فاطمیان

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
فاطمیان

در تاريخ سده‌هاي ميانه، سرزمينهاي خلافت عباسي با جنبشي ديني، اجتماعي، فلسفي، سياسي روبرو شدند، كه با اوج گيري اين حركت به جايي رسيد كه از نظر رفاهيََّات و قوت، رقيب خلافت بغداد شد. جنبش "اسماعيلي" يا "باطني" از مهمترين نام‌هاي اين جنبش است كه از سدۀ دوم هجري از آميختگي فرقه‌هاي گوناگون شيعي، صوفي و رافضي بوجود آمد، در مباني انديشۀ اين گروه آثاري از اصول عرفان ايراني پيش از اسلام و سرياني مشاهده مي‌شود.
بعدها با گسترش اين آراء و عقايد، زمينه براي روي كار آمدن اسماعيليان بعنوان دولتي اسلامي فراهم شد و فاطميان مصر از گروه‌هايي بودند كه با تكيه بر عقايد "اسماعيليه" موفق به تشكيل حكومت در شمال افريقا شدند.[1]

سابقه حضور شيعيان در مصر
سابقه حضور شيعيان و گرايشات شيعي در مصر به زمان فتح مصر برمي‌گردد كه بعضي از موالي اهل بيت مانند "مقداد بن اسود"، "ابوذر"، "ابوايوب انصاري" در آن فتوحات شركت داشتند و بعدها "عمار ياسر" نيز در زمان عثمان به مصر آمد، اولين قدم شيعي ضد دولتي در عصر عباسيان در مصر، حركت "علي بن محمد" فرزند "نفس زكيه" بود كه مردم را به اهداف پدر و عم خويش دعوت كرد.[2]
اعيان فاطمي در اواخر عصر اخشيدي فعاليت خود را در مصر گسترش داده و بسياري از مصريان به آيين آن‌ها گرايش پيدا كردند، در همين ايام با كاهش آب نيل و گراني اجناس عده‌اي از مصريان با ارسال نامه‌اي به "افريقيه المعز فاطمي" از او دعوت كردند تا به مصر بيايد و بر آن سرزمين حكومت كند.[3]
دوره فاطميان بعنوان عصر طلايي نهضت اسماعيلي در تاريخ اسماعيليه معرفي شده است، رئيس خلافت فاطمي در 297 هـ ق در شمال آفريقا، اوج موفقيت و پيروزي اسماعيليان بود كه به برقراري دولتي منجر شد كه رئيس آن يك امام اسماعيلي بود و اين موفقيت بزرگي بود چرا كه پيشواي يك جنبش سرََّي انقلابي با اجتناب و طفرۀ ماهرانه از رودرويي با نيروهاي نظامي عباسيان يك خلافت جديد شيعي بنيان نهاده بود. استقرار خلافت فاطميان نه تنها موفقيت بزرگي براي اسماعيليان بود بلكه نقطه اميدي براي همۀ شيعيان بود، چرا كه شيعيان از زمان "علي بن ابي طالب(ع)" به بعد شاهد رسيدن يك علوي از اهل بيت به مقام رهبري واقعي يك دولت اسلامي نبودند.[4]
اسماعيليان در دوران فاطميان اجازه يافتند كه آشكارا، بدون ترس از تعقيب و سياست در درون قلمرو فاطميان به پيروي از معتقدات ديني خود بپردازند، ولي در بيرون از مرزهاي فاطميان ناچار به رعايت تقيّه بودند.
خلفا و امامان فاطمي با هدف اينكه مرجعيت و اقتدار خود را بر همۀ امت اسلام و ديگر امت‌ها گسترش دهند شبكه داعيان خود را بعنوان مبلغان ديني، سياسي در داخل و خارج قلمرو فاطميان پراكندند.[5]
در دوره فاطميان براي نخستين بار مصريان، سوگوار عاشورا شدند و اين مراسم سالها تا پايان عصر فاطميان ادامه داشت و تمام دكان‌هاي مصر به جز نانوايي‌ها سه روز مانده به عاشورا بسته مي‌شد و نوحه سرايان و خوانندگان از مناطق مختلف به قاهره مي‌آمدند[6].

تأسيس دارالحكمه يا دارالعلم
كانون بزرگ علمي در زمان فاطميان صورت گرفت كه مركز آثار و كتب اسماعيليان بود كه بعدها با هجوم "صلاح الدين ايوبي" به قاهره سوزانده شد.
جامعه مصر در عصر فاطمي به دو طبقۀ خواص و عوام تقسيم بندي مي شد، طبقه خواص شامل خاندان حكومتگر، نقبا، سادات و رجال دولت و داعيان و طبقه عوام شامل بازرگان، صنعتكاران، مردم عادي، بندگان، زنان و اهل ذمه بود، خاندان حكومتي فاطمي در رأس جامعه مصري قرار داشت وخلیفه فاطمي خود در رأس اين خاندان بود.
نقبا و اشراف در عصر فاطمي دو گروه بودند: «الاشراف الاقارب» كه منتسب به خاندان فاطمي بودند و به آن‌ها اشراف اسماعيلي نيز مي‌گفتند و «اشراف طالبي» كه از منسوبين به خاندان امام علي بودند.[7]
دولت فاطمي به مشكلات و مظالم مردم توجه داشت و خليفه خود در محلي به نام "سقيفه" در داخل قصر مي‌نشست تا به دادخواست دادخواهان رسيدگي كند و در اعياد به خصوص عيد غدير برخي از بردگان را آزاد مي‌كرد.[8]
به هر حال روي كار آمدن فاطميان بعنوان دولتي همسايه و رقيب دولت خلفاي عباسي نقطه عطفي در تقويت حركتهاي شيعي و اسماعيلي بود گر چه بسياري در نسبت آنان به علويان ترديد دارند و به گفته بسياري از محققين سند معتبري در انتساب آنان به علويان وجود ندارد.[9]
سرانجام "صلاح الدين ايوبي" وزير صاحب نام فاطميان با اصلاحات ضد شيعي خود در مصر، مانند تغيير اذان و قرائت نام خليفه بغداد در خطبه به جاي نام خليفه فاطمي حكومت فاطميان را برچيد و همچنين فاطميان اسماعيلي مذهب را خلع كرد.
ديري نپاييدكه خليفه فاطمي در شب عاشوراي 567 از دنیا رفت و صلاح الدين به طور رسمي نام خليفه عباسي را قرائت كرد. صلاح الدين پس از غلبه بر فاطميان و تثبيت اوضلع سياسي كوشيد تا با سياست فرهنگي جديد آثار تشيع و فاطميان را محو كند.[10]
صلاح الدين ايوبي پس از غلبه بر فاطميان و تسلط بر قاهره كتابخانه بزرگ اسماعيليان را آتش زد و روز عاشورا كه در تاريخ، مظهر مظلوميت شيعه بود را به روز سرور و شادماني تبديل كرد.[11]




[1] . لوئيس، برنارد، بنيادهاي كيش اسماعيليان، مترجم: دكتر ابوالقاسم امري، تهران، وسيمن، 1370، چاپ اول، ص 41.

[2] . ناصري طاهري، عبدا...؛ فاطميان در عصر، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1379،چاپ اول، ص 70

[3] . همان، ص 79-78.

[4] . دفتري، فرهاد؛ مختصري در تاريخ اسماعيليه، مترجم: دكتر فريدون بدره‌اي، تهران، فرزان، 1378، چاپ اول، ص 90.

[5] . همان، ص 91.

. [6] همان، ص 87.

[7] . همان، ص 110

[8] . همان، ص 113

[9] . ميخائيليان، دخويه، قرمطيان بحرين و فاطميان، مترجم: دكتر محمد باقر اميرخاني، تهران، سروش 137، چاپ اول، ص 13-17

[10] . ناصري طااهري، عبدا..، فاطميان در مصر، همان، ص 98.

[11] . همان، ص 99.