثابت مي کند که حکم نهايي سجده گاه و به تعبير فقيهان«ما يصحّ عليه السجود»، در سه مرحله بيان گرديده است.

1-در مرحله نخست فقط سجده بر زمين تشريع گرديده و سجده بر غير آن جايز نبود، و هر چه هم ياران پيامبر از گرمي سنگريزه هاي مسجد نبوي شکايت مي کردند رسول گرامي اسلام «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم »به شکايت آنان ترتيب اثر نمي داد، وحتي اگر شخصي بر گوشه دستار خود سجده مي کرد، پیامبر اکرم«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم »امر می فرمودند: «ترّب!» يعني صورت خود را خاک آلود کن.
به خاطر الزامي بودن سجده بر زمين، ياران رسول خدا«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» براي پرهيز از گرما، سنگريزه ها را در دست خود نگاه مي داشتند تا مقداري خنک شود آنگاه به هنگام فرود براي سجده، بر آنها سجده مي کردند.
در اين مرحله فقط و فقط سجده بر زمين، آن هم به صورت طبيعي جايز بود.

2-در مرحله دوم، وحي الهي بنابر مصلحت، موضوع را توسعه داد و سجده بر حصير و بوريا نيز تشريع شد، و همگي مي دانيم که حصير و بوريا از روييدني ها است و از اين جهت گشايشي در امر سجده پديد آمد.

3-در مرحله سوم اجازه داده شد که به هنگام ضرورت و ناچاري، مانند گرماي شديد و غيره، بر گوشه دستار و مانند آن سجده کنند، و در غير ضرورت از سجده کردن بر غير زمين و روييدني ها بپرهيزند.

اين مراحل سه گانه تشريع در موضوع سجده است که ما از هر مرحله رواياتي را گزينش مي کنيم تا روشن شود که فقه شيعي دقيقاً مطابق رواياتي است که محدثان اهل سنت از گفتار و رفتار آن حضرت در مورد سجده در حال نماز نقل کردند.

[1] .پاسخ این سؤال از کتاب راهنمای حقیقت ،نوشته حضرت آیت الله سبحانی«حفظه الله» می باشد که با تغییراتی تقدیم می شود.


[2] . في «الفقه على المذاهب الأربعة»: الشافعية- قالوا: يضر السجود على كور العمامة و نحوها كالعصابة إذا ستر كلّ الجبهة، فلو لم يسجد على جبهته المكشوفة بطلت صلاته إن كان عامدا عالما إلّا لعذر كأن كان به جراحة و خاف من نزع العصابة حصول مشقة شديدة، فإنّ سجوده عليها في هذه الحالة صحيح. الفقه على المذاهب الأربعة: 1/ 233

در حدیث از پیامبر زمین محل سجده گاه قرار داده شده وچون ما بر خود زمین سجده نمی کنیم (اوقاتی که در مسجد هستیم )قطعه ای از خاک زمین را به عنوان مهر برای خودمان قرار می دهیم در حدیث از پیامبر زمین محل سجده واقع شده نه فرش که اهل سنت بر فرش سجده می کنند
إنّ اللَّه تعالى جعل لى الأرض مسجدا و ترابها طهورا.
خداى تعالى زمين را براى من و امّت من مسجد كرده است و خاكش را پاك‏كننده.
شهاب الأخبار369 ص الباب السابع واصول کافی ج 2 ص 18

:Gol:الف:زمين سجده گاه و مايه پاکيزگي است :Gol:


پيامبر گرامي اسلام « صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» فرمودند:«وجعلت لي الأرضُ مسجداً وطهوراً»[1]: زمين براي من سجده گاه و مايه پاکيزگي قرار داده شده است».
مسلماً مقصود از زمين در اين حديث زمين طبيعي است، نه زمين مفروش با فرش و سجاده به گواه اين که براي زمين دو ويژگي قايل شده اند:

أ. سجده گاه است (مسجداً).
ب. و طهور است (مطهر و مايه پاکيزگي).

مسلماً حکم دوم که مايه پاکيزگي است از آنِ زمين طبيعي است که انسان جُنب بر اثر تيمم بر زمين، نوعي طهارت پيدا مي کند. قرآن کریم در این رابطه مي فرمايد:
«وَإِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فاطّهروا وَإِنْ کُنْتُمْ مَرضي أَوْ عَلي سَفَر أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِط أَوْ لامَسْتُمُ النِّساء فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً»[2].

«اگر جنب باشيد خود را بشوييد و (غسل کنيد) و اگر بيمار و يا مسافر باشيد يا يکي از شما از قضاي حاجت بازگشت يا با زنان تماس گرفت و آبي براي غسل و يا وضو نيافتيد با خاک پاک تيمم کنيد».

آيه به روشني نشان مي دهد که دو چيز به ترتيب مايه پاکيزگي است، يکي غسل با آب، دومي تيمم بر خاک.

بنابراين از آنجا که زمين طبيعي داراي چنين ويژگي است، قهراً همان نيز سجده گاه پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم و همه مسلمانان است.
احمد بن علي معروف به جصاص (305ـ370) در کتابي که پيرامون آيات احکام تأليف کرده آورده است:
«إِنّ ما جَعَلَهُ مِنَ الأَرْضِ مَسْجِداً هُوَ الَّذِي جَعَلَهُ طَهُوراً»[3] .
«آنچه را که مايه پاکيزگي قرار داده همان را نيز سجده گاه معرفي کرده است».

[=&quot][1] .صحیح بخاری ،کتاب تیمم،ح2.

[=&quot][2] .سورۀ مائده/6.

[=&quot][3] .احکام القرآن ،جصاص،ج2ص389.نشر بیروت.

:Gol:ب-خنک کردن سنگريزه ها در دست:Gol:

از آنجا که پيامبر گرامي اسلام «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» اصرار بر سجده بر زمين داشت و در فصل گرما سنگريزه هاي مسجد نبوي بر اثر تابش خورشيد گرم مي شدند، ياران پيامبر سنگريزه ها را در دست خود نگاه مي داشتند تا به طور موقت از تابش خورشيد جلوگيري کنند و به هنگام سجده کردن، پيشاني بر آنها بگذارند. به عنوان نمونه،جابر بن عبداللّه انصاري مي گويد:

«کُنْتُ أُصَلّي مَعَ النَّبِيّ الظّهْرَ فَآخُذُ قَبْضَةً مِنَ الْحِصي، فَأَجْعَلُها في کَفّي ثُمَّ أَحوّلُها إِلي الکفِّ الأُخْري حَتّي تبردَ، ثُمَّ أَضَعُها لجبيني حَتّي أَسْجُدَ عَليها مِنْ شِدّةِ الحَرّ»[1].

من با پيامبر«صلی الله علیه وآله» نماز ظهر را برگزار مي کردم مشتي از سنگريزه ها را برمي داشتم و آنها را دست به دست مي کردم تا خنک شوند، سپس زير پيشاني نهاده بر آنها سجده مي کردم به خاطر پرهيز از گرمي آنها.
بيهقي از استاد خويش نقل مي کند که اين حديث گواه بر اين است که بر لباسي که بر تن است نمي توان سجده کرد، زيرا سجده بر چنين لباسي آسان تر از خنک کردن سنگ ريزه ها با دست به دست کردن است[2].

در اينجا شايسته بود بيهقي بر چيزي ديگر نيز استدلال کند و بگويد هرگاه سجده بر هر پوشيدني(خواه بر تن انسان باشد يا نباشد) جايز بود، پيامبر آن را پيشنهاد مي کرد و ياران پيامبر نيز به همين روش عمل مي کردند، مثلاً دستمال ويا سجاده اي را در بغل يا در دست مي گرفتند و بر آن سجده مي کردند.
انس بن مالک نيز يادآور مي شود و مي گويد:

«کُنّا مَعَ رَسُول اللّهِ في شِدّةِ الحَرِّ فَيَأْخُذ أَحَدُنا الحِصي في يَدِهِ فَإِذا بَردَ وَضَعَهُ وَسَجَدَ عَلَيْهِ»[3].
«ما با پيامبر در سخت ترين گرما نماز مي گزارديم هر يک از ما سنگريزه هايي به دست مي گرفت، آنگاه که خنک مي شد به زمين مي گذاشت و بر آن سجده مي کرد».
اصرار پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم بر سجده بر زمين به حدي بود که به شکايت ياران خود از گرمي سجده گاه ترتيب اثر نمي داد چون وحي الهي به او چنين اجازه نداده بود.
خبّاب بن أرتّ مي گويد:
«شَکَونا إِلي رَسُولِ اللّهِ سَجدَةَ الرّمضاءِ في جِباهِنا وَاکفّنا فَلَمْ يَشُکَّنا»[4]. [4] .
«از زيادي گرمي سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شکايت برديم، او به شکايت ما ترتيب اثر نداد».
ابن اثير در کتاب ارزشمند خود «النهاية» ذيل ماده (شکي) مي گويد:
آنگاه که ياران پيامبر از گرماي زيردست و سجده گاه براي پيامبر شکايت بردند، پيامبر اجازه نداد آنان بر گوشه لباس خود سجده کنند.
شايسته بود ابن اثير بر مفهومي گسترده تر استدلال کند و آن اين که پيامبر«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم »اجازه نداد بر غير زمين مانند سجاده و فرش و غيره سجده کنند.
اين احاديث که نمونه هايي از آنها را ياد کرديم حاکي از آن است که در اين مرحله فقط و فقط سجده بر زمين مشروع بود.

[=Times New Roman]1.مسند احمد ،ج3ص327،حدیث جابر ،سنن بیهقی ،ج1ص439.
[=Times New Roman][2][=Times New Roman].سنن بیهقی ،ج2ص105.
[=Times New Roman][3][=Times New Roman].سنن بیهقی ،ج2ص106.
[=Times New Roman][4][=Times New Roman].سنن بیهقی ،ج2ص105.

[=&quot]:Gol:کشيدن دستار از زير پيشاني:Gol:



رسول گرامي اسلام «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم »کساني که بر گوشه دستار خود سجده مي کردند و به نوعي از سجده بر زمين دوري مي جستند، از اين کار منع مي کرد و دستار را از زير پيشاني آنها بيرون مي کشيد.
روي انّ النبي «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» کانَ إِذا سَجَدَ رَفَعَ العَمامَةَ عَنْ جَبْهَتهِ.[1]
روايت شده: پيامبر «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» به هنگام سجده، عمامه از پشاني خود برطرف مي کرد.
«صالح بن حيوان مي گويد: أنّ رسول اللّه« صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» رأي رجلاً بِجَنْبِهِ يَسْجُدُ وَقَدْ اعتمَّ عَلي جبْهَته فَحَسر رَسُول اللّه صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم عَنْ جبهَته»[2].
پيامبر گرامي «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم »مردي را که در کنارش قرار گرفته مشاهده کرد که بر پيشاني خود پارچه بسته و بر آن سجده مي کند پيامبر «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» پارچه را از پيشاني او کنار زد.
روايت با این مضامین زیاد است که در مصادر زیر به آنها اشاره شده است.[3]
با ملاحظه اين روايات که در مرحله نخست بيان شد، نتيجه مي گيريم که نخستين سال هاي تشريع اسلامي که پيامبر «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم »در مدينه مي زيسته اند، جز سجده بر زمين در سرما و گرما، سجده بر چيزي جايز نبود، و اگر کسي از اين سنت پا فراتر مي نهاد، عملاً با مخالفت پيامبر روبرو مي شد ولذا ياران او چاره اي جز اين نداشتند جز اين که به خنک کردن سنگريزه ها بپردازند.:Sham:

[=&quot][1]. طبقات ابن سعد:1/ 151. فيض القدير شرح الجامع الصغير: المناوي ،جلد : 5،ص181.

[=&quot][2]. سنن بيهقي:2/ 105.

[=&quot][3]. لطفاً به مسند احمد:6/ 301؛ طبقات کبري:1/ 151؛ منتخب کنز العمال که در حاشيه مسند چاپ شده است:3/ 194 و غيره مراجعه فرماييد.

:Sham:فلسفه سجده بر خاک در بيانات پيامبر اکرم «صلی الله علیه وآله»:Sham:



پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله»در حدیثی فلسفۀ سجدۀ بر خاک را چنین بیان می فرمایند: «إذا صَلّي أَحدکُمْ فَليَلزم جَبْهَتَهُ وَأَنفه الأَرض حَتّي تخرج مِنْ الرَّغم»[1]. «هرگاه کسي از شما نماز گزارد، پيشاني و بيني خود را بر زمين قرار دهد تا ذلت وخضوع خود را آشکار سازد».
هشام بن حکم از امام صادق «عليه السَّلام» فلسفه سجده بر زمين را پرسيد. امام در پاسخ او چنين فرمود:
زيرا سجده، خضوع و فروتني در برابر خدا است و هرگز شايسته نيست انسان پرستشگر، بر خوردني ها و پوشيدني ها سجده کند، زيرا معبود دنياپرستان خوراک و پوشاک است بنابراين نبايد بر آنچه معبود دنيا پرستان است سجده کرد، در حالي که سجده بر خاک و زمين، بالاترين و برترين مظهر فروتني و خضوع در برابر خداست.[2]
از آنجا که سجده بر خاک مظهر کامل عبوديت و اظهار بندگي است، عمر بن عبدالعزيز بر حصير تنها اکتفا نمي کرد، بلکه مقداري خاک بر حصير مي ريخت و بر آن سجده مي نمود.
ابن حجر در شرح صحيح بخاري مي گويد:
کانَ عُمَرُ بْنُ عَبدالعَزيز الخَليفَةَ الأَموَي لا يکتَفي بالخَمرَة، بَلْ کانَ يَضَعُ عَلَيْها التُّرابَ وَيسجُد عَلَيه[3].
حتّي عروة بن زبير نيز جز بر زمين بر چيزي ديگر سجده نمي کرد.[4]
مسروق که يکي از تابعان است، به هنگام سفر خشتي را با خود برمي داشت تا در کشتي بر آن سجده کند.[5]
علي بن عبداللّه بن عباس که از تابعان است به «رزين» نوشت:«أَن ابْعَثْ إِلَيّ بِلَوح مِنْ أَحجارِ المَروَة أَسْجُدُ عَلَيْهِ»[6]: قطعه سنگي از سنگ هاي کوه مروه براي من بفرست تا بر آن سجده کنم.
ابن ابي شيبه، شيخ بخاري مي گويد: نماز بر «طنفسة» (که نوعي فرش کرک دار است) امري است جديد؛ و از رسول خدا به سند صحيح روايت شده است که بدترين امور، امر بي سابقه است و هر امر بي سابقه بدعت است[7].

[1].النهاية في غريب الحديث ،ابن الأثير،جلد : 2،ص239.

[2]. بحارالأنوار:82/ 147، باب ما يصحّ السجود عليه.

[3].فتح الباري ج 1 ص 410 وشرح الأحوذي ج 1 ص 272 . هو عمر بن عبد العزيز بن مروان الخليفة الأموي ، ولد سنة 69 وولي سنة 99 ومات سنة 101 .

[4]. فتح الباري:1/ 410؛ شرح الاحوذي:1/ 272.

[5] . كان مسروق إذا خرج يخرج بلبنة يسجد عليها في السفينة.الطبقات الكبرى لابن سعد ج 6 ص 53 ، والمصنف لعبد الرزاق ج 2 ص 583 ، وسيرتنا ص 136 عن المصنف لابن أبي شيبة ج 2 باب ما كان يحمل في السفينة شيئا يسجد مليه فأخرجه بسندين .

[=&quot][6] . اخبار مکه، تأليف ارزمي3/ 151.

[7]. المصنف:2.

آیا سجده بر مهر شرک است؟

در بحث سجده بر مهر برخی افراد نادان یا مغرض تصور نموده اند شیعیان به هنگام سجده، که سر را به روی مهر می گذارند، مهر را پرستش نموده اند و این شرک اشکار است؛ چه اینکه سجده برای خداست و اینها به مهر سجده نموده اند.
این افراد لحظه ای تدبر ننموده اند که اگر این عمل شرک است نعوذبالله کار رسول مکرم اسلام«صلی الله علیه وآله»که مراقبت بر سجود بر ارض داشته اند نیز شرک بوده و همچنین کار صحابی ای که سجده بر سنگ می نمودند .
این افراد ظاهرا به کار خود نیز توجهی ننموده اند که آیا به هنگام سجده سر را بر روی چیزی می گذارند یا خیر؟آیا با این معیار کار آنها نیز شرک نمی شود؟
در واقع این افراد فرقي ميان «مسجودٌ له» و «مسجودٌ عليه» ‏نگذاشته اند و پنداشته اند سنگ يا تربتي که در برابر نمازگزار نهاده مي‏شود بتي است که نمازگزار آن را با نهادن پيشاني بر آن مي‏پرستد. ولي شيعه را چه باک، اگر مخالفش کوتاه بين است و بين اين دو نکته فرق نمي‏گذارد و مي‏پندارد آنچه بر آن سجده مي‏شود همان کسي است که براي او سجده مي‏شود و کار موحّد را با مشرک قياس مي‏کند، تنها به اين دليل که ظاهر کارشان مثل هم است و او ظاهر را مي‏بيند، با اينکه معيار، توجه به درون و باطن است، بت‏پرست، بت را مي‏پرستد و براي آن سجده مي‏کند و جلوي خود مي‏گذارد و در برابر آن رکوع و سجود مي‏کند، ليکن موحّدي که مي‏خواهد تا نهايت مراتب بندگي را ابراز کند، براي خداي سبحان خضوع و سجود مي‏کند و پيشاني بر خاک و سنگ و سنگريزه مي‏نهد، تا با اين کار، خاکساري و بي‏قدري خود را اظهار کند و بگويد: خاک کجا و آفريدگار املاک کجا؟
آري، سجده کننده بر تربت، آن را نمي‏پرستد، بلکه با سجود بر آن در پيشگاه خدا کرنش مي‏کند .

بنابراین فرق است بين مسجود له و مسجود عليه، شيعه اماميه که بر تربت امام حسين (عليه السلام) سجده مي کند آنرا مسجود له قرار نمي دهد، بلکه آنرا مسجود عليه قرار مي دهد، يعني شيعه براي تربت امام حسين (عليه السلام)سجده نمي کند، بلکه بر روي تربت امام حسين براي خداوند متعال سجده مي نمايد. و بين اين دو فرق آشکار است.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

باتشکر از مطالب بسیار عالی و مفید واقعا استفاده کردم و لذت بردم.

اما در جواب کسانی که به شیعیان برای سجده به مهر مهر شرک می زنند یک جواب کوتاه هم می شود داد و آن اینکه:

اگر شیعه به مهر سجده می کند نشانه ی پرستش آن است کسی که به فرش یا موکت یا هرچیز دیگری سجده می کند پس او هم فرش و موکت و ... را می پرستد.

اگر بگوید نه ما آن را نمی پرستیم و فقط پیشانی بر آن می گذاریم شیعه هم می گوید نه ما هم مهر را نمی پرستیم و فقط پیشانی بر خاک میساییم!!!

التماس دعا - یاعلی

موضوع قفل شده است