نگاه یک سرخپوست به خلقت
تب‌های اولیه
نگاه یک سرخپوست به خلقت
[="]مراحل آفرینش انسان از دید یک سرخپوست :[/]
[="]سرخپوستان چروکی آمریکا که بنابر اصل « قوم مداری » نژاد خود را بهتر از اقوام سفید و سیاه پیرامون خود می دانند، در مورد خلقت افسانه ای بدین گونه دارند : یکی بود یکی نبود ، غیر از خدا هیچکس نبود ، خدا که دنیا را خالی می دید مقداری گل تهیه کرد و از آن سه مجسمه به شکل آدم دست کرد. بعد کوره ای ساخت و آتشی افروخت و آن مجسمه ها را در کوره گذاشت و لحظه ای صبر کرد. اما برای اینکه بداند مجسمه هایش به چه صورتی در آمده اند عجله کرد و یکی از آنها را بیرون آورد. به این مجسمه که هنوز نپخته بود و رنگی سفید داشت روح دمید و در نتیجه نژاد سفید بوجود آمد. برای بار دوم بیشتر صبر کرد و در نتیجه وقتی که مجسمه دوم کاملا پخته شده بود ، آن را بیرون آ ورد . با خوشحالی به تماشای آن - که شاهکاری از زیبایی و تناسب بود – پرداخت و به آن روح بخشید و سرخپوستان از اعقاب او هستند . اما چنان محو تماشای این شاهکار شد که فراموش کرد مجسمه دیگری نیز در کوره دارد و وقتی آن را بیرون آورد که کاملا سوخته بود و بدین ترتیب نژاد سیاه نیز به آنها اضافه شد[="][1][/]. [/]
[="][1][/][="]- مبانی انسان شناسی گرد شهر با چراغ) ، محمود روح الامینی،تابش، بهار 1374، ص 157 .[/]