هیچ بهشت و جهنمی وجود ندارد!

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هیچ بهشت و جهنمی وجود ندارد!

یادمه یه وقتی یه صحبت در مورد بهشت و جهنم شد

یکی پرسید: چرا خداوند با اینکه میدونسته فلان انسان به بهشت میره و فلان انسان به جهنم باز انسان ها را در این دنیا قرار داده؟

جواب شنید که چون انسان انقدر پر رو بود که قبول نمی کرد به جهنم میره در نتیجه خدا میخواست بهش اثبات کنه!

باز سوال پیش اومد چرا خدا بهشت و جهنم را آفریده؟

پاسخ شنید تا انسان ها را وادار به انجام اعمال نیک کنه و از کارهای بد واداره!

باز سوال پرسید پس چرا کشورهایی مثل سوئد (سوئد 85% مردمش بی خدا هستن) کارهای خوب انجام می دهند با اینکه بهشت و جهنم ندارند!(مثلآ نظم دارند،علم دارند،دزدی و جنایت در اونجا کم تر از ایرانه! و غیره)

سوالش بی پاسخ ماند!

---------------------------------------------------------------------------------------------------

من ابتدا تعریف هایی را به شما میگویم.

اصل به اصل ثابت می کنم و میرم جلو تا اینکه به آن چیزی که مدنظرم هست برسم.

ارزش چیست؟
پس از مدتی که ما کاری را انجام می دهیم و از انجم آن کار لذت می بریم و احساس خرسندی می کنیم،کم کم آن کار آن چنان برای ما مهم جلوه می کند که اگه کسی بخواد جلوی تحقق آن کار را بگیرد ما با او مبارزه می کنیم و حتی حاضریم در این راه جونمون هم فدا کنیم)!
به این کار (چیز ) ارزش می گوییم.

مثلآ حجاب برای یک زن مسلمان یک ارزش است.

آزادی برای بعضی ها یک ارزش است.

برای اینکه ارزش سازی بشه راه های مختلفی وجود داره.

مثلآ دیدن یک فیلم در مورد نماز خواندن که برای ما نماز خواندن را ارزنده جلوه دهد ممکنه کم کم نماز خواندن را برای ما تبدیل به ارزش کنه!

خواندن یک داستان،یک شعر،یک ترانه و آهنگ! ،دیدن زندگی یک شخصی! نیز میتواند راه های ارزش سازی باشد.

در کل انسان یک چیزی را می بیند و احساس می کند آن چیز زیباست.

مثلآ زندگی یک مهندس را می بیند و احساس می کند که مهندسی رشته با کلاسیه در نتیجه خیلی علاقه مند میشه که مهندس بشه! و از طرفی دیگر آدمای درس خون رو بهش زیبا نشان می دهند و هم چنین درس خواندن را بهش زیبا نشان می دهند.

ناگهان مشاهده می کنند که درس خواندن برای آن شخص یک ارزش می شود!

منطق چیست؟

منطق یعنی استدلال

حرف منطقی حرفیست که دارای دلیل و دلایل درست باشد.

البته هر چند که به مرور زمان منطق از منی اصلیش فاصله گرفت و بصورت "واقع گرایی" در اومد ولی معنی اصلیش اینه و ما هم طبق این تفسیر می کنیم.

فشار:

در اینجا من فشار را اینگونه تعریف می کنم:

"تحمیل کار یا قانون یا چیز دیگری که فرد درصورت انجام ندادن آن دچار دشواری می شود."

مثلآ امتحان،استیضاح سیاست مدار،قانون،کنکور و .....

فشار دو گونه است:

1-فشاری که اثرش(دشواریش) دیرتر اتفاق می افتد.مثل کنکور،جهنم

2-فشاری که اثرش(دشواریش) زود اتفاق می افتد.مثل شلاق زدن یک برده در صورت خوب انجام ندادن وظیفه اش در زمان های قدیم.

مشاهده می کنیم که فشار هم می تواند خوب و هم می تواند بد باشد.

معمولآ فشار نوع دوم بهتر است.چون فرد آزادی بیشتری دارد.

---------------------------------------------------------------------------------------------------

برای اینکه بتوانیم کاری انجام دهیم یا اینکه دیگران را ملزم به انجام آن کار کنیم چندین راه وجود دارد:

1-ابتدا آن کار را اثبات کنیم.از نظر عقلی و منطقی

سپس ارزش سازی کنیم.

اگر این روند را درست انجام دهیم با اون می توانیم هر کاری را انجام دهیم و هر کسی را ملزم به انجام اون کار مد نظرمان کنیم!

بیخود نیست که میگن اگه ما تو درسای بچه ها در مورد محیط زیست و آلودگی مطلب بگذاریم نتیجه مثبتی داره!

اگر ما کارهایمان را درست انجام بدیم یعنی:

اولآ از نظر عقلی ثابت کنیم که چقدر آلوده کردن محیط بد می تواند باشد و سپس ارزش سازی کنیم بطور قطع همه آشغال هایشان را در سطل آشغال می ریزند!

2-فشار و پاداش:

فشار را که تعریف کردم.پاداش هم که از اسمش معلومه.

اسلام گزینه 2 را انتخاب کرده.نه تنها اسلام بلکه همه ی ادیان گزینه 2 را انتخاب کرده اند!

دلیلش هم روشنه چون در آن زمان علم کم تر بوده.

در حقیقت اسلام یک دین غیر منطقی است!

چون که اکثر احکام و کارهایی که گفته انجام بدین یا هیچ دلیلی نداشته یا اینکه از دلایل ضد سکولار یعنی متافیزیکی استفاده کرده!

البته خب بد بخت مجبور هم بوده!

مثلآ نمیتونسته بیاد یک عالمه دلیل و اثبات علمی به شکل امروزی بیاره که شراب خوردن برای بدن ضرر داره ،دلیلش هم خودتون میدونید!

جهنم یک فشار و بهشت یک پاداش است.

علت اینکه اسلام فشار و پاداش را انتخاب کرده اینه که در آن زمان علم کم بود!

حالا همین رو برای انسان صد سال پس از ما فرض کنید!

در اون زمان انسان ها از گزینه 1 استفاده خواهند کرد.یعنی اثبات و ارزش سازی

دیگر به گزینه 2 نیازی ندارند.یعنی دیگر به بهشت و جهنم نیازی ندارند!

من فکر می کنم که انسان ها هیچ گاه به بهشت و جهنم نیازی ندارند.وقتی که از نظر منطقی به این نتیجه برسند که آن کار غلط است و سپس برایشان ارزش سازی شود دیگر آن کار را انجام نخواهند داد.

جالبه بدونید که امام اول شیعیان علی ابن ابی طالب هم به این نکته قبل از من پی برده بود:

"خدایا من نه از ترس آتش جهنم تو و نه بخاطر پاداش بهشتت تو را عبادت می کنم.من به خاطر عشق به تو ،تو را عبادت می کنم!"

جهنم و بهشت وجود ندارد چون نیازی به وجود داشتن آن ها نیست! زیرا اثبات و ارزش سازی وجود دارد!
هم چنین دومین برهان:
افرادی که گناه می کنن به دو دسته تقسیم می شوند:
1-کسانی که از نظر علمی گمراه شده اند.مثلآ از نظر علمی(یا از نظر عقلی) به این نتیجه می رسد که کشتن فلان انسان کار درستی است!
خب اینکه نمیشه بهش گناه کار گفت!
مثلآ بلادن.
یا آن کسی که در زاهدان بمب به خودش می بنده و میاد و عده ی زیادی را می کشد!
این آقا از نظر عقلی گمراه شده!
2-افرادی که از دستورات اسلام سرپیچی می کنند! این افراد معمولآ دارای انگیزه های زیر هستن:
1. عیبی نداره! آتش جهنم را تحمل می کنم!
در پاسخ به این فرد می گوییم که آتش جهنم خیلی وحشتناک تر از اونیه که تو فکر می کنی! به این شخص توصیه می کنیم که اگر قرآن بخوانی در آن به تو پاسخ می دهد!(یعنی پی به فشار جهنم نبرده)
2.آخر عمر توبه می کنم.
در پاسخ به این فرد هم می گویم که در قرآن آمده که هر زمانی که شما موقع مرگتان نزدیک بود و یقین داشتید که مرگتان حتمی است توبه تان پذیرفته نمی شود!

در هر صورت می بینیم که دلیل گناه بر اثر این بوده که فرد از نظر علمی ایراد داشته!یعنی شخص قابل مجازات نیست زیرا بهش آنقدر که علم باید میرسیده نرسیده و در واقع آن چیزی که باید یاد می گرفته را خوب یاد نگرفته!

باز سوال دیگری مطرح میشه همه ی انسان ها میل به جاودانگی دارند!
دو مورد امکان داره:
1-انسان از مرگ نمی ترسد بلکه از جهنم می ترسد.
من از یک شخص بی خدا پرسیدم آیا شما از مرگ می ترسید آن شخص هم پاسخ داد خیر!
2-بهشت و جهنم وجود نداشته باشد ولی زندگی جاودانی وجود داشته باشد!

با این حساب هیچ بهشت و جهنمی وجود ندارد!

امروزه تو سر مردم بدبخت ایران می زنن که مردم فلان کشور رو ببینید مردم ژاپن رو ببینید چطوری فلان کارو انجام میدن.

جالبه بدونید این اندیشه جزو قدیمی ترین اندیشه هاست که مربوط میشه به نژاد پرستی و اندیشه های فاشیستی و ایناهان.

زیرا که طبق این اندیشه یعنی ملت ایران پست تر از مردم ژاپن اند که میدانیم این طور نیست!

دین بر اساس فشار ساخته شده و این برای جوانان و مردم امروزی سازگار نیست.بخاطر همین است که ما انقدر در اجراییات دینی ضعیفیم!

والا من حتی تو یه فیلمی یه امریکایی هم دیدم در اجرای احکام دینشون ضعیف بودن ولی تو کارای دیگه نه!

ما در جامعه مان کلی دلیل علمی برای احکام اسلام می آوریم و در نتیجه در اجراییات دینی قوی تر می شویم ولی کسی که بخواهد فشار دین را بپذیرد و احکام دین را با فشار انجام دهد و برای آن دلیل کافی نیاورد منطقش ضعیف می شود!

در کل من فکر می کنم که ملت ایران جزو برترین مردم دنیا هستن.اگر ایرادی باشه بر اثر عوامل خارجی مثل دین! ظهور نکردن اقتصاد سرمایه داری و ... است.

برای اطلاعات بیشتر در مورد عوامل عقب ماندگی ایران می توانید به وبلاگ من مراجعه کنید.

پس بیایید در برابر آن کسانی که مدام سرکوف می زنند که چرا شما مردم ایران انقدر در اجراییات ضعیفید بایستیم!

به آنها بگیم که چون شما می خواهید با فشار ما را به انجام فلان کار وادار کنید نه منطق!

حال به ابتدای نوشته برگردید و جواب آن سوال ها را بدهید.

بیایید بجای اینکه با فشار کاری را انجام دهیم با عقلمان آن کار را انجام دهیم!بیایید با منطق آشتی کنیم!

دليل خلقت انسان:خدا فياض بالذات است و لذت مى برد كه مخلوق داشته باشد.
دليل بهشت و جهنم:خدا به انسان عقل داد،اختيار داد.بهش هم كفت بايد از عقلت درست حساب كنى.
آيا كسى كه درست استفاده مى كنه با كسى كه درست استفاده نمى كنبه مساويه؟
خدا عدل داره.تو دنيا هم نميشه جزاى هركس رو داد.بايد بهشت و جهنمى باشه.نه
يا على

mohammad-q;35895 نوشت:
دليل خلقت انسان:خدا فياض بالذات است و لذت مى برد كه مخلوق داشته باشد.
دليل بهشت و جهنم:خدا به انسان عقل داد،اختيار داد.بهش هم كفت بايد از عقلت درست حساب كنى.
آيا كسى كه درست استفاده مى كنه با كسى كه درست استفاده نمى كنبه مساويه؟
خدا عدل داره.تو دنيا هم نميشه جزاى هركس رو داد.بايد بهشت و جهنمى باشه.نه
يا على

آخ ببخشید اصلآ یادم نبود این یه تیکه رو بنویسم!
هم چنین دومین برهان:
افرادی که گناه می کنن به دو دسته تقسیم می شوند:
1-کسانی که از نظر علمی گمراه شده اند.مثلآ از نظر علمی(یا از نظر عقلی) به این نتیجه می رسد که کشتن فلان انسان کار درستی است!
خب اینکه نمیشه بهش گناه کار گفت!
مثلآ بلادن.
یا آن کسی که در زاهدان بمب به خودش می بنده و میاد و عده ی زیادی را می کشد!
این آقا از نظر عقلی گمراه شده!
2-افرادی که از دستورات اسلام سرپیچی می کنند! این افراد معمولآ دارای انگیزه های زیر هستن:
1. عیبی نداره! آتش جهنم را تحمل می کنم!
در پاسخ به این فرد می گوییم که آتش جهنم خیلی وحشتناک تر از اونیه که تو فکر می کنی! به این شخص توصیه می کنیم که اگر قرآن بخوانی در آن به تو پاسخ می دهد!(یعنی پی به فشار جهنم نبرده)
2.آخر عمر توبه می کنم.
در پاسخ به این فرد هم می گویم که در قرآن آمده که هر زمانی که شما موقع مرگتان نزدیک بود و یقین داشتید که مرگتان حتمی است توبه تان پذیرفته نمی شود!

در هر صورت می بینیم که دلیل گناه بر اثر این بوده که فرد از نظر علمی ایراد داشته!یعنی شخص قابل مجازات نیست زیرا بهش آنقدر که علم باید میرسیده نرسیده و در واقع آن چیزی که باید یاد می گرفته را خوب یاد نگرفته!

atomization;35892 نوشت:

منطق چیست؟

منطق یعنی استدلال

حرف منطقی حرفیست که دارای دلیل و دلایل درست باشد.

البته هر چند که به مرور زمان منطق از منی اصلیش فاصله گرفت و بصورت "واقع گرایی" در اومد ولی معنی اصلیش اینه و ما هم طبق این تفسیر می کنیم.

جهنم یک فشار و بهشت یک پاداش است.

علت اینکه اسلام فشار و پاداش را انتخاب کرده اینه که در آن زمان علم کم بود!

جهنم و بهشت وجود ندارد چون نیازی به وجود داشتن آن ها نیست! زیرا اثبات و ارزش سازی وجود دارد!

بیایید بجای اینکه با فشار کاری را انجام دهیم با عقلمان آن کار را انجام دهیم!بیایید با منطق آشتی کنیم!

[=Century Gothic]با سلام
آقای mj na پسر خوب !

اخه این نوشتها که همه ناقص و [=Century Gothic]بی منطق و [=Century Gothic] بی سرو ته !!

خودت چیزی از اینها فهمیدی؟!!

اشاره به منطق کردی !!جالب اما معنی ناقصی
ارائه دادی !!!؟؟

[=Century Gothic]فکر انسان پیوسته در معرض خطا و لغزش است و ممکن است در مسیر تفکر و استدلال و استنتاج که پایه فلسفه و همه علوم بر این اعمال ذهنی آدمی است، به اشتباه بیفتد.

[=Century Gothic]پس انسان، برای کشف حقیقت و مصون ماندن از خطای درتفکر، نیازمند و محتاج به یک سلسله اصول و قواعد عام و فراگیر است که او را در همه جا راهنمایی کند و مانع از گمراهی وی در تفکر گردد.

[=Century Gothic]مجموع این اصول و قواعد، منطق (logic) نام دارد .

[=Century Gothic]منطق در لغت به معنی کلام و گفتار است.
[=Century Gothic]اما در تعریف مصطلح فلاسفه و منطق دانان، منطق به معنی قانون صحیح فکر کردن است و راه و روش صحیح فکر کردن و درست اندیشیدن و نتیجه گیری کردن را می آموزد.
[=Century Gothic]به همین دلیل است که این علم، منطق نامیده می شود؛ زیرا از واژه نطق مشتق شده که به معنی سخن گفتن، ادراک کلیات و نفس ناطقه انسانی اطلاق می شود.

[=Century Gothic]
[=Century Gothic]به سخن دیگر، قواعد و قوانین منطقی به منزله یک مقیاس و معیار و ابزاری برای سنجش است که هر گاه بخواهیم درباره موضوعی؛ اعم از علمی، فلسفی و[=Century Gothic]دینی[=Century Gothic] یا حتی امور روزمره زندگی، تفکر و استدلال کنیم، باید استدلال ها و استنتاج های خود را با این مقیاس و معیار بسنجیم و ارزیابی کنیم تا به طور غلط نتیجه گیری نکنیم. :Sham:

[=Century Gothic]حالا طبق همین منطق یک نگاه به گفتار خودت بیانداز ببین کجای منطق قرار داری !!؟:Gig:

[=Century Gothic]امتیاز انسان بر سایر جانوران، به قوه نطق، یعنی قوه تعقل و تفکر است و همین مزیت است که به انسان امکان می دهد تا حقایق جهان را درک کند موجب می شود تا وی با استفاده از دانسته های خود، به نادانسته ها و مجهول هایش پی ببرد؛ بر وسعت معرفت خود افزوده و دایره علم و تمدن را توسعه بخشد.

[=Century Gothic]بنابراین، تفکر، یک امر فطری در وجود انسان و ناشی از طبیعت انسانی است؛ چنانچه هیچ کسی بدون تفکر و به کار گیری عقل، نمی تواند زندگی کند.

[=Century Gothic]با تمام این احوال، انسان در افکار و اندیشه ها و استدلالات خود همیشه در مسیر صحیح حرکت نمی کند و بسیار اتفاق می افتد که به اشتباه چیزی را می پذیرد و یا نتیجه گیری می کند. :Sham:
[=Century Gothic]یعنی در موارد بسیاری، حق و باطل یا صواب و خطا برای ذهن، یکی جلوه کرده و به اصطلاح، امر بر انسان مشتبه می گردد.

[=Century Gothic]مثلا آنچه را که در واقع علت یک پدیده نیست، علت آن می پندارد و یا آنچه را که نتیجه افکارش نیست،
نتیجه افکارش به شمار می آورد؛

استدلال سفسطی را برهان صحیح قلمداد می کند و گاهی نیز مقدمات باطلی را کنار هم نهاده و به واسطه آن ها، به مطلبی نادرست معتقد می شود و به همین ترتیب... .
:Sokhan:
[=Century Gothic]بنابراین، می بینیم که ذهن ما از خطای در تفکر، مصون نیست.

[=Century Gothic] و اساسا به همین جهت است که اختلافی عظیم میان عقاید و آراء انسان ها و مکاتب مختلف مشاهده می شود و مکتب های متضاد به وجود می آیند.

[=Century Gothic]
[=Century Gothic]چنانکه یکی با یک سری مقدمات به نتیجه ای می رسد و دیگری، با مقدماتی دیگر، به نتیجه ای مخالف آن نتیجه دست می یابد. حتی یک نفر، در طی زندگی خویش، افکار متناقص با هم پیدا می کند و گاه افکار و آراء سابق خود را مورد ریشخند قرار داده و آنها را ناقص یا اساسا باطل اعلام می کند.

[=Century Gothic]بنابراین، انسان نیازمند ابزار و قانونی است تا مانع از انحراف و خطای او شود و او را به راه و روش صحیح فکر کردن و درست نتیجه گرفتن راهنمایی کند.
[=Century Gothic]این قانون که محافظ ذهن انسان از خطاست، علم منطق است. :Sham:

[=Century Gothic]حالا علم منطق شما پسر خوب کجاست که نسبت به [=Century Gothic]دین اسلام و [=Century Gothic]بهشت و جهنم [=Century Gothic]اینطور[=Century Gothic] برداشت کردید ؟؟؟؟؟!!!

atomization;35892 نوشت:
علت اینکه اسلام فشار و پاداش را انتخاب کرده اینه که در آن زمان علم کم بود!

در حقیقت اسلام یک دین غیر منطقی است!

چون که اکثر احکام و کارهایی که گفته انجام بدین یا هیچ دلیلی نداشته یا اینکه از دلایل ضد سکولار یعنی متافیزیکی استفاده کرده!

[=Century Gothic]مثلا این [=Century Gothic]جملات [=Century Gothic] را با کدام منطق هماهنگی دادید!!؟

[=Century Gothic]پس وقتی که می گوییم: "منطق، قانون صحیح فکر کردن است" و از طرف دیگر می گوییم که: "فکر، عبارت است از حرکت و سیر ذهن از مقدمات به سوی نتایج"، معنی اش این می شود که منطق، کارش این است که قوانین درست حرکت کردن ذهن را نشان دهد.
[=Century Gothic]بنابراین، فایده اصلی منطق این است:
[=Century Gothic]جلوگیری ذهن از خطای در تفکر.

[=Century Gothic]که متاسفانه شما اصلا توجه نکردید !!:Labkhand:
[=Century Gothic]و جلوی خطای ذهن خود را نگرفتید و زیادی به بیراهه رفتید !!
[=Century Gothic] و بیان شما یک بیان منطقی نیست!!؟؟
یا حق

با سلام خدمت همه دوستان

عنوان انتخابي جناب atomization را به فال نيك گرفته و اميد واريم كه پاسخ به اين مطلب براي عموم مفيد باشد.
شايد يكي از مهمترين عواملي كه باعث پيدايش چنين مطلبي در ذهن atomization
شده بي اطلاعي از متون ديني ، مخصوصا قرآن كريم است.

دومين عامل ايجاد اينگونه شبهات ، تطبيق دينداري اطرافيان با اسلام ناب است ؛ به طوري كه دين اسلام را همين رفتارها و گفتارهاي متدينان اطراف خود مي داند.

اگر دوست ما كمي در قرآن جستجو مي كردند متوجه مي شدند كه آنقدر كه قرآن به علم ،تدبر ،تفكر و تعقل بها داده است هيچ گروه يا حزب و مذهب ديگري به آن ارزش نداده است. (در قرآن بيش از هزار آيه مستقيم از واژه هايي مانند علم ،فكر،عقل ، تدبر ، تفقه ، فهم ، درك و شناخت و ... استفاده كرده كه رساننده ارزش علم است ؛ حال بماند آياتي كه غير مستقيم به اهميت علم پرداخته است .)

روايات ما نيز مملو از اين گونه مباحث است به طوري كه در متون روايي ما كتاب هاي مستقلي در اين عناوين وجود دارد.

در مورد اطرافيان هم بايد توجه بفرمايند كه آنها مسلمانهايي هستند كه به برخي از دستورات ديني عمل مي كنند نه اينكه هر چه اسلام گفته در اينها مي توان يافت ؛ در نتيجه نقص در مسلماني را نمي توان به اسلام سرايت داد.

atomization;35892 نوشت:
امروزه تو سر مردم بدبخت ایران می زنن که مردم فلان کشور رو ببینید مردم ژاپن رو ببینید چطوری فلان کارو انجام میدن. جالبه بدونید این اندیشه جزو قدیمی ترین اندیشه هاست که مربوط میشه به نژاد پرستی و اندیشه های فاشیستی و ایناهان. زیرا که طبق این اندیشه یعنی ملت ایران پست تر از مردم ژاپن اند که میدانیم این طور نیست!

كساني هم كه ايرانيان را ضعيف تر از ديگران مي دانند گويا از دين اسلام خبر ندارند كه پيامبر اسلام مي فرمايند اگر علم در ثريا باشد مردمي از فارس به آن دست خواهند يافت (لو کان العلم منوطا بالثریا لتناوله رجال من الفارس )بحار الانوار /جلد1 /195

سخني تقريبا صحيح از جنابatomization

atomization;35892 نوشت:
در هر صورت می بینیم که دلیل گناه بر اثر این بوده که فرد از نظر علمی ایراد داشته!یعنی شخص قابل مجازات نیست زیرا بهش آنقدر که علم باید میرسیده نرسیده و در واقع آن چیزی که باید یاد می گرفته را خوب یاد نگرفته!

دوستمان بايد بدانند كه خداوند پاداش و مجازات هر كسي را به تناسب معرفت آن شخص نسبت به دين قرار داده است. به عبارت ديگر خدا از هر شخصي به اندازه اي انتظار دارد كه به او لوازم كارش را داده است .

از آنجا كه لازمه شناخت خدا و دين ، علم است كه از طريق عقل و نقل به دست مي آيد بنا براين هركسي به هر اندازه كه به او عقل و نقل (آيات و روايات )رسيد از او انتظار دارند و پاداش و كيفر هم بر همين اساس است لذا به كسي كه اطلاعي از دين نداشته و عقل او هم دين را درك نكرده ؛ هرگز به اين خاطر عقاب نمي شود و جايگاهش بهشت خواهد بود .

اما اگر در كسب علم كوتاهي كرد ؛ يا به خاطر عدم چشم پوشي از خواستهاي دل ، از عمل به علومي كه دارد طفره رفت يا در انجام كارهاي درست تنبلي به خرج داد ؛باز هم مي گوييد نبايد مجازات شود و با شخص وظيفه شناس و پر تلاش يكسان است و هر دو بايد در يكجا باشند .

شما كه خود را انسان منطقي مي دانيد آيا منطق شما اين دو را يكسان ميداند و بهشت و جهنمي كه پاداش يكي و كيفر ديگريست را دروغ مي پندارد ؟

اميد كه در مباحث علمي ضمن دقت در نقل مطالب علمي از انصاف هم دور نمانيم .

موفق باشيد :Gol::Gol::Gol:

موضوع قفل شده است