جمع بندی وهابیت چه تفاوت هایی با اهل تسنن دارد؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وهابیت چه تفاوت هایی با اهل تسنن دارد؟

سلام

وهابی ها چه تفاوت هایی با اهل سنت دارند؟

در اعتقادات و اعمال و دیگر موارد؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد صدرا

[TD][/TD]

Miss.Narges;1018176 نوشت:
سلام

وهابی ها چه تفاوت هایی با اهل سنت دارند؟

در اعتقادات و اعمال و دیگر موارد؟

با سلام و عرض ادب

وهابیت و سایر فرق اهل سنت در عقایدی با یکدیگر وحدت نظر داشته و در عقایدی دیگر با یکدیگر اختلاف نظر داشته که اجمال آن چنین است:

الف) وجه اشتراک میان وهابیت و سایر اهل سنت:
گروه‏ هايى كه تحت عنوان اهل‏ سنّت از آنها ياد مى‏ شود، از نظر اعتقادى در سه ويژگى با يكديگر هماهنگ مى ‏باشند:

1. هيچ نصّ آشکاری از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) درباره امامت و خلافت صادر نشده است. از اين ‏رو آنان امامت را از مصالح عامه مسلمانان به شمار می آورند؛ لذا آنان نیز همانند شیعه معترف به ضرورت جایگاه امامت بوده، با این تفاوت که چنین امری را از فروع فقهی و در حیطه ی انتخاب مردم دانسته اند.[1]

2. برترى شيخين يعنى ابوبكر و عمر بر ساير صحابه؛ البته این ويژگى در صدر اسلام مطرح نبوده است؛ بلكه از مباحثى است كه اهل‏حديث به آن باور داشته و آن را پى‏ريزى نموده‏ اند، چرا كه بخش بسيار زيادى از اهل ‏سنّت را پيش از پيدايى اشاعره، معتزله تشكيل داده که بسيارى از آنان حضرت على (علیه السلام) را از ساير صحابه برتر مى ‏دانستند.

3. اعتقاد به عدالت همه ی صحابه؛

مشهور اهل سنت قائل به عدالت همه ی صحابی می باشند؛ لذا نزاع ها و جنگهای اتفاق افتاده در میان آنان را حمل بر اختلاف اجتهاد نموده، و این اختلافات را به گونه ای تفسیر می نمایند که خدشه ای بر عدالت آنان وارد نشود.

دراین مسائل و فروعات مختلف آن همه اهل سنت با گرایشات مختلف کلامی در مقابل شیعه قرار دارند؛ و اختلاف چندانی در میان آنها وجود ندارد؛ بنابراین شبهات امامت و خلافت، عصمت، مرجعیت دینی اهل بیت (علیهم السلام)، عدالت صحابه و... همگی از شبهات اهل سنت در مقابل شیعه است؛ هر چند که ممکن است این شبهات از سوی وهابیت مطرح گردند.

ب) اختلافات وهابیت و اهل سنت در مسائل اعتقادی وفقهی

فرقه ی وهابیت بر خلاف اهل سنت معتقد به دیدگاه هایی است که این فرقه را از سایر فرق اهل سنت جدا می سازد که رؤس کلی این اعتقادات بدین شکل است:

1) اجتهاد در بدست آوردن فتوی و عدم التزام به فتوای فقهای اربعه. (سایر فرق اهل سنت در مباحث فقهی تابع یکی از ائمه ی فقه از ابوحنیفه و مالک بن انس و ابن ادریس شافعی و احمد بن حنبل، می باشند به گونه ای که در استنباط احکام از نظر امام مذهب تخطی نمی کنند؛ اما در فقه وهابی چنین التزامی وجود نداشته و آنان تابع نظر خواصی نبوده و قایل به اجتهاد می باشند).

2) ظاهر گرائی و مخالفت با تاویل حاصل از حکم عقل در حوزه ی صفات خبریه. سلفیون به واسطه ی چنین اعتقادی درحیطه صفات خدا، معتقد به تشبیه و یا گرایش به آن یافته اند.

3) عدم اعتقاد به اطلاع اولیای الهی در حیات برزخی از عالم دنیا.

4) شرک دانستن درخواست شفاعت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اولیای الهی در حیات برزخی.

5) شرک دانستن توسل و استغاثه (درخواست مستقیم) به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و اولیای الهی و بدعت دانستن تبرک به آثار آنان.

6) حرام و بدعت دانستن سفر برای زیارت قبور اولیای الهی.

7) حرمت بنای بر قبور اولیای دین.

Dirol مخالفت با مراسم بزرگداشت ایام ولادت و وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اولیای دین.

9) متهم نمودن تمام فرق اسلامی به خصوص تصوف به بدعت و شرک و تکفیر گسترده ی مسلمانان.

10) نفی بسیاری از روایات مناقب اهل بیت (علیهم السلام) وبی اعتبار دانستن بسیاری از کتب مناقب که در شان اهل بیت (علیهم السلام) نگاشته شده است.
لذا در حیطه این مسائل تشابهات زیادی میان شیعه و سنی وجود دارد و هر دو در مقابل وهابیت قرار گرفته اند.

موفق باشید.


[/HR][1] . البته در نحوه ی تعیین امام عده‏ اى از اهل سنت تعيين جانشين از سوى خليفه پيش را مطرح و برخى ديگر تعيين خليفه توسط شوراى خاص را ذكر مى‏ كنند، و گروهى ديگر مى‏ گويند حتى اگر كسى از راه قهر و غلبه، يعنى به زور اسلحه و قدرت نظامى هم منصب خلافت را اشغال كرده، هر چند كه فاسق و جاهل باشد او خليفه واجب الطّاعه مسلمين خواهد بود. ر. ك. احكام السلطانيه، ابوالحسن ماوردى، ص 6- 9؛ و الهيات، ج 2، ص 522- 524.

صدرا;1018779 نوشت:
فرقه ی وهابیت بر خلاف اهل سنت معتقد به دیدگاه هایی است که این فرقه را از سایر فرق اهل سنت جدا می سازد که رؤس کلی این اعتقادات بدین شکل است:

سلام

در این ده مورد که ذکر شد اهل سنت مانند شیعه هستند؟

صدرا;1018779 نوشت:
متهم نمودن تمام فرق اسلامی به خصوص تصوف به بدعت و شرک و تکفیر گسترده ی مسلمانان.

یعنی وهابی ها اهل سنت رو هم متهم به شرک می کنند؟

در ضمن تکفیر مسلمانان از نظر آنها چیست یعنی باید سایر فرق کشته شوند؟

Miss.Narges;1018805 نوشت:

در این ده مورد که ذکر شد اهل سنت مانند شیعه هستند؟

یعنی وهابی ها اهل سنت رو هم متهم به شرک می کنند؟

در ضمن تکفیر مسلمانان از نظر آنها چیست یعنی باید سایر فرق کشته شوند؟

با سلام و عرض ادب

1. در اکثر موارد در کلیّت مطلب هم نظری بین شیعه و اهل سنت وجود دارد؛

2. وهابیت در مساله توسل اهل سنتی که این مساله را پذیرفته اند را تکفیر می کنند و از این جهت فرقی بین شیعه و سنی قائل نیستند؛

3. تکفیر از سخت ترین احکام فقهی بشمار رفته و امری ضابطه مند است؛ لذا ائمه ی اهل سنت از حکم به تکفیر اهل قبله اجتناب می نمودند؛ خصوصا در مواردی که اختلاف به اختلاف اجتهاد باز می گردد.

اما چنین امری در نزد وهابیت و خصوصا سلفیون تکفیری کاری آسان بوده؛ لذا علاوه بر تکفیر گسترده ی اهل قبله؛ حکم آن را نیز (کشتن) جاری می نمایند؛ در حالی که اجرای این امر از شئون اختیارات حاکم اسلامی بوده و در اثبات آن نیز نمی بایست هیچ عذری برای محکوم وجود داشته باشد. (بحث تکفیر از سوی سلفیون بحثی مفصل است که نیازمند بررسی در تاپیکی جدا گانه است).

موفق باشید.

سؤال:‌
وهابی ها در اعتقادات و اعمال چه تفاوت هایی با سایر اهل سنت دارند؟

جواب:

وهابیت و سایر فرق اهل سنت در عقایدی با یکدیگر وحدت نظر داشته و در عقایدی دیگر با یکدیگر اختلاف نظر داشته که اجمال آن چنین است: الف) وجه اشتراک میان وهابیت و سایر اهل سنت:

گروه‏ هايى كه تحت عنوان اهل‏ سنّت از آنها ياد مى‏ شود، از نظر اعتقادى در سه ويژگى با يكديگر هماهنگ مى ‏باشند:

1. هيچ نصّ آشکاری از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) درباره امامت و خلافت صادر نشده است. از اين ‏رو آنان امامت را از مصالح عامه مسلمانان به شمار می آورند؛ لذا آنان نیز همانند شیعه معترف به ضرورت جایگاه امامت بوده، با این تفاوت که چنین امری را از فروع فقهی و در حیطه ی انتخاب مردم دانسته اند.(1)

2. برترى شيخين يعنى ابوبكر و عمر بر ساير صحابه؛(2) البته این ويژگى در صدر اسلام مطرح نبوده است؛ بلكه از مباحثى است كه اهل‏ حديث به آن باور داشته و آن را پى‏ريزى نموده‏ اند، چرا كه بخش بسيار زيادى از اهل ‏سنّت را پيش از پيدايى اشاعره، معتزله تشكيل داده که بسيارى از آنان حضرت على (علیه السلام) را از ساير صحابه برتر مى ‏دانستند.(3)

3. اعتقاد به عدالت همه ی صحابه؛(4) جمهور اهل سنت قائل به عدالت همه ی صحابی می باشند؛(5) لذا نزاع ها و جنگهای اتفاق افتاده در میان آنان را حمل بر اختلاف اجتهاد نموده، و این اختلافات را به گونه ای تفسیر می نمایند که خدشه ای بر عدالت آنان وارد نشود. در این مسائل و فروعات مختلف آن همه اهل سنت با گرایشات مختلف کلامی در مقابل شیعه قرار دارند؛ و اختلاف چندانی در میان آنها وجود ندارد؛ بنابراین شبهات امامت و خلافت، عصمت، مرجعیت دینی اهل بیت (علیهم السلام)، عدالت صحابه و... همگی از شبهات اهل سنت در مقابل شیعه است؛ هر چند که ممکن است این شبهات از سوی وهابیت مطرح گردند.

ب) اختلافات وهابیت و اهل سنت در مسائل اعتقادی و فقهی
فرقه ی وهابیت (یا سلفیون) بر خلاف اهل سنت معتقد به دیدگاه هایی است که این فرقه را از سایر فرق اهل سنت جدا می سازد که رؤس کلی این اعتقادات بدین شکل است:

1) اجتهاد در بدست آوردن فتوی و عدم التزام به فتوای فقهای اربعه. (سایر فرق اهل سنت در مباحث فقهی تابع یکی از ائمه ی فقه از «ابوحنیفه» و «مالک بن انس» و «ابن ادریس شافعی» و «احمد بن حنبل»، می باشند به گونه ای که در استنباط احکام از نظر امام مذهب تخطی نمی کنند؛ اما در فقه وهابی چنین التزامی وجود نداشته و آنان تابع نظر خاصی نبوده وبر اساس اجتهاد خود عمل می کنند)؛

2) ظاهر گرائی و مخالفت با تأویل حاصل از حکم عقل در حوزه ی صفات خبریه. سلفیون به واسطه ی چنین اعتقادی درحیطه ی صفات خبری، معتقد به تشبیه و یا لازمه ی قول آنان پذیرش تشبیه است؛(6)

3) عدم اعتقاد به اطلاع اولیای الهی در حیات برزخی از عالم دنیا؛(7)

4) اختصاص جواز توسل به دعا و طلب شفاعت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به حیات دنیوی و آخرت و حرام و بدعت دانستن آن در زمان حیات برزخی و همچنین وسیله ی شرک دانستن آن در زمان حیات برزخی؛(8)

5) شرک دانستن توسل و استغاثه (درخواست مستقیم) به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و اولیای الهی؛(9)

6) بدعت و یا وسیله ی شرک دانستن تبرک به آثار اولیای الهی پس از وفاتشان؛(10)

7) حرام و بدعت دانستن سفر برای زیارت قبور اولیای الهی؛(11)

Dirol حرمت بنای بر قبور اولیای دین؛(12)

9) مخالفت با مراسم بزرگداشت ایام ولادت و وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اولیای دین؛(13)

10) متهم نمودن تمام فرق اسلامی به خصوص تصوف به بدعت و شرک و تکفیر گسترده ی مسلمانان؛(14)

11) نفی بسیاری از روایات مناقب اهل بیت (علیهم السلام) و بی اعتبار دانستن بسیاری از کتب مناقب که در شان اهل بیت (علیهم السلام) نگاشته شده است.

پی نوشت:
1. البته در نحوه ی تعیین امام عده‏ اى از اهل سنت تعيين جانشين از سوى خليفه پيش را مطرح و برخى ديگر تعيين خليفه توسط شوراى خاص را ذكر مى‏ كنند، و گروهى ديگر مى‏ گويند حتى اگر كسى از راه قهر و غلبه، يعنى به زور اسلحه و قدرت نظامى هم منصب خلافت را اشغال كرده، هر چند كه فاسق و جاهل باشد او خليفه واجب الطّاعه مسلمين خواهد بود. ر. ك. ماوردی، احكام السلطانيه، دارالفکر-بیروت، ص 6- 9.
2. ناصر بن علي عائض حسن الشيخ، عقيدة أهل السنة والجماعة في الصحابة الكرام رضي الله عنهم، مكتبة الرشد، الرياض، المملكة العربية السعودية، ج1،‌ص239.: «وقد نقل الإجماع على أن أفضل الناس بعد الأنبياء هو أبو بكر الصديق جماعة من أهل العلم منهم: أبو طالب العشاري والإمام الشافعي والنووي وشيخ الإسلام ابن تيمية وابن حجر والبيهقي...».
3. علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الظاهري، الفصل في الملل والأهواء والنحل، مكتبة الخانجي – القاهرة، ج4، ص90.: «قال أبو محمد اختلف المسلمون فيمن هو أفضل الناس بعد الأنبياء عليهم السلام فذهب بعض أهل السنة وبعض أهل المعتزلة وبعض المرجئة وجميع الشيعة إلى أن أفضل الأمة بعد رسول الله صلى الله عليه و سلم علي بن أبي طالب وقد روينا هذا القول نصا عن بعض الصحابة رضي الله عنهم وعن جماعة من التابعين والفقهاء».
4. ر.ک: ناصر بن علي عائض حسن الشيخ، عقيدة أهل السنة والجماعة في الصحابة الكرام رضي الله عنهم، مكتبة الرشد الرياض، المملكة العربية السعودية، ج2، ص811.: «قال الخطيب البغدادي رحمه الله تعالى بعد أن ذكر الأدلة من كتاب الله وسنة رسول الله صلى الله عليه وسلم التي دلت على عدالة الصحابة وأنهم كلهم عدول، قال: "هذا مذهب كافة العلماء ومن يعتد بقوله من الفقهاء...‌حكى الإجماع على عدالتهم إمام الحرمين... قال الحافظ ابن حجر رحمه الله تعالى مبيناً أن أهل السنة مجمعون على عدالة الصحابة فقال: "اتفق أهل السنة على أن الجميع عدول، ولم يخالف في ذلك إلا شذوذ من المبتدعة».
5. معتزله در بحث عدالت صحابه دارای سه دیدگاه بوده اند. جمهور آنان قائل به عدالت همه ی صحابه بوده اند؛ مگر کسانی که به جنگ امام علی (علیه السلام) آمدند. (. ر.ک: ناصر بن علي عائض حسن الشيخ، عقيدة أهل السنة والجماعة في الصحابة الكرام رضي الله عنهم، مكتبة الرشد الرياض، المملكة العربية السعودية، ج2، ص811).
6. ابن قیم، حادی الارواح الی بلاد الافراح، دارالفکر،‌ص249.
7. مقدمه ی البانی بر الآیات البینات فی عدم سماع الاموات عند حنفیة السادات، مکتبة المعارف للنشر و التوزیع،‌الریاض، ص63.
8. ابن تيمية،‌ قاعدة جليلة في التوسل والوسيلة، مكتبة الفرقان – عجمان، ج2، ص87.
9. ابن تيمية، زيارة القبور والاستنجاد بالمقبور، الإدارة العامة للطبع والترجمة – الرياض، ج1، ص18.: «حكم من يأتي إلى قبر نبي أو صالح ويسأله ويستنجد به... فهذا شرك صريح يجب أن يستتاب صاحبه فإن تاب وإلا قتل».
10. إجابات الشيخ عبد الرحمن البراك على أسئلة أعضاء ملتقى أهل الحديث، مکتبة الشاملة، 1/45.:‌ » وفي التبرك بآثار الرجل الصالح مفسدتان: الأولى : أن ذلك مدعاة لاغتراره ، وإعجابه بنفسه ؛ ففيه فتنة له. الثانية : أنه يجر إلى الغلو فيه مما يكون وسيلة إلى الشرك الأصغر ، أو الأكبر. وبهذا يعلم أن التبرك بأثر الرجل الصالح ليس بمجرده شرك ، لكن قد يكون وسيلة إلى الشرك ، كما أن القول بجواز التبرك بالصالحين يؤدي إلى تبرك الجهال بمن يظنون به الصلاح ، وليس بصالح كما هو الواقع في طوائف الصوفية».
11. ابن تيمية، الفتاوى الكبرى، دار الكتب العلمية، ج5، ص290.: «وَمَنْ اعْتَقَدَ فِي السَّفَرِ لِزِيَارَةِ قُبُورِ الْأَنْبِيَاءِ وَالصَّالِحِينَ أَنَّهُ قُرْبَةٌ وَعِبَادَةٌ وَطَاعَةٌ فَقَدْ خَالَفَ الْإِجْمَاعَ، وَإِذَا سَافَرَ لِاعْتِقَادِهِ أَنَّهُ طَاعَةٌ فَإِنَّ ذَلِكَ مُحَرَّمٌ بِإِجْمَاعِ الْمُسْلِمِينَ فَصَارَ التَّحْرِيمُ مِنْ جِهَةِ اتِّخَاذِهِ قُرْبَةً...».
12. عبد الرحمن المعلمی، البناء علی القبور، دار اطلس الخضراء،‌ ص66.
13. عبدالعزيز بن عبدالله بن باز، فتاوى إسلامية،‌ موقع ملتقى أهل الحديث،‌ج1، ص37.: «ليس للمسلمين أن يقيموا احتفالا بمولد النبي صلى الله عليه وسلم في ليلة 12 ربيع الأول ولا في غيرها، كما أنه ليس لهم أن يقيموا أي احتفال بمولد غيره عليه الصلاة والسلام. لأن الاحتفال بالموالد من البدع المحدثة في الدين».
14. عمرو عبدالمنعم سلیم، فتاوی الالبانی فی المدینة و الامارات، مصر، دار الضیاء، ‌ص27.

موضوع قفل شده است