جمع بندی علم به آینده و اختیار

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علم به آینده و اختیار

سلام.

راستش هرچقدر بیشتر در باب موضوع جبر و اختیار فکر می کنم.می بینیم که چقدر حرف ناگفته در این باره زیاد هست.چقدر سوالات اساسی که قرنها نا جواب مونده بودند و خیلی ها انگشت به دهان و متحیر دنبال جواب ها یشان بوده و هستند و به جوب نرسیده از دنیا رفتند.اینجا جواب پیدا می کنند.بنده هم خودم دست گذاشتم اساسی روی مساله جبر و اختیار و مدام و مدام و مدام به آن فکر می کنم و فکر می کنم.تا بالاخره برسه روزی که بگم... یافتم!!!!!!

خوب بریم سر اصل سوال...

توی این سایت به ویژه کارشناسان سایت به دفعات ادعا کرده اند که، ما با شناخت از خصویات فردی شخص به خصوصی و اوضاع و احوال و شرایط می توانیم پیش گویی کنیم که فلانی چه انتخابی خواهد داشت.به کدام راه خواهد رفت.و این مساله را در تعارض با اختیار نمی بینن.

چون به دفعات تکرار شده این مساله من دیگه از کارشناسان نقل قول نمیگیرم.اگر لازم می دونید من نقل قول کنم....

سوالم در این تاپیک اینه، ما بدون آنکه لازمانی باشیم.یعنی بدون آنکه در زمان سفر کنیم.مثل این فیلم های تلویزیونی که مثلا طرف سوار ماشین زمان میشه می ره آینده و آینده رو میبینه و بر می گرده، آیا راهی داریم که انتخاب های آینده یک شخص یا در کل آینده را پیش بینی کنیم؟؟پیش بینی های قطعی؟؟

آینده ای که به انتخاب های مختارانه ی ما گره خورده اند.نه هر آینده ای، مثلا اینکه در آینده قراره یک سیلی بیاد در فلان روستا که اصلا بود و نبود انسان در اون سیل نقشی نداره منظور نیست.
آینده ای که به انتخاب های مختارانه ی انسان گره خورده.که البته نه انتخاب مختارانه ی سابق که ما به اونها علم داریم.نه بلکه به انتخاب های مختارانه ی پیش رو.
مثلا برخورد هواپیماها به برج های دو قلو که بهانه بده دس آمریکا که به عراق حمله کنن... آیا راهی بود که ما بتونیم بدون آنکه لازمانی باشیم این دست رخداد ها را پیش گویی قطعی کنیم.تکرار می کنم.قطعی؟؟پیش گویی کنیم که قطعا مثلا بوش، رئیس جمهور آمریکا دستور می ده که این صحنه سازی اجرا و عملیاتی بشه؟

خوب همونطور که گفتم.کارشناسان ادعا می کنند که البته شدنیست!!(اگر اشتباه می کنم تذکر بدید)!
مثال هم می زنند.مثلا یک معلمی هست با شناختی که نسبت به یک دانش آموز دارد می داند که این با اختیارش درس نمی خواند و مردود میشود!!!!!!

اما من می گویم البته که در این مثال دانش آموز، این پیش گویی قطعی، در تعارض است با اختیار دانش آموز.

اما من به طور کلی اینجا ازکارشناس سوال می کنم.
آیا پیش گویی ازآینده بدون آنکه لازمانی باشیم و در آینده سیر کنیم.لزوما با اختیار در تعارض نیست؟؟؟
اگر نه.چگونه و از چه طریق این پیشگویی ها می توانند صورت پذیرند که تضاد و تعارضی با اختیار نداشته باشند.چگونه این پیشگویی ها می تواند صورت پذیرد؟ از چه راهی و روشی؟؟ می توانید نام ببرید؟؟؟ آیا ما هم می توانیم پیشگویی کنیم؟؟تکرار می کنم پیشگویی قطعی؟مثلا یک معلم می تواند آینده ی دانش آموزش را پیش گویی کند؟نوعی از آینده که توضیحش رفت؟؟

با تشکر.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد صدیق

[TD][/TD]

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;1020493 نوشت:
آیا پیش گویی ازآینده بدون آنکه لازمانی باشیم و در آینده سیر کنیم.لزوما با اختیار در تعارض نیست؟؟؟
اگر نه.چگونه و از چه طریق این پیشگویی ها می توانند صورت پذیرند که تضاد و تعارضی با اختیار نداشته باشند.چگونه این پیشگویی ها می تواند صورت پذیرد؟ از چه راهی و روشی؟؟ می توانید نام ببرید؟؟؟ آیا ما هم می توانیم پیشگویی کنیم؟؟تکرار می کنم پیشگویی قطعی؟مثلا یک معلم می تواند آینده ی دانش آموزش را پیش گویی کند؟نوعی از آینده که توضیحش رفت؟؟

باسلام و عرض ادب
اعیاد شعبانیه و عید بزرگ میلاد منجی عالم مهدی موعود علیه السلام را خدمت پارسای عزیز و سایر دوستان انجمن تبریک عرض میکنم.

این مطلب با اینکه در ظاهر یک سوال است ولی در واقع چند مطلب را مطرح کرده است:
نخست. امکان پیشگویی قطعی از رفتارهای انسان در آینده
دوم. [=&quot]چگونه میتوان پیشگویی قطعی داشت؟
[=microsoft sans serif]سوم. [=&quot]رابطه پیشگویی از رفتار انسان و اختیار انسان.
[=microsoft sans serif]

لازم است به تک تک این سوالات رسیدگی شود.

[=microsoft sans serif]اما مسئله نخست. امکان پیشگویی قطعی نسبت به رفتارهای انسان

پیشگویی نسبت به حوادث آینده نسبت به متعلق آن به دو دسته کلی است.
نخست.اموری که مربوط به فاعلهای طبیعی است: مانند گیاهان و طیعیت.
[=microsoft sans serif]دوم. اموری که مربوط به فاعلهایی که اختیار ندارند ولی مجبور مطلق نیز نیستند: مانند حیوانات.
[=microsoft sans serif]سوم. اموری که مربوط به فاعلهای مختار است: مانند خداوند و انسان.
[=microsoft sans serif]

کارهایی که توسط فاعلهای طبیعی( که نه علم به کار خود دارند و نه اختیار) صورت میگیرد کاملا قابل پیشبینی است. البته اگر تمام شرایط و مقتضیات مهیا باشد و موانع نیز نباشند.

اما کارهایی که توسط فاعلهای دسته دوم صورت میگیرد، به صورت قطعی قابل پیشینی نیست هرچند میتوان انرا احتمال داد ولی همچنان ضریب خطا وجود دارد.

اما کارهای دسته سوم بخصوص کارهایی که توسط انسان صورت میگیرد، اصلا قابل پیشبنی نیست.
دلیلش نیز آن است که کارهای اختیاری انسان تحت تاثیر عوامل زیادی صورت میگیرد که برخی موافق با طبع اوست و برخی مخالف.
برخی از این عوامل عقلی است و برخی غیر عقلی.
گاهی عقل بر انسان فرمان میدهد و گاهی هوا و هوس و نفس.
انسان موجودی است پیچیده که به هیچ وجه نمیتوان کارهای او را پیشبینی کرد، مگر از طریق علم غیب.
بنابراین اینکه در ابتدای مطلب، بیان شد که کارهای انسان قابل پیشگویی قطعی است، حداقل مطلبی است نادقیق.
بدین معنا که کارهای انسان قابل پیشگویی است ولی نه به طرق عادی بلکه باعلم غیب خدادادی.

[=microsoft sans serif] اما مسئله دوم. چگونه میتوان نسبت به رفتارهای انسان پیشگویی قطعی داشت.
همانطور که عرض شد، پیشگویی رفتارهای انسان تنها در سایه علم غیب امکان دارد و
هیچ انسانی توان ندارد بدون اگاهی از غیب از رفتارهای انسان اگاهی قطعی داشته باشد.
توضیح اینکه
همانطور که خداوند با اگاهی کامل نسبت به لحظه لحظه زندگی انسان میداند که او چه شرایطی دارد و چه انتخابی را حتی در ذهن میاورد و کدام احتمال را محقق میکند.
اولیای او نیز که با اراده او از غیب اگاهی دارند میدانند که انسانها چه خواهند کرد.
چنانکه میبینیم در قران کریم بیان میشود که حضرت عیسی این توانایی خود را به مردم اعلام کرده بود:

وَ رَسُولاً إِلي‏ بَني‏ إِسْرائيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُکُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ... وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في‏ بُيُوتِکُمْ إِنَّ في‏ ذلِکَ لَآيَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ(سوره آل عمران، آیه49)
و ( او را به عنوان ) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل ( قرار داده ، که به آنها می گوید: ) من نشانه ای از طرف پروردگار شما ، برایتان آورده ام ... و از آنچه می خورید ، و در خانه های خود ذخیره می کنید ، به شما خبر می دهم مسلماً در اینها ، نشانه ای برای شماست ، اگر ایمان داشته باشید!


در توضیح این آیه بیان شده است که این جملا اخبار غیبی است که مختص به خدا و رسولان اوست که به آنها وحی نموده است. البته این معجزه برخلاف زنده کردن مردگان و شفای کور مادرزاد و ابرص را مقید به اذن خدا نکرد،چون خبر دادن ، غیر از خلق وزنده کردن و شفا دادن است که حقیقتا فعل خداست ،چون خبر دادن فعل خدای تعالی و لایق به ساحت قدس او نیست، بنابراین فقط این معجزه را مقید به اذن خدا ننمود. (المیزان، ج3، ص200) )

بنابراین همانطور که در قران کریم نیز بیان شده است، خبر غیبی دادن از کارهای انسان و انچه او انجام میدهد، نوعی معجزه و کار خارق العاده است.
در غیر این صورت اگر این کار برای همگان امکان داشت، معجزه دانستن آنها و آیه و نشان پیامبری دانستن آن نادرست بود.
حال وقتی اطلاع دادن نسبت به کارهای فعل انسان معجزه دانسته شده است، اطلاع دادن از کارهایی که انسان در آینده خواهد کرد(یعنی کاری که هنوز زمانش نرسیده است) قطعا معجزه خواهد بود چرا که آینده نیز غیب است و به تصریح قران کریم
اولا: جز او کسی از غیب اطلاعی ندارد: "لایعلم الغیب الا هو"(انعام، آیه59)
ثانیا: او به هر کسی که صلاح بداند و مورد رضایت خداوند باشد و شایستگی داشته باشد این علم را عطا میکند: "فَلَا یظْهِرُ عَلَى غَیبِهِ أَحَدً الا لمن ارتضی"(انبیاء، آیه28)

[=microsoft sans serif]اما مسئله سوم: رابطه پیشگویی و اختیار انسان
باتوجه به آنچه در مسئله دوم گفته شد، بهتر است به جای پیشگویی، بگوییم علم که چون مربوط به آینده است میشود علم غیب.
حال این سوال ایجاد میشود که آیا این آگاهی موجب زیر سوال رفتن اختیار انسان نمیشود.
پاسخ این سوال کاملا مرتبط است با بحث قضا و قدر علمی و رابطه آن با اختیار.
پاسخ این سوال آن است که
اگر در مسئله قضا و قدر علمی مدعی شدیم و اثبات کردیم که علم الهی به رفتارهای انسان، منافاتی با اختیار او ندارد، در اینجا نیز عینا میتوان گفت که علم انسان نسبت به رفتارهای انسانها به هیچ وجه منافاتی با اختیار آنها ندارد.
و اگر در آن مسئله مدعی منافات شدیم در اینجا نیز همان اشکال وجود دارد.

اما همانطور که بارها نیز به این مسئله اشاره شده است همانطور که علم الهی به آینده بشر منافاتی با اختیار آنها ندارد، علم غیب انسانها نسبت به رفتارهای دیگر انسانها و حتی رفتار خودش منافاتی با اختیار آن فاعل ندارد.
چرا که این علم، اگاهی از نتیجه انتخاب انسان است و مشخص است که قید مهم در این رفتار، انتخاب اوست.
یعنی همانطور که خداوند از ازل میداند که مثلا من چه کاری را با اختیار خود یا اکراه و یا با اجبار در این روز و این ساعت انجام میدهم، انسانهایی که به این مسائل با اجازه الهی اگاهی دارند نیز از این رفتارها با همان قیود و مقتضیات آگاهی دارند.

موفق باشید.

صدیق;1020869 نوشت:
انسان موجودی است پیچیده که به هیچ وجه نمیتوان کارهای او را پیشبینی کرد، مگر از طریق علم غیب.

با سلام و تشکر.بیشتر درمورد علم غیب صحبت میکنید.این علم غیب چگونه پیدا شده.از چه حاصل شده، از جهت لازمانی بودن عالمش این علم بدست اومده.اگر فرضا خدا یا اون موجودی که این علم غیب دستان اوست، لازمانی نبود.با تمام قدرت و آگاهی و توانایی هایش، ولی لا زمانی نبود، آیا همچنیان می توانست به آینده علم داشته و پیشگویی کند؟؟ خلاصه این علم غیب خیلی واژه مرموز و گنگیست.علم غیب چیست، شما واژه ای را مطرح می کنید که من هیچ درکی و تعریفی از او ندارم؟؟؟
من سوالم را صریح تر تکرار می کنم.آیا ما می توانیم بدون آنکه لا زمانی باشیم انتخاب های آینده و اتفاقات آینده را پیش بینی کنیم یا نه.آن آینده هایی که مد نظر من هست و توضیحش رفت که با اختیار گره خورده.به عبارتی ما می توانیم انتخاب آینده افرارپد را پیش بینی کنیم؟؟لزومی ندارد که ما انسان های محدود باشیم.منظورم از ما، موجوداتی با شعورند.حالا فرشته، جن یا حتی خدا.

صدیق;1020872 نوشت:
اما همانطور که بارها نیز به این مسئله اشاره شده است همانطور که علم الهی به آینده بشر منافاتی با اختیار آنها ندارد، علم غیب انسانها نسبت به رفتارهای دیگر انسانها و حتی رفتار خودش منافاتی با اختیار آن فاعل ندارد.

چگونه می تواند این علم الهی یا هر موجود دیگری به انتخاب های آینده ما، منافاتی با اختیار نداشته باشد؟(من نمی خواهم بحث رو محدود کنم صرفا به خدا و اینها که شاید اصلا افرادی به آنها باور نداشته باشند)؟آیا راهی هست که این علم از جنس لا زمانی بودن نباشد.مثل کسی سوار ماشین زمان نرفته باشد آینده را ببیند ولی با این حال علم به انتخاب های ما داشته باشد در عین حال که منافاتی با اختیار نداشته باشد؟؟

ببینید استاد گرامی.ما چه طور به پدیده ها علم پیدا می کنیم؟؟؟
یک راه اینه که مستقیما اون پدیده رو ببینیم.لمسش کنیم.درکش کنیم.مستقیما او را ببینیم.که لزوما منظورم از دیدن، دیدن به صورت چشمی نیست.پس در این روش ما زمانی می تونیم انتخاب های شما را پیش بینی کنیم که مستقیما انتخاب های شما را ببینیم.که برای این منظور ما باید لا زمانی باشیم.یعی محدود به زمان نباشیم.من بتوانم مثلا سوار ماشین زمان بروم ده سال بعد و ببینم که شما چه انتخاب می کنید.یعنی من مستقیما باید ببینم.یا باید کسانی یا چیزهایی این علم را به من بدهند که لازمانی باشند.مثلا موجودی یا شی ای باشد که در زمان محدود نیست.یک گوی بلورین رو فرض کنید مثل توی فیلم ها که آینده را نشان می دهد، او آینده را برای من آشکار کند.یعنی من شخصا محدود به زمانم ولی از اشیائی لا زمانی بهرهمندم که آینده را می بینم.که اینجا بحث لزوم لازمانی بودن مطرح میشود.باید چیزی باشد که لا زمانی باشد.حالا من می گویم غیر این مورد.غیر لازمانی بودن، ایا باز راهی هست؟؟اگر خدا لازمانی نبود.به قول بعضیا ها اصلا لازمانی بودن که محال عقلی و ناممکنی باشد حتی برای خدا.مثل ما محدود به زمان بود یا محدود به سلسله مراتب بود، یعنی تا معلولی و پدیده ای چه در دایره زمان و چه بی زمان پیدا نشده، خدا مستقیما بر ان احاطه نداشت و آن را نمی دید.مستقیما آن را نمی دید، ایا باز با تمام علم و دانش بی حد و حصرش علم به تک تک انتخاب های ما می توانست داشته باشد یا نه؟؟چگونه؟؟؟
راه دیگر که توی زندگی ما هم خیلی در جریان هست.تحقیق و پژوهش و کشف علت و معلول هاست.مثلا ما که علت یا علت های بارش باران را کشف می کنیم، مثلا این هست که یک توده ی ابری شکل بگیرد.بعد انقدر گرد و غبار در هوا باشد.دما فرضا زیر ده درجه باشد. و الی آخر.ما علت و معلول ها را کشف می کنیم .و اینگونه پیش بینی قطعی می توانیم بکنیم فرضا که فردا حتما باران می بارد، از جهت کشف علت و معلول ها.ما مستقیما اتفاق های پیش رو را نمی بینیم.بلکه علت و معلول ها را می بینیم.آیا از این طریق می توانیم به انتخاب های آینده انسان ها پی ببریم؟؟باز هم می گویم منظورم از ما، ما انسان های محدود و ناتوان نیستیم.منظورم هر موجود با شعوریست که می خواهد حتی خدا باشد...می توانیم به انتخاب های آینده پی ببریم بدون آنکه منافاتی با اختیار داشته باشد؟؟
غیر از این دو مورد، برای کشف پدیده ها و حقایق که اینجا انتخاب های آینده و اتفاق های آینده مورد سوال هست، ما راه دیگری هم داریم؟؟

[=arial]سلام

پارسا مهر;1020493 نوشت:
راستش هرچقدر بیشتر در باب موضوع جبر و اختیار فکر می کنم.می بینیم که چقدر حرف ناگفته در این باره زیاد هست.

علاوه بر ناگفته ها مطالب ناخوانده بسیاری هم هست
پارسا مهر;1020493 نوشت:
چقدر سوالات اساسی که قرنها نا جواب مونده بودند و خیلی ها انگشت به دهان و متحیر دنبال جواب ها یشان بوده و هستند و به جوب نرسیده از دنیا رفتند.

یکی از شورانگیزترین انگیزه های زندگی کنجکاوی و پرسشگری در انسان هست این ناراحتی و غم ندارد و اینکه پرسش ها همواره بیش از پاسخ ها هستند شوق به زندگی را افزایش میدهد
پارسا مهر;1020493 نوشت:
اینجا جواب پیدا می کنند.

امیدوارم ولی من بیشتر پرسش یافتم تا پاسخ
پارسا مهر;1020493 نوشت:
بنده هم خودم دست گذاشتم اساسی روی مساله جبر و اختیار و مدام و مدام و مدام به آن فکر می کنم و فکر می کنم.تا بالاخره برسه روزی که بگم... یافتم!!!!!!

پرسشگری یک چیز ارزشمند هست . با پیدا کردن پاسخ باز درگیری فکری پیدا کردن احتمال وسواس فکری هم دارد
پارسا مهر;1020493 نوشت:
تا بالاخره برسه روزی که بگم... یافتم!!!!!!

امیدوارم
ولی شما همین مطالبتان، که کم هم نبوده را طبقه بندی کنید از شلختگی در می آید حجم آنها کم میشود سامان می یابد پاسخ را می یابید.
پارسا مهر;1020493 نوشت:
خوب بریم سر اصل سوال...

بفرمایید

پارسا مهر;1020493 نوشت:
توی این سایت به ویژه کارشناسان سایت به دفعات ادعا کرده اند که، ما با شناخت از خصویات فردی شخص به خصوصی و اوضاع و احوال و شرایط می توانیم پیش گویی کنیم که فلانی چه انتخابی خواهد داشت.به کدام راه خواهد رفت.و این مساله را در تعارض با اختیار نمی بینن.

یکبار و برای همیشه اختیار را تعریف کنید و از آن استفاده های دو پهلو به خاطر کاستی های زبان نکنید.
اختیار مطلق، بر مبنای اراده آزاد یا قدرت مطلق وجود ندارد.
اختیار یعنی انتخاب بله وجود دارد به همین خاطر آموزش میبینیم تربیت میشویم تا در شرایط گوناگون بهترین یا دلخواه ترین تصمیم را بگیریم
اختیار به معنای تصمیم وجود دارد
گرچه که محدودیت های زیادی در تنوع تصمیم های ما وجود دارد ولی به هر حال تصمیم گیری هست
پارسا مهر;1020493 نوشت:
آیا راهی داریم که انتخاب های آینده یک شخص یا در کل آینده را پیش بینی کنیم؟؟پیش بینی های قطعی؟؟

خیر

پارسا مهر;1020493 نوشت:
آیا راهی بود که ما بتونیم بدون آنکه لازمانی باشیم این دست رخداد ها را پیش گویی قطعی کنیم.تکرار می کنم.قطعی؟

باز هم تکرار میکنم خیر
پارسا مهر;1020493 نوشت:
مثال هم می زنند.مثلا یک معلمی هست با شناختی که نسبت به یک دانش آموز دارد می داند که این با اختیارش درس نمی خواند و مردود میشود!!!!!!

اما من می گویم البته که در این مثال دانش آموز، این پیش گویی قطعی، در تعارض است با اختیار دانش آموز.


بله باید پذیرفت علم غیب(یعنی دیدن آینده) با اختیار و قدرت تصمیم گیری در تعارض هست
پارسا مهر;1020493 نوشت:
بدون آنکه لازمانی باشیم.یعنی بدون آنکه در زمان سفر کنیم.

سفر در زمان یکسویه هست شاید بتوان سرعت سیر در زمان را تغییر بدهیم پس چنین گزینه ای جز در تخیل وجود ندارد
پارسا مهر;1020961 نوشت:
رمورد علم غیب صحبت میکنید.

در جاهایی این را گفته ام تکرار میکنم
از آنجا که آینده محقق نشده هر گونه از این ادعاها واهی هست
چیزی که محقق هست «همینک»«الآن» «حال» هست گذشته از دست رفته و معدوم شده هیچ قدرتی بر تغییر گذشته وجود ندارد نهایتا میتوان گذشته را دید یا به یاد آورد
آینده هم تا نیامده صرفا یک احتمال هست؛ تا نیاید قطعیتی ندارد.
پارسا مهر;1020961 نوشت:
چگونه می تواند این علم الهی یا هر موجود دیگری به انتخاب های آینده ما، منافاتی با اختیار نداشته باشد؟(من نمی خواهم بحث رو محدود کنم صرفا به خدا و اینها که شاید اصلا افرادی به آنها باور نداشته باشند)؟آیا راهی هست که این علم از جنس لا زمانی بودن نباشد.مثل کسی سوار ماشین زمان نرفته باشد آینده را ببیند ولی با این حال علم به انتخاب های ما داشته باشد در عین حال که منافاتی با اختیار نداشته باشد؟؟

به همین خاطر در بحث شرکت کردم
پیش بینی آینده صرفا یک احتمال هست هست که بسته به دانش ما میتواند با آنچه در آینده اتفاق بیفتد بسیار نزدیک باشد

متحیر;1020977 نوشت:
یکبار و برای همیشه اختیار را تعریف کنید و از آن استفاده های دو پهلو به خاطر کاستی های زبان نکنید.

با سلام و عرض ارادت .راستش رو بخواهید اگر بگویم که، یکی از اهداف اصلی ایجاد این تاپیک این بوده که تعریف اختیار برای کارشناسان روشن کنیم، دروغ نگفته ام.شاید جسارت باشد این حرف رو می زنم، ولی حقیقتا کارشناسان خودشان بلاتکلیفند در چیستی اختیار انگار!! و من دیگر چگونه و چندباره باید اختیار را برای کارشناسان نشان دهم.و چند باره از کارشناسان گلایه کنم، که شما اختیار رو اونطورکه باید و شاید تعریف نمی کنید.ازشان خواهش می کنم اختیار را تعریف کنید.بعد تعریفی از اختیار می دهند که همان را می توان به کامپیوتر هم نسبت داد.و ادعا کرد همین حالا کامپیوتر ها مختارن؟کامپیوتر هایی که جزا و پاداشی برای آنها مترتب نیست؟؟ راستش رو بخواهید یکی از اهداف این تاپیک اینه که ما به استاد صدیق نشان دهیم که منظور و تعریف ما از اختیار چیست و چرا و چگونه اختیار با عقل ما و با ادعای های سابق و تفکراتی که داریم و داشتیم در تضاد هست.
این کار به روش های معمولی ممکن نیست.اینکه شما انتظار داشته باشید من به کارشناس اختیار را تعریف کنم و آنها بگویید، بله آها متوجه ام و بعد بگویم که خوب این تعریف از اختیار این اشکالات عقلی را دارد و کارشناسان بگوییند، آها بله درسته!!.این نیست و نشدنیست..ما امتحان کردیم و با مخ به دیوار خوردیم.
باید به نظر من، صحنه ای بسازیم که خود کارشناسان ببینید که وقتی از اختیار می گوییم چه منظور داریم و چگونه باور های معمول ما نسبت به اختیار تا به الان عجیب و غیر عقلانی بوده.
چگونه ممکن هست که، کارشناسان صراحتا ادعا کنند که خدا با توجه به شناخی که از بندگانش دارد(فارق از لازمانی بودن و نبودن) می تواند آینده انسان را پیشگویی کند؟؟
کار از اینکه من بخوام بیایم تعریمی کنم و بگم خوب می بینید که به این دلیل به اون دلیل این تعریف از اختیار با علم به آینده در تضاد هست و کارشناسان هم بگویید، آها بله، درسته اوکی! گذشته.باید قشنگ صحنه را ساخت و خود کارشناسان قطعات را مثل پازل کنار هم بنشانند و بیایند اعتراف کنند که بله اینطور هست که ادعا می کردید و من دارم سعی می کنم قشنگ عملی در حد توانم، صحنه را بسازم، تصویر سازی کنم، قطعات پازل رو کنار هم دم دست بگذارم، ریز ریز بشویم در مسائل. در حد توانم دیگر کار از تعریف اختیار دادن و اینها گذشته.امیدوارم که جوابم بیراه به سوال شما نبوده باشد.

و یک نکه ی مهم این هست که به نظر من، ما بیش از اونکه فکر کنیم، مطالعه می کنیم.به نظرم باید ماجرا برعکس باشد.یعنی بیش از اونکه ما مطالعه میکنیم باید فکر کنیم.عمیقا و مکرر فکر کنیم.اگر می خواهیم نظریه پرداز بشویم.اگر بخواهیم سوالاتی که ده ها و صدها نفر آمدند و رفتند و جوابی برایش پیدا نکردند را پیدا کنیم.باید بیشتر از اینها فکر کنیم.حتی اشکالی ندارد رویاپردازی و خیال پردازی هم بکنیم.و من فکر می کنم این دست تاپیک ها هرچند شاید تکراری به نظر برسند، اما بهانه ی خوبی هم هستند برای فکر کردن.ایده ها و سوالات جدید برای فکر، پیدا کردن.

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;1020961 نوشت:
این علم غیب خیلی واژه مرموز و گنگیست.علم غیب چیست، شما واژه ای را مطرح می کنید که من هیچ درکی و تعریفی از او ندارم؟؟؟

باسلام
علم غیب در معنای کلی، عبارت است از علمی که متعلق آن به صورت عادی در حال حاضر قابل مشاهده نیست و نمیتوان بدان اگاهی یافت.
مصادیق متعددی دارد
گاه این متعلق برای این شخص قابل مشاهده نیست و خود مخاطب نمیتواند بدان آگاه شود. مثلا از امور ماوراء طبیعی است.
گاه به جهت اینکه زمانش گذشته است قابل اگاهی مشخص و دقیق نیست.
گاه بدین جهت که مانعی طبیعی بر سر راه آن قرار دارد مثلا درون اتاقی در بسته است.
گاه بدین جهت است که مربوط به زمان آینده است و هنوز زمان تحقق آن فرانرسیده تا شخص بخواهد بدان اگاهی بیابد.
...
اینها را میتوان از علوم غیب دانست.
کسی که علم غیب دارد میتواند نسبت به همه یا بخشی از این موارد اگاهی داشته باشد.
خواه اگاهی از جانب خودش یا اگاهی ای که از جانب دیگری ایجاد شده است.

پارسا مهر;1020961 نوشت:
با سلام و تشکر.بیشتر درمورد علم غیب صحبت میکنید.این علم غیب چگونه پیدا شده.از چه حاصل شده، از جهت لازمانی بودن عالمش این علم بدست اومده.

علم غیب به معنایی که گفته شد، اگاهی ای است که نیاز به وسیله دارد.
خواه وسیله آن یک انسان باشد یا یک موجود غیر بشری(مانند جن) یا فرشته و ملک یا حتی خداوند.
مثلا اینکه انسان بداند درون خانه چه چیزی قرار دارد میتواند از طریق یک ابزار مانند دوربین مدار بسته باشد یا از طریق جن یا فرشته و ...
اینکه انسان بداند در گذشته چه اتفاقی روی داده است نیز میتواند از طریق های یاد شده باشد.
اما اینکه در آینده چه اتفاقی با چه جزئیاتی روی میدهد، از طرق عادی(وسایل کمکی بشری) یا جن قابل دست یابی نیست بلکه تنها از طریق خداوند(مستقیم یا غیر مستقیم) قابل دست یابی است.
اینکه در ماوراء(اسمانهای دیگر) چه روی داده یامیدهد نیز تنها از طرق الهی قابل دست یابی است.

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;1020961 نوشت:
اگر فرضا خدا یا اون موجودی که این علم غیب دستان اوست، لازمانی نبود.با تمام قدرت و آگاهی و توانایی هایش، ولی لا زمانی نبود، آیا همچنیان می توانست به آینده علم داشته و پیشگویی کند؟؟

در مورد علم به امور حاصل در زمان حال که از دید این شخص غایب است، که مشکلی نیست.
در مورد علم به امور گذشته چون اجنبه عمر طولانی ای دارند(انطور که گفته شده است) بنابراین انها از گذشته میتوانند خبر بدهند همانطور که اگر آن رویداد باجزئیاتش در تاریخ ثبت شده بود انسان با مطالعه آن تاریخ میتوانست نسبت بدان اگاهی بیابد.
در مورد علم به مسائل ما ورائی و رویدادهای آن نیز این اشکال مطرح نیست چرا که امور ماورائی خودشان لازمان و فرازمانی هستند.
اما در مورد امور مربوط به آینده
در این مسائل، گفتیم که علم بدانها تنها از طریق خداوند امکان پذیر است.
اشکال شما نیز پاسخش این است که موجود لازمانی به معنای آن نیست که هیچ ارتباطی با زمان ندارد بلکه بدان معناست که خودش در قالب زمان نمی گنجد نه اینکه اصلا هیچ ارتباطی با زمان ندارد.
مثلا نفس، بر اساس کسانی که معتقد بدان هستند، موجودی مجرد(یعنی لازمانی و لامکانی است) اما همین موجود که ذاتا مجرد است ولی در مقام فعل نیازمند به ماده است و به جهت همین نیازمندی(در مقام فعل و استکمال) به موجودی زمان مند متعلق میشود و کارهای زمانی میکند.

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;1020961 نوشت:
من سوالم را صریح تر تکرار می کنم.آیا ما می توانیم بدون آنکه لا زمانی باشیم انتخاب های آینده و اتفاقات آینده را پیش بینی کنیم یا نه.آن آینده هایی که مد نظر من هست و توضیحش رفت که با اختیار گره خورده.به عبارتی ما می توانیم انتخاب آینده افرارپد را پیش بینی کنیم؟؟لزومی ندارد که ما انسان های محدود باشیم.منظورم از ما، موجوداتی با شعورند.حالا فرشته، جن یا حتی خدا.

بله میتوان نسبت به آینده اگاهی یافت. منتها از طرق عادی نه.
کسی میتواند نسبت به آینده آگاهی بیابد که بتواند نفس خود در معرض این اگاهی قرار بدهد.
یعنی با ارتباط با موجودات ماوراء طبیعی(فرشته یا خداوند) از آنان کسب علم کنیم.

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;1020961 نوشت:
چگونه می تواند این علم الهی یا هر موجود دیگری به انتخاب های آینده ما، منافاتی با اختیار نداشته باشد؟(من نمی خواهم بحث رو محدود کنم صرفا به خدا و اینها که شاید اصلا افرادی به آنها باور نداشته باشند)؟ ؟؟

دوست عزیز
تنظیر دقیقش راعرض کردم.
شما اگر تصوری از علم ازلی خداوند نسبت به افعال اختیاری انسان داشته باشید، عینا همان را میتوانید در مورد علم یک انسان نسبت به کارهای اختیاری یک انسان دیگر در نظر بگیرد.
البته با یک تفاوت. آن هم اینکه علم خداوند ذاتی است و علم ما بالعرض و از جانب خداوند.

پارسا مهر;1020961 نوشت:
(من نمی خواهم بحث رو محدود کنم صرفا به خدا و اینها که شاید اصلا افرادی به آنها باور نداشته باشند)؟

پیش فرض ما در مسئله علم الهی، وجود خداوند و داشتن صفات کمالی است.
در این بحث نیز، چون از انسانی بحث میشود که طریق خداوند اگاه به مسائل اینده میشود، پس در اینجا نیز باید وجود خدا پیش فرض ما باشد.
اگر وجود خدا را در نظر نگیریم، اصلا و به هیچ وجه نمیتوان علم غیب انسان نسبت به مسائل آینده را اثبات کرد.

پارسا مهر;1020961 نوشت:
یا راهی هست که این علم از جنس لا زمانی بودن نباشد.مثل کسی سوار ماشین زمان نرفته باشد آینده را ببیند ولی با این حال علم به انتخاب های ما داشته باشد در عین حال که منافاتی با اختیار نداشته باشد؟؟

اگر وجود خداوند در نظر گرفته نشود خیر و اگر در نظر گرفته شود بله. با همان توضیحی که داده شد.

صدیق;1021040 نوشت:
در این مسائل، گفتیم که علم بدانها تنها از طریق خداوند امکان پذیر است.

با سلام . تشکر.ما می آییم می گوییم خدا قطعا معادی و حساب وکتابی بر پا می کند.گاهی به استناد به آیات قرآن و وعده هایی که خود خدا داده.گاهی هم با اندیشه و براهین عقلی و وجدانی.این اسمش پیشگویی قطعی نیست؟؟ما پیشگویی می کنیم که قطعا خدا معاد و آخرتی برپا می کند.در آینده؟؟پیشگویی می کنیم که حق ظالم را کف دستش می اندازد؟؟وقتی با براهین عقلی اینطور اظهار نظر می کنیم آیا پیشگویی قطعی داریم می کنیم؟؟یا مثلا در زمان های چند هزار سال پیش هستیم.پیش گویی قطعی می کنیم که خدا قطعا پیامبرانی می فرستد با براهین عقلی و منطقی.این پیشگویی کردن نیست؟؟ اینکه ما پیشگویی می کنیم که قطعا خدا پبامبر می فرستد؟اینکه ما پیشگویی می کنیم که قطعا خدا در اینده خلف وعده نمی کند با ما.خدا قطعا در اینده به ما دروغ نمی گوید.اینها پیشگویی کردن نیست؟اینها چگونه حاصل شده اند؟ما که آینده را ندیدیم مستقیما.چگونه پیشگویی می کنیم قرار و مدار و اتفاقاتی که درآینده قرار است با آنها روبه رو شویم؟؟

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;1021274 نوشت:
با سلام . تشکر.ما می آییم می گوییم خدا قطعا معادی و حساب وکتابی بر چا می کند.گاهی به استناد به آیات قرآن و وعده هایی که خود خدا داده.گاهی هم با اندیشه و براهین عقلی و وجدانی.این اسمش پیشگویی قطعی نیست؟؟ما پیشگویی می کنیم که قطعا خدا معاد و آخرتی برپا می کند.در آینده؟؟پیشگویی می کنیم که حق ظالم را کف دستش می اندازد؟؟وقتی با براهین عقلی اینطور اظهار نظر می کنیم آیا پیشگویی قطعی داریم می کنیم؟؟یا مثا در زمان های چند هزار سال پیش هستیم.پیش گویی قطعی می کنیم که خدا قطعا پیامبرانی می فرستد با براهین عقلی و منطقی.ایشن پیشگویی کردن نیست.اینکه ما پیشگویی می کنیم که قطعا خدا پباملر می فرستد؟اینکه ما پیشگویی می کنیم که قطعا خدا در اینده خلف وعده نمی کند با ما.خدا قطعا در اینده به ما دروغ نمی گوید.اینها پیشگویی کردن نیست؟اینها چگونه حاصل شده اند؟ما که آینده را ندیدیم مستقیما.چگونه پیشگویی می کنیم قرار و مدار و اتفاقاتی که درآینده قرار است با آنها روبه رو شویم؟؟

باسلام
بله اینها را اثبات میکنیم نه اینکه پیشگویی کنیم.
از این گذشته، اینها به صورت کلی اثبات میشوند.
یعنی اثبات میشود که خداوند معادی دارد و مجازات و محاسبه دارد. اما
اینکه نحوه مجازات چگونه است، نمیدانیم.
اینکه نحوه برخورد خداوند با انسانها چگونه است، نمیدانیم.
اینکه ما به بهشت میرویم با جهنم، نمیدانیم.
میزان عمل مورد نیاز برای رفتن به بهشت یا نرفتن در جهنم چیست، نمیدانیم.
چه موقع قیامت برپا میشود، نمیدانیم..

اینها نشان میدهد که موارد مودر نظر شما نقض عرایض بنده نیست چرا که ما به صورت جزئی رفتار خداوند را پیشگویی نکردیم بلکه به صورت کلی اثبات کردیم که خداوند چه رفتاری انجام میدهد.

بعلاوه، قرار شد از طریق علم خودمان باشد نه به استناد به فرمایشات خداوند و هادیان الهی.
پس آنچه به استناد این ادله باشد، پی بردن است نه پیشگویی، به کمک خداوند است نه بدون استناد به او.

موفق باشید.

صدیق;1021278 نوشت:
[=microsoft sans serif]
باسلام
بله اینها را اثبات میکنیم نه اینکه پیشگویی کنیم.
از این گذشته، اینها به صورت کلی اثبات میشوند.
یعنی اثبات میشود که خداوند معادی دارد و مجازات و محاسبه دارد. اما
اینکه نحوه مجازات چگونه است، نمیدانیم.
اینکه نحوه برخورد خداوند با انسانها چگونه است، نمیدانیم.
اینکه ما به بهشت میرویم با جهنم، نمیدانیم.
میزان عمل مورد نیاز برای رفتن به بهشت یا نرفتن در جهنم چیست، نمیدانیم.
چه موقع قیامت برپا میشود، نمیدانیم..

اینها نشان میدهد که موارد مودر نظر شما نقض عرایض بنده نیست چرا که ما به صورت جزئی رفتار خداوند را پیشگویی نکردیم بلکه به صورت کلی اثبات کردیم که خداوند چه رفتاری انجام میدهد.

بعلاوه، قرار شد از طریق علم خودمان باشد نه به استناد به فرمایشات خداوند و هادیان الهی.
پس آنچه به استناد این ادله باشد، پی بردن است نه پیشگویی، به کمک خداوند است نه بدون استناد به او.

موفق باشید.


با سلام.همین که ما انتخاب خدا رو می خونیم.چگونه صورت می گیره.متد ما و شیوه ما چگونه هست.ما چگونه پی ببریم خدا چه انتخابی می کند یا انجام داده(البته منهای استناد به وحی و گذاره های دینی، وقتی به عقل و منطق رجوع می کنیم آیا نمی توانیم هیچ یک از انتخاب های خدا را بخوانیم؟؟ چگونه انتخاب های خدا را می خوانیم و می دانیم مثلا خدا انتخابش و اراده اش بر این تعلق گرفته قیامتی خواهد آمد و حق ظالم کف دستش می اندازد)؟؟علم غیب داریم که خدا چه انتخابی کرده یا چه انتخابی می کند؟؟:d
اگر همان متد و شیوه را پیش بگیریم، چرا حتی نتوانیم به جزئیاتی همچو آنکه خدا ما را به بهشت می برد یا جهنم نیز علم پیدا کنیم و پیشگویی داشته باشیم؟

بعد استاد گرامی. ما کلی تو حرفها و گفته هایمان، ادعا می کنیم که این فلانی چنین خواهد کرد.فلان وزیر چنان خواهد گفت، فلان مسئول خودش را بدبخت خواهد کرد و از این قبیل مسائل.اینها پیش گویی نیستند؟؟شاید بگویید قطعی نیستند.مرز بین قطعی و غیر قطعی چیست؟؟؟همین حدس و گمان که می گوییم، به احتمال قوی مثلا رئیس جمهور آمریکا، فلان دستور را خواهد داد.داریم در واقع انتخاب |یش روی رئیس جمهور را پیش گویی می کنیم؟؟حالا قطعی نیست، خیلی خوب؟؟این احتمالش و درصدش و اینها چطور بدست میآد.همین که ما بگوییم به احتمال خیلی بالا چنین انتخاب خواهد کرد فلان سیسات مدار. این احتمال چگونه حاصل میشود.ما چگونه به این احتمال رسیدیم؟؟گونه می گویییم فلانی به احتمال بالا چنین و چنان انتخاب میکند؟؟ما چگونه و از چه متد و شیوه و شکلd می توانیم انتخاب های پیش روی شخص و یا اشخاصی را که مختارانه صورت می پذیرند را با احتمال بالا حدس بزنیم؟؟با تشکر.

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;1021300 نوشت:
با سلام.همین که ما انتخاب خدا رو می خونیم.چگونه صورت می گیره.متد ما و شیوه ما چگونه هست.ما چگونه پی ببریم خدا چه انتخابی می کند یا انجام داده(البته منهای استناد به وحی و گذاره های دینی، وقتی به عقل و منطق رجوع می کنیم آیا نمی توانیم هیچ یک از انتخاب های خدا را بخوانیم؟؟ چگونه انتخاب های خدا را می خوانیم و می دانیم مثلا خدا انتخابش و اراده اش بر این تعلق گرفته قیامتی خواهد آمد و حق ظالم کف دستش می اندازد)؟؟علم غیب داریم که خدا چه انتخابی کرده یا چه انتخابی می کند؟؟

سلام
بله میدانیم. عرض کردم. ولی این دانستن جنبه کلی است نه جزئیات.
اگر همین مورد نظر شما است و همین مقدار را قبول دارید مشکلی نیست.
اما دو نکته هست
اولا: علم غیب به کلیات صورت نمیگیرد بلکه متعلق آن، اگاهی نسبت به امور جزئی است. وگرنه با پیشگویی پیشگویان که به صورت مبهم و کلی از آینده صحبت میکنند تفاوتی نخواهد داشت.
ثانیا: اگاهی کلی به همین موارد صرفا در مورد خداوند امکان دارد، چرا که خداوند کارهایش مطابق با عقل نظری و عملی است. به همین جهت قابل پیشبینی، ولو به صورت کلی، هست. ولی رفتارهای انسان چون علاوه بر عقل، تحت تاثیر عواملی چون هوی و هوس و وهم هست قابل پیش بینی نیست حتی به صورت کلی.

پارسا مهر;1021300 نوشت:
اگر همان متد و شیوه را پیش بگیریم، چرا حتی نتوانیم به جزئیاتی همچو آنکه خدا ما را به بهشت می برد یا جهنم نیز علم پیدا کنیم و پیشگویی داشته باشیم؟

چون چنین علمی نداریم.
علم ما به صورت یک قضیه حقیقیه است نه خارجیه.
آنچه مد نظر شما بود، علم به امور محقق در آینده به صورت جزئی و مشخص و خطا ناپذیر بود.
اما در مورد خودمان تنها میدانیم که اگر کارهای خیرمان بیش از شرمان باشد، به بهشت خواهیم رفت وگرنه نه. حال وضعیت ما چگونه خواهد بود که خداوند طبق آن با ما رفتار کند را نمیدانیم.

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;1021300 نوشت:
استاد گرامی. ما کلی تو حرفها و گفته هایمان، ادعا می کنیم که این فلانی چنین خواهد کرد.فلان وزیر چنان خواهد گفت، فلان مسئول خودش را بدبخت خواهد کرد و از این قبیل مسائل.اینها پیش گویی نیستند؟؟شاید بگویید قطعی نیستند.مرز بین قطعی و غیر قطعی چیست؟؟؟همین حدس و گمان که می گوییم، به احتمال قوی مثلا رئیس جمهور آمریکا، فلان دستور را خواهد داد.داریم در واقع انتخاب |یش روی رئیس جمهور را پیش گویی می کنیم؟؟حالا قطعی نیست، خیلی خوب؟؟این احتمالش و درصدش و اینها چطور بدست میآد.همین که ما بگوییم به احتمال خیلی بالا چنین انتخاب خواهد کرد فلان سیسات مدار. این احتمال چگونه حاصل میشود.ما چگونه به این احتمال رسیدیم؟؟گونه می گویییم فلانی به احتمال بالا چنین و چنان انتخاب میکند؟؟ما چگونه و از چه متد و شیوه و شکلd می توانیم انتخاب های پیش روی شخص و یا اشخاصی را که مختارانه صورت می پذیرند را با احتمال بالا حدس بزنیم؟؟با تشکر.

خیر اینها قطعی نیست.
قطعی یعنی کاملا مطابق با واقع با جزئیاتش نه به صورت کلی و مبهم.
ولی وقتی ما این سخن را میگوییم و این پیش بینی را داریم، خیلی خبره باشیم تنها در یک سری کلیات حرفمان مطابق با واقع میشود.
مثلا یک موقع شما از رفتار دیروز ترامپ خبر میدهید و یک روز از رفتار دقیقا یک سال آینده او.
مشخص است که نحوه گزارش و خبر شما با هم تفاوت دارد.
اگر شما رفتار دیروز او را دیده باشید با تمام جزئیات از آن خبر میدهید، ولی نسبت به رفتار آینده یک شخص( به همان صورتی که نسبت به رفتار گذشته او خبر داده بودید) اینچنین وضعیتی برقرار نیست.
از این گذشته، حتی به صورت کلی نیز خیلی اوقات پیشینی ما درست از کار در نمی آید.
مثلا در مورد ترامپ میگفتند که او از برجام خارج نمیشود،( به همین صورت کلی) ولی دیدیم که کاملا برخلاف پیش بینی هایی که امور خارجه ما انجام داده بود(وظاهرا صادقانه بیان میشد) او از برجام خارج شد.
میگوییم این پیشینی کلی بود چرا که جزئیات آن را نمیگفتند بلکه تنها چنین میگفتند که او خارج نمیشود.

پرسش: آیا پیش گویی از آینده بدون آنکه لازمانی باشیم و در آینده سیر کنیم.لزوما با اختیار در تعارض نیست؟؟؟

اگر نه.چگونه و از چه طریق این پیشگویی ها می توانند صورت پذیرند که تضاد و تعارضی با اختیار نداشته باشند.چگونه این پیشگویی ها می تواند صورت پذیرد؟ از چه راهی و روشی؟؟ می توانید نام ببرید؟؟؟ آیا ما هم می توانیم پیشگویی کنیم؟؟تکرار می کنم پیشگویی قطعی؟مثلا یک معلم می تواند آینده ی دانش آموزش را پیش گویی کند؟نوعی از آینده که توضیحش رفت؟؟

پاسخ:
این مطلب با اینکه در ظاهر یک سوال است ولی در واقع چند مطلب را مطرح کرده است:
نخست. امکان پیشگویی قطعی از رفتارهای انسان در آینده
دوم. چگونه میتوان پیشگویی قطعی داشت؟
سوم. رابطه پیشگویی از رفتار انسان و اختیار انسان.
لازم است به تک تک این سوالات رسیدگی شود.

اما مسئله نخست. امکان پیشگویی قطعی نسبت به رفتارهای انسان
پیشگویی نسبت به حوادث آینده نسبت به متعلق آن به دو دسته کلی است.
نخست.اموری که مربوط به فاعل های طبیعی است: مانند گیاهان و طیعیت.
دوم. اموری که مربوط به فاعل هایی که اختیار ندارند ولی مجبور مطلق نیز نیستند: مانند حیوانات.
سوم. اموری که مربوط به فاعل های مختار است: مانند خداوند و انسان.

کارهایی که توسط فاعل های طبیعی( که نه علم به کار خود دارند و نه اختیار) صورت میگیرد کاملا قابل پیشبینی است. البته اگر تمام شرایط و مقتضیات مهیا باشد و موانع نیز نباشند.

اما کارهایی که توسط فاعل های دسته دوم صورت میگیرد، به صورت قطعی قابل پیشینی نیست هرچند میتوان آنرا احتمال داد ولی همچنان ضریب خطا وجود دارد.

اما کارهای دسته سوم بخصوص کارهایی که توسط انسان صورت میگیرد، اصلا قابل پیشبنی نیست.
دلیلش نیز آن است که کارهای اختیاری انسان تحت تاثیر عوامل زیادی صورت میگیرد که برخی موافق با سرشت و طبیعت اوست و برخی مخالف.
برخی از این عوامل عقلی است و برخی غیر عقلی.
گاهی عقل بر انسان فرمان میدهد و گاهی هوا و هوس و نفس.
انسان موجودی است پیچیده که به هیچ وجه نمی توان کارهای او را پیشبینی کرد، مگر از طریق علم غیب.
بنابراین اینکه در ابتدای مطلب، بیان شد که کارهای انسان قابل پیشگویی قطعی است، حداقل مطلبی است نادقیق.
بدین معنا که کارهای انسان قابل پیشگویی است ولی نه به طرق عادی بلکه باعلم غیب خدادادی.

اما مسئله دوم. چگونه میتوان نسبت به رفتارهای انسان پیشگویی قطعی داشت.
همانطور که عرض شد، پیشگویی رفتارهای انسان تنها در سایه علم غیب امکان دارد و
هیچ انسانی توان ندارد بدون آگاهی از غیب از رفتارهای انسان آگاهی قطعی داشته باشد.
توضیح اینکه
همانطور که خداوند با آگاهی کامل نسبت به لحظه لحظه زندگی انسان میداند که او چه شرایطی دارد و چه انتخابی را حتی در ذهن میاورد و کدام احتمال را محقق میکند.
اولیای او نیز که با اراده او از غیب آگاهی دارند می دانند که انسانها چه خواهند کرد.
چنانکه میبینیم در قرآن کریم بیان میشود که حضرت عیسی این توانایی خود را به مردم اعلام کرده بود:

وَ رَسُولاً إِلي‏ بَني‏ إِسْرائيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُکُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ... وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في‏ بُيُوتِکُمْ إِنَّ في‏ ذلِکَ لَآيَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ(1)
و ( او را به عنوان ) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل ( قرار داده ، که به آنها می گوید: ) من نشانه ای از طرف پروردگار شما ، برایتان آورده ام ... و از آنچه می خورید ، و در خانه های خود ذخیره می کنید ، به شما خبر می دهم مسلماً در اینها ، نشانه ای برای شماست ، اگر ایمان داشته باشید!


در توضیح این آیه بیان شده است که این جملات اخبار غیبی است که مختص به خدا و رسولان اوست که به آنها وحی نموده است. البته این معجزه برخلاف زنده کردن مردگان و شفای کور مادرزاد و ابرص را مقید به اذن خدا نکرد،چون خبر دادن ، غیر از خلق وزنده کردن و شفا دادن است که حقیقتا فعل خداست ،چون خبر دادن فعل خدای تعالی و لایق به ساحت قدس او نیست، بنابراین فقط این معجزه را مقید به اذن خدا ننمود. (2)

بنابراین همانطور که در قرآن کریم نیز بیان شده است، خبر غیبی دادن از کارهای انسان و آنچه او انجام میدهد، نوعی معجزه و کار خارق العاده است.
در غیر این صورت اگر این کار برای همگان امکان داشت، معجزه دانستن آنها و آیه و نشان پیامبری دانستن آن نادرست بود.
حال وقتی اطلاع دادن نسبت به کارهای فعل انسان معجزه دانسته شده است، اطلاع دادن از کارهایی که انسان در آینده خواهد کرد(یعنی کاری که هنوز زمانش نرسیده است) قطعا معجزه خواهد بود چرا که آینده نیز غیب است و به تصریح قرآن کریم
اولا: جز او کسی از غیب اطلاعی ندارد: "لایعلم الغیب الا هو"(3)
ثانیا: او به هر کسی که صلاح بداند و مورد رضایت خداوند باشد و شایستگی داشته باشد این علم را عطا میکند: "فَلَا یظْهِرُ عَلَى غَیبِهِ أَحَدً الا لمن ارتضی"(4)

اما مسئله سوم: رابطه پیشگویی و اختیار انسان
باتوجه به آنچه در مسئله دوم گفته شد، بهتر است به جای پیشگویی، بگوییم علم که چون مربوط به آینده است میشود علم غیب.
حال این سوال ایجاد میشود که آیا این آگاهی موجب زیر سوال رفتن اختیار انسان نمیشود.
پاسخ این سوال کاملا مرتبط است با بحث قضا و قدر علمی و رابطه آن با اختیار.
پاسخ این سوال آن است که
اگر در مسئله قضا و قدر علمی مدعی شدیم و اثبات کردیم که علم الهی به رفتارهای انسان، منافاتی با اختیار او ندارد، در اینجا نیز عینا میتوان گفت که علم انسان نسبت به رفتارهای انسانها به هیچ وجه منافاتی با اختیار آنها ندارد.
و اگر در آن مسئله مدعی منافات شدیم در اینجا نیز همان اشکال وجود دارد.

اما همانطور که بارها نیز به این مسئله اشاره شده است همانطور که علم الهی به آینده بشر منافاتی با اختیار آنها ندارد، علم غیب انسانها نسبت به رفتارهای دیگر انسانها و حتی رفتار خودش منافاتی با اختیار آن فاعل ندارد.
چرا که این علم، آگاهی از نتیجه انتخاب انسان است و مشخص است که قید مهم در این رفتار، انتخاب اوست.
یعنی همانطور که خداوند از ازل میداند که مثلا من چه کاری را با اختیار خود یا اکراه و یا با اجبار در این روز و این ساعت انجام میدهم، انسانهایی که به این مسائل با اجازه الهی آگاهی دارند نیز از این رفتارها با همان قیود و مقتضیات آگاهی دارند.

پی نوشتها:
1. سوره آل عمران، آیه49
2. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه اعلمی، 1390ق، ج3، ص200
3. سوره انعام، آیه59
4. سوره انبیاء، آیه28

موضوع قفل شده است