جمع بندی نقد سخن ابن حجر عسقلانی در نفی سجده بر خاک

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد سخن ابن حجر عسقلانی در نفی سجده بر خاک

بسم الله الرحمن الرحیم

از روايات بیانگر وجوب سجده این روایت است:

«شَكَونا إِلى رَسُولِ اللّهِ سَجدَهَ الرّمضاءِ فى جِباهِنا وَاكفّنا فَلَمْ يَشُكَّنا». «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد».

ابن حجر عسقلاني در پاسخ به این استدلال مطلبی دارد که نقد آنرا از کارشناسان سایت خواستارم.

وی می نویسد:

وَالْجَوَابُ عَنْ حَدِيثِ خَبَّابٍ أَنَّهُ مَحْمُولٌ عَلَى أَنَّهُمْ طَلَبُوا تَأْخِيرًا زَائِدًا عَنْ وَقْتِ الْإِبْرَادِ وَهُوَ زَوَالُ حَرِّ الرَّمْضَاءِ وَذَلِكَ قَدْ يَسْتَلْزِمُ خُرُوجَ الْوَقْتِ فَلِذَلِكَ لَمْ يُجِبْهُمْ أَوْ هُوَ مَنْسُوخٌ بِأَحَادِيثِ الْإِبْرَادِ؟!!

متوجه کلام ابن حجر نشدم لطفا پاسخ مستدلی بیان بفرمائید.

سپاس.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد صدرا

[TD][/TD]

hassan;1017705 نوشت:

از روايات بیانگر وجوب سجده این روایت است:

«شَكَونا إِلى رَسُولِ اللّهِ سَجدَهَ الرّمضاءِ فى جِباهِنا وَاكفّنا فَلَمْ يَشُكَّنا». «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد».

با سلام و عرض ادب
اَسناد معتبر روایی بیانگر آن است که سنت در سجده مباشرت قرار دادن پیشانی بر روی زمین بوده و سجده ی نماز بدین گونه تشریع شده است.

اخبار مختلف این حقیقت را روشن می سازد که پيامبر اکرم (صلَّى اللّه عليه و آله) در مسأله ی سجده، اصرار بر سجده ی بر زمين داشت و در فصل گرما که سنگريزه هاى مسجد نبوى بر اثر تابش خورشيد گرم مى شدند، مانع از چنین دستوری نبوده؛ مگر زمانی که چنین سجده ای موجب سختی شدید بر مسلمانان شده باشد.

به عنوان نمونه، جابر بن عبد اللّه انصارى مى گويد:
«حَدَّثَنَا سَعِيدٌ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ قَالَ: " كُنَّا نُصَلِّي مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ صَلَاةَ الظُّهْرِ، فَآخُذُ بِيَدِي قَبْضَةً مِنْ حَصًى، فَأَجْعَلُهَا فِي يَدِي الْأُخْرَى حَتَّى تَبْرُدَ، ثُمَّ أَسْجُدَ عَلَيْهَا مِنْ شِدَّةِ الْحَرِّ»؛[1] «ما با پيامبر نماز ظهر را برگزار مى كردیم. پس با دستم مشتی از سنگریزه را برداشته و آنرا در دست دیگرم قرار داده تا سرد شوند، سپس زير پيشانى نهاده بر آنها سجده مى كردم به خاطر (پرهيز از) شدت گرمى آنها».

اصرار پيامبر (صلَّى اللّه عليه و آله) بر سجده بر زمين به حدى بود كه به شكايت ياران خود از گرمى سجده گاه ترتيب اثر نمى داد چون وحى الهى به او چنين اجازه نداده بود.

لذا در صریحترین خبر از «خباب بن اَرَت» آمده است: «شَكَونا إِلى رَسُولِ اللّهِ سَجدَهَ الرّمضاءِ فى جِباهِنا وَاكفّنا فَلَمْ يَشُكَّنا»؛ «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد».


[/HR][1] . احمد بن حنبل، المسند،‌ج22، ص386، ح14506،‌ مؤسسة الرسالة.

hassan;1017705 نوشت:

ابن حجر عسقلاني در پاسخ به این استدلال مطلبی دارد که نقد آنرا از کارشناسان سایت خواستارم.

وی می نویسد:

وَالْجَوَابُ عَنْ حَدِيثِ خَبَّابٍ أَنَّهُ مَحْمُولٌ عَلَى أَنَّهُمْ طَلَبُوا تَأْخِيرًا زَائِدًا عَنْ وَقْتِ الْإِبْرَادِ وَهُوَ زَوَالُ حَرِّ الرَّمْضَاءِ وَذَلِكَ قَدْ يَسْتَلْزِمُ خُرُوجَ الْوَقْتِ فَلِذَلِكَ لَمْ يُجِبْهُمْ أَوْ هُوَ مَنْسُوخٌ بِأَحَادِيثِ الْإِبْرَادِ؟!!

متوجه کلام ابن حجر نشدم لطفا پاسخ مستدلی بیان بفرمائید.

سؤال:
آیا حدیث «خباب» مربوط به شکایت در مورد سجده گاه از شدت گرماست؛ یا اینکه روایت مربوط به وقت نماز ظهر و تأخیر خواندن آن بخاطر شدت گرما است؟

محدثین و شارحین حدیث این روایت را مربوط به تاخیر اقامه نماز ظهر دانسته اند.
توضیح: از آنجا که حرارت هوا به هنگام ظهر موجب مشقت در ابتدای وقت ظهر در منطقه ی حجاز بوده در روایتی (حدیث ابراد) از پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمده است:
«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ (وآله) وَ سَلَّمَ) قَالَ: «أَبْرِدُوا عَنْ الصَّلَاةِ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحَرِّ مِنْ فَيْحِ جَهَنَّمَ».[1] «به وقت خنک شدن هوا نماز بخوانید؛ زیرا شدت گرما ناشی از فوران آتش جهنم است».

با توجه به این روایت «ابن حجر» و سایر شارحین حدیث «خباب بن ارت» را ناظر به این روایت دانسته و بیان نموده اند که درخواست اصحاب مربوط به تاخیر نماز بیشتر از وقت حدیث «ابراد» بوده که پیامبر (صلی الله علیه وآله) به خواسته ی آنها ترتیب اثر ندادند.[2]

به عنوان نمونه «محیی الدین نووی» در «صحیح مسلم» این روایت را ذیل عنوان: «اسْتِحْبَابِ تَقْدِيمِ الظُّهْرِ فِي أَوَّلِ الْوَقْتِ فِي غَيْرِ شِدَّةِ الْحَرِّ»، «استحباب خواندن نماز ظهر در اول وقت، هنگام خنک بودن هوا»، آورده است.

متن روایت صحیح مسلم بدین صورت است:
«عَنْ خَبَّابٍ‏؛ قَالَ: شَكَوْنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ (وآله) وَسَلَّمَ) الصَّلَاةَ فِي الرَّمْضَاءِ فَلَمْ يُشْكِنَا»،[3] در مورد خواندن نماز در گرمای شدید شکایت کردیم؛ اما پیامبر (صلی الله علیه وآله) شکایت ما را پاسخ نداد. (آنرا اجابت نکرد).

جواب:
در روایت مسلم شکایت از نماز به هنگام ابتدای ظهر است و ظاهر روایت بیانگر آن است که شکایت اصحاب از گرمای شدید هوا و درخواستشان نیز در مورد تأخیر نماز از ابتدای وقت ظهر است که پاسخ منفی پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسبت به چنین درخواستی با تسهیل شارع نسبت به مواقیت نماز در تنافی است؛ لذا بیهقیی (متوفی: 458هـ) این روایت را در ذیل عنوان: «باب الكشف عن الجبهة في السجود»[4] «باب کنار زدن مانع از پیشانی در سجده» آورده است:

این روایت به نقل بیهقی (م: 458هـ) در «سنن الکبری» بدین صورت است:
عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، عَنْ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ قَالَ: «شَكَوْنَا إِلَى رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ (وآله) وَسَلَّمَ) شِدَّةَ الرَّمْضَاءِ فِي جِبَاهِنَا وَأَكُفِّنَا فَلَمْ يُشْكِنَا».[5] «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد».

آنچه در این میان مشخص است آن است که سوال از پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مورد سختی تحمل گرمای سجده گاه (زمین) است که آنحضرت نسبت به آن در حال غیر ضرورت ترخیص و اجازه نفرمودند. با توجه به این نکات در پاسخ «ابن حجر» ودیگران می گوئیم:


  1. چنین تأویلی بدون دلیل بوده و هیچ شاهدی بر آن نیست؛ بلکه تنها مبتنی بر فهم برخی از راویان این خبر همچون «ابو اسحاق سبیعی» است. [6]
  2. بدیهی است که تاخیر نماز از وقت اول آن ما مادامی که وقت نماز به اتمام نرسیده باشد بدون مانع است؛ خصوصا زمانی که ضرورتی چنین تأخیری را طلب نماید. بنابراین خواسته اصحاب بر اساس تفسیر ابن حجر و دیگران از دو حال خارج نیست:
الف) یا چنین درخواستی به معنای درخواست نماز خارج از وقت آن است، که چنین درخواستی با شأن اصحاب سازگار نمی باشد.

ب) یا چنین درخواستی مستلزم خروج وقت نبوده؛ که در این صورت وجهی برای پاسخ منفی پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسبت به درخواست آنها نخواهد بود.

با توجه به این نکات مشخص می گردد که این روایت مربوط به قرار دادن پیشانی بر روی زمین بوده که در ابتدای تشریع مسلمانان تنها مجاز بودند بر روی زمین سجده نمایند؛ اما در مرحله ی بعد مسلمانان مجاز شدند بر روی حصیر نیز سجده نمایند.

موفق باشید.



[/HR][1] . مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق.

[2] . ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، ج2، ص16، دار المعرفة، بيروت.

[3] . مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، ج1، ص433، ح619، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق.

[4] . بيهقى، أحمد، السنن الكبرى، ج2، ص159، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ سوم، 1424ق.

[5] . همان، ح2657.

[6] نسائى، احمد بن على، المجتبى من السنن (المشهور بسنن النسائى)، 1جلد، ص70، بيت الأفكار الدولية - اردن - عمان، چاپ: 1.

صدرا;1018541 نوشت:

با توجه به این روایت «ابن حجر» و سایر شارحین حدیث «خباب بن ارت» را ناظر به این روایت دانسته و بیان نموده اند که درخواست اصحاب مربوط به تاخیر نماز بیشتر از وقت حدیث «ابراد» بوده که پیامبر (صلی الله علیه وآله) به خواسته ی آنها ترتیب اثر ندادند.[2]

به عنوان نمونه «محیی الدین نووی» در «صحیح مسلم» این روایت را ذیل عنوان: «اسْتِحْبَابِ تَقْدِيمِ الظُّهْرِ فِي أَوَّلِ الْوَقْتِ فِي غَيْرِ شِدَّةِ الْحَرِّ»، «استحباب خواندن نماز ظهر در اول وقت، هنگام خنک بودن هوا»، آورده است.
.

[=arial]
سلام علیکم

از پاسخ کامل شما خیلی متشکرم.
ابتدا گمان کردم که این تفسیر تنها از سوی ابن حجر است؛ الان متوجه شدم که خیر همه بزرگان آنها چگونه احادیث صریح را تاویل به خواسته های خود می برند.

متشکر.

سؤال: دلالت روایت: «خباب بن ارت» در مورد سجده ی بر زمین در نزد اهل سنت و پاسخ آن چگونه است؟
توضیح سؤال: از روايات بیانگر وجوب سجده این روایت است: «شَكَونا إِلى رَسُولِ اللّهِ سَجدَهَ الرّمضاءِ فى جِباهِنا وَاكفّنا فَلَمْ يَشُكَّنا». «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد». ابن حجر عسقلاني در پاسخ به این استدلال می نویسد: «وَالْجَوَابُ عَنْ حَدِيثِ خَبَّابٍ أَنَّهُ مَحْمُولٌ عَلَى أَنَّهُمْ طَلَبُوا تَأْخِيرًا زَائِدًا عَنْ وَقْتِ الْإِبْرَادِ وَهُوَ زَوَالُ حَرِّ الرَّمْضَاءِ وَذَلِكَ قَدْ يَسْتَلْزِمُ خُرُوجَ الْوَقْتِ فَلِذَلِكَ لَمْ يُجِبْهُمْ أَوْ هُوَ مَنْسُوخٌ بِأَحَادِيثِ الْإِبْرَادِ». نقد سخن ابن حجر چگونه است؟

جواب:
اَسناد معتبر روایی بیانگر آن است که سنت در سجده، مباشرت قرار دادن پیشانی بر روی زمین بوده و سجده ی نماز بدین گونه تشریع شده است. این اخبار بیانگر آن است که پيامبر اکرم (صلَّى اللّه عليه و آله) در مسأله ی سجده، اصرار بر سجده نمودن بر زمين داشته و گرمای هوا مانع از چنین دستوری نبوده؛ مگر زمانی که چنین سجده ای موجب سختی شدید بر مسلمانان شده باشد.

در خبری به نقل از «جابر بن عبد اللّه انصارى» آمده است که وی گفت: «كُنَّا نُصَلِّي مَعَ رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ و آله وَسَلَّمَ) صَلَاةَ الظُّهْرِ، فَآخُذُ بِيَدِي قَبْضَةً مِنْ حَصًى، فَأَجْعَلُهَا فِي يَدِي الْأُخْرَى حَتَّى تَبْرُدَ، ثُمَّ أَسْجُدَ عَلَيْهَا مِنْ شِدَّةِ الْحَرِّ»؛(1) «ما با پيامبر نماز ظهر را برگزار مى كردیم. پس با دستم مشتی از سنگریزه را برداشته و آنرا در دست دیگرم قرار داده تا سرد شوند، سپس زير پيشانى نهاده بر آنها سجده مى كردم به خاطر (پرهيز از) شدت گرمى آنها».

اصرار پيامبر (صلَّى اللّه عليه و آله) بر سجده بر زمين به حدى بود كه به شكايت ياران خود از گرمى سجده گاه ترتيب اثر نمى داد؛‌ لذا در صریحترین خبر از «خباب بن اَرَت» آمده است: «شَكَونا إِلى رَسُولِ اللّهِ سَجدَهَ الرّمضاءِ فى جِباهِنا وَاكفّنا فَلَمْ يَشُكَّنا»؛(2) «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد». صریح روایت «خباب بن ارت» بیانگر عدم اعتنای پیامبر (صلی الله علیه وآله) به شکایت نمازگزاران نسبت به قرار دادن پیشانی بر روی زمین است که چنین امری با رویکرد اهل سنت در جواز قرار دادن پیشانی بر غیر مصادیق زمین سازگار نبوده؛‌ لذا شارحین حدیث این خبر را به گونه ای توجیه نموده اند که با نظر آنان مخالفتی نداشته باشد.

توضیح: از آنجا که گرمای هوا به هنگام ظهر در ایام گرم سال موجب مشقت اقامه ی نماز در اول ظهر است در روایتی (حدیث ابراد) از پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمده است که آنحضرت فرمودند: «أَبْرِدُوا عَنْ الصَّلَاةِ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحَرِّ مِنْ فَيْحِ جَهَنَّمَ»؛(3) «به وقت خنک شدن هوا نماز بخوانید؛ زیرا شدت گرما ناشی از فوران آتش جهنم است». با توجه به این روایت «ابن حجر» و سایر شارحین، حدیث: «خباب بن ارت» را ناظر به این روایت دانسته و بیان داشته اند که درخواست اصحاب مربوط به تأخیر نماز بیش از زمانی است که در حدیث «ابراد» بدان رخصت داده شده؛ یعنی اصحاب طالب خواندن نماز ساعاتی پس از ظهر شرعی بودند، ولی پیامبر (صلی الله علیه وآله) به درخواست آنان توجهی ننمودند.(4)

به عنوان نمونه «محیی الدین نووی» در «صحیح مسلم» این روایت را ذیل عنوان: «اسْتِحْبَابِ تَقْدِيمِ الظُّهْرِ فِي أَوَّلِ الْوَقْتِ فِي غَيْرِ شِدَّةِ الْحَرِّ»،(5) «استحباب خواندن نماز ظهر در اول وقت، هنگام خنک بودن هوا»، آورده است.
متن روایت صحیح مسلم بدین صورت است: «عَنْ خَبَّابٍ‏؛ قَالَ: شَكَوْنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ (وآله) وَسَلَّمَ) الصَّلَاةَ فِي الرَّمْضَاءِ فَلَمْ يُشْكِنَا»؛(6) در مورد خواندن نماز در گرمای شدید شکایت کردیم؛ اما پیامبر (صلی الله علیه وآله) شکایت ما را پاسخ نداد. (آنرا اجابت نکرد).

در پاسخ به چنین برداشتی از روایت می گوئیم:

در روایت مسلم شکایت از نماز به هنگام ابتدای ظهر است و ظاهر روایت بیانگر آن است که شکایت اصحاب از گرمای شدید هوا و درخواستشان نیز در مورد تأخیر نماز از ابتدای وقت ظهر است که پاسخ منفی پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسبت به چنین درخواستی با تسهیل شارع نسبت به مواقیت نماز در تنافی است؛ چنانکه بیهقی (متوفی: 458هـ) این روایت را در ذیل عنوان: «باب الكشف عن الجبهة في السجود»؛(7) «باب کنار زدن مانع از پیشانی در سجده» آورده است.
این روایت به نقل بیهقی (م: 458هـ) در «سنن الکبری» بدین صورت است: عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، عَنْ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ قَالَ: «شَكَوْنَا إِلَى رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ (وآله) وَسَلَّمَ) شِدَّةَ الرَّمْضَاءِ فِي جِبَاهِنَا وَأَكُفِّنَا فَلَمْ يُشْكِنَا».(8) «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد». که این روایت بیانگر آن است که سؤال از پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مورد سختی تحمل گرمای سجده گاه (زمین) است، و بیانگر آن است که درخواست اصحاب در کسب اجازه از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سجده بر غیر زمین است؛ اما با این حال آنحضرت نسبت به چنین درخواستی در غیر مورد ضرورت ترخیص و اجازه نفرمودند. با توجه به این نکته در پاسخ «ابن حجر» و دیگران می گوئیم: توجیه این شارحین بدون دلیل بوده و هیچ شاهدی بر آن نیست؛ بلکه تنها مبتنی بر فهم برخی از راویان این خبر همچون «ابو اسحاق سبیعی» است.(9)

بدیهی است که تاخیر نماز از اول وقت آن تا زمانی که وقت نماز باقی است بدون مانع است؛ خصوصا زمانی که ضرورتی چنین تأخیری را ایجاب نماید. بنابراین خواسته ی اصحاب بر اساس تفسیر ابن حجر و دیگران از دو حال خارج نیست:
الف) یا چنین درخواستی به معنای درخواست نماز خارج از وقت آن است، که چنین درخواستی با شأن اصحاب سازگار نیست.
ب) یا چنین درخواستی مستلزم خروج وقت نبوده؛ که در این صورت وجهی برای پاسخ منفی پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسبت به درخواست آنها نخواهد بود.

با توجه به این نکات مشخص می گردد که این روایت مربوط به قرار دادن پیشانی بر روی زمین بوده که در ابتدای تشریع مسلمانان تنها مجاز بودند بر روی زمین سجده نمایند؛ اما در مرحله ی بعد مسلمانان مجاز شدند بر روی حصیر نیز سجده نمایند.(10) اما سجده ی بر غیر زمین تنها مربوط به حال ضرورت بوده و در غیر حال ضرورت جوازی نسبت به آن وارد نشده است.(11)

پی نوشت:
1. نسائى، احمد بن على، المجتبى من السنن (المشهور بسنن النسائى)، 1جلد، بيت الأفكار الدولية - اردن - عمان، چاپ: 1، ص131، ح1081؛ ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، 50جلد، مؤسسة الرسالة - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1416 ه.ق،‌ج22، ص386، ح14506.
2. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج1، ص433، ح619.
3. بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، 11جلد، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة - مصر - قاهره، چاپ: 2، 1410 ه.ق، ج1،‌ص349، ح483؛ ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، 50جلد، مؤسسة الرسالة - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1416 ه.ق، ج16، ص302، ح10506.
4. ابن حجر العسقلانی،‌ فتح الباري شرح صحيح البخاري،‌ دار المعرفة - بيروت ، 1379، ج2، ص16.
5. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج1، ص432.
6. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج1، ص433، ح619.
7. بيهقى، أحمد، السنن الكبرى، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ سوم، 1424ق، ج2، ص159
8. همان، ح2657.
9. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412، ج1، ص433.: «حَدَّثَنَا أَبُو إِسْحَاقَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، عَنْ خَبَّابٍ؛ قَالَ: أَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَشَكَوْنَا إِلَيْهِ حَرَّ الرَّمْضَاءِ فَلَمْ يُشْكِنَا. قَالَ زُهَيْرٌ: قُلْتُ لِأَبِي إِسْحَاقَ: أَفِي الظُّهْرِ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: أَ فِي تَعْجِيلِهَا؟ قَالَ: نَعَمْ».
10. بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، 11جلد، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة - مصر - قاهره، چاپ: 2، 1410 ه.ق، ج1، ص269.: حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِيدِ قَالَ: حَدَّثَنَا شُعْبَةُ قَالَ: حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ الشَّيْبَانِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَدَّادٍ عَنْ مَيْمُونَةَ قَالَتْ: «كَانَ النَّبِيُ‏ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يُصَلِّي‏ عَلَى الْخُمْرَةِ».
11. بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، 11جلد، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة - مصر - قاهره، چاپ: 2، 1410 ه.ق،‌ج1، ص270، ح353.: « عن بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ‏ قَالَ: «كُنَّا نُصَلِّي مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، فَيَضَعُ أَحَدُنَا طَرَفَ‏ الثَّوْبِ‏ مِنْ شِدَّةِ الْحَرِّ فِي مَكَانِ السُّجُودِ». که جواز سجده بر لبای در این روایت منوط به شدت حرارت است نه در هر حالی.

جمع بندی پرسش: دلالت روایت: «خباب بن ارت» در مورد سجده ی بر زمین در نزد اهل سنت و پاسخ آن چگونه است؟ توضیح: از روايات بیانگر وجوب سجده این روایت است: «شَكَونا إِلى رَسُولِ اللّهِ سَجدَهَ الرّمضاءِ فى جِباهِنا وَاكفّنا فَلَمْ يَشُكَّنا». «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد». ابن حجر عسقلاني در پاسخ به این استدلال می نویسد: این روایت حمل می شود بر اینکه صحابه از گرمای هوا شکایت نموده و خواستار تأخیر بیش از اندازه از مقداری که هوا خنک می سده نمودند که چنین امری مستلزم خروج وقت بود و بر این اساس پیامبر (صلی الله علیه و آله) به این درخواستشان پاسخ مثبتی ندادند: «وَالْجَوَابُ عَنْ حَدِيثِ خَبَّابٍ أَنَّهُ مَحْمُولٌ عَلَى أَنَّهُمْ طَلَبُوا تَأْخِيرًا زَائِدًا عَنْ وَقْتِ الْإِبْرَادِ وَهُوَ زَوَالُ حَرِّ الرَّمْضَاءِ وَذَلِكَ قَدْ يَسْتَلْزِمُ خُرُوجَ الْوَقْتِ فَلِذَلِكَ لَمْ يُجِبْهُمْ أَوْ هُوَ مَنْسُوخٌ بِأَحَادِيثِ الْإِبْرَادِ». نقد سخن ابن حجر چگونه است؟ پاسخ: اَسناد معتبر روایی بیانگر آن است که سنت در سجده، مباشرت قرار دادن پیشانی بر روی زمین بوده و سجده ی نماز بدین گونه تشریع شده است. این اخبار بیانگر آن است که پيامبر اکرم (صلَّى اللّه عليه و آله) در مسأله ی سجده، اصرار بر سجده نمودن بر روی زمين را داشته و گرمای هوا مانع از چنین دستوری نبوده؛ مگر زمانی که چنین سجده ای موجب سختی شدید (عسر و حرج) بر مسلمانان شده باشد. در خبری به نقل از «جابر بن عبد اللّه انصارى» آمده است که وی گفت: «كُنَّا نُصَلِّي مَعَ رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ و آله وَسَلَّمَ) صَلَاةَ الظُّهْرِ، فَآخُذُ بِيَدِي قَبْضَةً مِنْ حَصًى، فَأَجْعَلُهَا فِي يَدِي الْأُخْرَى حَتَّى تَبْرُدَ، ثُمَّ أَسْجُدَ عَلَيْهَا مِنْ شِدَّةِ الْحَرِّ»؛(1) «ما با پيامبر نماز ظهر را برگزار مى كردیم. پس با دستم مشتی از سنگریزه را برداشته و آنرا در دست دیگرم قرار داده تا سرد شوند، سپس زير پيشانى نهاده بر آنها سجده مى كردم به خاطر (پرهيز از) شدت گرمى آنها». اصرار پيامبر (صلَّى اللّه عليه و آله) بر سجده ی بر زمين به حدى بود كه به شكايت ياران خود از گرمى سجده گاه ترتيب اثر نمى داد؛‌ لذا در صریحترین خبر از «خباب بن اَرَت» آمده است: «شَكَونا إِلى رَسُولِ اللّهِ سَجدَهَ الرّمضاءِ فى جِباهِنا وَاكفّنا فَلَمْ يَشُكَّنا»؛(2) «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر (صلی الله علیه و آله)شكايت برديم، اما ان حضرت به شكايت ما ترتيب اثر نداد». صریح روایت «خباب بن اَرَت» بیانگر عدم اعتنای پیامبر (صلی الله علیه وآله) به شکایت نمازگزاران نسبت به قرار دادن پیشانی بر روی زمین است که چنین امری با رویکرد اهل سنت در جواز قرار دادن پیشانی بر غیر مصادیق زمین سازگاری نداشته؛‌ لذا شارحین حدیث این خبر را به گونه ای توجیه نموده اند که با نظر آنان مخالفتی نداشته باشد. توضیح: از آنجا که گرمای هوا به هنگام ظهر در ایام گرم سال حجاز موجب مشقت اقامه ی نماز در اول ظهر بوده در روایتی (حدیث ابراد) از پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمده است که آن حضرت فرمودند: «أَبْرِدُوا عَنْ الصَّلَاةِ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحَرِّ مِنْ فَيْحِ جَهَنَّمَ»؛(3) «به وقت خنک شدن هوا نماز بخوانید؛ زیرا شدت گرما ناشی از فوران آتش جهنم است». با توجه به این روایت «ابن حجر» و سایر شارحین، حدیث: «خباب بن اَرَت» را ناظر به این روایت دانسته و بیان داشته اند که درخواست اصحاب مربوط به تأخیر نماز بیش از زمانی است که در حدیث «ابراد» بدان رخصت داده شده؛ یعنی اصحاب طالب خواندن نماز ساعاتی پس از ظهر شرعی بودند، به گونه ای که چنین درخواستی مستلزم خواندن نماز در غیر وقت آن بوده و به واسطه ی چنین امر ی پیامبر (صلی الله علیه وآله) به درخواست آنان ترتیب اثر نداند.(4) به عنوان نمونه «محیی الدین نووی» در «صحیح مسلم» این روایت را ذیل عنوان: «اسْتِحْبَابِ تَقْدِيمِ الظُّهْرِ فِي أَوَّلِ الْوَقْتِ فِي غَيْرِ شِدَّةِ الْحَرِّ»،(5) «استحباب خواندن نماز ظهر در اول وقت، هنگام خنک بودن هوا»، آورده است. متن روایت صحیح مسلم بدین صورت است: «عَنْ خَبَّابٍ‏؛ قَالَ: شَكَوْنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ (وآله) وَسَلَّمَ) الصَّلَاةَ فِي الرَّمْضَاءِ فَلَمْ يُشْكِنَا»؛(6) در مورد خواندن نماز در گرمای شدید شکایت کردیم؛ اما پیامبر (صلی الله علیه وآله) شکایت ما را پاسخ نداد. (آنرا اجابت نکرد). در پاسخ به چنین برداشتی از روایت می گوئیم: در روایت مسلم شکایت از نماز به هنگام ابتدای ظهر است و ظاهر روایت بیانگر آن است که شکایت اصحاب از گرمای شدید هوا و درخواستشان نیز در مورد تأخیر نماز از ابتدای وقت ظهر است که پاسخ منفی پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسبت به چنین درخواستی با تسهیل شارع نسبت به مواقیت نماز در تنافی است؛ چنانکه بیهقی (متوفی: 458هـ) این روایت را در ذیل عنوان: «باب الكشف عن الجبهة في السجود»؛(7) «باب کنار زدن مانع از پیشانی در سجده» آورده است: این روایت به نقل بیهقی (م: 458هـ) در «سنن الکبری» بدین صورت است: عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، عَنْ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ قَالَ: «شَكَوْنَا إِلَى رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ (وآله) وَسَلَّمَ) شِدَّةَ الرَّمْضَاءِ فِي جِبَاهِنَا وَأَكُفِّنَا فَلَمْ يُشْكِنَا».(8) «از زيادى گرمى سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شكايت برديم، او به شكايت ما ترتيب اثر نداد». که این روایت بیانگر آن است که سؤال از پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مورد سختی تحمل گرمای سجده گاه (زمین) است، و بیانگر آن است که درخواست اصحاب در کسب اجازه از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سجده ی بر غیر زمین بوده؛ اما با این حال آن حضرت نسبت به چنین درخواستی در غیر مورد ضرورت آن اجازه نفرمودند. با توجه به این نکته در پاسخ «ابن حجر» و دیگران می گوئیم: توجیه این شارحین بدون دلیل بوده و هیچ شاهدی بر آن نیست؛ بلکه تنها مبتنی بر فهم برخی از راویان این خبر همچون «ابو اسحاق سبیعی» بوده است.(9)  بدیهی است که تأخیر نماز از اول وقت آن تا زمانی که وقت نماز باقی است بدون مانع است؛ خصوصا زمانی که ضرورتی چنین تأخیری را ایجاب نماید. بنابراین خواسته ی اصحاب بر اساس تفسیر «ابن حجر» و دیگران از دو حال خارج نیست: الف) یا چنین درخواستی به معنای درخواست نماز خارج از وقت آن است، که چنین درخواستی با شأن اصحاب سازگار نیست. ب) یا چنین درخواستی مستلزم خروج وقت نبوده؛ که در این صورت وجهی برای پاسخ منفی پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسبت به درخواست آنها نخواهد بود. با توجه به این نکات مشخص می گردد که این روایت مربوط به قرار دادن پیشانی بر روی زمین بوده که در ابتدای تشریع مسلمانان تنها مجاز بودند بر روی زمین سجده نمایند؛ اما در مرحله ی بعد مسلمانان مجاز شدند بر روی حصیر نیز سجده نمایند.(10) اما سجده ی بر غیر زمین تنها مربوط به حال ضرورت بوده و در غیر حال ضرورت جوازی نسبت به آن وارد نشده است.(11) پی نوشت: 1. نسائى، احمد بن على، المجتبى من السنن (المشهور بسنن النسائى)، 1جلد، بيت الأفكار الدولية - اردن - عمان، چاپ: 1، ص131، ح1081؛ ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، 50جلد، مؤسسة الرسالة - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1416 ه.ق. ج22،‌ص386، ح1081. 2. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج1، ص433، ح619.  3. بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، 11جلد، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة - مصر - قاهره، چاپ: 2، 1410 ه.ق، ج1،‌ص349، ح483؛ ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، 50جلد، مؤسسة الرسالة - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1416 ه.ق، ج16، ص302، ح10506. 4. ابن حجر العسقلانی،‌ فتح الباري شرح صحيح البخاري،دار المعرفة - بيروت ، 1379، ‌ج2، ص16.   5. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق،‌ ج1، ص432. 6. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج1، ص433، ح619. 7. بيهقى، أحمد، السنن الكبرى، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ سوم، 1424ق، ج2، ص159. 8. همان، ح2657. 9. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412،‌ ج1، ص433.: «حَدَّثَنَا أَبُو إِسْحَاقَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، عَنْ خَبَّابٍ؛ قَالَ: أَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَشَكَوْنَا إِلَيْهِ حَرَّ الرَّمْضَاءِ فَلَمْ يُشْكِنَا. قَالَ زُهَيْرٌ: قُلْتُ لِأَبِي إِسْحَاقَ: أَفِي الظُّهْرِ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: أَ فِي تَعْجِيلِهَا؟ قَالَ: نَعَمْ». 10. بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، 11جلد، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة - مصر - قاهره، چاپ: 2، 1410 ه.ق،‌ ج1، ص269.: حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِيدِ قَالَ: حَدَّثَنَا شُعْبَةُ قَالَ: حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ الشَّيْبَانِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَدَّادٍ عَنْ مَيْمُونَةَ قَالَتْ: «كَانَ النَّبِيُ‏ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يُصَلِّي‏ عَلَى الْخُمْرَةِ». 11. بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، 11جلد، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة - مصر - قاهره، چاپ: 2، 1410 ه.ق، ج1، ص270، ح353.: « عن بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ‏ قَالَ: «كُنَّا نُصَلِّي مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، فَيَضَعُ أَحَدُنَا طَرَفَ‏ الثَّوْبِ‏ مِنْ شِدَّةِ الْحَرِّ فِي مَكَانِ السُّجُودِ». که جواز سجده بر لباس در این روایت منوط به شدت حرارت است نه در هر حالی.  
موضوع قفل شده است