جمع بندی فرزندم تمایلی به نماز ندارد

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فرزندم تمایلی به نماز ندارد

با سلام پسری دارم ۲۸رساله فوق لیسانس و بیکار ۴ سال است که نماز نمی خواند تکلیف پدر در این مورد چیست . ممنون اگر راهنمایی بفرمایید.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد نشاط

[TD][/TD]

سوال:
پسری دارم ۲۸رساله فوق لیسانس و بیکار، متاسفانه ۴ سال است که نماز نمی خواند تکلیف پدر در این مورد چیست؟ ممنونم اگر راهنمایی بفرمایید.

پاسخ:
این سوال از ابعاد مختلف قابل بررسی و تحلیل می باشد.
نخست از این زوایه که تکلیف شرعی شما در این مسئله تا چه حدودی است؛
عرض شود:
پدران بر فرزندان خود ولایت دارند و این حقی است که شارع بیان کرده و حد آن را نیز معین نموده است؛ این ولایت پدر قبل از سن بلوغ نافذ بوده و موثر است و پس از آن (دوره بلوغ) ساقط می شود و فرزند شما مختار به تصمیم گیری در امورات زندگی خویش است. از آنجایی که فرزند شما یک جوان کاملی است و سنی از او گذشته، لذا اعمال ولایت و سخت گیری بر اجرای این فریضه الهی از عهده شما خارج می باشد و ولایت شرعی در این سن متوجه شما نیست، البته ناگفته نماند؛ سلب این ولایت به معنی بی اهمیتی و بی توجه شدن نیست. حداقل از باب امر به معروف و نهی از منکر طبق شرایطی وظایفی بر دوش شما متوجه می باشد.
پس در نتیجه:
1. ولایت شرعی در این سن متوجه شما نیست و ورود شما به این مسئله همراه با سخت گیری و اعمال ولایت پدری جزء وظایف و تکلیف الهی نیست.
2. منتها از باب امر به معروف و نی از منکر آن هم با شرایطی که دارد (مثلا: 1. با زبان نرم 2. احتمال تاثیر و...) تکلیفی متوجه شماست.
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده: «فرزند تو هفت سال (اول) آقا، هفت سال (دوم) مطیع و بنده و هفت سال (سوم) وزیر است اگر تا 21 سالگی خوی و خصلت‌هایش را پسندیدی که خوب است، و گرنه او را به حال خویش رها کن؛ زیرا تو در پیشگاه خداوند معذوری».[1]
ان شاء الله که شما در دوران کودکی فرزندتان در امر تربیت (ایشان) تلاش موثری را انجام داده و به وظیفه خودتان عمل کرده اید. چرا که کوتاهی در دوران کودکی می تواند بازتاب منفی در بزرگسالی داشته باشد.
درست است که شما از باب بیان این آیه قرآن:
"یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاَةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَیَ مَا أَصَابَکَ؛[2] ای پسرک من، نماز را به پای دار و به کار پسندیده امر کن و ازکار ناپسند و حرام نهی نما و بر آسیبی که بر تو وارد میشود صبر کن."
می خواهید فرزند شما اهل نماز باشد و یقیننا نماز بهترین راه سعادت و کمال انسان است. بنابراین توصیه می شود؛
1. رفتار شما با فرزندتان محترمانه و عطوفت آمیز باشد.
امر و نهی و مدام گیر دادن در این سن، یک خطای بزرگ تربیتی است و نتیجه عکس دارد. سعی کنید با مهربانی برخورد کرده و اصلا طرد نکنید و لحن آمرانه ای نداشته باشید.
طبق این آیه قرآن، نرمی و ملایمت مهمترین عامل موفقیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در امر هدایت امت مسلمان بود.
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ‌ اللَّهِ‌ لِنْتَ‌ لَهُمْ‌ وَ لَوْ کُنْتَ‌ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ‌ لاَنْفَضُّوا مِنْ‌ حَوْلِکَ‌ فَاعْفُ‌ عَنْهُمْ‌ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ‌ وَ شَاوِرْهُمْ‌ فِي‌ الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ‌ فَتَوَکَّلْ‌ عَلَى‌ اللَّهِ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ يُحِبُ‌ الْمُتَوَکِّلِينَ‌[3]؛ به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».
2. عوامل این موضوع را پیگیری کنید.
به نظر می رسد، عامل ترک نماز ایشان موقتی است، از این جهت که قبلا به نماز پای بند بود. حتما عواملی در این مشکل دخیل هستند که بهتر است شناسایی شود.
شما با ایجاد یک رابطه دوستانه و صحبت و گفتگو می توانید به این مسئله پی ببرید.(از سایر اعضاء هم کمک بگیرین، شاید همسرتان هم بتوانه بیشتر کمک کنه)
عواملی مثل:
1. نا امیدی از رحمت خدا (از آنجایی که می فرمائید، فارغ التحصیل و بیکار هست)
2. محیط دوستان
3. امر و نهی بیشتر و گیر دادنهای متوالی و پی در پی
4. شبهات خاص
5. دوری از فضای مسجد و پایگاه و...
6. تحمیل فشار در دوران کودکی
7. عملکرد افراطی اعضای موثر خانواده در رفتار و منش
8. ضعف رفتاری والدین و افراد نماز گزار
9. مطالعه کتابهای خاص و دلسرد کننده و...
بنابراین تا جایی که امکان دارد، عامل موثر را بشناسید. در واقع بعد از شناخت ریشه مشکل می توان با یک طرحی سازنده برای انگیزه سازی و تقویت بعد معنوی ایشان گام مثبتی برداشت.

پی نوشت:
[1]. مجلسی، بحارالانوار، ج 104، ص 95
[2]. لقمان، 17
[3]. ال عمران:159

موضوع قفل شده است