جمع بندی چگونه یک مشرک یا کافر به الله قسم می خورد؟
تب‌های اولیه
با سلام
قبل از توضیح سوال ترجمه آیه 49 سوره نمل را در زیر می آورم:
قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِاللَّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَدِقُونَ
(آن گروه مفسد) گفتند: به خداوند سوگند یاد کنید (و همقسم شوید) که بر او و خانواده اش شبیخون مى زنیم، سپس به ولىّ او خواهیم گفت: ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم (تا چه رسد به اینکه آنان را کشته باشیم)، و ما قطعاً راست مى گوییم.
در این ایه قوم کافر یا مشرک به الله قسم میخورند.
در صورتی که اگر واقعا آنها دعوت پیامبر خود حضرت صالح را قبول نداشتند و از آن بیزاری می جستند قسم آنها به الله توجیهی ندارد حتی اگر (در دل الله را قبول داشته باشند اما انها دشمنی میکنند و لجوج هستند)
ما انتظار داشتیم انها به خدایان خود قسم بخورند نه الله
همان طور که در زمان پیامبر اسلام هم مشرکان زمان ایشان به لات و عزی قسم میخوردند که پیامبر را به قتل برسانند.
| width: 700 | align: center |
|---|---|
| [TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"] [/TD] | |
| کارشناس بحث: استاد حکیم | |
| [TD][/TD] | |
قبل از توضیح سوال ترجمه آیه 49 سوره نمل را در زیر می آورم: [=iran_sansregular]قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِاللَّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَدِقُونَ (آن گروه مفسد) گفتند: به خداوند سوگند یاد کنید (و همقسم شوید) که بر او و خانواده اش شبیخون مى زنیم، سپس به ولىّ او خواهیم گفت: ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم (تا چه رسد به اینکه آنان را کشته باشیم)، و ما قطعاً راست مى گوییم. در این ایه قوم کافر یا مشرک به الله قسم میخورند. در صورتی که اگر واقعا آنها دعوت پیامبر خود حضرت صالح را قبول نداشتند و از آن بیزاری می جستند قسم آنها به الله توجیهی ندارد حتی اگر (در دل الله را قبول داشته باشند اما انها دشمنی میکنند و لجوج هستند) ما انتظار داشتیم انها به خدایان خود قسم بخورند نه الله همان طور که در زمان پیامبر اسلام هم مشرکان زمان ایشان به لات و عزی قسم میخوردند که پیامبر را به قتل برسانند.با سلام
سلام و عرض ادب
خداوند متعال در باره توطئه قوم حضرت صالح مبنی بر نقشه کشتن آن حضرت را این گونه بیان می کند و می فرماید :«قالُوا تَقاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ؛(1) آنها گفتند: «بیایید قسم یاد کنید به خدا که بر او [ صالح ] و خانواده اش شبیخون می زنیم ( و آنها را به قتل می رسانیم ) سپس به ولیّ دم او می گوییم: ما هرگز از هلاکت خانواده او خبر نداشتیم و در این گفتار خود صادق هستیم!»
در آیه یاد شده کافران و منافقان به اسم « الله» قسم یاد کرده و این نشان می دهد که حتی منافقان و کافران به خداوند واحد و الله ایمان دارند و با این که اعتقاد به پرستش بت ها دارند ولی به الله نیز اعتقاد دارند و مجرم ترین افراد که قصد کشتن پیامبران و اولیا الهی را دارند در دل و در فطرت خود خداوند یکتا و الله را قبول دارند لذا منافقان و کافران از قوم صالح به الله قسم یاد کردند که حضرت صالح را بکشند و در این زمینه با یکدیگر هم قسم شدند و همدیگر را به الله قسم دادند.(2)
پی نوشت ها :
1. سوره نمل/ 49.
2.ر.ک: تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم، ج 6،ص 433.
همان طور که در زمان پیامبر اسلام هم مشرکان زمان ایشان به لات و عزی قسم میخوردند که پیامبر را به قتل برسانند.
با سلام
اینطور که از آیات قرآن میتوان فهمید،مشرکان زمان پیامبر(ص) خدا یا الله را قبول داشتند...
[SPOILER]
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ
و اگر از ايشان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را [چنين] رام كرده است؟» حتماً خواهند گفت: «الله»؛ پس چگونه [از حق] بازگردانيده مى‌شوند؟
(عنکبوت/61)
پس مشرکان زمان پیامبر(ص) خدا را قبول داشتند اما معتقد بودند،ما انسان ها که به خدا دسترسی نداریم،بخاطر همین اعتقاد داشتند بت ها نماد فرشتگان هستند و فرشتگان دختران خدا،ما برای نزدیک شدن به خدا این بت ها را واسطه قرار میدهیم...قرآن در آیه 3 سوره زمر به این اعتقاد مشرکان اشاره دارد:
وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ
و آنها که غیر خدا را اولیاى خود قرار دادند، (و مى گفتند:) اینها را نمى پرستیم مگر بخاطر این که ما را به خداوند نزدیک کنند.
(زمر/3)
حتی مشرکان مکه به الله یا خدا هم قسم می خوردند:
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ
آنها با نهایت اصرار، به خدا سوگند یاد کردند که اگر معجزه اى براى آنان بیاید، حتما به آن ایمان مى آورند. بگو: «معجزات فقط به اراده خداست (و در اختیار من نیست). و شما از کجا مى دانید که هر گاه معجزه اى بیاید (ایمان مى آورند؟ خیر،) ایمان نمى آورند!»
(انعام/109)
[/SPOILER]
نتیجه :مشرکان زمان پیامبر(ص) خدا یا الله را قبول داشتند اما در این میان واسطه هایی وجود داشت.بت ها هم نماد فرشتگان بودند و فرشتگان هم دختران خدا با این حال مشرکان تنها به بت ها که نماد فرشتگان بودند قسم نمیخوردند بلکه به الله یا خدا هم قسم میخوردند با اینکه دعوت پیامبر(ص) را قبول نداشتند.
در صورتی که اگر واقعا آنها دعوت پیامبر خود حضرت صالح را قبول نداشتند و از آن بیزاری می جستند قسم آنها به الله توجیهی ندارد حتی اگر (در دل الله را قبول داشته باشند اما انها دشمنی میکنند و لجوج هستند)ما انتظار داشتیم انها به خدایان خود قسم بخورند نه الله
با این توضیحات،قسم خوردن قوم صالح به خدا یا الله،غیر منطقی بنظر نمی رسد چون احتمالا آنها نیز مثل قوم پیامبر(ص) خدا یا الله را قبول داشتند اما بت ها واسطه بودند.
مشرکان زمان پیامبر(ص) خدا یا الله را قبول داشتند اما در این میان واسطه هایی وجود داشت.بت ها هم نماد فرشتگان بودند و فرشتگان هم دختران خدا
دقیقا. به اعتقاد اونها لات و عزی و منات به عنوان دختران خدا تلقی می شدند و هبل به عنوان شوهر منات
در آیه یاد شده کافران و منافقان به اسم « الله» قسم یاد کرده و این نشان می دهد که حتی منافقان و کافران به خداوند واحد و الله ایمان دارند و با این که اعتقاد به پرستش بت ها دارند ولی به الله نیز اعتقاد دارند و مجرم ترین افراد که قصد کشتن پیامبران و اولیا الهی را دارند در دل و در فطرت خود خداوند یکتا و الله را قبول دارند لذا منافقان و کافران از قوم صالح به الله قسم یاد کردند که حضرت صالح را بکشند و در این زمینه با یکدیگر هم قسم شدند و همدیگر را به الله قسم دادند.(2)
سلام
لطفا سوال را درست بخوانید و همون چیزی را که در صورت سوال میگویم تکرار نکنید
اخر خود من که گفتم حتی اگر مشرکان در دل الله را قبول داشته باشند بازم دشمنی میکنند و لجولج هستند؟ ::
در صورتی که اگر واقعا آنها دعوت پیامبر خود حضرت صالح را قبول نداشتند و از آن بیزاری می جستند قسم آنها به الله توجیهی ندارد حتی اگر (در دل الله را قبول داشته باشند اما انها دشمنی میکنند و لجوج هستند)
بنابراین این سوال مطرح میشود که چرا باید به الله قسم بخورند.
بله پس همدیگر رو به الله قسم دادند این رو میدانیم ولی چرا دادند؟
با این توضیحات،قسم خوردن قوم صالح به خدا یا الله،غیر منطقی بنظر نمی رسد چون احتمالا آنها نیز مثل قوم پیامبر(ص) خدا یا الله را قبول داشتند اما بت ها واسطه بودند
سلام
در ضمن ما میدانیم مشرکان زمان پیامبر الله را قبول داشتند اما هیچ مدرکی ندرایم مشرکان زمان صالح هم این طور باشند.
سلامدر ضمن ما میدانیم مشرکان زمان پیامبر الله را قبول داشتند اما هیچ مدرکی ندرایم مشرکان زمان صالح هم این طور باشند.
با سلام
بله حق با شماست.ما با اعتقادات قوم حضرت صالح آشنا نیستیم.تا آنجایی هم که بنده مطالعه داشتم قرآن با جزئیات بیشتری از اعتقادات قوم صالح حرفی به میان نیاورده است...
جستجویی که در این باره داشتم این بود که شرک و بت پرستی ریشه تاریخی دارد.به نقل از قرآن در طول تاریخ پیامبران یا انسان های صالحی را برای دعوت مردم به یکتاپرستی فرستاده می شدند :
[SPOILER]
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ
در حقيقت در ميان هر امتى فرستاده اى برانگيختيم [تا بگويد] خدا را بپرستيد و از طاغوت [=فريبگر] بپرهيزيد.
(نحل/36)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ
و ما هیچ رسولی را پیش از تو به رسالت نفرستادیم جز آنکه به او وحی کردیم که به جز من خدایی نیست، پس مرا به یکتایی پرستش کنید و بس.
(انبیاء/21)
[/SPOILER]
اما بعد مدتی مردم از همین انسان ها بت میساختند و از یکتاپرستی منحرف می شدند.به نقل از سایت wikifeqh
در میان قوم حضرت نوح(ع) مردان صالحی (به نامهای "وَدّ"، "سُواع"، "یَغوث"، "یَعوق" و "نَسر") [۱۴] بودند که مردم به آنها اظهار علاقه میکردند، شیطان از علاقه مردم سوء استفاده نموده و بعد از مرگ آن مردان، مردم را تشویق به ساختن مجسمه آن بزرگان و گرامی داشت آن مجسمه‌ها کرد. [۱۵]
مدتی نگذشت که نسل‌های بعد، رابطه تاریخی این موضوع را فراموش کرده و تصور نمودند که این مجسمه‌ها موجوداتی محترم هستند که باید مورد پرستش قرار گیرند، به این ترتیب به پرستش بتها سرگرم شده و مستکبران ظالم آنان را با این طریق إغفال نموده و به بند بت‌پرستی کشیدند. [۱۶]۱۴. ↑ جوادی آملی، عبدالله؛ توحید در قرآن، ج۲، ص۶۰۷-۶۰۸.
۱۵. ↑ تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۸۲.
۱۶. ↑ تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۸۲.
به نقل از سایت :andisheqom
قوم ثمود، داراي هفتاد بت بودند، چندين بتكده داشتند، بتهاي بزرگ آنها عبارت بودند از: «لات، عُزّي، منوت (منات) هُبَل و قيس.»
اين بتها به خصوص، مورد احترام شديد قوم ثمود بودند، آنها را شب و روز ميپرستيدند، بتكدهها را به نام آنها نامگذاري كرده بودند، هيچ كس حق نداشت كه آن بتكدهها را به عنوان مالكيت تصرّف كند، يا مردة خود را در آنها دفن نمايد، اگر كسي تخلف ميكرد، ميگفتند: متخلفين مورد لعن هُبَل و منوت دو بت بزرگ قرار خواهند گرفت.[7][7]. قصص الانبياء، عبدالوهّاب نجّار، ص 110.
شهید مطهری هم در کتاب آشنایی با قرآن به ریشه بت پرستی اشاراتی داشتند.قستمی از آن :
[SPOILER]
حدیثی هست از حضرت صادق علیه السلام كه در به اصطلاح دین شناسی واقعاً حدیث عجیبی است! از امام سؤال كردند كه یَا بنَ رسولِ اللّه! چطور شد كه بت پرستی در دنیا پیدا شد؟ اولین بار بت پرستی به چه وسیله پیدا شد؟ حضرت فرمود كه بت پرستی بعد از خداپرستی پیدا شد و آن این بود كه قبل از یونس، در دوران قبل از تاریخ (به اصطلاح امروز) مرد حكیم و خداپرستی بود و شاید هم پیغمبر (حالا من یادم نیست) به نام «اسقلینوس» و او مردم را به توحید دعوت می كرد و مردم فوق العاده به او ارادت می ورزیدند، و او مُرد. بعد كه مرد، مردم در فراق او بی تابی می كردند.
شیطان اینجا وسوسه كرد (حالا یا شیطان انس یا شیطان جن) ، آمد به آنها گفت كه شما خیلی بی تاب هستید، من برای اینكه تسكینی برای قلب شما باشد مجسمه ی او را برای شما می سازم كه لااقل مجسمه اش را ببینید، یادگارش هست. مردم خیلی خوشحال شدند. مجسمه ی این مرد خداپرست را ساخت و مردم در ابتدا فقط به دیدن و زیارت آن مجسمه می رفتند كه آن مطلب اشكالی نداشت، به عنوان یادگاری بود از خودش، مثل عكسهایی كه ما از مردگان خودمان می بینیم. یكی دو نسل گذشت.
كم كم شیطان این وسوسه را برای مردم به وجود آورد كه خود اسقلینوس اگر در آسمان است جسدش در اینجاست، هرچه از خودش می خواستید از مجسمه اش بخواهید. به تدریج مردم چسبیدند به این مجسمه به عنوان اینكه روح اسقلینوس در این مجسمه وجود دارد و از او مثلاً حاجت بخواهند، نزد او استغفار كنند. كم كم این فكر برایشان پیدا شد كه «اَیْنَ التُّرابُ وَ رَبُّ الْاَرْبابِ» ما كجا و خدای یگانه كجا؟ ! بیاییم عبادتها را هم برای همین مجسمه انجام بدهیم. دیگر خدا را به كلی فراموش كردند و همه ی عبادتها برای این [مجسمه شد. ] كم كم این شد دوتا، دوتا شد پنج تا، پنج تا شد ده تا. به این ترتیب [بتها و بت پرستی ] به وجود آمد.
[/SPOILER]
به هر حال نمی شود قسم خوردن قوم صالح به الله را غیر منطقی دانست چون احتمالا با توجه به نقل های تاریخی،قوم صالح هم اعتقاداتی نه عین مشرکان مکه،بلکه مشابه به آنها را داشتند چون از زمان حضرت آدم تا قبل از قوم ثمود همواره انسان هایی بودن که مردم را به یکتا پرستی دعوت میکردند اما به مرور زمان منحرف میشدن،حتی مشرکان مکه هم بخاطر تعلیمات بجا مانده از حضرت ابراهیم بود که به خدا یا الله اعتقاد داشتند. هیچ بعید نیست قبل از قوم ثمود هم رسولانی بوده باشند که بعد ها تعلیماتشان دچار انحراف شده باشد مثل مشرکان مکه.
اگر هم نقل های تاریخی را نپذیریم،در نهایت فقط می توانیم ادعا کنیم که ما نمیدانیم اعتقادات قوم حضرت صالح چه بوده است،پس نمی توان اظهار نظر نمود...
چگونه یک مشرک یا کافر به الله قسم می خورد؟
شما باید بین این دو تفاوت قائل شوید
کافر کسی است که خدا را قبول ندارد اما مشرک کسی است که خدا را قبول دارد منتهی برای او شریک‌هایی نیز متصور است
کافر کسی است که خدا را قبول ندارد اما مشرک کسی است که خدا را قبول دارد منتهی برای او شریک‌هایی نیز متصور است
سلام بله میدانم تفاوت دارند
به همین دلیل اسم هر دو رو اوردم چون احتمال دادم چه در زمان حضرت صالح یا در زمان دیگر پیامبران برخی از مردم کافر بودند برخی دیگر مشرک
سلام بله میدانم تفاوت دارندبه همین دلیل اسم هر دو رو اوردم چون احتمال دادم چه در زمان حضرت صالح یا در زمان دیگر پیامبران برخی از مردم کافر بودند برخی دیگر مشرک
از این بابت عرض کردم که باید ببینیم خطاب خداوند در این آیات با چه کسانی است
اگر خطابش با کافران است جای سوال دارد که باید کارشناس محترم پاسخ بدهند
اما اگر خطاب خداوند با مشرکان باشد دیگر سوال شما موضوعیت ندارد
جمع بندی
پرسش: در سوره نمل آیه 49 مشرکان پیامبر خداوند یعنی حضرت صالح(علیه السلام) را به الله قسم داده اند و حال آن که آنها الله و خداوند یکتا را قبول نداشتند پس چرا به الله قسم خوردند؟!
پاسخ: خداوند متعال در باره توطئه قوم حضرت صالح مبنی بر نقشه کشتن آن حضرت را این گونه بیان می کند و می فرماید :«قالُوا تَقاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ؛(1) آنها گفتند: «بیایید قسم یاد کنید به خدا که بر او [ صالح ] و خانواده اش شبیخون می زنیم ( و آنها را به قتل می رسانیم ) سپس به ولیّ دم او می گوییم: ما هرگز از هلاکت خانواده او خبر نداشتیم و در این گفتار خود صادق هستیم!» در آیه یاد شده کافران و منافقان به اسم « الله» قسم یاد کرده و این نشان می دهد که حتی منافقان، مشرکان کافران به خداوند واحد و الله ایمان دارند و با این که اعتقاد به پرستش بت ها دارند ولی به الله نیز اعتقاد داشتند، اما معتقد بودند،چون به خدا دسترسی ندارند،بخاطر همین اعتقاد داشتند بت ها نماد فرشتگان هستند و فرشتگان دختران خدا، و برای نزدیک شدن به خدا این بت ها را واسطه قرار می دادند.
بنا بر این، مجرم ترین افراد که قصد کشتن پیامبران و اولیا الهی را دارند در دل و در فطرت خود خداوند یکتا و الله را قبول دارند لذا منافقان و کافران از قوم صالح به الله قسم یاد کردند که حضرت صالح را بکشند و در این زمینه با یکدیگر هم قسم شدند و همدیگر را به الله قسم دادند.(2)
پی نوشت ها :
1. سوره نمل/ 49.
2.ر.ک: تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم، ج 6،ص 433.