جمع بندی سوالاتی پیرامون رجعت عیسی علیه السلام در زمان ظهور

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی پیرامون رجعت عیسی علیه السلام در زمان ظهور

با سلام و احترام
یکی از مسائلی که ظاهرا هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت آمده مسئله رجعت حضرت عیسی علیه السلام هست
بنده چند سوال در مورد این مسئله داشتم
1- زمان این رجعت کی هست؟ در جای دیدم نوشته نمازی که امام در بیت المقدس می خوانند آن زمان عسی رجعت میکند و پشت امام نماز میخواند جای دیگری به نظرم رسید در مکه این اتفاق می افتد بالاخره در چه زمانی و مکانی عیسی علیه السلام رجعت میکنند؟ قبل مبارزه با سفیانی در بیت المقدس یا قبل مبارزه سفیانی در مکه؟
2- در برخی روایات هست امام مهدی به ایشان فرماندهی لشکر را میدهند و ایشان به مقابله با دجال می روند و دجال را نابود می کنند از طرفی مکررا شنیدیم از محققین مهدویت که دجال فرد نیست جریان هست چطور این دو موضوع با هم قابل جمع کنند.
3- سومین سوالم که به نظر مهم ترین هم هست اینه که گفتند با رجعت عیسی و تصدیق نبوت حضرت خاتم و امامت امام زمان مسیحیت جهان به اسلام گرایش پیدا میکنند و راه برای هدایت افراد زیادی باز می شود اما یک نکته مبهم در این قضیه این هست که مسیحیت یا مسلمان ها از کجا بدونند ایشان حضرت عیسی هست؟ ما که چهره ایشان را ندیدیم! چطوری به بیش از 1 میلیارد انسان ثابت میکنند همان عیسی هستند؟
با تشکر@};-@};-@};-

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مشکور

[TD][/TD]

جوجه اردک زشت;1025414 نوشت:
با سلام و احترام
یکی از مسائلی که ظاهرا هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت آمده مسئله رجعت حضرت عیسی علیه السلام هست
بنده چند سوال در مورد این مسئله داشتم
1- زمان این رجعت کی هست؟ در جای دیدم نوشته نمازی که امام در بیت المقدس می خوانند آن زمان عسی رجعت میکند و پشت امام نماز میخواند جای دیگری به نظرم رسید در مکه این اتفاق می افتد بالاخره در چه زمانی و مکانی عیسی علیه السلام رجعت میکنند؟ قبل مبارزه با سفیانی در بیت المقدس یا قبل مبارزه سفیانی در مکه؟
2- در برخی روایات هست امام مهدی به ایشان فرماندهی لشکر را میدهند و ایشان به مقابله با دجال می روند و دجال را نابود می کنند از طرفی مکررا شنیدیم از محققین مهدویت که دجال فرد نیست جریان هست چطور این دو موضوع با هم قابل جمع کنند.
3- سومین سوالم که به نظر مهم ترین هم هست اینه که گفتند با رجعت عیسی و تصدیق نبوت حضرت خاتم و امامت امام زمان مسیحیت جهان به اسلام گرایش پیدا میکنند و راه برای هدایت افراد زیادی باز می شود اما یک نکته مبهم در این قضیه این هست که مسیحیت یا مسلمان ها از کجا بدونند ایشان حضرت عیسی هست؟ ما که چهره ایشان را ندیدیم! چطوری به بیش از 1 میلیارد انسان ثابت میکنند همان عیسی هستند؟
با تشکر

با سلام و تشکر@};-

پاسخ سؤالات شما را به ترتیب در چند گزاره تقدیم می کنیم؛ مقدمتاً لازم به ذکر است که معمولاً در اخبار و روایات حوادث آخرالزمان، اعم از اخبار قبل و بعد از ظهور اختلاف نظراتی وجود دارد و اخبار و روایات مربوط به رجعت نیز مستثنی از این قاعده نیست ما در این مجال، فقط نظر مشهور شیعه را بیان می کنیم:

1. زمان و مکان رجعت عیسی (علیه السلام): آنچه در روایات ما آمده و نظر مشهور شیعه اینست که: اولاً حضرت عیسی(علیه السلام) بعد از ظهور حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) از آسمان نزول خواهد کرد و در محضر آن حضرت حضور خواهد یافت. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این خصوص می‏فرماید: «لن تُهلک اُمَّةٌ انأ فی اولها و عیسی فی آخرها و المهدی فی وسطها؛ امتی که من در اول، عیسی (علیه السلام) در آخر و مهدی (علیه السلام) در وسط آن باشیم هرگز به هلاکت نمی‏افتند.»، (1) از این روایت استفاده می‏شود که حضرت عیسی و حضرت مهدی (علیهمالسلام) با هم ظهور نمی‏کنند بلکه نخست حضرت مهدی (عجل الله فرجه) و سپس حضرت عیسی (علیه السلام) ظهور می‏کنند. (2) ثانیاً در روایات چنین آمده که: حضرت مهدی داخل بیت المقدس می شود و نماز جماعت به امامت او برگزار می شود پس در یک روز جمعه که نماز جمعه در آن برقرار شده حضرت عیسی (علیه السلام) از آسمان نازل می شود در حالی که خوش صورت و زیباست، شبیه ترین بندگان خدای عز و جل به ابراهیم خلیل الرحمان (علیه السلام) است . در این حال حضرت مهدی (عجل الله فرجه) به طرف او بر می گردد و عیسی (علیه السلام) را می بیند. پس حضرت مهدی به حضرت عیسی می گوید: ای پسر بتول (مریم) امامت مردم کن در نماز، عیسی می گوید: برای شما امامت نماز برقرار شده است. پس حضرت مهدی (عجل الله فرجه) جلو می ایستند و امامت مردم می کند و عیسی پشت سرش می ایستد و با حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بیعت می کند و ... » . (3) بنابراین، حضرت مسیح(علیه السلام) نخست در قدس شریف، فرود می آید و پشت سر امام مهدی(علیه السلام) نماز میگذارد و سپس رهسپار «شام» و دیگر نقاط می شود.

2. نقش حضرت عیسی در مبارزه با دجال: آنچه از مجموع روایات درباره نزول و رجعت حضرت عیسی‌ (علیه‌السلام) استفاده می‌‎شود، اصل فرودآمدن آن بزرگوار در قدس شریف (طبق نظر مشهور) و نمازخواندن او پشت سر امام مهدی‌ (علیه‌السلام) است. در روایات شیعه، چیزی بیش از این مطرح نشده که بتوان به آن اعتماد کرد.(4) اما در روایات اهل سنت، به نکته‎های دیگری مانند درگیری و جنگ حضرت عیسی با دجال و قتل دجال نیز اشاره شده که از بحث ما خارج است. در باره اینکه اساساً آیا دجال یک شخص است یا یک جریان در تایپیک هایی در همین سایت مورد بررسی قرار گرفته می توانید رجوع و مطالعه کنید و یا در تایپیکی مستقل پرسشتان را مطرح کنید.

3. شناخت حضرت عیسی بعد از نزول از آسمان: شناخت حضرت عیسی (علیه السلام) بعنوان پیامبر و حجت خدا برای مؤمنان و شیعیان به دو طریق رخ می دهد:
اول. از آنجاییکه اهل ایمان و شیعیان با تحقق نشانه های ظهور و حجت هایی که از امام زمانشان دیده اند به شناخت امام عصر نائل آمده اند با معرفی و تأیید او حجیت حضرت عیسی (علیه السلام) نیز برایشان ثابت می شود، بدین صورت که بعد از نزول عیسی (علیه السلام) از آسمان و حضورش در جمع یاران و اقامه نماز پشت سر حضرت، همه شیعیان، حضرت عیسی (علیه السلام) را می شناسند.
دوم. در صورت نیاز قطعاً حضرت عیسی (علیه السلام) بعنوان پیامبر و حجت خدا، با خود نشانه ها و حجت هایی در قالب اعجاز و کرامات حقه الهیه دارد که با دیدن آن نشانه ها حجت بر اهل ایمان و شیعیان تمام می شود. ناگفته نماند این طریقه، برای پیروان مسیحیت و پیروان سایر آیین ها کاربرد بیشتری دارد زیرا با توجه به اینکه حضرت عیسی این پیامبر الهی را ندیده و از نظر ظاهری نمی شناسند باید از راه معجزه و کرامات و نشانه ها و حجت هایی که در مسیحیت و کتاب مقدس مورد اشاره قرار گرفته، راهی به شناخت ایشان بیابند.

در پایان لازم به ذکر است، همه ملل مسیحی و یهودی پس از نزول مسیح (علیه السلام) به او ایمان می آورند. شاید فلسفه عروج او به آسمان و طولانی شدن عمرش برای ایفای نقش بزرگی است که در مرحله حساس و تاریخی ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) بر عهده می گیرد تا مسیحیان عالم که در آن مقطع، احتمالاً بزرگ ترین قدرت جهانی و جدّی ترین مانع در مسیر برپایی حکومت و تمدن الهی حضرت مهدی (علیه السلام) اند، ایمان بیاورند. از این رو، طبیعی است که با ظهور مسیح (علیه السلام)، جهان مسیحیّت خرسندی عمیق خود را با برپایی تظاهرات گسترده مردمی ابراز نماید و فرود عیسی (علیه السلام) را برای خود در برابر ظهور مهدی (علیه السلام) برای مسلمانان، موهبتی الهی پندارند و طبیعی است که پس از انتشار خبر رجعت حضرت مسیح (علیه السلام) مسیحیان و یهودیان و حق جویان بسیاری از اقصی نقاط جهان، مشتاق دیدار آن حضرت خواهند شد، ازین رهگذر حضرت مسیح (علیه السلام) با مسیحیان و حق جویان جهان دیدار خواهد داشت و خداوند نشانه ها و معجزه هایی را به دست او آشکار خواهد ساخت و دیری نخواهد پایید بستر و زمینه هدایت جوامع مسیحی، یهودی و دیگر حق طلبان جهان، به اسلام و مکتب حقه تشیع فراهم شده و از این کانال، جهانیان با اشتیاق و شوق و ذوق وافر به حمایت از امام منتظَر و منجی عالم بشریت در جهت برپایی حکومت عدل مهدوی اهتمام خواهند ورزید.(5)


موفق باشید ...@};-

پی نوشت ها:
1. کشف الغمه، ج 2، ص 484.
2. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، علیرضا رجایی، ص 211.
3. برای آگاهی بیشتر ر .ک : 1- امام شناسی علامه محمد حسین تهرانی،ج4، بحث امام و علم کتاب؛ 2- امامت و رهبری،ص 168-149، استاد شهید مرتضی مطهری- 3- جهان در آینده، سید محمد حسین موسوی کاشانی- 4- مقام ولایت، زیارت جامعه کبیره.
4. برای آشنایی بیشتر، با احادیث نزول حضرت مسیح از آسمان و نقش ایشان در حکومت اسلامی و جهانی حضرت مهدی علیه السلام، مراجعه کنید به: کتاب دانشنامه امام مهدی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، محمد محمدی ری شهری، ج 9، ص 7-35. و کتاب المعجم الموضوعی لاحادیث الامام المهدی، علامه علی کورانی عاملی، ص 635-658.
5. برگرفته از سلسله مقالاتی پیرامون مهدویت 1، نقش حضرت عیسی در ظهور و حکومت حضرت مهدی (عج). با کمی تغییر و تصرف.

سلام ...
من هم موضوع رو از سمت مسیحیت برای شما تشریح میکنم .

در درون مسیحیت ؛ غالب تفکر بر این هستش که مسیح بر روی صلیب جان داده تا گناهان انسانها بخشیده شود ؛ وقتی که آدم و حوا گناه کردند به واسطه اون گناه انسان باید میمرد ؛ ولی خداوند به جای آن بره ای را قربانی میکنه ؛

در عهد قدیم ؛ ( کتاب یهودی ها ) قربانی کردن یک رسم بوده و در شریعت موسی غالب بر 5 مدل قربانی کردن وجود داشته ؛ زیرا انسانها دایما در حال گناه هستند و تنها راه بخشیده شدن گناه قربانی بوده ؛ تا اینکه بزرگترین قربانی که همان عیسی مسیح هست باید داده میشده ؛ و از اون پس رسم قربانی دادن برداشته میشه . ( مسیحیان قربانی کردن ندارند ) و چون بزرگترین قربانی داده شده است و دیگر نیازی به قربانی دیگری نیست .

پیش بینی قربانی شدن مسیح در عهد قدیم ( کتاب بهودیان ) نیز هست ؛ آنچنانچه قبل از اینکه مسیح به دنیا بیاد و بر روی صلیب برود ؛ یعنی قبل از واقعه به صلیب کشیده شدن ایشان ؛ این واقعه توسط انبیا پیشین ؛ پیش بینی شده بود .

یعنی گفته بودند که میاید . بابت گناهان ما قربانی میشود و بر رویصلیب میرود ؛ تا گناهان ما بخشیده شود .

[=microsoft sans serif]اشعیا فصل 53 آیه 8 : او را ظالمانه گرفتند، محکوم کردند و به پای مرگ بردند، و هیچ‌کس اعتنایی به سرنوشت او نداشت. او به‌خاطر گناهان قوم ما کشته شد.

اشعیا فصل 53 آیه 3 : ما او را خوار شمردیم و طرد کردیم، و او متحمّل رنج و درد شد. کسی نمی‌خواست حتّی به او نگاه کند، ما او را نادیده گرفتیم، مثل ‌اینکه اصلاً وجود نداشت.

اشعیا فصل 53 آیات 4 تا 12 : 4- او متحمّل مجازاتی شد که حقِّ ما بود، و او دردهایی را تحمّل کرد که می‌بایست ما تحّمل می‌کردیم. و ما پنداشتیم که درد و رنج و زحمتهای او مجازاتی از جانب خدا بود. 5- امّا به‌خاطر گناهان ما، او مجروح شد و به‌خاطر شرارتهای ما، او مضروب گردید. و به‌خاطر دردی که او متحمّل شد، شفا یافتیم و به‌خاطر ضربه‌هایی که او تحمّل کرد، سالم شدیم. 6- همهٔ ما مثل گوسفندان گمشده بودیم و هریک از ما به راه خود می‌رفت. خداوند گناه ما را به حساب او آورد، و او به جای ما متحمّل آن مجازات شد. 7- با او، با خشونت رفتار شد، امّا او با فروتنی آن را تحمّل کرد. مانند برّه‌ای که به کشتارگاه می‌برند، و مانند گوسفندی که در حال پشم‌چینی ساکت است، او دهان خود را نگشود. 8- او را ظالمانه گرفتند، محکوم کردند و به پای مرگ بردند، و هیچ‌کس اعتنایی به سرنوشت او نداشت. او به‌خاطر گناهان قوم ما کشته شد. 9- او را در مقبرهٔ شریران و در کنار دولتمندان دفن کردند، هرچند که او هیچ‌وقت مرتکب جرمی نشده بود و هیچ ناراستی در دهانش نبود. 10- خداوند می‌گوید: «این ارادهٔ من بود که او متحمّل چنین رنجی بشود. او برای آوردن بخشش و آمرزش قربانی شد به این دلیل زندگی او طولانی خواهد بود و او نوادهٔ خود را خواهد دید. و به وسیلهٔ او ارادهٔ من، که منتهی به مسرّت است، اجرا خواهد شد. 11- بعد از تحمّل یک زندگی پررنج، او ثمرهٔ مشقت خود را خواهد دید؛ او خواهد دانست که درد و رنج او بیهوده نبوده است. بندهٔ صادق من که از او خشنودم، دردهای مردم زیادی را تحمّل خواهد کرد. و من به‌خاطر او، آنها را می‌بخشم. بنابراین من مقامی عالی، و جایگاهی میان بزرگان و صاحبان قدرت، به او خواهم داد. او جان خود را با رضایت از دست داد و به سرنوشت شریران مبتلا شد. او جای گناهکاران را گرفت واز خدا خواست تا آنها آمرزیده شوند. 12- بنابراین من مقامی عالی، و جایگاهی میان بزرگان و صاحبان قدرت، به او خواهم داد. او جان خود را با رضایت از دست داد و به سرنوشت شریران مبتلا شد. او جای گناهکاران را گرفت واز خدا خواست تا آنها آمرزیده شوند.»

اشعیا فصل 53 آیه 9 : او را در مقبرهٔ شریران و در کنار دولتمندان دفن کردند، هرچند که او هیچ‌وقت مرتکب جرمی نشده بود و هیچ ناراستی در دهانش نبود.»

اشعیا فصل 53 آیه 10 : خداوند می‌گوید: این ارادهٔ من بود که او متحمّل چنین رنجی بشود. او برای آوردن بخشش و آمرزش قربانی شد به این دلیل زندگی او طولانی خواهد بود و او نوادهٔ خود را خواهد دید. و به وسیلهٔ او ارادهٔ من، که منتهی به مسرّت است، اجرا خواهد شد.

[=yekan][=microsoft sans serif]دانیال فصل 9 آیه 24 : به امر خدا برای قوم تو و شهر مقدّس تو هفتاد هفته طول می‌کشد تا فساد و شرارت از بین برود، کفّارهٔ گناهان داده شود، عدالت ابدی برقرار گردد، معبد بزرگ دوباره تقدیس شود و به این ترتیب رؤیاها و پیشگویی‌ها به انجام برسند.

تمام این پیش بینی ها قبل از آمدن مسیح صورت گرفته ؛ چون قرار بود که یک منجی بیاید . این پیش بینی ها در مورد ایشان توسط اشعیا نبی صورت میکیرد . از این رو یکی از لغب های عیسی مسیح " بره " هست ؛ زیرا بره را برای خداوند قربانی میکنند .

در کتاب مقدس ؛ کتابی با نام " مکاشفات یوحنا " هستش که در مورد حوداث آخر زمان و رجعت عیسی مسیح هست . که خیلی خیلی طولانی هستش . من سعی میکنم که تنها خلاصه ای از اون رو براتون بنویسم .

یوحنا خواب میبینه که در کنار تخت خداوند حاضر شده ....
و طوماری هستش که هیچ کس توانایی خواند آن طومار را نداره ؛ به نحوی که همگان ناراحت می شوند .
بعدش ندایی میرسه که ناراحت نباشید ؛ زیرا شیر قبیله یهودا توانایی خواندن آن را دارد .
ناگهان دربی باز میشود ؛ و بره ای ظاهر میشود ( منظور همان عیسی مسیح هست ) و شروع به خواندن میکند و حوادث آخر زمان شروع به اتفاق افتادن میکنند .

1. گشوده شدن شش مهر : وقتی که بره ( عیسی مسیح ) میخواهد آن طومار را بخواند در ابتدا شروع به باز کردن مهرهای طومار میکند و با باز شدن هر مهر اتفاق هایی می افتد که مجالش نیست در درون اینجا بنویسم که با گشوده شدن هر مهر چه اتفاقاتی می افتد .

2. پس از گشوده شده مهر ها ... هفت شیپور نواخته میشود : هر کدام از فرشته ها یک شیپور به دست دارند و شروع به نواختن شیپور میکنند ؛ با نواخته شده هر شیپور اتفاق های زیادی می افتد که باز مجالش نیست براتون بنویسم

3. بعد از نواخته شدن شیپور ها : ماجرای زن و اژدها پیش میاد . زنی که 12 نشان بر سر دارد ؛ با اژدها که همان شیطان هست مبارزه میکند ؛ و زن باردار هست . میکاییل و سایر فرشتگان به کمک زن می آیند ؛ تا اینکه اون زن بچه خودش را به دنیا می آورد و آن فرزند آنقدر قدرت و توانایی پیدا میکند که میتواند بر جهانیان حکومت کند .

4. بعد از ماجزای زن باردار : وحش دریا ظاهر میشود ؛ و مردم شروع به پرستش وحش دریا میکنند ؛ بعد از اون وحش زمین ظهور میکند .

5. بعد از اون بره ... هویدا میشود و قوم او که بر بدنهایشان نشان او را دارند .

6. بعد از اون هفت فرشته خداوند می آیند ... و هر کدام جام بلایی دارند که بر روی زمین میریزند . که مجالش نیست در اینجا بگم که هر پیاله چی کار میکنه

7. بعد از اون : فاحشه بزرگ می آید ... وشکست میخورد ... که باز هم مجالش نیست که تعریف کنم

8. بعد از اون : شادی در آسمان و زمین برقرار میشود و مسیح ( بره ) پا بر روی زمین میگذارد ... مسیح سوار بر اسب سفیدی از آسمان و از روی ابرها می آید .

9. بعدش ... فرشته ای از آسمان میاد پایین که کلید هاویه در درون دستانش هست و او اژدها و فاحشه و وحش دریا و وحش زمین را به درون هاویه می اندازد

تمام .


فرشته برمیگردد;1025699 نوشت:
سلام ...
من هم موضوع رو از سمت مسیحیت برای شما تشریح میکنم .

در درون مسیحیت ؛ غالب تفکر بر این هستش که مسیح بر روی صلیب جان داده تا گناهان انسانها بخشیده شود ؛ وقتی که آدم و حوا گناه کردند به واسطه اون گناه انسان باید میمرد ؛ ولی خداوند به جای آن بره ای را قربانی میکنه ؛

در عهد قدیم ؛ ( کتاب یهودی ها ) قربانی کردن یک رسم بوده و در شریعت موسی غالب بر 5 مدل قربانی کردن وجود داشته ؛ زیرا انسانها دایما در حال گناه هستند و تنها راه بخشیده شدن گناه قربانی بوده ؛ تا اینکه بزرگترین قربانی که همان عیسی مسیح هست باید داده میشده ؛ و از اون پس رسم قربانی دادن برداشته میشه . ( مسیحیان قربانی کردن ندارند ) و چون بزرگترین قربانی داده شده است و دیگر نیازی به قربانی دیگری نیست .

پیش بینی قربانی شدن مسیح در عهد قدیم ( کتاب بهودیان ) نیز هست ؛ آنچنانچه قبل از اینکه مسیح به دنیا بیاد و بر روی صلیب برود ؛ یعنی قبل از واقعه به صلیب کشیده شدن ایشان ؛ این واقعه توسط انبیا پیشین ؛ پیش بینی شده بود .

یعنی گفته بودند که میاید . بابت گناهان ما قربانی میشود و بر رویصلیب میرود ؛ تا گناهان ما بخشیده شود .

اشعیا فصل 53 آیه 8 : او را ظالمانه گرفتند، محکوم کردند و به پای مرگ بردند، و هیچ‌کس اعتنایی به سرنوشت او نداشت. او به‌خاطر گناهان قوم ما کشته شد.

اشعیا فصل 53 آیه 3 : ما او را خوار شمردیم و طرد کردیم، و او متحمّل رنج و درد شد. کسی نمی‌خواست حتّی به او نگاه کند، ما او را نادیده گرفتیم، مثل ‌اینکه اصلاً وجود نداشت.

اشعیا فصل 53 آیات 4 تا 12 : 4- او متحمّل مجازاتی شد که حقِّ ما بود، و او دردهایی را تحمّل کرد که می‌بایست ما تحّمل می‌کردیم. و ما پنداشتیم که درد و رنج و زحمتهای او مجازاتی از جانب خدا بود. 5- امّا به‌خاطر گناهان ما، او مجروح شد و به‌خاطر شرارتهای ما، او مضروب گردید. و به‌خاطر دردی که او متحمّل شد، شفا یافتیم و به‌خاطر ضربه‌هایی که او تحمّل کرد، سالم شدیم. 6- همهٔ ما مثل گوسفندان گمشده بودیم و هریک از ما به راه خود می‌رفت. خداوند گناه ما را به حساب او آورد، و او به جای ما متحمّل آن مجازات شد. 7- با او، با خشونت رفتار شد، امّا او با فروتنی آن را تحمّل کرد. مانند برّه‌ای که به کشتارگاه می‌برند، و مانند گوسفندی که در حال پشم‌چینی ساکت است، او دهان خود را نگشود. 8- او را ظالمانه گرفتند، محکوم کردند و به پای مرگ بردند، و هیچ‌کس اعتنایی به سرنوشت او نداشت. او به‌خاطر گناهان قوم ما کشته شد. 9- او را در مقبرهٔ شریران و در کنار دولتمندان دفن کردند، هرچند که او هیچ‌وقت مرتکب جرمی نشده بود و هیچ ناراستی در دهانش نبود. 10- خداوند می‌گوید: «این ارادهٔ من بود که او متحمّل چنین رنجی بشود. او برای آوردن بخشش و آمرزش قربانی شد به این دلیل زندگی او طولانی خواهد بود و او نوادهٔ خود را خواهد دید. و به وسیلهٔ او ارادهٔ من، که منتهی به مسرّت است، اجرا خواهد شد. 11- بعد از تحمّل یک زندگی پررنج، او ثمرهٔ مشقت خود را خواهد دید؛ او خواهد دانست که درد و رنج او بیهوده نبوده است. بندهٔ صادق من که از او خشنودم، دردهای مردم زیادی را تحمّل خواهد کرد. و من به‌خاطر او، آنها را می‌بخشم. بنابراین من مقامی عالی، و جایگاهی میان بزرگان و صاحبان قدرت، به او خواهم داد. او جان خود را با رضایت از دست داد و به سرنوشت شریران مبتلا شد. او جای گناهکاران را گرفت واز خدا خواست تا آنها آمرزیده شوند. 12- بنابراین من مقامی عالی، و جایگاهی میان بزرگان و صاحبان قدرت، به او خواهم داد. او جان خود را با رضایت از دست داد و به سرنوشت شریران مبتلا شد. او جای گناهکاران را گرفت واز خدا خواست تا آنها آمرزیده شوند.»

اشعیا فصل 53 آیه 9 : او را در مقبرهٔ شریران و در کنار دولتمندان دفن کردند، هرچند که او هیچ‌وقت مرتکب جرمی نشده بود و هیچ ناراستی در دهانش نبود.»

اشعیا فصل 53 آیه 10 : خداوند می‌گوید: این ارادهٔ من بود که او متحمّل چنین رنجی بشود. او برای آوردن بخشش و آمرزش قربانی شد به این دلیل زندگی او طولانی خواهد بود و او نوادهٔ خود را خواهد دید. و به وسیلهٔ او ارادهٔ من، که منتهی به مسرّت است، اجرا خواهد شد.

دانیال فصل 9 آیه 24 : به امر خدا برای قوم تو و شهر مقدّس تو هفتاد هفته طول می‌کشد تا فساد و شرارت از بین برود، کفّارهٔ گناهان داده شود، عدالت ابدی برقرار گردد، معبد بزرگ دوباره تقدیس شود و به این ترتیب رؤیاها و پیشگویی‌ها به انجام برسند.

تمام این پیش بینی ها قبل از آمدن مسیح صورت گرفته ؛ چون قرار بود که یک منجی بیاید . این پیش بینی ها در مورد ایشان توسط اشعیا نبی صورت میکیرد . از این رو یکی از لغب های عیسی مسیح " بره " هست ؛ زیرا بره را برای خداوند قربانی میکنند .


سلام
البته مطالبی که در این قسمت یادداشتتان در خصوص گناه ذاتی آدم و نظریه فدا و نجات بشریت در مسحیت بیان کردید ربطی به عنوان بحث تایپیک ندارد اما از آنجاییکه مطرح کردید نکاتی را در نقد آن بیان می کنیم: موضوع نجات در آیین مسیحیت، همانند «سرابی» است که تشنگان «حقیقت» را نهایتاً به هلاکت خواهد رساند. مسئله نجات در مسیحیت با اشکالات و تناقضات عدیده‌ای مواجه است که غالباً لاینحل باقی مانده‌اند و ریشه در انحرافات و تحریفاتی دارند که در دین مسیح واقع شده است. به هر حال، نقد دیدگاه مسیحیت در مسئلة نجات از دو منظر درون‌دینی و برون‌دینی قابل بحث و بررسی است. در اینجا به جهت رعایت اختصار، به بعضی از اشکالات وارد بر دیدگاه نجات‌شناسی مسیحی نگاهی گذرا می‌افکنیم:

1. آموزة فدا به عنوان یکی از عوامل مهم نجات که مورد نقد بعضی از اندیشمندان مسیحی نیز قرار گرفته است، اشکالات متعددی دارد که غالب متکلمان مسیحی از دادن پاسخی قانع‌کننده به آن عاجزند. اگر بنا به اعتقاد مسیحیت، مرگ عیسی بر صلیب، کفارة گناهان همه پیروان او و یا تمام بشریت شد، پس تکلیف امتهای گذشته و قبل از جریان فدا و حداقل انبیای امتهای قبل، مانند حضرت ابراهیم و موسی(ع) و امثال آنها، چه می‌شود؟ آیا آنان با حالت شقاوت و آلوده به گناه از دنیا رفته‌اند یا به سعادت رسیده‌اند؟ آنان در عالم پس از مرگ چه وضعیتی خواهند داشت؟ بعد از عمل فدا، ایمان به معارف و انجام عمل صالح چه سودی خواهد داشت؟ چرا مسیحیان باید در آیین اعتراف و سرّ توبه شرکت کنند و مجدداً توسط کشیشان کلیسا آمرزیده شوند؟ طلب بخشش برای اموات چه معنایی خواهد داشت؟ آیا ممکن است بار سنگین گناه تمام انسانها را بر ذمة یک فرد بی‌گناه گذاشت؟ یا اخلاقاً ممکن است تمام انسان‌ها فقط به خاطر فدیة یک شخص از مسئولیت سنگین گناهانی که مرتکب شده‌اند، معاف گردند؟ پس دوزخ برای چه آفریده شده است؟ آیا اساساً نجات در این دنیای مادی و فانی ممکن است یا خیر؟ نمونه‌های دیگری از این قبیل سؤالات که تا به حال مسیحیان هیچ پاسخ قانع‌کننده‌ای به آن نداده‌اند، اساس مسئلة فدا را تا آنجا با مشکل رو به رو کرده است که در تفسیر آن گفته‌اند: مرگ مسیح تنها سرمشقی اخلاقی و حاکی از عشق الهی کسی است که زندگی خویش را برای دیگران ایثار کرده است. چالش بسیار مهم و اساسی دیگری که مسیحیت با آن رو به روست این است که انجیل برنابا مرگ عیسی را به کلی انکار می‌نماید و تصریح می‌کند که یهودیان به جای عیسی، یهودای اسخریوطی، شاگرد خیانتکار او را به دار آویختند.(1) بنابراین، در اصل هیچ فدیه‌ای در کار نیست و اصلاً عیسی مسیح مصلوب نشده است تا فدیة گناهان بشر گردد و مایة نجات آنان باشد.

2. اشکال دیگری که بر عقاید مسیحیت وارد است، این است که به اعتقاد آنان، گناه حضرت آدم (ع) در بهشت موجب شد تمام انسانها در حضور خداوند فاسد و محکوم به مرگ گردند و هر انسانی که متولد می‌شود، ذاتاً آلوده و گناهکار باشد، اما این سخن آنان به چند وجه باطل است:
اولاً: نهی خداوند در بهشت صادر شده بود و با توجه به اینکه بهشت، دار تکلیف نیست، نهی خداوند ارشادی بوده است، نه مولوی.
ثانیاً: آدم (ع) پیامبر بود و قرآن کریم پیامبران را از ارتکاب گناه و فسق مبرّا و منزه می‌داند، به علاوه، آدم(ع) از آنچه در بهشت اتفاق افتاده بود، به درگاه خدا توبه نمود و خداوند هم توبه او را پذیرفت: «فتلقی آدم من ربه کلمت فتاب علیه انه هو التواب الرحیم»(2)؛«ثم اجتبه ربه فتاب علیه و هدی».(3)
اعتبار عقلی نیز مؤید این مطلب است که به اعتبار وجوب عقلی توبه، خداوند نیز با قبول توبه، گناهان را بیامرزد. بنابراین، اعتقاد به موروثی و ذاتی بودن گناه انسانها خلاف عقل سلیم است؛ زیرا اولاً مستلزم آن است که اصل عفو و مغفرت در مورد هیچ انسانی موضوعیت نداشته باشد؛ چون عفو و مغفرت برای محو و باطل نمودن اثر گناهان است و اگر گناه، ذاتی انسان باشد، به هیچ وجه قابل عفو و مغفرت و محو شدن نخواهد بود. ثانیاً لازم می‌آید گناه یک انسان، گناهان دیگران هم محسوب شود و آثار سوء گناهان یک انسان گریبان افراد دیگر را که حتی راضی به آن گناه هم نبوده‌اند، بگیرد؛ در حالی که مؤاخذة افراد بی‌گناه به جرم گناه دیگران، قبیح و مخالف عقل است. همچنین اعتقاد به گناه موروثی، اصل آزادی اراده و اختیار انسان را که یکی از مهم‌ترین امتیازات انسان نسبت به سایر مخلوقات است، به شدت خدشه‌دار می‌کند.

3. اشکال دیگری که بر سخن مسیحیت وارد است آن است که اثر تمام خطاها و گناهان، هلاکت ابدی است و هیچ فرقی در کوچکی و بزرگی گناه نیست و اصولاً گناه صغیره‌ای وجود ندارد؛ در حالی که عقل نمی‌پذیرد تمامی گناهان را در یک ردیف قرار دهد و مثلاً فرقی بین «سیلی زدن» و «قتل» نباشد. عقلای عالم نیز در تمامی ادوار با تفاوت قائل شدن بین گناهان، برای هر معصیتی اثری خاص و عقاب و سرزنش معیّنی قرار داده‌اند.

اشکالات دیگری هم هست که به همین مقدار بسنده میکنم و برای مطالعه بیشتر ارجاع میدهم به مقاله ای که در این خصوص بطور کامل به نقد و بررسی ابعاد مسأله پرداخته است.(4) لطفاً از ادامه طرح مطالب خارج از موضوع تایپیک بپرهیزید.

پی نوشت ها:
1. برنابا، باب 215، آیه 4ـ6.
2. بقره(2)، آیه 37.
3. طه(20)، آیه 122.
4. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: مقاله نجات شناسی از دیدگاه مسیحیت و اسلام، حسن طالب، پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، شماره 10 و 11.

مشکور;1025692 نوشت:
1. زمان و مکان رجعت عیسی (علیه السلام): آنچه در روایات ما آمده و نظر مشهور شیعه اینست که: اولاً حضرت عیسی(علیه السلام) بعد از ظهور حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) از آسمان نزول خواهد کرد و در محضر آن حضرت حضور خواهد یافت. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این خصوص می‏فرماید: «لن تُهلک اُمَّةٌ انأ فی اولها و عیسی فی آخرها و المهدی فی وسطها؛ امتی که من در اول، عیسی (علیه السلام) در آخر و مهدی (علیه السلام) در وسط آن باشیم هرگز به هلاکت نمی‏افتند.»، (1) از این روایت استفاده می‏شود که حضرت عیسی و حضرت مهدی (علیهمالسلام) با هم ظهور نمی‏کنند بلکه نخست حضرت مهدی (عجل الله فرجه) و سپس حضرت عیسی (علیه السلام) ظهور می‏کنند. (2) ثانیاً در روایات چنین آمده که: حضرت مهدی داخل بیت المقدس می شود و نماز جماعت به امامت او برگزار می شود پس در یک روز جمعه که نماز جمعه در آن برقرار شده حضرت عیسی (علیه السلام) از آسمان نازل می شود در حالی که خوش صورت و زیباست، شبیه ترین بندگان خدای عز و جل به ابراهیم خلیل الرحمان (علیه السلام) است . در این حال حضرت مهدی (عجل الله فرجه) به طرف او بر می گردد و عیسی (علیه السلام) را می بیند. پس حضرت مهدی به حضرت عیسی می گوید: ای پسر بتول (مریم) امامت مردم کن در نماز، عیسی می گوید: برای شما امامت نماز برقرار شده است. پس حضرت مهدی (عجل الله فرجه) جلو می ایستند و امامت مردم می کند و عیسی پشت سرش می ایستد و با حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بیعت می کند و ... » . (3) بنابراین، حضرت مسیح(علیه السلام) نخست در قدس شریف، فرود می آید و پشت سر امام مهدی(علیه السلام) نماز میگذارد و سپس رهسپار «شام» و دیگر نقاط می شود.

سلام خدمت استاد گرامی
این فرود آمدن حضرت عیسی پس از نابودی سفیانی و فتح بیت المقدس هست دیگه؟
مشکور;1025692 نوشت:
3. شناخت حضرت عیسی بعد از نزول از آسمان: شناخت حضرت عیسی (علیه السلام) بعنوان پیامبر و حجت خدا برای مؤمنان و شیعیان به دو طریق رخ می دهد:
اول. از آنجاییکه اهل ایمان و شیعیان با تحقق نشانه های ظهور و حجت هایی که از امام زمانشان دیده اند به شناخت امام عصر نائل آمده اند با معرفی و تأیید او حجیت حضرت عیسی (علیه السلام) نیز برایشان ثابت می شود، بدین صورت که بعد از نزول عیسی (علیه السلام) از آسمان و حضورش در جمع یاران و اقامه نماز پشت سر حضرت، همه شیعیان، حضرت عیسی (علیه السلام) را می شناسند.
دوم. در صورت نیاز قطعاً حضرت عیسی (علیه السلام) بعنوان پیامبر و حجت خدا، با خود نشانه ها و حجت هایی در قالب اعجاز و کرامات حقه الهیه دارد که با دیدن آن نشانه ها حجت بر اهل ایمان و شیعیان تمام می شود. ناگفته نماند این طریقه، برای پیروان مسیحیت و پیروان سایر آیین ها کاربرد بیشتری دارد زیرا با توجه به اینکه حضرت عیسی این پیامبر الهی را ندیده و از نظر ظاهری نمی شناسند باید از راه معجزه و کرامات و نشانه ها و حجت هایی که در مسیحیت و کتاب مقدس مورد اشاره قرار گرفته، راهی به شناخت ایشان بیابند.

در مورد اینکه حضرت عیسی چه معجزه یا کرامتی را انجام میدهند در روایات چیزی آمده؟
ممنون ازپاسختون@};-@};-@};-

سلام مجدد

جوجه اردک زشت;1026206 نوشت:
سلام خدمت استاد گرامی
این فرود آمدن حضرت عیسی پس از نابودی سفیانی و فتح بیت المقدس هست دیگه؟

از ظاهر روایات مربوط به زمان و مکان نزول حضرت عیسی (علیه السلام) بدست می آید که باید همینطور باشد.
جوجه اردک زشت;1026206 نوشت:
در مورد اینکه حضرت عیسی چه معجزه یا کرامتی را انجام میدهند در روایات چیزی آمده؟
ممنون ازپاسختون

در پاراگراف آخر پست اول اشاره ای به همین مطلب کردیم که حاکی از این است که حضور حضرت عیسی (علیه السلام) در بین مردم جهان همراه با معجزات و کراماتی است.
مشکور;1025692 نوشت:
ازین رهگذر حضرت مسیح (علیه السلام) با مسیحیان و حق جویان جهان دیدار خواهد داشت و خداوند نشانه ها و معجزه هایی را به دست او آشکار خواهد ساخت و دیری نخواهد پایید بستر و زمینه هدایت جوامع مسیحی، یهودی و دیگر حق طلبان جهان، به اسلام و مکتب حقه تشیع فراهم شده و از این کانال، جهانیان با اشتیاق و شوق و ذوق وافر به حمایت از امام منتظَر و منجی عالم بشریت در جهت برپایی حکومت عدل مهدوی اهتمام خواهند ورزید.(5)

اما چنانکه گفتیم:
مشکور;1025692 نوشت:
آنچه از مجموع روایات درباره نزول و رجعت حضرت عیسی‌ (علیه‌السلام) استفاده می‌‎شود، اصل فرودآمدن آن بزرگوار در قدس شریف (طبق نظر مشهور) و نمازخواندن او پشت سر امام مهدی‌ (علیه‌السلام) است. در روایات شیعه، چیزی بیش از این مطرح نشده که بتوان به آن اعتماد کرد.(4) اما در روایات اهل سنت، به نکته‎های دیگری مانند درگیری و جنگ حضرت عیسی با دجال و قتل دجال و ... نیز اشاره شده که از بحث ما خارج است.

سلام خدمت استاد عزیز
ممنون از پاسختون بنده دیگه عرضی ندارم
@};-@};-@};-

جمع بندی

 

پرسش:
سوالاتی پیرامون رجعت عیسی علیه السلام در زمان ظهور:
1. زمان و مکان رجعت حضرت عیسی (علیه السلام) کی و کجاست؟ در مکه یا بیت المقدس؟
2. نقش حضرت عیسی در سپاه حضرت مهدی چیست؟ آیا دجال بدست حضرت عیسی به قتل می رسد؟
3. با توجه به اینکه مردم در زمان ظهور حضرت عیسی را ندیده اند، شناخت ایشان، بعد از نزول از آسمان توسط مسیحیان و مسلمانان چگونه صورت می گیرد؟

پاسخ:
پاسخ سؤالات شما را به ترتیب در چند گزاره تقدیم می کنیم؛ مقدمتاً لازم به ذکر است که معمولاً در اخبار و روایات حوادث آخرالزمان، اعم از اخبار قبل و بعد از ظهور، اختلاف نظراتی وجود دارد و اخبار و روایات مربوط به رجعت نیز مستثنی از این قاعده نیست ما در این مجال، فقط نظر مشهور شیعه را بیان می کنیم:

1. زمان و مکان رجعت عیسی (علیه السلام): آنچه در روایات ما آمده و نظر مشهور شیعه اینست که: اولاً حضرت عیسی(علیه السلام) بعد از ظهور حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) از آسمان نزول خواهد کرد و در محضر آن حضرت حضور خواهد یافت. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این خصوص می‏فرماید: «لن تُهلک اُمَّةٌ انأ فی اولها و عیسی فی آخرها و المهدی فی وسطها؛ امتی که من در اول، عیسی (علیه السلام) در آخر و مهدی (علیه السلام) در وسط آن باشیم هرگز به هلاکت نمی‏افتند.»، (1) از این روایت استفاده می‏شود که حضرت عیسی و حضرت مهدی (علیهمالسلام) با هم ظهور نمی‏کنند بلکه نخست حضرت مهدی (عجل الله فرجه) و سپس حضرت عیسی (علیه السلام) ظهور می‏کنند. (2) ثانیاً در روایات چنین آمده که: حضرت مهدی داخل بیت المقدس می شود و نماز جماعت به امامت او برگزار می شود پس در یک روز جمعه که نماز جمعه در آن برقرار شده حضرت عیسی (علیه السلام) از آسمان نازل می شود در حالی که خوش صورت و زیباست، شبیه ترین بندگان خدای عز و جل به ابراهیم خلیل الرحمان (علیه السلام) است . در این حال حضرت مهدی (عجل الله فرجه) به طرف او بر می گردد و عیسی (علیه السلام) را می بیند. پس حضرت مهدی به حضرت عیسی می گوید: ای پسر بتول (مریم) امامت مردم کن در نماز، عیسی می گوید: برای شما امامت نماز برقرار شده است. پس حضرت مهدی (عجل الله فرجه) جلو می ایستند و امامت مردم می کند و عیسی پشت سرش می ایستد و با حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بیعت می کند و ... » . (3) بنابراین، حضرت مسیح(علیه السلام) نخست در قدس شریف، فرود می آید و پشت سر امام مهدی(علیه السلام) نماز میگذارد و سپس رهسپار «شام» و دیگر نقاط می شود.

2. نقش حضرت عیسی در مبارزه با دجال: آنچه از مجموع روایات درباره نزول و رجعت حضرت عیسی‌ (علیه‌السلام) استفاده می‌‎شود، اصل فرودآمدن آن بزرگوار در قدس شریف (طبق نظر مشهور) و نمازخواندن او پشت سر امام مهدی‌ (علیه‌السلام) است. در روایات شیعه، چیزی بیش از این مطرح نشده که بتوان به آن اعتماد کرد.(4) اما در روایات اهل سنت، به نکته‎های دیگری مانند درگیری و جنگ حضرت عیسی با دجال و قتل دجال نیز اشاره شده که از بحث ما خارج است. در باره اینکه اساساً آیا دجال یک شخص است یا یک جریان در تایپیک هایی در همین سایت مورد بررسی قرار گرفته می توانید رجوع و مطالعه کنید و یا در تایپیکی مستقل پرسشتان را مطرح کنید.

3. شناخت حضرت عیسی بعد از نزول از آسمان: شناخت حضرت عیسی (علیه السلام) بعنوان پیامبر و حجت خدا برای مؤمنان و شیعیان به دو طریق رخ می دهد:
اول. از آنجاییکه اهل ایمان و شیعیان با تحقق نشانه های ظهور و حجت هایی که از امام زمانشان دیده اند به شناخت امام عصر نائل آمده اند با معرفی و تأیید او حجیت حضرت عیسی (علیه السلام) نیز برایشان ثابت می شود، بدین صورت که بعد از نزول عیسی (علیه السلام) از آسمان و حضورش در جمع یاران و اقامه نماز پشت سر حضرت، همه شیعیان، حضرت عیسی (علیه السلام) را می شناسند.
دوم. در صورت نیاز قطعاً حضرت عیسی (علیه السلام) بعنوان پیامبر و حجت خدا، با خود نشانه ها و حجت هایی در قالب اعجاز و کرامات حقه الهیه دارد که با دیدن آن نشانه ها حجت بر اهل ایمان و شیعیان تمام می شود. ناگفته نماند این طریقه، برای پیروان مسیحیت و پیروان سایر آیین ها کاربرد بیشتری دارد زیرا با توجه به اینکه حضرت عیسی این پیامبر الهی را ندیده و از نظر ظاهری نمی شناسند باید از راه معجزه و کرامات و نشانه ها و حجت هایی که در مسیحیت و کتاب مقدس مورد اشاره قرار گرفته، راهی به شناخت ایشان بیابند.

در پایان لازم به ذکر است، همه ملل مسیحی و یهودی پس از نزول مسیح (علیه السلام) به او ایمان می آورند. شاید فلسفه عروج او به آسمان و طولانی شدن عمرش برای ایفای نقش بزرگی است که در مرحله حساس و تاریخی ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) بر عهده می گیرد تا مسیحیان عالم که در آن مقطع، احتمالاً بزرگ ترین قدرت جهانی و جدّی ترین مانع در مسیر برپایی حکومت و تمدن الهی حضرت مهدی (علیه السلام) اند، ایمان بیاورند. از این رو، طبیعی است که با ظهور مسیح (علیه السلام)، جهان مسیحیّت خرسندی عمیق خود را با برپایی تظاهرات گسترده مردمی ابراز نماید و فرود عیسی (علیه السلام) را برای خود در برابر ظهور مهدی (علیه السلام) برای مسلمانان، موهبتی الهی پندارند و طبیعی است که پس از انتشار خبر رجعت حضرت مسیح (علیه السلام) مسیحیان و یهودیان و حق جویان بسیاری از اقصی نقاط جهان، مشتاق دیدار آن حضرت خواهند شد، ازین رهگذر حضرت مسیح (علیه السلام) با مسیحیان و حق جویان جهان دیدار خواهد داشت و خداوند نشانه ها و معجزه هایی را به دست او آشکار خواهد ساخت و دیری نخواهد پایید بستر و زمینه هدایت جوامع مسیحی، یهودی و دیگر حق طلبان جهان، به اسلام و مکتب حقه تشیع فراهم شده و از این کانال، جهانیان با اشتیاق و شوق و ذوق وافر به حمایت از امام منتظَر و منجی عالم بشریت در جهت برپایی حکومت عدل مهدوی اهتمام خواهند ورزید.(5)

پی نوشت ها:
1. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، نشر الشریف الرضی، قم، بی تا، ج 2، ص 484.
2. رجالی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، انتشارات نبوغ، قم، بی تا، ص 211.
3. برای آگاهی بیشتر ر .ک : 1- امام شناسی علامه محمد حسین تهرانی، نشر علامه طباطبایی، مشهد، 1427، ج4، بحث امام و علم کتاب؛ 2- امامت و رهبری، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، قم، بی تا، ص 168-149؛ 3- جهان در آینده، سید محمد حسین موسوی کاشانی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، بی تا، 4- مقام ولایت، زیارت جامعه کبیره.
4. برای آشنایی بیشتر، با احادیث نزول حضرت مسیح از آسمان و نقش ایشان در حکومت اسلامی و جهانی حضرت مهدی (علیه السلام)، مراجعه کنید به: کتاب دانشنامه امام مهدی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، محمد محمدی ری شهری، دارالحدیث، قم، ج 9، ص 7-35. و کتاب المعجم الموضوعی لاحادیث الامام المهدی، علامه علی کورانی عاملی، دار المرتضى - بيروت، 1427 ق، ص 635-658.
5. برگرفته از سلسله مقالاتی پیرامون مهدویت 1، نقش حضرت عیسی در ظهور و حکومت حضرت مهدی (عجل الله فرجه). با کمی تغییر و تصرف.

 

موضوع قفل شده است