دروغگویی برای افزایش ایمان مردم !!!

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دروغگویی برای افزایش ایمان مردم !!!

.......

خیلی مواقع گزافه گوییهایی که در دین می شوند مثل معجزاتی که به آدمهای مختلف نسبت داده می شوند, بی ضرر به نظر می رسند و در نگاه اول بی تاثیر روی کل دین. ولی متاسفانه بعضی از این غلوها به قدری با مهارت طراحی شده اند که در دراز مدت روی اعتقادات خیلها تاثیر می گذارند. برای اینکه این موضوع کاملا آشکار شود, با چند مثال بحث را آغاز می کنیم.

ابتدا به سه مثال بسیار ساده ولی معروف می پر دازیم که اثبات نادرستی آنها ساده می باشد:

مثال اول, اعجاز در طبیعت

ادعا: در مزرعه ای در آلمان, شاخه های درخت به صورت لا اله الا الله در آمده اند. خیلی از مردم آلمان با دیدن این منظره مسلمان شده اند.

واقعیت: دکتر الخودری یک هنرمند مسلمان است که در دانشگاه المنصوری مصر به طبابت هم مشغول است. این عکس یکی از کارهای هنری اوست.

مثال دوم, اعجاز در بدن انسان

ادعا: شکل لوله های هوا در شش انسان به صورت لا اله الا الله محمد رسول اله خوانده می شود. این عکس با دقت بسیار بالا توسط کامپیوتر گرفته شده است.

واقعیت: عکس دیگری از کارهای هنری دکتر الخودری.

مثال سوم, اعجاز در اکتشافات جدید

ادعا: در صحرایی در عربستان, دانشمندان بقایای یک اسکلت عظیم انسان را کشف کرده اند. دانشمندان معتقدند که این انسان متعلق به قوم عاد بوده که در قرآن ذکر شده است. این کشف اثبات درستی قرآن کریم است.

واقعیت: این عکس برنده جایزه سوم مسابقه فوتوشاپ در یک وبسایت است. عکس اولیه متعلق به یک حفاری در آمریکا است که بعدا عکس اسکلت با نرم افزار به آن اضافه شده است.

مثال چارم , معجزات پیامبر

در قرآن به روشنی از پیامبر به عنوان بک بشر عادی یاد شده است که به او وحی می شود (۴۱:۶). در واقع خداوند قرآن راتنها معجزه پیامبر عنوان می کند مثلا در ۲۸:۴۸, ۱۷:۵۹, ۱۷:۹۰-۹۳, ۶:۸
یکی از دلایل این امر این است که معجزه آخرین پیامبر باید برای همه نسلهای بعد از او باشد وبه زمان وابسته نباشد. ولی با اینکه به روشنی قرآن می گوید: "گفتند چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است آيا به آنچه قبلا به موسى داده شد كفر نورزيدند", باز هم برای پیامبر صدها معجزه ذکر می شود. مثلا جاری شدن آب از لای انگشتان ایشان برای سیراب ساختن یارانشان و یا احترام سنگها به پیامبر وقتی ایشان از کنارشان می گذشتند. بیان این مطالب ازجانب کسانی که اعجاز قرآن را درک نکرده اند , به عنوان راه حلی است تا اعتقادات سست خود را استحکام ببخشند.

واقعیت این است که بیان دروغ مذهبی برای افزایش ایمان مردم معمولا از جانب دو گروه است:

گروه اول

عده ای ساده اندیش که دنباله رو نظرات دیگران هستند.

گروه دوم
کسانی هستند که می خواهند نشان دهند برای پیشبرد دین و گسترش اسلام می توان دروغ گفت و به دین شاخ و برگ داد.

هر دو این گروه ولی در یک چیز مشترکند: هر دو از قرآن بهره ای نبرده اند. اگر در حقیقت برده بودند, به نشر و گسترش

خود معجزه پیامبر می پرداختند. نه دروغهای شاخدار بی پایه

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

دین !

ایمان !

ببینید دین و ایمان دو تا کلمه است ، که خیلی از ماها در مورد خودمون و اعتقاداتمون به کار میبریم ! اساساً من معتقدم اگر اعتقادات ما با دو تا عکس و چهار تا مطلب بخواد محکم شده باشه که کارمون خیلی خرابه ! اگر قرار بود دین ما بر اساس یک سری مطالب محدود باشه و دلایل متقن ما متشکل از یکسری اتفاقات ( یا معجزات ) باشه ، مطمئناً باید با افتادن یه اتفاق که با اون در تضاده ما هم از دین برگردیم و لااقل در اعتقادات خودمون شک کنیم !

این قضیه تا اون حد جدیه که اگه قرار باشه ما بخاطر شخصیت ها در دین بیایم بواسطه همون شخصیت ها هم از دین خارج میشیم ( فرمایش امام صادق علیه السلام )

میخوام بگم عصاره اصلی دین و دلیل اصلی قابل پذیرش بودن و کامل بودن دین رو باید در دو چیز یافت ( بنا به فرمایش امام صادق علیه السلام )
1 . کتاب
2 . سنت

اگر آدم در کتاب و سنت تفحص کنه و فقیه بشه دیگه هیچ چیزی نمی تونه اونو از دین برگردونه ، تا اونجایی که در بیانات معصومین علیهم السلام اومده کوه ها از جاشون تکون میخورن ولی اون شخص پایداره !

پس اگر من اعتقادات خودم رو با دو تا عکس محکم کرده باشم الان باید کاملاً سست شده باشه ! مگه نه ؟

پس دروغگویی در دین به انسانهایی که خودشون رو بیمه کتاب و سنت کردن لطمه ای وارد نمی کنه ! و اون عده ای هم که ایمانشون توسط این دروغگویی ها محکم شده ، چه ایمانی براشون بمونه چه نمونه سودی به حالشون نداره ، یعنی ایمانی نیست که سودی داشته باشه !

اما در مورد معجزات پیامبر صلوات الله علیه و آله :

غلامعلی جان در مورد بعضی مسائل خیلی محکم صحبت نکن چون ممکنه خلافش ثابت بشه !

[quote=غلامعلی نوری *;36218]در قرآن به روشنی از پیامبر به عنوان بک بشر عادی یاد شده است که به او وحی می شود (۴۱:۶). [/quote]

[quote=غلامعلی نوری *;36218]در واقع خداوند قرآن راتنها معجزه پیامبر عنوان می کند مثلا در ۲۸:۴۸, ۱۷:۵۹, ۱۷:۹۰-۹۳, ۶:۸ [/quote]

در مورد مطلب اول که فرمودید پیامبر هم یک بشر عادی است !

ما پیش از این هم در مورد این موضوع صحبت کرده بودیم ، ابتدا ما بیایم قرآن رو درست ترجمه کنیم :

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يوحَى إِلَي (41:6)
بگو همانا اینگونه است و جز این نیست که من مثل شما بشری هستم - که - به من وحی میشود !

ما قبلاً صحبت کردیم اینکه پیامبر بشری همچون ماست دلیلش این است که پیامبر از لحاظ خلقت همانند ماست ، نه اینکه بشری در سطح بشر عادی باشد ! چرا ؟ چون خداوند برای هر گروه یا قومی پیامبری از خودشان میفرستد !

قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا(الإسراء/95)

بگو: « اگر در روي زمين فرشتگاني با آرامش گام برمي‌داشتند، ما فرشته‌اي را به عنوان رسول، بر آنها مي‌فرستاديم!»

اینکه پیامبر مثل ماست یعنی اینکه مثل ما انسان است اما چه انسانی ؟؟؟؟

پاسخ قسمت دوم رو در يوحَى إِلَي پیدا میکنیم ، انسانی که مورد خطاب خداوند است !
آیا هر انسانی مورد خطاب خداوند خواهد بود ؟

باسکول و ترازوی آشپزخانه هر دو ترازو هستند اما آیا قابل مقایسه هستند ؟؟؟؟
آیا نباید بین ظرف و مظروف تناسبی باشد ؟؟؟؟

پس دلیل انسان بودن انبیاء چیزی غیر از آن است که شما فرمودید !

ادامه دارد . . .

. . . ادامه

اما در مورد مسئله دوم ، معجزات پیامبر صلوات الله علیه و آله :

ابتدا از معتبر ترین منبع بعد از قرآن شروع میکنم اونهم تنها و تنها با ذکر یک نمونه :

نهج البلاغه که میخونید ؟

امیرالمومنین علیه السلام در خطبه قاصعه ( خطبه 234 - ص 815-819 فیض ) داستانی جالب را نقل میکنند :
( من داستان رو خلاصه و با کلام خودم نقل میکنم )
( من با رسول خدا بودم که گروهی از قریش آمدند و گفتند اگر کاری انجام دهی ما میدانیم تو رسول خدایی ، از پیامبر خواستند که درختی را از ریشه برکند و بیاورد در جلوی خودش ، پیامبر به درخت فرمود اگر به خدا ، روز قیامت و نبوت من معتقدی با ریشه هایت از جا کنده شو و جلوی من بایست :
سپس امیر المومنین علیه السلام فرمودند :
س.گند به آنکه رسولش را به حق فرستاد درخت با ریشه هایش از جا کنده شد و در حالی که صدایی از آن بیرون می آمد در مقابل رسول خدا ایستاد )

این یک نمونه ( بعنوان مثال نقض بر فرضیه شما که تنها معجزه پیامبر قرآن است )

اما کلیت مسئله در مورد معجزات پیامبر صلوات الله علیه و آله :

امیرالمومنین فرموده اند :
هیچ معجزه و نشانه ای برای انبیاء گذشته از آدم تا خاتم نبوده است مگر اینکه محمد صلوات الله علیه و آله مانند آن یا برتر از آن را داشته است ( بحار 17/239)

مطالب بسیاری در این زمینه موجود است ، مثل برخورد شماری از اهل کتاب که معجزت موسی کلیم الله رو از پیامبر خواستند سپس پیامبر تک تک معجزات موسی را میآورد و در مقایسه آنها با قرآن مطالب نغزی را بیان میفرمایند !( بحار 17 / 273-297 )

در کتاب مناقب آل ابی طالب ، ابن شهر آشوب بیش از 4000 معجزه و بینه از پیامبر نقل میکند !

و . . .

گذشته از مدارک نقلی ، عقل هم همین را حکم میکند که آخرین پیامبر خدا که کامل کننده آنهاست و بعبارتی آمدن بقیه انبیاء مقدمه ای بر ظهور او بوده می بایست تمام آیات و بینات انبیاء گذشتته را داشته باشد !

دقیقاً همانند خود قرآن که حاوی تمام معارف کتب پیشین است و در عین حال از تمامی آنان برتر ( کامل تر ) است !

نهایتاً اینکه

بنا بر فرموده پیامبر صوات الله علیه و آله ائمه وظیفه ما تفقه در دین انهم بواسطه کتاب و سنته و اگر غیر این باشه و ما در اثر شبهات مختلف و دروغهای مختلف از دین خارج بشیم ، چوب اشتباه خودمان را خوردیم و اساساً در حیطه دین نبوده ایم که بخواهیم خارج شده باشیم ، اما در مورد مسئله دوم فرموده های شما مصداق ندارد و درست نیست چرا که معجزات بیشمار پیامبر از مسلمات عقلی و نقلی است

با تشکر از پست زیبایتان

و من الله التوفیق

با سلام خدمت همه دوستان قرآن پژوه

با تشكر از جناب غلامعلي نوري به خاطر مطلب خوبشان

هميشه در متون ديني انسان دعوت به ميانه روي شده و از افراط و تفريط بر حذر داشته شده است .

هيچ شكي نيست كه بزرگترين و ماندگارترين معجزه پيامبر اكرم قرآن است .

ولي اين به اين معني نيست كه هيچ اعجاز يا كرامت ديگري از پيامبر ،به اذن خدا، صادر نشده باشد .

( فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيم ٌ) (الأنفال:17)

اين آيه اشاره به يكي از همان كارهاي خارق العاده پيامبر دارد كه در جنگ بدر ، طبق گفته مفسرين شيعه و سني ، پيامبر مشتي شن و ماسه را به طرف سپاه دشمن پرتاب كردند كه اين امر به اذن خدا سبب شد ديد دشمن نسبت به سپاه اسلام تضعيف شده و به پيروزي سپاه اسلام كمك كند .
بنابراين همانطور كه جناب نوري فرمودند نه با بزرگ نمايي تلاش كنيم اسلام و پيامبر و اولياء الهي را به ديگران مهم جلوه دهيم و نه با انكار فضايل آنها ، آن هم به خاطر عدم درك صحيح ، شخصيت الهي آنها را پايين بياوريم .

اميد كه تلاش همه ما در توسعه و نشر اسلام ، دور از افراط و تفريط ، مورد قبول خداي كريم باشد.

موفق باشيد.:Gol::Gol::Gol:

celyanic;36249 نوشت:
. . . ادامه

اما در مورد مسئله دوم ، معجزات پیامبر صلوات الله علیه و آله :

ابتدا از معتبر ترین منبع بعد از قرآن شروع میکنم اونهم تنها و تنها با ذکر یک نمونه :

نهج البلاغه که میخونید ؟

امیرالمومنین علیه السلام در خطبه قاصعه ( خطبه 234 - ص 815-819 فیض ) داستانی جالب را نقل میکنند :
( من داستان رو خلاصه و با کلام خودم نقل میکنم )
( من با رسول خدا بودم که گروهی از قریش آمدند و گفتند اگر کاری انجام دهی ما میدانیم تو رسول خدایی ، از پیامبر خواستند که درختی را از ریشه برکند و بیاورد در جلوی خودش ، پیامبر به درخت فرمود اگر به خدا ، روز قیامت و نبوت من معتقدی با ریشه هایت از جا کنده شو و جلوی من بایست :
سپس امیر المومنین علیه السلام فرمودند :
س.گند به آنکه رسولش را به حق فرستاد درخت با ریشه هایش از جا کنده شد و در حالی که صدایی از آن بیرون می آمد در مقابل رسول خدا ایستاد )

این یک نمونه ( بعنوان مثال نقض بر فرضیه شما که تنها معجزه پیامبر قرآن است )

با تشکر از پست زیبایتان

و من الله التوفیق

سلام بر دوست قدیمی celyanic

دوست عزیز در انتساب بعضی از خطبه های نهج البلاغه به امام علی شک و تردید وجود دارد

از جمله همین خطبه ی قاصعه

در ضمن من بزودی با استناد به قرآن ثابت خواهم کرد که این سخنانی که در این قسمت از خطبه هست از علی یا پیامبر نمی تواند باشد

سلام
افراط و تفريط همواره رد شده اما برخي مواقع بايد نشانه هايي باشد كه بعضي از انسان هايي كه همه چيز براي آنها عادي شده است تكاني خورده و به ياد قدرت خداوند بيفتند .
حتما نبايد نشاني براي شما تنها باشد شايد در كنار شما كسي باشد كه در شك قرار گرفته و اين نشانه براي اوست نه براي شما دوست عزيز .

با عرض سلام مجدد
مثال سوم كاملا مثبت است و به ثبت رسيده است اين اجساد يافت گرديده اند و از سوي دولت عربستان تائيد گرديده اند آنها در صحراي جنوب عربستان قرار دارند و دولت عربستان پس از كشف آنها عكسبرداري هوايي را ممنوع و آن منطقه را تحت كنترل خود درآورده است

ایمان;36257 نوشت:
با سلام خدمت همه دوستان قرآن پژوه

با تشكر از جناب غلامعلي نوري به خاطر مطلب خوبشان

هميشه در متون ديني انسان دعوت به ميانه روي شده و از افراط و تفريط بر حذر داشته شده است .

هيچ شكي نيست كه بزرگترين و ماندگارترين معجزه پيامبر اكرم قرآن است .

ولي اين به اين معني نيست كه هيچ اعجاز يا كرامت ديگري از پيامبر ،به اذن خدا، صادر نشده باشد .

( فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيم ٌ) (الأنفال:17)

موفق باشيد.:gol::gol::gol:

سلام بر ایمان

کر امت بله ولی آوردن معجزه امکان ندارد مگر به اجازه ی مستقیم

و فرمان خداوند ی آنهم هدفش برای ایمان آوردن ناظران است

rassol;36265 نوشت:
با عرض سلام مجدد
مثال سوم كاملا مثبت است و به ثبت رسيده است اين اجساد يافت گرديده اند و از سوي دولت عربستان تائيد گرديده اند آنها در صحراي جنوب عربستان قرار دارند و دولت عربستان پس از كشف آنها عكسبرداري هوايي را ممنوع و آن منطقه را تحت كنترل خود درآورده است

سلام بر رسول

آقا میشه زحمت بکشین یک نشانی برای تایید این گفته ها تون به ما بدین با تشکر

ترجمه آن قسمت از خطبه ی قاصعه مربوط به بحث را که راوی آن را حضرت علی دانسته اند می آورم وبعد گفته ی امام علی مبنی بر اینکه اولین نفر ایمان آورنده به پیامبر است می آورم


و من با پيامبر بودم آنگاه كه جمعى از بزرگان قريش نزد او آمدند و گفتند: اى محمد! تو دعـويـدار امـر عظيمى شده اى كه نه پدران تو و نه هيچيك از تبار تو به خود اجازه چنين بـلنـد پـروازى را نـداده انـد و ايـنك ما براى آزمايش ‍ تو آمده ايم تا معجزه يى بنمايى ، اگـر بـدانـچه مى خواهيم ، پاسخ مثبت دادى و خواسته ما را در معرض نمايش ما نهادى ، مى دانيم كه همانا تو رسول خدايى و گرنه خواهيم دانست كه جادوگر و بسيار دروغگويى . پـيـامـبـر فـرمـود: چه ميخواهيد؟ گفتند: اين درخت را فراخوان تا از ريشه كنده شود و پيش روى تـو ايـسـتـد، پـيـامـبـر - درود خـدا بـر او و خاندان وى - فرمود: خداوند بر هر كارى تـوانـاسـت ، امـا اگـر خـدا ايـن كـار را بـراى شما انجام داد آيا ايمان خواهيد آورد و به حق شـهـادت خـواهـيـد داد؟ گـفـتـنـد: آرى .
فـرمـود: پـس ‍ مـن هـم اكـنـون آنـچـه مـى خـواهـيد جامه عمل مى پوشانم ، اما شما اهل گرايش ‍ به حق نيستيد و در ميان شما كسى است كه در چاه بـدر(8) افـكـنـده خـواهـد شد، و نيز كسى(9) كه گروههاي مخالف را راه خواهد انـداخـت .
- سپس فرمود: اى درخت ! اگر به خدا و روز واپسين ايمان دارى و مى دانى كه من پـيـامـبـر خـدا هستم ، به اذن پروردگار از ريشه بر كنده شو و پيش من بايست ! سوگند بـه آنـكـه پـيامبر را به حق برانگيخت ، درخت از ريشه بر آمد و آمد و صدايى مهيب داشت و صـفـيـرى چـون آواى بـال پـرنـدگـان تـا آنـكـه پـيـش ‍ روى رسول خدا - درود خدا بر او و بر خاندان وى - پرزنان ايستاد و شاخه فرازين خود را بر سر پيامبر و برخى را بر شانه من گسترد و من در سوى راست پيامبر ايستاده بودم . آنها چـون چـنـيـن ديدند از روى برترى جويى و كبر ورزى گفتند: فرمان بده نيمى از آن به سوى تو بيايد و نيمى ديگر بماند، پيامبر فرمان داد و نيمى از درخت با حركتى شگفت و بـا آوايـى سـهـمـگـيـن تـر پـيـش دويـد، چـنـانـكـه نـزديـك بـود بـه رسـول خدا (صلى الله عليه وآله ) بپيچد، آنها از سر ناسپاسى و ستيزه گفتند: به اين نـيـمـه فـرمان بده به جاى خود باز گردد تا درخت همان شود كه بود، پيامبر - درود خدا بر او و خاندان وى - فرمان داد و درخت باز گشت .

مـن پـس از مـشـاهـده ايـن هـمـه اعـجـاز فـريـاد بـر آوردم : لا اله الا الله ، اى رسول خدا من نخستين گرونده به تو هستم و نخستين كسى كه اقرار دارد اين درخت آنچه را كه به امر خدا در تصديق پيامبر و بزرگداشت سخن تو بود، انجام دادم . آن جمع همه با هـم گـفـتـنـد: نـه ، او جـادوگـرى سـخت درغگوست ، جادوگرى شگرف و تردست و چابك و گفتند: مگر چنين كودكى ترا در كارت تصديق كند!!(مقصودشان من بودم ).

طبق آنچه که از متن فوق بر می آید این قضییه مربوط به سالهای اول بعثت است زمانی که امام علی نوجوانی 12-13 ساله بوده در خانه ی پیامبر

[="red"]اولا [/]
غیر ممکن است که این چنین معجزه ی بزرگی را پیامبر برای فقط چند تن از بزرگان
قریش که امیدی هم به ایمان آنها نداشته انجام دهد حداقل باید برای عده ای زیادی از انجام
می شده که دست کم عده ای ایمان بیاورند

[="red"]دوما
[/]
در سالهای اول بعثت طبق قرآن و آیات

[="red"] قُم فَانذر [/]

و [="blue"]وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ(الشعراء/214)[/]

[="red"]پیامبر در آن برهه فقط انذار می کرده [/]نه اینکه معجزه بیاورد آن هم به درخواست یک عده ی چند نفره ی ایمان نیاور

[="red"] [="blue"]سوما [/][/]

یاد آوری این واقعه ی با این بزرگی چطور در قرآن برای مقابله با در خواست های بعدی ارائه ی معجزه

از طرف کفار نیامده است که به آنها بگوید که پیامبر قبلا هم معجزه آورده است ولی شما

ایمان نیاورده بودید پس در خواست معجزه ی جدید نکنید

در حالیکه می بینیم در طول دوره ی قبل از هجرت بارها از پیامبر در خواست معجزه کرده ودر قرآن این

در خواستها مکتوب است اما حرفی هم از این معجزه ی درختی نیست !

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر دوست گرامی غلامعلی نوری :

مورد به مورد جلو میریم :

غلامعلی نوری *;36297 نوشت:
اولا غیر ممکن است که این چنین معجزه ی بزرگی را پیامبر برای فقط چند تن از بزرگان قریش که امیدی هم به ایمان آنها نداشته انجام دهد حداقل باید برای عده ای زیادی از انجام می شده که دست کم عده ای ایمان بیاورند

همانطور که خود شما عزیز فرمودید :

غلامعلی نوری *;36282 نوشت:
آوردن معجزه امکان ندارد مگر به اجازه ی مستقیم و فرمان خداوند ی آنهم هدفش برای ایمان آوردن ناظران است نه خود نمایی

یعنی شرایط آوردن معجزه دست من و شما نیست که در مورد چگونگی زمان و مکان آن اظهار نظر کنیم ، حتی دست خود پیامبر صلوات الله علیه و آله هم نیست چرا که مستقیماً به اذن خداست :

أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيئَةِ الطَّيرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيكُونُ طَيرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ ( 3/49)

نتیجه اینکه چرا پیامبر در آن شرایط برای تنها عده ای معجزه آورده ، چرایی است بی مورد زیر ا که اذن خداوند در آن بوده ،
از طرفی این داستان دور از عقل هم نیست چرا که درسته آنها از لحاظ کمیت به نسبت کل قریش چیزی نبودند ولی از سران قریش بودند و اگر آنها قبول میکردند و ایمان می آوردند مطمئناً بقیه قوم نیز به تبعیت از آنها ایمان می آوردند :
چرا که تاریخ همین داستان را در ادامه به اثبات رسانید .

اما در مورد اینکه پیامبر میدانست آنها ایمان نمی آوردند ، بله پیامبر میدانست ولی : وظیفه پیامبر به چیز دیگری حکم میکند و آنهم اتمام حجت است در تبلیغ خداوند !

نتیجه این قسمت اینکه معجزه به اذن خداست و تعیین شرایط آن یه دست کسی نیست و اگر با دید بازتری به این داستان نگاه کنیم دلایل زیادی برای وقوع معجزه پیدا میکنیم !

غلامعلی نوری *;36297 نوشت:
دوما در سالهای اول بعثت طبق قرآن و آیات قُم فَانذر و وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ(الشعراء/214) پیامبر در آن برهه فقط انذار می کرده نه اینکه معجزه بیاورد آن هم به درخواست یک عده ی چند نفره ی ایمان نیاور

فرموده شما یک برداشت کاملاً شخصی از این داستانه ، چراکه تاریخ بر خلاف برداشت شما ورق خورده است ، اگر به شأن نزول آیه مراجعه نمایید و داستان یوم الدار را مطالعه نمایید میبینید که از قضا در همان شب نیز معجزه رخ داده است ، کجا ؟؟؟؟
برید و بگردید !

پس اینگونه نیست که پیامبر قومش رو به خدا دعوت کنه و از طرفی حق نداشته باشه برای اثبات ادعای خودش دست به معجزه ببره ، اصلاً با عقل جور در نمیاد ، همانطور که گفتم تواریخ هم چیزی غیر از فرموده شما را میگوید !

غلامعلی نوری *;36297 نوشت:
سوما یاد آوری این واقعه ی با این بزرگی چطور در قرآن برای مقابله با در خواست های بعدی ارائه ی معجزه از طرف کفار نیامده است که به آنها بگوید که پیامبر قبلا هم معجزه آورده است ولی شما ایمان نیاورده بودید پس در خواست معجزه نکنید در حالیکه می بینیم در طول دوره ی قبل از هجرت بارها از پیامبر در خواست معجزه کرده ودر قرآن این در خواستها مکتوب است وحرفی هم از این معجزه ی درختی نیست !

در توضیح این قضیه چند نکته قابل بحثه :

یکی اینکه همیشه مخاطب پیامبر یک عده و گروه خاص نبودند که همواره در آوردن معجزه تأکید بر ما سبق آنها بشود !

نکته بعد اینکه همه معجزات پیامبر در قرآن به ثبت نرسیده که حال با توجه به این قضیه ما بخواهیم ثبت نبودن این یکی را دلیل بر کذب آن بگذاریم

نهایتاً اینکه در جریان معاهده قریش و قضایای شعب ابی طالب با اینکه همه آنها معجزه خورده شدن معاهده را دیدند ولی آیا ایمان آوردند ؟ و آیا این قضیه باعث آن شد که پیامبر دیگر برای آنان معجزه ای نیاورد ؟ خیر

به همین راحتی که ملاحظه فرمودید !

اما یک مسئله مهم :
اگه تا اینجاش مسئله ای نداشت روی اون نکته هم بحث میکنیم

باز هم تشکر از پست زیبایتان

[="Blue"][="Red"]سلام بر دوست گرامی[/] celyanic:[/]

celyanic;36310 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

نتیجه اینکه چرا پیامبر در آن شرایط برای تنها عده ای معجزه آورده ، چرایی است بی مورد زیر ا که اذن خداوند در آن بوده ،
از طرفی این داستان دور از عقل هم نیست چرا که درسته آنها از لحاظ کمیت به نسبت کل قریش چیزی نبودند ولی از سران قریش بودند و [="Red"]اگر آنها قبول میکردند و ایمان می آوردند مطمئناً بقیه قوم نیز به تبعیت از آنها ایمان می آوردند :[/]
چرا که تاریخ همین داستان را در ادامه به اثبات رسانید .

اما در مورد اینکه پیامبر میدانست آنها ایمان نمی آوردند ، بله پیامبر میدانست ولی : وظیفه پیامبر به چیز دیگری حکم میکند و آنهم اتمام حجت است در تبلیغ خداوند !

طبق متن خطبه خود پیامبر هم می دانست که این معجزه بزرگ تاثیری بحال آنها ندارد

یعنی خدا انجام معجزه ای را بخواهد که هیچ سود عملی نداشته است ؟ مگر فلسفه ی آوردن معجزه برای چیست ؟ سرگرمی ؟؟؟

از طرف دیگر کدام یک از معجزات دیگر خدا اتفاق افتاده که هیچ کسی بعد از آن ایمان نیاورد ؟؟؟

باز شما گفته اید[="Red"] اگر [/]ایمان می آوردند اینطور و آنطور می شد !!

نتیجه ی این اگر شما همان داستان معروف [="Blue"]در اگر نتوان نشست است[/] [="Red"]مولانا[/]است و فایده ای برای آن متصور نبوده است

وادامه شما گفته اید که [="Red"]اتمام حجت[/] در تبلیغ

خوب بعد از اینکه با این معجزه[="red"] اتمام حجت[/] شد و آنها هم با کمال گستاخی نپذیرفتند چه اتفاقی افتاد ؟؟ عذاب آمد؟؟

در ضمن [="Red"]نام [/]این افرادی که به حضور پیامبر آمده اند کی بوده است ؟؟

حتما یکی از این روءسا ابو سفیان بوده اما او که سالیانی بعد از سر ناچاری تسلیم و اسلام آورد!

خوب چرا این ابو سفیان که بعدا اسلام آورده این [="Red"]واقعه ی بی نظیر[/] را ذکر نکرده است که آنرا بهانه ای برای اسلام آوردن خود قلمداد کند ؟؟؟؟

روایت این واقعه فقط منتسب به یک نفر است ( حضرت علی )

علاوه بر این این روایت از نظر علم حدیث حدیث مرسل است

( [="Blue"]حدیث مرسل حدیثی است که راوی و محدّث آن با حذف واسطه‏های قرار گرفته در زنجیره سند، آن را [="Red"]مستقیماً به شخص معصوم(ع) برساند.[/] حدیث مرسل از [="Blue"]احادیث ضعیف[/] به شمار می‏رود[/].)

celyanic;36310 نوشت:

فرموده شما یک برداشت کاملاً شخصی از این داستانه ، چراکه تاریخ بر خلاف برداشت شما ورق خورده است ، اگر به شأن نزول آیه مراجعه نمایید و داستان یوم الدار را مطالعه نمایید میبینید که از قضا در همان شب نیز معجزه رخ داده است ، کجا ؟؟؟؟
برید و بگردید !

[="Red"]دلایل شما که شخصی تر است ! کدام معجزه در یوم الدار و با کدام مدرک محکم ومتقن ؟؟؟[/]

celyanic;36310 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

پس اینگونه نیست که پیامبر قومش رو به خدا دعوت کنه و از طرفی حق نداشته باشه برای اثبات ادعای خودش دست به معجزه ببره ، اصلاً با عقل جور در نمیاد ، همانطور که گفتم تواریخ هم چیزی غیر از فرموده شما را میگوید !


؟؟؟؟؟:Gig:

celyanic;36310 نوشت:

همیشه مخاطب پیامبر یک عده و گروه خاص نبودند که همواره در آوردن معجزه تأکید بر ما سبق آنها بشود !


پس چطور در قرآن برای مسلمانان و مخاطبین جهت تذکر و عبرت از اقوام و احوال پیشنیان مثل می آورد ؟؟؟؟

celyanic;36310 نوشت:

نکته بعد اینکه همه معجزات پیامبر در قرآن به ثبت نرسیده که حال با توجه به این قضیه ما بخواهیم ثبت نبودن این یکی را دلیل بر کذب آن بگذاریم

[="Blue"]چطور شد مثال از افتادن برگ درخت،علف ،مورچه وپشه وزنبور و وبگو مگوی ها و زندگی خانوادگی پیامبر و هر

خشک وتری در قرآن ثبت شده ولی کوچکترین حرفی از این معجزه ی درختی پیامبر [="Red"] که معجزه ی هدایتگر است[/] نیامده است ؟؟؟؟
[/]
در ضمن هیچ خبر محکم و موثقی از معجزه در [="Red"]یوم الدار [/] وجود ندارد !

سلام و درود بر جناب نوری گرامی

نکته درستی را اشاره فرمودید.

برای کسانیکه قابلیت هدایت در آنها وجود دارد تنها ایستادن در پای یک درخت سیب کافیست تا آنها را معتقد حقیقی نماید.

در قرآن بارها به معجزاتی که شبانه روز در اطراف ما در حال وقوع هستند اشاره می نماید ولی اینکه آیا چشمی برای دیدن آنها وجود دارد ؟

آیا قلبی برای شنیدن پیام و ندای آسمانی یک سیب خلق شده از خاک و کود حیوانی و آب به میوه ای خوش بو مغذی و شفابخش آماده هست.

تنها با عبور از آوندهای یک چوب یک و نیم متری این کود بد بو به میوه ای خوش طعم و خوش بو تبدیل می گردد.

وقتی که شکوفه می دهد درخت سیب رازی را که در خود پنهان کرده را آیا انسان به آن پی برده یا هنوز در فکر این است که رود نیل بشکافد و یا مرده ای زنده گردد تا بگوید معجزه دیدم.

برای انسانهائیکه اینهمه معجزه و تغئیر فوق العاده امری عادی است دیگر فتوشاپ هم کاری نمی تواند بکند.

یاحق:Gol:

سم الله الرحمن الرحیم

سلام غلامعلی جان

قبل از ادامه صحبتها باید بگم که هدف از ایجاد این تایپیک (به نظر من ) این بود که ما رو هوشیار تر بکنه چرا ؟ چون امکان داره روزی بر مبنای یک دروغ ایمانمون یکدفعه رشد بکنه و روز دیگه که پرده ها فرو ریخت اون ایمان رو از دست بدیم ، هدف این تایپیک روشنگری بوده ، اگه غیر اینه بفرمایید ،
ما اومدیم یه سری از عکسها رو مرور کردیم ، باید بگم من عکسها رو قبلاً دیده بودم ولی تحت تأثیر اونها یقین من افزایش یا کاهش پیدا نکرد روزی هم که شما فرمودید این عکسها ساختگی است برای من فرقی نداشت زیرا همانطور که در یکی از پست ها گفتم اگه قرار باشه دینمون رو از روی اینطور چیزها بدست بیاریم ، بهتره اصلاً دنبال دین نباشیم ، مطمئناً مراجعه به قرآن و عترت اینقد یقین آور هست که با این مطالب خللی درش ایجاد نشه !

از طرف دیگه یه سری مطالبی هم فرمودید که بنده با قسمتی از آنها موافق نبودم و احساس کردم تعالیم دینی در مورد آنها نظری غیر از آنچه شما فرمودید دارد ، شما به قسمتی از اون ایراد نگرفتید و حالا داریم روی قسمتی از اون بحث میکنیم ، اما هدفم از این صحبت :

ما همینطوری میتونیم بریم جلو نه برای شما مشکله نه برای من !حداقل تا جایی که یکی از ما قانع بشه ! ولی میخواستم بگم از هدف اصلی ایجاد تایپیک دور نشو به نظر من روشنگری خوبیه ، البته به شرطی که صدق فرموده های شما به اثبات برسه !

باز هم از ایجاد تایپیک متشکرم انشاءالله در پست بعدی به صحبت ها ادامه میدیم !

[="courier new"] سلام بر بینا88 و سلیانیک دوستان عزیزم

بله شما هم خوب متوجه شده و درست می فرمایید بهتره از عنوان تاپیک دور نشویم

بهتره بحث مان این باشد که آیا این درسته که با نشانه تراشی دروغین ایمان مردم

را زیاد کنیم ؟

[="red"]یک [/]

آسیب شناسی و آفت های اینکار چیست؟

[="red"]دو [/]

اگر یک زمانی مردم متوجه این دروغها بشوند آیا نسبت به اصل دین و واقعییات

دیگر هم بد گمان نمی شوند؟؟؟[/]

اما ادامه صحبت ها :


[quote=غلامعلی نوری *;36563]طبق متن خطبه خود پیامبر هم می دانست که این معجزه بزرگ تاثیری بحال آنها ندارد[/quote]

رجوع کنیم به متن خطبه قاصعه :

و من با او بودم، هنگامى که مهتران قريش نزد وى آمدند، و گفتند: «اى محمد (ص) تو دعوى کارى بزرگ مى‏کنى که نه پدرانت چنان دعويى داشتند، نه کسى از خاندانت. ما چيزى را از تو مى‏خواهيم اگر آن را پذيرفتى و به ما نماياندى، مى‏دانيم تو پيامبر و فرستاده‏اى و گرنه مى‏دانيم جادوگرى دروغگويى.» گفت (ص) : «چه مى‏پرسيد» گفتند: «اين درخت را براى ما بخوان تا با رگ و ريشه برآيد و پيش روى تو در آيد.» گفت (ص) : «خدا بر هر چيز تواناست . اگر خدا براى شما چنين کرد، مى‏گرويد، و به حق گواهى مى‏دهيد» گفتند «آرى.»

در جواب فرموده شما باید بگم که اونها اعتراف کردند که اگر محمد معجزه ای را که میخواهند بیاورد ایمان می آورند ( درست است که پیامبر عدم ایمان آوردن آنان را میداند اما هرگز نمی تواند به حکم علم خود از آوردن معجزه خودداری کند که چه بسا اگر اینچنین بود خداوند سعادت و شقاوت همه را میدانست و باید بدون برپا کردن دنیا همه را به نتیجه کار خویش میرساند !

[quote=غلامعلی نوری *;36563]یعنی خدا انجام معجزه ای را بخواهد که هیچ سود عملی نداشته است ؟ مگر فلسفه ی آوردن معجزه برای چیست ؟ سرگرمی ؟؟؟ از طرف دیگر کدام یک از معجزات دیگر خدا اتفاق افتاده که هیچ کسی بعد از آن ایمان نیاورد ؟؟؟ باز شما گفته اید اگر ایمان می آوردند اینطور و آنطور می شد !! نتیجه ی این اگر شما همان داستان معروف در اگر نتوان نشست است مولانااست و فایده ای برای آن متصور نبوده است وادامه شما گفته اید که اتمام حجت در تبلیغ خوب بعد از اینکه با این معجزه اتمام حجت شد و آنها هم با کمال گستاخی نپذیرفتند چه اتفاقی افتاد ؟؟ عذاب آمد؟؟ [/quote]

در تایپیک قبلی گفتم معجزه حتی دست خود پیامبر هم نیست و به اذن خداست

وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيةٌ لَيؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ (انعام / 109 )

و البته خداوند با این که به ایمان نیاوردن خیلی از افراد علم داشته باز هم حجت را بر آنان تمام مینموده : وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيعِ الْأَوَّلِينَ(الحجر/10)
ما پيش از تو (نيز) پيامبراني در ميان امتهاي نخستين فرستاديم.
وَمَا يأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يسْتَهْزِئُونَ(الحجر/11)
هيچ پيامبري به سراغ آنها نمي‌آمد مگر اينکه او را مسخره مي‌کردند.
كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ(الحجر/12)
ما اينچنين (و از هر طريق ممکن) قرآن را به درون دلهاي مجرمان راه مي‌دهيم!
لَا يؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ(الحجر/13)


خوب پس مشخص میشه که اونها ایمان نمی آوردن ولی خداوند معجزات خودش رو بر اونها عرضه میکرده .

[quote=غلامعلی نوری *;36563]در ضمن نام این افرادی که به حضور پیامبر آمده اند کی بوده است ؟[/quote]

طبق متن خطبه از بزرگان قریش بوده اند :

و لقد کنت معه (صلى‏الله عليه‏و آله) لما أتاه الملأ من قريش فقالوا ( قسمتی از خطبه قاصعه )

[quote=غلامعلی نوری *;36563]حتما یکی از این روءسا ابو سفیان بوده اما او که سالیانی بعد از سر ناچاری تسلیم و اسلام آورد! خوب چرا این ابو سفیان که بعدا اسلام آورده این واقعه ی بی نظیر را ذکر نکرده است که آنرا بهانه ای برای اسلام آوردن خود قلمداد کند ؟؟؟؟ [/quote]

غلامعلی جان گاهی اوقات فکر میکنم فقط دنبال یه چیزی هستی که مطلب دیگران رو رد کنی !
خودت به این جمله خودت خوب دقت کن !!
چطور به قول خودت کسی که به اجبار و از ترس جان اسلام آورده ( در عین اینکه به فکر براندازی اسلامه ) بیاد و از معجزات وبینات پیامبرهمون اسلام دم بزنه ؟ محال عقلیه !
مثل این میمونه که من برم تو میدون شروع کنم رجز خوندن و از مناقب و صفات ارزنده دشمنم دم بزنم ، کدوم عاقلی همچین کاری میکنه ؟

[quote=غلامعلی نوری *;36563]کدام معجزه در یوم الدار و با کدام مدرک محکم ومتقن ؟؟؟[/quote]

منبع : تاریخ طبری(ط مصر سال 1357)ج 2 ص 62-63.

اما اصل داستان :
محمد بن اسحاق-بسندش از علی بن ابیطالب علیه السلام روایت کرده که چون آیه «و انذر عشیرتک الاقربین »(یعنی فامیلهای نزدیک خود را بیم ده)بر رسول خدا(ص)نازل گردید آنحضرت مرا طلبیدو فرمود :
ای علی،خدای بزرگ بمن دستور داده که فامیلهای نزدیکت را بیم ده،و این ماموریت مرا سخت تحت فشار قرار داده و میدانم که هر گاه این ماموریت را با آنها در میان بگذارم پاسخ ناراحت کننده ای از ایشان دریافت دارم و بهمین خاطر دم فرو بستم(تا فرصتی پیش آید و آنرا انجام دهم)تا اینکه جبرئیل بیامد و گفت:ای محمد اگر ماموریت خود راانجام ندهی پروردگارت تو را عذاب خواهد کرد.
رسول خدا مرا طلبید و بمن فرمود:
برای ما یک «صاع = معادل 3 کیلو گرم » غذا تهیه کن و ران گوسفندی هم بر آن ضمیمه بنما و قدحی نیز از شیر پر کن،آنگاه پسران عبد المطلب را گرد آور تا من باایشان گفتگو کرده و ماموریت خویش را به آنها ابلاغ کنم.
من دستور آنحضرت را انجام داده و آنگاه فرزندان عبد المطلب را به مهمانی او دعوت کردم و آنها در آنروز چهل نفر مرد بودند با یکی کم و زیاد،که در میان آنها عموهای آنحضرت مانند ابو طالب و حمزه وعباس و ابو لهب نیز بودند.
و چون آنها نزد آنحضرت گرد آمدند رسول خدا دستور داد غذائی را که تهیه کرده بودم برای ایشان بیاورم،و من نیز غذا را حاضر کرده و آوردم،وچون بر زمین نهادم رسول خدا(ص) تکه ای از گوشت را برگرفت و بادندانهای خود تکه کرد و در گوشه ای از ظرف غذا نداخت سپس فرمود:
بنام خدا برگیرید!آنها نیز همگی خوردند تا آنجا که دیگر نیازی به خوراکی نداشتند(و همگی سیر شدند)و من جز جای دستشان را ندیدم(و از غذا چیزی کم نشده بود)و سوگند بخدای یکتائی که جان علی بدست او است که یک مرد از آنها(چنان بود که)همه آنچه را برای همه شان آورده بودم میخورد!
آنگاه(رسول خدا)فرمود:
آنها را بنوشان،و من آن جام را آوردم و آنها نوشیدند تا همگی سیراب شدند،و بخدای یکتا سوگند که مردی تنها همانند آن قدح را می نوشید.

اینهم داستان یوم الدار یا سند محکم و متقن ( به قسمت های قرمز خوب دقت کن )



اما ادامه
امیدوارم تا اینجا خسته نشده باشی

( از اینکه حرفم رو قبول کردی و پذیرفتی که در راستای هدف اصلی تایپیک حرکت کنی جداً ممنونم ! )

اما ادامه . . .

غلامعلی نوری *;36563 نوشت:
پس چطور در قرآن برای مسلمانان و مخاطبین جهت تذکر و عبرت از اقوام و احوال پیشنیان مثل می آورد ؟؟؟؟ چطور شد مثال از افتادن برگ درخت،علف ،مورچه وپشه وزنبور و وبگو مگوی ها و زندگی خانوادگی پیامبر و هر خشک وتری در قرآن ثبت شده ولی کوچکترین حرفی از این معجزه ی درختی پیامبر که معجزه ی هدایتگر است نیامده است ؟؟؟؟ در ضمن هیچ خبر محکم و موثقی از معجزه در یوم الدار وجود ندارد !

ببین غلامعلی جان شما خدارو شکر به ساختار قرآن تا حد بسیار زیادی آشنایی و این به تعامل ما در مباحث خیلی کمک میکنه .

بنده هم میدانم که همه چیز در قرآن به ثبت رسیده و هیچ چیزی فروگذار نشده ولی آیا شما و بنده و هر شخص دیگری توانایی آنرا داریم که آنرا از قرآن استخراج کنیم !

یادم از حدیثی از امام صادق علیه السلام میاد که مضمونش یادمه فرموده بودن :

در قرآن همه چیز گفته شده لیکن عقول مردم بهش نمی رسه و اونها توانایی استخراج اون مطالب رو از قرآن ندارن ،

واساساً برای همینه که شیعه تأکید بر همراهی ثقلین ( قرآن و عترت ) داره !

در قرآن خیلی از معجزات انبیاء صراحتاً نقل شده و همه اون رو میدونن و مطمئناً خیلی از معجزات صراحتاً نقل نشده ، زیرا اگر قرار بود قرآن تمام مسائل و جزئیات را صراحتاً بیان کند ، عملاً حجم ظاهریش از محدوده ذهن من و شما فراتر میرفت ! ولی در عین حال قرآن همه مطالب رو در خودش داره ( همه بر این نکته اتفاق نظر دارند ) لیکن به همه چیز صراحتاً اشاره نفرموده !
مثال
آیه ( شعرا / 214 ) شاید نیم خط هم نباشه ولی دارای شأن نزولی است که اگر بخواهند با تمام جوانبی که از آن دریافته اند ( نه همه جوانب ممکن که در حیطه علم خداوند و حجتش است ) بنویسند باید چندین جلد کتاب ( شاید صدها جلد ) به آن اختصاص بدهند !

فکر کنم با این توضیحات بشه قبول کرد که این چنین معجزه ای بوده باشد و صراحتاً در قرآن نیامده باشد !

نهایتاً اینکه ما مهدی رو ریشه کن کننده همه گمراهی ها و اختلاف ها و تجدید کننده دین جدش رسول الله صلی الله علیه و اله میدونیم ، امیدوارم خداوند هرچه سریعتر نور ظهورش رو بر دلهای تاریک ما بتاباند ......................آمین

با تشکر فراوان از شما دوست عزیز

سلام علیکم جمیعا

بطور عمومی اگر بخواهیم بدانیم که این مسائل از چه طور اشخاصی ابراز می گردد با اشخاصی بر می خوریم که خود دارای اعتقادی حقیقی نیستند و حتی مشکلات روحی هم دارند.
ما در جامعه و حتی بین خواص اشخاصی را می بینیم که خود را برگزیده خداوند - امام زمان ظهور کرده و پیامبر و .... می خوانند و در حالیکه خودشان بغیر از نداشتن ایمان تعادل روحی هم ندارند
هر کسی مورد عنایت خداوند متعال است . همه بندگان بندگان او هستند و او به همه آنها بدیده رحمت می نگرد . الحمدلله رب العالمین
به نظر این حقیر
بطور کل این دروغها از این طور اشخاص و یا اشخاصی نا آگاه از اصل ماوقع ارائه میگردد .

یاحق

bina88;36855 نوشت:
سلام علیکم جمیعا

بطور عمومی اگر بخواهیم بدانیم که این مسائل از چه طور اشخاصی ابراز می گردد با اشخاصی بر می خوریم که خود دارای اعتقادی حقیقی نیستند و حتی مشکلات روحی هم دارند.
ما در جامعه و حتی بین خواص اشخاصی را می بینیم که خود را برگزیده خداوند - امام زمان ظهور کرده و پیامبر و .... می خوانند و در حالیکه خودشان بغیر از نداشتن ایمان تعادل روحی هم ندارند
هر کسی مورد عنایت خداوند متعال است . همه بندگان بندگان او هستند و او به همه آنها بدیده رحمت می نگرد . الحمدلله رب العالمین
به نظر این حقیر
بطور کل این دروغها از این طور اشخاص و یا اشخاصی نا آگاه از اصل ماوقع ارائه میگردد .

یاحق

بله دروغگویی در امر دین از اشد بزرگترین گناهان است ( از گناهان کبیره است)

فَوَيلٌ لِلَّذِينَ يكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيدِيهِمْ ثُمَّ يقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيلٌ

لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيدِيهِمْ وَوَيلٌ لَهُمْ مِمَّا يكْسِبُونَ(البقرة/79)

[="blue"]پس واي بر کساني که کتاب رابا دستهاي خود مي‏نويسند سپس مي‏گويند

[="red"] اين از جانب خداست [/]تا بدان بهاي ناچيزي به دست آرند پس واي بر ايشان از آنچه دستهايشان

نوشته و واي بر ايشان از آنچه [از اين راه] به دست مي‏آورند[/]

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُولَئِكَ يعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا

عَلَى رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ(هود/18)

[="blue"]و چه کسي ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ بندد آنان بر پروردگارشان

عرضه مي‏شوند و گواهان خواهند گفت اينان بودند که بر پروردگارشان دروغ بستند [="red"]هان

لعنت‏خدا بر ستمگران باد[/]
[/]

وهستند کسانی که نماز وروزه وخمس و زکات می دهند اما اینطور گناهان کبیره ای را هم انجام می دهند

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود بر نوری گرامی

کلامت حق است .
سپاسگذارم.

یا من هو الغفور الرحیم

یاحق

هر دم ازین باغ بری می رسد
تازه تر از تازه تری می رسد

گروهی از پیروان یک فرقه انحرافی که در تلاش برای ترویج اندیشه تغییر مکان مراسم حج از مکه مکرمه به شبه جزیره هند هستند!

اعضای این فرقه انحرافی در منطقه «مقطم» در جنوب قاهره پایتخت مصر به تبليغ گسترده و يارگيري از ميان مسلمانان و انتشار انديشه‌هاي منحرف اقدام مي‌كنند.

اين فرقه معتقد است پیامبر عظیم الشأن اسلام آخرین پیامبر الهی نيست و پس از ایشان وحی الهی بر «غلام احمد قادیانی» بنیانگذار این فرقه منحرف نازل شده است. پیروان این فرقه ضاله بنیانگذار فرقه خود را حضرت مهدی منتظر و مسیح موعود می‌دانند و معتقدند که وی در آخر الزمان از قبر خود در منطقه «قادیان» در شبه جزیره هند برخواسته و قیام خواهد کرد و از آن پس هر ساله مراسم حج حول قبر «غلام احمد قادیانی» به جای مکه مکرمه برگزار خواهد شد.

«غلام احمد قادیانی» در سال 1839میلادی در روستايى به نام «قاديان» از شهرستان «گرداس پور پنجاب» از ايالت‏هاى هند متولد شد و در سال 1908در شهر لاهور در پاكستان از دنيا رفت اما جسد وی به هند منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد. او بيشتر وقت خود را به فراگيرى علوم اسلامى، مباحثات علمى و موعظه مردم صرف مى‏كرد. وى زمانى كه كشيشان مسيحى به تبليغات گسترده‏اى در شبه قارة هند اقدام كرده بودند، به مبارزه با آنها پرداخت و در اين باره كتاب «براهين احمديه» را به نگارش درآورد.

این فرد در نهایت مدعي شد كه در چهل سالگى مورد وحى و الهام الهى قرار گرفته و خود را از كسانى معرفی کرده كه خداوند هر 100 سال يكى از آنها را برمى‏انگيزد تا دين اسلام را تجديد كند.

پلیس برخی از هواداران این گروه را دستگیر کرده است.

برای اشنایی بیشتر با این فرقه به ادرس زیرمراجعه کنید.

http://www.islamtape.com/Printable.php?ArticleID=646

منبع
http://islamworldnews.rr.nu/fa/display-news.php?nid=1465

متاسفانه زیاد است این موارد
بعضی ها مشکلات روحی دارند
بعضی ها مشکلات پولی دارند
بعضی ها همانند شتر کینه از دین بدل دارند.
بعضی ها هم آنقدر جاهلانه این سخنان را از خودشان در می آورند که شیطان هم خنده اش می گیرد.

یاحق

موضوع قفل شده است