جمع بندی چرا حق مرد بر زن اینقدر غیر قابل توصیف است؟

تب‌های اولیه

140 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا حق مرد بر زن اینقدر غیر قابل توصیف است؟

سلام خدمت کارشناس محترم

سوالی که خیلی برام مطرحه اینه که چرا حق مرد بر زن اینقدر غیرقابل وصفه؟حتی بیشتر از حق پدر و مادری که اونو بزرگ کردن!!
چرا اینقدر منت سر زنها میذارن؟
یعنی زن اینهمه به مرد احتیاج داره؟(میبینیم اگه یه زنی طلاق بگیره یا بیوه بشه معمولا دیگه ازدواج نمیکنه ولی مردا چندتا چندتا زن میگیرن)
و اگه یه مردی به زنش خوبی کنه خیییییلی لطف کرده ولی زن وظیفشه؟خب زن اگه ازدواج کنه همش باید حواسش باشه کاری نکنه که مورد نفرین قرار بگیره،ولی مرد تازه کلی موقعیت برای تعالی پیدا میکنه! خب زن ازدواج نکنه بهتره براش!

من وقتي بعضي احاديث را ميخونم آرزو ميكردم كاش اصلا سواد نداشتم يا اينكه اينا بدست ما نميرسيد :Cheshmak:
من كه پيگير احاديث هستم می بینم چه تناقضاتي هست در احاديث حتي در همين بحارالانوار و اصول كافي
بنظرم بعضي جاها به وجود مبارك پيامبر هم توهين شده
منظورم از توهين اينه كه يه حديثي را نسبت دادند كه ديگه بديهي هست همچين چيزي نيست .....

من اگه عالم بودم حلیه المتقین رو ویرایش میکردم.
متاسفانه بعضیا تا حرف بزنیم یا میگن غربزده،یا تحت تاثیر القایات غرب!
ولی من اصلا غربزده نیستم.چادری هستم و بجز موسیقی سنتی چیزی گوش نمیدم.
اولین باری که هرکدوم از این حدیثا رو (از بچگی) خوندم بدون اینکه کسی بهم القا کنه بدم اومده

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مسلم

[TD][/TD]

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

یار مهربان;1017301 نوشت:
چرا حق مرد بر زن اینقدر غیرقابل وصفه؟

در خصوص سوالتان باید به چند نکته توجه کرد:

نکته اول:

روایاتی که وظایف زن و مرد را در قبال یکدیگر ترسیم نموده اند نه از باب بیان برتری یکی بر دیگری هستند، و نه بحث احتیاج زن به مرد است و نه مباحثی مانند آن! اگر برتری زن و مرد بر یگدیگر به صرف جنسیت می بود پیامبر(صلی الله علیه و آله) هرگز نمی فرمودند:
«الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ غَيْرِ صَالِح‏»؛ (یک زن صالح از هزار مرد ناصالح برتر است.(دیلمی، ارشاد القلوب، ج1، ص175)
بنابراین مباحث حقوقی و وظائفی که زن و مرد در رابطه با یکدیگر دارند صرفا تقسیم وظائف و ترسیم حقوق متناسب با توانایی ها و استعدادها، آن هم صرفا در زندگی دنیوی است.
مثل این است که در یک شرکت مدیر آن شرکت طبیعتا حقوق خاص خود را داشته، و جایگاه ویژه ای دارد، هرگز این به خاطر شخصیت حقیقی او نیست، ممکن است درجه معنوی او و شخصیت واقعی او از تمام کارمندانش پایین تر باشد، اما بالاخره متناسب با توانایی و جایگاهی که دارد حقوق و وظائف متفاوتی برای او ترسیم و تبیین شده است.

نکته دوم:

اینطور نیست که مطلقا جایگاه زن و حقوق او از جایگاه و حقوق مرد پایین تر دانسته شده باشد، به عنوان مثال اگر در خانواده حق شوهر در برابر زن بالاتر دانسته شده است، اما در مقابل حق مادر بسیار بالاتر از حق پدر دانسته شده است، و این به خوبی نشان می دهد که نگاه اسلام در تبیین حقوق جنسیتی نیست، چرا که اگر صرف جنسیت ملاک برتری می بود قطعا باید حقوق پدر را نیز بالاتر از حقوق مادر قرار می داد.

مانند روایتی که امام سجاد(علیه السلام) نقل می فرمایند که مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده و اظهار داشت: ‌ای رسول خدا! من مردی گنهکار و آلوده به معصیت هستم و از انجام هیچ گناهی فروگذاری نکرده‌ام، آیا امید آمرزش برایم هست؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسید: آیا پدر و مادرت زنده هستند؟ مرد گفت: فقط پدرم زنده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: برو با او خوشرفتاری کن. آن مرد رفت و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از رفتن او فرمود: « لَوْ كَانَتْ أُمُّه‏»؛ ای کاش مادرش زنده بود! (بحارالانوار، ج71، ص82)

در روایت دیگری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مورد حق پدر سوال میشود، حضرت می فرمایند اینکه تا زنده هستی از او اطاعت کنی، و هنگامی که از حق مادر سوال میشود، می فرماید: « هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَوْ أَنَّهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ قَطْرِ الْمَطَرِ أَيَّامَ الدُّنْيَا قَامَ بَيْنَ يَدَيْهَا مَا عَدَلَ ذَلِكَ يَوْمَ حَمَلَتْهُ فِي بَطْنِهَا»؛ هیهات! هیهات! که بتوانی حق مادر را ادا کنی؛ هر آینه اگر به اندازه ریگ های بیابان عالج [صحرائی در عربستان] و دانه های باران به مادر خدمت کنی و از وی قدردانی کرده و بنده وار در پیش او بایستی، این همه خدمات تو به اندازه زحمات وی در هنگامی که در رحم او بودی و سنگینی تو را تحمل می کرد نخواهد بود.(میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج15، ص203)

نکته سوم:

هرگز اینطور نیست که به زن توصیه شده باشد که با شوهرش مهربان باشد و حقوق او را رعایت کند، اما به مرد چنین توصیه هایی در خصوص زنش نشده باشد. لطف کردن در حق همسر وظیفه هر دوی آنهاست، ما از این نظر هیچ تفاوتی بین زن و مرد نداریم. همانطور که به زن اجازه داده نشده حقوق شوهر را زیر پا گذاشته یا در حق او بی احترامی کند، همانطور بر مرد واجب است حقوق زن را ادا کرده و احترام همسرش را نگه دارد، همانطور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «أَصْنَافٌ لَا يُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ رَجُلٌ تُؤْذِيهِ امْرَأَتُهُ‏»؛ چند گروه دعایشان مستجاب نمیشود، از جمله مردی که همسرش را آزار دهد.(مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج100، ص224)
و نیز فرموده اند: «مَنْ ضَرَبَ امْرَأَةً بِغَيْرِ حَقٍّ فَأَنَا خَصْمُهُ يَوْمَ الْقِيَامَة»؛ هر کسی زنی را به ناحق بزند من روز قیامت (به حمایت از آن زن) در مقابل او خواهم بود. (ارشاد القلوب، ج1، ص175)

نکته چهارم:

گاهی برخی حقوق ناظر به آثار آنهاست، به عنوان نمونه اگرچه مادر و پدر هر دو باید در خانواده حرمت داشته باشند، و بر حفظ حرمت هر دو تأکید شده است، اما آنچه که موجب تأکید بیشتر بر حق شوهر شده است، از نقش تربیتی و حفظ عنصر اقتدار و مدیریت خانواده نشأت گرفته است که پدر در این خصوص جایگاه ویژه ای دارد. وگرنه مطلقا سخن از برتری و مانند آن نیست!

مدیریت خانواده با مرد است، و شکستن حرمت وی در حکم شکستن بنیان خانواده است، اگر حرمت پدر که حافظ حرمت های اعضای خانواده است بشکند، بقیه حرمت ها هم حفظ نخواهد شد، و پدر نقش اقتدار خودش را در تربیت و مدیریت خانواده از دست خواهد داد، همان طور که حفظ اقتدار مدیر در هر مجموعه ای اینچنین است.

ببینید مشگل از اینجاست که شما زبان عرب رو نمیشناسید

مثلا در زبان عربی “عورت” یک چیز خیلی با ارزشی هست به خاطر همین هست که ما حدیث داریم که “ همانا زن عورت است “

خوب چرا نگفته خانومها مانند مرواریدی در صدف هستند

چون در زبان عرب عورت خیلی خیلی مهمتر از یاقوت و مروارید و از این جور چیزها هست

بنابراین باید این احادیث تفسیر بشن

سلام علیکم

مسلم;1017438 نوشت:
نکته اول:
روایاتی که وظایف زن و مرد را در قبال یکدیگر ترسیم نموده اند نه از باب بیان برتری یکی بر دیگری هستند، و نه بحث احتیاج زن به مرد است و نه مباحثی مانند آن! اگر برتری زن و مرد بر یگدیگر به صرف جنسیت می بود پیامبر(صلی الله علیه و آله) هرگز نمی فرمودند:
«الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ غَيْرِ صَالِح‏»؛ (یک زن صالح از هزار مرد ناصالح برتر است.(دیلمی، ارشاد القلوب، ج1، ص175)
بنابراین مباحث حقوقی و وظائفی که زن و مرد در رابطه با یکدیگر دارند صرفا تقسیم وظائف و ترسیم حقوق متناسب با توانایی ها و استعدادها، آن هم صرفا در زندگی دنیوی است.
مثل این است که در یک شرکت مدیر آن شرکت طبیعتا حقوق خاص خود را داشته، و جایگاه ویژه ای دارد، هرگز این به خاطر شخصیت حقیقی او نیست، ممکن است درجه معنوی او و شخصیت واقعی او از تمام کارمندانش پایین تر باشد، اما بالاخره متناسب با توانایی و جایگاهی که دارد حقوق و وظائف متفاوتی برای او ترسیم و تبیین شده است.

بله ما هم می دونیم بحث برتری زن و مرد در آخرت نیست. بحث حقوق زن ومرد در همین دنیاست و وظایفی که آخرتمون رو می سازه
اسلام یک وظیفه تامین معاش به عهده مرد گذاشته و در برابرش مرد رو خدای زن کرده.
اگر مرد رو مدیر شرکت در نظر بگیریم و زن رو آبدارچی باز هم اینقدر نمیشه فاصله شون
جالب اینه که همین حق هم امکان سلب شدن داره ولی وظایف زن همچنان به قوت خود باقی هستند.

مسلم;1017438 نوشت:
نکته دوم:
اینطور نیست که مطلقا جایگاه زن و حقوق او از جایگاه و حقوق مرد پایین تر دانسته شده باشد، به عنوان مثال اگر در خانواده حق شوهر در برابر زن بالاتر دانسته شده است، اما در مقابل حق مادر بسیار بالاتر از حق پدر دانسته شده است، و این به خوبی نشان می دهد که نگاه اسلام در تبیین حقوق جنسیتی نیست، چرا که اگر صرف جنسیت ملاک برتری می بود قطعا باید حقوق پدر را نیز بالاتر از حقوق مادر قرار می داد.

مانند روایتی که امام سجاد(علیه السلام) نقل می فرمایند که مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده و اظهار داشت: ‌ای رسول خدا! من مردی گنهکار و آلوده به معصیت هستم و از انجام هیچ گناهی فروگذاری نکرده‌ام، آیا امید آمرزش برایم هست؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسید: آیا پدر و مادرت زنده هستند؟ مرد گفت: فقط پدرم زنده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: برو با او خوشرفتاری کن. آن مرد رفت و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از رفتن او فرمود: « لَوْ كَانَتْ أُمُّه‏»؛ ای کاش مادرش زنده بود! (بحارالانوار، ج71، ص82)

در روایت دیگری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مورد حق پدر سوال میشود، حضرت می فرمایند اینکه تا زنده هستی از او اطاعت کنی، و هنگامی که از حق مادر سوال میشود، می فرماید: « هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَوْ أَنَّهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ قَطْرِ الْمَطَرِ أَيَّامَ الدُّنْيَا قَامَ بَيْنَ يَدَيْهَا مَا عَدَلَ ذَلِكَ يَوْمَ حَمَلَتْهُ فِي بَطْنِهَا»؛ هیهات! هیهات! که بتوانی حق مادر را ادا کنی؛ هر آینه اگر به اندازه ریگ های بیابان عالج [صحرائی در عربستان] و دانه های باران به مادر خدمت کنی و از وی قدردانی کرده و بنده وار در پیش او بایستی، این همه خدمات تو به اندازه زحمات وی در هنگامی که در رحم او بودی و سنگینی تو را تحمل می کرد نخواهد بود.(میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج15، ص203)

مسلم;1017438 نوشت:
نکته سوم:
هرگز اینطور نیست که به زن توصیه شده باشد که با شوهرش مهربان باشد و حقوق او را رعایت کند، اما به مرد چنین توصیه هایی در خصوص زنش نشده باشد. لطف کردن در حق همسر وظیفه هر دوی آنهاست، ما از این نظر هیچ تفاوتی بین زن و مرد نداریم. همانطور که به زن اجازه داده نشده حقوق شوهر را زیر پا گذاشته یا در حق او بی احترامی کند، همانطور بر مرد واجب است حقوق زن را ادا کرده و احترام همسرش را نگه دارد، همانطور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «أَصْنَافٌ لَا يُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ رَجُلٌ تُؤْذِيهِ امْرَأَتُهُ‏»؛ چند گروه دعایشان مستجاب نمیشود، از جمله مردی که همسرش را آزار دهد.(مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج100، ص224)
و نیز فرموده اند: «مَنْ ضَرَبَ امْرَأَةً بِغَيْرِ حَقٍّ فَأَنَا خَصْمُهُ يَوْمَ الْقِيَامَة»؛ هر کسی زنی را به ناحق بزند من روز قیامت (به حمایت از آن زن) در مقابل او خواهم بود. (ارشاد القلوب، ج1، ص175)

مرد هم باید حقوق زن رو رعایت کنه. مشکل اینه که زن آنچنان حقوقی نداره. مگر اینکه بچه دار بشه و به بچه هاش شیر بده و در ازای این دو سال و نه ماه به گردن بچه هاش حقی پیدا کنه (باز هم نه به گردن شوهرش و در زندگی مشترک)

مسلم;1017438 نوشت:
نکته چهارم:
گاهی برخی حقوق ناظر به آثار آنهاست، به عنوان نمونه اگرچه مادر و پدر هر دو باید در خانواده حرمت داشته باشند، و بر حفظ حرمت هر دو تأکید شده است، اما آنچه که موجب تأکید بیشتر بر حق شوهر شده است، از نقش تربیتی و حفظ عنصر اقتدار و مدیریت خانواده نشأت گرفته است که پدر در این خصوص جایگاه ویژه ای دارد. وگرنه مطلقا سخن از برتری و مانند آن نیست!

مدیریت خانواده با مرد است، و شکستن حرمت وی در حکم شکستن بنیان خانواده است، اگر حرمت پدر که حافظ حرمت های اعضای خانواده است بشکند، بقیه حرمت ها هم حفظ نخواهد شد، و پدر نقش اقتدار خودش را در تربیت و مدیریت خانواده از دست خواهد داد، همان طور که حفظ اقتدار مدیر در هر مجموعه ای اینچنین است.


ولی اگر حرمت زن بشکند همچنان اقتدارش حفظ می شود و باید بتواند نقشش در تربیت فرزندان را ایفا کند.

فرشته برمیگردد;1017442 نوشت:
در زبان عربی “عورت” یک چیز خیلی با ارزشی هست

ممنونم از مشارکت شما در بحث و البته نمیدانم مخاطب شما بنده هستم، یا پرسشگر
اما نکته ای که لازم میدانم عرض کنم این است که عورت در ادبیات عرب معمولا به آنچه که رمز و راز بوده و باید مستور و پوشیده نگه داشته شود اطلاق میشود، به عنوان مثال قرآن کریم می فرماید کودکان شما در سه جا باید برای آمدن نزد شما اجازه بگیرند، چرا که این سه زمان عورات شما هستند: «ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ» (نور:58)
وگرنه در جای دیگر تعابیری داریم ماند اینکه زن ریحانه است و تعابییری مانند آن که برای اشاره به لطافت روحی زن از معصومین صادر شده اند.

یار مهربان;1017301 نوشت:
سلام خدمت کارشناس محترم

سوالی که خیلی برام مطرحه اینه که چرا حق مرد بر زن اینقدر غیرقابل وصفه؟حتی بیشتر از حق پدر و مادری که اونو بزرگ کردن!!
چرا اینقدر منت سر زنها میذارن؟
یعنی زن اینهمه به مرد احتیاج داره؟(میبینیم اگه یه زنی طلاق بگیره یا بیوه بشه معمولا دیگه ازدواج نمیکنه ولی مردا چندتا چندتا زن میگیرن)
و اگه یه مردی به زنش خوبی کنه خیییییلی لطف کرده ولی زن وظیفشه؟خب زن اگه ازدواج کنه همش باید حواسش باشه کاری نکنه که مورد نفرین قرار بگیره،ولی مرد تازه کلی موقعیت برای تعالی پیدا میکنه! خب زن ازدواج نکنه بهتره براش!

من وقتي بعضي احاديث را ميخونم آرزو ميكردم كاش اصلا سواد نداشتم يا اينكه اينا بدست ما نميرسيد :Cheshmak:
من كه پيگير احاديث هستم می بینم چه تناقضاتي هست در احاديث حتي در همين بحارالانوار و اصول كافي
بنظرم بعضي جاها به وجود مبارك پيامبر هم توهين شده
منظورم از توهين اينه كه يه حديثي را نسبت دادند كه ديگه بديهي هست همچين چيزي نيست .....

من اگه عالم بودم حلیه المتقین رو ویرایش میکردم.
متاسفانه بعضیا تا حرف بزنیم یا میگن غربزده،یا تحت تاثیر القایات غرب!
ولی من اصلا غربزده نیستم.چادری هستم و بجز موسیقی سنتی چیزی گوش نمیدم.
اولین باری که هرکدوم از این حدیثا رو (از بچگی) خوندم بدون اینکه کسی بهم القا کنه بدم اومده

با سلام

متوجه نشدم چرا میگویید غیر قابل وصفه؟

در ازدواج دائم مرد باید نفقه زن رو بده ( خوراک و پوشاک و مسکن) و مهریه و حسن معاشرت و مزد شیردهی و نفقه فرزند

زن هم باید از شوهر تمکین کنه و حسن معاشرت داشته باشه.

البته چند مورد اختلاف هست که به صورت کلی بین این دو جنس مطرحه
دیه زن
حجاب زن
ارث زن

مرد دنبال اقتدار هست و منت گذاریشون ممکنه به خاطر عواملی باشه
مثلا با منت گذاشتن میخوان اقتدار و برتری خودشون رو نشون بدن....
یا ممکنه به خاطر فرهنگ مرد سالاری یا درجه دو بودن زن باشه

یا ممکنه ارزش نفقه دادن رو بیشتر از تمکین زن میدونن...
مرد با خودش میگوید صبح تا شب زحمت میکشم و خرج زن میکنم تا آخر نیاز جنسی و نهایتا عاطفی را برطرف کند ، امری که من هم بدون درخواست پول دارم برایش انجام میدهم...پس نیاز جنسی عاطفی در مقابل نیاز جنسی و عاطفی مثل کشورهای دیگر....فقط اینجا اسما میگویند هر وقت مرد خواست باید زن قبول کند که این هم ارزش چندانی ندارد همانطور که در غرب با پول خیلی کارها میشود کرد و حتی در ایران هم دوستی بین پسر و دختر زیاد است و مشمول هزینه نمیشود....

خلاصه اینکه خدا خیلی هوای زنها را داشته است
البته ظاهرا کارشناسان میگویند خداوند هوای زن را نداشته بلکه رعایت عدالت بوده است...

به هر حال اگر اعتراضی به این حقوق دارید میتوانید آنها را تغییر دهید...
با شروط ضمن عقد
با شروط ضمن عقد میتوانید خیلی چیزها را تغییر دهید
بله در مورد ارث و دیه و حجاب نمیتوانید کاری کنید
مگر به نظر مجتهدین خاصی عمل کنید
مثلا برخی دیه زن و مرد را برابر می دانند
یا حجاب را مستحب می دانند یا اجباری نمی دانند
در مورد ارث هم به هر حال حق است و نه وجوب
یعنی واجب نیست مرد از حقش نگذرد میتواند ارث مساوی باشد ....

با سلام و عرض ادب و احترام

الرحیل;1017446 نوشت:
اگر مرد رو مدیر شرکت در نظر بگیریم و زن رو آبدارچی باز هم اینقدر نمیشه فاصله شون
جالب اینه که همین حق هم امکان سلب شدن داره ولی وظایف زن همچنان به قوت خود باقی هستند.


انصافا اینطور نیست، به نظرم کمی پیاز داغش رو زیاد کردید!!!happy به نظرم مصداقی بحث کنید که مثلا چرا فلان حق که به مرد داده شده به زن داده نشده تا بتوان قضاوت صحیحی داشت. وگرنه مقایسه زن و مرد با مدیر و آبدارچی به نظرم خیلی متفاوت است!!
و اما اینکه فرمودید حق زن امکان سلب شدن داره اما وظائف زن همچنان به قوت خود باقیست هم شفاف نیست، نمیدانم منظور شما کدامین مصداق است؟!! اگر بیشتر توضیح دهید که در چه صورتی میشود که حقوق مرد پابرجا بوده و حقوق زن سلب شود، ممنونم میشوم

الرحیل;1017446 نوشت:
مرد هم باید حقوق زن رو رعایت کنه. مشکل اینه که زن آنچنان حقوقی نداره. مگر اینکه بچه دار بشه و به بچه هاش شیر بده و در ازای این دو سال و نه ماه به گردن بچه هاش حقی پیدا کنه (باز هم نه به گردن شوهرش و در زندگی مشترک)

قطعا زن به گردن شوهرش حقوقی دارد، چه بچه دار شده باشد و چه نشده باشد
اما برای اینکه بحث دقیق تر و روی محور خاصی پیش برود بهتر است اگر مصداقی را در ذهن دارید که زن از آن محروم شده است معین بفرمایید که مثلا چرا زن چنین حقی بر عهده شوهر ندارد، اینطوری بهتر میشود بحث کرد؛ اما اگر به صورت کلی بگوییم که چرا زن حقوق کافی ندارد، خب به خاطر ابهام موجود در آن، بحث به نتیجه درستی ختم نخواهد شد

الرحیل;1017446 نوشت:
ولی اگر حرمت زن بشکند همچنان اقتدارش حفظ می شود و باید بتواند نقشش در تربیت فرزندان را ایفا کند.

قطعا چنین نیست، من در جملاتم تأکید داشتم بر این مسئله تا مخاطب از سخنان بنده مفهوم گیری نکند:

مسلم;1017438 نوشت:
بر حفظ حرمت هر دو تأکید شده است، اما آنچه که موجب تأکید بیشتر بر حق شوهر

وگرنه قطعا حفظ حرمت زن چه در جایگاه همسر، و خصوصا در جایگاه مادر واجب است

یار مهربان;1017301 نوشت:

من وقتي بعضي احاديث را ميخونم آرزو ميكردم كاش اصلا سواد نداشتم يا اينكه اينا بدست ما نميرسيد

گاهی اوقات برداشت نادرستی از احادیث داریم یا احادیث معتبر نیستند. مثلا سندش مشکل دارد یا با قرآن نمی سازد...
برای اینکه بدانید تحلیل ها و برداشتها چه قدر میتواند متفاوت باشد عرض می کنم :
من میتوانم برداشتی از قرآن را به شما بگویم که
زن نفقه ندارد
و حقوق متقابل زن و شوهر برطرف کردن نیاز جنسی و عاطفی و حسن معاشرت و حسن رفتار است.....

این در حالی است که الان خیلی ها برایم آیه قران خواهند آورد که قرآن نفقه ذکر کرده
اما من میگویم درست متوجه نشدند و درست متوجه نشدند...
شاید شنیدید که میگویند ازدواج اسلامی مثل تجارت جنسی است پول در قبال خدمات جنسی ( مهر و نفقه در مقابل تمکین)

یار مهربان;1017301 نوشت:
سلام خدمت کارشناس محترم

سوالی که خیلی برام مطرحه اینه که چرا حق مرد بر زن اینقدر غیرقابل وصفه؟حتی بیشتر از حق پدر و مادری که اونو بزرگ کردن!!
چرا اینقدر منت سر زنها میذارن؟

بسم الله الرحمن الرحیم

همان طور که مستحضرید خانواده یک ارگان و سازمان اجتماعی هست که هدف بخصوصی رو دنبال میکنه
در هر سازمانی یک ساختار وجود داره که هر کدام از اشخاص عهده دار ان هستند .

من مثالی رو میزنم ( هدف از این مثال عینیت این موضوع در خانواده نیست)

سوال شما شبیه این هست که بپرسیم چرا مدیرعامل شرکت فلان حق و حقوق رو دارد ؟ ( بر فرض چرا باید ما هر جا مدیرعامل رو دیدیم احترام بگذاریم)
جواب خیلی ساده هست
چون مدیرعامل شرکت هست !
اما هدف او هم از مدیرعامل بودن بهبود وضعیت شرکت هست که شما هم منتفع می شوید
یعنی احترام ما هم به این خاطر هست که تلاش های مدیر عامل را پاس بداریم !

بر میگردیم به موضوع کهنه ی زن و مرد :

چرا مرد حق دارد ؟
جواب ساده هست

چون در ارگان خانواده مرد ، مسئولیت چرخش چرخ های زندگی را بر عهده دارد
زمانی که برخی زن ها در خواب شیرین صبح گاهی هست مرد در سر پست خود نگهبانی میدهد و از خواب خودش میزند !

قانون و حق و حقوق رو میذاریم کنار
انسانیت حکم می کند که شما هم لبخند خوشایندی رو برای تلاش مرد نثارش کنید

یا اینکه بروید سرکار و با وانت سیب زمینی بفروشید تا مرد تا ساعت 9 صبح از خواب شیرینش نزند !

یار مهربان;1017301 نوشت:
ولی زن وظیفشه؟

الرحیل;1017446 نوشت:
مرد رو خدای زن کرده

سلام
متاسفانه ما انسان‌ها فقط مشکلات خودمان را می‌بینیم. جالب است که من دقیقاً همین اعتراض را دارم
یعنی معتقد هستم خداوند زن را خدای مرد کرده!

1 - مردها وظیفه دارند خانه، پوشاک، مسکن و سایر مخارج زن را تامین کنند
در حالیکه زن هیچگونه وظیفه‌ای بطور رسمی در انجام کارهای خانه ندارد! یعنی حتی وظیفه شستن یک بشقاب را هم ندارد!

2 - زن می‌تواند در ابتدای ازدواج مهریه تعیین کند و مرد موظف به پرداخت مهریه است
جالب اینکه حتی اگر بدون کوچکترین رابطه‌ای از هم جدا بشوند، مرد باید نصف مهریه را به زن بپردازد!

3 - زن می‌تواند حتی برای شیردادن فرزندش از مرد طلب پول کند و مرد هم موظف است که پرداخت کند

4 - هرچند مستقیماً به اسلام برنمی‌گردد اما در ایران مردها باید 2 سال از عمر خود را به خدمت سربازی بروند
اما دخترها از این موضوع هم معاف هستند

5 - درمورد دیه اتفاقاً در بین زوجین این مرد است که باید معترض باشد. چون دیه را به خود مُرده که نمی‌دهند! بلکه به بازماندگان می‌دهند
به عبارتی اگر زنی کشته شود مثلاً 100 میلیون به شوهرش می‌رسد اما اگر مردی کشته شود 200 میلیون به زنش می‌رسد

6 - زن می‌تواند برای خودش شغل مجزا داشته باشد و تمام درآمدش هم متعلق به خودش است
و مرد حتی اگر زنش شاغل باشد باز هم وظیفه تامین مخارج زن بر عهدهء اوست

7 -

در زمان جنگ، مردها وظیفه دارند جان خود را فدا کنند تا از زنها حفاظت کنند؛ اما زنها وظیفه جهاد ندارند
واقعاً نمی‌دانم چه چیزی مهمتر از جان وجود دارد که خدا فدا کردن آن را بر عهده مرد گذاشته، آن وقت شما می‌فرمائید مرد وظیفه‌ای ندارد!

در مقابل، مرد نیز حقوقی دارد از جمله ازدواج مجدد، تمکین زن در روابط زناشویی و موارد دیگری که خودتان هم به برخی از آنها اشاره کردید
در کل در چشم ما انسان‌ها همیشه مرغ همسایه غاز است. شما فکر می‌کنید حقوق ما غیرمنصفانه‌ست و ما هم فکر می‌کنیم حقوق شما غیرمنصفانه‌ست

یار مهربان;1017301 نوشت:
چرا اینقدر منت سر زنها میذارن؟

باسلام کی منت میذاره؟

یار مهربان;1017301 نوشت:
(میبینیم اگه یه زنی طلاق بگیره یا بیوه بشه معمولا دیگه ازدواج نمیکنه ولی مردا چندتا چندتا زن میگیرن)

خب خانم هم ازواج کنه Smile

یار مهربان;1017301 نوشت:
و اگه یه مردی به زنش خوبی کنه خیییییلی لطف کرده ولی زن وظیفشه؟

والا اصولا این خانم ها هستند که فکر میکنند آقایون وظیفشونه Smile

یار مهربان;1017301 نوشت:
خب زن ازدواج نکنه بهتره براش!

مسائلی که مطرح کردید واضح نیست

منظورتون چیه از این سوال

یار مهربان;1017301 نوشت:
چرا حق مرد بر زن اینقدر غیرقابل وصفه؟

رسا;220711 نوشت:
روایت محل بحث در منابع مختلفی مانند کافی و وسائل الشیعه و بصائر الدرجات نقل شده است و از نظر سند مشکلی ندارد .

در حديث نبوي آمده است که پيامبر(ص) فرمود: « برادرم جبرئيل به اندازه اي به ما نسبت به زن سفارش کرد که گمان کردم به او «اف» هم نمي توان گفت.»(مستدرک وسايل الشيعه، قم‌، آل البيت، 1407، ج14 ص252) يا در جاي ديگر مي فرمايد: « تکريم نمي کند که زنان را مگر کريمان و بزرگان و آنها را حقير نمي شمارند مگر فرومايگان.»(نهج الفصاحه؛ حديث152) و از سوی ديگر به زنان توصيه مي کند که به جاي نوازش، مهر و تحسين که از شوهر مي گيرد به او تکريم و حرمت پس دهد. شايد بشود اين حقيقت رواني را که در روانشناسي به طور کامل از آن بحث شده تفسير اين سخن پيامبر اسلام دانست که فرمود: اگر سزا مي بود سجده براي غير خدا، به زن مي گفتم تا شوهر خويش را به اين صورت تکريم کند.

از آن جاي که مرد بر اساس توانايي که دارد مديريت خانواده را برعهده داشته و مسئولين تأمين نيازهاي اقتصادي و معيشتي خانواده است، اين روايت نشان از زمينه سازي انجام مسئوليت براي مردان است. در واقع پيامبر مکرم اسلام(ص) در صدد هستند روحيه احترام و پذيرش در برابر کسي که مسئوليت خانواده به او سپرده شده است را تقويت کند، زيرا اگر روحيه اطاعت پذيري و احترام در ميان نباشد، آن جمعيت و گروه خود آفت خويشتن برمي گردد و بدون بروز عوامل خارجي از درون سست گرديده و رو به نابودي مي نهد.

همان گونه که ذکر شد در برابر اين رواياتي ديگري نيز وجود دارد و مردان را به خدمت نمودن به خانواده، احترام، تکريم و آسايش زن و فرزند برمي انگيزد. بنابراين، حديث مورد نظر شما به برتري مردان بر زنان نظر ندارد بلکه با ترغيب به احترام، زمينه اطاعت پذيري که لازم تدبير، مسئوليت و همکاري متقابل است را فراهم مي کند.

سجده نهایت تذلل و خشوع بنده در برابر خداوند است و منظور این روایت این است که زن باید اوج تواضع و انقیاد و تواضع را در برابر شوهر خود داشته باشد و از این اوج تواضع و تسلیم به سجده تعبیر شده است .

اللیل والنهار;1017479 نوشت:
والا اصولا این خانم ها هستند که فکر میکنند آقایون وظیفشونه :)

زنده باد خواهر گرامی خانم "اللیل و النهار" :pirooz:


یار مهربان;1017301 نوشت:
میبینیم اگه یه زنی طلاق بگیره یا بیوه بشه معمولا دیگه ازدواج نمیکنه
یک نکته را فراموش کردم
ببینید خواهر گرامی بخشی از ایرادهای شما که به حق هم هستند به بی‌فرهنگی ما برمی‌گردد نه خود اسلام

مثلاً مردی دخترش را زوری شوهر می‌دهد وقتی دلیلش را می‌پرسی می‌گوید چون اسلام اجازه دختر را به دست من داده!
در حالیکه این آقا اصلاً هیچ چیز از معنای این مجوز نفهمیده است!

یا مثلاً می‌بینیم در جامعه اگر پسری دوست دختر داشته باشد کسی چیزی نمی‌گوید اما اگر دختر خطای کوچکی انجام دهد آبرویش را می‌برند
در حالیکه در اسلام هیچ تفاوتی بین زن و مرد در این موضوع نیست و اگر گناهی پیش بیاید برای هر دو کاملاً یکسان است

یا زنی که شوهرش را از دست داده مجبور می‌کنند دیگر ازدواج نکند!
در حالیکه از نظر اسلام زن بیوه حتی نیازی به کسب اجازه از پدر را هم ندارد چه رسد به بقیه!

بدبختانه‌تر اینکه همهء این تصمیمات هچل هفت را هم به پای اسلام می‌نویسیم!

یار مهربان;1017301 نوشت:

شاید شما بتوانید از یک آیه قرآن این مطلب را برداشت کنید که خدا مردان را بر زنان برتری داده است.

بما فضل الله

النساء
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا
ﻣﺮﺩﺍﻥ ، ﻛﺎﺭﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥِ [ ﺯﻧﺪﮔﻲ ] ﺯﻧﺎﻧﻨﺪ ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺍﻥ ﺟﺴﻤﻰ ، ﺗﺤﻤﻞ ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﻭﺣﻲ ﻭ ﻓﻜﺮﻱ ] ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩﻩ ، ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻧﻜﻪ [ ﻣﺮﺩﺍﻥ ] ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﻟﺸﺎﻥ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺯﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺣﻘّﻲ ﻭﺍﺟﺐ ] ﻣﻰ ﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ; ﭘﺲ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﺎﺭ [ ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺣﻖ ] ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭ [ ﻭ ﻣﻄﻴﻊ ﺷﻮﻫﺮ ]ﻧﺪ [ ﻭ ] ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺣﻘﻮﻗﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ [ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺷﻮﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ] ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺩﺭ ﻏﻴﺎﺏ ﺷﻮﻫﺮ [ ﺣﻘﻮﻕ ﻭ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ] ﺣﻔﻆ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ . ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻭ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻴﻢ ﺩﺍﺭﻳﺪ [ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﻭﻝ ] ﭘﻨﺪﺷﺎﻥ ﺩﻫﻴﺪ ، ﻭ [ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﻌﺪ ] ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻭﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻭ [ ﺍﮔﺮ ﺍﺛﺮ ﻧﺒﺨﺸﻴﺪ ] ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺁﺯﺍﺭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ] ﺗﻨﺒﻴﻪ ﻛﻨﻴﺪ ; ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﺭﺍﻫﻲ ﻣﻲ ﺟﻮﻳﻴﺪ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .(٣٤)

یعنی خدا مردان را بر زنان برتری داده است

اینکه چرا و چگونه را کار ندارم...

بیت المعمور;1017486 نوشت:
یعنی خدا مردان را بر زنان برتری داده است

اینکه چرا و چگونه را کار ندارم...

باسلام

برای اینکه نظم کلاس بر قرار باشد بلاخره از این همه دانش آموز یکی رو مبصر در نظر میگیرند

برتری مبصر بر این نیست که حالا خودش می تونه شلوغ کنه که بلکه شرایط براش سختر شده به جز خودش مسئولیت بقیه هم به دوشش هست

اللیل والنهار;1017487 نوشت:
باسلام

برای اینکه نظم کلاس بر قرار باشد بلاخره از این همه دانش آموز یکی رو مبصر در نظر میگیرند

برتری مبصر بر این نیست که حالا خودش می تونه شلوغ کنه که بلکه شرایط براش سختر شده به جز خودش مسئولیت بقیه هم به دوشش هست

با سلام

حرف اینه بدون حاشیه پردازی

خداوند مردان را بر زنان برتری داد

بحثم این نیست که بالاخره باید یکی مبصر باشه...
بحث اینه که خداوند مردان را بر زنان برتری داده است...

ضمنا ما کار نداریم شرایط سخت تر شده یا نه...
به هر حال خداوند تکلیف عادلانه می کند ...

پس همان میشود که گفتم...

یا حق

بیت المعمور;1017489 نوشت:
به هر حال خداوند تکلیف عادلانه می کند ...

بله در این که این تکلیف عادلانه بوده شکی نیست مهم اینکه تکلیف و مسئولیت به خوبی به سرانجام رساند Smile

مطمئنا خانمها هم آگاه به این تکلیف باشند میینند که خداوند یه لطف بزرگ در حقشان کرده مطمئنا Smile

Reza-D;1017484 نوشت:
زنده باد خواهر گرامی خانم "اللیل و النهار"

باسلام مطئمنا منظورم گاهی انتظارات و توقعات غیر منطقی هستش که دارند.

با تشکر
یاحق

اینم بگم که بعدا سوء تفاهم نشه

من نمیگم عمل صالح و تقوای مرد و زن، تفاوت داره...
مثلا من نمیگم عمل صالح مرد ارزش بیشتری داره...
نه هر عمل خوب ده برابر پاداش داره چه زن و چه مرد...

البته برخی میگویند مسئولیت مرد سخت تر از زن است... پس لابد خداوند برای عمل صالح مرد ارزش بیشتری قائل میشود....خوب این هم عقلایی است....
گویا عمل صالح مرد به خاطر بار مسئولیت ارزش بیشتری دارد و قرب بیشتری به خدا حاصل میکند....
به عبارتی مرد با عمل صالح خویش به خدا نزدیک تر میشود نسبت به زن..

اللیل والنهار;1017490 نوشت:
بله در این که این تکلیف عادلانه بوده شکی نیست مهم اینکه تکلیف و مسئولیت به خوبی به سرانجام رساند Smile

مطمئنا خانمها هم آگاه به این تکلیف باشند میینند که خداوند یه لطف بزرگ در حقشان کرده مطمئنا :)

به هر حال متوجه شدید که خداوند مردان را بر زنان برتری داده است
و شما نمیتوانید آن را انکار کنید
چون انکارش همان انکار آیه قران است

اینکه بگویید مهم به سرانجام رساندن است، حاشیه پردازی و فرافکنی است.

ادعا مشخص است و شما نمیتوانید انکارش کنید
مهم همین است

خداوند مردان را بر زنان برتری داده است
یا حق

بیت المعمور;1017493 نوشت:
خداوند مردان را بر زنان برتری داده است

مبارکشون باشه گفتم که مطمئنا این برتری بدون تکلیف نیست و این موضوع هم برای خانمها خیلی مهمه و از این باب خیلی خوشحال هستند که مرد نیستند Smile

بیت المعمور;1017493 نوشت:
به هر حال متوجه شدید که خداوند مردان را بر زنان برتری داده است

و اما آیه کریمه:

«الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم » نساء/۳۴ .

یعنی: مردان، سرپرست و مسؤول رفع نیازمندیهای زنانند .

اللیل والنهار;1017496 نوشت:
و اما آیه کریمه:

«الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم » نساء/۳۴ .

یعنی: مردان، سرپرست و مسؤول رفع نیازمندیهای زنانند .

کاش لااقل زحمت خواندن آیه و ترجمه و تاکیدم روی این عبارت را میدادید

بما فضل الله

خداوند مردان را بر زنان برتری داد

بیت المعمور;1017497 نوشت:
کاش لااقل زحمت خواندن آیه و ترجمه و تاکیدم روی این عبارت را میدادید

بما فضل الله

خداوند مردان را بر زنان برتری داد

«أَنّى لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى»؛ آل عمران (۳)، آیه ۱۹۵.
«من عمل هیچ عمل کننده اى از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد».

«إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا وَ الذّاکِراتِ أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظیمًا»؛ احزاب (۳۳)، آیه ۳۵.
«به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى کنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است».

این نوع خطابات براى این است که قرآن مى خواهد افکار جاهلى و قبل از اسلام را تخطئه کند؛ چون آنان بین زن و مرد فرق مى گذاشتند و فضایل را منحصر در مردان مى دانستند!! در حالى که؛ «آنچه باید کامل شود «روح» است و روح، نه مذکّر است و نه مؤنّث» زن در آیینه جلال و جمال، ص ۱۰۰..

اللیل والنهار;1017495 نوشت:
مبارکشون باشه گفتم که مطمئنا این برتری بدون تکلیف نیست و این موضوع هم برای خانمها خیلی مهمه و از این باب خیلی خوشحال هستند که مرد نیستند :)

اینها حاشیه پردازی است

اگر شمایخواهید درباره ادعا صحبت کنید باید اینطور میگفتید

خداوند مردان را بر زنان برتری داده است
و زنها بابت اینکه مردان بر آنها برتری دارند خوشحال هستند...

به هر حال ادعای بنده در جمله اول است
و کاری به خوشحالی شما یا دیگران ندارم....

اللیل والنهار;1017498 نوشت:

«أَنّى لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى»؛ آل عمران (۳)، آیه ۱۹۵.
«من عمل هیچ عمل کننده اى از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد».

«إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا وَ الذّاکِراتِ أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظیمًا»؛ احزاب (۳۳)، آیه ۳۵.
«به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى کنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است».

باز هم بدون تامل و دقت پاسخ میدهید
در پستهای قبلی پاسخ دادم
ابتدا مطالعه کنید

بیت المعمور;1017500 نوشت:
و کاری به خوشحالی شما یا دیگران ندارم....

یار مهربان;1017301 نوشت:
چرا اینقدر منت سر زنها میذارن؟

در پاسخ به سوال استارتر محترم عرض کردم بنده هم کاری به خوشحالی ناراحتی بقیه ندارم Smile

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا...»؛
«اى کسانى که ایمان آورده اید!...».

این نوع خطاب، شامل مردان و زنان است، چنان که در قوانین کشورى نیز واژه هاى «مردم»، «افراد جامعه»، «انسان ها» به کار مى رود و ضمایر مذکر به آنها ارجاع مى شود. بدین جهت تاکنون کمتر شنیده شده است در زمان نزول آیه هاى قرآنى، زنى یا مردى اعتراض کرده باشد که چرا قرآن فقط با مردان سخن مى گوید و به زنان اعتنایى ندارد یا کمتر اعتنا دارد، یا پرسیده باشد که آیا فلان حکم الهى و امر و نهى قرآنى، مختص مردان است یا شامل زنان هم مى شود و همه مردم با فرهنگ عمومى و زبان عرفى خودشان درمى یابند که این نوع خطاب ها شامل مردان و زنان مى باشد. گرچه بسیارى از آیه ها و جمله هاى قرآنى، با سیاق هاى مذکّر بیان شده است؛ به همه آنان (چه مرد و چه زن) توجّه دارد مصباح یزدى، جزوه حقوق و سیاست، ص ۲۰۵۹..
آرى در عصر بعثت از پاره اى تفاوت هاى حقوقى و احکام متفاوت بین زن و مرد چنین توهّم شده بود که مردان به لحاظ شخصیت بر زنان برترى دارند و زنان از پاره اى امتیازات محرومند و یکى از نشانه هاى آن را همین نحوه خطابات قرآنى مى دانستند چنانکه اسماء بنت عمیس پس از بازگشت از حبشه، از همسران پیامبرصلى الله علیه وآله این سؤال را پرسید که «هل فینا شى ءٌ من القرآن؟» و پس از شنیدن پاسخ منفى نزد پیامبرصلى الله علیه وآله رفته و گفت: «ان النّساء لفى خیبةٍ و خسار»؛ «زنان محروم و زیان کارند»، رسول خداصلى الله علیه وآله فرمودند: «چرا؟» گفت: «لأنهنّ لایذکرن بخیر کما یذکر الرجال» و همین تصور و گفت و شنود زمینه نزول آیه ۳۵ سوره احزاب بود. طبرسى، مجمع البیان، ج ۸ - ۷، ص ۵۶۰. و با صراحت لفظ مؤنّث در کنار مذکّر و از زنان مسلمان و مؤمن در کنار مردان یاد شد.
قرآن، هرگاه از کمالات انسانى سخن مى گوید، زنان را همسان مردان مطرح کند:
«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً»؛ احزاب (۳۳)، آیه ۳۵.؛
«مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان عبادت پیشه، و مردان و زنان راستگو، و مردان و زنان شکیبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه دهنده و مردان و زنان روزه دار، و مردان و زنانى که خدا را فراوان یاد مى کنند، خدا براى (-(همه)-) آنان آمرزش و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است».
این آیه به طور آشکار، از آیات درخشان، مرتبط با موضوع زن و گویاى تساوى زن و مرد در پیمودن مدارج کمال است. مراحل مختلف کمال شامل: اسلام، ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع، تصدّق، صوم، پاکدامنى و ذکر کثیر، براى مرد و زن به طور یکسان مطرح است؛ و زن و مرد مى توانند این مدارج را طى کرده و به شخصیت والاى انسانى دست یابند.
زمینه نزول آیه، اظهار نگرانى «اسماء بنت عمیس» و بنا به روایتى اظهار نگرانى «امّ سلمه» نسبت به نازل نشدن آیاتى از قرآن در تمجید از زنان مؤمن بوده است. وى این امر را به رسول صلى الله علیه وآله شکایت برد. سپس این آیه با اعلان اینکه بهره مندى از مغفرت و پاداش الهى، منوط به کسب فضیلت هایى براى مؤمنان است، نازل شد. در واقع این آیه از زنان، در برخوردارى از منزلت مساوى با مردان در پیشگاه خداوند حمایت کرده است. عبد على حوزیزى، نورالثقلین، قم: دارالکتب العلمیه، بى تا، ج ۴، ص ۲۷۷، ح ۱۱۳، به نقل از مجمع البیان.
شأن نزول آیه نشان مى دهد، اعتراضاتى که امروزه در ارتباط با نگرش متفاوت به زنان و مردان در زمینه مسایل گوناگون مطرح است، مسایل جدید و نوپایى نیست؛ بلکه این ایرادهاى مغرضانه و یا شبهات صادقانه، از صدر اسلام مطرح بوده که در آیات و روایات منعکس است.
به عقیده سیّد قطب، این آیه، زن را هم ردیف مرد آورده و او را در پیوند و ارتباط با خداوند، هم چنین در کسب کمالات، همسان مرد دانسته و این در حقیقت اقدام عملىِ اسلام در جهت بالا بردن ارزش زن و ارتقاى بینش جامعه نسبت به جایگاه زن مى باشد. فى ظلال، ج ۵، ص ۲۸۶۳.
مرحوم علامه طباطبایى، ذیل آیه چنین اظهار نظر مى کند: «براساس این آیه، اسلام معتقد است: زن و مرد در سایه اسلام و ایمان مى توانند به کرامت شایسته خویش دست یابند؛ و از این نظر میان زن و مرد تفاوتى نیست» المیزان، ج ۱۶، ص ۳۱۳.. ر.ک: حجرات (۴۹)، آیه ۱۳؛ آل عمران (۳)، آیه ۱۹۵.

چرا کل کل می کنید؟

اللیل والنهار;1017502 نوشت:
در پاسخ به سوال استارتر محترم عرض کردم بنده هم کاری به خوشحالی ناراحتی بقیه ندارم :)

متوجه نشدم قصدتان چیست که نقل قول گرفتید
شاید واکنشتان بیشتر به اسپم شبیه باشد تا نقد علمی..

اگر مقصودتان این هست که من نسبت به احساسات دیگران بی تفاوتم..... خیر
حرف حساب این بود که خوشحالی شما در درستی یا نادرستی این عبارت ( بما فضل الله ..) تاثیری ندارد..

یا حق

بیت المعمور;1017507 نوشت:
متوجه نشدم قصدتان چیست که نقل قول گرفتید

مفهوم اصلی آیه مربوط به شوهران و همسرانشان می باشد، یعنی مردان در محیط زندگی خانوادگی مسئولیت سرپرستی و مدیریت خانواده را بعهده دارند بنابراین اینچنین نیست که بگوئیم جنس زن باید تحت سرپرستی جنس مرد قرار بگیرد و چنانکه می دانیم مردان به عنوان فرزند تحت قیومیت و مدیریت والدین و از جمله مادران خود هستند و به هر مقام علمی و سیاسی که برسند، دستورات مادر برای آنان واجب الاتباع است.

بیت المعمور;1017507 نوشت:
بما فضل الله ..

برتری هائی که خداوند برای مردان قرار داده، دو مفهوم می تواند داشته باشد:
الف ـ برتری در توانائی کسب کمال، جهات انسانی، کرامت، فهم و شعور حقائق و … .
ب ـ برتری از جهت توانائی اداری، اجرائی، قدرت دفاع، تحمل کارهای سخت و سنگین.

باید دانست که برتریهای مذکور در آیة کریمه طبق نظر مفسرین، برتری از جهت دوم است و این منافاتی ندارد که زن نیز در جهات دیگر برتری داشته باشد.

اللیل والنهار;1017511 نوشت:
.

برتری هائی که خداوند برای مردان قرار داده، دو مفهوم می تواند داشته باشد:
الف ـ برتری در توانائی کسب کمال، جهات انسانی، کرامت، فهم و شعور حقائق و … .
ب ـ برتری از جهت توانائی اداری، اجرائی، قدرت دفاع، تحمل کارهای سخت و سنگین.

باید دانست که برتریهای مذکور در آیة کریمه طبق نظر مفسرین، برتری از جهت دوم است و این منافاتی ندارد که زن نیز در جهات دیگر برتری داشته باشد.

حالا شد حرف حساب

شما ادعا را پذیرفتید

خداوند مردان را بر زنان برتری داده است

اما ادعا دارید برتری در دسته دوم مقصود است...

خوب ابتدائا نظرم را میخواهم بگویم
میگویید مردان مسئولیت سخت تری دارند
خوب کسی که مسئولیت سخت تری دارد ثواب بیشتر و قرب بیشتری هم باید برایش در نظر گرفت....
نمیشود بگویید مسئولیت مردان سخت تر از زن ها است اما اجر بیشتری ندارند....
شاید بنده متوجه نشدم اما به هر حال
بنده نگفتم عمل صالح مردان ارزش بیشتری دارد اما از سخن شما چنین برداشتی میشد داشت...

از این که بگذریم
تقرب به خدا برای هر دو جنس فراهم است
اما این منافاتی با برتری مرد بر زن ندارد
حتی اگر بگوییم عقل مردان کامل تر از زنها است....
حتی اگر بگوییم نشانه نقص عقل زنان، نقصان در شهادت است با تساوی در تقرب منافات ندارد...
اگر منافات داشت نه امام علی ع میفرمود و نه خدا.....
نواقص العقول
بما فضل الله

پس در عین اینکه ممکن است یک زن مقرب تر باشد اما ناقص العقل باشد...
این دو منافاتی ندارد

یک زن میتواند قبول کند ناقص العقل است
یک زن میتواند بما فضل الله را قبول کند
یک زن میتواند نقص شهادت را قبول کند

اما بداند اینها مانع تقرب او نیست

مسلم;1017461 نوشت:
انصافا اینطور نیست، به نظرم کمی پیاز داغش رو زیاد کردید!!! به نظرم مصداقی بحث کنید که مثلا چرا فلان حق که به مرد داده شده به زن داده نشده تا بتوان قضاوت صحیحی داشت. وگرنه مقایسه زن و مرد با مدیر و آبدارچی به نظرم خیلی متفاوت است!!

سلام علیکم
مصداقی منظورم این احادیث است:

[=IranSans]عنوان باب : > الجزء الرابع عشر > كِتَابُ اَلنِّكَاحِ > أَبْوَابُ مُقَدِّمَاتِ اَلنِّكَاحِ > بَابُ أَنَّهُ يَجِبُ عَلَي اَلْمَرْأَةِ حُسْنُ اَلْعِشْرَةِ مَعَ زَوْجِهَا

[=IranSans]معصوم : پيامبر اکرم

[=IranSans]دَعَائِمُ اَلْإِسْلاَمِ ، عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : أَنَّهُ قَالَ لاِمْرَأَةٍ سَأَلَتْهُ عَنْ حَقِّ اَلزَّوْجِ عَلَى اَلزَّوْجَةِ وَ لَوْ كُنْتُ أَمَرْتُ أَحَداً أَنْ يَسْجُدَ لِأَحَدٍ لَأَمَرْتُ اَلْمَرْأَةَ أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِهَا .



[/HR]
[=IranSans]نشانی : الکافي , جلد 5 , صفحه 508

[=IranSans]عنوان باب : > الجزء الخامس > كِتَابُ اَلنِّكَاحِ > بَابُ حَقِّ اَلزَّوْجِ عَلَى اَلْمَرْأَةِ

[=IranSans]معصوم : امام صادق (ع) ، پيامبر اکرم (ص)

[=IranSans]عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ اَلْجَامُورَانِيِّ عَنِ اِبْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُبَيْرٍ اَلْعَزْرَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: جَاءَتِ اِمْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا حَقُّ اَلزَّوْجِ عَلَى اَلْمَرْأَةِ قَالَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ فَقَالَتْ فَخَبِّرْنِي عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ فَقَالَ لَيْسَ لَهَا أَنْ تَصُومَ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْنِي تَطَوُّعاً وَ لاَ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ وَ عَلَيْهَا أَنْ تَطَيَّبَ بِأَطْيَبِ طِيبِهَا وَ تَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِيَابِهَا وَ تَزَيَّنَ بِأَحْسَنِ زِينَتِهَا وَ تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً وَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ حُقُوقُهُ عَلَيْهَا .



[/HR]
[=IranSans]نشانی : الکافي , جلد 5 , صفحه 508

[=IranSans]عنوان باب : > الجزء الخامس > كِتَابُ اَلنِّكَاحِ > بَابُ حَقِّ اَلزَّوْجِ عَلَى اَلْمَرْأَةِ

[=IranSans]معصوم : امام صادق (ع) ، پيامبر اکرم (ص)

[=IranSans]عَنْهُ عَنِ اَلْجَامُورَانِيِّ عَنِ اِبْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي اَلْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَتَتِ اِمْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَتْ مَا حَقُّ اَلزَّوْجِ عَلَى اَلْمَرْأَةِ فَقَالَ أَنْ تُجِيبَهُ إِلَى حَاجَتِهِ وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى قَتَبٍ وَ لاَ تُعْطِيَ شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَإِنْ فَعَلَتْ فَعَلَيْهَا اَلْوِزْرُ وَ لَهُ اَلْأَجْرُ وَ لاَ تَبِيتَ لَيْلَةً وَ هُوَ عَلَيْهَا سَاخِطٌ قَالَتْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَ ظَالِماً قَالَ نَعَمْ قَالَتْ وَ اَلَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لاَ تَزَوَّجْتُ زَوْجاً أَبَداً .



[/HR]
[=IranSans]نشانی : البرهان في تفسير القرآن , جلد 1 , صفحه 475

[=IranSans]عنوان باب : > الجزء الأول > سورة البقرة مدنية > _

[=IranSans]معصوم : امام باقر (ع) ، پيامبر اکرم (ص)

[=IranSans]اِبْنُ بَابَوَيْهِ فِي ( اَلْفَقِيهِ ): بِإِسْنَادِهِ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ ، عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) ، قَالَ: «جَاءَتِ اِمْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) ، فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ، مَا حَقُّ اَلزَّوْجِ عَلَى اَلْمَرْأَةِ؟ فَقَالَ لَهَا: تُطِيعُهُ وَ لاَ تَعْصِيهِ، وَ لاَ تَتَصَدَّقُ مِنْ بَيْتِهَا شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِهِ، وَ لاَ تَصُومُ تَطَوُّعاً إِلاَّ بِإِذْنِهِ، وَ لاَ تَمْنَعُهُ نَفْسَهَا، وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ ، وَ لاَ تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ، فَإِنْ خَرَجَتْ بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلاَئِكَةُ اَلسَّمَاءِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلْأَرْضِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلْغَضَبِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا. فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ ، مَنْ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ حَقّاً عَلَى اَلرَّجُلِ؟ قَالَ: وَالِدَاهُ . قَالَتْ: فَمَنْ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ حَقّاً عَلَى اَلْمَرْأَةِ؟ قَالَ: زَوْجُهَا. قَالَتْ: فَمَا لِي مِنَ اَلْحَقِّ عَلَيْهِ مِثْلُ مَا لَهُ عَلَيَّ؟ قَالَ: لاَ، وَ لاَ مِنْ كُلِّ مِائَةٍ وَاحِدَةٌ. فَقَالَتْ: وَ اَلَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً لاَ يَمْلِكُ رَقَبَتِي رَجُلٌ أَبَداً».
[=IranSans]



[/HR]

مسلم;1017461 نوشت:
و اما اینکه فرمودید حق زن امکان سلب شدن داره اما وظائف زن همچنان به قوت خود باقیست هم شفاف نیست، نمیدانم منظور شما کدامین مصداق است؟!! اگر بیشتر توضیح دهید که در چه صورتی میشود که حقوق مرد پابرجا بوده و حقوق زن سلب شود، ممنونم میشوم

منظورم حق نفقه است که اگر زن تمکین کنه از مرد ساقط میشه، ولی اگر مرد نفقه نده تمکین از زن ساقط نمیشه

بیت المعمور;1017517 نوشت:
یک زن میتواند قبول کند ناقص العقل است
یک زن میتواند بما فضل الله را قبول کند
یک زن میتواند نقص شهادت را قبول کند

اما بداند اینها مانع تقرب او نیست

جوابی هم به پرسش عنوان تاپیک دارید؟ جوابی به جز اینکه «خداست. صاحب اختیاره. خواسته به بعضی بنده هاش حق بیشتری بده»

الرحیل;1017520 نوشت:
جوابی هم به پرسش عنوان تاپیک دارید؟ جوابی به جز اینکه «خداست. صاحب اختیاره. خواسته به بعضی بنده هاش حق بیشتری بده»

خوب استارتر به احادیثی و روایاتی در این باب رجوع کردند و برایشان قابل قبول نبود.

عده ای نیز در مقام انکار این برتری هستند.

به هر حال منشاء این اختلاف ( حداقل یک طرف اصلی اش ) متون دینی است.

در همین رابطه به دو دلیل عمده در متون دینی اشاره کردم
1
قرآن : بما فضل الله
2
روایت : نواقص العقول نواقص الحظوظ نواقص الایمان

توضیح دادم این برتری به این معنا نیست که اعمال مردان ارزش بیشتری دارد ...
این دو منافاتی ندارد..

فقط می ماند اینکه برتری مردان بر زنان در چیست؟

طبق روایت این برتری حداقل در سه مورد است ( نواقص العقول ، نواقص الایمان و..)

از حیث عقلی هم قبلا یک موردش را عرض کردم
مردان نفقه می دهند و نیاز جنسی عاطفی زن را برطرف می کنند
اما زن نفقه نمی دهد
یعنی زن حاضر نیست از نفقه و مهریه دست بکشد
لااقل در دین اینطور تصویر شده است و مردان موظف شدند بیشتر از زنها مسئولیت داشته باشند..
این باعث میشود مردان خود را برتر از زن بدانند و انتظار داشته باشند زنها خادم آنها باشند و از آنها اطاعت کنند.... الان به خدمتکار هم پول بدهی از شما اطاعت می کند...

بیت المعمور;1017522 نوشت:
خوب استارتر به احادیثی و روایاتی در این باب رجوع کردند و برایشان قابل قبول نبود.

عده ای نیز در مقام انکار این برتری هستند.

به هر حال منشاء این اختلاف ( حداقل یک طرف اصلی اش ) متون دینی است.

در همین رابطه به دو دلیل عمده در متون دینی اشاره کردم
1
قرآن : بما فضل الله
2
روایت : نواقص العقول نواقص الحظوظ نواقص الایمان

توضیح دادم این برتری به این معنا نیست که اعمال مردان ارزش بیشتری دارد ...
این دو منافاتی ندارد..

فقط می ماند اینکه برتری مردان بر زنان در چیست؟

طبق روایت این برتری حداقل در سه مورد است ( نواقص العقول ، نواقص الایمان و..)

از حیث عقلی هم قبلا یک موردش را عرض کردم
مردان نفقه می دهند و نیاز جنسی عاطفی زن را برطرف می کنند
اما زن نفقه نمی دهد
یعنی زن حاضر نیست از نفقه و مهریه دست بکشد
لااقل در دین اینطور تصویر شده است و مردان موظف شدند بیشتر از زنها مسئولیت داشته باشند..
این باعث میشود مردان خود را برتر از زن بدانند و انتظار داشته باشند زنها خادم آنها باشند و از آنها اطاعت کنند.... الان به خدمتکار هم پول بدهی از شما اطاعت می کند...

سلام علیکم
پرسشگر رو نمی دونم. اما برای من شخصا مهم نیست که چرا مردها خودشون رو برتر میدونن یا اصلا برتر میدونن یا نه. یعنی این طوری بگم که خیلی خوشحالم که در اون حدی که پیامبر(ص) از زن ها انتظار داشتند، مردان از همسرانشون انتظار ندارند. سوال درباره اسلامه نه نظر خود مردان

اینکه مردان نفقه می دهند هم دلیل برتری نیست. چون آیه داره میگه الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَي النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلي‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ یعنی نفقه دادن رو در کنار فضیلتی که بر برخی نسبت به برخی دیگه داده در نظر گرفته نه دلیل اون. و اتفاقا گفته فضل الله بعضهم علی بعض. میشه این طوری هم بهش نگاه کرد: خدا به بعضی بنده هاش نسبت به بعضی دیگه برتری داده. حالا اگر یک جایی زن از مرد برتر بود باز هم مرد قیم زنه به خاطر نفقه ای که میده. ضمن اینکه این آیه خیلی درباره حقوق زن و مرد نیست.

به نظرم این آیه به بحث تفاوت حقوق نزدیکتر باشه:
وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

فقط مساله اینه که در آیه گفته دَرَجَةٌ . ولی طبق تبیین پیامبر این درجه، درجه خیلی بزرگیه (هرچند که از آیه به خاطر نکره بودنش آدم فکر می کنه خیلی زیاد نباشه)

الرحیل;1017526 نوشت:
سلام علیکم
پرسشگر رو نمی دونم. اما برای من شخصا مهم نیست که چرا مردها خودشون رو برتر میدونن یا اصلا برتر میدونن یا نه

)

با سلام

من که متوجه نشدم حرف حسابتون چی هست؟

از متون دینی و قرآن دلیل می آورم ( نواقص العقول _ بما فضل الله )

می گویید :
((جوابی به جز اینکه «خداست. صاحب اختیاره. خواسته به بعضی بنده هاش حق بیشتری بده» ))

برایتان دلیل عقلی می آورم که چرا مردان خود را برتر می دانند

می گویید :

((برای من شخصا مهم نیست که چرا مردها خودشون رو برتر میدونن ))

بالاخره دنبال دلیل دینی هستید یا عقلی؟! یا یک چیزی که نه دینی باشد و نه عقلی؟!

بیت المعمور;1017485 نوشت:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ

بیت المعمور;1017492 نوشت:
البته برخی میگویند مسئولیت مرد سخت تر از زن است... پس لابد خداوند برای عمل صالح مرد ارزش بیشتری قائل میشود....خوب این هم عقلایی است....
گویا عمل صالح مرد به خاطر بار مسئولیت ارزش بیشتری دارد و قرب بیشتری به خدا حاصل میکند....
به عبارتی مرد با عمل صالح خویش به خدا نزدیک تر میشود نسبت به زن.

با سلام و احترام
برتری ای که در قرآن کریم به آن اشاره فرمودید، نه برتری در مقام و منزلت است، نه برتری در اینکه عمل صالح مرد پاداش و ارزش بیشتری داشته باشد، و نه هیچ گونه برتری معنوی دیگر!
بلکه ناظر به برتری های جسمانی و مدیریتی و هر چیزی که مرد را برای مدیریت خانواده نسبت اصلح می سازد که البته باز هم کلیت ندارد، یعنی این برتری ها میان زنان و مردان عمومیت ندارد و نسبی است. یعنی اینطور نیست که همه مردان از همه زنان در این مسائل برتر باشند، بلکه مرد در یک مرتبه از زن در همان مرتبه ممولا توانایی بیشتری دارد.

مسلم;1017530 نوشت:
با سلام و احترام
برتری ای که در قرآن کریم به آن اشاره فرمودید، نه برتری در مقام و منزلت است، نه برتری در اینکه عمل صالح مرد پاداش و ارزش بیشتری داشته باشد، و نه هیچ گونه برتری معنوی دیگر!
بلکه ناظر به برتری های جسمانی و مدیریتی و هر چیزی که مرد را برای مدیریت خانواده نسبت اصلح می سازد که البته باز هم کلیت ندارد، یعنی این برتری ها میان زنان و مردان عمومیت ندارد و نسبی است. یعنی اینطور نیست که همه مردان از همه زنان در این مسائل برتر باشند، بلکه مرد در یک مرتبه از زن در همان مرتبه ممولا توانایی بیشتری دارد.

با سلام

تا اندازه ای متوجه شده اید اما تعبیرات شما با تعبیرات بنده متفاوت است و معلوم نیست فقط در حد الفاظ باشد.

ما می گوییم خداوند مردان را بر زنان برتری داده است
اما این برتری منافاتی با تقرب زن به درگاه الهی ندارد.
از جمله نقص های زن ، نواقص العقول، نواقص الحظوظ و نواقص الایمان است.

و مشکل عمده برای عده ای همین برتری دادن ها است نه برتری در تقرب به خدا....

بیت المعمور;1017465 نوشت:
زن نفقه ندارد

بیت المعمور;1017465 نوشت:
در حالی است که الان خیلی ها برایم آیه قران خواهند آورد که قرآن نفقه ذکر کرده
اما من میگویم درست متوجه نشدند و درست متوجه نشدند...
شاید شنیدید که میگویند ازدواج اسلامی مثل تجارت جنسی است پول در قبال خدمات جنسی

بیت المعمور;1017486 نوشت:
یعنی خدا مردان را بر زنان برتری داده است
اینکه چرا و چگونه را کار ندارم...

بیت المعمور;1017489 نوشت:
بحث اینه که خداوند مردان را بر زنان برتری داده است...

بیت المعمور;1017489 نوشت:
حرف اینه بدون حاشیه پردازی
خداوند مردان را بر زنان برتری داد

بیت المعمور;1017492 نوشت:
گویا عمل صالح مرد به خاطر بار مسئولیت ارزش بیشتری دارد و قرب بیشتری به خدا حاصل میکند....

بیت المعمور;1017493 نوشت:
به هر حال متوجه شدید که خداوند مردان را بر زنان برتری داده است
و شما نمیتوانید آن را انکار کنید
چون انکارش همان انکار آیه قران است

بیت المعمور;1017497 نوشت:
بما فضل الله
خداوند مردان را بر زنان برتری داد

بیت المعمور;1017516 نوشت:
منافاتی با برتری مرد بر زن ندارد
حتی اگر بگوییم عقل مردان کامل تر از زنها است....
حتی اگر بگوییم نشانه نقص عقل زنان، نقصان در شهادت است با تساوی در تقرب منافات ندارد...
اگر منافات داشت نه امام علی ع میفرمود و نه خدا.....
نواقص العقول
بما فضل الله

بیت المعمور;1017517 نوشت:
یک زن میتواند قبول کند ناقص العقل است
یک زن میتواند بما فضل الله را قبول کند
یک زن میتواند نقص شهادت را قبول کند

اما بداند اینها مانع تقرب او نیست

متاسفانه شما خواسته یا ناخواسته به جای دفاع دارید تخریب می کنید
این را هم از لحنتان، و هم از سخنانی که ربطی به تاپیک ندارد و فقط برای تحریک احساسات خانم ها ابراز میشود میشود فهمید...
نمیدانم چه در نیتتان نهفته است، اما در خوش بینانه ترین حالت، این را حمل بر نادانی می کنم!!!

بیت المعمور;1017528 نوشت:
با سلام

من که متوجه نشدم حرف حسابتون چی هست؟

دلیل از متون دینی می آورم

می گویید
((جوابی به جز اینکه «خداست. صاحب اختیاره. خواسته به بعضی بنده هاش حق بیشتری بده» ))

برایتان دلیل عقلی می آورم که چرا مردان خود را برتر می دانند

می گویید

((برای من شخصا مهم نیست که چرا مردها خودشون رو برتر میدونن ))

شما فرمودید:

نقل قول:

این باعث میشود مردان خود را برتر از زن بدانند و انتظار داشته باشند زنها خادم آنها باشند و از آنها اطاعت کنند.... الان به خدمتکار هم پول بدهی از شما اطاعت می کند...

که گفتم سوال از اینکه چرا مردان خودشان را برتر میدانند نیست. از این است که چرا اسلام این برتری (در حقوق) را به مردان داده

فرمودید:

نقل قول:

فقط می ماند اینکه برتری مردان بر زنان در چیست؟

طبق روایت این برتری حداقل در سه مورد است ( نواقص العقول ، نواقص الایمان و..)

از حیث عقلی هم قبلا یک موردش را عرض کردم
مردان نفقه می دهند و نیاز جنسی عاطفی زن را برطرف می کنند
اما زن نفقه نمی دهد
یعنی زن حاضر نیست از نفقه و مهریه دست بکشد
لااقل در دین اینطور تصویر شده است و مردان موظف شدند بیشتر از زنها مسئولیت داشته باشند..

یک دلیل روایی برای برتری آوردید (نواقص العقول،...) و یک دلیل عقلی (نفقه)
درباره دلیل عقلی گفتم که این دلیل برتری مردان بر زنان نیست. این دلیل، در کنار برتر بودن، دلیل قیم بودن مردان است. از طرفی در آیه گفته بعضهم علی بعض، لزوما نشان دهنده برتری مردان بر زنان نیست. بلکه نشان دهنده برتری بعضی بر بعضی دیگر است و ممکن است زنی باشد که از مردی برتر باشد ولی همچنان به خاطر پرداخت نفقه مردش قیم اوست.

یعنی به خاطر پرداخت نفقه نیست که مرد از زن برتر باشد. و معلوم هم نیست بشود از این برتری، حقوق بیشتر را نتیجه گرفت.
اما آیه 228 سوره بقره مشخصا درباره حقوق است و به برتری مرد بر زن (نه برتری بعضی بر بعضی دیگر) صراحت دارد.

یعنی تا اینجا نتیجه ای که از صحبت شما داشتم این بود که چون زنان ناقص العقلند، مرد باید حقوق بیشتری داشته باشد. خب چه ربطی دارد؟

بیت المعمور;1017529 نوشت:
برایتان دلیل عقلی می آورم که چرا مردان خود را برتر می دانند

دقیقا موضوع همینه. سوال این نیست که چرا مردان خود را برتر می دانند. اتفاقا توی همون پست هم گفتم که خوشحالم که مردان خودشون رو در این حد برتر نمی دانند.
سوال اینه که چرا پیامبر(ص) [حقوق] اون ها رو ایـــــــــــــــــــنقدر برتر میدونه

مسلم;1017532 نوشت:
متاسفانه شما خواسته یا ناخواسته به جای دفاع دارید تخریب می کنید
این را هم از لحنتان، و هم از سخنانی که ربطی به تاپیک ندارد و فقط برای تحریک احساسات خانم ها ابراز میشود میشود فهمید...
نمیدانم چه در نیتتان نهفته است، اما در خوش بینانه ترین حالت، این را حمل بر نادانی می کنم!!!

واقعا برایتان متاسفم که چنین نگاهی دارید و چنین اتهامی را نمی پذیرم.
گرچه هنوز چند روز از اتهام قبلی تان نمی گذرد و این از شما انتظار می رفت با توجه به سابقه چند باره...

واقعا اگر برای خودتان ارزش قائل هستید منطقی نقد کنید و اگر سوالی دارید بپرسید تا منطقی جوابتان را بدهم...

الرحیل;1017537 نوشت:
دقیقا موضوع همینه. سوال این نیست که چرا مردان خود را برتر می دانند. اتفاقا توی همون پست هم گفتم که خوشحالم که مردان خودشون رو در این حد برتر نمی دانند.
سوال اینه که چرا پیامبر(ص) [حقوق] اون ها رو ایـــــــــــــــــــنقدر برتر میدونه

فکر میکردم پاسخ همین سوال را دادم

یعنی حکمت برتری مردان بر زنان
قدرت تعقل آنها است

البته نباید انتظار داشته باشیم علت احکام صراحتا و بتمامه بیاید...
در این موارد بیشتر به حکمتهای مبتنی بر روایات و آیات یا حکمتهای عقلی اشاره میشود.

حالا اگر این حکمتهای برتری برای شما قانع کننده نیست میتوان درباره اش صحبت کرد

الرحیل;1017537 نوشت:
دقیقا موضوع همینه. سوال این نیست که چرا مردان خود را برتر می دانند. اتفاقا توی همون پست هم گفتم که خوشحالم که مردان خودشون رو در این حد برتر نمی دانند.
سوال اینه که چرا پیامبر(ص) [حقوق] اون ها رو ایـــــــــــــــــــنقدر برتر میدونه

فکر میکردم پاسخ همین سوال را دادم

یعنی حکمت برتری مردان بر زنان
قدرت تعقل آنها است

البته نباید انتظار داشته باشیم علت احکام صراحتا و بتمامه بیاید...
در این موارد بیشتر به حکمتهای مبتنی بر روایات و آیات یا حکمتهای عقلی اشاره میشود.

حالا اگر این حکمتهای برتری برای شما قانع کننده نیست میتوان درباره اش صحبت کرد

با سلام و عرض ادب

الرحیل;1017518 نوشت:
وَ لَوْ كُنْتُ أَمَرْتُ أَحَداً أَنْ يَسْجُدَ لِأَحَدٍ لَأَمَرْتُ اَلْمَرْأَةَ أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِهَا

الرحیل;1017518 نوشت:
لَيْسَ لَهَا أَنْ تَصُومَ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْنِي تَطَوُّعاً وَ لاَ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ وَ عَلَيْهَا أَنْ تَطَيَّبَ بِأَطْيَبِ طِيبِهَا وَ تَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِيَابِهَا وَ تَزَيَّنَ بِأَحْسَنِ زِينَتِهَا وَ تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً وَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ حُقُوقُهُ عَلَيْهَا

الرحیل;1017518 نوشت:
أَنْ تُجِيبَهُ إِلَى حَاجَتِهِ وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى قَتَبٍ وَ لاَ تُعْطِيَ شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَإِنْ فَعَلَتْ فَعَلَيْهَا اَلْوِزْرُ وَ لَهُ اَلْأَجْرُ وَ لاَ تَبِيتَ لَيْلَةً وَ هُوَ عَلَيْهَا سَاخِطٌ قَالَتْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَ ظَالِماً قَالَ نَعَمْ قَالَتْ وَ اَلَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لاَ تَزَوَّجْتُ زَوْجاً أَبَداً

الرحیل;1017518 نوشت:
تُطِيعُهُ وَ لاَ تَعْصِيهِ، وَ لاَ تَتَصَدَّقُ مِنْ بَيْتِهَا شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِهِ، وَ لاَ تَصُومُ تَطَوُّعاً إِلاَّ بِإِذْنِهِ، وَ لاَ تَمْنَعُهُ نَفْسَهَا، وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ ، وَ لاَ تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ، فَإِنْ خَرَجَتْ بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلاَئِكَةُ اَلسَّمَاءِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلْأَرْضِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلْغَضَبِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا. فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ ، مَنْ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ حَقّاً عَلَى اَلرَّجُلِ؟ قَالَ: وَالِدَاهُ . قَالَتْ: فَمَنْ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ حَقّاً عَلَى اَلْمَرْأَةِ؟ قَالَ: زَوْجُهَا. قَالَتْ: فَمَا لِي مِنَ اَلْحَقِّ عَلَيْهِ مِثْلُ مَا لَهُ عَلَيَّ؟ قَالَ: لاَ، وَ لاَ مِنْ كُلِّ مِائَةٍ وَاحِدَةٌ. فَقَالَتْ: وَ اَلَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً لاَ يَمْلِكُ رَقَبَتِي رَجُلٌ أَبَداً

ببینید سرکار خانم الرحیل، در مباحث حقوقی به طور کلی احساسات و عواطف رهزن است، باید به صورت کامل با نگرش خشک عقلی و منطقی به قضایا نگاه کرد، این تفاوت های بین زن و مرد از یک انسان شناسی عمیق و معصومانه نشأت گرفته است، و هرگز ناظر به برتری یک جنس بر دیگری نیست.

مثلا این که می بینید این قدر بر حقوق جنسی مرد تأکید شده نه از این بابت است که اسلام خواسته طرف مردان را بگیرد، بلکه از باب تفاوت زن و مرد در نیازهای جنسی است، نیاز جنسی مرد مقدم بر نیاز عاطفی اوست، و در ز برعکس است، و نیاز عاطفی او مقدم بر نیاز جنسی اوست، به همین خاطر اسلام وقتی به زن در مورد شوهرش توصیه می کند عمدتا توصیه هایش جنسی است، اما وقتی به مرد در مورد حقوق زنش توصیه می کند عموما توصیه هایش عاطفی است.

علاوه بر اینکه این غریزه جنسی در مرد به مراتب قوی تر، و تهاجمی تر است، به گونه ای که شما تا کنون نشنیده اید زنی به خاطر رابطه جنسی یک مرد را کشته باشد!! اما بارها می بینیم که مردی حاضر شده برای ارضاء غریزه اش دست به تجاوز و سپس قتل بزند!! چرا ما این تفاوت ها را تفاوت نمی بینیم؟ چرا برتری می بینیم؟

از طرف دیگر تفاوت دیگر میان زن و مرد این است که آنچه که از سوی مردان بیشتر همسرشان را تهدید می کند خشونت و کتک زدن و همچنین تنگ گرفتن به لحاظ معیشت است، و آنچه از جانب زن، شوهرش را تهدید می کند عمدتا بی احترامی های نشأت گرفته از غلبه احساسات است؛ طبیعتا عمده توصیه های اسلام به مرد این است که علیه همسرش خشونت نداشته باشد، کتک نزند، و در معیشت بر او تنگ نگیرد و در مقابل به زن توصیه می کند به شوهرش بی احترامی نکرده و در امور زندگی از او اجازه بگیرد.

البته باید دقت کرد که اینها توصیه های یک طرفه نیست، تأکیدات یک طرفه است، یعی احترام زن و حفظ حقوق جنسی زن هم واجب است، اما تأکید در این امور بری مرد بیشتر است. همانطور که توجه به نیازهای عاطفی مرد هم واجب است. اگر ما بدون نگاه به جنسیت خودمان، بی طرفانه و بدون دخالت دادن عواطف، و با دیدن تفاوت ها قضاوت کنیم خواهیم دید احکم به درستی متناسب با تفاوت هاست.

و باز علاه بر اینکه این احکام تبیین خط قرمزهاست، نه اینکه اسلام دوست داشته باشد زن و مرد حقوقشان را بر سر یکدیگر بکوبند!! اسلام میخواهد زن و شوهر مانند علی(ع) و فاطمه(س) یک روح در دو بدن باشند، این احکام برای زن و شوهرهای ناسازگار و به عنوان کف کار است.

الرحیل;1017518 نوشت:
منظورم حق نفقه است که اگر زن تمکین کنه از مرد ساقط میشه، ولی اگر مرد نفقه نده تمکین از زن ساقط نمیشه

هرگز نفقه از مرد ساقط نمیشود، از آنجا که معمولا زن نمی تواند مرد را مجبور به رفتاری کند و به تنش و درگیری منتهی میشود، اسلام در این جا دستور داده است که زن از تمکین خودداری نکند و نفقه اش را از طریق قانونی و یا حَکَم پی گیری کند، نه اینکه نفقه اش را نادیده بگیرد و همچنان تمکین کند.

جالب است
بنده به استارتر میگویم گاهی اوقات مشکل از برداشت ها است نه احادیث
مثال زدم که برداشت میتواند به اینجا ختم شود که نفقه را نفی کنیم..

با اینکه آیات قران تغییر نکرده اما یک نفر نفقه را تایید و دیگری نفی می کند.

حالا بنده که قصد دارم به استارتر بگویم روی برداشت خود از احادیث بیشتر تامل کنید، متهم میشوم به تخریب.....

یا بنده که میگویم برتری مردان بر زنان منافاتی با تقرب زن به خدا ندارد متهم میشوم به تخریب...

بله بنده اصل برتری را تایید کردم اما عرض کردم این برتری منافاتی با تقوا و ارزش اعمال ندارد...

اینها تخریب نیست... کمی انصاف خوب چیزی است

جالب است
بنده به استارتر میگویم گاهی اوقات مشکل از برداشت ها است نه احادیث
مثال زدم که برداشت میتواند به اینجا ختم شود که نفقه را نفی کنیم..

با اینکه آیات قران تغییر نکرده اما یک نفر نفقه را تایید و دیگری نفی می کند.

حالا بنده که قصد دارم به استارتر بگویم روی برداشت خود از احادیث بیشتر تامل کنید، متهم میشوم به تخریب.....

یا بنده که میگویم برتری مردان بر زنان منافاتی با تقرب زن به خدا ندارد متهم میشوم به تخریب...

بله بنده اصل برتری را تایید کردم اما عرض کردم این برتری منافاتی با تقوا و ارزش اعمال ندارد...

اینها تخریب نیست... کمی انصاف خوب چیزی است

موضوع قفل شده است