جمع بندی توبه از ارتباط با نامحرم

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توبه از ارتباط با نامحرم

سلام
اگر با نامحرمی قبلا در ارتباط بودیم و الان وجدان مون اصلا راحت نیست و احساس گناه میکنیم، آیا توبه کافیست؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد حنیف

[TD][/TD]

پرسش: بعد از گناه ارتباط با نامحرم، احساس گناه و عذاب وجدان، و توبه کافی ست؟

پاسخ: اگر عذاب وجدان و احساس گناه در شما به سبب پشیمانی ست، همین پشيمانی، به معناي توبه است. همانطور که امام باقر (عليه السلام) فرمود: «كَفَى‏ بِالنَّدَمِ‏ تَوْبَة؛ در تحقق توبه پشيماني از خطا و گناه کفايت مي کند.» (۱) و با توبه واقعی تمام گناهان بخشیده خواهند شد.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: «مَن تابَ تابَ اللّهُ علَيهِ و اُمِرَتْ جَوارِحُهُ أنْ تَسْتُرَ علَيهِ و بِقاعُ الأرضِ أنْ تَكْتُمَ علَيهِ و اُنْسِيَتِ الحَفَظَةُ ما كانتْ تَكتُبُ علَيهِ؛ هر كس توبه كند خداوند او را مى آمرزد و به جوارح او و جاى جاى زمين دستور داده مى شود كه آبروى او را حفظ كنند و عيبهايش را بپوشانند و گناهانى كه فرشتگان حافظ اعمال برايش نوشته اند، از ياد آنان برده مى شود.» (۲)

علامه طباطبائی (رحمه الله علیه) در تفسیر المیزان فرموده اند: «چند نکته که از آیه ۵۴ سوره نساء (وَإِذَا جَآءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بَِايَتِنَا فَقُلْ سَلَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءاً بِجَهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ و هرگاه كسانى كه به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را مقرّر كرده است كه هر كس از شما از روى نادانى كار بدى انجام دهد و پس از آن توبه كند و خود را اصلاح نماید، پس قطعاً خداوند، آمرزنده و مهربان است.) فهمیده می شود:

اول اينكه: آيه مورد بحث، راجع به توبه است، تنها متعرض توبه از گناهان و كارهاى ناستوده است، نه كفر و شرك، به دليل اينكه فرموده:
"و مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ- يعنى هر كس از شما مؤمنين به آيات خدا، عملى انجام دهد".

دوم اينكه: "جهالت" در مقابل "عناد"، "لجاجت" و "تعمد" است. زيرا كسى كه صبح و شام خداى خود را مى خواند، و در صدد جلب رضاى اوست و به آياتش ايمان دارد، هرگز از روى استكبار و لجاجت گناهى مرتكب نمى شود و گناهى هم كه از او سر زند، از روى جهالت و دستخوش شهوت و غضب شدن است.

سوم اينكه: مقيد كردن كلمه "تاب" را به قيد "و اصلح"، براى اين است كه دلالت كند بر اينكه توبه وقتى قبول مى شود كه از روى حقيقت و واقع باشد؛ زيرا كسى كه حقيقتا به سوى خداى سبحان بازگشت نموده و به وى پناه برد، هرگز خود را به پليدى گناهى كه از آن توبه كرده و خود را از آن پاك ساخته، آلوده نمى كند، اين است معناى توبه؛ نه صرف اينكه بگويد:"اتوب الى اللَّه" و در دل، همان آلوده اى باشد كه بوده است. چگونه خداوند چنين توبه اى را قبول مى كند و حال آنكه خود فرموده: "وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ"

چهارم اينكه: صفات فعليه خداوند از قبيل "غفور" و "رحيم" و ... ممكن است حقيقتا مقيد به زمان نشود؛ براى اينكه گر چه خداى سبحان رحمت بر بندگان را بر خود لازم و واجب كرده، و ليكن اثر اين رحمت وقتى ظاهر مى شود كه در دل كافر نبوده و اگر گناهى از او سر ميزند، از روى نادانى باشد و بعد از ارتكاب، توبه هم نموده و علاوه بر آن، عمل صالح هم انجام بدهد.» (۳)

پس پذيرفته شدن توبه ما به اين معنا نيست که ما دِين خود را اداء کرده ايم بلکه از اين جهت مطمئن به بخشش گناهان خود هستيم که خداوند متعال بر اساس بزرگ منشي و رحمت بي کران خود با گنهکاران و روسياهاني مانند ما رفتار مي کند.

از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرموده اند: «:لا كبيرَ مَع الاستِغفارِ؛ و لا صغيرَ مع الإصرارِ؛ هیچ گناهی با استغفار کردن کبیره نیست، و هیچ گناهی با اصرار داشتن بر آن،‌ صغیره محسوب نمی شود.» (۴)

در مورد توبه و پذیرفته شدن آن قبلا در تاپیک های دیگری هم صحبت شده که توصیه می کنم مطالعه بفرمایید:

توبه از گناه و حق الناس

توبه از گناه بزرگی که انجام داده ام

توبه نصوح

چه کنیم تا توفیق توبه نصوح پیدا کنیم؟

چطوری می تونم واقعا توبه کنم؟

آیا خدا با توبه هر گناهی رو می بخشه؟




پی نوشت ها:
۱.
محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم ۱۳۸۹، ج ۲، ص ۱۲۷
۲. همان؛ ص ۱۳۷
۳. طباطبائی، محمد حسین؛ ترجمه تفسیر المیزان؛ مترجم موسوی همدانی، سید محمد باقر؛ دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین؛ قم، ۱۳۸۹؛ ج۴، ص۳۸۶
۴. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم ۱۳۸۹، ج ۴، ص ۲۸۱

موضوع قفل شده است