جمع بندی دوستی قبلی و مشکل در ازدواج

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوستی قبلی و مشکل در ازدواج

سلام من وقتی 12 سالم بود با یه اقایی دوست شده بودم دوسه سال بزرگتر و از روی کنجکاوی و اصرار دوستم...الان یکی دوسالی میشه با یه اقایی اشنا هستیم الان هردومون مذهبی و ایشون پاسدار..دوست نیستیم و خانواده هامون هم میدونن..الان میخوان بیان خواستگاری من واقعا چیکار کنم من شهرستان زندگی میکنم و اون اقایی که اول گفتم هنوز که هنوزه دست بردار نیستن ایشون منو به مدت 7ماه اونموقع با تهدید درباره ابروم نگه داشتن...من همه راه های ارتباطی رو بستم اما مثلا یکبار چند وقت پیش توی اینستاگرام متنی گذاشتم از روی شوخی که مثلا ازدواج کردم و دو سه تا از دوستام باور کردن من فرداش گفتم که شوخی کردم اما اون اقا دقیقا فردای همون روز به من پیام دادن از یه طریق دیگه انگار که متوجه شده بودن! این اقا خیلی وضعیت درستی نداره و خودش هم قبلا گفت چیزی برای از دست دادن ندارم و از دادگاهم نمیترسم چندین بار هم پدرم با خانوادشون صحبت کردن اما اثر نداشت ولی نمیتونم شکایت کنم باز چون توی شهرستانم و بقیه میفهمن..ببینید ما شهرستانیم نمیتونم یواشکی ازدواج کنم و از اینکه بعدا بیاد به همسر ایندم بگه خیلییی میترسم چون میدونم باعث بی اعتمادیش میشه ولی نمیتونم هم بگم چون از واکنشش خیلی میترسم و بهم گفتن نگم چون اگرم قبول کنه نست بهم بی اغتماد میشه ما همو دوس داریم تا الانم صبر کردیم و دوست نشدیم و این برای هردومون سخته...چیکار کنم توروخدا راهنماییم کنید من اینقدری که استرس دارم شبا خواب مدارم ما شناخت نسبتا کافی پیدا کردیم حالا میخوان بیان رسمی خواستگاری

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد صابر

[TD][/TD]

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما، امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.

نگراني شما از بابت تبعاتي كه ممكن است در اثر مسأله اي كه بدان اشاره نموده ايد برايتان رخ دهد طبيعي است و ما نيز دغدغه خاطرتان را نسبت به آن درك مي كنيم، امّا اهميت اين مسئله نبايد موجب نگراني شديد شده و زندگي شما را مختل سازد. آگاه باشيد كه گرچه انسان نمى‏تواند تمام شرائط و امكانات موجود فعلي زندگي خود را بر وفق مرادش فراهم نمايد ولى مى‏تواند خود را با شرائط موجود به گونه اي مناسب و فعّال وفق دهد و هماهنگ سازد كه نه تنها از حالت هميشه نگران ، ناراحت ، غمگين و افسرده وضعيت موجود به در آيد بلكه با ابتكار، خلاقيت و بهره‏مند شدن از ديگر توانمندي هاى خود و تنها با استفاده از همان امكانات و شرائط موجود به سلامت از بحران هاي زندگي عبور نمايد.

در گام هاي بعدي:
1. آرامش خود را حفظ كرده و بدانيد اينگونه تهديدات نشان مي‌دهد او انساني بزدل و ترسو مي باشد و تنها با اين حربه مي‌خواهد شما را در بند هوسهاي خود نگاه دارد. اين فرد به خاطر آبروي خودش و خطرها و عواقبي كه براي خودش دارد هرگز چنين كاري را نخواهد كرد. بنابراين به نظر ما با توجه به تجربه‌اي كه داريم جاي هيچ گونه نگراني و ناراحتي و غم و غصه اي از اين بابت نيست.
2. اگر او شما را تهديد كرد، شما مي‌توانيد هر گونه عكسي را با آرامش و بطور كامل منكر شويد و او را مزاحمي به خواستگارتان اعلام كنيد كه درپي هوسراني خود است و با مخالفت شما مواجه شده است.
3. او را تهديد كنيد كه پدر يا برادر بزرگتر خود را به مقابله عليه او این بار با شدت فراخواهيد خواند.
4. تمام راه‌هاي ارتباطي را مسدود كنيد. و از هرگونه ارتباط و گفتگو یا کسب حلالیت با او بپرهيزيد.
5. هرگونه سندي در اين زمينه را از بين ببريد يا منكر شويد؛ عكس يا فيلم را مي‌توان با ابزار رايانه‌اي ساخت.

خواهر گرامی!
تنها به امروز و وظيفه كنوني خود فكر كنيد. درهاي گذشته (كه چرا قبلاً‌ ناپختگي كرده ايد ) و آينده(‌كه اي واي اگر فلاني مرا رسوا كند چه ها مي شود و ...) را روي خود ببينديد. امام علي (عليه السلام ) مي فرمايد: «گذشته گذشت و آينده روشن نيست، بايد در اين ميان امروز را غنيمت دانست».

موفق باشید.

سلام
خیلی ممنونم از راهنماییتون ولی مشکل من این هست که میدونم همه پیامارو نگه داشته از من عکس و فیلم نداره..نمیدونم چیکار باید بکنم ...پدرم در جریان هستن در طول ان سال ها چندن بار با خانوادش صحبت کردن تهدیدش کردن این اواخر به شکایت ولی خب قبلا هم اینارو گفتن.. من بعد از اون ماجرا هیچ جوابی ندادم فقط بلاک کردم و به بابام گفتم...ولی مشکلش اینه ادم نرمالی نیست که بگم از ابروش میترسه مشروب میخوره و دست رو مادرش حتی بلند میکنه یکبار مادرش گفت بدنش کبود شده...یکبار حتی به پسرداییم هم گفته بود و پسر دوست بابام و دردسر درست کرد...من خیلی استغفار کردم توی قنوت هم دعا میکنم که خدا آبرومو حفظ کنه ولی با شناخت من و اینکه نمیتونم شکایت کنم بخاطر موقعیتی که تو شهرستان هستم و ابروم میره استرس منو از اون سال ها و اخیرا رها نمیکنه از طرفی مامانمم خیلی نگرانه..کلا چون دست بردار نبوده همه میترسن بابام میگه قبل ازدواج میرم با خانوادش صحبت میکنم ولی من که تا ابد خانوادمو ندارم دارم؟من تک فرزندم احساس میکنم باید مجرد بمونم تا حداقل از اینچیزا نترسم

shaghayegh335;1025805 نوشت:
سلام
خیلی ممنونم از راهنماییتون ولی مشکل من این هست که میدونم همه پیامارو نگه داشته از من عکس و فیلم نداره..نمیدونم چیکار باید بکنم ...پدرم در جریان هستن در طول ان سال ها چندن بار با خانوادش صحبت کردن تهدیدش کردن این اواخر به شکایت ولی خب قبلا هم اینارو گفتن.. من بعد از اون ماجرا هیچ جوابی ندادم فقط بلاک کردم و به بابام گفتم...ولی مشکلش اینه ادم نرمالی نیست که بگم از ابروش میترسه مشروب میخوره و دست رو مادرش حتی بلند میکنه یکبار مادرش گفت بدنش کبود شده...یکبار حتی به پسرداییم هم گفته بود و پسر دوست بابام و دردسر درست کرد...من خیلی استغفار کردم توی قنوت هم دعا میکنم که خدا آبرومو حفظ کنه ولی با شناخت من و اینکه نمیتونم شکایت کنم بخاطر موقعیتی که تو شهرستان هستم و ابروم میره استرس منو از اون سال ها و اخیرا رها نمیکنه از طرفی مامانمم خیلی نگرانه..کلا چون دست بردار نبوده همه میترسن بابام میگه قبل ازدواج میرم با خانوادش صحبت میکنم ولی من که تا ابد خانوادمو ندارم دارم؟من تک فرزندم احساس میکنم باید مجرد بمونم تا حداقل از اینچیزا نترسم


کاربر محترم! با سلام مجدد خدمت شما
مشکل اصلی در مورد شما یا هر فرد دیگری که از این فرد زخم خورده این است که ترس خود را به او ثابت کرده و او نیز نقطع ضعف شما را می داند. حتی خانواده شما نیز از او ترس دارند در حالی که کشور ما قانون دارد و قطعا با متجاوز و خاطی برخورد شدیدی خواهد شد.
از نظر ما شما اصلا نباید بترسید و اصلا نباید موارد ازدواج و خواستگاران خوبتان را به خاطر چنین فردی از دست دهید بلکه باید سعی کنید به جای تمرکز و ترس از این موضوع بر خصوصیات خواستگارتان متمرکز شوید و فردی را انتخاب نمایید که همیشه یار و پشتیبان شما باشد.
چنین افرادی همیشه در جامعه حضور دارند ولی مهم نوع برخورد ماست که در برخوردهای بعدی این افراد نقش تعیین کننده ای دارد.

خیلی ممنونم از راهنماییتون
بنظر شما اگر یکروزی احتمالش رو بدیم این ادم اومد و به هرحال به همسر آینده من این قضیه رو گفت من این قضیه رو چطوری جمعش کنم چی بگم که باعث بی اعتمادی ایشون به من نشه یا باعث نشه فکر کنن من میخواستم چیزی رو ازشون پنهان کنم؟ کلا چی باید بگم؟ من بیشتر نگران اون روزی هستم که همسرم بهم بی اعتماد نشه یا احساس خوبش رو نسبت به من از دست بده

shaghayegh335;1025808 نوشت:
خیلی ممنونم از راهنماییتون
بنظر شما اگر یکروزی احتمالش رو بدیم این ادم اومد و به هرحال به همسر آینده من این قضیه رو گفت من این قضیه رو چطوری جمعش کنم چی بگم که باعث بی اعتمادی ایشون به من نشه یا باعث نشه فکر کنن من میخواستم چیزی رو ازشون پنهان کنم؟ کلا چی باید بگم؟ من بیشتر نگران اون روزی هستم که همسرم بهم بی اعتماد نشه یا احساس خوبش رو نسبت به من از دست بده

در این صورت سعی کنید با حفظ آرامش موضوع را به صورت سربسته و کلی بیان نمایید و بگویید که سن زیادی نداشته اید و فریب این فرد را در برقراری ارتباط خورده اید ولی تهدیدات او بی اثر بوده است.
مجددا توصیه می کنیم از هیچ کس نترسید مگر خدای متعال...

جمع بندی:

سؤال:

وقتی 12 سالم بود با اقایی دوست شده بودم دوسه سال بزرگتر و از روی کنجکاوی و اصرار دوستم. الان یکی دوسالی میشه با اقای دیگری آشنا هستیم الان هردوی مان مذهبی و ایشان پاسدار..دوست نیستیم و خانواده هایمان هم می دانند. الان قصد خواستگاری دارند. آقایی که اول گفتم هنوز که هنوزه دست بردار نیستند. ایشان به مدت 7 ماه با تهدید درباره آبرویم مرا آزار دادند. اکنون من همه راه های ارتباطی را بستم اما دائما از طرقی تهدید می کند. من چکار کنم؟

پاسخ:

نگراني شما از بابت تبعاتي كه ممكن است در اثر مسأله اي كه بدان اشاره نموده ايد برايتان رخ دهد طبيعي است و ما نيز دغدغه خاطرتان را نسبت به آن درك مي كنيم، امّا اهميت اين مسئله نبايد موجب نگراني شديد شده و زندگي شما را مختل سازد آگاه باشيد كه گرچه انسان نمى‏تواند تمام شرائط و امكانات موجود فعلي زندگي خود را بر وفق مرادش فراهم نمايد ولى مى‏تواند خود را با شرائط موجود به گونه اي مناسب و فعّال وفق دهد و هماهنگ سازد كه نه تنها از حالت هميشه نگران ، ناراحت ، غمگين و افسرده وضعيت موجود به در آيد بلكه با ابتكار، خلاقيت و بهره‏مند شدن از ديگر توانمندي هاى خود و تنها با استفاده از همان امكانات و شرائط موجود به سلامت از بحران هاي زندگي عبور نمايد در گام هاي بعدي  1. آرامش خود را حفظ كرده و بدانيد اينگونه تهديدات نشان مي‌دهد او انساني بزدل و ترسو مي باشد و تنها با اين حربه مي‌خواهد شما را در بند هوسهاي خود نگاه دارد. اين فرد به خاطر آبروي خودش و خطرها و عواقبي كه براي خودش دارد هرگز چنين كاري را نخواهد كرد. بنابراين به نظر ما با توجه به تجربه‌اي كه داريم جاي هيچ گونه نگراني و ناراحتي و غم و غصه اي از اين بابت نيست 2.اگر او شما را تهديد كرد، شما مي‌توانيد هر گونه عكسي را با آرامش و بطور كامل منكر شويد و او را مزاحمي به خواستگارتان اعلام كنيد كه درپي هوسراني خود است و با مخالفت شما مواجه شده است. 3. او را تهديد كنيد كه پدر يا برادر بزرگتر خود را به مقابله عليه او این بار با شدت فراخواهيد خواند. 4. تمام راه‌هاي ارتباطي را مسدود كنيد. و از هرگونه ارتباط و گفتگو یا کسب حلالیت با او بپرهيزيد   5.  هرگونه سندي در اين زمينه را از بين ببريد يا منكر شويد؛ عكس يا فيلم را مي‌توان با ابزار رايانه‌اي ساخت   

خواهر گرامی! تنها به امروز و وظيفه كنوني خود فكر كنيد درهاي گذشته (كه چرا قبلاً‌ ناپختگي كرده ايد ) و آينده(‌كه اي واي اگر فلاني مرا رسوا كند چه ها مي شود و ...) را روي خود ببينديد. امام علي (عليه السلام ) مي فرمايد: «گذشته گذشت و آينده روشن نيست، بايد در اين ميان امروز را غنيمت دانست.(1)

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:

1. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم‏، قم‏: دار الكتاب الإسلامي، ‏1410، ص222.

موضوع قفل شده است