آیا باید ازدواج کنم؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا باید ازدواج کنم؟

سلام راستش من خودم با مساله ای که میخوام مطرح کنم مشکلی ندارم اما اینقدر اطرافیان گفتن برو روان شناس و مشاوره که خواستم امتحانش کنم من اصصصصصصلا دوست ندارم ازدواج کنم و با مجردی هیچ مشکلی ندارم. به نظرم خیلی هم خوبه اما اطرافیان که مواردی رو پیشنهاد میدن و جواب منفی من رو میشنوند راضی نمیشن. اخیرا هم یکی خیلی مصرانه بهم گفته برو مشاور نظرت رو عوض کنند واقعا من باید به اجبار ازدواج کنم وقتی هیچ تمایلی بهش ندارم؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد صابر

[TD][/TD]

با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز، امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.

در پاسخ به سؤالتان ای کاش توضیح بیشتری پیرامون دلایل خود مبنی بر عدم ازدواج می فرمودید و اینکه
چرا نمی خواهید ازدواج کنید؟
آیا توصیفات منفی ای برای ازدواج شنیده اید که شما منصرف کرده است؟
آیا تجربه ناموفقی داشته اید؟
آیا صرف هیجانی تصمیم گرفته اید یا اینکه در مورد آن فکر و مطالعه کرده اید؟
برخوردهاى شما باجنس مخالف چگونه ودرچه سطحى بوده ‏است؟

به هر حال در پاسخ شما باید گفت مطمئنا انسان ها در مسير تحول و رشد خود به مرحله ايي مي رسند كه غريزه خفته جنسي به اوج فعاليت خود مي رسد و در كنار اين فعاليت غريزه جنسي به تعبير اريكسون رسيدن به يك صميميت هم در وجود فرد شكل مي گيرد و همين عامل زمينه تمايل به جنس مخالف را در انسان پايه ريزي مي نمايد و ازدواج ثمره اين مرحله از زندگي فرد است. يعني فردي كه مانند شما تا بحال خود را حفظ نموده است و ارتباط با جنس مخالف را تجربه نكرده است به اين نياز خود از طريق درست و اصولي كه همان ازدواج است پاسخ مي دهد. اجازه دهيد موضوع را كمي بيشتر باز نماييم.
همانطور كه مي دانيد يكي از مهم ترين دام هاي شيطان كه به وسيله آن بيشتر افراد از صراط مستقيم الهي و دين حق منحرف مي شوند و به گرداب معصيت وگناه مي افتند، همين مساله غريزه جنسي است. وقتي انسان مورد حلالي براي ارضاي اين غريزه و خاموش كردن اين آتش سوزان داشته باشد، ديگر فكرخيانت به نواميس ديگران و آلوده شدن به گناهان ديگر از سرش بيرون مي رود .همچنين مرتكب گناهان ديگري كه مقدمه براي بعضي از كارها است ( مثل دروغ ، حيله و مكر، خودكشي ، قتل و .... ) نمي شود و اين مساله به تجربه ثابت شده است .

آري! پیامبر خدا (صل الله علیه و آله) فرمودند: اگر كسي ازدواج كند در واقع نصف دينش را حفظ كرده، پس بايد راجع به نصف ديگرش تقواپيشه كند) (1)؛ چون نصف ديگر گناهان هم منشا ديگري دارد مثل ربا خواري ،رشوه ، ظلم و تعدي، حب رياست كه منشا آنها حب و علاقه به دنيا است.بى‏ شك هيچ شالوده‏ اى، مقدس‏تر از بناى رفيع ازدواج نيست. رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: «ما بنى بناء فى الاسلام احب الى الله عز و جل من التزويج»؛ «هيچ بنايى در اسلام محبوب‏تر از ازدواج، نزد خداوند بنا نشده است» (2) و هر ملتى در دين و آيين خود به نوعى از آن بهره‏ مند است.

پرسشگر محترم! ازدواج مستحب مؤکد است و در جایی که فرد بداند به گناه کشیده می شود ازدواج واجب است، اما اینکه تمایلی به ازدواج ندارید جای بررسی دارد!!! شاید انگیزه الهی خود را از دست داده اید و یا شاید شکست های دیگران را مشاهده نموده اید و شاید... که نیاز به توضیح بیشتری ا جانب شما دارد. در هر صورت کسی نمی تواند شما را اجبار نماید و خودتان مختارید ولی با ازدواج نکردن امتیازات معنوی زیادی را از دست خواهید داد.

نکته دیگر اینکه:
بدانيد كه ازدواج صرفاً جهت توليد نسل و پاسخ به غريزه جنسى يك طرف نيست؛ گرچه اين غريزه يكى از نيازهاى انسان - چه مرد و چه زن - است و بايد به آن پاسخ مثبت داد و آن را از طريق معقول و مشروع ارضا و تأمين كرد (هم زن نيازمند به تأمين آن است و هم مرد). در عين حال با ازدواج، مرد و زن به كمال مى‏رسند و در پرتو ازدواج، آن دو به آرامش روحى و روانى دست مى‏ يابند.

در اين زمينه مى ‏توانيد كتاب «تشكيل خانواده در اسلام»، دكتر على قائمى را مطالعه كنيد تا از این طریق اهميت و نقش ازدواج و آثار مثبت و فوايد فراوان آن را مورد توجه و ارزيابى قرار دهيد تا نگرش مثبتى به امر ازدواج در شما ايجاد شود.
------------------------------
پی نوشت:
1. مَن تَزَوَّجَ فقد أحرَزَ نِصفَ دِينِهِ، فَلْيَتَّقِ اللّه َ في النِّصفَ الباقي؛ (كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، اصول ‏كافي، قم‏: دار الحديث، ‏1429ق، ج5، ص328، حدیث2).
2. حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشيعة، قم‏: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)، 1409ق، ج 14، ص‏3.

سلام
مشکل شما مشکل من هم هست ...

بهسا;1022020 نوشت:
سلام
راستش من خودم با مساله ای که میخوام مطرح کنم مشکلی ندارم
اما اینقدر اطرافیان گفتن برو روان شناس و مشاوره که خواستم امتحانش کنم
من اصصصصصصلا دوست ندارم ازدواج کنم و با مجردی هیچ مشکلی ندارم. به نظرم خیلی هم خوبه
اما اطرافیان که مواردی رو پیشنهاد میدن و جواب منفی من رو میشنوند راضی نمیشن. اخیرا هم یکی خیلی مصرانه بهم گفته برو مشاور نظرت رو عوض کنند
واقعا من باید به اجبار ازدواج کنم وقتی هیچ تمایلی بهش ندارم؟

قبل از بیان اهمیت ازدواج همانطور که استاد مشاور مطح کردند ابتدا باید زمینه های فکری و خارجی این مساله مورد ارزیابی قرار بگیرد.
1. این مساله از چه زمانی برای شما به وجود آمده که با ازدواج نکردن بهتر می توانید زندگی کنید؟
2. آیا افرادی به این نحوه فکر شما کمک کرده اند اگر کمک کرده اند زندگی آنها را برای خود ارزیابی کرده اید یاخیر؟
3. ازدواج ناموفق و طلاق در نزدیکان شما وجود داشته است یا خیر و چرا؟
4. آیا زندگی افرادی که ازدواج موفق داشته اند را بررسی کرده اید؟
5. تعریف شما از ازدواج چسیت؟
6. اهمیت ازدواج را می دانید؟
7. آیا تا کنون تصمیم به ازدواج گرفته اید ولو در یک مدت زمان بسیار کوتاه؟ اگر بوده چرا و به چه دلایلی؟
8. با توجه به این نوع تفکر شما آمادگی ازدواج را ندارید.
حل نکردن این موضوع ممکن است بعد گذشت زمان منجر به حسرت و پشیمانی و شاید احساس گناه و افسردگی را در شما به وجود بیاورد

اگر واقعا علاقه و نیازی و اصلا احساس نمیکنید ازدواج نکنید. چون خوشبخت نمیشید و فردی هم که میاد خوشبخت نمیشه.

بهسا;1022020 نوشت:
سلام
راستش من خودم با مساله ای که میخوام مطرح کنم مشکلی ندارم
اما اینقدر اطرافیان گفتن برو روان شناس و مشاوره که خواستم امتحانش کنم
من اصصصصصصلا دوست ندارم ازدواج کنم و با مجردی هیچ مشکلی ندارم. به نظرم خیلی هم خوبه
اما اطرافیان که مواردی رو پیشنهاد میدن و جواب منفی من رو میشنوند راضی نمیشن. اخیرا هم یکی خیلی مصرانه بهم گفته برو مشاور نظرت رو عوض کنند
واقعا من باید به اجبار ازدواج کنم وقتی هیچ تمایلی بهش ندارم؟


با مجردی مشکلی نداری، با تنهایی در سن 40 سال به بالا چی؟ با نیاز به محبت کردن به کسی چی؟ با نیاز به در آغوش کشیدن همسر و فرزند چی؟ با احساس نیاز به مدیر و مسئول امور یک خانواده بودن چی؟ با نیاز به اینکه با شخصی بتونی یک زندگی رو بسازی و خودت رو در سختی ها محک بزنی چی؟ با نیاز به دوست داشتن واقعی یک نفر چی؟ اینکه بدونی وقتی نیستی یک نفر منتظر برگشت تو باشه.

اگر ممکنه بفرمایید چند سالتونه و آیا شاغل هستید یا نه و درامد بالایی دارید یا نه؟

افرادی که به شما پیشنهاد میشن چه ویژگی های مثبت و منفی دارند و در چه سطحی هستند؟

برنامه تون برای آینده زندگی مجردیتون چیه؟ مثلا چشم انداز 20 یا سی ساله.

یا هو یا من لا هو الا هو

سلام و عرض ادب

منم دلم میخواد تا ابد تنها زندگی کنم ..خانه مجردی ....و تنها توضیحی که براش دارم یه سکوت عمیقه

انسان یک موجودی اجتماعی هست و تنهایی کشنده‌ترین سم جهان برای اون. هیچکس از تنهایی لذت نمی‌بره؛ فقط فضای آزادی که در خلوتش داره رو دوست داره.
ازدواج به هیچ عنوان نباید این فضا رو برای هیچ یک از طرفین از بین ببره.

من اگه کاری رو دوست نداشته باشم به هیچ وجه انجامش نمیدم
شمام وقتی نیازی نمیبینی و راحتی اینجوری نکن خب
من خودم از 16 سالگی تلاش برای ازدواج کردم تا 19 سالگی موفق شدم
الان 24 سالمه
دلم بچه میخواد ولی چون شهر خودم زندگی نمیکنم و خونه ندارم فعلا دست نگه داشتم

عقل رو خدا داده برای چی
وقتی تا الان هیچ دختری دلتو نبرده و عاشق نشدی چه لزومی داره زوری ازدواج کنی ؟

سؤال:
من اصلا دوست ندارم ازدواج کنم و با مجردی هیچ مشکلی ندارم. اما اطرافیان که مواردی را پیشنهاد می دهند و جواب منفی من را می شنوند راضی نمی شوند. اخیرا هم یک نفر خیلی مصرانه به من گفته است باید نزد مشاور بروی تا نظرت را عوض کنند. واقعا من باید به اجبار ازدواج کنم وقتی هیچ تمایلی به آن ندارم؟

پاسخ:
در پاسخ به سؤالتان ای کاش توضیح بیشتری پیرامون دلایل خود مبنی بر عدم ازدواج می فرمودید و اینکه
چرا نمی خواهید ازدواج کنید؟
آیا توصیفات منفی ای برای ازدواج شنیده اید که شما را منصرف کرده است؟
آیا تجربه ناموفقی داشته اید؟
آیا صرف هیجانی تصمیم گرفته اید یا اینکه در مورد آن فکر و مطالعه کرده اید؟
برخوردهاى شما باجنس مخالف چگونه ودرچه سطحى بوده ‏است؟

به هر حال در پاسخ شما باید گفت مطمئنا انسان ها در مسير تحول و رشد خود به مرحله ايي مي رسند كه غريزه خفته جنسي به اوج فعاليت خود مي رسد و در كنار اين فعاليت غريزه جنسي به تعبير اريكسون رسيدن به يك صميميت هم در وجود فرد شكل مي گيرد و همين عامل زمينه تمايل به جنس مخالف را در انسان پايه ريزي مي نمايد و ازدواج ثمره اين مرحله از زندگي فرد است. يعني فردي كه مانند شما تا بحال خود را حفظ نموده است و ارتباط با جنس مخالف را تجربه نكرده است به اين نياز خود از طريق درست و اصولي كه همان ازدواج است پاسخ مي دهد. اجازه دهيد موضوع را كمي بيشتر باز نماييم.
همانطور كه مي دانيد يكي از مهم ترين دام هاي شيطان كه به وسيله آن بيشتر افراد از صراط مستقيم الهي و دين حق منحرف مي شوند و به گرداب معصيت وگناه مي افتند، همين مساله غريزه جنسي است. وقتي انسان مورد حلالي براي ارضاي اين غريزه و خاموش كردن اين آتش سوزان داشته باشد، ديگر فكرخيانت به نواميس ديگران و آلوده شدن به گناهان ديگر از سرش بيرون مي رود .همچنين مرتكب گناهان ديگري كه مقدمه براي بعضي از كارها است ( مثل دروغ ، حيله و مكر، خودكشي ، قتل و .... ) نمي شود و اين مساله به تجربه ثابت شده است .

آري! پیامبر خدا (صل الله علیه و آله) فرمودند: اگر كسي ازدواج كند در واقع نصف دينش را حفظ كرده، پس بايد راجع به نصف ديگرش تقواپيشه كند) (1)؛ چون نصف ديگر گناهان هم منشا ديگري دارد مثل ربا خواري ،رشوه ، ظلم و تعدي، حب رياست كه منشا آنها حب و علاقه به دنيا است.بى‏ شك هيچ شالوده‏ اى، مقدس‏تر از بناى رفيع ازدواج نيست. رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: «ما بنى بناء فى الاسلام احب الى الله عز و جل من التزويج»؛ «هيچ بنايى در اسلام محبوب‏تر از ازدواج، نزد خداوند بنا نشده است» (2) و هر ملتى در دين و آيين خود به نوعى از آن بهره‏ مند است.

پرسشگر محترم! ازدواج مستحب مؤکد است و در جایی که فرد بداند به گناه کشیده می شود ازدواج واجب است، اما اینکه تمایلی به ازدواج ندارید جای بررسی دارد!!! شاید انگیزه الهی خود را از دست داده اید و یا شاید شکست های دیگران را مشاهده نموده اید و شاید... که نیاز به توضیح بیشتری ا جانب شما دارد. در هر صورت کسی نمی تواند شما را اجبار نماید و خودتان مختارید ولی با ازدواج نکردن امتیازات معنوی زیادی را از دست خواهید داد.

نکته دیگر اینکه:
بدانيد كه ازدواج صرفاً جهت توليد نسل و پاسخ به غريزه جنسى يك طرف نيست؛ گرچه اين غريزه يكى از نيازهاى انسان - چه مرد و چه زن - است و بايد به آن پاسخ مثبت داد و آن را از طريق معقول و مشروع ارضا و تأمين كرد (هم زن نيازمند به تأمين آن است و هم مرد). در عين حال با ازدواج، مرد و زن به كمال مى‏رسند و در پرتو ازدواج، آن دو به آرامش روحى و روانى دست مى‏ يابند.

در اين زمينه مى ‏توانيد كتاب «تشكيل خانواده در اسلام»، دكتر على قائمى را مطالعه كنيد تا از این طریق اهميت و نقش ازدواج و آثار مثبت و فوايد فراوان آن را مورد توجه و ارزيابى قرار دهيد تا نگرش مثبتى به امر ازدواج در شما ايجاد شود.
------------------------------
پی نوشت:
1. مَن تَزَوَّجَ فقد أحرَزَ نِصفَ دِينِهِ، فَلْيَتَّقِ اللّه َ في النِّصفَ الباقي؛ (كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، اصول ‏كافي، قم‏: دار الحديث، ‏1429ق، ج5، ص328، حدیث2).
2. حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشيعة، قم‏: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)، 1409ق، ج 14، ص‏3.