جمع بندی بالاخره مسجدالحرام قبله مسلمانان است یا کعبه؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بالاخره مسجدالحرام قبله مسلمانان است یا کعبه؟

سلام
در سوره بقره اومده قبله شما مسجدالحرام هست نه کعبه.
گفته روی خود را بسوی مسجدالحرام کنید.پس چرا روی خود را ب سمت کعبه میکنند برای تماز؟
شاید بفرمایید هر دو در یکجاست خوب در خود مکه و دور کعبه نماز سمت کعبه خونده میشه ن به سمت مسجدالحرام.
البته بعضی از مترجمین در ترجمه ایه دست برده اند و نوشتند موقع نماز روی خود را سمت کعبه کنید

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد میقات

[TD][/TD]

[="Tahoma"]

رسانه;1027025 نوشت:
سلام
در سوره بقره اومده قبله شما مسجدالحرام هست نه کعبه.
گفته روی خود را بسوی مسجدالحرام کنید.پس چرا روی خود را ب سمت کعبه میکنند برای تماز؟
شاید بفرمایید هر دو در یکجاست خوب در خود مکه و دور کعبه نماز سمت کعبه خونده میشه ن به سمت مسجدالحرام.
البته بعضی از مترجمین در ترجمه ایه دست برده اند و نوشتند موقع نماز روی خود را سمت کعبه کنید

«قَدْ نَرى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‏ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَه‏»
نگاه‏ هاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مى ‏بينيم! اكنون تو را به سوى قبله ‏اى كه از آن خشنود باشى، باز مى گردانيم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن؛ و هر جا باشيد، روى خود را به سوى آن بگردانيد.(1)

با سلام و درود

در ابتدا لازم به ذکر است در این آیه اصلا نفرموده قبله شما کعبه نیست (آن طور که شما بیان کرده اید)، بلکه فرموده، روی خود را به سوی مسجد الحرام بگردان.

اما در ادامه بهتر است «شطر» را از جهت لغوی بررسی کنیم:

«شَطَرَ» در لغت به معنای نصف، وسط، بعض، جهت و سمت، آمده است.(2)

بیان تفسیری

1. «شطر» به معنای جهت و سمت است.

«اين تعبير ممكن است به خاطر آن باشد كه براى آن ها كه در نقاط دور از مكه نماز مى ‏خوانند محاذات [روبرو] با خانه كعبه بسيار دشوار يا غير ممكن است، لذا به جاى خانه كعبه، مسجد الحرام كه محل وسيع ترى است، ذكر شده تا انجام اين دستور اسلامى، براى همگان در هر جا باشند ميسر گردد، بعلاوه تكليف صف هاى طولانى نماز جماعت كه در بسيارى اوقات از طول كعبه بيشتر است روشن شود.»(3)

«کعبه و مسجد [الحرام] و حرم، نسبت به کسی که دور است، یکسان و در یک نقطه هستند و کسی که به سمت یکی از آن ها باشد، بطور قهری به سمت بقیه هم هست؛ اما کسی که در مسجد الحرام است، قبله او فقط کعبه است.»(4)

2. «شطر» به معنای بعض است و مراد از آن، بعض مسجد الحرام، یعنی همان کعبه و خانه خداست.
اگر صريحا نفرمود (فوّل وجهك الكعبة) و يا (فوّل وجهك البيت الحرام) برای دو نکته بود:
یک؛ مطابق با قبله قبلی باشد زیرا در آن جا نیز همه مسجدالاقصی منظور نبوده بلکه آن صخره در آن جا، منظور بوده است.
دو؛ می خواسته با اضافه كردن شطر بر كلمه مسجد، بفهماند كه مسجد نامبرده مسجد حرام است، و اگر مى ‏فرمود شطر الكعبه، يا شطر البيت الحرام، اين مزيت از بين می رفت.(5)

3. از قول «جبائی» نقل شده که «شطر» به معنای نصف است، لذا «شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‏» یعنی نصف و وسط مسجد الحرام، یعنی خانه كعبه؛ زیرا کعبه از هر جهت در وسط مسجد الحرام واقع شده است.(6)

بیانی دیگر؛

قطعا کعبه قبله است و در این هیچ شکی نیست.
کسی که بتواند عین کعبه را تشخیص بدهد (نزدیک است و یا اگر هم دور است با ابزار و وسیله تشخیص می دهد)، قبله او همان است.[در این دو مورد، هیچ اختلافی وجود ندارد]

اما کسی که دور است و حتی قبله همه اهل زمین، که تشخیص عین کعبه مقدور نیست؛ در این جا دو قول عمده وجود دارد:

اول:
کعبه قبله کسی است که در مسجد الحرام است، مسجد قبله کسی است که در حرم است و حرم قبله کسی است که خارج حرم است.

مستند روایی:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْكَعْبَةَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْمَسْجِدِ وَ جَعَلَ‏ الْمَسْجِدَ قِبْلَةً لِأَهْلِ‏ الْحَرَمِ‏ وَ جَعَلَ الْحَرَمَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الدُّنْيَا»؛ خداوند كعبه را قبله براى اهل مسجد و مسجد را قبله براى ساكنان حرم و حرم را قبله براى مردم دنيا قرار داده است.(7)

«الْبَيْتُ‏ قِبْلَةٌ لِأَهْلِ‏ الْمَسْجِدِ وَ الْمَسْجِدُ قِبْلَةٌ لِأَهْلِ الْحَرَمِ وَ الْحَرَمُ قِبْلَةٌ لِلنَّاسِ جَمِيعا»؛ بيت، قبله براى اهل مسجد و مسجد قبله براى ساكنان حرم و حرم قبله براى همه مردم است.(8)

دوم:
جهت و سمت کعبه، قبله است.

مستند روایی:
«لَا صَلَاةَ إِلَّا إِلَى‏ الْقِبْلَةِ قَالَ قُلْتُ وَ أَيْنَ حَدُّ الْقِبْلَةِ قَالَ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه‏»؛ امام باقر (علیه السلام) فرمودند: نماز صحيح نيست مگر اينكه به سوى قبله باشد. راوی می پرسد: حدّ قبله چيست؟ فرمود: ميان مشرق و مغرب، همه اش قبله است.(9)

این قول دوم، اقوی و مشهور است، زیرا در این زمینه علاوه بر استناد به ظاهر قرآن کریم (که شطر به معنای جهت و سمت است)، روایات بسیاری وجود دارد که رعایت جهت و سمت کعبه را لحاظ کرده اند. کثرت این روایات در حد مستفیض است.

نکته:
البته اختلاف این دو قول، ثمره عملی ندارد؛ زیرا هر کس از مکه دور است، تشخیص دادن حرم یا جهت کعبه، بسیار مشکل است و هر دو گروه در این که باید از ابزار و وسائل شناسایی قبله استفاده کنند، مشترک هستند. از طرفی در شناسایی قبله، اصل بر تسامح است و دقت های عقلی که در کتب نجوم آمده لازم نیست.(10)

نتیجه گیری:
قبله، کعبه و خانه خداست.
کسی که در مسجد الحرام است باید به سوی کعبه بایستد.
بنابر نظر مشهور، «شطر» به معنای جهت و سمت است و این آیات در مدینه نازل شده و هر کس دور از مکه باشد و بخواهد به سمت قبله بایستد، عملا به سمت مسجد الحرام و کعبه ایستاده است زیرا هر دو در یک جهت هستند؛ پس گفته به سمت مسجد الحرام بایستید، که همان سمت کعبه است.

پی نوشت ها:
1. بقره: 2/ 144.
2. راغب، مفردات ألفاظ القرآن، ص 453؛ قرشی، قاموس قرآن، ج ‏4، ص 31.
3. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج ‏1، ص 493.
4. شعرانی، پژوهش هاى قرآنى علامه شعرانى، ج ‏1، ص 108.
5. ر.ک: طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج ‏1، ص 490.
6. فخررازی، التفسير الكبير، ج ‏4، ص 97.
7. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 272، ح 844.
8. طوسی، تهذيب الأحكام، ج ‏2، ص 44، ح 8.
9. من لا يحضره الفقيه، ج ‏1، ص 278، ح 855.
10. ر.ک: جعفری، تفسیر کوثر، ج 1، ص 291 – 295.

  جمع بندی   پرسش: در سوره بقره آمده قبله شما مسجدالحرام است نه کعبه. گفته روی خود را به سوی مسجدالحرام کنید؛ پس چرا روی خود را به سمت کعبه می کنند و دور کعبه هم که نماز می خوانند، به سمت کعبه می ایستند نه مسجدالحرام؟   پاسخ: «قَدْ نَرى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‏ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَه‏»؛ نگاه‏ هاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مى ‏بينيم! اكنون تو را به سوى قبله ‏اى كه از آن خشنود باشى، باز  مى گردانيم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن؛ و هر جا باشيد، روى خود را به سوى آن بگردانيد.(1) در ابتدا لازم به ذکر است در این آیه اصلا نفرموده قبله شما کعبه نیست (آن طور که شما بیان کرده اید)، بلکه فرموده، روی خود را به سوی مسجد الحرام بگردان. اما در ادامه بهتر است «شطر» را از جهت لغوی بررسی کنیم: «شَطَرَ» در لغت به معنای نصف، وسط، بعض، جهت و سمت، آمده است.(2) بیان تفسیری 1. «شطر» به معنای جهت و سمت است. «اين تعبير ممكن است به خاطر آن باشد كه براى آن ها كه در نقاط دور از مكه نماز مى ‏خوانند محاذات [روبرو] با خانه كعبه بسيار دشوار يا غير ممكن است، لذا به جاى خانه كعبه، مسجد الحرام كه محل وسيع ترى است، ذكر شده تا انجام اين دستور اسلامى، براى همگان در هر جا باشند ميسر گردد، بعلاوه تكليف صف هاى طولانى نماز جماعت كه در بسيارى اوقات از طول كعبه بيشتر است روشن شود.»(3) «کعبه و مسجد [الحرام] و حرم، نسبت به کسی که دور است، یکسان و در یک نقطه هستند و کسی که به سمت یکی از آن ها باشد، بطور قهری به سمت بقیه هم هست؛ اما کسی که در مسجد الحرام است، قبله او فقط کعبه است.»(4) 2. «شطر» به معنای بعض است و مراد از آن، بعض مسجد الحرام، یعنی همان کعبه و خانه خداست. اگر صريحا نفرمود (فوّل وجهك الكعبة) و يا (فوّل وجهك البيت الحرام) برای دو نکته بود: یک؛ مطابق با قبله قبلی باشد زیرا در آن جا نیز همه مسجدالاقصی منظور نبوده بلکه آن صخره در آن جا، منظور بوده است. دو؛ می خواسته با اضافه كردن شطر بر كلمه مسجد، بفهماند كه مسجد نامبرده مسجد حرام است، و اگر مى ‏فرمود شطر الكعبه، يا شطر البيت الحرام، اين مزيت از بين می رفت.(5) 3. از قول «جبائی» نقل شده که «شطر» به معنای نصف است، لذا «شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‏» یعنی نصف و وسط مسجد الحرام، یعنی خانه كعبه؛ زیرا کعبه از هر جهت در وسط مسجد الحرام واقع شده است.(6) بیانی دیگر؛ قطعا کعبه قبله است و در این هیچ شکی نیست. کسی که بتواند عین کعبه را تشخیص بدهد (نزدیک است و یا اگر هم دور است با ابزار و وسیله تشخیص می دهد)، قبله او همان است.[در این دو مورد، هیچ اختلافی وجود ندارد] اما کسی که دور است و حتی قبله همه اهل زمین، که تشخیص عین کعبه مقدور نیست؛ در این جا دو قول عمده وجود دارد: اول: کعبه قبله کسی است که در مسجد الحرام است، مسجد قبله کسی است که در حرم است و حرم قبله کسی است که خارج حرم است. مستند روایی: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْكَعْبَةَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْمَسْجِدِ وَ جَعَلَ‏ الْمَسْجِدَ قِبْلَةً لِأَهْلِ‏ الْحَرَمِ‏ وَ جَعَلَ الْحَرَمَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الدُّنْيَا»؛ خداوند كعبه را قبله براى اهل مسجد و مسجد را قبله براى ساكنان حرم و حرم را قبله براى مردم دنيا قرار داده است.(7) «الْبَيْتُ‏ قِبْلَةٌ لِأَهْلِ‏ الْمَسْجِدِ وَ الْمَسْجِدُ قِبْلَةٌ لِأَهْلِ الْحَرَمِ وَ الْحَرَمُ قِبْلَةٌ لِلنَّاسِ جَمِيعا»؛ بيت، قبله براى اهل مسجد و مسجد قبله براى ساكنان حرم و حرم قبله براى همه مردم است.(8) دوم: جهت و سمت کعبه، قبله است. مستند روایی: «لَا صَلَاةَ إِلَّا إِلَى‏ الْقِبْلَةِ قَالَ قُلْتُ وَ أَيْنَ حَدُّ الْقِبْلَةِ قَالَ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه‏»؛ امام باقر (علیه السلام) فرمودند: نماز صحيح نيست مگر اينكه به سوى قبله باشد. راوی می پرسد: حدّ قبله چيست؟ فرمود: ميان مشرق و مغرب، همه اش قبله است.(9) این قول دوم، اقوی و مشهور است، زیرا در این زمینه علاوه بر استناد به ظاهر قرآن کریم (که شطر به معنای جهت و سمت است)، روایات بسیاری وجود دارد که رعایت جهت و سمت کعبه را لحاظ کرده اند. کثرت این روایات در حد مستفیض است. نکته: البته اختلاف این دو قول، ثمره عملی ندارد؛ زیرا هر کس از مکه دور است، تشخیص دادن حرم یا جهت کعبه، بسیار مشکل است و هر دو گروه در این که باید از ابزار و وسائل شناسایی قبله استفاده کنند، مشترک هستند.  از طرفی در شناسایی قبله، اصل بر تسامح است و دقت های عقلی که در کتب نجوم آمده لازم نیست.(10) نتیجه گیری: قبله، کعبه و خانه خداست. کسی که در مسجد الحرام است باید به سوی کعبه بایستد. بنابر نظر مشهور، «شطر» به معنای جهت و سمت است و این آیات در مدینه نازل شده و هر کس دور از مکه باشد و بخواهد به سمت قبله بایستد، عملا به سمت مسجد الحرام و کعبه ایستاده است زیرا هر دو در یک جهت هستند؛ پس گفته به سمت مسجد الحرام بایستید، که همان سمت کعبه است.   پی نوشت ها: 1. بقره: 2/ 144. 2. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، محقق: داوودی، انتشارات: دار الشامیه ـ بیروت، ص 453؛ قرشی، قاموس قرآن، انتشارات: دار الکتب الاسلامیه ـ تهران، ج ‏4، ص 31. 3. مکارم شیرازی و همکاران، تفسير نمونه، انتشارات: دار الکتب الاسلامیه ـ تهران، ج ‏1، ص 493. 4. شعرانی، پژوهش هاى قرآنى علامه شعرانى در تفاسير مجمع البيان، روح الجنان و منهج الصادقين‏، محقق: غياثى كرمانى، ناشر: بوستان كتاب قم - قم‏، 1386 ه.ش‏، چاپ دوم، ج ‏1، ص 108. 5. ر.ک: طباطبایی، محمد حسین، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات: جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی ـ قم، ج ‏1، ص 490. 6. فخررازی، التفسير الكبير(مفاتیح الغیب)، ناشر: دار احیاء التراث العربی، ج ‏4، ص 97. 7. ابن بابويه، من لا يحضره الفقيه‏، محقق/مصحح: غفارى، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ـ قم، 1413ق، ‏چاپ دوم‏، ج 1، ص 272، ح 844. 8. طوسی، تهذيب الأحكام، محقق/مصحح: خرسان، ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏ ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم‏، ج ‏2، ص 44، ح 8. 9. من لا يحضره الفقيه، پیشین، ج ‏1، ص 278، ح 855. 10. ر.ک: جعفری، تفسير كوثر، ناشر: موسسه انتشارات هجرت‏ ـ قم، ج 1، ص 291 – 295.
موضوع قفل شده است