نیاز به امام در عصر پیشرفت علم
تبهای اولیه
ممكن است افرادي خيال كنند كه در عصر علم ودانش، بشر چه نيازي به امام دارد؟ بشريّت روز به روز مستقلتر وكاملتر ميشود وطبعاً نيازمندياش به كمكهاي غيبي كمتر ميگردد، عقل وعلم تدريجاً اين خلأها را پر ميكنند... .
قطعاً خطراتي كه در عصر علم وتكنيك براي بشريّت است به مراتب از خطرهاي عصرهای پيشين بيشتر است. اشتباه است كه خيال كنيم منشأ انحرافات بشر هميشه نادانی بوده است. انحرافات بشر بيشتر از ناحيه غرايز وتمايلات مهار نشده است، از ناحيه شهوت وغضب است. از ناحيه افزونطلبی، جاهطلبی، برتريطلبی، لذتطلبی وبالاخره نفسپرستی ونفعپرستی است.
آيا در پرتو علم همه اينها اصلاح شده وروح عدالت وتقوا ورضا به حقّ خود وحد خود وعفاف وراستی ودرستی جايگزين آن شده است؟ يا كار كاملاً برعكس است.
علم امروزه به صورت بزرگترين دشمن بشر درآمده است. چرا چنين شده است؟
جوابش اين است كه علم چراغ است، روشنايي است. استفاده از آن بستگی دارد كه بشر اين چراغ را در چه مواردی وبرای چه هدفي به كار برد. بشر از علم همچون ابزاری برای هدفهای خويش استفاده می كند، امّا هدف بشر چيست وچه بايد باشد، علم قادر به بيان آن نيست! اين كار دين است. علم، همه چيز را تحت تسلّط خود قرار می دهد مگر انسان وغرايز او را.
ويل دورانت درباره انسان عصر ماشين ميگويد: "ما از نظر ماشين توانگر شدهايم واز نظر مقاصد فقير". انسان عصر علم ودانش با انسان ما قبل اين عصر در اينكه اسير وبنده خشم وشهوت خويش است هيچ فرقي نكرده است. علم نتوانسته است آزادي از هواي نفس را به او بدهد. علم نتوانسته است... .
پس تنها نیاز بشریت به امام وراهنما محدود به علم و ندانستن نیست که معلومات بشریت را جایگذین امام و رهبر بدانیم بلکه رهبری بشریت فراتر از این معلوماتن تجربی بشر است
اساسی ترین کار امام حفظ دین است وحفظ دین یعنی نجات بشریت ازسقوط درورطه هلاکت امام علاوه برحفظ دین رهبری انسان را نیز به عهده دارد وما نیک می دانیم که نه حفظ دین و نه هدایت بشر ازعهده هیچ انسان غیر معصومی برنمی آید.